از حموم عمومی در اومدیم و نم نم بارون میزد ، خانومی جوون و محجبه بساط لیف و جوراب و ... جلوش پهن بود ، دوستم رفت جلو و آروم سلام کرد و نصفه بیشتره لیف و جوراباشو خرید ... تعجب کردم و پرسیدم : داداش واسه کی میخری ؟ما که تازه از حموم در اومدیم ، اونم اینهمه !!!
گفت : تو این سرما از سر غیرتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره ، وگرنه میتونست الآن تو یه بغل نرم و یه جا گرم تن فروشی و فاحشگی کنه !!!پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه ، برگشت تو حموم و صدا زد : نصرت اینارو بزار دم دست مردم و بگو صلواتیه ...
برگی از دفترچه خاطرات #جهان_پهلوان_تختی
@Library_Telegram
گفت : تو این سرما از سر غیرتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره ، وگرنه میتونست الآن تو یه بغل نرم و یه جا گرم تن فروشی و فاحشگی کنه !!!پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه ، برگشت تو حموم و صدا زد : نصرت اینارو بزار دم دست مردم و بگو صلواتیه ...
برگی از دفترچه خاطرات #جهان_پهلوان_تختی
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
کتابها و مطالعات برای کسی که در جهت کسب بینش مطالعه میکند، صرفا پلههای نردبانی هستند که وی را به قلهی شناخت میرساند. همین که پلهای او را یک گام بالاتر برد، آن را پشت سر رها میکند. در مقابل، آن عدهی کثیری که برای پر کردن حافظهی خود به مطالعه میپردازند از پلههای نردبان برای بالا رفتن استفاده نمیکنند، بلکه آنها را از جا در آورده و با بغلی پر از آنها، و با خوشحالی از افزایش توشهی خود، دور میشوند. این افراد همیشه عقب میمانند، چون آن چیزی را به دوش میکشند که آن باید ایشان را بر خود حمل کند.
📕 #جهان_همچون_اراده_و_تصور
✍ شوپنهاور
@Library_Telegram
کتابها و مطالعات برای کسی که در جهت کسب بینش مطالعه میکند، صرفا پلههای نردبانی هستند که وی را به قلهی شناخت میرساند. همین که پلهای او را یک گام بالاتر برد، آن را پشت سر رها میکند. در مقابل، آن عدهی کثیری که برای پر کردن حافظهی خود به مطالعه میپردازند از پلههای نردبان برای بالا رفتن استفاده نمیکنند، بلکه آنها را از جا در آورده و با بغلی پر از آنها، و با خوشحالی از افزایش توشهی خود، دور میشوند. این افراد همیشه عقب میمانند، چون آن چیزی را به دوش میکشند که آن باید ایشان را بر خود حمل کند.
📕 #جهان_همچون_اراده_و_تصور
✍ شوپنهاور
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
کتابها و مطالعات برای کسی که در جهت کسب بینش مطالعه میکند، صرفا پلههای نردبانی هستند که وی را به قلهی شناخت میرساند. همین که پلهای او را یک گام بالاتر برد، آن را پشت سر رها میکند. در مقابل، آن عدهی کثیری که برای پر کردن حافظهی خود به مطالعه میپردازند از پلههای نردبان برای بالا رفتن استفاده نمیکنند، بلکه آنها را از جا در آورده و با بغلی پر از آنها، و با خوشحالی از افزایش توشهی خود، دور میشوند. این افراد همیشه عقب میمانند، چون آن چیزی را به دوش میکشند که آن باید ایشان را بر خود حمل کند.
📕 #جهان_همچون_اراده_و_تصور
✍ شوپنهاور
@Library_Telegram
کتابها و مطالعات برای کسی که در جهت کسب بینش مطالعه میکند، صرفا پلههای نردبانی هستند که وی را به قلهی شناخت میرساند. همین که پلهای او را یک گام بالاتر برد، آن را پشت سر رها میکند. در مقابل، آن عدهی کثیری که برای پر کردن حافظهی خود به مطالعه میپردازند از پلههای نردبان برای بالا رفتن استفاده نمیکنند، بلکه آنها را از جا در آورده و با بغلی پر از آنها، و با خوشحالی از افزایش توشهی خود، دور میشوند. این افراد همیشه عقب میمانند، چون آن چیزی را به دوش میکشند که آن باید ایشان را بر خود حمل کند.
📕 #جهان_همچون_اراده_و_تصور
✍ شوپنهاور
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
تحقیق در ارزیابی ما از خودمان نیز به همان نتیجهای میانجامد که الساعه از ارزیابی دیگران به دست آمد.
حس رضایت از خود که به لحاظ اخلاقی حاصل می شود چقدر از بیخ و بن با حس رضایت از خودی که به لحاظ عقلی به دست میآید تفاوت دارد.
اولی از این ناشی میشود که برگردیم و به رفتار خود نگاه کنیم و ببینیم به هزینهی گزافی درستی و صداقت به خرج داده ایم، به افراد زیادی کمک کردهایم، افراد زیادی را بخشیدهایم، و با دیگران برخوردی بهتر از آن چه آنها با ما کرده اند کردهایم، طوری که میتوانیم همراه با #شاه_لیر بگوییم : «من بیشتر ستم دیدهام تا ستم پیشه»؛ و احتمالا هنگامی که عملی شرافتمندانه در خاطرمان میدرخشد این حالت به حد اعلای خود میرسد.
جدیتی عمیق با شادمانی ملایم حاصل از این ارزیابی همراه میشود؛ و اگر دیگران را از این حیث پایین تر از خود ببینیم، شادمان نخواهیم شد؛ برعکس، متأسف میشویم و صادقانه آرزو میکنیم که ای کاش دیگران نیز مانند ما بودند.
در مقابل، آگاهی از برتری عقلی مان به چه نحو متفاوتی ما را تحت تأثیر قرار می دهد! حقیقتا که اساس آن این سخن #هابز است که پیش از این نقل شد : «تمامی لذات درونی و شادمانی های ذهنی به این بستگی دارند که کسی را داشته باشیم که بتوانیم خود را با وی مقایسه کرده و از او برتر ببینیم.»
غرور نخوت آمیز پیروزمندانه، و نوعی حس تحقیر خود - بزرگ بینانه و اهانت آمیز نسبت به دیگران، و لذت بی اندازه از وقوف به برتری قطعی و قابل ملاحظه، چیزی شبیه به غرور ناشی از برتری های جسمی : در این جا نتیجه این است. این تضاد میان این دو نوع رضایت از خود نشان میدهد که یکی به ماهیت درونی حقیقی و ابدی ما مربوط است، و دیگری ناشی از یک برتری بیشتر ظاهری و صرفاً موقتی است که در واقع به سختی از برتری جسمی فراتر می رود.
در حقیقت، هوش صرفاً یکی از کارکردهای مغز است؛ اراده، برعکس، آن است که کل انسان، بر اساس وجود و سرشت درونی اش، عملکرد آن است.
📕 #جهان_همچون_اراده_و_تصور
✍ آرتور شوپنهاور
@Library_Telegram
تحقیق در ارزیابی ما از خودمان نیز به همان نتیجهای میانجامد که الساعه از ارزیابی دیگران به دست آمد.
حس رضایت از خود که به لحاظ اخلاقی حاصل می شود چقدر از بیخ و بن با حس رضایت از خودی که به لحاظ عقلی به دست میآید تفاوت دارد.
اولی از این ناشی میشود که برگردیم و به رفتار خود نگاه کنیم و ببینیم به هزینهی گزافی درستی و صداقت به خرج داده ایم، به افراد زیادی کمک کردهایم، افراد زیادی را بخشیدهایم، و با دیگران برخوردی بهتر از آن چه آنها با ما کرده اند کردهایم، طوری که میتوانیم همراه با #شاه_لیر بگوییم : «من بیشتر ستم دیدهام تا ستم پیشه»؛ و احتمالا هنگامی که عملی شرافتمندانه در خاطرمان میدرخشد این حالت به حد اعلای خود میرسد.
جدیتی عمیق با شادمانی ملایم حاصل از این ارزیابی همراه میشود؛ و اگر دیگران را از این حیث پایین تر از خود ببینیم، شادمان نخواهیم شد؛ برعکس، متأسف میشویم و صادقانه آرزو میکنیم که ای کاش دیگران نیز مانند ما بودند.
در مقابل، آگاهی از برتری عقلی مان به چه نحو متفاوتی ما را تحت تأثیر قرار می دهد! حقیقتا که اساس آن این سخن #هابز است که پیش از این نقل شد : «تمامی لذات درونی و شادمانی های ذهنی به این بستگی دارند که کسی را داشته باشیم که بتوانیم خود را با وی مقایسه کرده و از او برتر ببینیم.»
غرور نخوت آمیز پیروزمندانه، و نوعی حس تحقیر خود - بزرگ بینانه و اهانت آمیز نسبت به دیگران، و لذت بی اندازه از وقوف به برتری قطعی و قابل ملاحظه، چیزی شبیه به غرور ناشی از برتری های جسمی : در این جا نتیجه این است. این تضاد میان این دو نوع رضایت از خود نشان میدهد که یکی به ماهیت درونی حقیقی و ابدی ما مربوط است، و دیگری ناشی از یک برتری بیشتر ظاهری و صرفاً موقتی است که در واقع به سختی از برتری جسمی فراتر می رود.
در حقیقت، هوش صرفاً یکی از کارکردهای مغز است؛ اراده، برعکس، آن است که کل انسان، بر اساس وجود و سرشت درونی اش، عملکرد آن است.
📕 #جهان_همچون_اراده_و_تصور
✍ آرتور شوپنهاور
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
شبهعلم با اشتباه علمی تفاوت دارد. علم، با خطا کردن و برچیدن یکایک آنها شکوفا میشود. در همهی دورهها استنتاجهای نادرست، ما را مجذوب خود میکند، اما این نتیجهگیری بهصورت آزمایشی توجه ما را به خود جلب میکند. فرضیهها بهگونهای طرحریزی شدند که توانایی رد آنها وجود دارد. مجموعهای از فرضیههای جایگزین ارایه و با آزمایش و مشاهده سنجیده میشوند. علم تجربی در تاریکی گمراهکننده، لنگلنگان در پی درک بهتر [جهان] است. البته هر زمان که یک فرضیهی علمی رد میشد، احساسات حاکی از تعلق خاطر نیز جریحهدار میشدند. اما چنین رد و ابطالهایی، برای هر گونه تحقیقات علمی حیاتی به شمار میروند.
شبهعلم در جبههی مقابل آن است. فرضیههایش اغلب بسیار دقیق طرحریزی شدهاند. بنابراین، در برابر هر آزمایشی که چشماندازی از باطل بودن آنها را ابراز کند، شکستناپذیرند، آنها حتی در اصول هم غیرقابل انکار هستند. دستاندرکاران این حیطه بسیار تدافعی و محتاط هستند. درمقابل بررسیهای موشکافانه، موضعگیری میکنند. هر زمان که فرضیههای شبهعلم در جذب دانشمندان با شکست مواجه شدند، نظریههای توطئه را برای عقبراندن [دانشمندان] ارایه دادند.
📕 #جهان_در_تسخیر_اهریمن
✍ کارل سیگن
🔃 رضا شعبانی
@Library_Telegram
شبهعلم با اشتباه علمی تفاوت دارد. علم، با خطا کردن و برچیدن یکایک آنها شکوفا میشود. در همهی دورهها استنتاجهای نادرست، ما را مجذوب خود میکند، اما این نتیجهگیری بهصورت آزمایشی توجه ما را به خود جلب میکند. فرضیهها بهگونهای طرحریزی شدند که توانایی رد آنها وجود دارد. مجموعهای از فرضیههای جایگزین ارایه و با آزمایش و مشاهده سنجیده میشوند. علم تجربی در تاریکی گمراهکننده، لنگلنگان در پی درک بهتر [جهان] است. البته هر زمان که یک فرضیهی علمی رد میشد، احساسات حاکی از تعلق خاطر نیز جریحهدار میشدند. اما چنین رد و ابطالهایی، برای هر گونه تحقیقات علمی حیاتی به شمار میروند.
شبهعلم در جبههی مقابل آن است. فرضیههایش اغلب بسیار دقیق طرحریزی شدهاند. بنابراین، در برابر هر آزمایشی که چشماندازی از باطل بودن آنها را ابراز کند، شکستناپذیرند، آنها حتی در اصول هم غیرقابل انکار هستند. دستاندرکاران این حیطه بسیار تدافعی و محتاط هستند. درمقابل بررسیهای موشکافانه، موضعگیری میکنند. هر زمان که فرضیههای شبهعلم در جذب دانشمندان با شکست مواجه شدند، نظریههای توطئه را برای عقبراندن [دانشمندان] ارایه دادند.
📕 #جهان_در_تسخیر_اهریمن
✍ کارل سیگن
🔃 رضا شعبانی
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
شبهعلم با اشتباه علمی تفاوت دارد. علم، با خطا کردن و برچیدن یکایک آنها شکوفا میشود. در همهی دورهها استنتاجهای نادرست، ما را مجذوب خود میکند، اما این نتیجهگیری بهصورت آزمایشی توجه ما را به خود جلب میکند. فرضیهها بهگونهای طرحریزی شدند که توانایی رد آنها وجود دارد. مجموعهای از فرضیههای جایگزین ارایه و با آزمایش و مشاهده سنجیده میشوند.
علم تجربی در تاریکی گمراهکننده، لنگلنگان در پی درک بهتر [جهان] است. البته هر زمان که یک فرضیهی علمی رد میشد، احساسات حاکی از تعلق خاطر نیز جریحهدار میشدند. اما چنین رد و ابطالهایی، برای هر گونه تحقیقات علمی حیاتی به شمار میروند.شبهعلم در جبههی مقابل آن است. فرضیههایش اغلب بسیار دقیق طرحریزی شدهاند.
بنابراین، در برابر هر آزمایشی که چشماندازی از باطل بودن آنها را ابراز کند، شکستناپذیرند، آنها حتی در اصول هم غیرقابل انکار هستند. دستاندرکاران این حیطه بسیار تدافعی و محتاط هستند. درمقابل بررسیهای موشکافانه، موضعگیری میکنند. هر زمان که فرضیههای شبهعلم در جذب دانشمندان با شکست مواجه شدند، نظریههای توطیه را برای عقبراندن [دانشمندان] ارایه دادند.
📕 #جهان_در_تسخیر_اهریمن
✍ کارل سیگن
🔃 رضا شعبانی
@Library_Telegram
شبهعلم با اشتباه علمی تفاوت دارد. علم، با خطا کردن و برچیدن یکایک آنها شکوفا میشود. در همهی دورهها استنتاجهای نادرست، ما را مجذوب خود میکند، اما این نتیجهگیری بهصورت آزمایشی توجه ما را به خود جلب میکند. فرضیهها بهگونهای طرحریزی شدند که توانایی رد آنها وجود دارد. مجموعهای از فرضیههای جایگزین ارایه و با آزمایش و مشاهده سنجیده میشوند.
علم تجربی در تاریکی گمراهکننده، لنگلنگان در پی درک بهتر [جهان] است. البته هر زمان که یک فرضیهی علمی رد میشد، احساسات حاکی از تعلق خاطر نیز جریحهدار میشدند. اما چنین رد و ابطالهایی، برای هر گونه تحقیقات علمی حیاتی به شمار میروند.شبهعلم در جبههی مقابل آن است. فرضیههایش اغلب بسیار دقیق طرحریزی شدهاند.
بنابراین، در برابر هر آزمایشی که چشماندازی از باطل بودن آنها را ابراز کند، شکستناپذیرند، آنها حتی در اصول هم غیرقابل انکار هستند. دستاندرکاران این حیطه بسیار تدافعی و محتاط هستند. درمقابل بررسیهای موشکافانه، موضعگیری میکنند. هر زمان که فرضیههای شبهعلم در جذب دانشمندان با شکست مواجه شدند، نظریههای توطیه را برای عقبراندن [دانشمندان] ارایه دادند.
📕 #جهان_در_تسخیر_اهریمن
✍ کارل سیگن
🔃 رضا شعبانی
@Library_Telegram
📕 #جهان_بیخدا
✍ دیوید مایلز
🔃 بهمنیار
چکیده:
ادعاي بودن خدا، هميشه، بخشي از گفتگوهاي دلكش ميان، خداپرستان و
سكولارها بوده است. مردان خدا ميگويند، تنها يك نيروي فراطبيعي ميتواند،
جهان هستي را به هستي آورده باشد. اين افراد با انديشه ديني، هيچ يك از
تئوريهاي دانش درباره ي سرچشمه ي جهان هستي كه تنها بر پايه روشنگريهاي
طبيعي باشد را نميپذيرند. آفرينشگراها ميگويند، انسان خودش، ارگانيسم بسيارپيچيدهاي است كه بتواند از يك ماده بي روح، بدون زندگي ساخته شود. همچنين
آنها ميپرسند، اين ماده بي جان از كجا آمده است؟
، از سوي دانشمندان، كساني كه انسان را ١ پيامد به هر حال، فراطبيعت گرايان
يك فرآيند فرگشتي ميدانند، به تندي، زير پرسش كشيده ميشوند. براي روشن
ساختن جايگاه خويش، دانشمندان ميگويند، هيچ گواهي براي بودن خدا، اهريمن،
و يا هر چيزي كه ما «فراطبيعي» به آن برچسب فرشته ، الف ، جن ، لپرجانس
ميزنيم، نيست. دانشمندان به ما يادآور ميشوند كه در واقع سنگواره هاي تازه پيدا
شده و فنآوري نوين DNA گواهي هاي سنگيني بر اينكه انسان ازگونه هاي پايين
حيات، پيدا شده، ارائه ميدهند. سرانجام، شك گرايان ديني ادعا دارند، بدبختيهاي
مرگبار مانند هاريكن، زمين لرزه، سيل، قحطي، خشك سالي، بيماريهاي مادرزادي
و بيماريهاي ديگر نشان ميدهند كه جهان ما از سوي خداي مهربان و نيرومند
طراحي و ساخته نشده است.
@Library_Telegram
✍ دیوید مایلز
🔃 بهمنیار
چکیده:
ادعاي بودن خدا، هميشه، بخشي از گفتگوهاي دلكش ميان، خداپرستان و
سكولارها بوده است. مردان خدا ميگويند، تنها يك نيروي فراطبيعي ميتواند،
جهان هستي را به هستي آورده باشد. اين افراد با انديشه ديني، هيچ يك از
تئوريهاي دانش درباره ي سرچشمه ي جهان هستي كه تنها بر پايه روشنگريهاي
طبيعي باشد را نميپذيرند. آفرينشگراها ميگويند، انسان خودش، ارگانيسم بسيارپيچيدهاي است كه بتواند از يك ماده بي روح، بدون زندگي ساخته شود. همچنين
آنها ميپرسند، اين ماده بي جان از كجا آمده است؟
، از سوي دانشمندان، كساني كه انسان را ١ پيامد به هر حال، فراطبيعت گرايان
يك فرآيند فرگشتي ميدانند، به تندي، زير پرسش كشيده ميشوند. براي روشن
ساختن جايگاه خويش، دانشمندان ميگويند، هيچ گواهي براي بودن خدا، اهريمن،
و يا هر چيزي كه ما «فراطبيعي» به آن برچسب فرشته ، الف ، جن ، لپرجانس
ميزنيم، نيست. دانشمندان به ما يادآور ميشوند كه در واقع سنگواره هاي تازه پيدا
شده و فنآوري نوين DNA گواهي هاي سنگيني بر اينكه انسان ازگونه هاي پايين
حيات، پيدا شده، ارائه ميدهند. سرانجام، شك گرايان ديني ادعا دارند، بدبختيهاي
مرگبار مانند هاريكن، زمين لرزه، سيل، قحطي، خشك سالي، بيماريهاي مادرزادي
و بيماريهاي ديگر نشان ميدهند كه جهان ما از سوي خداي مهربان و نيرومند
طراحي و ساخته نشده است.
@Library_Telegram
#جهان_چندم!؟
ڪشوری را میشناسم..
ڪه ریختن " ڪنجد " بر روی " بربری " برای مردمانش یک " آپشن " محسوب میشود
در آن ڪشور،مردمانش بجای حل مشڪلاتشان
سعی میڪنند به بهترین شڪل ممڪن، زندگی خود را با آن تطبیق دهند ...
در آنجا مردم،خانه ی رو به آفتاب را گرانتر میخرند...
و بعد با هفت لایه پرده ، تمام پنجره ها را می پوشانند ...
جالب است در آن ڪشور
یک دختر ڪنار خیابان ... میتواند مهمترین عامل یک ترافیک سنگین باشد !!!
در آن ڪشور اگر آدمها دلشان بگیرد
باید بروند قبرستان ...بیمارستان...تیمارستان یا آسایشگاه سالمندان !!!
تا بفهمند غمهای بزرگتری هم هست ...
نکند ڪه دلشان هوای شادی بڪند ...
و همه در آنجا،برای هر تغییر و هر اتفاقی
بدنبال منجی اند ...
هر ڪسی غیر از خودشان ... !!!
در آن ڪشور تفاوت بین شادی ڪردن و عزاداری را
تنها با دیدن محل برخورد دستها میتوان فهمید ...
هر ڪسی ڪه گفته : آن ڪشور از جهان سوم است
یقین دارم تا سه بیشتر بلد نبوده بشمارد ...
@Library_Telegram
ڪشوری را میشناسم..
ڪه ریختن " ڪنجد " بر روی " بربری " برای مردمانش یک " آپشن " محسوب میشود
در آن ڪشور،مردمانش بجای حل مشڪلاتشان
سعی میڪنند به بهترین شڪل ممڪن، زندگی خود را با آن تطبیق دهند ...
در آنجا مردم،خانه ی رو به آفتاب را گرانتر میخرند...
و بعد با هفت لایه پرده ، تمام پنجره ها را می پوشانند ...
جالب است در آن ڪشور
یک دختر ڪنار خیابان ... میتواند مهمترین عامل یک ترافیک سنگین باشد !!!
در آن ڪشور اگر آدمها دلشان بگیرد
باید بروند قبرستان ...بیمارستان...تیمارستان یا آسایشگاه سالمندان !!!
تا بفهمند غمهای بزرگتری هم هست ...
نکند ڪه دلشان هوای شادی بڪند ...
و همه در آنجا،برای هر تغییر و هر اتفاقی
بدنبال منجی اند ...
هر ڪسی غیر از خودشان ... !!!
در آن ڪشور تفاوت بین شادی ڪردن و عزاداری را
تنها با دیدن محل برخورد دستها میتوان فهمید ...
هر ڪسی ڪه گفته : آن ڪشور از جهان سوم است
یقین دارم تا سه بیشتر بلد نبوده بشمارد ...
@Library_Telegram
📕#جهان_کوانتومی
✍ برایان کاکس و جف فورشاو
🔃 سیامک عطاریان
اشتیاق بشر برای گسترش دانش خود درباره طبیعت، او را با پدیدههایی مواجه کرد که قادر به توجیه آنها نبود. تعدد این پدیدهها و همچنین روشهای غیرمعمولی که برای توجیه آنها استفاده میشد، آرام آرام به انسانها فهماند لزومی ندارد قوانینی که برای ما قابللمس هستند، در همه حوزهها صادق باشند و برعکس قوانینی وجود دارند که برای ما مستقیماً قابل لمس نبوده، اما واقعاً در جهانی که در آن زندگی میکنیم جریان دارند. نتایج آزمایشات و کاربردی بودن آن قوانین میتوانند معیاری برای درستیشان باشند. نظریات نسبیت و کوانتوم محصول همین تفکرات در قرن بیستماند. نظریه کوانتوم در ابتدا برای توضیح رفتار ذرات در مقیاسهای اتمی به وجود آمد، اما از آنجاییکه جهان بزرگمقیاس نیز خود از همین ذرات به وجود آمده، میتوان گفت این نظریه حاکم بر کل اتفاقات جهان است. حتی رفتار اجرام بزرگ مانند ستارگان نیز تنها با اصول نظریه کوانتوم قابل توضیح است. در مقیاسهای اتمی، ذرات از خود رفتاری نشان میدهند که قابل توضیح با مکانیک نیوتونی نیست. همین باعث میشود تا توضیحی که برای رفتار این ذرات به کار برده شود (یعنی نظریه کوانتوم)،اصطلاحاً با عقل جور درنیاید، زیرا درک ذاتی ما از طبیعت به همان صورتی است که مکانیک نیوتونی میگوید.
سخت بودن درک این نظریه مختص انسانهای عادی نیست؛ خود فیزیکدانان و حتی بنیانگذاران این نظریه نیز حین مواجهه با آن، متعجب بودهاند. حتی اینشتین نیز تا آخر عمر با دیده شک به این نظریه می نگریست. اما کاربرد این نظریه و قدرت بالایش برای توضیح پدیدهها، جای هیچ شک و شبههای را در مورد صحتش باقی نمیگذارد. به قول ریچارد فاینمن: در واقع تناقض موجود در این نظریه، اختلافی است بین حقیقت دنیا و حقیقت به آن صورت که ما دوست داریم باشد.نویسندگان کتاب جهان کوانتومی سعی کردهاند تا به سادهترین حالت و بدون ورود به مباحث ریاضی، مفهوم نظریه کوانتوم را تشریح کنند.
با اینحال قسمتهای زیادی در کتاب وجود دارد که شما باید دست از خواندن کشیده و شروع به تفکر و تجزیه تحلیل مطالب در ذهن خودتان کنید. همچنین ممکن است نیاز داشته باشید بعضی نکات کلیدی را دو بار بخوانید. در بخش پایانی این کتاب نویسندگان با استفاده از ریاضیات ساده اقدام به بررسی مراحل پایانی عمر ستارگان کرده و سرنوشتهای مختلفی که در پایان عمر ستارگان در انتظارشان است را بررسی کردند. این بخش از کتاب میتواند قدرت نظریه کوانتوم را برای کسانی که به آن شک دارند نشان دهد. فهرست مطالب کتاب به صورت زیر است.
@Library_Telegram
✍ برایان کاکس و جف فورشاو
🔃 سیامک عطاریان
اشتیاق بشر برای گسترش دانش خود درباره طبیعت، او را با پدیدههایی مواجه کرد که قادر به توجیه آنها نبود. تعدد این پدیدهها و همچنین روشهای غیرمعمولی که برای توجیه آنها استفاده میشد، آرام آرام به انسانها فهماند لزومی ندارد قوانینی که برای ما قابللمس هستند، در همه حوزهها صادق باشند و برعکس قوانینی وجود دارند که برای ما مستقیماً قابل لمس نبوده، اما واقعاً در جهانی که در آن زندگی میکنیم جریان دارند. نتایج آزمایشات و کاربردی بودن آن قوانین میتوانند معیاری برای درستیشان باشند. نظریات نسبیت و کوانتوم محصول همین تفکرات در قرن بیستماند. نظریه کوانتوم در ابتدا برای توضیح رفتار ذرات در مقیاسهای اتمی به وجود آمد، اما از آنجاییکه جهان بزرگمقیاس نیز خود از همین ذرات به وجود آمده، میتوان گفت این نظریه حاکم بر کل اتفاقات جهان است. حتی رفتار اجرام بزرگ مانند ستارگان نیز تنها با اصول نظریه کوانتوم قابل توضیح است. در مقیاسهای اتمی، ذرات از خود رفتاری نشان میدهند که قابل توضیح با مکانیک نیوتونی نیست. همین باعث میشود تا توضیحی که برای رفتار این ذرات به کار برده شود (یعنی نظریه کوانتوم)،اصطلاحاً با عقل جور درنیاید، زیرا درک ذاتی ما از طبیعت به همان صورتی است که مکانیک نیوتونی میگوید.
سخت بودن درک این نظریه مختص انسانهای عادی نیست؛ خود فیزیکدانان و حتی بنیانگذاران این نظریه نیز حین مواجهه با آن، متعجب بودهاند. حتی اینشتین نیز تا آخر عمر با دیده شک به این نظریه می نگریست. اما کاربرد این نظریه و قدرت بالایش برای توضیح پدیدهها، جای هیچ شک و شبههای را در مورد صحتش باقی نمیگذارد. به قول ریچارد فاینمن: در واقع تناقض موجود در این نظریه، اختلافی است بین حقیقت دنیا و حقیقت به آن صورت که ما دوست داریم باشد.نویسندگان کتاب جهان کوانتومی سعی کردهاند تا به سادهترین حالت و بدون ورود به مباحث ریاضی، مفهوم نظریه کوانتوم را تشریح کنند.
با اینحال قسمتهای زیادی در کتاب وجود دارد که شما باید دست از خواندن کشیده و شروع به تفکر و تجزیه تحلیل مطالب در ذهن خودتان کنید. همچنین ممکن است نیاز داشته باشید بعضی نکات کلیدی را دو بار بخوانید. در بخش پایانی این کتاب نویسندگان با استفاده از ریاضیات ساده اقدام به بررسی مراحل پایانی عمر ستارگان کرده و سرنوشتهای مختلفی که در پایان عمر ستارگان در انتظارشان است را بررسی کردند. این بخش از کتاب میتواند قدرت نظریه کوانتوم را برای کسانی که به آن شک دارند نشان دهد. فهرست مطالب کتاب به صورت زیر است.
@Library_Telegram
جهان کوانتومی - برایان کاکس.pdf
7.7 MB
📕#جهان_کوانتومی
✍ برایان کاکس و جف فورشاو
🔃 سیامک عطاریان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
✍ برایان کاکس و جف فورشاو
🔃 سیامک عطاریان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
☕️ قطعه ای از کتاب
به طور تاریخی، هرگاه انسان به علت نبود دانش، ناتوان از دریافتن رویداد مورد بررسی، میشد، "خدای نبود دانایی(God of Gaps)" را برای پر نمودن جای خالی دانش خویش میساخت. دریانوردی که از ستاره شناسی چیزی نمیدانست، خورشید گرفتی را نشانهای از سوی خدا تفسیر مینمود. مادری، نا آگاه از بودن ویروسها و میکرو ارگانیسمها، بیماری دخترش را خشم خدا، یا شاید خشم اهریمن میدانست. کشاورز قرن چهاردهمی، نابودی حاصل زمینهای خود را، از گناه خانواده و خودش میدانست.
نا آگاه از فرگشت بیولوژیک، انسان قرون وسطی پیچیدگی پیکر خویش را نشانهی آفرینش خدا میدانست. شکاف بزرگتر در درک علمی، نیاز تاریخی بزرگتر به یک معجزه گر "خداوند کمبود دانش" دارد.
⁉️چرا باران میبارد؟ چون خدا میخواهد.
⁉️چرا باد میآید؟ چون خدا فرمان میدهد.
⁉️چرا آسمان آبی است؟ چون خدا فرمان داده است.
⁉️چرا خورشید میتابد؟ چون خدا فرمان داده است.
⬅️همهی این پرسشها دارای پاسخهای ارزشمند علمی هستند. ولی انسان پیش از رنسانس، در دورهای زندگی میکرد، که خرافات بر خردورزی منطقی چیره و زمانی که شخصی توضیح علمی میداد از سوی کارگزاران دین، تا نزدیک مردن شکنجه میشد.
📕 #جهان_بیخدا
✍ دیوید مایلز
@Library_Telegram
به طور تاریخی، هرگاه انسان به علت نبود دانش، ناتوان از دریافتن رویداد مورد بررسی، میشد، "خدای نبود دانایی(God of Gaps)" را برای پر نمودن جای خالی دانش خویش میساخت. دریانوردی که از ستاره شناسی چیزی نمیدانست، خورشید گرفتی را نشانهای از سوی خدا تفسیر مینمود. مادری، نا آگاه از بودن ویروسها و میکرو ارگانیسمها، بیماری دخترش را خشم خدا، یا شاید خشم اهریمن میدانست. کشاورز قرن چهاردهمی، نابودی حاصل زمینهای خود را، از گناه خانواده و خودش میدانست.
نا آگاه از فرگشت بیولوژیک، انسان قرون وسطی پیچیدگی پیکر خویش را نشانهی آفرینش خدا میدانست. شکاف بزرگتر در درک علمی، نیاز تاریخی بزرگتر به یک معجزه گر "خداوند کمبود دانش" دارد.
⁉️چرا باران میبارد؟ چون خدا میخواهد.
⁉️چرا باد میآید؟ چون خدا فرمان میدهد.
⁉️چرا آسمان آبی است؟ چون خدا فرمان داده است.
⁉️چرا خورشید میتابد؟ چون خدا فرمان داده است.
⬅️همهی این پرسشها دارای پاسخهای ارزشمند علمی هستند. ولی انسان پیش از رنسانس، در دورهای زندگی میکرد، که خرافات بر خردورزی منطقی چیره و زمانی که شخصی توضیح علمی میداد از سوی کارگزاران دین، تا نزدیک مردن شکنجه میشد.
📕 #جهان_بیخدا
✍ دیوید مایلز
@Library_Telegram
📕 #جهان_های_موازی
✍ میچیو کاکو
📝ملاحظات
جهانهای موازی یکی از بهترین کتابهای علمی است که در سال 2005 توسط «میچیو کاکو» (Michio Kaku) نوشته شد. طبق گفتهی کاکو جهانهای موازی ممکن که در فیزیک نظری مطرح هستند در ۳ دسته با مفاهیم کاملاً مجزا قرار میگیرند که برای هیچیک هنوز شواهد تجربی به دست نیامده است. این جهانها شامل جهانهای موازی تورمی، جهانهای موازی کوانتومی و جهانهای موازی فرا فضا میشوند. کتاب به سه بخش کلی تقسیمبندی شده است. بخش اول: جهان، بخش دوم: جهان چندگانه و بخش سوم: فرار به فضا نام دارد. نویسنده در این کتاب استعداد شگرف خود را به خدمت گرفته تا به یکی از عجیبترین و هیجانانگیزترین دستاوردهای احتمالی فیزیک مدرن بپردازد. اینکه ممکن است جهان ما تنها جهانی در بین جهانهای متعدد باشد؛ شاید بینهایت جهان در شبکهی گستردهی کیهانی وجود داشته باشند که کل جهان ما فقط یکی از آنها است. کاکو با استفادهی استادانه از شوخطبعی و تمثیل، صبورانه خواننده را با نظریات متفاوت موجود در جهانهای موازی آشنا میسازد؛ نظریاتی که همگی از مکانیک کوانتومی، کیهانشناسی و تئوری جدید (M) نشاءت میگیرند. این کتاب را چون سفری شگفتانگیز مطالعه کنید. سفر در کیهانی که نیروهای واقعی آن، ما را مجبور میسازند تا به سمت مرزهای تخیل کشیده شویم. کاکو نشان میدهد که ظاهر آشنای جهان فیزیکی، سرزمین عجایبی پر از شگفتیها را پنهان میسازد؛ ماده و انرژی تاریک، ابعاد مخفی فضا و حلقههای کوچک ریسمانهای لرزان که کیهان را میسازند. به گفتهی کاکو، واقعیت جهان همانقدر حیرتانگیز است که خارقالعادهترین داستان علمی تخیلی. بیشک خرید کتاب جهانهای موازی و خواندن آن برای طرفداران کتابهای علمی و فیزیک کوانتوم رضایتبخش خواهد بود.
@Library_Telegram
✍ میچیو کاکو
📝ملاحظات
جهانهای موازی یکی از بهترین کتابهای علمی است که در سال 2005 توسط «میچیو کاکو» (Michio Kaku) نوشته شد. طبق گفتهی کاکو جهانهای موازی ممکن که در فیزیک نظری مطرح هستند در ۳ دسته با مفاهیم کاملاً مجزا قرار میگیرند که برای هیچیک هنوز شواهد تجربی به دست نیامده است. این جهانها شامل جهانهای موازی تورمی، جهانهای موازی کوانتومی و جهانهای موازی فرا فضا میشوند. کتاب به سه بخش کلی تقسیمبندی شده است. بخش اول: جهان، بخش دوم: جهان چندگانه و بخش سوم: فرار به فضا نام دارد. نویسنده در این کتاب استعداد شگرف خود را به خدمت گرفته تا به یکی از عجیبترین و هیجانانگیزترین دستاوردهای احتمالی فیزیک مدرن بپردازد. اینکه ممکن است جهان ما تنها جهانی در بین جهانهای متعدد باشد؛ شاید بینهایت جهان در شبکهی گستردهی کیهانی وجود داشته باشند که کل جهان ما فقط یکی از آنها است. کاکو با استفادهی استادانه از شوخطبعی و تمثیل، صبورانه خواننده را با نظریات متفاوت موجود در جهانهای موازی آشنا میسازد؛ نظریاتی که همگی از مکانیک کوانتومی، کیهانشناسی و تئوری جدید (M) نشاءت میگیرند. این کتاب را چون سفری شگفتانگیز مطالعه کنید. سفر در کیهانی که نیروهای واقعی آن، ما را مجبور میسازند تا به سمت مرزهای تخیل کشیده شویم. کاکو نشان میدهد که ظاهر آشنای جهان فیزیکی، سرزمین عجایبی پر از شگفتیها را پنهان میسازد؛ ماده و انرژی تاریک، ابعاد مخفی فضا و حلقههای کوچک ریسمانهای لرزان که کیهان را میسازند. به گفتهی کاکو، واقعیت جهان همانقدر حیرتانگیز است که خارقالعادهترین داستان علمی تخیلی. بیشک خرید کتاب جهانهای موازی و خواندن آن برای طرفداران کتابهای علمی و فیزیک کوانتوم رضایتبخش خواهد بود.
@Library_Telegram
JahanhayeMovazi.pdf
8.6 MB
📕 #جهان_های_موازی
✍ میچیو کاکو
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
✍ میچیو کاکو
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
Forwarded from همه چی، هیچی
#جهان_سوم جاییست که مردمانش به جای حل مشکلات ،سعی میکنند تا خودشان را به بهترین نحو با آن تطبیق دهند.
در جهان سوم هر چه صفها طولانی تر میشوند مردم سعی میکنند راه جا زدن را بهتر کنند یا چیزهای بیشتری برای غر زدن در صف ببافند!
هرچه میزان غارت منابع و ثروت اندوزی منتصبان حکومتی و فقر آنان افزایش بیشتری می یابد، بر بی تفاوتی خود می افزایند تا کمتر ناراحت شوند.
مردم درین کشورها براحتی گول حربه های تفرقه انگیز رسانه های حکومتی را میخورند با آنکه میدانند دروغ می گویند.
ولی آنجا که برای گرفتن حق شان نیازست تا گوش به توصیه های دلسوزان دهند و متحد گردند از ترس اینکه مبادا همان لقمه نان پر نکبتی که با ذلت بدست می آورند از دست برود بی تفاوت میگذرند .
آنان بسیار مردم عجیبی هستند !
حاضرند از رنج فقر و شرم تامین نیازهای اولیه خانواده ، همسر و فرزندان و خود را با قرص برنج بکشند ،یا از پل پایین بپرند و خود را بسوزانند ،اما حاضر نیستند با سرافرازی در خیابان بایستند و بخاطر آرمان بزرگی چون آزادی حتی دستگیر شوند !
اینگونه است که آن کشورها مبدل به بهشت
دیکتاتورها میشود!
خدا راشکر جهان سومی نیستیم.
✍ واحدیان
@hychy
در جهان سوم هر چه صفها طولانی تر میشوند مردم سعی میکنند راه جا زدن را بهتر کنند یا چیزهای بیشتری برای غر زدن در صف ببافند!
هرچه میزان غارت منابع و ثروت اندوزی منتصبان حکومتی و فقر آنان افزایش بیشتری می یابد، بر بی تفاوتی خود می افزایند تا کمتر ناراحت شوند.
مردم درین کشورها براحتی گول حربه های تفرقه انگیز رسانه های حکومتی را میخورند با آنکه میدانند دروغ می گویند.
ولی آنجا که برای گرفتن حق شان نیازست تا گوش به توصیه های دلسوزان دهند و متحد گردند از ترس اینکه مبادا همان لقمه نان پر نکبتی که با ذلت بدست می آورند از دست برود بی تفاوت میگذرند .
آنان بسیار مردم عجیبی هستند !
حاضرند از رنج فقر و شرم تامین نیازهای اولیه خانواده ، همسر و فرزندان و خود را با قرص برنج بکشند ،یا از پل پایین بپرند و خود را بسوزانند ،اما حاضر نیستند با سرافرازی در خیابان بایستند و بخاطر آرمان بزرگی چون آزادی حتی دستگیر شوند !
اینگونه است که آن کشورها مبدل به بهشت
دیکتاتورها میشود!
خدا راشکر جهان سومی نیستیم.
✍ واحدیان
@hychy
☕️ قطعه ای از کتاب
آبروی زن اهمیت بسیار بیشتری نسبت به مرد دارد، زیرا در زندگی زن، رابطهی جنسی امر عمده را تشکیل میدهد. آبروی زنانه در نظر عموم عبارت از این است که دختر، پیش از ازدواج خود را تسلیم مردی نکرده باشد و زن، به شوهرش وفادار باشد.اهمیت این نظر از این قرار است: زن از مرد همه چیز میخواهد، یعنی انتظار دارد که آرزوها و نیازهایش تماماً برآورده شوند. اما مرد در درجهی اول و بلافاصله از زن فقط یک چیز میخواهد. از این رو باید توافقی بر این مبنا صورت میگرفت که در صورتی که مرد، مسئولیت همهی نیازهای زن و کودکان مشترکشان را بر عهده گیرد، به آن یک خواست خود دست یابد.
« رفاه جنس زن بر پایهی این توافق بنا شده است.»
📕 #جهان_و_تأملات_فیلسوف_در_باب_زنان
✍️ #آرتور_شوپنهاور
@Library_Telegram
آبروی زن اهمیت بسیار بیشتری نسبت به مرد دارد، زیرا در زندگی زن، رابطهی جنسی امر عمده را تشکیل میدهد. آبروی زنانه در نظر عموم عبارت از این است که دختر، پیش از ازدواج خود را تسلیم مردی نکرده باشد و زن، به شوهرش وفادار باشد.اهمیت این نظر از این قرار است: زن از مرد همه چیز میخواهد، یعنی انتظار دارد که آرزوها و نیازهایش تماماً برآورده شوند. اما مرد در درجهی اول و بلافاصله از زن فقط یک چیز میخواهد. از این رو باید توافقی بر این مبنا صورت میگرفت که در صورتی که مرد، مسئولیت همهی نیازهای زن و کودکان مشترکشان را بر عهده گیرد، به آن یک خواست خود دست یابد.
« رفاه جنس زن بر پایهی این توافق بنا شده است.»
📕 #جهان_و_تأملات_فیلسوف_در_باب_زنان
✍️ #آرتور_شوپنهاور
@Library_Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدا
من نمی دانم که #خدا هست؟!
اگر هست چه هست!
گر خدا بود #جهان این همه بیرحم نبود!
گر خدا بود به #دل این همه زخم نبود!
گر خدا بود فرزندش از رَهِ بد وا میداشت!
گر خدا بود تو را #نیک و فریبا میداشت!
من نمیدانم که خدا هست؟
اگر هست چه هست!
و نگویند مگر همه
#فرزند خدایی هستیم؟
پس چرا هست یکی فرزندش
در بزرگی...
در عرش...
و یکی خار...
فرودست!
و نگویند مگر
#حق همه ی فرزندان #یکسان است!
من نمیدانم که خدا هست؟
اگر هست چه هست!
گر خدا هست چرا این همه #پوچی ماندست؟
گر خدا هست چرا هر کس به رَهی وا ماندست!
من نمیدانم
که خدا هست؟
اگر هست چرا
#ساکت و #خاموش ماندست!
✍️ سارا وَردیان
@Library_Telegram
من نمی دانم که #خدا هست؟!
اگر هست چه هست!
گر خدا بود #جهان این همه بیرحم نبود!
گر خدا بود به #دل این همه زخم نبود!
گر خدا بود فرزندش از رَهِ بد وا میداشت!
گر خدا بود تو را #نیک و فریبا میداشت!
من نمیدانم که خدا هست؟
اگر هست چه هست!
و نگویند مگر همه
#فرزند خدایی هستیم؟
پس چرا هست یکی فرزندش
در بزرگی...
در عرش...
و یکی خار...
فرودست!
و نگویند مگر
#حق همه ی فرزندان #یکسان است!
من نمیدانم که خدا هست؟
اگر هست چه هست!
گر خدا هست چرا این همه #پوچی ماندست؟
گر خدا هست چرا هر کس به رَهی وا ماندست!
من نمیدانم
که خدا هست؟
اگر هست چرا
#ساکت و #خاموش ماندست!
✍️ سارا وَردیان
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
آغاز زندگی چه بسیار با پایان آن تفاوت دارد. یکی مملو از آرزوهای دروغین و سرشار از لذت جسمانی، و دیگری میوهی فرسایش و فساد کالبد و بوی مرگ.
زندگی، تا آن جا که به خوشبختی و لذت مربوط میشود، راهی است دو بخشی؛ اول خوشیها، رویاهای کودکی و سرور جوانی، و دوم ناخوشیها، زحمات میانسالی، رنج و ضعف مداوم کهنسالی، و در آخر سکرات موت و پنجه در افکندن با مرگ.
آیا همهی اینها احساسی جز آن به دست میدهند که زندگی جز یک اشتباه دیگر هیچ نیست، نتیجهی خبطی اندک اندک هویدا میگردد؟
عاقلانهترین کار این است که زندگی را چون پنداری بیهوده، چون یک فریب بنگریم؛ افسانهای که بس واقعی مینماید.
📕 #جهان_و_تاملات_فیلسوف
✍ #آرتور_شوپنهاور
@Library_Telegram
آغاز زندگی چه بسیار با پایان آن تفاوت دارد. یکی مملو از آرزوهای دروغین و سرشار از لذت جسمانی، و دیگری میوهی فرسایش و فساد کالبد و بوی مرگ.
زندگی، تا آن جا که به خوشبختی و لذت مربوط میشود، راهی است دو بخشی؛ اول خوشیها، رویاهای کودکی و سرور جوانی، و دوم ناخوشیها، زحمات میانسالی، رنج و ضعف مداوم کهنسالی، و در آخر سکرات موت و پنجه در افکندن با مرگ.
آیا همهی اینها احساسی جز آن به دست میدهند که زندگی جز یک اشتباه دیگر هیچ نیست، نتیجهی خبطی اندک اندک هویدا میگردد؟
عاقلانهترین کار این است که زندگی را چون پنداری بیهوده، چون یک فریب بنگریم؛ افسانهای که بس واقعی مینماید.
📕 #جهان_و_تاملات_فیلسوف
✍ #آرتور_شوپنهاور
@Library_Telegram
☕️ قطعهای از کتاب
اکثر مردم هنگامی که به پایانِ کار میرسند و نظری بر گذشته میافکنند، درمییابنند که سرتاسرِ زندگی را چون چیزی گذرا زیستهاند و با حیرت مشاهده میکنند که آنچه بیاعتنا از کنارش گذشتهاند و لذّتی از آن نبردهاند، همان زندگیشان بوده است؛ یعنی همان چیزی که به خاطرش زندگی کردهاند. انسان فریاد بر میآورد که امید و آرزو او را فریفتهاند تا اینکه عاقبت در آغوش مرگ به رقص درآید! آه چه مخلوق حریصِ سیری ناپذیری است این انسان!
📕 #جهان_و_تاملات_فیلسوف
✍ #آرتور_شوپنهاور
@Library_Telegram
اکثر مردم هنگامی که به پایانِ کار میرسند و نظری بر گذشته میافکنند، درمییابنند که سرتاسرِ زندگی را چون چیزی گذرا زیستهاند و با حیرت مشاهده میکنند که آنچه بیاعتنا از کنارش گذشتهاند و لذّتی از آن نبردهاند، همان زندگیشان بوده است؛ یعنی همان چیزی که به خاطرش زندگی کردهاند. انسان فریاد بر میآورد که امید و آرزو او را فریفتهاند تا اینکه عاقبت در آغوش مرگ به رقص درآید! آه چه مخلوق حریصِ سیری ناپذیری است این انسان!
📕 #جهان_و_تاملات_فیلسوف
✍ #آرتور_شوپنهاور
@Library_Telegram
☕️ قطعهای از کتاب
به زعم ما، "هنرِ نخواندن"، اهمیت زیادی دارد!
یعنی نباید صرفاً به این دلیل که در حال حاضر، فلان کتاب توجه اکثریتِ عامه را به خود جلب کرده به مطالعهی آن پرداخت- تألیفاتی چون جزوههای سیاسی و مذهبی و رُمانها و شعر و امثال آن که به یکباره سر و صدایی به راه میاندازند و شاید در اولین سال انتشار به چاپ چندم هم برسند-.
به خاطر داشته باشید: «آن که برای ابلهان مینویسد، همواره مخاطبِ بسیار مییابد.»
تنها مدتی محدود و معین را به مطالعه اختصاص بدهید؛ آن هم مطالعهی اذهانِ بزرگ...
📕 #جهان_و_تأملات_فیلسوف
✍ #آرتور_شوپنهاور
@Library_Telegram
به زعم ما، "هنرِ نخواندن"، اهمیت زیادی دارد!
یعنی نباید صرفاً به این دلیل که در حال حاضر، فلان کتاب توجه اکثریتِ عامه را به خود جلب کرده به مطالعهی آن پرداخت- تألیفاتی چون جزوههای سیاسی و مذهبی و رُمانها و شعر و امثال آن که به یکباره سر و صدایی به راه میاندازند و شاید در اولین سال انتشار به چاپ چندم هم برسند-.
به خاطر داشته باشید: «آن که برای ابلهان مینویسد، همواره مخاطبِ بسیار مییابد.»
تنها مدتی محدود و معین را به مطالعه اختصاص بدهید؛ آن هم مطالعهی اذهانِ بزرگ...
📕 #جهان_و_تأملات_فیلسوف
✍ #آرتور_شوپنهاور
@Library_Telegram
☕️ قطعهای از کتاب
آنسان که در صورت فقدان جو زمین، بدنمان متلاشی میشود؛ اگر زندگی از هرگونه نیاز، هرگونه محنت و درد عاری میشد و همهچیز بر وفق مُراد بود، انسان بر خر مراد چنان از باد نخوت متورم میگردید که، هرچند از هم نمیپاشید، منظری بس رقتانگیز و احمقانه پیدا میکرد. نه فقط اینکه اصلا سر به جنون میگذاشت.
همواره وجودِ مقدار معینی هول و درد و هراس برای آدمی لازم است. کشتی بدون وزنهی تعادل، سازهای است ناپایدار و ناسودمند.
✍ #آرتور_شوپنهاور
📕 #جهان_و_تأملات_فیلسوف
@Library_Telegram
آنسان که در صورت فقدان جو زمین، بدنمان متلاشی میشود؛ اگر زندگی از هرگونه نیاز، هرگونه محنت و درد عاری میشد و همهچیز بر وفق مُراد بود، انسان بر خر مراد چنان از باد نخوت متورم میگردید که، هرچند از هم نمیپاشید، منظری بس رقتانگیز و احمقانه پیدا میکرد. نه فقط اینکه اصلا سر به جنون میگذاشت.
همواره وجودِ مقدار معینی هول و درد و هراس برای آدمی لازم است. کشتی بدون وزنهی تعادل، سازهای است ناپایدار و ناسودمند.
✍ #آرتور_شوپنهاور
📕 #جهان_و_تأملات_فیلسوف
@Library_Telegram