Radio Zamaneh
15K subscribers
49.2K photos
3.49K videos
77 files
68.8K links
www.radiozamaneh.com
اخبار، گزارش، گفت‌وگو و تحلیل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظری

🔹دریافت فیلترشکن «سایفون» با ارسال ایمیل خالی به:
zamaneh@psiphon3.com

🔹ارتباط با زمانه:
Contact@radiozamaneh.com

🔹شناسه تلگرام برای تماس ضروری:
@RZmedia
Download Telegram
#رضا_پهلوی ریاست خود را تمدید نکرد؛ بحران در میان #سلطنت‌طلبان

شاهزاده رضا پهلوی که رئیس سازمان بحران‌زده‌ای به نام "شورای ملی ایران" است، در بیانیه‌ای اعلام کرده است که ریاست خود بر این سازمان را تمدید نمی‌کند.
"شورای ملی ایران" در سال ۱۳۹۲ با هدف جمع کردن سلطنتطلبان گرد یک سازمان تشکیل شد اما از ابتدا دچار دسته‌کشی بود و پذیریش عمومی نیافت. همه سلطنتطلبان با آن همراه نشدند. "شورای ملی" دچار ریزش شد، عده‌ای شروع به انتقاد علنی از شاهزاده کردند و عده‌ای گفتند خودش خوب است، اما اطرافیانش بد هستند. تلویزیون‌های لوس‌آنجلس که ابتدا مدافع "شورای ملی ایرانیان" به رهبری رضا پهلوی بودند، به تدریج در جریان سهم‌خواهی با آن درافتادند. در فایل صوتی‌ای که از شاهزاده منتشر شده او آنها را "تلویزیون‌های فکسنی" می‌خواند و اعتراف می‌کند که زیر فشار سلطنت‌طلب‌های افراطی است.
جناح افراطی از شاهزاده می‌خواهد نقش یک شاه مقتدر را ایفا کند. شاهزاده بیشتر گرایش به ایفای نقش سلطان در یک نظام مشروطه سلطنتی است، یعنی بیشتر مایل است سلطنت کند، نه حکومت. اما در جریان تجربه "شورای ملی" او عملا به حکومت پرداخت، اما شکست خورد، و حال ظاهرا با بیانیه جدید می‌خواهد از نقش حکومت‌گر که به صورت ریاست بر "شورای ملی ایرانیان" بروز می‌کرد، دست بکشد. این در عمل به معنای فروپاشی "شورای ملی ایرانیان" است که چهار سال پیش در پاریس تشکیل شد.
دست کشیدن شاهزاده از ریاستش بر مهمترین سازمانی که با پشتیبانی علنی خود او تأسیس شد، در حالی است که با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و تندتر شدن لحن واشنگتن در قبال ایران، سلطنتطلبان تحرک تازه‌ای یافتند. خود شاهزاده هم از "تغییر رژیم" سخن گفت. در میان سلطنتطلبان بحث بالا گرفت که چه فردی شایسته برای رهبری "تغییر رژیم" است. شاهزاده مدعی پیدا کرد. حتا افرادی اسم او را عوض کردند و دیگر به جای "رضا پهلوی" به او "رضا دیبا" می‌گویند. همزمان فردی به اسم امیرعباس فخرآور، که با آمدن ترامپ شایع شده بود ریاست "صدای آمریکا" را بر عهده خواهد گرفت و محتملا به این خاطر به تلویزیون VOA دعوت شد و به عنوان پروفسور قانون اساسی در دانشگاه تکزاس معرفی شد، خود را از خاندان پهلوی خواند. همین فرد از سازمان‌دهندگان حمله به فرح پهلوی است. او آخرین ملکه ایران و دفتر او را کانون پیشبرد فعالیت علیه شاه می‌داند و آنها را عوامل روسیه می‌خواند. با اطلاق عنوان "رضا دیبا" به "رضا پهلوی" نفرت علیه فرح دیبا در میان سلطنتطلبان افراطی به سمت شاهزاده کانالیزه می‌شود. حتا می‌گویند علیرضا پهلوی، برادر کوچکتر رضا پهلوی که خودکشی کرد، در واقع به قتل رسیده است تا یک رقیب قوی رضا پهلوی از میان برده شود.
یک سال پیش عده‌ای از سلطنتطلبان با صدور اطلاعیه‌ای به رضا پهلوی هشدار دادند که او را از ولایت‌عهدی خلع خواهند کرد. در میان مخالفان رضا پهلوی یک جریان ایدئولوژیک با گرایش آشکار فاشیستی وجود دارد که شاهزاده را به اندازه کافی مقتدر برای پیشبرد یک سیاست "آریایی" ایران‌پرستانه نمی‌داند. آنها مخالف دموکراسی هستند و به جای آزادی، از اقتدار سخن می‌گویند، به این جهت از سیاست‌های اقتدارجویانه رژیم جمهوری اسلامی در منطقه حمایت می‌کنند. آنان طرفدار سرکوب شدید چپ‌ها، روشنفکران، و گروه‌های حامی اقلیت‌های قومی و زبانی هستند.
سلطنتطلبان در یک سال گذشته توجه ویژه‌ای به مجاهدین خلق داشته‌اند. آنان با حسرت و حسادت از اقتدار سازمانی مجاهدین و نمایش قدرت آنان در گرد‌همایی سالانه‌شان در پاریس حرف می‌زنند.

https://www.radiozamaneh.com/356927
—------
◄ برای دریافت فیلترشکن «سایفون» زمانه، یک ایمیل خالی ارسال کنید به:
zamaneh@psiphon3.com
—------
◄ کانال زمانه در تلگرام:
https://telegram.me/radiozamaneh
◄ زمانه در اینستاگرام:
http://www.instagram.com/radiozamaneh
◄ زمانه در توئیتر
https://twitter.com/radiozamaneh
مشروطه‌طلبی و خیزش مردم

آیا حکومت #پهلوی به راستی #سکولار بود؟ روحانیت را کنترل می‌کردند، در عین حال تقویت‌شان هم می‌کردند؟ مردم آزادی و عدالت می‌خواهند. آیا آزادی و عدالت با سنت سلطنت همخوانی دارد؟ #سلطنت‌طلبان جدید دچار کوری تاریخی شده‌اند

بخش دیدگاه زمانه / حمید نامی:
از متن مقاله:
... آقای دکتر احمدی نه به صراحت بلکه تلویحا محمد رضا پهلوی را هم بقیه السیف انقلاب مشروطیت می‌داند و می‌گوید در پی تحقق کامل آرمان‌های مشروطیت روشنفکران می‌بایست با حکومت و علیه ارتجاع و عقب ماندگی یعنی علیه روحانیت و تفکر دینی همدست می‌شدند نه اینکه پشت سر روحانیت راه بیافتند و به آنها اقتداع کنند. به عبارت دیگر، رامین احمدی حکومت محمد رضاشاه را ضد ملایان و ضد هویت دینی می‌داند. آیا این برداشت نسبتی با واقعیت دارد؟
رامین احمدی در نظر نگرفته است که شاه در سال ۱۳۳۲، وقتی کارش با محمد مصدق بالاگرفت، با آیت الله کاشانی وارد معامله شد و امثال طیب و شعبان جعفری و بسیاری از لومپن‌ها به اشاره کاشانی به خیابان آمدند. لابد نخوانده است که شاه بعد از کودتا به قم رفت‌، با آیت الله بروجردی دیدار کرد و یا بسیاری از علما را در تهران به حضور پذیرفت. لابد پیام تبریک نواب صفوی به شاه به مناسبت پیروزی در کودتا را ندیده است. لابد نمی‌داند که در طی ۳۷ سال حکومت شاه بیش از هزار مسجد با حمایت و مشارکت دولت ساخته شد. لابد حاجی شدن شاه و زیارت هرساله حرم امام رضا در مشهد را متوجه نشده است. چیزی درباره مراسم شکرگزاری شاه بعد از سوء قصد در کاخ مرمر و ادعای خواب نماشدن او در کتاب «ماموریت برای وطنم» و سایر ادعاهای مشابه شاهانه نخوانده است. از حمایت های فرخ پهلوی ازهنرمندانی که به سبک سقاخانه ای معروف شدند و در آن ایده های بازگشت به خویشتن بازتولید شده بودند چیزی نشنیده است. لابد از وجود مشاورانی مثل احسان نراقی ، سید حسن نصر و تئوریسین هایی مثل داریوش شایگان که تئوری بازگشت به خویشتن (ایرانی- اسلامی – آسیایی) و «آنچه خود داشت» را صورت‌بندی می‌کردند بی‌اطلاع است.
رامین احمدی همچنین لابد نمی‌داند که با حمایت دولت در بسیاری از کارخانه‌ها از جمله در کارخانه سیمان دورود و سیمان آبیک مرکز نشر اندیشه‌های اسلامی دایر بود و جزوات دینی بین کارگران پخش می‌کردند و مراسم روضه‌خوانی برگزار می‌شد. لابد یادشان رفته که شاه هرسال درعصرعاشورا در مسجد سپهسالار در مراسم سوگواری امام سوم حاضر می‌شد و اشکی می‌ریخت.
احمدی لابد فیلم‌های سینمایی دوران شاه را ندیده که تمام آنها بر پایه اخلاقیات و هویت دینی ساخته می‌شد و در صدها سالن سینما هر روز هفت بار دفاع از غیرت و ناموس و مردانگی وماترک لوطی های دوران قاجار را آموزش می‌دادند؛ و نشنیده است که در ماه رمضان رعایت شعائر دین الزامی می‌شد و پاسبان های کلانتری در نقش محتسب ظاهر می‌شدند، درست همانطور که الان و در اینجا عمل می‌کنند...
بر عکس تصور سلطنتطلبان کهنه و نو، آنچه باعث سرنگونی حکومت شاه و حاکم شدن روحانیت شد، نه حمایت روشنفکران از روحانیت بلکه تقویت روحانیت توسط حکومت شاه بود. شاه روحانیت ونهادهای دینی را از ترس قدرت گرفتن نیروهای چپ تقویت کرد. تقویت خرافه‌پرستی که شاه‌دوستی بارزترین نماد آن بود بزرگترین خدمت شاه به روحانیان بود. شاه همانند روحانیان از اندیشه مدرن واز دگر اندیشی و از فضای باز سیاسی واهمه داشت. او مدرن بودن را در داشتن اسلحه مدرن و امکانات زندگی مدرن می‌دید و از قضا در این نگرش با روحانیت حاکم بر ایران هم نظر بود...
مردم علیه تبعیض و بی‌عدالتی به پا خواسته‌اند. خواست تاریخی عدالت و آزادی با سنت سلطنت چه با تاج چه با عمامه منافات دارد. سلطنتطلبان نو قدرت‌گیری روحانیت را به حساب خطای روشنفکران در بی‌توجهی به شناخت تاریخی از روحانیت می‌دانند. کسانی که این گونه بر تجربیات تاریخی توجه دارند، در مورد "سلطنت" چه می‌گویند؟ گیریم که علما را کم می‌شناختیم، شاهان را هم کم می‌شناسیم؟

متن کامل در سایت زمانه



https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/381655&rhash=eec6b76cb50965

لینک در سایت زمانه: https://www.radiozamaneh.com/381655

اینستاگرام زمانه: https://instagram.com/radiozamaneh
تلگرام زمانه: @radiozamaneh

🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفن‌همراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴