📝
-من
نيمهای دارم كه با من نيست؛
آن نيمه آيا در كدامين قرن
يا در كدامين فصل
يا در كدامين شب،
كدامين روز،
خواهد زيست؟!
👤#نادر_نادرپور
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
-من
نيمهای دارم كه با من نيست؛
آن نيمه آيا در كدامين قرن
يا در كدامين فصل
يا در كدامين شب،
كدامين روز،
خواهد زيست؟!
👤#نادر_نادرپور
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
📝
چکیده ای از کتاب مادری که نداشتم
مادر کسی است که از او میآییم و از او ساخته شده ایم. این منبع در اسطوره شناسی و دین اغلب به صورت نوعی الهۀ مادر ، یا الهۀ اقیانوس، به تصویر کشیده شده است.
درست همانطور که تصور می شود زندگی از اقیانوس پدید آمده است، زندگی انسان نیز از مادر و بطور خاص از رحم مادر پدید می آید.
بنابراین، هم در سطح اساطیری و هم در سطح دنیوی، مادر منبع زندگی تلقی می شود.
وقتی بچه تجربۀ مثبتی از مادرش داشته باشد، این احساس را پیدا می کند که من از مامان هستم.
من از او می آیم.
من تکه ای از او هستم.
من مثل او هستم.
و این احساسات تبدیل به بخش های سازندۀ هویت شخص می شود.
متاسفانه همه تجربه مثبتی از منبع بودن مادر ندارند. برخی بزرگسالانی که با هیپنوتیزم یا نوعی کار عمیق روان شناختی به عقب بازگردانده می شوند رحم را همچون محیطی سمی به یاد می آورند که در آن گیر افتاده اند.
آن ها احساس به شدت منفی از «چیزی که هستند دارند»، از چیز نکبت باری که ترجیح می دهند از آن جدا شوند. این موضوع در مورد مادران خودشیفته ای که بر فرزندانشان سیطره دارند و اجازۀ استقلال به آن ها نمی دهند مصداق دارد و کودکان تجربۀ مثبتی از چنین مادرانی ندارند.
دلبستگی در بچه های کوچک این حس را ایجاد می کند که من متعلق به تو هستم.
و چون متعلق به تو هستم ، جایی برای خودم دارم . بدون چنین حسی، ما تا بزرگسالی سرگردان و گم گشته می مانیم.
یکی از مراجعه کنندگانم بیان می کرد که احساس می کند مثل تخته چوبی روی دریا رها شده است؛دیگری آن قدر از مادرش بریده بود که احساس می کرد از زیر بتۀ کلم پیدا شده ، یا شاید هم چنین بود. این حالات منجر به احساس تنهایی شدید، بیگانگی و عدم تعلق می شود.
اگر مادر نقش اولین پاسخگو را ایفا کند، آتش خشم کسی از کنترل خارج نمی شود.
مثلا وقتی گرسنگی کودک بر طرف شود، او می تواند به حالت تعادل برگردد و استراحت کند. وقتی این اتفاق نیفتد، یعنی گرسنگی کودک بر طرف نشود، تصور کنید که کودک چه رنج
تحمل ناپذیری خواهد کشید.
👤جاسمین لی کوری
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
چکیده ای از کتاب مادری که نداشتم
مادر کسی است که از او میآییم و از او ساخته شده ایم. این منبع در اسطوره شناسی و دین اغلب به صورت نوعی الهۀ مادر ، یا الهۀ اقیانوس، به تصویر کشیده شده است.
درست همانطور که تصور می شود زندگی از اقیانوس پدید آمده است، زندگی انسان نیز از مادر و بطور خاص از رحم مادر پدید می آید.
بنابراین، هم در سطح اساطیری و هم در سطح دنیوی، مادر منبع زندگی تلقی می شود.
وقتی بچه تجربۀ مثبتی از مادرش داشته باشد، این احساس را پیدا می کند که من از مامان هستم.
من از او می آیم.
من تکه ای از او هستم.
من مثل او هستم.
و این احساسات تبدیل به بخش های سازندۀ هویت شخص می شود.
متاسفانه همه تجربه مثبتی از منبع بودن مادر ندارند. برخی بزرگسالانی که با هیپنوتیزم یا نوعی کار عمیق روان شناختی به عقب بازگردانده می شوند رحم را همچون محیطی سمی به یاد می آورند که در آن گیر افتاده اند.
آن ها احساس به شدت منفی از «چیزی که هستند دارند»، از چیز نکبت باری که ترجیح می دهند از آن جدا شوند. این موضوع در مورد مادران خودشیفته ای که بر فرزندانشان سیطره دارند و اجازۀ استقلال به آن ها نمی دهند مصداق دارد و کودکان تجربۀ مثبتی از چنین مادرانی ندارند.
دلبستگی در بچه های کوچک این حس را ایجاد می کند که من متعلق به تو هستم.
و چون متعلق به تو هستم ، جایی برای خودم دارم . بدون چنین حسی، ما تا بزرگسالی سرگردان و گم گشته می مانیم.
یکی از مراجعه کنندگانم بیان می کرد که احساس می کند مثل تخته چوبی روی دریا رها شده است؛دیگری آن قدر از مادرش بریده بود که احساس می کرد از زیر بتۀ کلم پیدا شده ، یا شاید هم چنین بود. این حالات منجر به احساس تنهایی شدید، بیگانگی و عدم تعلق می شود.
اگر مادر نقش اولین پاسخگو را ایفا کند، آتش خشم کسی از کنترل خارج نمی شود.
مثلا وقتی گرسنگی کودک بر طرف شود، او می تواند به حالت تعادل برگردد و استراحت کند. وقتی این اتفاق نیفتد، یعنی گرسنگی کودک بر طرف نشود، تصور کنید که کودک چه رنج
تحمل ناپذیری خواهد کشید.
👤جاسمین لی کوری
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
Forwarded from مجله دیالکتیک
من بَد آورده ی دنیای پر از بیم و امید
نامه دادم نخوری سیب،
ولی دیر رسید...
👤علیرضا آذر
💟@dialecticofsolitude
نامه دادم نخوری سیب،
ولی دیر رسید...
👤علیرضا آذر
💟@dialecticofsolitude
📝
ما به تجربه خیالی و موهوم "من نه، الآن نه" وابستهایم: اعتیادی فراگیر.
ما از غذا، مواد مخدر، اینترنت، سکس، شهرت، کار و الکل استفاده میکنیم تا از دنیای واقعی به دنیایی برویم که در آن مردم آن طوریاند که ما فکر میکنیم باید باشند.
ما مشتاق گذشته یا آیندهای آرمانی هستیم که هرگز وجود نداشته است.
ما نمیتوانیم دیروز را در امروز زندگی کنیم.
به جای حضور در زمان حال، ما در انتظار چیزی هستیم که آرزوی حضورش را داشتیم.
ما تصور میکنیم که اگر در زمان و مکان دیگری زندگی میکردیم به سر منزل آرامش و رضایت میرسیدیم.
میل شدید به " من_نه، الان_نه، اینجا_نه " ما را بیخانمان نگاه میدارد.
ما میکوشیم از لحظه حال فرار کنیم اما لحظه حال یگانه خانهای است که همیشه خواهیم داشت.
📗 #دروغهایی_که_به_خود_میگوییم
👤 #جان_فردریکسون
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
ما به تجربه خیالی و موهوم "من نه، الآن نه" وابستهایم: اعتیادی فراگیر.
ما از غذا، مواد مخدر، اینترنت، سکس، شهرت، کار و الکل استفاده میکنیم تا از دنیای واقعی به دنیایی برویم که در آن مردم آن طوریاند که ما فکر میکنیم باید باشند.
ما مشتاق گذشته یا آیندهای آرمانی هستیم که هرگز وجود نداشته است.
ما نمیتوانیم دیروز را در امروز زندگی کنیم.
به جای حضور در زمان حال، ما در انتظار چیزی هستیم که آرزوی حضورش را داشتیم.
ما تصور میکنیم که اگر در زمان و مکان دیگری زندگی میکردیم به سر منزل آرامش و رضایت میرسیدیم.
میل شدید به " من_نه، الان_نه، اینجا_نه " ما را بیخانمان نگاه میدارد.
ما میکوشیم از لحظه حال فرار کنیم اما لحظه حال یگانه خانهای است که همیشه خواهیم داشت.
📗 #دروغهایی_که_به_خود_میگوییم
👤 #جان_فردریکسون
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
📝
خواندنِ کتاب، تماشای فیلم، شنیدن موسیقی، نقاشی و همهی هنرها ابزاری برای طی مسیر هستند، نه درمان و مقصد.
طریقی که باید صبورانه همقدم گذر کُندِ ساعتها و روزها بگذرانیم. کندیاش را بپذیریم و امیدوار باشیم که روزگار همیشه بر یک مدار نمیچرخد. اشکی اگر هست بگذاریم جاری شود،
دل شکسته، پای در گلمانده، ذهن آشفته و جان بیمار را مرهم و سنگ صبور و سایه و پرستار باشیم.
بگذاریم زمان کار خودش را بکند.
کسی نمیداند زندگی در پیش رو با چیزی که در خیال ما میگنجد چقدر شبیه یا غریب است.
اگر میدانستی تا کی زنده هستی ..
نمیگذاشتی یک ثانیه هم به تلخی بگذرد.
👤"مهسا ملک مرزبان"
💟کانال هوای حوا @Havaye_Havva
خواندنِ کتاب، تماشای فیلم، شنیدن موسیقی، نقاشی و همهی هنرها ابزاری برای طی مسیر هستند، نه درمان و مقصد.
طریقی که باید صبورانه همقدم گذر کُندِ ساعتها و روزها بگذرانیم. کندیاش را بپذیریم و امیدوار باشیم که روزگار همیشه بر یک مدار نمیچرخد. اشکی اگر هست بگذاریم جاری شود،
دل شکسته، پای در گلمانده، ذهن آشفته و جان بیمار را مرهم و سنگ صبور و سایه و پرستار باشیم.
بگذاریم زمان کار خودش را بکند.
کسی نمیداند زندگی در پیش رو با چیزی که در خیال ما میگنجد چقدر شبیه یا غریب است.
اگر میدانستی تا کی زنده هستی ..
نمیگذاشتی یک ثانیه هم به تلخی بگذرد.
👤"مهسا ملک مرزبان"
💟کانال هوای حوا @Havaye_Havva
📝
همه جا از سنگینی ضربه خوردیم. از بارهای سنگین. از آنچه بیش از طاقت شانههایمان بود. سنگینی میتوانست سهم ما نباشد اگر دیگران سهم عادلانهای از بار را به دوش میکشیدند. اگر دیگران سنگینی بار را روی دوش ما نمیانداختند. اگر دیگران شانه از زیر سهم خودشان خالی نمیکردند. اگر سنگینترین قسمت تابوت آرزوها را روی دوش ما نمیانداختند.
چنین وقتهایی است که ابتدا تا مدتي تاب میآوریم تا زمان کم آوردن برسد. پس به زمین گذاشتن بار اضافی سرنوشت محتوم همه سنگینیهای ناخواسته است. از اینجا که امروز ایستادهام، سبکی کلید رستگاری است.
👤 امیرعلی بنی اسدی
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
همه جا از سنگینی ضربه خوردیم. از بارهای سنگین. از آنچه بیش از طاقت شانههایمان بود. سنگینی میتوانست سهم ما نباشد اگر دیگران سهم عادلانهای از بار را به دوش میکشیدند. اگر دیگران سنگینی بار را روی دوش ما نمیانداختند. اگر دیگران شانه از زیر سهم خودشان خالی نمیکردند. اگر سنگینترین قسمت تابوت آرزوها را روی دوش ما نمیانداختند.
چنین وقتهایی است که ابتدا تا مدتي تاب میآوریم تا زمان کم آوردن برسد. پس به زمین گذاشتن بار اضافی سرنوشت محتوم همه سنگینیهای ناخواسته است. از اینجا که امروز ایستادهام، سبکی کلید رستگاری است.
👤 امیرعلی بنی اسدی
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
📝
از آنچه زندگی بر دوشش گذاشته بود هیچ گله ای نداشت
از آنچه خودش بر دوش خود گذاشته بود، شرمگین بود.
زندگی هیچوقت، آنطور که او به خود آسیب زد، به او آسیب نزده بود.
پس تصمیم گرفت برای عذرخواهی کردن از خودش و زندگی شانه هایش را سبک کند
از گناه
از رنج
و از دردهای خودخواسته.
در نهایت او به زندگی چیزهای زیادی را مدیون بود، مثل همین خودش بودن را!
👤#پونه_مقیمی
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
از آنچه زندگی بر دوشش گذاشته بود هیچ گله ای نداشت
از آنچه خودش بر دوش خود گذاشته بود، شرمگین بود.
زندگی هیچوقت، آنطور که او به خود آسیب زد، به او آسیب نزده بود.
پس تصمیم گرفت برای عذرخواهی کردن از خودش و زندگی شانه هایش را سبک کند
از گناه
از رنج
و از دردهای خودخواسته.
در نهایت او به زندگی چیزهای زیادی را مدیون بود، مثل همین خودش بودن را!
👤#پونه_مقیمی
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
Eshgham Salam
Novan
بهترین قسمتش این بود
که پرده ها را کشیدم
و زنگ در را با پارچههای کهنه پوشاندم
تلفن را توی یخچال گذاشتم
و سه روز تمام
در تخت خواب ماندم
و بهتر از همه این بود
که کسی اصلا
دلش برایم تنگ نشد!
👤 #چارلز_بوکوفسکي
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
که پرده ها را کشیدم
و زنگ در را با پارچههای کهنه پوشاندم
تلفن را توی یخچال گذاشتم
و سه روز تمام
در تخت خواب ماندم
و بهتر از همه این بود
که کسی اصلا
دلش برایم تنگ نشد!
👤 #چارلز_بوکوفسکي
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
سنمون که بالاتر میره، ترسِ «مامانم عصبانی نشه» تبدیل میشه به ترسِ «مامانم ناراحت نشه»…
@Havaye_Havva
@Havaye_Havva
چقدر میتوانم بيدار شوم و ببينم كه پهلويم نيستی و زندگيم يخ كرده و منجمد است. چقدر؟ تا كی؟ تا كجا؟ مگر فاصلهی ميان بهدنيا آمدن و پوسيدن و طعمهی كرمها شدن چقدر است. دلم میخواهد بيدار شوم و همينطور بيدار بمانم و نگاه كنم. وقتی كه هوا توی سينهات میچرخد نگاهت كنم. وقتی كه جريان نبضت زير پوست گلويت پخش میشود نگاهت كنم. وقتی كه رنگ بنفش توی مردمک چشمت موج میزند نگاهت كنم. همينطور نگاهت كنم. خطهايپی پيشانيت را بشمارم. موهای سفيد اطراف شقيقههايت را بشمارم. سرم را بگذارم ميان گودی گردن و شانههايت و همانجا بميرم. بميرم تا ديگر از تو دور و جدا نشوم. نمیدانم برای چه بايد رعايت كنم. چه چيزی را بايد رعايت كنم. برای چه بايد بگذارم كه زندگی خودم و آن كسی كه دوستش میدارم مفهومی جز حسرت نداشته باشد. كاش در جنگل به دنيا آمده بودم و با طبيعت جفت میشدم و آزاد بودم. معتاد شدن به اين عادتهای مضحک زندگی و تسليم شدن به اين حدها و ديوارها كاری برخلاف جهت طبيعت است. عزيزم. قربانت بروم. قربان بودنت بروم. دلم دارد میتركد.
👤فروغ فرخزاد
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
👤فروغ فرخزاد
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
📝
هیچ کسی هیچ مدالی برای بی وقفه کار کردن به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای فداکاری های زیادتان به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای ماندن در یک رابطه اشتباه به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای اولویت دادن نیازهای دیگران به نیازهای خود به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای استراحت و تفریح نکردن به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای مراقبت نکردن از
خودتان به شما نمیدهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای سرزنش زیاد خود به شما نمی دهد
هیچ کسی هیچ مدالی برای درخواست کمک نکردن به شما نمی دهد
هیچ کسی هیچ مدالی برای نادیده گرفتن مرزهایتان در روابط به شما نمی دهد
هیچ کسی هیچ مدالی برای انتقاد بی وقفه از
خودتان به شما نمی دهد
ما اول باید بتوانیم برای خودمان کاری کنیم و بعد از آنچه که بهش رسیدیم را به دیگران ببخشیم.
اول باید خودمان قوی باشیم تا بتوانیم از دیگران حمایت کنیم.
وقتی هواپیما دارد سقوط می کند اول باید ماسک خودمان را بزنیم و بعد ماسک همراهمان را بزنیم بسیاری از ما در بی توجهی کامل به خودمان داریم وجودمان را سرکوب می کنیم و می کشیم.
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
هیچ کسی هیچ مدالی برای بی وقفه کار کردن به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای فداکاری های زیادتان به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای ماندن در یک رابطه اشتباه به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای اولویت دادن نیازهای دیگران به نیازهای خود به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای استراحت و تفریح نکردن به شما نمی دهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای مراقبت نکردن از
خودتان به شما نمیدهد
هیچ کسی، هیچ مدالی برای سرزنش زیاد خود به شما نمی دهد
هیچ کسی هیچ مدالی برای درخواست کمک نکردن به شما نمی دهد
هیچ کسی هیچ مدالی برای نادیده گرفتن مرزهایتان در روابط به شما نمی دهد
هیچ کسی هیچ مدالی برای انتقاد بی وقفه از
خودتان به شما نمی دهد
ما اول باید بتوانیم برای خودمان کاری کنیم و بعد از آنچه که بهش رسیدیم را به دیگران ببخشیم.
اول باید خودمان قوی باشیم تا بتوانیم از دیگران حمایت کنیم.
وقتی هواپیما دارد سقوط می کند اول باید ماسک خودمان را بزنیم و بعد ماسک همراهمان را بزنیم بسیاری از ما در بی توجهی کامل به خودمان داریم وجودمان را سرکوب می کنیم و می کشیم.
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
Raftani
Nivad
من میدونم نباید خسته شد؛
میدونم نباید بُرید؛
میدونم زندگی ادامه داره؛
فقط دلم میخواست یه وقتایی، یه جایی، یه گوشهای وایسم
بگم خستهام
و یکی بفهمه چی میگم!
نه که فقط بشنوهها، بفهمه...
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
میدونم نباید بُرید؛
میدونم زندگی ادامه داره؛
فقط دلم میخواست یه وقتایی، یه جایی، یه گوشهای وایسم
بگم خستهام
و یکی بفهمه چی میگم!
نه که فقط بشنوهها، بفهمه...
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
📝
اصلا قرار این نبود، این که خطِ لبخندِ صورتت بشود قاتلِ چشمهای سادهٔ من و برجستگی گونه هات هی فرو ببردم توی خودم، قرار نبود هی من تو بشوم و هی تر بیاید پشت آن من، که هی بیشتر رنگ از تو بگیرم و خطِ غمِ چشمهام مخفی شود پشتِ آن لبخندهائی که مثل تو شد، که خطِ اشکم گود شود و لبهام توی ذوق بزند مثلِ زیر چشمهام، که کار کارِ تو بود و هر کسی دید زیر لب گفت: بیچاره...
قرار بود تو شب ها توی خیالم باشی با عشق، تنها، قرار بود تو باشی و دست های من، تو باشی و چشمهای من، تو باشی و من، که نشد، که حالا توئی و تو که منم، که غمگین ترم، غمگین ترین آدم این شهرم با لبخند حتی، و قرار این نبود...
پشت خودم آب ریختم و سه تا نقطه گذاشتم، یعنی دنبالهٔ بودنم، غمم، دلم هنوز میکشد خودش را به هوای تو، و خودم را راهی کردم تا هرجا که تو باشی و نبودی، تمام شهر را گشتم و نبودی، ناچار جای قدمهایت شدم وقت رفتن، ردِ لبهات شدم روی تکه نانی که بوسیده بودی و گذاشته بودی سرِ دیواری، سرانگشتهات شدم که کوبهٔ خانه ای را بالا برده و پشیمان رهایش کرده بود، من تمام تو شدم، تو تمام دیگری، و دیگری، باز دیگری...
👤#محمد_یغمائی
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
اصلا قرار این نبود، این که خطِ لبخندِ صورتت بشود قاتلِ چشمهای سادهٔ من و برجستگی گونه هات هی فرو ببردم توی خودم، قرار نبود هی من تو بشوم و هی تر بیاید پشت آن من، که هی بیشتر رنگ از تو بگیرم و خطِ غمِ چشمهام مخفی شود پشتِ آن لبخندهائی که مثل تو شد، که خطِ اشکم گود شود و لبهام توی ذوق بزند مثلِ زیر چشمهام، که کار کارِ تو بود و هر کسی دید زیر لب گفت: بیچاره...
قرار بود تو شب ها توی خیالم باشی با عشق، تنها، قرار بود تو باشی و دست های من، تو باشی و چشمهای من، تو باشی و من، که نشد، که حالا توئی و تو که منم، که غمگین ترم، غمگین ترین آدم این شهرم با لبخند حتی، و قرار این نبود...
پشت خودم آب ریختم و سه تا نقطه گذاشتم، یعنی دنبالهٔ بودنم، غمم، دلم هنوز میکشد خودش را به هوای تو، و خودم را راهی کردم تا هرجا که تو باشی و نبودی، تمام شهر را گشتم و نبودی، ناچار جای قدمهایت شدم وقت رفتن، ردِ لبهات شدم روی تکه نانی که بوسیده بودی و گذاشته بودی سرِ دیواری، سرانگشتهات شدم که کوبهٔ خانه ای را بالا برده و پشیمان رهایش کرده بود، من تمام تو شدم، تو تمام دیگری، و دیگری، باز دیگری...
👤#محمد_یغمائی
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
📝
روی این تخت دونفره با ملافه های گلدار تازه ، تو سرت را گذاشته ای کنار سر من ، دستت دور تنم ، آرامِ آرام خوابیده ای . تنیده ای خودت را به جانم . نفس کشیدن برایم سخت شده بس که با هر نفس عطر مقدس تنت سرازیر می شود به من . نگاهت می کنم ، لبریز نیازم و لال . به نفس کشیدنت گوش می کنم ، چه خوب است که هوای مشترکی را نفس می کشیم . آرام صورتم را نزدیک می کنم ، هُرمِ تن همیشه ملتهبت نشئه ام می کند ، انگار افیون متبرک روانم را نوازش کرده باشد . به مژه هایت نگاه می کنم ، به پلکهایت ، به لبانت ، چشمه های شراب . به صورتت ، قرص ماه ، خورشید شخصی من .
همه جانم چشم می شود ، نگاهت می کنم ، کم کم من از این عکس دونفره پاک می شوم و تو می مانی . به تمامی ، تو . که تمام ، تویی . جز تو هیچ نیست . عکس را از خیالم بر می دارم ، قاب می کنم می گذارم گوشه ناپیدای دنج دلم . هروقت دلم می گیرد ، لابلای حزن و درد و نیاز ، به معبدم پناه می برم ، به موزه آرام دلگیری که تنها یک دیوار دارد ، و روی آن یک دیوار تنها یک قاب است ، و در آن یک قاب تنها یک عکس است ، و در آن یک عکس تنها تویی .
بعد که آرام شدم روی بلندترین نیمکت شهر می ایستم ، اذان سر می دهم : اشهد انا که دنیا تو . قامت می بندم به نماز جنون ، دیوانه های شهر پشت سرم صف می بندند ...
👤#حمیدسلیمی
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
روی این تخت دونفره با ملافه های گلدار تازه ، تو سرت را گذاشته ای کنار سر من ، دستت دور تنم ، آرامِ آرام خوابیده ای . تنیده ای خودت را به جانم . نفس کشیدن برایم سخت شده بس که با هر نفس عطر مقدس تنت سرازیر می شود به من . نگاهت می کنم ، لبریز نیازم و لال . به نفس کشیدنت گوش می کنم ، چه خوب است که هوای مشترکی را نفس می کشیم . آرام صورتم را نزدیک می کنم ، هُرمِ تن همیشه ملتهبت نشئه ام می کند ، انگار افیون متبرک روانم را نوازش کرده باشد . به مژه هایت نگاه می کنم ، به پلکهایت ، به لبانت ، چشمه های شراب . به صورتت ، قرص ماه ، خورشید شخصی من .
همه جانم چشم می شود ، نگاهت می کنم ، کم کم من از این عکس دونفره پاک می شوم و تو می مانی . به تمامی ، تو . که تمام ، تویی . جز تو هیچ نیست . عکس را از خیالم بر می دارم ، قاب می کنم می گذارم گوشه ناپیدای دنج دلم . هروقت دلم می گیرد ، لابلای حزن و درد و نیاز ، به معبدم پناه می برم ، به موزه آرام دلگیری که تنها یک دیوار دارد ، و روی آن یک دیوار تنها یک قاب است ، و در آن یک قاب تنها یک عکس است ، و در آن یک عکس تنها تویی .
بعد که آرام شدم روی بلندترین نیمکت شهر می ایستم ، اذان سر می دهم : اشهد انا که دنیا تو . قامت می بندم به نماز جنون ، دیوانه های شهر پشت سرم صف می بندند ...
👤#حمیدسلیمی
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
Na Nemiaram
Alireza Talischi
محبوبم!
در عشق شما دوری و نزدیکی بیمعناست. همة من عاشق شماست و هر دم، عاشق شما عشق نویی به شما دارد.
محبوبم!
تو آن محبوبی که چشم از دیدنت سیر نمیشود و گوش از شنیدنت مملو نمیگردد.
👤#محمدصالح_علا
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva
در عشق شما دوری و نزدیکی بیمعناست. همة من عاشق شماست و هر دم، عاشق شما عشق نویی به شما دارد.
محبوبم!
تو آن محبوبی که چشم از دیدنت سیر نمیشود و گوش از شنیدنت مملو نمیگردد.
👤#محمدصالح_علا
💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva