فیلمبازان
38.5K subscribers
8.8K photos
3.01K videos
64 files
963 links
کانال رسمی «فیلمبازان»
با بیش از ۶ سال سابقه فعالیت

عشق به #سینما، عشق به زندگیست.

مطالب کانال⬅️ #اخبار | #دیالوگ | #ببینید | #وقت_موسیقی | #تریلر | #fun و...
Download Telegram
🎥 تکنیک های خلاقانه فیلمسازی گدار

✍️ در ادامه آشنایی بیشتر با #ژان_لوک_گدار کارگردان منتخب این ماه فیلمبازان قصد داریم تکنیک های خلاقانه فیلمسازی او را به صورت موردی در کانال بررسی کنیم. نام های کمی در تاریخ سینما مثل ژان لوک گدار با تحسین منتقدین همراه هستند. گدار یک فرد خلاق، مستقل، باهوش و با بصیرت بود که یکی از پیشگامان موج نوی سینمای فرانسه که از اواخر دهه 50 میلادی شروع شد و تا اواخر دهه 60 ادامه داشت به حساب میاد. زمانی که ماشین ستاره سازی هالیوود در اوج خودش بود، فیلم های گدار مثل یه جور سینمای یاغی شناخته میشدن و همه قوانینی که هالیوود سنتی در روایت داستانی ترجیح می داد رو زیر پا میگذاشتن.

گدار که در سال 1930 در فرانسه متولد شد، از اوایل زندگیش به فیلم و فلسفه مارکسیسم (که در اکثر کارهاش تاثیر گذار بوده) علاقه پیدا کرد. در اوایل دهه 50 همراه با همکارانش در موج نو مثل فرانسوا تروفو و کلود چابرول برای مجله کایه دو سینما که بر فرضیه و نقد سینما تمرکز داشت کار میکرد. گدار در مقاله های زیادی راکد بودن هالیوود و کارگردانانش رو محکوم میکرد و ادعا داشت که کارهاشون یک بعدیه و اهمیت سیاسی، اجتماعی و فلسفی نداره.

اون ادعا میکرد که هالیوود چیزی بیشتر از یک گاو بیش از حد دوشیده شده نیست و فقط می تونه توده ها رو به صورت سطحی سرگرم کنه. چیزی که گدار برای آینده رویا پردازی میکرد فقط سرگرم کردن مخاطب نبود، بلکه این بود که اونها بتونند عمیق تر فیلم رو حس کرده و روش فکر کنند. اون دوست داشت مخاطبین به جای صرف مناظر و جلوه های فیلم، مجذوب روایت داستانی که به اونها عرضه داشته شه و کاری کنه توسط پیچیدگی شخصیت هایی که اون ساخته احساسات رو تجربه کنن و در آخر پیام سیاسی و فلسفی خودش رو برسونه.

سبک فیلمسازی گدار سریعا قابل شناخته، استفاده انقلابی اون از تکنیک های فیلم مثل تدوین، صدا، رنگ، نور، فاصله گذاری برشتی و نحوه روایت داستانی محو که فیلم های خیره کننده و پر انرژی رو میسازه که تا به حال مخاطبین شبیه اون رو ندیدند. برای گدار، تکنیک فقط وسیله برای نشون دادن هدف نیست، بلکه یک راه برای تعریف داستان هم هست. استادی اون در همه جنبه های فیلم بهش اجازه میده با استعاره های مخفی سخن بگه و یک عمق باور نکردنی به داستان بده.

گدار که با عشقش به هنر و فلسفه انگیزه گرفته، تونسته جنبه پذیرش و درک مخاطب رو هم گسترش بده. اون اعتقاد داره مخاطبین نباید فقط یه عده بیننده ساده منفعل باشند، بلکه تجربه فیلم دیدن باید همراه با غرق شدن در احساس داستان و همزاد پنداری با تک تک شخصیت هاش باشه

| #تکنیک_فیلمسازی_گدار
👤| #کارگردان_ماه
✍️| اختصاصی کانال فیلمبازان
🎥 تکنیک های خلاقانه فیلمسازی گدار
1⃣ نور پردازی
🎬 فیلم: گذران زندگی (1962)


هشدار اسپویل داستان
✍️ در این روایت داستانی چند بخشه، آنا کارینا در شخصیت نانا، یک بازیگر شکست خورده که برای پرداخت اجاره خونش به فاحشه گری روی اورده بازی می کنه. گدار با استفاده از نورپردازی دراماتیک و سیاه و سفید فیلم برای نشون دادن غم و غصه این زن جوون استفاده میکنه. این فیلم فقط یک سال بعد از فیلم کمدی و شاد و رنگارنگ گدار، "زن، زن است" ساخته شد که در اون هم آنا کارینا نقش آنجلای زیبا و ساده دل رو بازی میکنه.

فرق بین این دو فیلم در موضوعه، یکیشون یک کمدی با جلوه های بصری خیره کنندست و اون یکی کاوشی تاریک در زندگی زنی که میخواد جایگاهش رو در این دنیا پیدا کنه. که این یک گواه بر عمق هنری گدار و قابلیت های بازیگری کارینا هست.

چیزی که در این فیلم جالب توجهه، دستکاری کردن نور برای نشون دادن تاریکی توسط گدار هست. نور یا عدم نور به عنوان وجدان بحران زده نانا تعمیم داده میشه. در نمای معف فیلم، پشت نوشته ها نانا به ما معرفی میشه، چهره اون توسط یک سایه سنگین و نور کم پوشانده شده. اون در سکوت نشسته و ما با ترس به این فکر میکنیم که اون چه کسیه و چه حسی داره.

ناگهان فیلم به چهره کامل اون در نور روشن کات میخوره. هیچ چیز در این روشنایی نمیتونه مخفی بمونه، هیچ چیز ندیده نمیمونه. ما هر جز چهره معصومانه اون رو میبینیم که فقط با نگاه کردن به ما و بدون حرف زدن غمگینی شخصیت رو میرسونه. در کات دیگه، اون به حالت سایه دار و اسرار آمیزش برمیگرده، انگار که نمیتونه درد گذشته و شرم حال رو تحمل کنه.

یک استفاده قوی از نور دیگه در سالن سینما اتفاق میوفته، جایی که نانا فیلم ژاندارک رو میبینه. در پایان فیلم، زمانی کهژان میفهمه برای کارهایی که انجام داده چه چیزی در انتظارشه، ما چهره نانا رو میبینیم که با نور روشن شده، نور مصنوعی صفحه سینما قطره های اشکی که ناشی از احساس پست بودنشه رو نشون میده.

ما حس میکنیم که انگار اون داره زندگی خودش رو در صفحه سینما نشون میده، میخواد برای یه هدف والا زندگی کنه و بمیره. نانا از ما برای یک لحظه هم رو بر نمیگردونه و یا پنهان میشه بلکه در نورپردازی مصنوعی گدار احساس راحتی میکنه.

دقایقی بعد در فیلم، ما نانا را در صحنه ای کاملا متفاوت میبینیم که داره به جرم دزدی توسط پلیس بازجویی میشه. اون هم مثل ژاندارک برای جرایمش محاکمخ میشه. اما اون میفهمه که جرائمش برای هدف والایی نبوده و مجازات جرمش عادلانه هست. هیچ تاریکی برای قایم شدن اون نیست، نور طبیعی اون رو احاطه کرده. اونقدر از خودش خجالت میکشه که بزور میتونه سرش رو بالا نگه داره تا ما ببینیم. اون بیهوده تلاش میکنه که چهره خودش رو از مخاطب برگردونه و در نتیجه گناهکار به نظر میرسه.


| #تکنیک_فیلمسازی_گدار
👤| #کارگردان_ماه
✍️| اختصاصی کانال فیلمبازان
🎥 تکنیک های خلاقانه فیلمسازی گدار
2⃣ ⁣تدوین
🎬 فیلم: ⁣از نفس افتاده (1960)


هشدار اسپویل داستان
✍️ ⁣این فکر که بخوایم یه لیست از تکنیک های خلاقانه #ژان_لوک_گدار درست کنیم بدون این که به «از نفس افتاده» اشاره کنیم مثل این میمونه که یک جمع کاتولیک رو بدون عشای ربانی تصور کنیم. بسیاری از منتقدین و نظریه پردازهای فیلم عقیده دارند که این فیلم نه تنها یکی از بزرگترین فیلم های موج نوی فرانسه هست، بلکه شاخص ترینشونه. شجاعت، هیجان و بی حد و مرز بودن «از نفس افتاده» قوانین سینما رو تغییر داد.

چیزی که «از نفس افتاده» برای اون شناخته شده، سبک تدوین گدار هست، که جامپ کات ها رو مقبول و محبوب کرد. از فیلم های اون زمان انتظار میرفت که تغییر صحنه آروم داشته باشند توی تدوین و هر کاتی یک الگوی منطقی داشته باشه. گدار با فرمول کلی داستان گوییش این قانون رو عوض کرد و به جای این کار بر روی جامپ کات های سریع و غیر منتظره تکیه کرد.

در دقایق ابتدایی فیلم ما اولین جامپ کات ها رو میبینیم. ژان پاول بلموندو بازیگر نقش مایکل، یک خورده کلاه بردار که خودشو یک خلافکار نابغه میدونه هست. در صحنه اول ما شاهد این هستیم که در روز روشن توی خیابونهای پاریس یک ماشین رو میدزده و با اون به بیرون شهر فرار میکنه. اون تلاشی برای عادی نشون دادن خودش نداره و با سرعت به مسیرش ادامه میده.

گدار وقتی که مایکل از کنار چند ماشین کنار جاده رد میشه از جامپ کات استفاده میکنه. ما داریم از دید مایکل خیابون رو میبینیم که ماشین پشت ماشین از کنارش رد میشن. گدار همین صحنه رو بارها بدون صیغل دادن یا روان کردن تکرار میکنه. ما به داخل یک هرج و مرج از هم گسیخته انداخته میشیم. شاهکار گدار در کات زدن نه تنها به مخاطبین هیجان میده، بلکه شخصیت مایکل رو هم نشون میده. اون نابغه ای که خودش فکر میکنه نیست، اون محتاط یا حرفه ای نیست، بلکه بی پرواست و بدون شک قبل این که در خلافکاری به جایی برسه دستگیر میشه.

فقط چند دقیقه بعد ما میبینیم که بی فکری مایکل کار دستش میده. اون توسط یک موتورسیکلت پلیس به جرم سرعت زیاد و احتمال دزدی ماشین متوقف میشه، همونطور که پلیس سمت مایکل میاد اون یه تفنگ رو بیرون میکشه و به سینه پلیس شلیک می کنه و اون رو در جا میکشه. گدار مرگ رو فقط توی چهار نمای سریع نشون میده و بعد بافاصله مایکل رو در حال دویدن نشون میده. بار دیگه، گدار از تدوین برای توضیح شخصیت استفاده می کنه. مایکل کسیه که تصمیمات سریع و بی فکری میگیره و به عنوان شخصیت اصلی ما، ما نمیدونیم اون توی داستان ما رو به کجا میبره.

یک ویژگی متمایز دیگه در تدوین گدار، رها کردن نما/ضد نما در صحنه های مکالمه هست، به جای این گدار ترجیح میده در یک قاب هر شخصیتی که درگیر مکالمه هست رو نشون بده، و یا روی چهره یک شخصیت تمرکز کنه وقتی که مکالمه گرم گرفت. برای مثال، دیالوگ طولانی بین پاتریشا و مایکل در آپارتمان پاتریشا به دقت تدوین شده برای این که توجه مخاطب به شخصیت صحیحی باشه.

در فیلم های مرسوم هالیوود در زمان موج نو سینما فرانسه، معمولا تمرکز دوربین روی شخصیتی بود که حرف میزد و نمای دوربین بین شخصیت ها عوض میشد. این نما/ ضد نما هست. گدار کاملا از این استاندارد فیلمبرداری مکالمه خارج شد و چیزی که مخاطبین به عنوان نتیجه دیدند استثنایی بود.

وقتی که شخصیتی که موضوع مکالمه هست از تمرکز دوربین خارج نمیشه، اون نمیتونه خودش قایم کنه. مخاطب واکنش اون رو به مکالمه میبینند، مخصوصا در روایت داستانی گدار. بدون تغییر شخصیت در فیلمبرداری ما میتونیم عمق شخصیت رو بدون ادای کلمه ای و فقط با حالات صورت ببینیم.

⁣⁣⁣⁣ پست بخش اول نور پردازی

| #تکنیک_فیلمسازی_گدار
👤| #کارگردان_ماه
✍️| اختصاصی کانال فیلمبازان
⁣⁣🎥 تکنیک های خلاقانه فیلمسازی گدار
3⃣ فاصله گذاری برشتی و نحوه روایت داستانی
🎬 فیلم: ⁣زن، زن است (1961)

شاد ترین فیلم گدار همچین متمایز ترین فیلم اون هم هست، ما یک بازی دیگه از آنا کارینای دوست داشتنی و اشباع شده رو شاهد هستیم که نقش یک رقاص برهنه رو ایفا میکنه و دوست داره با دوست پسر بی میلش بچه دار شه. در حالی که فیلم ترکیبی از داستان خیره کننده، لحظات پر جنب و جوش و موقعیت های کمدی زیادی بین شخصیت هاست، در عین حال نگاه دقیقی به تفاوت های عاطفی در روابط انسانی داره.

گدار یکی مشهور ترین و بحث بر انگیز ترین تکنیک های سینماییش رو برای نزدیکی ما به شخصیت های داستان به خدمت میگیره که فاصله گذاری برشتیه. مفهومی که برای اولین بار توسط نویسنده آلمانی برتولت برشت به دنیای نمایش معرفی شد. این تکنیک مرز بین مخاطبین و شخصیت ها یا همون "دیوار چهارم" رو میشکنه، و مخاطبین رو با همزاد پنداری و نزدیکی بیشتر همراه داستان میکنه.

گدار به شدت توسط پس زدن شجاعانه قوانین تئاتر کلاسیک توسط برشت تحت تاثیر قرار گرفته بود در حدی که این تکنیک های نا متعارف رو وارد فیلم هاش کرد. در نتیجه، اون خط روایت داستانی بین دنیای فیلم و مخاطب رو محو کرد.

"زن، زن است" یکی از واضح ترین مثال ها برای نشان دادن این آشوب گرایی هنریه. اولین ثانیه هایی که شخصیت اصلیمون، آنجلا (کارینا) رو میبینیم مستقیما به دوربین خیره میشه و به ما چشمک میزنه. اون ما رو به داخل زندگی و داستانش که قراره گفته بشه دعوت می کنه. ما میفهمیم که سه شخصیت اصلی وجود داره، آنجلا، دوست پسرش امیل (ژان کلود بریالی) و نزدیک ترین دوستش که به طرز نا امیدانه ای عاشقشه (ژان پل بلموندو).

همینطور که فیلم پیش میره ما میبینیم که این سه شخصیت مستقیما با مخاطب صحبت میکنند، برای شکایت یا درخواست تائید. با این یادآوری که ما در این روایت داستانی شرکت داریم، آنجلا و امیل قبل از این که شروع به بحث کنند مثل تئاتر به ما تعظیم میکنند. با این نشون دادن حسن نیت به صورت زیرکانه از ما میخواند که طرف یکی از اونها رو بگیریم. این یک حرکته شجاعانه از گدار بود که به یکی از متمایز کننده تکنیک های هنریش تبدیل شد.

ژان لوک گدار با سبک فیلم سازی صریح، خلاقانه و شجاعانه خودش یک معنای جدیدی به هنر سینما داد. سلایق هنری اون طوری قوانین فیلمسازی رو تغییر دادن که خودش هم نمیتونست پیش بینی کنه که به چه میزان الهام بخش تغییرات هنری شده. اون نه تنها طرز ساخت فیلم ها رو تغییر داد، بلکه طرز مشاهده مخاطبین هم تغییر داد. عقیده اون مبنی بر این که مخاطبین قادر هستند چیزی بیش از یک بیننده منفعل باشند به همکاران فیلمسازش قدرت این رو داد که انتظاراتشون رو از بینندگان بالا ببرند و اونها رو جوری که قبلا بهش فکر نشده بود به چالش بکشند.

| #تکنیک_فیلمسازی_گدار
👤| #کارگردان_ماه
✍️| اختصاصی کانال فیلمبازان

قسمت شماره 4⃣ و 5⃣ که به بررسی رنگ در فیلم «پی یر خله» و صدا در فیلم «مذکر، مونث» میپردازیم، را در ادامه و ⁣از طریق لینک زیر بخوانید. ⁣(Instant View) 👇