This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر در یک محیط پرعشق زندگی کنی و تو باید چنین محیطی را در اطراف خودت خلق کنی ــ هیچکس آن را برای تو خلق نمیکند. به مردم عشق بورز، تا که آنان به تو عشق بورزند. به مردم عشق بده تا آن عشق به تو بازگردد، در تو بازتاب یابد. به مردم عشق بورز تا عشق بر تو ببارد. آنگاه شهود تو شروع به فعالیت میکند. شروع میکنی به دیدن چیزهایی که قبلاً هرگز ندیدهای. و دنیا همانی که بود باقی می ماند، ولی معنایی تازه در آن پدید میآید. گل ها یکسان باقی میمانند، ولی یک راز جدید بر تو آشکار میشود. پرندگان مانند قبل آواز میخوانند، ولی اکنون میتوانی زبان آنها را درک کنی. ناگهان یک ارتباط و یگانگی با طبیعت در تو ایجاد میشود.
#اشو
@Library_Telegram
#اشو
@Library_Telegram
#بخوانیم
عشق روزنه ای به جهان نامحدود است؛ جهانی بدون انتها. عشق آغاز می شود ولی هیچگاه خاتمه نمی یابد. عشق آغازی بی انتهاست. یک چیز را بخاطر بسپار: معمولأ ذهن دخالت گر است و نمی گذارد عشق بیکرانگی و وسعتش را داشته باشد. اگر تو واقعا کسی را دوست داشته باشی، فضای بیکرانی را به او می دهی. وجود گسترده تو تنها فضایی است برای او که در آن و با آن رشد کند. ذهن دخالت می کند و سعی دارد مالک شخص شود. بنابراین عشق تخریب می گردد. ذهن بسیار حریص است، ذهن سمی است. اگر کسی بخواهد به دنیای عشق وارد شود، باید ذهن را بدور بیندازد. ناچار است بدون مداخله ذهن زندگی کند. ذهن تنها در جایگاه خودش خوب عمل می کند. مثلا در تجارت کارایی دارد، آنگاه که در پی تنظیم بودجه هستید، ولی نه در حوزه عشق و یا فضای درونی. وقتی بحث ریاضی مطرح است، بکار می آید ولی به هنگام مراقبه لازم نیست. بنابراین ذهن برای جهان بیرونی فایده دارد، ولی برای امور درونی، خیلی راحت، به درد نمی خورد. بنابراین سعی کنید بیشتر و بیشتر عاشق شوید، عشقی بی قید و شرط.
با عشق بی کران باشید. درخت، پرنده، زمین، ستاره، مرد و زن، سیاه و سفید. همه و همه تنها یک زبان جهانی را درک می کنند و آن زبان عشق است. بنابراین این زبان را بیاموز و تا وقتی عاشق باشی جهانی تازه و کامل و بدون محدودیت پیش روی تو گشاده است. همیشه بخاطر بسپار که ذهن به مردم کمک می کند تا بسته باشند و ذهن از گستردگی وحشت دارد، چون ذهن اساس، از ترس حیات می یابد. هر چقدر شخصی بی ترس باشد، کمتر از ذهنش استفاده کند و برعکس.
شاید متوجه شده ای که وقتی می ترسی، وقتی نگرانی، وقتی چیزی برایت مشکل ساز می شود، ذهن بیشتر از همیشه به چشم می آید. بهنگام آشفتگی ها، ذهن با قدرت تمام حاضر می شود. اما وقتی مغشوش نیستی، ذهن حضور کم رنگ تری دارد. وقتی همه چیز به خوبی می گذرد، ترسی نیست، ذهن بتدریج عقب نشینی می کند. اما وقتی امور غلط از آب در می آید، ذهن فورا در مقابلتان قد علم می کند و راهنما می شود. ذهن در زمان خطر راهبر است، درست مثل سیاستمداران.
#اشو
@Library_Telegram
عشق روزنه ای به جهان نامحدود است؛ جهانی بدون انتها. عشق آغاز می شود ولی هیچگاه خاتمه نمی یابد. عشق آغازی بی انتهاست. یک چیز را بخاطر بسپار: معمولأ ذهن دخالت گر است و نمی گذارد عشق بیکرانگی و وسعتش را داشته باشد. اگر تو واقعا کسی را دوست داشته باشی، فضای بیکرانی را به او می دهی. وجود گسترده تو تنها فضایی است برای او که در آن و با آن رشد کند. ذهن دخالت می کند و سعی دارد مالک شخص شود. بنابراین عشق تخریب می گردد. ذهن بسیار حریص است، ذهن سمی است. اگر کسی بخواهد به دنیای عشق وارد شود، باید ذهن را بدور بیندازد. ناچار است بدون مداخله ذهن زندگی کند. ذهن تنها در جایگاه خودش خوب عمل می کند. مثلا در تجارت کارایی دارد، آنگاه که در پی تنظیم بودجه هستید، ولی نه در حوزه عشق و یا فضای درونی. وقتی بحث ریاضی مطرح است، بکار می آید ولی به هنگام مراقبه لازم نیست. بنابراین ذهن برای جهان بیرونی فایده دارد، ولی برای امور درونی، خیلی راحت، به درد نمی خورد. بنابراین سعی کنید بیشتر و بیشتر عاشق شوید، عشقی بی قید و شرط.
با عشق بی کران باشید. درخت، پرنده، زمین، ستاره، مرد و زن، سیاه و سفید. همه و همه تنها یک زبان جهانی را درک می کنند و آن زبان عشق است. بنابراین این زبان را بیاموز و تا وقتی عاشق باشی جهانی تازه و کامل و بدون محدودیت پیش روی تو گشاده است. همیشه بخاطر بسپار که ذهن به مردم کمک می کند تا بسته باشند و ذهن از گستردگی وحشت دارد، چون ذهن اساس، از ترس حیات می یابد. هر چقدر شخصی بی ترس باشد، کمتر از ذهنش استفاده کند و برعکس.
شاید متوجه شده ای که وقتی می ترسی، وقتی نگرانی، وقتی چیزی برایت مشکل ساز می شود، ذهن بیشتر از همیشه به چشم می آید. بهنگام آشفتگی ها، ذهن با قدرت تمام حاضر می شود. اما وقتی مغشوش نیستی، ذهن حضور کم رنگ تری دارد. وقتی همه چیز به خوبی می گذرد، ترسی نیست، ذهن بتدریج عقب نشینی می کند. اما وقتی امور غلط از آب در می آید، ذهن فورا در مقابلتان قد علم می کند و راهنما می شود. ذهن در زمان خطر راهبر است، درست مثل سیاستمداران.
#اشو
@Library_Telegram
هر کسی فقط باید شبیه خودش باشد.
سپس این جهان میتواند جهان زیبا و شگفت انگیزی بشود.
تا به حال ما سعی کردهایم چیزها را اینگونه سامان دهیم که هر کسی شبیه کسی دیگر شود. به همین دلیل است که مقایسه میکنیم ، فکر میکنیم ، جستجو میکنیم.
نیازی به انجام این کار نیست.اینگونه فکر کردن كاملا غير ضروری است.
#اشو
@Library_Telegram
سپس این جهان میتواند جهان زیبا و شگفت انگیزی بشود.
تا به حال ما سعی کردهایم چیزها را اینگونه سامان دهیم که هر کسی شبیه کسی دیگر شود. به همین دلیل است که مقایسه میکنیم ، فکر میکنیم ، جستجو میکنیم.
نیازی به انجام این کار نیست.اینگونه فکر کردن كاملا غير ضروری است.
#اشو
@Library_Telegram
.
#بخوانیم
زن می داند این مرد بد است، خیلی خوب، اما چه کسی آن دیگری را می شناسد؟ او ممکن است بدتر باشد. حداقل شما به بدی و بی عشقی این مرد عادت کرده اید و می توانید آن را تحمل کنید. شما آن را تحمل می کنید چون پوست کلفت شده اید. وقتی با مرد جدیدی روبرو شوید، هرگز نمی دانید آیا باید دوباره از صفر شروع کنید. به همین دلیل است که مردم به چسبیدن به شناخته ها ادامه می دهند.
مردم را در لحظه مرگ تماشا کن، رنجشان از مرگ نیست، مرگ دردی ندارد، کاملا بی درد است، واقعا خوشایند است، درست مثل خوابی عمیق، فکر می کنید خواب عمیق دردناک باشد؛ اما مردم نگران مرگ، خواب عمیق و خوشایند نیستند، بلکه نگران شناخته ای هستند که از دست می دهند. ترس تنها یک معنی دارد: از دست دادن شناخته و ورود به ناشناخته. شهامت نقطه مقابل ترس است. همیشه آماده بدور انداختن شناخته باش. حتی منتظر رسیدن زمان مناسب نباش، جلوتر از خواسته عمل کن، تنها بدرون تازگی بیر. بی انتهایی تازگی و طراوت بسیار وسوسه انگیز است. آنگاه شهامت رخ می نماید. ترس از مرگ يقينا بزرگترین ترس است. و همینطور قوی ترین مخرب شهامت. بنابراین پیشنهادم به شما این است: اکنون که نمی توانید به عقب برگردید پس کاری را شروع کنید. در هر تجربه یا در هر چیزی همیشه آماده حرکت از شناخته به سوی ناشناخته باشید. حتی اگر ناشناخته از شناخته بدتر باشد، باز بهتر است. مهم نیست، تنها تغییر و آمادگی حرکت تان از شناخته به ناشناخته فوق العاده ارزشمند است. در هر نوع تجربه ای این آمادگی را حفظ کن که تو را برای پذیرش مرگ آماده می کند. چون مرگ وقتی بیاید، نمی توانی فورأ تصمیم بگیری: «من مرگ را بر می گزینم و زندگی را ترک می کنم» اینگونه تصمیمات را نمی توان ناگهانی گرفت. باید ذره ذره آماده شوید و لحظه به لحظه زندگی کنید. همچنان که بیشتر با زیبایی ناشناخته آشنا می شوید، کیفیت تازه ای در شما شکل می گیرد. کیفیتی که در درونتان وجود داشته ولی هرگز استفاده نمی کردید. قبل از اینکه مرگ فرا رسد، از شناخته به سوی ناشناخته حرکت کن. همیشه به خاطر بسپار: تازگی از کهنگی بهتر است.
#اشو
@Library_Telegram
#بخوانیم
زن می داند این مرد بد است، خیلی خوب، اما چه کسی آن دیگری را می شناسد؟ او ممکن است بدتر باشد. حداقل شما به بدی و بی عشقی این مرد عادت کرده اید و می توانید آن را تحمل کنید. شما آن را تحمل می کنید چون پوست کلفت شده اید. وقتی با مرد جدیدی روبرو شوید، هرگز نمی دانید آیا باید دوباره از صفر شروع کنید. به همین دلیل است که مردم به چسبیدن به شناخته ها ادامه می دهند.
مردم را در لحظه مرگ تماشا کن، رنجشان از مرگ نیست، مرگ دردی ندارد، کاملا بی درد است، واقعا خوشایند است، درست مثل خوابی عمیق، فکر می کنید خواب عمیق دردناک باشد؛ اما مردم نگران مرگ، خواب عمیق و خوشایند نیستند، بلکه نگران شناخته ای هستند که از دست می دهند. ترس تنها یک معنی دارد: از دست دادن شناخته و ورود به ناشناخته. شهامت نقطه مقابل ترس است. همیشه آماده بدور انداختن شناخته باش. حتی منتظر رسیدن زمان مناسب نباش، جلوتر از خواسته عمل کن، تنها بدرون تازگی بیر. بی انتهایی تازگی و طراوت بسیار وسوسه انگیز است. آنگاه شهامت رخ می نماید. ترس از مرگ يقينا بزرگترین ترس است. و همینطور قوی ترین مخرب شهامت. بنابراین پیشنهادم به شما این است: اکنون که نمی توانید به عقب برگردید پس کاری را شروع کنید. در هر تجربه یا در هر چیزی همیشه آماده حرکت از شناخته به سوی ناشناخته باشید. حتی اگر ناشناخته از شناخته بدتر باشد، باز بهتر است. مهم نیست، تنها تغییر و آمادگی حرکت تان از شناخته به ناشناخته فوق العاده ارزشمند است. در هر نوع تجربه ای این آمادگی را حفظ کن که تو را برای پذیرش مرگ آماده می کند. چون مرگ وقتی بیاید، نمی توانی فورأ تصمیم بگیری: «من مرگ را بر می گزینم و زندگی را ترک می کنم» اینگونه تصمیمات را نمی توان ناگهانی گرفت. باید ذره ذره آماده شوید و لحظه به لحظه زندگی کنید. همچنان که بیشتر با زیبایی ناشناخته آشنا می شوید، کیفیت تازه ای در شما شکل می گیرد. کیفیتی که در درونتان وجود داشته ولی هرگز استفاده نمی کردید. قبل از اینکه مرگ فرا رسد، از شناخته به سوی ناشناخته حرکت کن. همیشه به خاطر بسپار: تازگی از کهنگی بهتر است.
#اشو
@Library_Telegram
زندگی ات را صرف چیزهای زیبا کن
آن را صرف چیزهای زشت نکن
تو زمان و انرژی زیادی نداری که بیهوده تلف کنی با چنین زندگی کوچک و این منبع انرژی کوچک، این به سادگی احمقانه است که آن را در غم و خشم و نفرت و حسادت تلف کنید
آن را صرف عشق کنید
آن را صرف کارهای خلاقانه کنید
آن را صرف دوستی کنید
آن را صرف مراقبه کنید
کاری با آن کنید که شما را بالاتر ببرد،
و هر چه بالاتر بروید، منبع های انرژی بیشتری
در شما فعال میشود.
در بالاترین سطوح هشیاری،
تو تقریبا یک خدا هستی،
این به خودت بستگی دارد...
#اشو
@Library_Telegram
آن را صرف چیزهای زشت نکن
تو زمان و انرژی زیادی نداری که بیهوده تلف کنی با چنین زندگی کوچک و این منبع انرژی کوچک، این به سادگی احمقانه است که آن را در غم و خشم و نفرت و حسادت تلف کنید
آن را صرف عشق کنید
آن را صرف کارهای خلاقانه کنید
آن را صرف دوستی کنید
آن را صرف مراقبه کنید
کاری با آن کنید که شما را بالاتر ببرد،
و هر چه بالاتر بروید، منبع های انرژی بیشتری
در شما فعال میشود.
در بالاترین سطوح هشیاری،
تو تقریبا یک خدا هستی،
این به خودت بستگی دارد...
#اشو
@Library_Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی بسیار زیبا و مفهومی از #اشو👌
از کل این جهان چه چیزی را میتوانی با خود ببری؟!
پیشنهاد میکنم حتما ببینید و
به اشتراک بزارید🙏
@Library_Telegram
از کل این جهان چه چیزی را میتوانی با خود ببری؟!
پیشنهاد میکنم حتما ببینید و
به اشتراک بزارید🙏
@Library_Telegram
این زندگی فقط یک اقامت یک شبه است.
زیاد دلمشغولش نباش ، زیاد درگیرش نشو.
با یک شب ماندن در کاروانسرا خیلی درگیرش نمی شوی.
شب آنجا در آسودگی می مانی و می دانی که صبح خواهی رفت.
نگران کاروانسرا نخواهی بود.
این زندگی فقط یک سفر است، فقط یک پل است. از رویش بگذر.آسوده و برکنار بمان
زندگی کن بدون هیچ حس مالکیتی
زندگی کن بدون هیچ تعلق داشتن
زندگی کن و عشق بورز، اما وابسته و آویزان هیچ چیزی مشو
مردم گرفتار و درگیر میشوند و تقلا می کنند. آنها میخواهند دنیا نوع خاصی باشد وآنجور که آنها می پسندند، باید تغییر کند. آنها آنقدر درگیرند که نمی توانند بخوابند.
آنها باید دیوار کاروانسرا را رنگ کنند و تزئین کنند، باید رختخوابش را عوض کنند
باید مبل و اسباب کاروانسرا را تغییر دهند و غافلند که صبح باید برای همیشه از آنجا بروند
و اینچنین کل شب را به تعمیر و مبارزه و تغییر دادن چیزها میگذرانند و به هدر میدهند.
این دقیقا همان کاری است که مردم در زندگی خود انجام میدهند
#اشو
@Library_Telegram
زیاد دلمشغولش نباش ، زیاد درگیرش نشو.
با یک شب ماندن در کاروانسرا خیلی درگیرش نمی شوی.
شب آنجا در آسودگی می مانی و می دانی که صبح خواهی رفت.
نگران کاروانسرا نخواهی بود.
این زندگی فقط یک سفر است، فقط یک پل است. از رویش بگذر.آسوده و برکنار بمان
زندگی کن بدون هیچ حس مالکیتی
زندگی کن بدون هیچ تعلق داشتن
زندگی کن و عشق بورز، اما وابسته و آویزان هیچ چیزی مشو
مردم گرفتار و درگیر میشوند و تقلا می کنند. آنها میخواهند دنیا نوع خاصی باشد وآنجور که آنها می پسندند، باید تغییر کند. آنها آنقدر درگیرند که نمی توانند بخوابند.
آنها باید دیوار کاروانسرا را رنگ کنند و تزئین کنند، باید رختخوابش را عوض کنند
باید مبل و اسباب کاروانسرا را تغییر دهند و غافلند که صبح باید برای همیشه از آنجا بروند
و اینچنین کل شب را به تعمیر و مبارزه و تغییر دادن چیزها میگذرانند و به هدر میدهند.
این دقیقا همان کاری است که مردم در زندگی خود انجام میدهند
#اشو
@Library_Telegram
☕️ قطعهای از کتاب
هیچگاه عشق را با چیز دیگری عوضی نگیر، اگر عشق واقعی باشد.
وقتی میگویم عشق واقعی، میدانی منظورم چیست؟ منظورم این است که: در حضورِ آن شخص ناگهان احساس کنی خوشحالی، صرفاً از بودن با هم احساس نئشگی کنی.
فقط همان حضورش چیزی را در ژرفای دلت اقناع میکند. چیزی در قلبت به نغمه درمیآید و تو به هارمونی درمیآیی. صرفاً خودِ حضور او کمک میکند تا شما با هم باشید، و آنگاه تو فردیت، تمرکز و استواری بیشتری پیدا میکنی. پس این عشق است...
📕 #بلوغ
✍ #اشو
@Library_Telegram
هیچگاه عشق را با چیز دیگری عوضی نگیر، اگر عشق واقعی باشد.
وقتی میگویم عشق واقعی، میدانی منظورم چیست؟ منظورم این است که: در حضورِ آن شخص ناگهان احساس کنی خوشحالی، صرفاً از بودن با هم احساس نئشگی کنی.
فقط همان حضورش چیزی را در ژرفای دلت اقناع میکند. چیزی در قلبت به نغمه درمیآید و تو به هارمونی درمیآیی. صرفاً خودِ حضور او کمک میکند تا شما با هم باشید، و آنگاه تو فردیت، تمرکز و استواری بیشتری پیدا میکنی. پس این عشق است...
📕 #بلوغ
✍ #اشو
@Library_Telegram
به یاد بسپار،
اگر چیزی تو را رنجاند بر آن مراقبه کن.
احتمالا حقیقتی در آن هست.
اگر چیزی تو را رنجاند
به آن احترام بگذار
و در آن عمیق شو.
علت رنجش را کشف کن ،
نتیجه اش پاداش به همراه خواهد داشت.
اینگونه رشد میکنی.
دروغها شیرینند ، نمی رنجانند.
مواظب دروغهای شیرین باش.
وقتی چیزی تو را نمی رنجاند
نمی تواند انگیزه ای برای رشد باشد،
بی فایده است، تو را درگیر نمیکند.
تمام توجهت را روی رنج بگذار
و عصبانی نشو.
تو برای درک کردن اینجا هستی
نه برای عصبانی شدن ...
#اشو
@Library_Telegram
اگر چیزی تو را رنجاند بر آن مراقبه کن.
احتمالا حقیقتی در آن هست.
اگر چیزی تو را رنجاند
به آن احترام بگذار
و در آن عمیق شو.
علت رنجش را کشف کن ،
نتیجه اش پاداش به همراه خواهد داشت.
اینگونه رشد میکنی.
دروغها شیرینند ، نمی رنجانند.
مواظب دروغهای شیرین باش.
وقتی چیزی تو را نمی رنجاند
نمی تواند انگیزه ای برای رشد باشد،
بی فایده است، تو را درگیر نمیکند.
تمام توجهت را روی رنج بگذار
و عصبانی نشو.
تو برای درک کردن اینجا هستی
نه برای عصبانی شدن ...
#اشو
@Library_Telegram
اگر تو نتوانی بخندی، برقصی، آواز بخوانی، زندگیت مانند یک کویر است.
زندگی باید مثل باغی شود که در آن پرندگان آواز می خوانند گل ها شکوفه می دهند و درخت ها به رقص در میآیند ، جایی که خورشید با شادمانی برخیزد.
این یکی از بزرگترین حماقت های بشر است که در دنیا هیچ دانشگاهی هنر زندگی کردن ، هنر عشق ورزیدن و هنر شاد بودن و مراقبه کردن را به مردم آموزش نمیدهد.
تمام چیزهایی که در دانشکده ها تدریس میشوند نمیتوانند به تو احساس شوخطبعی بدهند.
بهجز عشق نيايشي نيست..
#اشو
@Library_Telegram
زندگی باید مثل باغی شود که در آن پرندگان آواز می خوانند گل ها شکوفه می دهند و درخت ها به رقص در میآیند ، جایی که خورشید با شادمانی برخیزد.
این یکی از بزرگترین حماقت های بشر است که در دنیا هیچ دانشگاهی هنر زندگی کردن ، هنر عشق ورزیدن و هنر شاد بودن و مراقبه کردن را به مردم آموزش نمیدهد.
تمام چیزهایی که در دانشکده ها تدریس میشوند نمیتوانند به تو احساس شوخطبعی بدهند.
بهجز عشق نيايشي نيست..
#اشو
@Library_Telegram
.
#بخوانیم
اولین چیز بدن است
بدن پایه ی توست ، زمینت است ،
جایی است که در آن ریشه داری
ضد بدن بودن ، تو را نابود می کند ، شیزوفرنیکت می کند ،
بدبختت می کند ،
جهنم می آفریند
تو بدنی
مطمئناً تو بیشتر از بدنی ،
اما آن بیشتر بعداً پدیدار می شود
اول تو بدن هستی. بدن حقیقت پایه ای تو است ، پس هرگز برعلیه بدن نباش. هرگاه بر علیه بدن باشی ، بر علیه خدا هستی
هرگاه به بدنت بی احترامی کنی ، ارتباطت را با هستی از دست می دهی ، زیرا بدنت وسیله ارتباطی تو است. بدنت پل تو است
بدنت معبد تو است
تانترا احترام و عشق و قدردانی به بدن را می آموزد
بدن حیرت انگیز است
بدن بزرگترینِ رازها است.
#اشو
@Library_Telegram
#بخوانیم
اولین چیز بدن است
بدن پایه ی توست ، زمینت است ،
جایی است که در آن ریشه داری
ضد بدن بودن ، تو را نابود می کند ، شیزوفرنیکت می کند ،
بدبختت می کند ،
جهنم می آفریند
تو بدنی
مطمئناً تو بیشتر از بدنی ،
اما آن بیشتر بعداً پدیدار می شود
اول تو بدن هستی. بدن حقیقت پایه ای تو است ، پس هرگز برعلیه بدن نباش. هرگاه بر علیه بدن باشی ، بر علیه خدا هستی
هرگاه به بدنت بی احترامی کنی ، ارتباطت را با هستی از دست می دهی ، زیرا بدنت وسیله ارتباطی تو است. بدنت پل تو است
بدنت معبد تو است
تانترا احترام و عشق و قدردانی به بدن را می آموزد
بدن حیرت انگیز است
بدن بزرگترینِ رازها است.
#اشو
@Library_Telegram
📕#ضربان_قلب_مطلق
✍ #اشو
🔄 #مرضیه_شنکایی
ضربان قلب حقیقت 'مطلق/تفسیری از ایشاباش اوپانیشاد /اشو
در این کتاب, مجموعه سخنرانیها و یادداشتهای اشو ( 1930ـ 1990) عارف و فیلسوف هندی, درباره 'اپتکهت ایشاباش اوپانیشاد 'به طبع رسیده است .در بخشی از کتاب آمده است' :اکثر متن و معانی ایشاباش اوپانیشاد که جوهره عرفان شرقی (خصوصا هندوئیسم) است .هم اکنون در دسترسی نیست .اوپانیشادهای فعلی, دست نوشتههای اسرارآمیز ریشیها و حکمای کهن هند است که در کتاب حاضر, اشو به شرح و تفسیر آنها پرداخته است .گفتنی است بخش مهمی از اپانیشاد (که برگرفته از حجر بید است) به مطالبی درباره ذات خدا و وحدت وجود اختصاص دارد .مخاطبان کتاب را با این موضوعات مطالعه میکنند' :وجود یکی است', 'فقط معرفت باقی میماند', 'آینه شوید', 'آرزوی حقیقی', 'حقیقت بی معنی است', 'سامان دهی ذهن', 'همه چیز از آن خداست, نه مال من است و نه مال شما 'و 'جهالت و نادانی .'
@Library_Telegram
✍ #اشو
🔄 #مرضیه_شنکایی
ضربان قلب حقیقت 'مطلق/تفسیری از ایشاباش اوپانیشاد /اشو
در این کتاب, مجموعه سخنرانیها و یادداشتهای اشو ( 1930ـ 1990) عارف و فیلسوف هندی, درباره 'اپتکهت ایشاباش اوپانیشاد 'به طبع رسیده است .در بخشی از کتاب آمده است' :اکثر متن و معانی ایشاباش اوپانیشاد که جوهره عرفان شرقی (خصوصا هندوئیسم) است .هم اکنون در دسترسی نیست .اوپانیشادهای فعلی, دست نوشتههای اسرارآمیز ریشیها و حکمای کهن هند است که در کتاب حاضر, اشو به شرح و تفسیر آنها پرداخته است .گفتنی است بخش مهمی از اپانیشاد (که برگرفته از حجر بید است) به مطالبی درباره ذات خدا و وحدت وجود اختصاص دارد .مخاطبان کتاب را با این موضوعات مطالعه میکنند' :وجود یکی است', 'فقط معرفت باقی میماند', 'آینه شوید', 'آرزوی حقیقی', 'حقیقت بی معنی است', 'سامان دهی ذهن', 'همه چیز از آن خداست, نه مال من است و نه مال شما 'و 'جهالت و نادانی .'
@Library_Telegram
.
#بخوانیم
عشق در درون انسان ھا نھفته است، فقط نیاز به آن است كه آزاد و رھا شود.
مسئله این نیست كه چگونه عشق را تولید كنیم
بلكه فقط این است كه چگونه پوشش ھا و موانع آن را برداریم
چیزي وجود دارد كه ما خود را با آن پوشش داده ایم و آن پوشش اجازه نمي دھد كه عشق به سطح بیاید.
سعي كنید از كسي كه در كار طبابت است بپرسید كه سلامت چیست
بسیار عجیب است، ولي ھیچ پزشكي در سراسر دنیا نمي تواند به شما بگوید كه سلامت چیست!
تمام علم پزشكي به سلامت توجه دارد، ولي ھیچكس نیست كه قادر باشد بگوید سلامت چیست.
اگر از پزشكان بپرسي، خواھند گفت:
"من فقط مي توانم بگویم كه بیماري و عوارض آن چیست. من عبارات فني و توصیفات مربوط به ھر مرض را مي دانم. ولي سلامت؟ در مورد سلامت چیزي نمي دانم. فقط مي توانم بگویم كه وقتي كه مرض نباشد، آنچه باقي است، سلامت است."
این به این سبب است كه سلامت در درون ھر انسان نھفته است.
سلامت، وراي تعاریف انسان ھا قرار دارد.
بیماري از بیرون مي آید، بنابراین مي تواند تعریف شود، سلامت از درون مي آید و براي ھمین قابل تعریف نیست.
فقط مي توانیم بگوییم كه نبود بیماري، سلامت است. ولي این تعریف سلامت نیست، ھیچ چیزي مستقیماً در مورد سلامت نگفته اید. حقیقت این است كه سلامت را نباید به وجود آورد:
سلامت یا توسط بیماري پوشیده شده و یا وقتي كه بیماري رفته باشد و یا درمان شده باشد، خودش را عیان مي كند.
سلامت در درون ما قرار دارد.
سلامت طبیعت ذاتي و فطري ما است.
عشق در درون ما است.
عشق طبیعت ذاتي ما است.
بنابراین اینكه از انسان ھا بخواھیم عشق را پرورش دھند عملي اساساً اشتباه است.
مسئله این نیست كه چگونه عشق را بپروریم
بلكه این است كه چگونه تحقیق كنیم و دریابیم كه چرا عشق قادر نبوده خودش را متجلي كند.
مانع چیست؟
مشكل در چیست؟
مانع دركجاست؟
اگر مانعي وجود نداشته باشد، عشق خودش را متجلي مي سازد، نیازي نیست كه درس داده شود یا توضیح داده شود
اگر موانعي چون فرھنگ خطا و شرطي شدگي ھاي تحمیلي وجود نداشته باشد، ھر انسان سرشار از عشق خواھد بود. این غیرقابل اجتناب است.
ھیچكس نمي تواند از عشق دوري كند.
عشق طبیعت فطري ما است.
رود گنگ از ھیمالیا جاري مي شود.
جریان یافتن برایش طبیعي است، زنده است، آب دارد، جاري است و اقیانوس را پیدا خواھد كرد. رودخانه از پاسبان یا از كشیش نمي پرسد كه
"اقیانوس كجاست؟"
آیا ھرگز رودخانه اي را دیده اید كه سرگذر بایستد و از پاسبان بپرسد كه "اقیانوس كجاست؟!"
جست و جوي اقیانوس در وجودش پنھان است.
و رودخانه انرژي دارد، پس مي تواند كوه ھا و صخره ھا را بشكافد، از دشت ھا عبور كند و به اقیانوس برسد. اقیانوس ھر چقدر ھم كه دور باشد، ھر چقدر پنھان باشد، رودخانه به یقین آن را خواھد یافت. و رودخانه ھیچ كتاب راھنما یا نقشه ندارد كه مسیر را نشانش دھد، ولي قطعاً به آن خواھد رسید.
ولي فرض كنید كه بر سر راھش سد بزنند!
فرض كنید دیوارھاي بلند در گرداگرد آن ساخته شود. آنوقت چه؟
رودخانه قادر است بر موانع طبیعي كه سر راه دارد فایق آید و آن ھا را از بین ببرد، ولي اگر موانع ساخته ي دست انسان باشند، آنگاه ممكن است كه رودخانه ھرگز به اقیانوس نرسد.
درك این تفاوت اھمیت دارد.
ھیچ "مانع طبیعي" در واقع،
مانع نیست.
براي ھمین است كه رودخانه به اقیانوس مي رسد: با شكافتن كوھستان ھا به آن مي رسد.
ولي اگر آن موانع اختراع انسانھا باشد، مي توانند مانع رسیدن رودخانه به اقیانوس شوند
#اشو
@Library_Telegram
#بخوانیم
عشق در درون انسان ھا نھفته است، فقط نیاز به آن است كه آزاد و رھا شود.
مسئله این نیست كه چگونه عشق را تولید كنیم
بلكه فقط این است كه چگونه پوشش ھا و موانع آن را برداریم
چیزي وجود دارد كه ما خود را با آن پوشش داده ایم و آن پوشش اجازه نمي دھد كه عشق به سطح بیاید.
سعي كنید از كسي كه در كار طبابت است بپرسید كه سلامت چیست
بسیار عجیب است، ولي ھیچ پزشكي در سراسر دنیا نمي تواند به شما بگوید كه سلامت چیست!
تمام علم پزشكي به سلامت توجه دارد، ولي ھیچكس نیست كه قادر باشد بگوید سلامت چیست.
اگر از پزشكان بپرسي، خواھند گفت:
"من فقط مي توانم بگویم كه بیماري و عوارض آن چیست. من عبارات فني و توصیفات مربوط به ھر مرض را مي دانم. ولي سلامت؟ در مورد سلامت چیزي نمي دانم. فقط مي توانم بگویم كه وقتي كه مرض نباشد، آنچه باقي است، سلامت است."
این به این سبب است كه سلامت در درون ھر انسان نھفته است.
سلامت، وراي تعاریف انسان ھا قرار دارد.
بیماري از بیرون مي آید، بنابراین مي تواند تعریف شود، سلامت از درون مي آید و براي ھمین قابل تعریف نیست.
فقط مي توانیم بگوییم كه نبود بیماري، سلامت است. ولي این تعریف سلامت نیست، ھیچ چیزي مستقیماً در مورد سلامت نگفته اید. حقیقت این است كه سلامت را نباید به وجود آورد:
سلامت یا توسط بیماري پوشیده شده و یا وقتي كه بیماري رفته باشد و یا درمان شده باشد، خودش را عیان مي كند.
سلامت در درون ما قرار دارد.
سلامت طبیعت ذاتي و فطري ما است.
عشق در درون ما است.
عشق طبیعت ذاتي ما است.
بنابراین اینكه از انسان ھا بخواھیم عشق را پرورش دھند عملي اساساً اشتباه است.
مسئله این نیست كه چگونه عشق را بپروریم
بلكه این است كه چگونه تحقیق كنیم و دریابیم كه چرا عشق قادر نبوده خودش را متجلي كند.
مانع چیست؟
مشكل در چیست؟
مانع دركجاست؟
اگر مانعي وجود نداشته باشد، عشق خودش را متجلي مي سازد، نیازي نیست كه درس داده شود یا توضیح داده شود
اگر موانعي چون فرھنگ خطا و شرطي شدگي ھاي تحمیلي وجود نداشته باشد، ھر انسان سرشار از عشق خواھد بود. این غیرقابل اجتناب است.
ھیچكس نمي تواند از عشق دوري كند.
عشق طبیعت فطري ما است.
رود گنگ از ھیمالیا جاري مي شود.
جریان یافتن برایش طبیعي است، زنده است، آب دارد، جاري است و اقیانوس را پیدا خواھد كرد. رودخانه از پاسبان یا از كشیش نمي پرسد كه
"اقیانوس كجاست؟"
آیا ھرگز رودخانه اي را دیده اید كه سرگذر بایستد و از پاسبان بپرسد كه "اقیانوس كجاست؟!"
جست و جوي اقیانوس در وجودش پنھان است.
و رودخانه انرژي دارد، پس مي تواند كوه ھا و صخره ھا را بشكافد، از دشت ھا عبور كند و به اقیانوس برسد. اقیانوس ھر چقدر ھم كه دور باشد، ھر چقدر پنھان باشد، رودخانه به یقین آن را خواھد یافت. و رودخانه ھیچ كتاب راھنما یا نقشه ندارد كه مسیر را نشانش دھد، ولي قطعاً به آن خواھد رسید.
ولي فرض كنید كه بر سر راھش سد بزنند!
فرض كنید دیوارھاي بلند در گرداگرد آن ساخته شود. آنوقت چه؟
رودخانه قادر است بر موانع طبیعي كه سر راه دارد فایق آید و آن ھا را از بین ببرد، ولي اگر موانع ساخته ي دست انسان باشند، آنگاه ممكن است كه رودخانه ھرگز به اقیانوس نرسد.
درك این تفاوت اھمیت دارد.
ھیچ "مانع طبیعي" در واقع،
مانع نیست.
براي ھمین است كه رودخانه به اقیانوس مي رسد: با شكافتن كوھستان ھا به آن مي رسد.
ولي اگر آن موانع اختراع انسانھا باشد، مي توانند مانع رسیدن رودخانه به اقیانوس شوند
#اشو
@Library_Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای درک رشد کردن، کافیست به یک درخت نگاه کنی. هنگامی که درخت رشد میکند، ریشههایش در عمق پیش میروند. اینجا تعادل برقرار است: هر چه درخت بلندتر شود، ریشههایش عمیقتر میشوند.
رشد کردن یعنی اینکه در عمق وجودت فرو روی، جایی که ریشههایت قرار دارند.
📕 #عشق_رقص_زندگی
✍ #اشو
@Library_Telegram
رشد کردن یعنی اینکه در عمق وجودت فرو روی، جایی که ریشههایت قرار دارند.
📕 #عشق_رقص_زندگی
✍ #اشو
@Library_Telegram
☕️ قطعهای از کتاب
وجود خویش را آنطور که هست بپذیر و بدان که تو تنها در قبال خودت و خدای خودت مسئول هستی ،
نه در مقابل افکار و احساسات کسانی که فکر می کنند از تو بهتر می دانند .
📕 #عشق_رقص_زندگی
✍ #اشو
@Library_Telegram
وجود خویش را آنطور که هست بپذیر و بدان که تو تنها در قبال خودت و خدای خودت مسئول هستی ،
نه در مقابل افکار و احساسات کسانی که فکر می کنند از تو بهتر می دانند .
📕 #عشق_رقص_زندگی
✍ #اشو
@Library_Telegram
☕️ قطعهای از کتاب
در جامعه گرايشهايي وجود دارند كه اجازه نمي دهند انسان در مسير شادی گام بردارد
پيروان اينگونه نگرشها به انسانهای بدبخت نياز دارند
چون بر اساس هدف آنها انسان بدبخت از يك انسان شاد شايسته تر است
انسان شاد انسانی شورشی است اما انسان بدبخت هيچگاه شورش نمي كند
انسان بدبخت هميشه آماده فرمانبرداری است
هميشه آماده تسليم شدن است
انسان بدبخت تا بدان اندازه نگون بخت است كه نمي تواند سرپای خود بايستد
او خودش را كاملا بدبخت مي داند
و به همين دليل آماده است تا در دام هر كسي گرفتار شود
📕 #شكوه_آزادی
✍ #اشو
@Library_Telegram
در جامعه گرايشهايي وجود دارند كه اجازه نمي دهند انسان در مسير شادی گام بردارد
پيروان اينگونه نگرشها به انسانهای بدبخت نياز دارند
چون بر اساس هدف آنها انسان بدبخت از يك انسان شاد شايسته تر است
انسان شاد انسانی شورشی است اما انسان بدبخت هيچگاه شورش نمي كند
انسان بدبخت هميشه آماده فرمانبرداری است
هميشه آماده تسليم شدن است
انسان بدبخت تا بدان اندازه نگون بخت است كه نمي تواند سرپای خود بايستد
او خودش را كاملا بدبخت مي داند
و به همين دليل آماده است تا در دام هر كسي گرفتار شود
📕 #شكوه_آزادی
✍ #اشو
@Library_Telegram
بالاترین رهایی،
آزاد شدن از نظرات دیگران است؛
روزی که بتوانی بدون وابستگی و اهمیت دادن به نظرات دیگران، از خودت و فردیتت لذت ببری،
آن روز، روز رهایی توست!
#اشو
@Library_Telegram
آزاد شدن از نظرات دیگران است؛
روزی که بتوانی بدون وابستگی و اهمیت دادن به نظرات دیگران، از خودت و فردیتت لذت ببری،
آن روز، روز رهایی توست!
#اشو
@Library_Telegram
تکنیک زمان نگرانی و ترس :
معمولاً زمانی که نگرانی چه میکنی؟ سعی میکنی حلش کنی؟
فکر میکنی چاره ای دیگر میاندیشی و بیشتر و بیشتر واردش میشوی و بیشتر و بیشتر خرابش میکنی!
زیرا نگرانی با فکر کردن بر طرف نمیشود
فکر کردن خودش نوعی نگرانی است؛
با فکر کردن کمک میکنی نگرانی بیشتر شود
هرچه بیشتر فکر کنی عمیق تر وارد نگرانی میشوی.
تکنیکش این است :
زمان نگرانی هیچ کاری نکن
فقط هوشیار باش
وقتی نگرانی میآید هوشیار بمان
با تنفست همراه شو و هوشیار و بدون فکر بمان
آنگاه خواهی دید که نگرانی میرود
و قدرتی از ماورا درونت داری که کلید تمام درهای بسته است.
📕 #اسرار_تانترا
✍ #اشو
@Library_Telegram
معمولاً زمانی که نگرانی چه میکنی؟ سعی میکنی حلش کنی؟
فکر میکنی چاره ای دیگر میاندیشی و بیشتر و بیشتر واردش میشوی و بیشتر و بیشتر خرابش میکنی!
زیرا نگرانی با فکر کردن بر طرف نمیشود
فکر کردن خودش نوعی نگرانی است؛
با فکر کردن کمک میکنی نگرانی بیشتر شود
هرچه بیشتر فکر کنی عمیق تر وارد نگرانی میشوی.
تکنیکش این است :
زمان نگرانی هیچ کاری نکن
فقط هوشیار باش
وقتی نگرانی میآید هوشیار بمان
با تنفست همراه شو و هوشیار و بدون فکر بمان
آنگاه خواهی دید که نگرانی میرود
و قدرتی از ماورا درونت داری که کلید تمام درهای بسته است.
📕 #اسرار_تانترا
✍ #اشو
@Library_Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر تو نتوانی بخندی، برقصی، آواز بخوانی، زندگیت مانند یک کویر است.
زندگی باید مثل باغی شود که در آن پرندگان آواز میخوانند گلها شکوفه میدهند و درختها به رقص در میآیند ، جایی که خورشید با شادمانی برخیزد.
این یکی از بزرگترین حماقت های بشر است که در دنیا هیچ دانشگاهی هنر زندگی کردن، هنر عشق ورزیدن و هنر شاد بودن و مراقبه کردن را به مردم آموزش نمیدهد.
تمام چیزهایی که در دانشکده ها تدریس میشوند نمیتوانند به تو احساس شوخطبعی بدهند. بهجز عشق نيايشی نيست.
#اشو
@Library_Telegram
زندگی باید مثل باغی شود که در آن پرندگان آواز میخوانند گلها شکوفه میدهند و درختها به رقص در میآیند ، جایی که خورشید با شادمانی برخیزد.
این یکی از بزرگترین حماقت های بشر است که در دنیا هیچ دانشگاهی هنر زندگی کردن، هنر عشق ورزیدن و هنر شاد بودن و مراقبه کردن را به مردم آموزش نمیدهد.
تمام چیزهایی که در دانشکده ها تدریس میشوند نمیتوانند به تو احساس شوخطبعی بدهند. بهجز عشق نيايشی نيست.
#اشو
@Library_Telegram
☕️ قطعهای از کتاب
آنکه اعتماد میکند، مهم نیست که به چه چیزی اعتماد میکند، همین اعتماد حاکی از معصومیت اوست. حتی اگر به دلیل اعتماد فریب بخورد مهم نیست، چون ارزش اعتماد بسیار فراتر از چنین فریبی است. میتوانی همه چیز را از او بگیری ولی اعتماد او را هرگز.
📕 #پیوند
✍ #اشو
@Library_Telegram
آنکه اعتماد میکند، مهم نیست که به چه چیزی اعتماد میکند، همین اعتماد حاکی از معصومیت اوست. حتی اگر به دلیل اعتماد فریب بخورد مهم نیست، چون ارزش اعتماد بسیار فراتر از چنین فریبی است. میتوانی همه چیز را از او بگیری ولی اعتماد او را هرگز.
📕 #پیوند
✍ #اشو
@Library_Telegram