🔸هشتم #دیماه ، روز بزرگداشت رادمان پور ماهک ( #یعقوب_لیث ) ؛ نخستین شهریار ایرانی پس از تازش #اسلام ، بر همه ایرانشهریان نژاده خجسته و همایون باد .
#رادمان_پورماهک ، سردار نامی و دلاور ایرانی، بنیانگذار سلسله صفاریان بود .

پرهیز از زبان تازی نخستین گام رادمان پور ماهک در زنده‌‌سازی و پاسداری از فرهنگ ایرانیان
رادمان پور ماهک یکی از فرزندان بزرگ و نام‌آور ایران که همه حیات خود را بر سر آزادی و پایندگی ایران نهاد، جوانمردی از #سیستان، سرزمین رستم بود. او در بخشی از ایران پرورش یافته بود که گهواره ایستادگی در برابر یورش بیگانگان بود. او پرورده فرهنگ ایستادگی و مبارزه بود.

رادمان پور ماهک که از جوانی در سر هوای زنده سازی خودسالاری میهنی و #شاهنشاهی ایران را داشت برای رسیدن به این آرمان و اجرای گام به گام برنامه‌های خود، خیراندیشید که با حاکم ارسال شده خلیفه‌ی #عباسی به سیستان (سیستان بزرگتر) کار کند. این همکاری خراندیشانه که از آوریل 847 ترسایی آغاز شده بود پنج سال درازا کشید و پس از آن، رادمان راه خود را با چیره گی شهر زرنگ (از شهرهای سیستان، در #آریانا ( افغانستان نامی است که #انگلیسیها بر ایران خاوری گذارده‌اند) جدا ساخت. وی سپس تا واپسینِ هنگام زندگانی خود به آزاد کردن دیگر نواحی #ایرانشهر و بازگرداندن خودسالاری میهنی ادامه داد و جایگاه والایی برای خود در #تاریخ #ایرانزمین به وجود آورد.
رادمان را نخستین شهریار ایرانیِ زنده‌کننده‌ی زبان #پارسی، پس از فروپاشی شاهنشاهی #ساسانیان می‌دانند. هنگام که چامه سرایی بنا بر رسم زمان قصیده‌ای به زبان تازی در ستایش او سرود، وی او را سرزنش کرد که چرا به زبانی که نمی‌فهمد برایش چامه سروده ‌است که «چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت».
سردار رادمان پور ماهک در سال 868 ترسایی پس از آزاد کردن #کرمان، پارسی را زبان رسمی همه ایرانیان اعلام کرده و گفته بود که از آن پس به زبانی که او نمی فهمد گفت‌وگو و نوشتن نکنند. از سال 652 ترسایی تازی زبان رسمی گفت‌وگو و رایزنی بود، زیرا تازیان حاکمان شهرها بودند و زبان دیگری نمی‌دانستند و به ایرانیانی که تازی نمی‌دانستند و سعی در یادگرفتن آن نمی‌کردند «عَجَم به معنای گُنگ و لال» خطاب می‌کردند که همچنان هم این واژاک از میان نرفته است. یعقوب لیث هشدار کرده بود که از آن پس اگرکسی در گستره او جز به پارسی سخن بگوید و بنویسد؛ سخت مجازات خواهد شد. #ایرانیان تنها مسلمانان دوران سلطه‌ی تازیان هستند که زبان و فرهنگ میهنی خودرا پدافند کرده‌اند.
مهند ترین کار او پرهیز ایرانیان از گفتن و نوشتن به زبان تازی، پس گرفتن #خوزستان از خلیفه عباسی تازی و دوری از ادامه کوچ قبایل تازی به این بخش از ایران بود و بنابراین خوزستان، بمانند میان رودان از پیکر ایران جدا نشد. یعقوب در خوزستان درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.

گر به دولت برسی ؛ مست نگردی ؛ مردی
گر به ذلت برسی ؛ پست نگردی ؛ مردی
اهل عالم همه بازیچه دست هوسند
گر تو بازیچه این دست نگردی ؛ مردی

🖋بدرالدین جامی

دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی

🔥
💎
🔸هشتم #دیماه ، روز بزرگداشت رادمان پور ماهک ( #یعقوب_لیث ) ؛ نخستین شهریار ایرانی پس از تازش #اسلام ، بر همه ایرانشهریان نژاده خجسته و همایون باد .
#رادمان_پورماهک ، سردار نامی و دلاور ایرانی، بنیانگذار سلسله صفاریان بود .

پرهیز از زبان تازی نخستین گام رادمان پور ماهک در زنده‌‌سازی و پاسداری از فرهنگ ایرانیان
رادمان پور ماهک یکی از فرزندان بزرگ و نام‌آور ایران که همه حیات خود را بر سر آزادی و پایندگی ایران نهاد، جوانمردی از #سیستان، سرزمین رستم بود. او در بخشی از ایران پرورش یافته بود که گهواره ایستادگی در برابر یورش بیگانگان بود. او پرورده فرهنگ ایستادگی و مبارزه بود.

رادمان پور ماهک که از جوانی در سر هوای زنده سازی خودسالاری میهنی و #شاهنشاهی ایران را داشت برای رسیدن به این آرمان و اجرای گام به گام برنامه‌های خود، خیراندیشید که با حاکم ارسال شده خلیفه‌ی #عباسی به سیستان (سیستان بزرگتر) کار کند. این همکاری خراندیشانه که از آوریل 847 ترسایی آغاز شده بود پنج سال درازا کشید و پس از آن، رادمان راه خود را با چیره گی شهر زرنگ (از شهرهای سیستان، در #آریانا ( افغانستان نامی است که #انگلیسیها بر ایران خاوری گذارده‌اند) جدا ساخت. وی سپس تا واپسینِ هنگام زندگانی خود به آزاد کردن دیگر نواحی #ایرانشهر و بازگرداندن خودسالاری میهنی ادامه داد و جایگاه والایی برای خود در #تاریخ #ایرانزمین به وجود آورد.
رادمان را نخستین شهریار ایرانیِ زنده‌کننده‌ی زبان #پارسی، پس از فروپاشی شاهنشاهی #ساسانیان می‌دانند. هنگام که چامه سرایی بنا بر رسم زمان قصیده‌ای به زبان تازی در ستایش او سرود، وی او را سرزنش کرد که چرا به زبانی که نمی‌فهمد برایش چامه سروده ‌است که «چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت».
سردار رادمان پور ماهک در سال 868 ترسایی پس از آزاد کردن #کرمان، پارسی را زبان رسمی همه ایرانیان اعلام کرده و گفته بود که از آن پس به زبانی که او نمی فهمد گفت‌وگو و نوشتن نکنند. از سال 652 ترسایی ، تازی زبان رسمی گفت‌وگو و رایزنی بود، زیرا تازیان حاکمان شهرها بودند و زبان دیگری نمی‌دانستند و به ایرانیانی که تازی نمی‌دانستند و سعی در یادگرفتن آن نمی‌کردند «عَجَم به معنای گُنگ و لال» خطاب می‌کردند که همچنان هم این واژاک از میان نرفته است. یعقوب لیث هشدار کرده بود که از آن پس اگرکسی در گستره او جز به پارسی سخن بگوید و بنویسد؛ سخت مجازات خواهد شد. #ایرانیان تنها مسلمانان دوران سلطه‌ی تازیان هستند که زبان و فرهنگ میهنی خودرا پدافند کرده‌اند.
مهند ترین کار او پرهیز ایرانیان از گفتن و نوشتن به زبان تازی، پس گرفتن #خوزستان از خلیفه عباسی تازی و دوری از ادامه کوچ قبایل تازی به این بخش از ایران بود و بنابراین خوزستان، بمانند میان رودان از پیکر ایران جدا نشد. یعقوب در خوزستان درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.

گر به دولت برسی ؛ مست نگردی ؛ مردی
گر به ذلت برسی ؛ پست نگردی ؛ مردی
اهل عالم همه بازیچه دست هوسند
گر تو بازیچه این دست نگردی ؛ مردی

🖋بدرالدین جامی

دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی

🔥
💎