امروز، شنبه: #ڪیوان_شید
پنجم اسپند ۱۴۰۲ خورشیدی
۵ اسفند زادروز خواجه نصیرتوسی
( زاده ۵ اسفند ۵۷۹ توس -- درگذشته ۱۱ تیر بغداد ) ریاضیدان و ستارهشناس
او به آموختن دانش دلبستگی زیادی داشت و از دوران جوانی در دانش ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان نامی زمان خود بود.
وی که یکی از سرشناسترین و بانفوذترین چهرههای تاریخ است، دانش دینی و عملی را نزد پدرش و منطق و حکمت را نزد داییاش، بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به پایان رساند و در آنجا بهعنوان دانشمندی برجسته نامدار شد.
علامه حلّی که یکی از شاگردان اوست، درباره وی میگوید: خواجه نصیرالدین افضل عصرما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت. او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کردهایم.
وی در سال ۶۱ در مقابل پیشروی مغولان، بهیکی از قلعههای ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد. این کار بهوی امکان داد که برخی از بجامانده های مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی از جمله نامی ترین کتابش «اخلاق ناصری» را به نگارش درآورد.
وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال ۶۳۵ پایان داد، توسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه برپا کند که آغاز آن از سال ۶۳۸ بود.
بخش بزرگ ۱۵۰ رساله و نامههای توسی بهزبان تازی نوشته شده است. گستره دانش و نفوذ او با ابنسینا قابل برابری است، جز آنکه ابنسینا پزشک بهتری بود و توسی ریاضیدانی برتر.
مشهورترین بجامانده نجومی وی زیج ایلخانی است که در سال ۶۵۰ نوشته شده و همچنین تذکره فیعلم الهیئه، در نجوم تذکره فیعلم الهیه وی کاملترین نقد برنجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و گویای تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات است که در نجوم قرون وسطی نگارش شده است.
در سال ۶۷۲ قمری نصیرالدین توسی با گروهی از شاگردانش بهبغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را گردآوری و بهمراغه بازگرداند، اما اجل مهلتش نداد و در ۷۴ سالگی درگذشت.
او ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری که پاگذارد آنجا را بهنور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاریک وجود چنین دانشمندی مایه شگفتی بود.
در كتاب "از فردوسى تا شاملو" أمده است كه خواجه نصير بهخلاف انديشمندانى مانند خيام و حافظ كه جهان را محصولى كامل نميدانستند، بر این باور بود كه كائنات در عين كمال خلق شدهاند، در بيتى مى گويد:
هرچيز كه هست آنچنان مىبايد
آن چيز كه آنچنان نمىبايد نيست
او كه براى نجات مردم كشورش بهخدمت هولاكو درآمد، با كياست وتدبيرش سبب شد تابساط خلافت عباسى وزندگانى أخرين خليفهاش برچيده شود.
#خواجه_نصیرتوسی
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
پنجم اسپند ۱۴۰۲ خورشیدی
۵ اسفند زادروز خواجه نصیرتوسی
( زاده ۵ اسفند ۵۷۹ توس -- درگذشته ۱۱ تیر بغداد ) ریاضیدان و ستارهشناس
او به آموختن دانش دلبستگی زیادی داشت و از دوران جوانی در دانش ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان نامی زمان خود بود.
وی که یکی از سرشناسترین و بانفوذترین چهرههای تاریخ است، دانش دینی و عملی را نزد پدرش و منطق و حکمت را نزد داییاش، بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به پایان رساند و در آنجا بهعنوان دانشمندی برجسته نامدار شد.
علامه حلّی که یکی از شاگردان اوست، درباره وی میگوید: خواجه نصیرالدین افضل عصرما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت. او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کردهایم.
وی در سال ۶۱ در مقابل پیشروی مغولان، بهیکی از قلعههای ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد. این کار بهوی امکان داد که برخی از بجامانده های مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی از جمله نامی ترین کتابش «اخلاق ناصری» را به نگارش درآورد.
وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال ۶۳۵ پایان داد، توسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه برپا کند که آغاز آن از سال ۶۳۸ بود.
بخش بزرگ ۱۵۰ رساله و نامههای توسی بهزبان تازی نوشته شده است. گستره دانش و نفوذ او با ابنسینا قابل برابری است، جز آنکه ابنسینا پزشک بهتری بود و توسی ریاضیدانی برتر.
مشهورترین بجامانده نجومی وی زیج ایلخانی است که در سال ۶۵۰ نوشته شده و همچنین تذکره فیعلم الهیئه، در نجوم تذکره فیعلم الهیه وی کاملترین نقد برنجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و گویای تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات است که در نجوم قرون وسطی نگارش شده است.
در سال ۶۷۲ قمری نصیرالدین توسی با گروهی از شاگردانش بهبغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را گردآوری و بهمراغه بازگرداند، اما اجل مهلتش نداد و در ۷۴ سالگی درگذشت.
او ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری که پاگذارد آنجا را بهنور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاریک وجود چنین دانشمندی مایه شگفتی بود.
در كتاب "از فردوسى تا شاملو" أمده است كه خواجه نصير بهخلاف انديشمندانى مانند خيام و حافظ كه جهان را محصولى كامل نميدانستند، بر این باور بود كه كائنات در عين كمال خلق شدهاند، در بيتى مى گويد:
هرچيز كه هست آنچنان مىبايد
آن چيز كه آنچنان نمىبايد نيست
او كه براى نجات مردم كشورش بهخدمت هولاكو درآمد، با كياست وتدبيرش سبب شد تابساط خلافت عباسى وزندگانى أخرين خليفهاش برچيده شود.
#خواجه_نصیرتوسی
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma