#آیا_می_دانستید 💡
داستایفسکی در تابستان سال 1866 آنچنان در وضعیت مالی بدی قرار داشت، که تصمیم گرفت با #استالوفسکی که یک ناشر بدنام بود، قراردادی ببندد. براساس قرارداد ناشر تمام مجموعه آثار داستایفسکی را به قیمت 3000 هزار روبل می خرید به شرط آنکه داستایفسکی تا ماه نوامبر یک رمان جدید برای این نشر بنویسد و اگر داستایفسکی حتی یک روز تاخیر می کرد باید حق امتیاز آثار خود را به مدت 9 سال به استالوفسکی و نشر او واگذار می کرد.
متاسفانه داستایفسکی تا ماه دسامبر نتوانست چیز مهمی بنویسد و در نهایت تنها بیست و شش روز فرصت برای او باقی ماند ، در این شرایط دوستان داستایفسکی به او پیشنهاد کردند که از تند نویس برای نوشتن کمک بگیرد، نام تند نویس #آنا_گریگوریونا بود که در کارش بهترین بود. آنای جوان یکی از علاقمندان آثار داستایفسکی بود اما در اولین ملاقات با مرد شکست خورده ای مواجه می شود که حتی نمی تواند نام او را بخاطر بسپارد، در واقع پشتکار آنا و اعتماد به نفس بالای او باعث شد که داستایفسکی رمان #قمار_باز را در طی بیست و شش روز بنویسد.
@Library_Telegram
داستایفسکی در تابستان سال 1866 آنچنان در وضعیت مالی بدی قرار داشت، که تصمیم گرفت با #استالوفسکی که یک ناشر بدنام بود، قراردادی ببندد. براساس قرارداد ناشر تمام مجموعه آثار داستایفسکی را به قیمت 3000 هزار روبل می خرید به شرط آنکه داستایفسکی تا ماه نوامبر یک رمان جدید برای این نشر بنویسد و اگر داستایفسکی حتی یک روز تاخیر می کرد باید حق امتیاز آثار خود را به مدت 9 سال به استالوفسکی و نشر او واگذار می کرد.
متاسفانه داستایفسکی تا ماه دسامبر نتوانست چیز مهمی بنویسد و در نهایت تنها بیست و شش روز فرصت برای او باقی ماند ، در این شرایط دوستان داستایفسکی به او پیشنهاد کردند که از تند نویس برای نوشتن کمک بگیرد، نام تند نویس #آنا_گریگوریونا بود که در کارش بهترین بود. آنای جوان یکی از علاقمندان آثار داستایفسکی بود اما در اولین ملاقات با مرد شکست خورده ای مواجه می شود که حتی نمی تواند نام او را بخاطر بسپارد، در واقع پشتکار آنا و اعتماد به نفس بالای او باعث شد که داستایفسکی رمان #قمار_باز را در طی بیست و شش روز بنویسد.
@Library_Telegram