@Naeene_Ma
#سفرنامه
حاجی محمد علی #پیرزاده_نایینی به شرحی که برای آقای نیرالدین پیرزاده روایت شده است در زمان سفارت استانبول مشیر الدوله قزوینی( سپهسالار اعظم ) یعنی سالهای ۱۲۷۵_۱۲۸۷ در عثمانی بوده و سالی چند در استانبول اقامت داشته و در بلاد اروپا و عثمانی سفر کرده است.
آقای خان ملک ساسانی در تأیید این مطلب میگوید که حاجی پیرزاده در معیت حاجی میرزا صفا بوده است و حاجی پیرزاده برای ایشان نقل کرده است که در سفر با حاجی میرزا صفا چون به کرمان رسیدیم شب دروازه بسته بود ناچار از آن شدیم که بر کنار قرمسو شام را به بام آوریم. من از وحشت دزد خوابم نمیبرد، حاجی میرزا صفا گفت؛ چرا میترسی و به خواب نمیروی، مگر پول با خود داری؟ گفتم بلی، ده لیر انگلیسی از مال دنیا زاد راه دارم، چون این مطلب را شنید ده لیر را گرفت و در رودخانه ریخت و گفت اکنون آرام و بی خیال بخواب، زیرا که آسوده شدی!
از این عبارات معلوم میشود که اقامت او در طهران پس از خروج از نایین سالهای ۱۲۷۲ تا ۱۲۷۵ بوده و مدت درازی در طهران مقیم نبوده است.
📖 #سفرنامه_حاجی_پیرزاده
جلد اول، صفحه ۱۳
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
#سفرنامه
حاجی محمد علی #پیرزاده_نایینی به شرحی که برای آقای نیرالدین پیرزاده روایت شده است در زمان سفارت استانبول مشیر الدوله قزوینی( سپهسالار اعظم ) یعنی سالهای ۱۲۷۵_۱۲۸۷ در عثمانی بوده و سالی چند در استانبول اقامت داشته و در بلاد اروپا و عثمانی سفر کرده است.
آقای خان ملک ساسانی در تأیید این مطلب میگوید که حاجی پیرزاده در معیت حاجی میرزا صفا بوده است و حاجی پیرزاده برای ایشان نقل کرده است که در سفر با حاجی میرزا صفا چون به کرمان رسیدیم شب دروازه بسته بود ناچار از آن شدیم که بر کنار قرمسو شام را به بام آوریم. من از وحشت دزد خوابم نمیبرد، حاجی میرزا صفا گفت؛ چرا میترسی و به خواب نمیروی، مگر پول با خود داری؟ گفتم بلی، ده لیر انگلیسی از مال دنیا زاد راه دارم، چون این مطلب را شنید ده لیر را گرفت و در رودخانه ریخت و گفت اکنون آرام و بی خیال بخواب، زیرا که آسوده شدی!
از این عبارات معلوم میشود که اقامت او در طهران پس از خروج از نایین سالهای ۱۲۷۲ تا ۱۲۷۵ بوده و مدت درازی در طهران مقیم نبوده است.
📖 #سفرنامه_حاجی_پیرزاده
جلد اول، صفحه ۱۳
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma