#کمال_خسروی: در نقد ایدئولوژی سید #جواد_طباطبایی
تریبون زمانه / کمال خسروی: آنچه من نامش را عجالتاً «نهاد طباطبایی» میگذارم، سه ساحت دارد؛ یا سه نیرو، سه یابوی پیر که میکوشند ارابهی یک ایدئولوژی فرتوت را بکشند. نخست: برپا داشتن تندیس زندهی موبدی فرهمند؛ دوم: جعل هویتی عاریتی برای نوعی «روششناسی» در پژوهش تاریخی یا اعطای ژرفایی فلسفی به نوعی «هستیشناسی» قومی؛ و سوم: تبلیغ و هیاهویی که به اعتبار دو ساحت پیشین میتواند بیپایهترین احکام و رذیلانهترین دشنامها را در غوغا و جنجال، همچون اصولی بدیهی و صفاتی راستین به کرسی بنشاند...
https://www.radiozamaneh.com/354127
—---------------------------------------------—
◄ برای دریافت فیلترشکن «سایفون» زمانه، یک ایمیل خالی ارسال کنید به:
zamaneh@psiphon3.com
—---------------------------------------------—
◄ کانال زمانه در تلگرام:
https://telegram.me/radiozamaneh
◄ زمانه در اینستاگرام:
http://www.instagram.com/radiozamaneh
◄ زمانه در توئیتر
https://twitter.com/radiozamaneh
تریبون زمانه / کمال خسروی: آنچه من نامش را عجالتاً «نهاد طباطبایی» میگذارم، سه ساحت دارد؛ یا سه نیرو، سه یابوی پیر که میکوشند ارابهی یک ایدئولوژی فرتوت را بکشند. نخست: برپا داشتن تندیس زندهی موبدی فرهمند؛ دوم: جعل هویتی عاریتی برای نوعی «روششناسی» در پژوهش تاریخی یا اعطای ژرفایی فلسفی به نوعی «هستیشناسی» قومی؛ و سوم: تبلیغ و هیاهویی که به اعتبار دو ساحت پیشین میتواند بیپایهترین احکام و رذیلانهترین دشنامها را در غوغا و جنجال، همچون اصولی بدیهی و صفاتی راستین به کرسی بنشاند...
https://www.radiozamaneh.com/354127
—---------------------------------------------—
◄ برای دریافت فیلترشکن «سایفون» زمانه، یک ایمیل خالی ارسال کنید به:
zamaneh@psiphon3.com
—---------------------------------------------—
◄ کانال زمانه در تلگرام:
https://telegram.me/radiozamaneh
◄ زمانه در اینستاگرام:
http://www.instagram.com/radiozamaneh
◄ زمانه در توئیتر
https://twitter.com/radiozamaneh
Radiozamaneh
تندیسِ زندهی موبدِ فرهمند − در نقد ایدئولوژی سیدجواد طباطبایی
کمال خسروی − «نهاد طباطبایی» سه ساحت دارد: تندیس زندهی موبدی فرهمند، جعل هویتی عاریتی برای نوعی «روششناسی» و نیز تبلیغ و هیاهو.
بررسی "پروژه ایرانشهری" #جواد_طباطبایی
از تریبون زمانه به نقل از نقد اقتصاد سیاسی − #کمال_خسروی: آیا در سپهر اندیشهورزی سیاسی و اجتماعی چهار دههی پیشین ایران حوزهای فکری یا گفتار و گفتمانی بهنام «پروژهی طباطبایی» وجود دارد؟ «بیگمان»؛ چنین خواهند گفت خیل مریدان و همسرایان. «باید باشد»؛ چنین پاسخ خواهند داد استادان و دانشپیشگانی که سید جواد طباطبایی را نه از راه کنکاش در گفتهها و نوشتههایش، بلکه با نگاه به تندیسی میشناسند که در پسِ پشتِ عایقِ کدر «پروژه»ی طباطبایی ایستاده است و پرهیبی را القاء میکند که در وجودش گمان نمیتوان برد. پس، یعنی، چیزی واقعی که بتوان آن را طرحی فکری نامید که با نام پروابرانگیز «پروژه»ی طباطبایی آوازه یافته است، وجود ندارد؟ اگر چنین است، پس تکلیف آن «چند هزار صفحهای» که استاد دکتر سید جواد طباطبایی با «فروتنی» رشکبرانگیزش همواره به آنها اشاره میکند چه میشود؟ این همه کتاب و رساله و درس و درسگفتار و گفتگو و همایش و جشنواره و این همه تعظیم و تکریم اهل علم در حوزه و در دارالعلم، در حجره و در مکتب؟ باید کور باشد کسی که چنین ادعایی داشته باشد؛ کور از جهل و حسد. و اینک؟
بیگمان برای دستیابی به اندیشهی یک اندیشمند، چنانچه چنین اندیشهای موجود است، پژوهشگر باید از تواناییها و شایستگیهایی برخوردار باشد. کسی که مایل و شایق است راهی به اندیشهی هگل یا نیچه یا سهروردی و صدرا بجوید باید دستکم تاحد معینی با زبان و گفتار فلسفی آشنا باشد. اما ناکامی در راهیابی به اندیشه و سخن برخی از اندیشمندان، یا آنها که مدعی سخن و پیامی هستند، همیشه ناشی از ناشایستگی و نادانی مخاطب یا پژوهشگر نیست، بسا زبان فاخر یا متفاخر و بیان اصم و رازآمیز و رمزآلود و یا اندیشهی ژرف و پردهلیز گوینده، یا اما ناتوانیاش در بیان اندیشه، یا شاید تواناییاش در لفاظی برای پنهان ساختن فقدان اندیشه، مانع دریافت و فهم سخن و پیام او باشد.
در مورد استخراج آنچه قرار است «پروژه»ی طباطبایی باشد، حتی اگر آثار طباطبایی را در اختیار خوانندهای آرمانی بگذاریم که هم از تواناییهای لازم برخوردار است و هم از «هول گرداب» پیشاپیش مسحور و مدهوش نشده است، آن خواننده کماکان با موانعی روبرو خواهد شد که در سویهی گوینده قرار دارند، نه او. ...
آنچه «پروژه»ی فکری سید جواد طباطبایی نامیده میشود، طرحی است سیاسی؛ در شالودههایش، در ساخت و بافت گفتمانیاش، در زبان و بیان و پژواکش و سرانجام در انگیزهها، ممیزهها و آماجش؛ طرحی است در سپهر قدرت سیاسی. پرخاشگری و هنگامهجویی طباطبایی علیه آنچه او «ایدئولوژی» مینامد، هیچ نیست مگر تلاشی زیرکانه برای پر کردن خلاء ایدئولوژی در روزگارِ بنبستِ سیاسی.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/358881&rhash=eec6b76cb50965
لینک در سایت زمانه: https://www.radiozamaneh.com/358881
اینستاگرام زمانه: https://instagram.com/radiozamaneh
تلگرام زمانه: @radiozamaneh
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
از تریبون زمانه به نقل از نقد اقتصاد سیاسی − #کمال_خسروی: آیا در سپهر اندیشهورزی سیاسی و اجتماعی چهار دههی پیشین ایران حوزهای فکری یا گفتار و گفتمانی بهنام «پروژهی طباطبایی» وجود دارد؟ «بیگمان»؛ چنین خواهند گفت خیل مریدان و همسرایان. «باید باشد»؛ چنین پاسخ خواهند داد استادان و دانشپیشگانی که سید جواد طباطبایی را نه از راه کنکاش در گفتهها و نوشتههایش، بلکه با نگاه به تندیسی میشناسند که در پسِ پشتِ عایقِ کدر «پروژه»ی طباطبایی ایستاده است و پرهیبی را القاء میکند که در وجودش گمان نمیتوان برد. پس، یعنی، چیزی واقعی که بتوان آن را طرحی فکری نامید که با نام پروابرانگیز «پروژه»ی طباطبایی آوازه یافته است، وجود ندارد؟ اگر چنین است، پس تکلیف آن «چند هزار صفحهای» که استاد دکتر سید جواد طباطبایی با «فروتنی» رشکبرانگیزش همواره به آنها اشاره میکند چه میشود؟ این همه کتاب و رساله و درس و درسگفتار و گفتگو و همایش و جشنواره و این همه تعظیم و تکریم اهل علم در حوزه و در دارالعلم، در حجره و در مکتب؟ باید کور باشد کسی که چنین ادعایی داشته باشد؛ کور از جهل و حسد. و اینک؟
بیگمان برای دستیابی به اندیشهی یک اندیشمند، چنانچه چنین اندیشهای موجود است، پژوهشگر باید از تواناییها و شایستگیهایی برخوردار باشد. کسی که مایل و شایق است راهی به اندیشهی هگل یا نیچه یا سهروردی و صدرا بجوید باید دستکم تاحد معینی با زبان و گفتار فلسفی آشنا باشد. اما ناکامی در راهیابی به اندیشه و سخن برخی از اندیشمندان، یا آنها که مدعی سخن و پیامی هستند، همیشه ناشی از ناشایستگی و نادانی مخاطب یا پژوهشگر نیست، بسا زبان فاخر یا متفاخر و بیان اصم و رازآمیز و رمزآلود و یا اندیشهی ژرف و پردهلیز گوینده، یا اما ناتوانیاش در بیان اندیشه، یا شاید تواناییاش در لفاظی برای پنهان ساختن فقدان اندیشه، مانع دریافت و فهم سخن و پیام او باشد.
در مورد استخراج آنچه قرار است «پروژه»ی طباطبایی باشد، حتی اگر آثار طباطبایی را در اختیار خوانندهای آرمانی بگذاریم که هم از تواناییهای لازم برخوردار است و هم از «هول گرداب» پیشاپیش مسحور و مدهوش نشده است، آن خواننده کماکان با موانعی روبرو خواهد شد که در سویهی گوینده قرار دارند، نه او. ...
آنچه «پروژه»ی فکری سید جواد طباطبایی نامیده میشود، طرحی است سیاسی؛ در شالودههایش، در ساخت و بافت گفتمانیاش، در زبان و بیان و پژواکش و سرانجام در انگیزهها، ممیزهها و آماجش؛ طرحی است در سپهر قدرت سیاسی. پرخاشگری و هنگامهجویی طباطبایی علیه آنچه او «ایدئولوژی» مینامد، هیچ نیست مگر تلاشی زیرکانه برای پر کردن خلاء ایدئولوژی در روزگارِ بنبستِ سیاسی.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/358881&rhash=eec6b76cb50965
لینک در سایت زمانه: https://www.radiozamaneh.com/358881
اینستاگرام زمانه: https://instagram.com/radiozamaneh
تلگرام زمانه: @radiozamaneh
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
رادیو زمانه
تاریخ اشباح و ولایت ایرانشهری – در نقد «پروژه»ی سید جواد طباطبایی
کمال خسروی − پرخاشگری و هنگامهجویی طباطبایی علیه آنچه او «ایدئولوژی» مینامد، هیچ نیست مگر تلاشی زیرکانه برای پر کردن خلاء ایدئولوژی در روزگارِ بنبستِ سیاسی.
#جواد_طباطبایی: هدف بحث #ایرانشهری، توضیح منطق ملی ایران است
تریبون زمانه، به نقل از اعتماد / جواد طباطبایی این بار در قریب به دو ساعت سخنرانی کوشید اساس طرح فکری اش را که بیش از ٣٠ سال است از زمان انتشار «درآمدی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران» و حتی پیش از آن، مطرح کرده بود، در قالب نظریه «ایرانشهری» بیان و تشریح کند و به منتقدانی که این روزها کم نیستند نیز پاسخ بدهد. او در بیست و چهارمین نشست از سلسله نشست های ایرانشهری که در خانه گفتمان شهر و معماری برگزار شد هم انتقادهای تند و گزنده اش به نظام دانشگاهی در ایران را تکرار کرد و هم بر این اندیشه مرکزی اش تاکید کرد که واقعیت ایران و دولت ملی در ایران سابقه ای کهن دارد و ربطی به پیدایش دولت های ملی در اروپا ندارد. او حتی کوشید توضیح دهد که چرا در ایران مفهوم دولت ملی با وجود واقعیت تاریخی آن پدید نیامده و در انتهای بحثش منتقدان را آگاهانه یا ناآگاهانه مخالفان وحدت ملی ایران خواند و گفت ایشان حتی ممکن است ندانند اما مخالفت شان با ایرانشهر به تهدید این وحدت ملی می انجامد.
آنچه می خوانید روایتی از این سخنرانی است...
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/362059&rhash=eec6b76cb50965
لینک در سایت زمانه: https://www.radiozamaneh.com/362059
اینستاگرام زمانه: https://instagram.com/radiozamaneh
تلگرام زمانه: @radiozamaneh
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
تریبون زمانه، به نقل از اعتماد / جواد طباطبایی این بار در قریب به دو ساعت سخنرانی کوشید اساس طرح فکری اش را که بیش از ٣٠ سال است از زمان انتشار «درآمدی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران» و حتی پیش از آن، مطرح کرده بود، در قالب نظریه «ایرانشهری» بیان و تشریح کند و به منتقدانی که این روزها کم نیستند نیز پاسخ بدهد. او در بیست و چهارمین نشست از سلسله نشست های ایرانشهری که در خانه گفتمان شهر و معماری برگزار شد هم انتقادهای تند و گزنده اش به نظام دانشگاهی در ایران را تکرار کرد و هم بر این اندیشه مرکزی اش تاکید کرد که واقعیت ایران و دولت ملی در ایران سابقه ای کهن دارد و ربطی به پیدایش دولت های ملی در اروپا ندارد. او حتی کوشید توضیح دهد که چرا در ایران مفهوم دولت ملی با وجود واقعیت تاریخی آن پدید نیامده و در انتهای بحثش منتقدان را آگاهانه یا ناآگاهانه مخالفان وحدت ملی ایران خواند و گفت ایشان حتی ممکن است ندانند اما مخالفت شان با ایرانشهر به تهدید این وحدت ملی می انجامد.
آنچه می خوانید روایتی از این سخنرانی است...
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/362059&rhash=eec6b76cb50965
لینک در سایت زمانه: https://www.radiozamaneh.com/362059
اینستاگرام زمانه: https://instagram.com/radiozamaneh
تلگرام زمانه: @radiozamaneh
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
رادیو زمانه
سیدجواد طباطبایی: تاریخ جهان با ایران آغاز می شود
ایران به عنوان ایرانشهر در سخنرانی جواد طباطبایی در خانه گفتمان شهر و معماري
#جواد_طباطبایی و #اندیشه_ایرانشهری − گفتوگو با محمدعلی مرادی
■ نوع مواجهه شما با اندیشه ایرانشهری چگونه است؟ آیا ایرانشهری را نوعی ناسیونالیسم میدانید یا آن را یک واقعیت فرهنگی سیاسی در بسترتاریخ تلقی میکنید؟
محمدعلی مرادی: آن یک ایده است که در بطن تاریخ ما تداوم داشته و خود را در قلمروهای فرهنگ ما متبلور کرده است، ایدهها و اندیشه میتوانند سرنوشتهای گوناگون داشته باشند. دریک نگاه کلی میتوانند به تئوری یا به ایدئولوژی تبدیل شوند. از اینرو پیشروی این اندیشه نیز امکانات متفاوت وجود دارد. اگر نهادهای علمی ما بتوانند آن را به دستگاه مفهومی بکشانند، زمینه را برای ارتقا به تئوری فراهم کردهاند وگرنه ما در دوران تهاجم ایدئولوژیها هستیم. نهادهای علمی ما نیز فاقد این ظرفیتها هستند.
پس ظرفیت درغلتیدن به ایدئولوژی ازجمله ایدئولوژی ناسیونالیستی را دارند، درثانی موضوع اینجاست، این اندیشه چگونه و با چه سازوکاری امروزین میشود و میتواند توشه برای زندگی جهان اکنون ما باشد؟ چگونه میتوان به دادگری و آزادی توامان اندیشید و مفهوم جدید در سیاست یعنی علایق یا منافع عمومی را در آن بارور کرد؟ در گذشته همواره دولت بر پایه «خیر عمومی» بوده است. اکنون یعنی در دوران جدید دولتهای مدرن برپایه «علایق یا منافع عمومی» بنا شدهاند که البته آن به «مصلحت عمومی» ترجمه شده است. اینها همه مستلزم آن است که چگونه میتوانیم آن را موضوع فلسفه قرار دهیم وگرنه اندیشههای قدیم که سابقه طولانی در بطن تاریخ و فرهنگ دارند بهخاطر سختجانیشان میتوانند خطرناک هم باشند، بهویژه در این منطقه اما شاید بهقول هولدرلین آنجا که خطر هست، نجات هم همانجاست. اینکه کدام یک باشد بستگی به تلاش فکری و نظری ما دارد.
■ طباطبایی تاکید بسیاری بر ایدئولوژیک بودن مخالفان خود دارد و مخالفان نیز با استناد به برخی موارد به ایدئولویک شدن مباحث طباطبایی قائل هستند. شما در این میان کجا ایستادهاید؟
محمدعلی مرادی: طباطبایی در کارهای اولیهاش که من آنها را بیشتر دوست دارم ابعاد علمیاش بیشتر بود اما بهتدریج ایشان به فعال سیاسی تبدیل شد و شروع کرد به خط و نشان کشیدن و مفاهیمی مثل «خطر» و «دشمن» و امثال اینها را به کار برد؛ خب اینها که مفاهیمی علمی نیستند. اکنون حول طباطبایی یک حزب کوچک درست شده است. نشریات مهرنامه، فرهنگ امروز، اندیشه پویا، سایت فرهنگ امروز، سیاستنامه و چندین نشریه دیگر حول ایشان سازماندهی شدهاند و به هرکسی که انتقادی به ایشان داشته باشد فحاشی میکنند.
من خودم رابطهام را با فرهنگ امروز بههم زدم، چراکه یک پاراگراف از مقاله من را که نقد طباطبایی بود، سانسور کرده بود. البته ایشان هواداران بسیار کمی دارد به نسبت خاتمی و احمدینژاد، اما همین هواداران اندک وارد پیکار سیاسی میشوند، حتی در نمایشگاه مطبوعات هم نگذاشتند که یکی از منتقدان ایشان سخنرانی کند و سخنرانی او را بههم زدند و حتی او را تهدید کرده بودند. اینها اکنون تبدیل به یک گروهک شدهاند که با شعارهای مشابه (تو درس درست نخواندی، تو فارسی بلد نیستی، تو باید متنهای جدی بخوانی، تو هیچ چیزی را درست بلد نیستی و...) با مخالفان و منتقدان خود برخورد میکنند. همین حرفهایی که طباطبایی به حاتم قادری و دیگران میزند اینها هم تکرار میکنند، شاید ایشان بگوید، آنها میگویند، ربطی به من ندارد در هر صورت ایشان میتواند از آنها فاصله بگیرد که نمیگیرد.
◄◄◄متن کامل در سایت زمانه
—------
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/367436&rhash=eec6b76cb50965
لینک در سایت زمانه: https://www.radiozamaneh.com/367436
اینستاگرام زمانه: https://instagram.com/radiozamaneh
تلگرام زمانه: @radiozamaneh
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
■ نوع مواجهه شما با اندیشه ایرانشهری چگونه است؟ آیا ایرانشهری را نوعی ناسیونالیسم میدانید یا آن را یک واقعیت فرهنگی سیاسی در بسترتاریخ تلقی میکنید؟
محمدعلی مرادی: آن یک ایده است که در بطن تاریخ ما تداوم داشته و خود را در قلمروهای فرهنگ ما متبلور کرده است، ایدهها و اندیشه میتوانند سرنوشتهای گوناگون داشته باشند. دریک نگاه کلی میتوانند به تئوری یا به ایدئولوژی تبدیل شوند. از اینرو پیشروی این اندیشه نیز امکانات متفاوت وجود دارد. اگر نهادهای علمی ما بتوانند آن را به دستگاه مفهومی بکشانند، زمینه را برای ارتقا به تئوری فراهم کردهاند وگرنه ما در دوران تهاجم ایدئولوژیها هستیم. نهادهای علمی ما نیز فاقد این ظرفیتها هستند.
پس ظرفیت درغلتیدن به ایدئولوژی ازجمله ایدئولوژی ناسیونالیستی را دارند، درثانی موضوع اینجاست، این اندیشه چگونه و با چه سازوکاری امروزین میشود و میتواند توشه برای زندگی جهان اکنون ما باشد؟ چگونه میتوان به دادگری و آزادی توامان اندیشید و مفهوم جدید در سیاست یعنی علایق یا منافع عمومی را در آن بارور کرد؟ در گذشته همواره دولت بر پایه «خیر عمومی» بوده است. اکنون یعنی در دوران جدید دولتهای مدرن برپایه «علایق یا منافع عمومی» بنا شدهاند که البته آن به «مصلحت عمومی» ترجمه شده است. اینها همه مستلزم آن است که چگونه میتوانیم آن را موضوع فلسفه قرار دهیم وگرنه اندیشههای قدیم که سابقه طولانی در بطن تاریخ و فرهنگ دارند بهخاطر سختجانیشان میتوانند خطرناک هم باشند، بهویژه در این منطقه اما شاید بهقول هولدرلین آنجا که خطر هست، نجات هم همانجاست. اینکه کدام یک باشد بستگی به تلاش فکری و نظری ما دارد.
■ طباطبایی تاکید بسیاری بر ایدئولوژیک بودن مخالفان خود دارد و مخالفان نیز با استناد به برخی موارد به ایدئولویک شدن مباحث طباطبایی قائل هستند. شما در این میان کجا ایستادهاید؟
محمدعلی مرادی: طباطبایی در کارهای اولیهاش که من آنها را بیشتر دوست دارم ابعاد علمیاش بیشتر بود اما بهتدریج ایشان به فعال سیاسی تبدیل شد و شروع کرد به خط و نشان کشیدن و مفاهیمی مثل «خطر» و «دشمن» و امثال اینها را به کار برد؛ خب اینها که مفاهیمی علمی نیستند. اکنون حول طباطبایی یک حزب کوچک درست شده است. نشریات مهرنامه، فرهنگ امروز، اندیشه پویا، سایت فرهنگ امروز، سیاستنامه و چندین نشریه دیگر حول ایشان سازماندهی شدهاند و به هرکسی که انتقادی به ایشان داشته باشد فحاشی میکنند.
من خودم رابطهام را با فرهنگ امروز بههم زدم، چراکه یک پاراگراف از مقاله من را که نقد طباطبایی بود، سانسور کرده بود. البته ایشان هواداران بسیار کمی دارد به نسبت خاتمی و احمدینژاد، اما همین هواداران اندک وارد پیکار سیاسی میشوند، حتی در نمایشگاه مطبوعات هم نگذاشتند که یکی از منتقدان ایشان سخنرانی کند و سخنرانی او را بههم زدند و حتی او را تهدید کرده بودند. اینها اکنون تبدیل به یک گروهک شدهاند که با شعارهای مشابه (تو درس درست نخواندی، تو فارسی بلد نیستی، تو باید متنهای جدی بخوانی، تو هیچ چیزی را درست بلد نیستی و...) با مخالفان و منتقدان خود برخورد میکنند. همین حرفهایی که طباطبایی به حاتم قادری و دیگران میزند اینها هم تکرار میکنند، شاید ایشان بگوید، آنها میگویند، ربطی به من ندارد در هر صورت ایشان میتواند از آنها فاصله بگیرد که نمیگیرد.
◄◄◄متن کامل در سایت زمانه
—------
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/367436&rhash=eec6b76cb50965
لینک در سایت زمانه: https://www.radiozamaneh.com/367436
اینستاگرام زمانه: https://instagram.com/radiozamaneh
تلگرام زمانه: @radiozamaneh
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
t.me
ایستاده بر مدار ایدئولوژی و پیکارجویی − درباره جواد طباطبایی
محمدمحسن راحمی: تاملی بر دیدگاههای نظریهپرداز ایرانشهری در گفتوگو با دکتر محمدعلی مرادی