دکتر هادی خانیکی
2.75K subscribers
641 photos
144 videos
72 files
817 links
استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و عضو حزب اتحاد ملت ایران اسلامی

🌐 www.khaniki.com

🔶 Instagram: https://instagram.com/hadikhaniki
Download Telegram
✍🏻 سرمقاله‌ی روزنامه‌ی ایران به قلم دکتر هادی خانیکی (۲۷ خرداد ۹۷، شماره‌ی ۶۸۰۳)

http://bit.ly/2lhz3ZB

🆔 @hadikhaniki

💢 ضرباهنگ موزون دانش اجتماعی


خبر کوتاه بود و البته جانکاه؛ دکتر سیدمحمدامین قانعیراد که در کارزاری دو ساله و بی‌امان برای زندگی همواره پیروز این میدان بود، به‌ناگاه تن دردمند خود را به مرگ سپرد. او خود نشانه تپیدن قلب دانش اجتماعی در میان جامعه بود و با گسترده کردن دامنه کنشگری هایش بویژه پس‌ از ابتلا به بیماری پیشرفته سرطان، انتظار و احتمال از پای‌افتادن و مردن را مدام به عقب می‌راند، اما واقعیت تلخ‌تر از شیرینی‌ خیال بود و چنگال درد «جامعه‌شناس مردم‌مدار» را به تخت بیمارستان کشاند و در کمتر از دوازده ساعت او را به آستانه جانان رسانید.

مرگ «ناباورانه» این ویژگی را دارد که در فضای ذهنی خبر می‌سازد و چشم‌ها و گوش‌ها را برای دیدن و شنیدن مساعد می‌کند. چنین بود که در این دو روزه رسانه‌ها و شبکه‌ها اندوه‌یادهای برانگیزاننده، تأملات دانشورانه و نوشتارهایی متفکرانه درباره قانعیراد و اندیشه‌ها و تجربه‌هایش نشر و بازنشر دادند و نشان دادند که جامعه علمی و مدنی بی‌حافظه و بی‌خاطره نیست.

می توان به این خود انگیختگی اجتماعی و اخلاقی در دایره دانش و مدنیت امید بست و سپاسگزار این تلاش‌های ارزنده اهالی اندیشه و نظر بویژه از سوی دوستان و همکاران و دانشجویانش بود که بیشتر‌از «مرگ» به «زندگی» می‌اندیشند و به دیدن علائم حیات و بزرگ داشتن آنها حساسیت و علاقه نشان می‌دهند.

نزدیک به سی‌سال است که با قانعیراد آشنایم و در جهان ‌زیست‌های مشترکی با او به‌راه‌های پرفراز و فرودی در کنشگری علم و فرهنگ و جامعه و سیاست قدم گذاشته‌ام و می‌خواهم روایت این همزیستی‌ها و هم سفری‌ها را در یک جمله بگویم، که او نیز مانند بسیاری از آنها که این روزها نوشته‌اند و می‌نویسند برای ایران و مردم و سرنوشت آن «درد» و «دغدغه» و آرمان و احساس مسئولیت داشت. بی‌حس و بی‌عاطفه و بی‌درک و بی‌اراده نبود و این زاویه نگاهش را به حوزه دانش اجتماعی تبدیل به راهبردها و برنامه‌هایی برای اندیشه ورزی و کنشگری در متن جامعه می‌کرد.

او در هیچ جا نمی‌نشست: نه در دانشگاه، نه در حوزه‌های سیاستگذاری و مدیریت، نه در لابه‌لای مطالعات و پژوهش‌های اجتماعی و نه حتی در درون انجمن‌ها و شبکه‌های علمی، اما به تعبیر دکتر فراستخواه از جمله کنشگران مرزی بود، به هر جا از جامعه و دولت و نهادهای مدنی می‌رفت و در مرزها می‌ایستاد و برای گفت‌وگو میان این عرصه‌ها افق‌هایی می‌گشود. کارنامه‌اش برای این‌کار در این سال‌ها دیدنی و ستودنی است. او در پی «حساس‌کردن» دنیای اندیشه و علم و سیاست نسبت به مسائل زمانه و جامعه بود و برای همین کار مسأله را بی‌هراس وارد حوزه علوم اجتماعی می‌کرد و از گفت‌وگو در این باره در هر جا و با هر کس استقبال می‌کرد. در سخت‌ترین سال‌های پشت سر به همراه همکار فروتن و صاحب‌نظرش دکتر سراج‌زاده در انجمن جامعه‌شناسی ایران باب توجه به جامعه‌شناسی مردم مدار را با بحث و گفت‌وگو با «مایکل بورووی» و «تحولات نظام جهانی» را با طرح مستقیم آرا و اندیشه‌های «امانوئل والرشتین» بازکرد، اما همچنان از یاد نبرد که باید بتوانیم حتی بر سر«آب»، هم گفت‌وگو کنیم.

امید او به توانش «گفت‌وگو» سبب شد که حتی در نهایت بیماری تن که کبدش هم از همراهی با زندگی او بازایستاده بود مسئولیت طراحی «گفت‌وگوهای اجتماعی» را درکتابخانه ملی بپذیرد و در آخرین گفت‌وگوهایی که با من داشت دعوت به هم‌اندیشی و همکاری در این راه کند. تن پردردش او را از ادامه این کار بازداشت، اما گمان ندارم که اندیشه و جانش نتواند آن را پیش دارد. به‌گفته شاملو «فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه بود» او «اما یگانه بود و هیچ کم نداشت» و تجربه‌هایش را می‌توان و باید شناخت و ادامه داد.
✍🏻 یادداشت دکتر هادی خانیکی در روزنامه‌ی اعتماد | ۲۷ خرداد ۹۷ | شماره‌ی ۴۱۱۱

💢 از مرگ‌‌آگاهی تا مرگ‌اندیشی

http://bit.ly/2IjHe0A

🆔 @hadikhaniki

دشوار است نوشتن برای آنكه همه درباره‌اش می‌نویسند، اما گاه گریزی از این دشواری نیست. پناه بردن به قلم نوعی تسلای دل برای رها كردن جان از آزار «بی‌حافظگی» است و برای دكتر قانعیراد كه به گردن هر كه به ایران می‌اندیشد حق دارد، باید نوشت. او تا كمتر از دو هفته پیش بر درد و مرگ در ذهن و زبان خویش چیره بود و برای هر پاره‌ای از افق‌های زندگی‌اش برنامه‌های روشن داشت. همان روزها با هم در دفتر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات از ضرورت و امكان و چگونگی انجام «گفت‌وگوهای اجتماعی» سخن گفتیم و لحظه‌هایی بعد در دفتر انجمن جامعه‌شناسی ایران درباره سومین «همایش آسیب‌های اجتماعی در ایران» و لزوم تقدیر از كنشگران حوزه اندیشه و علم و فعالان جامعه مدنی و نهادهایی كه توانسته‌اند گامی در راه شناخت علمی و كاستن از آسیب‌های اجتماعی بردارند. دو روزی نگذشته بود كه تلفنی تماس گرفت و از تدارك نشستی برای «جامعه‌شناسی در حوزه عمومی» در تیرماه خبر داد و از لزوم ورود به این دو نگاه سخن گفت كه جای دانش جامعه‌شناسی «بیرون از حوزه عمومی و رسانه‌ها»ست یا در «درون آنها». همچنان سرپا و سرزنده بود و از دردهای تن گذرا و در حاشیه برنامه‌هایش برای آینده حرف به میان می‌آورد.

چند روز بعد كه خبر شدم حالش رو به وخامت نهاده است، به خانه‌اش رفتم، دیدم چند روزی به زیر سرم رفته است اما گفته بود سرم را در كنار میز كارش بگذارند تا بتواند همچنان بنویسد و نوشتن‌های جدیدش را درباره «حكمرانی علم» ادامه دهد. شتاب مرگ در همان روزها از توان تنش پیش افتاد و هر روز با آهنگی تندتر بر ناتوانی نفس و خورد و خوراك او افزود. برآورد حیات برای «چند هفته» از نظر پزشك، به چند روز رسید، اما همچنان امید و اراده قانعیراد برای انجام كارها در سطح و دایره‌ای محدود‌تر وجود داشت.گویی او در جدال جدید برای بالا بردن ضریب اثربخشی علمی و تجربی خود دست به «مدیریت مرگ» زده است. قانعیراد می‌خواست و می‌كوشید «كاهندگی توان جسمی»اش را با «فزایندگی قدرت روحی» جبران كند و انصافا كه در این راه توفیق یافت.

او از همان زمان كه فهمید در چنگال سرطانی دامن‌گستر اسیر است، اگرچه «مرگ آگاهانه» به فكر سرنوشت پیش روی خویش بود، اما «مرگ اندیشانه» به مدیریت ماه‌ها و حتی روزها پرداخت. تفاوت است میان «مرگ آگاهان» و «مرگ اندیشان» كه دسته اول تنها حتمیت و قطعیت زوال زندگی و كم فروغی آن را می‌دانند‌،اما دسته دوم روال برای كاستن از روند ناتوانی و بهره بردن بیشتر از كمترین لحظه‌های توانایی خلق ایده و برنامه می‌كنند.

قانعیراد از همان آغاز «مرگ آگاه» بود، اما در این ایام آخر به وضوع «مرگ‌اندیش» هم شده بود و برای فرجام رساندن كارهایی ناتمام از خرد و بزرگ، نترس و سختكوش و بلندنظر بود و به واقع این دوران، بزرگ‌ترین شاهكار زندگی‌اش بود.
💢 قانعیراد و جامعه‌شناسی انتقادی

✍🏻 یادداشت دکتر هادی خانیکی در ویژه‌نامه‌ی شرق؛ یادمانی برای دکتر محمدامین قانعیراد | شنبه ۲ تیر ۹۷

https://goo.gl/Sv8jhL

🆔 @hadikhaniki

پیش از آنکه بخواهم دانشجویان و جامعه‌شناسان و نگاه‌شان به جامعه را قضاوت کرده و از آن‌هایی که پیگیری درباره دغدغه‌های علمی‌شان صرفاً در محیط‌های آکادمیک دنبال می‌شود، و یا آن‌هایی که سعی می‌کنند پیوندی را بین محیط بسته آکادمیک و حوزه عمومی برقرار کنند، حرفی بزنم و بدون آنکه بخواهم درباره چگونگی نگاه جامعه‌شناسان نظریه‌‌پردازی کنم، دو رویکرد از جامعه‌شناسان را مورد بررسی قرار داده تا مشخص کنم مرحوم قانعیراد در کجای این مسیر ایستاده بود.

وجه تمایز این دو دیدگاه و رویکردی که درباره‌اش صحبت می‌کنم، در این است که جایگاه یک جامعه‌شناس کجاست و جامعه‌شناسی در کجا شکل می‌گیرد؟ آیا جامعه‌شناسی در لابه‌لای کتاب‌ها و مسائل صرفا آکادمیک و در دانشگاه شکل می‌گیرد یا حتی در محفل و دیدگاه‌های متعارف انتقادی در جامعه یا فراتر از همه اینها چیزی است که در دامان جامعه‌شناسی مردم‌مدار که دکتر قانعیراد متخصص آن بود، شکل می‌گیرد. من هم به واسطه ارتباط نزدیکی که با دکتر قانعیراد داشتم، هم به اعتبار همفکری و هم به اعتبار همکاری در حوزه همکاری وزارت علوم و سیاست‌گذاری جامعه‌شناسی و هم در این سال‌های اخیر که با بیماری مواجه شد، به عنوان رئیس انجمن ایرانی ارتباطات فرهنگی و مطالعات و ایشان نیز به عنوان مسئول انجمن جامعه‌شناسی ایران، خوشبختانه همزمان با هم در دو انجمن کنار هم مستقر بودیم و کار می‌کردیم. بیماری او نیز در همین مقطع از ارتباطات و همکاری‌های ما رخ داد. آغاز بیماری ایشان با حضور من در انجمن مطالعات فرهنگی و حضور خودش در انجمن جامعه‌شناسی همزمان شد و در همین زمان بود که کارهای مشترکی را با یکدیگر انجام می‌دادیم. نگاه قانعیراد در اینجا نگاه بسیار نویی بود و برخورد بوروکراتیک در حوزه علم و برخورد بسته را چندان سازگار نمی‌دید. معمولاً در نگاه بوروکراتیک و کلاسیک، ورود به عالم رسانه و حوزه عمومی و پرداختن به حوزه‌های متعدد و متکثر در نشست‌ها و سخنرانی‌ها مورد اقبال نیست و حتی شاید نقد شود، اما دکتر قانعیراد به مسائل ورود پیدا می‌کرد و معمولاً هم فعالانه و نقادانه به آن‌ها می‌پرداخت. در همایش آسیب‌های اجتماعی وقتی که جایزه نشست را دریافت می‌کرد، ‌با یک رویکرد انتقادی به حوزه روان‌پزشکی وارد شد. به هر ترتیب حضور او در شبکه‌ها و نهادهای مختلف، یک حضور فعال و در عین حال انتقادی بود و از زمان آغاز بیماری فعالیتش شدت گرفت. شاید به نوعی مدیریت بیماری برای او این‌گونه بود که نگذاشت علایق و دغدغه‌هایش تحت‌الشعاع بیماری قرار بگیرد. تعداد سخنرانی‌ها و نشست‌های علمی و تعداد عضویت در نهادهای اجتماعی و  نشریات اعم از حضورشان در حوزه مدنی و آکادمیک در این مدت افزایش یافت. به نظرم رسیدن به این نکته کفایت می‌کند که در همین چندماه اخیر چندین حکم برای حضور او در نهادهای مختلف صادر شده است. مراکز پژوهشی و مطالعاتی و نهادهای علمی و مدنی حتی مراکز سیاست‌گذاری نشان می‌دهد که چقدر روند فعالیت‌های او افزایش داشت.

علاوه بر این در حوزه عمل، کنشگری دکتر قانعیراد و ورود او به حوزه فعالیت در جامعه مدنی و تقویت نهادهای مدنی مانند انجمن‌های علمی و تخصصی و تلاش برای مسئله‌محور کردن دانش، آموزش و پژوهش علوم اجتماعی و ترغیب جامعه‌شناسی ایرانی به ورود صریح و مؤثر به مسائل و دغدغه‌های ملی و اجتماعی نیز از ویژگی‌های ممتاز او بود. فعالیت در حوزه عمومی، فضای رسانه‌ای و فعالیت بر سر مسائل سخت و دشوار اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی از جمله فعالیت‌های کم‌نظیر، شجاعانه و در عین حال مؤثر او در سال‌های اخیر بود.

من نزدیک به ۳۰ سال با دکتر قانعیراد از نزدیک همنشین و هم‌اندیش بودم و در سال‌های اخیر در خیلی از زمینه‌ها نگاه‌ها و فعالیت مشترک داشتیم. آخرین خاطره‌ام با او را با شما در میان‌ می‌گذارم. در این روزهای آخر که به سرعت حال دکتر قانعیراد رو به وخامت بود، دو روز قبل از درگذشت او، به اتفاق دکتر معین، دکتر ظریفیان و دکتر ابراهیم‌آبادی و دکتر صدیقی و پزشک او دکتر آزاده، به دیدارش رفتیم. منظور از این دیدار این بود که خود او و خانواده‌اش در جریان وضعیتش قرار بگیرند. این آخرین دیدارِ همراه با گفت‌وگوی ما بود. در آنجا هنوز از کارهای بر زمین‌مانده‌اش و از آخرین جلسه‌اش در شورای راهبردی کتابخانه ملی ایران گفت و ضرورت اینکه باید اسناد مربوط به ایران گردآوری شود. با حرارت صحبت می‌کرد تا جایی که انگار انرژی‌اش تمام شد و روی تخت خوابید. دو روز بعد که حالش بدتر شد، چند ساعت قبل از درگذشتش در بیمارستان کسری به دیدارش رفتم، از شدت درد و کلافگی نفسش به شماره افتاده بود؛ این آخرین دیدار ما بود.
مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

روشنفکران ایرانی و مسأله گفت‌وگو:
بازخوانی پروژهٔ
«پیدایش روشنفکران گفت‌وگویی در ایران» مرحوم
قانعیراد


دربارهٔ نشست

با حضور
دکتر هادی خانیکی
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
ساعت ۱۸

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه

حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه

#مطالعات_دیالوگ #گفتگو #روشنفکر_گفتگویی #قانعی‌راد #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
دکتر هادی خانیکی
مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار می‌کند: روشنفکران ایرانی و مسأله گفت‌وگو: بازخوانی پروژهٔ «پیدایش روشنفکران گفت‌وگویی در ایران» مرحوم قانعی‌راد دربارهٔ نشست با حضور دکتر هادی خانیکی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲…
دربارهٔ نشست

📝مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه


نخستین قرارِ ماهانه با دکتر هادی خانیکی در مدرسه مطالعات دیالوگ در باشگاه اندیشه به موضوع ِ «گفت‌و‌گو؛ هم‌مسأله ، و هم راه‌حل» پرداختیم و با تمرکز بر کتابِ «اندیشه پیشرفت و تحولات جدید جامعه ایران» به توصیفی از شرایط بحران ِ اکنونِ ایران رسیدیم و صحبت از این شد که در حال حاضر ،جامعه‌ای متکثر، متفاوت و سیال داریم که در سطح، زندگی مدنی بسیار لرزان شده و گفت‌وگو بالتبع لرزان می‌شود. رشد بدبینی و فردگرایی خودخواهانه، بی‌افقی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را بیشتر می‌بینیم ولی در عمق آن در حال پیدایش است. همان لحظاتی که جامعه به حالت فروپاشیدگی افتاده، زمان تولد جامعه و اخلاقیات جدید هم هست.

(پرونده نشست یکم )


اینک در دومین نشست ِ این سلسله جلسات می خواهیم به سراغ بخشی از توصیفی که از وضعیت گفت و گویی جامعه ایران ارائه شد برویم و در دومین دیدار در سال ۱۴۰۲ با این پژوهشگر و جستجوگر کهنه کار گفت‌وگو به روشنفکران ایرانی و نسبت آن ها با مقولهٔ گفت‌و‌گو خواهیم پرداخت .

در این نشست نگاهی خواهیم داشت به پروژهٔ فکریِ مرحوم دکتر محمد امین قانعی راد و با توجه به پاره ای از مباحث مطرح شده در کتاب ِ پیدایش روشنفکرِ گفت‌وگویی در ایران؟

این محورها را به بحث خواهیم نشست :

_معنا و مفهوم روشنفکر در ایران امروز چیست ؟ چه انتظاری می توان از ایشان داشت ؟

_آیا می توان در حال حاضر در جامعه ایران از دو صنف روشنفکری استعلایی و روشنفکری گفت و گویی صحبت کرد ؟

_با توجه به سابقه صد سالهٔ بروز و حضور روشنفکران در عرصه اجتماعی ایران، به طور کل کارنامه روشنفکری ایران از حیث گفت و گویی را چه طور باید ارزیابی کرد ؟

_اندیشه ورزی در ایران ِ قدیم و جدید در ترازوی گفت و گو چگونه ارزیابی میشود ؟
در دوران معاصر چه تجربه های شاخصی ازگفت‌و‌گوی روشنفکران داریم ؟

_آیا دغدغه «خروج از سنت» دغدغه ای روشنفکرانه است ؟نسبت روشنفکران گفت و گویی با مقوله «سنت» و «خودآگاهی» و «آینده» چیست ؟

_اقسام کنشگری نخبگانی برای کمک به عبور از بحران چگونه می تواند باشد ؟ صدای سوم ، همان صدای غایب است ؟


گفتنی است قرار ِما با دکتر هادی خانیکی در نخستین شنبه هر ماه در مدرسه مطالعات دیالوگ خواهد بود و به امکان هایی که گفت‌و‌گو در وضعیتِ امروز جامعه ایران به ما پیشنهاد می کند،می پردازیم.


روشنفکران ایرانی و مسأله گفت‌وگو:
بازخوانی پروژهٔ
«پیدایش روشنفکران گفت‌وگویی در ایران» مرحوم قانعیراد

با حضور
دکتر هادی خانیکی
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
ساعت ۱۸

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه

حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه

#مطالعات_دیالوگ #گفتگو #روشنفکر_گفتگویی #قانعی‌راد #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
گزارش تصویری نشست
روشنفکران ایرانی و مسأله گفت‌وگو:
بازخوانی پروژهٔ
«پیدایش روشنفکران گفت‌وگویی در ایران» مرحوم قانعیراد

با حضور
دکتر هادی خانیکی

شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
به همت مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه

#مطالعات_دیالوگ #گفتگو #روشنفکر_گفتگویی #قانعی‌راد #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
خانیکی: بازاندیشی انتقادی توأم با مسئولیت‌پذیری اجتماعی ویژگی مهم روشنفکر گفت‌وگویی است

نشست روشنفکران ایرانی و مسأله‌ی گفت‌وگو: بازخوانی پروژه‌ی «پیدایش روشنفکران گفت‌وگویی در ایران» مرحوم قانعیراد با حضور دکتر هادی خانیکی روز شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ به‌همت مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار شد. این نشست‌ها قرار است به‌صورت منظم در روزهای شنبه‌ی اول هر ماه در باشگاه اندیشه برگزار شود.

دکتر خانیکی از پیشینه نقش روشنفکر در جامعه آغاز کرد و گفت: پیش از دوران معاصر نیز مسئله نبت روشنفکران و جامعه تحت عنوان روشنفکر سکوت میان عرفای ایرانی وجود داشته است. پس از دوران مغول به خاطر آسیب‌های فراوان ناشی از حمله مغول عرفا به سکوت پناه بردند و از سیاست کناره گرفتند و اخلاقی عمل کردند.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با این پرسش پیش رفت که یک کنشگر سیاسی یا محقق اگر به دنبال گفت‌وگو برود باید دنبال چه راه حلی باشد؟ دکتر فراستخواه نیز کنشگران مرزی را به صورت مصداقی از دوره قاجار تا جمهوری اسلامی کاویده است. در اینجا می‌خواهیم پروژه و تز روشنفکری گفت‌وگویی دکتر قانعیراد را بیشتر مطالعه کنیم تا به یک برنامه عملی (Action Plan) برسیم. در اینجا وقتی از جامعه‌شناس صحبت می‌کنیم کاملاً عام است و روشنفکران دینی و ملی را هم دربرمی‌گیرد.

بقیه را در اینسنت‌ویو بخوانید.

#گزارش_مشروح #مطالعات_دیالوگ #گفتگو #روشنفکر_گفتگویی #خانیکی #قانعی‌راد #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.