.
#یک_دقیقه_مطالعه
#دینی که نتواند نیازهای این جهان را پاسخ دهد به يقين نمیتواند نیازهای جهان دیگر را هم پاسخگو باشد ، مثل اینکه پزشکی از درمان سرما خوردگی من عاجز باشد ولی بگوید که اگر سرطان داشتی میفهمیدی من چه پزشک حاذقی هستم
دینی که در این جهان نتواند به ما #آرامش دهد و بگوید در جهان دیگری که آن هم وجودش همچنان قطعی نیست و خودش به ما وعده داده من فلان کار را برای شما میکنم مثل همان پزشکی است که بگوید من سرماخوردگی تو را نمیتوانم درمان کنم اما وقتی در آینده سرطان گرفتی من آن سرطان را درمان خواهم کرد ، آدم باید برای اعتماد به چنین پزشکی خیلی #سادهلوح باشد
اگر یک دیـن توانست در دنیـا به ما آرامش و امید دهد در آخرت نیز خواهد توانست اما اگر ما در دنیا همواره دچار اضطراب و دلهره و ناامیدی باشیم و بگویند بعد از این همه بدبختی همین که نفس آخر را کشیدی تمام مشکلات حل خواهد شد پذیرش این مطلب بسیار ساده لوحانه است!!
📕 تاریخ فلسفه غرب جلد ۴
✍ مصطفی ملکیان
@Library_Telegram
#یک_دقیقه_مطالعه
#دینی که نتواند نیازهای این جهان را پاسخ دهد به يقين نمیتواند نیازهای جهان دیگر را هم پاسخگو باشد ، مثل اینکه پزشکی از درمان سرما خوردگی من عاجز باشد ولی بگوید که اگر سرطان داشتی میفهمیدی من چه پزشک حاذقی هستم
دینی که در این جهان نتواند به ما #آرامش دهد و بگوید در جهان دیگری که آن هم وجودش همچنان قطعی نیست و خودش به ما وعده داده من فلان کار را برای شما میکنم مثل همان پزشکی است که بگوید من سرماخوردگی تو را نمیتوانم درمان کنم اما وقتی در آینده سرطان گرفتی من آن سرطان را درمان خواهم کرد ، آدم باید برای اعتماد به چنین پزشکی خیلی #سادهلوح باشد
اگر یک دیـن توانست در دنیـا به ما آرامش و امید دهد در آخرت نیز خواهد توانست اما اگر ما در دنیا همواره دچار اضطراب و دلهره و ناامیدی باشیم و بگویند بعد از این همه بدبختی همین که نفس آخر را کشیدی تمام مشکلات حل خواهد شد پذیرش این مطلب بسیار ساده لوحانه است!!
📕 تاریخ فلسفه غرب جلد ۴
✍ مصطفی ملکیان
@Library_Telegram
بعضی حرفها هست که آدم واقعا نمیداند آنها را باید کجای دلش بتپاند . راستش این روزها از خیلیها پرسیدم که آیا با آغاز سال نو واقعا دلشان شاد است و فکر نمیکنم نیاز باشد پاسخهایی را که شنیدم به شما بگویم چون هر کدام از شما همین الآن پاسخ این سوال هستید و چنین آغاز نامید کنندهای ناخداگاه ما را یاد ضرب المثل سالی که نکوست از بهارش پیداست می اندازد ...
ﺑﯽﺗﻌﺎﺭﻑ ﭼﻪ ﺳﺎﻟﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮد امسال ؟
مدیونید اگه این پیشگوییها را باور نکنید
فروردین : براساس یک سنت پسندیده و قدیمی در ۴٠سال اخیر همچنان قیمت اقلام مورد نیاز مردم برخلاف تکذیبهای ابلهانۀ مسئولین درحال افزایش است و مردم پس از اتمام تعطیلات باز به جان هم میافتند تا کسری مالی زندگیشان را از جیب هم تأمین کنند و ما نمیدانیم چه نیازی به تکذیب واقعیتهاییست که هیچکس حتی خود شخص مکذّب آنها را باور نمیکند
اردیبهشت: توی این ماه که از کار و درآمد خبری نیست ، به همین خاطر مردم برای دوری از عوالم مادی و دنیایی کثیف سَری به نمایشگاه کتاب میزنند و چون کتابها گران است و نمیشود خرید یک ساندویچ هایدا میخورند و خسته برمیگردند خانه و در راه برگشت از خودشان میپرسند که چرا نماز ما توی دانشگاه و نمایشگاه کتاب ما توی مصلا برگزار میشود
خرداد: در این ماه مردم از خود میپرسند که این همه پول نفت و درآمد هنگفتی که از قبضهای آب و برق و گاز و بنزین و اتومبیلهای بیکیفیت و گران که نصیب حکومت میشود کجاست که ملت اینطور کفگیرشان ته دیگ خورده !!
تیر : هوا گرم شده و مردم در حالی که برای جلوگیری از گرمازدگی از بستنی و یخ استفاده میکنند اینبار میپرسند که اگر بپذیریم که انسانها محور همه چیز در عالم هستند و اصولا خلقت جهان به اعتبار حضور انسان مفهوم پیدا میکند و دولتها هم باید در راستای تعالی مادی و معنوی همین انسان تلاش کنند پس چرا همیشه در کشور ما یک نوع شرایط حساس کنونی وجود دارد که رسیدگی به آن در اولویت است و هیچوقت نوبت به مردم نمیرسد !!
شهریور : هفته دولت مبارک .. و این اتفاق آنقدر مهم است که به هیچ موضوع دیگری نمیشود پرداخت چرا که هر دولتی با هر رییسجمهوری این موضوع را به خوبی میداند که هرچقدر هم تلاش کند با پایان دورهاش بجای تشکر از آنها به سمت حصر و حبس و ممنوعالفعالیت بودن هدایت میشوند
مهر : و اما مهرماه که خیلی مهم است چون ناگهات به این فکر میافتیم که بیائیم برای آیندۀ نظام آموزشی برنامهریزی کنیم ولی بعد یادمان میافتد که برنامه ریزی برای کشوری که حتی یک هفته بعدش هم معلوم نیست چطور امکان پذیر است ؟ پس با همان روش و کتابهای تحصیلی احمقانه ادامه میدهیم
آبان : از این ماه تنور انتخابات مجلس داغ شده و این حرارت زندگی مردم و ادارۀ کشور را تحت تاثیر قرار میدهد و اولویت اصلی تمام نهادهای حکومت خلق حماسهای دیگر با برگزاری پرشور انتخابات میشود و خداکند که با این داغی انتخاباتی جای دیگرمان نسوزد
آذر و دی : در این ٢ ماه حال و هوای #محرم و #صفر حاکم است و بجز سینهزنی و پیاده تا کربلا رفتن هر کار دیگری در مملکت تعطیل میشود
بهمن : بهمن هم که مثل همیشه سرشار از جشن و سرور و تعطیلی و استبکارستیزی و مشت محکم و خیلی چیزهای دیگر است و تلویزیون درست روز ٢٣ بهمن تمام تابوها را میشکند و تا دلتلن بخواهد بدحجاب , بیحجاب ، کراواتی ، یقۀ باز و موهای مِش شده نشانمام میدهد ... در کل در بهمن ماه همیشه حلال و حرام خدا خیلی به هم نزدیک میشوند و آقا قیامتیه بیا و ببین
اسفند : تلاشهای حکومت برای نشان دادن دموکراسی #دینی به جهان موفق شده و باری دیگر ملت پای صندوق میروند تا بر سند بدبختی خود مهر تاییدی بکوبند اما ای کاش مرد و مردانه بجای این نمایش مسخره هرچه انتخابات در این مملکت هست از ریاست جمهوری ، مجلس، شوراها را لغو کنیم تا همانکسی که همین حالا هم حکومت میکند با خیال راحت ما را به سمت بهشت هدایت کند چون ما سالی یک انتخابات شرکت کنیم و باز بدبختتر از قبل میشویم ... بخدا این قرتی بازیها اصلا به ما نیامده
در پایان اگر فکر میکنید که سوتی گرفتید و ماه مرداد را از قلم انداختم اشتباه کردید چون همان گرما و بیآبی برای سکوت مطلق در مرداد کفایت میکند و همچنان امیدواریم در پایان سال بهانهای برای لبخند داشته باشیم . این بود بازتابی از واقعیت جامعه !!
@Library_Telegram
بعضی حرفها هست که آدم واقعا نمیداند آنها را باید کجای دلش بتپاند . راستش این روزها از خیلیها پرسیدم که آیا با آغاز سال نو واقعا دلشان شاد است و فکر نمیکنم نیاز باشد پاسخهایی را که شنیدم به شما بگویم چون هر کدام از شما همین الآن پاسخ این سوال هستید و چنین آغاز نامید کنندهای ناخداگاه ما را یاد ضرب المثل سالی که نکوست از بهارش پیداست می اندازد ...
ﺑﯽﺗﻌﺎﺭﻑ ﭼﻪ ﺳﺎﻟﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮد امسال ؟
مدیونید اگه این پیشگوییها را باور نکنید
فروردین : براساس یک سنت پسندیده و قدیمی در ۴٠سال اخیر همچنان قیمت اقلام مورد نیاز مردم برخلاف تکذیبهای ابلهانۀ مسئولین درحال افزایش است و مردم پس از اتمام تعطیلات باز به جان هم میافتند تا کسری مالی زندگیشان را از جیب هم تأمین کنند و ما نمیدانیم چه نیازی به تکذیب واقعیتهاییست که هیچکس حتی خود شخص مکذّب آنها را باور نمیکند
اردیبهشت: توی این ماه که از کار و درآمد خبری نیست ، به همین خاطر مردم برای دوری از عوالم مادی و دنیایی کثیف سَری به نمایشگاه کتاب میزنند و چون کتابها گران است و نمیشود خرید یک ساندویچ هایدا میخورند و خسته برمیگردند خانه و در راه برگشت از خودشان میپرسند که چرا نماز ما توی دانشگاه و نمایشگاه کتاب ما توی مصلا برگزار میشود
خرداد: در این ماه مردم از خود میپرسند که این همه پول نفت و درآمد هنگفتی که از قبضهای آب و برق و گاز و بنزین و اتومبیلهای بیکیفیت و گران که نصیب حکومت میشود کجاست که ملت اینطور کفگیرشان ته دیگ خورده !!
تیر : هوا گرم شده و مردم در حالی که برای جلوگیری از گرمازدگی از بستنی و یخ استفاده میکنند اینبار میپرسند که اگر بپذیریم که انسانها محور همه چیز در عالم هستند و اصولا خلقت جهان به اعتبار حضور انسان مفهوم پیدا میکند و دولتها هم باید در راستای تعالی مادی و معنوی همین انسان تلاش کنند پس چرا همیشه در کشور ما یک نوع شرایط حساس کنونی وجود دارد که رسیدگی به آن در اولویت است و هیچوقت نوبت به مردم نمیرسد !!
شهریور : هفته دولت مبارک .. و این اتفاق آنقدر مهم است که به هیچ موضوع دیگری نمیشود پرداخت چرا که هر دولتی با هر رییسجمهوری این موضوع را به خوبی میداند که هرچقدر هم تلاش کند با پایان دورهاش بجای تشکر از آنها به سمت حصر و حبس و ممنوعالفعالیت بودن هدایت میشوند
مهر : و اما مهرماه که خیلی مهم است چون ناگهات به این فکر میافتیم که بیائیم برای آیندۀ نظام آموزشی برنامهریزی کنیم ولی بعد یادمان میافتد که برنامه ریزی برای کشوری که حتی یک هفته بعدش هم معلوم نیست چطور امکان پذیر است ؟ پس با همان روش و کتابهای تحصیلی احمقانه ادامه میدهیم
آبان : از این ماه تنور انتخابات مجلس داغ شده و این حرارت زندگی مردم و ادارۀ کشور را تحت تاثیر قرار میدهد و اولویت اصلی تمام نهادهای حکومت خلق حماسهای دیگر با برگزاری پرشور انتخابات میشود و خداکند که با این داغی انتخاباتی جای دیگرمان نسوزد
آذر و دی : در این ٢ ماه حال و هوای #محرم و #صفر حاکم است و بجز سینهزنی و پیاده تا کربلا رفتن هر کار دیگری در مملکت تعطیل میشود
بهمن : بهمن هم که مثل همیشه سرشار از جشن و سرور و تعطیلی و استبکارستیزی و مشت محکم و خیلی چیزهای دیگر است و تلویزیون درست روز ٢٣ بهمن تمام تابوها را میشکند و تا دلتلن بخواهد بدحجاب , بیحجاب ، کراواتی ، یقۀ باز و موهای مِش شده نشانمام میدهد ... در کل در بهمن ماه همیشه حلال و حرام خدا خیلی به هم نزدیک میشوند و آقا قیامتیه بیا و ببین
اسفند : تلاشهای حکومت برای نشان دادن دموکراسی #دینی به جهان موفق شده و باری دیگر ملت پای صندوق میروند تا بر سند بدبختی خود مهر تاییدی بکوبند اما ای کاش مرد و مردانه بجای این نمایش مسخره هرچه انتخابات در این مملکت هست از ریاست جمهوری ، مجلس، شوراها را لغو کنیم تا همانکسی که همین حالا هم حکومت میکند با خیال راحت ما را به سمت بهشت هدایت کند چون ما سالی یک انتخابات شرکت کنیم و باز بدبختتر از قبل میشویم ... بخدا این قرتی بازیها اصلا به ما نیامده
در پایان اگر فکر میکنید که سوتی گرفتید و ماه مرداد را از قلم انداختم اشتباه کردید چون همان گرما و بیآبی برای سکوت مطلق در مرداد کفایت میکند و همچنان امیدواریم در پایان سال بهانهای برای لبخند داشته باشیم . این بود بازتابی از واقعیت جامعه !!
@Library_Telegram
Forwarded from اتچ بات
#اندکی_تفکر
ــــ 🇷🇺 🇨🇳 ــــ 🇮🇷 ⁉️
مرکز شمارۀ یک آموزش فنی و حرفهای #لیوپو اردوگاهی عظیم با مساحتی بیش از چند هکتار زمین زراعیست که که با سیمهای خاردار ، دیوارهای سیمانی بلند و انبوهی از دوربینهای نظارتی محاصره شده است و بیرون از این محوطه همیشه چند نگهبانِ باتوم به دست گشت میزنند ... روی تابلوی سردر این ساختمان نوشته شده است : «حراست از وحدت قومی»
عدهای در کنار جاده ایستادهاند و به ساختمان خیره شدهاند ولی هیچکس نمیخواهد بگوید که این ساختمان زندانمانند دقیقاً چیست یا این که چرا آنها پیرامونش به انتظار ایستادهاند !! پیرزنی میگوید : نمیدانیم ولی ناگهان سخن خود را عوض کرده و میگوید : میدانیم اما از حرف زدن با شما میترسیم چون تلافی خواهند کرد و همسرش به سرعت او را ساکت میکند
آنها تمایلی به سخن گفتن ندارند زیرا این ساختمان یک اردوگاه مخوف کار اجباری ست که اقلیتهای مسلمان را بدون محاکمه و دادرسی برای سالها به آنجا میفرستند و بیشترین سختگیری و فشار حکومتی را بر آنها تحمیل میکند ، هدف از محصور کردن مسلمانان در اردوگاههای کار اجباری قرنطینه کردن آنهایی ست که «ذهنشان با افکار ناسالم و تروریسم آلوده شده است.» و اینگونه سه میلیون مسلمان را در اردوگاههای کار اجباری در معرض شدیدترین موارد نقض حقوق بشر قرار دادهاند و با تخریب مساجد ، آزار نمازگزاران و سرکوب دین به دنبال از بین بردن اسلام در چین هستند
اینها بخشی از مقالۀ گزارشگر روزنامۀ #گاردین از مشاهدات عینی خود در اقامت ١٠روزه در چین است که حدود یک ماه قبل بهچاپ رسیده است ... میتوانید تصور کنید که اگر حتی یکی از این اقدامات توسط کشورهای غربی انجام میشد چگونه فریاد وامصیبتا و واسلامای حامیان مظلومان جهان گوش ما را تا مدتها آزار میداد و صدها میلیون تومان از پول بیتالمال خرج همایش و سمینار میشد تا نقشۀ غرب در تبلیغات اسلامستیزانه اش نقش برآب شود
این موضوع که دلیل سکوت سهمگین مسئولان اسلامیترین حکومت تاریخ در برابر این جنایات چیست شاید به خاطر منافع ملی قابل فهم باشد ولی اینکه خودت را به کوری بزنی و در میان تمام ممالک #دینی جهان بروی با چین و روسیۀ کمونیستی و بیخدا رزمایش مشترک نظامی برگزار کنی تا با حربهٔ تهدید نظامی آمریکا به خودت افتخار کنی دیگر خیلی حرف است شاید چون اصلا مسلمان نیستیم .... #آمریکاستیریم.
@Library_Telegram
ــــ 🇷🇺 🇨🇳 ــــ 🇮🇷 ⁉️
مرکز شمارۀ یک آموزش فنی و حرفهای #لیوپو اردوگاهی عظیم با مساحتی بیش از چند هکتار زمین زراعیست که که با سیمهای خاردار ، دیوارهای سیمانی بلند و انبوهی از دوربینهای نظارتی محاصره شده است و بیرون از این محوطه همیشه چند نگهبانِ باتوم به دست گشت میزنند ... روی تابلوی سردر این ساختمان نوشته شده است : «حراست از وحدت قومی»
عدهای در کنار جاده ایستادهاند و به ساختمان خیره شدهاند ولی هیچکس نمیخواهد بگوید که این ساختمان زندانمانند دقیقاً چیست یا این که چرا آنها پیرامونش به انتظار ایستادهاند !! پیرزنی میگوید : نمیدانیم ولی ناگهان سخن خود را عوض کرده و میگوید : میدانیم اما از حرف زدن با شما میترسیم چون تلافی خواهند کرد و همسرش به سرعت او را ساکت میکند
آنها تمایلی به سخن گفتن ندارند زیرا این ساختمان یک اردوگاه مخوف کار اجباری ست که اقلیتهای مسلمان را بدون محاکمه و دادرسی برای سالها به آنجا میفرستند و بیشترین سختگیری و فشار حکومتی را بر آنها تحمیل میکند ، هدف از محصور کردن مسلمانان در اردوگاههای کار اجباری قرنطینه کردن آنهایی ست که «ذهنشان با افکار ناسالم و تروریسم آلوده شده است.» و اینگونه سه میلیون مسلمان را در اردوگاههای کار اجباری در معرض شدیدترین موارد نقض حقوق بشر قرار دادهاند و با تخریب مساجد ، آزار نمازگزاران و سرکوب دین به دنبال از بین بردن اسلام در چین هستند
اینها بخشی از مقالۀ گزارشگر روزنامۀ #گاردین از مشاهدات عینی خود در اقامت ١٠روزه در چین است که حدود یک ماه قبل بهچاپ رسیده است ... میتوانید تصور کنید که اگر حتی یکی از این اقدامات توسط کشورهای غربی انجام میشد چگونه فریاد وامصیبتا و واسلامای حامیان مظلومان جهان گوش ما را تا مدتها آزار میداد و صدها میلیون تومان از پول بیتالمال خرج همایش و سمینار میشد تا نقشۀ غرب در تبلیغات اسلامستیزانه اش نقش برآب شود
این موضوع که دلیل سکوت سهمگین مسئولان اسلامیترین حکومت تاریخ در برابر این جنایات چیست شاید به خاطر منافع ملی قابل فهم باشد ولی اینکه خودت را به کوری بزنی و در میان تمام ممالک #دینی جهان بروی با چین و روسیۀ کمونیستی و بیخدا رزمایش مشترک نظامی برگزار کنی تا با حربهٔ تهدید نظامی آمریکا به خودت افتخار کنی دیگر خیلی حرف است شاید چون اصلا مسلمان نیستیم .... #آمریکاستیریم.
@Library_Telegram
Telegram
attach 📎
#اندکی_تفکر
به هر حـال همان طور که هر گـردی گردو نیست هر دموکراسی هم #دینی نیست و این دینی بودن شرایط و ضوابط خودش را دارد .
به عنوان مثال اگر از همین تشبیه صداوسیما استفاده کنیم و دموکراسی را «رُب گوجه» در نظر بگیریم این محصول در جوامع غربی اینگونه تهیه میشود که ابتدا گوجهها را همان طور درهم با کامیون از سر زمین به کارخانه منتقل میکنند و در کارخانه بعد از عمل پخت افزودنیهای مجاز را به آن اضافه کرده و تمام ... رب گوجه نهایی به بازار عرضه میشود
اما در مدل جمهوری اسلامی این فرآیند بسیار پیچیدهتر است ، یعنی از همان ابتدا یک پیرمرد ٩٧ ساله به همراه چند پیرمرد ٧۵ تا ٨٠ ساله سر صبر مینشینند و گوجهها را با دقت خاصی دستچین میکنند که هر گوجۀ لهیده و خرابی نتواند راهی کارخانه شود بعد در کارخانه همان گوجههای دستچین شده تحت دقیقترین آزمایشات علمی و #فقهی قرار میگیرند تا پروژۀ شبیهسازی گوجهها به طور کامل انجام شود و در نهایت بعد از پخت یکبار دیگر آن را تست میکنند تا رب گوجه درجه یک از مواد درجه یک در قوطیها پر شود ...
دیگر گفتن اینکه کدام محصول مرغوبتر است توضیح واضحات است زیرا گوجههای ما توسط پروفسور جنتی دستچین شدهاند تا هر گوجۀ گندیده و کالی نتواند خودش را در معرض رای عمومی قرار دهد و ایضاً با این روش گوجههایی که در نهایت راهی مجلس میشوند بنام منتخب مردم ولی به رسم منتخب نظامند.
@Library_Telegram
به هر حـال همان طور که هر گـردی گردو نیست هر دموکراسی هم #دینی نیست و این دینی بودن شرایط و ضوابط خودش را دارد .
به عنوان مثال اگر از همین تشبیه صداوسیما استفاده کنیم و دموکراسی را «رُب گوجه» در نظر بگیریم این محصول در جوامع غربی اینگونه تهیه میشود که ابتدا گوجهها را همان طور درهم با کامیون از سر زمین به کارخانه منتقل میکنند و در کارخانه بعد از عمل پخت افزودنیهای مجاز را به آن اضافه کرده و تمام ... رب گوجه نهایی به بازار عرضه میشود
اما در مدل جمهوری اسلامی این فرآیند بسیار پیچیدهتر است ، یعنی از همان ابتدا یک پیرمرد ٩٧ ساله به همراه چند پیرمرد ٧۵ تا ٨٠ ساله سر صبر مینشینند و گوجهها را با دقت خاصی دستچین میکنند که هر گوجۀ لهیده و خرابی نتواند راهی کارخانه شود بعد در کارخانه همان گوجههای دستچین شده تحت دقیقترین آزمایشات علمی و #فقهی قرار میگیرند تا پروژۀ شبیهسازی گوجهها به طور کامل انجام شود و در نهایت بعد از پخت یکبار دیگر آن را تست میکنند تا رب گوجه درجه یک از مواد درجه یک در قوطیها پر شود ...
دیگر گفتن اینکه کدام محصول مرغوبتر است توضیح واضحات است زیرا گوجههای ما توسط پروفسور جنتی دستچین شدهاند تا هر گوجۀ گندیده و کالی نتواند خودش را در معرض رای عمومی قرار دهد و ایضاً با این روش گوجههایی که در نهایت راهی مجلس میشوند بنام منتخب مردم ولی به رسم منتخب نظامند.
@Library_Telegram
Telegram
attach 📎