️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
26.1K subscribers
50.7K photos
45.9K videos
316 files
8.03K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس با مدیریت

@Amirashkanam
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 هرکسی اعتراض کند و تجمع صنفی برگزار کندی بهش تهمت اقدام علیه #امنیت ملی می‌زنند!

📌 بخشی از مستند عدالتخواهانه #داد
@iranvatanmast
Forwarded from ربات بینام 2020
⚫️ نخستین سخن چون گشایش کنیم
#جهان_آفرین را #ستایش کنیم

خردمند و بینا دل آنرا شناس
که دارد ز #دادار گیتی سپاس

بداند که هست او ز ما بی‌نیاز
به نزدیک او آشکار است راز

کسی را کجا سرفرازی دهد
نخستین درش بی‌نیازی دهد

(مرا #داد فرمود و خود #داور است
ز هر برتری جاودان برتر است)

به #یزدان رسی #شاه و #کهتر یکیست
کسی را جز از بندگی کار نیست


#ثبات_رفاه_آزادی
#دولت_شاهنشاهی
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#هوشیاری_مبارزاتی

خبر ترور آخوند رازینی و مقیسه در تیراندازی کاخ دادگستری تهران !


🔹ترور در دادگستری تهران:
با هلاکتِ آخوندان بیدادگر, رازینی و مقیسه از ناقضات دیوانعالی رژیم و زخمی شدن محافظ آنان و خودکشی ضارب خاتمه یافت.

#اما_اما_اما
#نکته مهم پاس و پاسکاری بین اتاق فکر رژیم با پسرعموهای ۵۷ی خود, یعنی فرقه پلشت رجویست.
#رژیم عمدا میخواهد اینکار را بنام فرقه جنایتکار و.خیانتکار رجوی مارک بزند چرا که ملت ایران از این فرقه بیزارند...
#فرقه_خیانت و جنایت یعنی مجاهدین هم با توجه به رزومه ترور و از آنجا که میدانند ,ملت ایران از جنایتکاران حاکم یعنی پسرعموهای مجاهدین (آخوند ها ) بیزارند... پس دوست دارند خود را منتقم آلام ملت, جا اندازی کنند !

#اینگونه_بازی_دوسر برد میشود
هم فرقه خیانت و جنایت رجوی ظاهرا قهرمان ! میشود و اسمش بر سر زبان میافتد
و هم رژیم تبهکاران حاکم , از فردا هر مبارزی را که دستگیر میکند به ویژه میهن پرستان را , با مارک زنی بنام فرقه رجوی , بر سر دار میکشد...👉
این وسط
فرقه و رژیم دو سود میبرند
#میهن_پرستان_مشروطه کشتار میشوند
که این هر دو (کفتار و گرگِ ۵۷ی) به خونشان تشنه اند
با این شیوه :
رژیم ادعای سرکوب فرقه را میکند و از طرفی, کشتگان بنام مبارزان فرقه ثبت میشود...

#بازی_کلید خورده است ...

#اما_اما_اما حقیقت کدام است؟
ضارب یک شهروند شرافتمند از نیروهای خدماتی و از بخش فرودست جامعه(آبدارچی) بوده که هر روز بیداد را بی واسطه میدید و ظلمی که به ملت میشد و میشود را....

#انسانی_شرافتمند_و_شجاع که نهایت اقدام و عملی متهورانه میکند
و #داد_از_بیدادگران به سهم و بضاعت خود میستاند.

#هوشیاری_مبارزاتی ایجاب میکند
#بازی_رژیم_و_فرقه_مجاهدین را بر هم زده و حقیقت را بیان کنیم

امروز هر ایرانی یک مبارز است و هر آن امکان دارد در اولین فرصت ممکن,
#داد_از_بیداد_بستاند

#اجازه_ندهیم
#گرگهای_رژیمی_و_کفتاران_رجوی
خط باطل جنگ روایت ها برای :
#بهره_برداری_اشتراکی_رژیمی_فرقه ای را(برای منکوب میهن پرستان) در دست بگیرند....

#امروز_ایران_بیشمار_کاوه_دارد

#کاوگان در جنگ با گرگان و کفتاران۵۷ی هستند..

اجازه مصادره تحرکات مستقل وملی توسط:
#سفلگان۵۷ی_مستقر_و_دربه_در را ندهیم...


شب شکن

@shahyarram
زبان فارسی یا نهاد شاهنشاهی؛ مغالطه بنیادین در تعریف ستون خیمه فرهنگ و تمدن ایرانی

در مطالعات تاریخی و فرهنگ‌پژوهی ایران پس از اسلام، یکی از رایج‌ترین مغالطه‌ها، شناخت نادرست جایگاه زبان فارسی در نمایندگی فرهنگ و تمدن ایرانی است. برخی از پژوهشگران، به گونه‌ای از زبان فارسی به عنوان نمود و عصاره‌ هویت ملی و تمدنی ایران یاد کرده‌اند و نهاد پادشاهی را کم‌اهمیت یا حتی قابل نادیده‌انگاری در بازتولید این هویت دانسته‌اند. این دیدگاه، هرچند از سر حسن نیت و عشق به زبان فارسی شکل گرفته، اما از منظر تاریخ‌نگاری دقیق و مستند، نوعی مغالطه‌ بنیادین به شمار می‌آید که هم ریشه‌های هویت ایرانی را به‌درستی تحلیل نمی‌کند و هم به‌نحوی موجب ایجاد اختلافات زبانی و قومی در جامعه‌ امروز ایران می‌شود.

در واقع، چنانچه در کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر نوشته‌ام، بر اساس پژوهش‌های مستند و علمی، نهاد شاهنشاهی و ساختار سیاسی آن اساس و محور اصلی وحدت ملی و فرهنگی ایران و شکوه جهانی تمدن ایرانی بوده است. دیاکونوف در کتاب خود «تاریخ ماد» به روشنی نشان می‌دهد که نخستین هسته شاهنشاهی ایرانی، محصول اتحاد اقوام و قبایل گوناگون بوده و این پادشاهی، بر اساس #اشه، #خرد و #داد، ساختاری مبتنی بر ششگانۀ سیاست مستقل ملی، امنیت، دادگستری، آبادانی، بهداشت و آموزش را بنیان نهاده است که فرهنگ و هویت ایرانی را به صورت یکپارچه و در عین حال متکثر حفظ کرده است.

پس از حمله اعراب و فروپاشی نظام شاهنشاهی ساسانی، ایران به سبب از دست دادن نهاد پادشاهی وارد دوره‌ای طولانی از تشتت سیاسی و فرهنگی شد که در کتاب پیش‌گفته از آن به عنوان «قرون وسطای ایرانی» یاد کرده‌ام. درین دوره، گرچه زبان فارسی به تدریج به عنوان زبان فرهنگی حوزه‌ گسترده‌ای از جغرافیای اسلام به کار گرفته شد، اما این زبان هرگز به تنهایی نماینده‌ تمامیت فرهنگ و تمدن ایرانی نبود. زبان فارسی در بسیاری از متون علمی، تاریخی و ادبی به خصوص در دوره عباسیان، در بستر زبان عربی قرار داشت که زبان غالب متون و فرهنگ علمی و دینی آن دوران بود. در واقع، زبان فارسی همواره در حاشیه زبان عربی قرار داشت و بسیاری از آثار فارسی نیز حامل آموزه‌های اسلامی و فرهنگ تازی-اسلامی بودند، نه بازتاب‌گر تمام و کمال سنت‌ها و اندیشه‌های ملی ایرانی.

نکته‌ مهم این است که نهاد شاهنشاهی، و نه زبان فارسی، به عنوان نماد واقعی و تاریخی ایران، وحدت‌بخش اقوام، فرهنگ‌ها و مذاهب گوناگون ایرانی در روزگار پیش از اسلام بوده است. شاهنشاهی، ساختاری سیاسی و اجتماعی بود که مشروعیت خود را از ظرفیت‌های ملی، عدالت‌خواهی، امنیت و آبادانی می‌گرفت و به عنوان «وحدت در کثرت» عمل می‌کرد. بنابراین، بازتولید مفهوم ایرانیت پس از اسلام، در غیاب نهاد پادشاهی، بیشتر در قالب آثار حماسی و ملی‌گرایانه‌ای مانند #خداینامک_ها و به‌ويژه #شاهنامه_فردوسی دیده می‌شود که به عنوان یکی از معدود منابعی است که یاد و نام پادشاهی ایرانی را زنده نگه داشت، نه زبان فارسی که عمدتاً حامل اندیشه غیر ایرانی بود.

از دیگر سو، تمرکز صرف بر زبان فارسی، که شماری از نویسندگان بر آن تأکید دارند، به‌نوعی موجب نوعی نگاه سطحی و ناقص به تاریخ و فرهنگ ایران می‌شود. این نگاه، مغالطه‌ای است که باعث نادیده گرفتن پیچیدگی‌های تاریخی، و حتی تقویت اختلافات قومی و زبانی در ایران امروز شده است.


همچنین، باید به نقش عنصر ترکی و دیگر عناصر قومی-فرهنگی در شکل‌گیری نظام‌های سیاسی پس از اسلام اشاره کرد. دولت‌هایی مانند غزنویان، سلجوقیان، ایلخانان و تیموریان که عمدتاً ریشه‌های غیر ایرانی داشتند، زبان فارسی را به عنوان «محمل» یا زبان فرهنگی عنصر تازی-اسلامی به کار بردند تا نفوذ خلافت اسلامی را فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران گسترش دهند. این زبان فارسی «فرهنگ‌زده» نه بازتاب‌دهنده‌ مستقیم فرهنگ ایرانی، بلکه حامل آموزه‌های اسلامی و گاه ترکی و یونانی بود. از این رو، آنچه در این دوره به زبان فارسی نوشته شد، نه‌تنها نمایانگر فرهنگ ایرانی به معنای واقعی کلمه نبود، بلکه در بسیاری موارد به عنوان ابزاری برای ترویج فرهنگ اسلامی و ترکی مورد استفاده قرار گرفت.


در پایان، لازم است که پژوهشگران، روشنفکران و علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ ایران هوشیار باشند و از مغالطه‌ رایج در تحلیل هویت ایرانی پرهیز کنند. زبان فارسی، با تمام ارزش و جایگاه بی‌بدیلش، نمی‌تواند جایگزین نهاد شاهنشاهی به عنوان نماد واقعی وحدت ملی و هویت تاریخی ایران باشد. ایرانیت واقعی محصول تاریخی مجموعه‌ای از عناصر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که شاهنشاهی ایرانی برای هزاران سال بنیان گذاشته و حافظ آن بوده است. بازشناسی درست این نهاد و نقش آن در شکل‌گیری و تداوم هویت ایرانی، به مراتب راهگشاتر از تأکید صرف بر زبان فارسی برای حل معضلات فرهنگی و اجتماعی امروز ایران است.

✍️جهان_ایرانی