کتابخانه تلگرام
79K subscribers
2.87K photos
703 videos
10.5K files
1.95K links
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...

ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot

صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
Download Telegram
🔴 ۱۴ اسفند- یادی از بزرگمرد تاریخ ایران “دکتر محمد #مصدق

۱۲۵۸-۱۳۴۵
در چهاردهم اسفند ماه ۱۳۴۵ آفتاب زندگی، رادمردی شریف و میهن پرستی بنام که زمانی توانسته بود پشت چرچیل پیر سیاست انگلستان را که مدعی بود آفتاب در سرزمینهای تحت سلطه اش غروب نمیکند بخاک مالد، غروب کرد.

دکتر مصدق از ابتدای جوانی راه خود را از همه همگنان زمان خود جدا ساخت و راه آزادیخواهی و استقرار حاکمیت ملی را پیش گرفت به نظر او حکومت مردم بر مردم بهترین نوع حکومت بود و به همین سبب در آن مسیر گام نهاد.

مصدق که طرفدار موازنه ی منفی بود با نهایت شهامت لایحه ای را در مجلس شورای ملی مطرح و به تصویب رساند که واگذاری هرگونه امتیاز نفت به کشورهای بیگانه را بدون تصویب مجلس منع می کرد.

کوتاه زمانی پس از تصویب این لایحه، دکتر مصدق بعنوان نخست وزیر ایران انتخاب شد و رسماً مبارزه در راه کوتاه کردن دست استعمارگران از منابع ملی ایران را آغاز کرد و با انجام خلع ید از شرکت سابق نفت انگلیس و ایران در جنوب کشور و ملی کردن شیلات در شمال کشور که در دست همسایه شمالی بود منابع بزرگ اقتصادی را از دست بیگانگان بدر آورد.

در درازای ۲۸ ماه زمامداری دکتر مصدق، دموکراسی به معنای واقعی آن با وجود کارشکنی ها در مملکت حکمفرما بودند. در آن ۲۸ ماه برخلاف امروز کسی را بخاطر ابراز عقیده اش تحت تعقیب قرار نمی دادند و آزادی اجتماعات و احزاب سیاسی حکم فرما بود.

ایادی و جیره خواران داخلی استعمارگران در همکاری با استثمارگران به خرابکاری و تحریک مردم علیه حکومت ملی دکتر مصدق سعی در تضعیف و تخریب پایه های حکومت ملی داشتند. تا آنکه در ۲۸ مرداد ۳۲ با یک کودتای نظامی با تایید برخی از روحانیون و یاری قداره بندان شهر تهران نظیر شعبان بی مخ، محمود مسگر، حسین رمضان یخی و . . . حکومت او را ساقط کردند و استعمارگران بار دیگر بر منابع نفتی ایران دست یافتند.

دکتر مصدق را در یک دادگاه نظامی فرمایشی به سه سال زندان و پس از آن تبعید در دهکده احمدآباد محکوم کردند و تا پایان عمر در آن دهکده در شرایط تبعید بسربرد.

او در اواخر عمر به سرطان حنجره مبتلا شد و اصرار افراد خانواده اش برای اعزام او به یک کشور اروپایی برای معالجه اش را نپذیرفت چون آن را توهینی به پزشکان باشرف میهن میدانست و گفت: “اگر قرار است بمیرم بگذارید در ایران بمیرم”.

مصدق در ۱۴ اسفند ماه چشم بر جهان فرو بست و رژیم که از پیکر بی جان آن مرد شریف و قهرمان در همان دهکده احمد آباد به رسم امانت به خاک سپرده شد و از آن پس همه ساله در ۱۴ اسفند این رسم بزرگداشت از سوی ملیون و علاقمندان با تمام کارشکنی ها و سختی ها و محدودیت ها به دیدار و تجدید پیمان با او می روند.

راز این پایندگی مصدق نه برتری طلبی و خودمحوری بلکه استقلال طلبی، آزادی و توجه به خواسته های واقعی مردم و تلاش در برقراری حکومت مردم بر مردم به معنای حقیقی کلمه بود.

او هرگز هم میهنانش را به نافهمی در امور سیاسی متهم نکرد و هرگز طلبکار ملت نبود و آنچه که می کرد در راه اعتلای ایران و ایرانی بود.

او تا پایان زندگی استوار و سازش ناپذیر ماند و درس مبارزه با استبداد و استعمار را به نسل آینده و ” جوانان هنوزبه همه چیز نرسیده” آموخت و بسیاری از کوشندگان و آرمانخوهان، درس مبارزه با ظلم و بیدادگری و استعمار ستیزی را در مکتب او آموختند و از اینروست که نگهبانان تاریکی و تباهی هماره از شنیدن نام او هنوز واهمه دارند.

درود بر روان پاک مصدق بزرگ

به امید ایرانی آزاد، آباد، دمکرات و سکولار

@Library_Telegram
#علامه_دهخدا در تعریف خیمه‌شب‌بازی مینویسد : خیمه‌شب بازی نوعی نمایش است برای سرگرم کردن تماشاگران که بالای جعبه فردی قرار میگیرد و با تعدادی نخ که هر یک به بدن عروسکی وصل است عروسکها را به ورجه وورجه وا میدارد

داستان #انتخابات و رأی مردم در ایران هم چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن گویی همان داستان خیمه شب بازی‌ست که یک نفر به میل خود بسته به زمان و مکان و حوادث عروسک‌هایی را فقط برای سرگرم کردن مردم به حرکت وا میدارد و در عمل نه تنها تغییری در زندگی و معیشت مردم به وجود نمی‌آید بلکه هربار شرایط بدتر و سخت‌تر نیز میشود و گروه‌های اقتدارگرا در حکومت نشان دادند که اهل کوتاه آمدن در برابر رأی و خواستۀ مردم نیستند ...

اگرچه در نظام گذشته هم کسانی چون دکتر #مصدق یا دکتر #الهیار_صالح توانستند به مجلس راه یابند اما انتخابات در آن رژیم هم پر از دروغ و تقلب بود و غالب کسانی که به مجلس شورا راه می یافتند باید به نوکری و چاکری شاه افتخار میکردند ، پس از انقلاب و با تغییر نظام بجز چند انتخابات اولیه که به دلیل عدم تسلط کامل آقایان به حکومت‌داری چند نفری از منتقدین به مجلس خبرگان و شورای ملی راه یافته بودند بعد از آن اکثریت قریب چاکرانی بودند که هر بار مردم را فریب دادند و به تماشای خیمه شب بازی مضحکی نشاندند که یک سردار سپاه به طور علنی به مهندسی آن در سال ٨٨ اعتراف میکند ...

سرکوب شدید و خشن اعتراضات در گوشه کنار کشور هم به بحران مشروعیت نظام دامن زده مردم را به حکومت بی‌اعتماد کرده ، خبر بدتر اینکه این بی‌اعتمادی دو طرفه است و نظام هم نه تنها به مردم اعتماد ندارد بلکه مردم را به عنوان یک تهدید برای خودش قلمداد میکند و تقویت نیروهای امنیتی و ضدشورش گواه این مدعاست

#پوپر میگوید تنها دو نوع حکومت وجود دارد : یک ) حکومت هایی که بدون خشونت و خونریزی و از طریق انتخابات از قدرت خلع می‌شوند و سقوط میکنند . دو ) حکومت‌هایی که فقط توسط انقلاب‌های خونین میتوان آنها را از قدرت خلع کرد و به زیر کشید پوپر آنها را حکومت‌های استبدادی یا دیکتاتوری مینامد

@Library_Telegram
Forwarded from اتچ بات
#چرچیل‌ترین_ایرانی

پس از شکست آلمان نازی و نابودی #هیتلر در جنگ جهانی دوم اتحاد موقت بلوک غرب با شوروی از بین رفت و #استالین درحال طرح‌ریزی دوران جدیدی از تقابل بین غرب لیبرال و شرق کمونیست بود همان چیزی که بعد‌ها «جنگ سرد» نام گرفت ، استالین که با نقشۀ چرچیل به سود متفقین وارد جنگ شده بود پس از پیروزی هیچکدام از سرزمین‌های اشغالی را بدون تأسیس حکومتی کمونیستی ترک نکرد ، او در حقیقت کسانی چون روزولت و چرچیل را که قهرمانان کشور خود بودند فریب داد و با دست آنان ١٣ دولت کمونیستی جدید را در سه قارۀ جهان پدید آورد که شمار جمعیتشان برابر با یک سوم جمعیت کره زمین بود و در منطقه آذربایجان ایران هم بنای انجام همین کار را داشت ...

شاه جوان در چنین شرایطی مسئولیت تشکیل دولت جدید را به #احمد_قوام‌ سپرد که در آن زمان بیش از ۷۰ سال داشت .. قوام پس از آن که مامور تشکیل کابینه شد به مجلس رفت و ضمن ارائه برنامه حکومتش اعلام کرد که اگر شوروی بخواهد آماده است برای مذاکره به مسکو سفر کند و فردای آن روز سفیر روسیه با دعوت‌نامه رسمی خدمت او رسید و اینگونه احمد قوام در ٣٠ بهمن‌ ۱۳۲۴ شال و کلاه کرد و راهی مسکو شد تا با کسی دیدار کند که همه چیز با امضای او آغاز شده بود : استالین ...

قوام در ابتدا با ذهنیتی خوشبینانه از شوروی راهی این کشور شده بود اما رفتار استالین در اولین دیدارش با او باعث ناامیدی‌اش شد ، خودش این اتفاق را چنین شرح میدهد : بنا به دعوتی که از جانب استالین به عمل آمد به تنهایی به ملاقات وی در کاخ کرملین رفتم ولی ملاقات با او اثر نامطلوبی در اعتمادم نسبت به صداقت و صمیمیت روسها نسبت به ایران برجا گذاشت ، استالین در نخستین ملاقات آمرانه و تحکم‌آمیز سخن میگفت و با صراحت تمام اعطای امتیاز کامل نفت شمال را به مدت پنجاه سال خواستار شد و در جواب سوال من دربارهٔ تاریخ تخلیهٔ ایران از قوای سرخ هم آن را منوط به فرا رسیدن زمان مناسب کرد ... این نوع برخورد کاملا مخالف توقع و انتظار من بود خاصه اینکه با رئیس هیچ کشوری هرچقدر هم که مقتدر باشد جز با رعایت احترام متقابل حاضر به گفت‌وگو نبودم لیکن به همان صراحت لهجۀ خودش به او گفتم تقاضاها و قراردادهایی که برخلاف مصلحت و منافع کشور ایران باشد قبول نخواهد شد و در صورت فهم این مطلب توسط آنان برای ادامۀ مذاکرات در مسکو خواهم ماند .

در ملاقات دوم قوام با استالین ، او سیگاری از روی میز برداشته و پس از روشن کردن سیگار بدون اینکه به استالین سیگار تعارف کند مشغول دود کردن سیگار میشود ، استالین هم بلافاصله از جعبه سیگار خود سیگاری بر لب می‌نهد و ظاهراً به‌دنبال فندک در جیب‌های خود می‌گردد ، قوام فندک خود را روشن کرده سیگار استالین را آتش می‌زند ، می‌گویند پس از روشن شدن سیگار سران دولتین فضای مذاکرات هم تغییر کرد و و باب مذاکرۀ باز شد

او در ازای تخلیه آذربایجان به استالین وعده سرخرمن واگذاری امتیاز استخراج نفت شمال را داد و آن را منوط به خروج نیروهای شوروی از ایران کرد زیرا بخوبی می‌دانست که زمینه برای این‌کار در تهران مهیا نیست و انجام این مهم مستلزم تصویب مجلس است ، شوروی هم که نمی‌خواست بدون امتیاز آذربایجان را واگذار کند به شرط تشکیل مجلسی مطیع توسط قوام و تصویب طرح واگذاری امتیاز نفت پذیرفت که استقلال آذربایجان را به رسمیت نشناسد و نیروهای خود را تخلیه کند ...

برخلاف سیاستمداری مانند دکتر #مصدق که سخت به اصول خود پایبند بود و هرگز حاضر به مذاکره و تواقق با انگلستان نشد #قوام در امور سیاسی عمیقا مصلحت‌گرا و شبیه‌ترین سیاستمدار ایرانی به چرچیل بود ، قوام یک سیاستمدار واقعی‌ست با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش ، او هم دوست‌باز و خونسرد و خوشگذران و جاه‌طلب بود هم در سیاست‌ خردمند و باتدبیر رفتار میکرد و تصمیم میگرفت ، دچار عواطف و احساسات نمی‌شد و درست مثل چرچیل میدانست در کجاها باید کوتاه بیاید و در کجاها باید ایستادگی کند ... تقریباً هیچکس چه دولت‌های خارجی و چه جریان‌های سیاسی داخلی موضعی مشخص و باثبات در مورد او نداشتند چون او بر حسب #منافع_کشور دوست و دشمن خود را تعریف میکرد و این مهم‌ترین خصلت برای سیاستمدار باهوش است . این روزها صحنۀ سیاست ایران بیش از همیشه نیاز به یک قوام‌السلطنه دارد ...

@hychy

لحظه ورود احمد قوام به خاک شوروی‌ 👇🏻