Forwarded from 👇 توجه 👇
#نکته_آموزشی
#watch/ˈwɑːt͡ʃ/
#معنی: ساعت، پاس، مراقبت، پاسداری، کشیک، دیدبان، مدت کشیک، ساعت جیبی و مچی، بر کسی نظارت کردن، نگهبانی دادن، نگهبان بودن، مراقبت کردن، پاییدن، پاسداری کردن، مواظب بودن
#فعل_ناگذر
( intransitive verb )
#حالات:
watches, watching, watched
#تعریف:
to use one's eyes to observe with uninterrupted attention.
با استفاده از چشم خود با توجه بی وقفه
#مترادف: regard
#مشابه: contemplate, gaze, look, see, stare
@lec20 @onlineEnglishschool
ترجمه #عکس_نوشته:
ساعت رو تماشا (نگاه) نکن، بلکه مانند ساعت باش(عمل کن)
هرگز متوقف نمیشه،
همیشه صحیح حرکت میکنه،
هیچوقت به گذشته برنمیگرده،
به رفتن ادامه میده، گام به گام.
#watch/ˈwɑːt͡ʃ/
#معنی: ساعت، پاس، مراقبت، پاسداری، کشیک، دیدبان، مدت کشیک، ساعت جیبی و مچی، بر کسی نظارت کردن، نگهبانی دادن، نگهبان بودن، مراقبت کردن، پاییدن، پاسداری کردن، مواظب بودن
#فعل_ناگذر
( intransitive verb )
#حالات:
watches, watching, watched
#تعریف:
to use one's eyes to observe with uninterrupted attention.
با استفاده از چشم خود با توجه بی وقفه
#مترادف: regard
#مشابه: contemplate, gaze, look, see, stare
@lec20 @onlineEnglishschool
ترجمه #عکس_نوشته:
ساعت رو تماشا (نگاه) نکن، بلکه مانند ساعت باش(عمل کن)
هرگز متوقف نمیشه،
همیشه صحیح حرکت میکنه،
هیچوقت به گذشته برنمیگرده،
به رفتن ادامه میده، گام به گام.
Forwarded from 👇 توجه 👇
#عکس_نوشته
You will See in The World What You Carry in Your Heart.
شما در جهان چیزی را میبینید که در قلب می گذرانید.
-------------------------------
@Lec20 @onlineEnglishschool
#نکته_آموزشی
تشریح یک واژه از عکس نوشته👇
#will/wɪl/ (n)
#معنی: میل، ارزو، نیت، اراده، قصد، خواهش، خواست، وصیتنامه، مشیت، وصیت، اراده کردن، فعل کمکی'خواهم'، خواستاربودن، میل کردن، وصیت کردن، خواستن
فعل کمکی
#will ( modal auxiliary verb )
#حالات: will, would
#تعریف: used to indicate future time of a verb.
برای نشان دادن زمان آینده یک فعل، استفاده می شود..
You will See in The World What You Carry in Your Heart.
شما در جهان چیزی را میبینید که در قلب می گذرانید.
-------------------------------
@Lec20 @onlineEnglishschool
#نکته_آموزشی
تشریح یک واژه از عکس نوشته👇
#will/wɪl/ (n)
#معنی: میل، ارزو، نیت، اراده، قصد، خواهش، خواست، وصیتنامه، مشیت، وصیت، اراده کردن، فعل کمکی'خواهم'، خواستاربودن، میل کردن، وصیت کردن، خواستن
فعل کمکی
#will ( modal auxiliary verb )
#حالات: will, would
#تعریف: used to indicate future time of a verb.
برای نشان دادن زمان آینده یک فعل، استفاده می شود..
Forwarded from 👇 توجه 👇
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
در این #عکس_نوشته ی بسیار زیبا و با مفهوم به تشریح واژه ی THY میپردازیم
جالب است بدانید که خیلی ها که به زبان انگلیسی آشنا هستند با معنی و مفهوم این واژه بدلیل کم کاربرد بودن اشنا نیستن
Thy/ˈðaɪ/
#معنی: مال تو، تمعانی دیگر: (قدیمی) مال تو، ات، ت مثل لباست وخانه ات
#بررسی_کلمه
صفت ( adjective )
#تعریف: a possessive form of thou (used chiefly in earlier literature and religious writing); your.
• جمله نمونه:
• If it is thy wish, I shall leave thee now.
#مترادف
مال تو (ضمیر)
thine, thy
ت (ضمیر)
thy, your
عبارات مشابه
thy will
اراده تو، اراده ات
@OnlineConversationSchool.
در این #عکس_نوشته ی بسیار زیبا و با مفهوم به تشریح واژه ی THY میپردازیم
جالب است بدانید که خیلی ها که به زبان انگلیسی آشنا هستند با معنی و مفهوم این واژه بدلیل کم کاربرد بودن اشنا نیستن
Thy/ˈðaɪ/
#معنی: مال تو، تمعانی دیگر: (قدیمی) مال تو، ات، ت مثل لباست وخانه ات
#بررسی_کلمه
صفت ( adjective )
#تعریف: a possessive form of thou (used chiefly in earlier literature and religious writing); your.
• جمله نمونه:
• If it is thy wish, I shall leave thee now.
#مترادف
مال تو (ضمیر)
thine, thy
ت (ضمیر)
thy, your
عبارات مشابه
thy will
اراده تو، اراده ات
@OnlineConversationSchool.
Forwarded from 👇 توجه 👇
تشریح یک واژه مهم از #عکس_نوشته
#suffering /ˈsʌfərɪŋ/
#معنی: مصیبت، عذاب، مبتلا، متحمل
معانی دیگر: رنج، درد، صدمه، آسیب، آدرنگ
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• #تعریف (1) the act or state of one that suffers.
• #مترادف: anguish, distress, sorrow, torment, travail, tribulation, woe
• #مشابه: affliction, agony, calamity, hardship, misery
• #تعریف (2) that which is suffered; pain.
• #مترادف: affliction, agony, anguish, distress, pain
• #متضاد: comfort
• #مشابه: cross, travail
--------------------------------------------
#ترجمه عکس نوشته
از رنج کشیدن روح (نفس) های قوی پدیدار میشود، شخصیتهای بزرگ با زخم روبرو شده اند.
@OnlineConversationSchool.
#suffering /ˈsʌfərɪŋ/
#معنی: مصیبت، عذاب، مبتلا، متحمل
معانی دیگر: رنج، درد، صدمه، آسیب، آدرنگ
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• #تعریف (1) the act or state of one that suffers.
• #مترادف: anguish, distress, sorrow, torment, travail, tribulation, woe
• #مشابه: affliction, agony, calamity, hardship, misery
• #تعریف (2) that which is suffered; pain.
• #مترادف: affliction, agony, anguish, distress, pain
• #متضاد: comfort
• #مشابه: cross, travail
--------------------------------------------
#ترجمه عکس نوشته
از رنج کشیدن روح (نفس) های قوی پدیدار میشود، شخصیتهای بزرگ با زخم روبرو شده اند.
@OnlineConversationSchool.