#محمدرضا_شعبانعلی
در سال 2009 شرکت #جنرال_الکتریک آمریکا از تیم تحقیقاتی خود خواست مشخص کنند افزایش شدت نور چقدر میتواند موجب بهبود کارایی و افزایش خروجی کارگران شود.
تیم محققان، هر روز صبح وارد کارخانه میشد و با پرسشنامههایی به سراغ کارگران میرفت تا مطمئن شوند که شرایط تحقیق مانند روزهای گذشته نرمال است: یعنی کارگران صبحانه خوردهاند، دیشب به موقع خوابیدهاند، مشکل خاصی وجود نداشته و همه چیز رو به راه است, هنگام ترک کارخانه هم دوباره تیم تحقیق سراغ کارگران میرفت و از تعداد تولید و میزان خروجی میپرسید. نتایج تحقیق مطابق انتظار بود و افزایش شدت نور موجب افزایش تولید کارخانه شد اما برای اطمینان مسیر برعکس هم امتحان کردند و شدت نور را کمتر از حالت عادی قرار دادند... انتظار میرفت که خروجی از حالت عادی کمتر شود. اما با کاهش شدت نور هم افزایش یافت.
این رویداد یکی از رویدادهای مهم تاریخ مدیریت جهان است که مسیر نگرش مدیریتی را تغییر داد یعنی مهمتر از تغییر شدت نور نیاز کارکنان به «دیده شدن» است، اینکه کارگران دیده می شوند، با آنها حرف زده میشود، پرسیده می شود کی خوابیدهاند و کی بیدار شدهاند، صبحانه خوردهاند به آنها انگیزهای میدهد که در نهایت به خروجی بیشتر کارخانه تبدیل می شود.
زمانی که در نصب خطوط راه آهن در شرق کشور به عنوان متخصص ماشینآلات فعالیت میکردم یک روز به کارگری برخوردم که مسئول بستن پیچهای وسط ریل بود ولی دیدم که دقیق کار نمیکند و بیحوصله است، به او گفتم: تو که تمام زحمت را میکشی کافیست چند ثانیه بیشتر وقت بگذاری تا کار با بهترین کیفیت انجام شود، گفت: اگر کار خوب باشد دیگران پاداش می گیرند و دیده میشوند و اگر هم بد باشد هیچکس به خاطر نمیآورد که کدام بینوایی در گرمای مرداد این پیچها را بسته است.
به نظر میآید مسئولان ما لازم است مفهومی بهنام انسان و ویژگیهای او را بشناسند چرا که ما انسانها تشنۀ دیده شدن هستیم درست همان طور که در دوران کودکی با جیغ و داد در مهمانیها توجه دیگران را به خود جلب میکردیم و در بزرگسالی برای بهتر دیده شدن تلاش میکنیم ، مسئولانی که این نیاز جامعه را جدی نگیرند دیر یا زود باید هزینههای سنگین این اشتباه را پرداخت کنند ...
@Library_Telegram
در سال 2009 شرکت #جنرال_الکتریک آمریکا از تیم تحقیقاتی خود خواست مشخص کنند افزایش شدت نور چقدر میتواند موجب بهبود کارایی و افزایش خروجی کارگران شود.
تیم محققان، هر روز صبح وارد کارخانه میشد و با پرسشنامههایی به سراغ کارگران میرفت تا مطمئن شوند که شرایط تحقیق مانند روزهای گذشته نرمال است: یعنی کارگران صبحانه خوردهاند، دیشب به موقع خوابیدهاند، مشکل خاصی وجود نداشته و همه چیز رو به راه است, هنگام ترک کارخانه هم دوباره تیم تحقیق سراغ کارگران میرفت و از تعداد تولید و میزان خروجی میپرسید. نتایج تحقیق مطابق انتظار بود و افزایش شدت نور موجب افزایش تولید کارخانه شد اما برای اطمینان مسیر برعکس هم امتحان کردند و شدت نور را کمتر از حالت عادی قرار دادند... انتظار میرفت که خروجی از حالت عادی کمتر شود. اما با کاهش شدت نور هم افزایش یافت.
این رویداد یکی از رویدادهای مهم تاریخ مدیریت جهان است که مسیر نگرش مدیریتی را تغییر داد یعنی مهمتر از تغییر شدت نور نیاز کارکنان به «دیده شدن» است، اینکه کارگران دیده می شوند، با آنها حرف زده میشود، پرسیده می شود کی خوابیدهاند و کی بیدار شدهاند، صبحانه خوردهاند به آنها انگیزهای میدهد که در نهایت به خروجی بیشتر کارخانه تبدیل می شود.
زمانی که در نصب خطوط راه آهن در شرق کشور به عنوان متخصص ماشینآلات فعالیت میکردم یک روز به کارگری برخوردم که مسئول بستن پیچهای وسط ریل بود ولی دیدم که دقیق کار نمیکند و بیحوصله است، به او گفتم: تو که تمام زحمت را میکشی کافیست چند ثانیه بیشتر وقت بگذاری تا کار با بهترین کیفیت انجام شود، گفت: اگر کار خوب باشد دیگران پاداش می گیرند و دیده میشوند و اگر هم بد باشد هیچکس به خاطر نمیآورد که کدام بینوایی در گرمای مرداد این پیچها را بسته است.
به نظر میآید مسئولان ما لازم است مفهومی بهنام انسان و ویژگیهای او را بشناسند چرا که ما انسانها تشنۀ دیده شدن هستیم درست همان طور که در دوران کودکی با جیغ و داد در مهمانیها توجه دیگران را به خود جلب میکردیم و در بزرگسالی برای بهتر دیده شدن تلاش میکنیم ، مسئولانی که این نیاز جامعه را جدی نگیرند دیر یا زود باید هزینههای سنگین این اشتباه را پرداخت کنند ...
@Library_Telegram