نشر سایه سخن
9.72K subscribers
13K photos
4.74K videos
270 files
3.77K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
انتخاب شغل بر اساس توانمندی‌ها

روانشناسی مثبت درباره انتخاب شغل مناسب چه می‌گوید؟

یکی از سوالاتی که ممکن است ذهن روانشناسان و دیگر افرادی را که با روانشناسی مثبت آشنایی دارند، به خود مشغول کند این است که روانشناسی مثبت چه پیشنهاداتی جهت انتخاب شغل مناسب بر اساس توانمندی‌های شاخص افراد دارد؟
آیا در روانشناسی مثبت (مانند استعدادیاب کلیفتن)دسته‌بندی خاصی از توانمندی‌های شاخص مربوط به هر شغل یا گروه شغلی وجود دارد؟
مارتین سلیگمن بنیانگذار روانشناسی مثبت در آخرین اثر خود #مدار_امید (که بزودی توسط سایه سخن منتشر خواهد شد) به این پرسش اینگونه پاسخ داده است: 👇🏾
http://www.ravanshena30.com/?p=2122
🆔 @positivepsychologyy
🌐 www.ravanshena30.com
🆔 @Sayehsokhan
#زیر_چاپ

طی دو دهه، رفتارگرایی کاملاً درون‌نگری را کنار گذاشت و روان‌شناسان تجربی آن در رأس روان‌شناسی آمریکا جای گرفتند. علم ذهن به علم رفتار تبدیل شد و «نظریۀ یادگیری» بر تخت پادشاهی نشست.
نظریۀ یادگیری سه رکن اصلی داشت: محرک، پاسخ و تقویت‌کننده. «محرک» و «پاسخ»، استنتاج آمرکاییِ کار ایوان پاولف، نمونۀ پیشروی علم رفتاری بود. غذا «محرک غیرشرطی» و ترشح بزاق «پاسخ غیرشرطی» بود که غذا آن را بر می‌انگیخت. صدای زنگ هنگامی که با غذا جفت‌ شد، «محرک شرطی» و بزاق ترشح ‌شده در پاسخ به آن « پاسخ شرطی» بود.



📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  110
📇 انتشارات: #سایه_سخن
#زیر_چاپ

باب کایزر بعد از یک هفته از این کار متنفر شد؛ اما من توانسته بودم چهل حق اشتراک بفروشم و جمعاً 160 دلار دریافت کردم که با آن می‌توانستم بخشی از صورت حساب‌ها را بپردازم (این پول بیش از آن مبلغی بود که پدرم با مدرک دکتری حقوق از دادگاه استیناف درمی‌آورد). پنج سال، تابستان‌ها کار من این بود. آماده بودم تا دیپلم و گواهی‌نامۀ رانندگی بگیرم. برای خودم دارودسته‌ای از پسرهای جوان راه انداخته بودم. پولی که از فروش مجلات به دست آوردم، بیش‌ترین پولی بود که تا قبل از استادیارشدنم درآورده بودم. 


📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  62
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan
#زیر_چاپ

ویلیام جیمز احتمالاً از بازتاب‌های زانو خسته شده‌بود و دلیل خوبی برایش داشت. تداعی‌گرایان به معنای واقعی ذهن‌گرا بودند. یک تداعی، جفت‌شدن دو حالت ذهنی بود؛ مثلاً، ایدۀ دندان مصنوعیِ چوبی تصویر جورج واشنگتن را تداعی می‌کند. جیمز باور داشت که حالت‌های روانی-ایده‌ها، تصویرها، دانش، توجه و آگاهی- موضوعات حقیقی روان‌شناسی‌اند. شاید بتوانید شرط ببندید که کمی پیش از شروع سخنرانی، جیمز از پنجره به بیرون خیره شد و فکر کرد که این مرد بی‌ربط می‌گوید: بازتاب‌های سطح پایین هرگز به علم ذهن ربطی نخواهند داشت.


📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  109
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from Hassan Malekian
#زیر_چاپ

انتقادهای ضعیف

روان‌شناسی مثبت غربی است. روان‌شناسی مثبت بر اساس فرهنگ جوامع غربی، تحصیل‌کرده، صنعتی، ثروتمند و دموکراتیک است، اما دلیل این انتقاد مطالعه و دانش ناکافی است. درواقع، روان‌شناسی مثبت، پژوهش‌هایی را در بارۀ بهباشی شامل می‌شود که در بیش از دویست کشور جهان و از همۀ فرهنگ‌های اصلی گرفته شده است. زیرشاخه و مجموعه کتاب‌های پیشرفت‌های بین فرهنگی در روان‌شناسی مثبت، در پی درکی عمیق از چگونگی تأثیر فرهنگ بر تفاوت‌های بهباشی است.


📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه: ۴۳۲
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan
دو سال قبل از دورۀ اختلالات روانی، در روز اول دورۀ روان‌شناسی تجربی من، کریس که دانشجوی سال دوم و بسیار بی‌تجربه بود، با انرژی فراوان به دفترم آمد و با شادی گفت: «سلام، مارتی. اسم من کریس ریزلی است. باید من را بشناسی. من واقعاً ارزش آشنایی را دارم!» این اولین و آخرین باری بود که یک دانشجوی کارشناسی این طور جسورانه به من نزدیک می‌شد. البته بعدها معلوم شد که کریس درست می‌گفت. ما دوستان خوبی شدیم و او و سوزان بخش زیادی از زمانشان را با من و کری در منزلمان، در هشت مایلی غرب پردیس دانشگاه، می‌گذراندند. خانۀ ما اکنون پاتوق تعداد زیادی از دانشجویانم شده بود.


📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  169
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan
نیل به شدت تأکید داشت حوزه‌ای که ما رویش سرمایه‌گذاری می‌کنیم، نباید در کتابخانه‌ها خاک بخورد. بنابراین من و نیل یک برنامۀ ملاقات دو روزه برای دیدن افرادی ترتیب دادیم که ممکن بود بتوانند برندۀ این سرمایه‌گذاری شوند و با آن در حوزۀ روان‌شناسی مثبت کاری انجام دهند؛ اما هیچ یک از آن‌ها توجه نیل را جلب نکردند. نیل خواهان پروژه‌ای بود که در آن کار خیری انجام شود، در عین حال می‌خواست این پروژه محصولی هم داشته باشد که برای مؤسسۀ خیریه‌شان درآمد بیشتری به ارمغان آورد، زیرا می‌خواست این درآمد را صرف امور خیریه کند. من با آگاهی از سودی که راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی برای ناشران حوزه های دارویی و کمی هم روان‌پزشکی داشت، راهنمای منش خوب –راهنمای سلامت روان- را پیشنهاد دادم.
نیل به من گفت: «یک میلیون دلار به تو می‌دهم که یک راهنما، بر عکس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، به همراه پرسش‌نامه‌ای برای سنجش توانمندی‌های منش تولید کنی.»

📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه: ۳۸۵
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
تولید ناخالص داخلی یک شاخص اقتصادی است و احمقانه است اگر بخواهیم شکوفایی انسان را با آن بسنجیم. فرض اد داینر این بود که ما می‌خواهیم بالندگی را بسنجیم و اگرچه شاخص تولید ناخالص داخلی برای شروع از نظر تاریخی خوب بود، اما دیگر یک شاخص منسوخ شده بود. او در جست‌و‌جوی مجموعه‌ای از شاخص‌های بهباشی بود که با شاخص‌های اقتصادی تلفیق شوند و به دولتمردان و نهادها کمک کنند تا در پی بالندگی شهروندان و کارکنانشان باشند. من نام این هدف را «رونق جدید» گذاشته بودم .
ایدۀ نوآورانۀ اد اولین بار در مقالۀ مهمی با نام «فراتر از پول: به سوی اقتصاد بهباشی» مطرح شد. پس از انتشار این مقاله، لازم شد که او به موضوع مطرح شده بپردازد. اد به قدری مهربان بود که اسم من را هم در مقاله آورده بود.

📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه: ۴۰۹
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from اتچ بات
در غروبی برفی که با پرتوی ملایم آفتاب گرم می‌شدیم، مندی بدون غرض، پرسید: «تو خوش‌بختی؟» و از واکنش خشمگینانۀ من یکه خورد.
با طعنه گفتم: «عجب سؤال احمقانه‌ای!» سپس خیلی استادانه به او فهماندم که اگر حرفتم را قطع کند، مسئولیتش با خودش است و گفتم: «خوش‌بختی؟ ما با مفهومی پوچ طرف هستیم. امروز بیر خوش‌بختی را حالتی افسانه‌ای می‌داند که بزرگسالان آن‌را مختص کودکان می‌دانند، کودکان آن را به بزرگسالان نسبت می‌دهند و زنده‌ها به مرده‌. خوش‌بختی کلمه‌ای است که افراد و ایدئولوژی‌های زیادی از آن استفاده می‌کنند، به طوری که کاملاً بی‌معنا شده است. پس مفهوم ثابتی نیست. تو نمی‌توانی روی آن کارِ علمی انجام دهی و بدتر از آن زندگی‌ات را حول محورش پیش ببری. روان‌شناسی از زمان فروید شادتر شده و حتی قبل از او، شوپنهاور به ما گفته که کلاً شادمانی را فراموش کنیم. بهترین کار در زندگی این است که بدبخت نباشیم و میزان رنج‌هایمان را تا جای ممکن نزدیک صفر نگه داریم. به این می‌گویند یک زندگی موفق.»
مندی که با صبوری به من خیره شده بود، با چهره‌ای آرام و پر از اعتمادبه‌نفس فقط یک جمله گفت: «اشتباه می‌کنی.»

📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه: ۳۲۰
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
هفده ساله که بودم آقای هنتر، مالک شرکت، وقتی داشتیم از در بیرون می‌رفتیم به هرکدام از ما پسرها گفت: «به سنگ‌های شانس دست بزنید». بعضی پسرها با بی‌میلی حرفش را گوش کردند، اما من از تن دادن به این پیشنهاد جنسی امتناع کردم. (بر اساس باوری کهن، بعضی سنگ‌ها موجب افزایش انرژی جنسی می‌شود؛ مترجم) او دیگر هیچ‌وقت چنین درخواستی از من نکرد، اما در تابستان 1960، پیشنهاد داد که مسئولیت شرکت را به من واگذار می‌کند، به شرط این‌که از رؤیای دانشگاه صرف‌نظر کنم.

📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  62
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
قرار بود به پرینستون بروم و باید برایش جشن می‌گرفتم، اما چهار تا از همکلاسی‌هایم هم به پرینستون می‌آمدند؛ پس کار شاقی نکرده بودم. به علاوه؛ در دانشگاه هاروارد پذیرفته نشده بودم. بث و آیرین در حیاط پشتی یک مهمانی بی‌روح برایم ترتیب دادند. آن‌ها میزها را دور درخت آلبالویمان چیده بودند. همۀ اقوام پدری و مادری‌ام در مهمانی بودند؛ اما من مانند مردۀ متحرک بینشان حرکت می‌کردم. دیگر به دنیای سطح پایینِ آن‌ها تعلق نداشتم. پدرم انگشت‌نما شده بود. او لنگان و با حالتی نامتعادل راه می‌رفت و کنترل احساسات مثبت و منفی‌اش را نداشت. او افتخار می‌کرد، زیرا به آنچه خودش را به خاطرش قربانی کرده بود، بالاخره دست یافته بود و من دیگر آن پسربچۀ فقیر یهودیِ قبل از ورود به آکادمی نبودم.

📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  69
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
پرسیدم: «کتاب تجاری چیست؟» هرگز در بارۀ این کتاب‌های مزخرف چیزی نشنیده بودم.
باک راجرز پاسخ داد: « چیزی است بین رسالۀ علمی که تو معمولاً می‌نویسی و کتاب بازاری و همگانی که در فرودگاه‌ها هم پیدا می‌شوند.» باک، نمایندۀ انتشارات فریمن، برای شام به لوبک‌فن دعوتم کرده بود. «تو در بارۀ درماندگی می‌نویسی. درماندگی موضوعی خشک و بی‌روح نیست که فقط برای متخصصان باشد؛ برای تحصیل‌کردگان هم بسیار جذاب است. خودت نوشته‌ای که درماندگی روی افسردگی، مرگ و حتی فرزندپروری تأثیر دارد. در حوزۀ روان‌شناسی فقط یک کتاب تجاری وجود دارد به نام حیوان اجتماعی. کتاب تو می‌شود دومی.»



📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  221
📇 انتشارات: #سایه_سخن
اکنون در کلاس سوم متوسطه، بین پنجاه رتبۀ برتر علمی، من جایگاه اول را داشتم. اگرچه باید احساس اعتمادبه‌نفس زیادی می‌کردم، اما درماندگی پدرم چنان تأثیری بر من گذاشته بود که نمی‌توانستم تصورش را هم بکنم. شوق و ذوق فراوانی برای رسیدن به رتبۀ عالی در آکادمی داشتم تا بتوانم سرگرد یا حداقل سروان شوم. نمایندۀ منتخب کلاس شده بودم ( این آخرین پیروزی من در یک انتخابات، قبل از انتخابات انجمن روان‌شناسی آمریکا بود). حدود هشت نفر از کلاس سومی‌ها به رستۀ سرباز یکم ارتفا یافتند. همۀ آن‌ها بسیار ثروتمند بودند: فیندلی، پسر آقای مایزلان و چارلز لنسینگ پریون تاونسند، برندۀ مسابقۀ آموزش نظامی شدند و من سرباز صفر باقی ماندم.


📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  63
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan
📚 #کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
انتقادهای ضعیف

روان‌شناسی مثبت غربی است. روان‌شناسی مثبت بر اساس فرهنگ جوامع غربی، تحصیل‌کرده، صنعتی، ثروتمند و دموکراتیک است، اما دلیل این انتقاد مطالعه و دانش ناکافی است. درواقع، روان‌شناسی مثبت، پژوهش‌هایی را در بارۀ بهباشی شامل می‌شود که در بیش از دویست کشور جهان و از همۀ فرهنگ‌های اصلی گرفته شده است. زیرشاخه و مجموعه کتاب‌های پیشرفت‌های بین فرهنگی در روان‌شناسی مثبت، در پی درکی عمیق از چگونگی تأثیر فرهنگ بر تفاوت‌های بهباشی است.


📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه: ۴۳۲
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan
ویلیام جیمز احتمالاً از بازتاب‌های زانو خسته شده‌بود و دلیل خوبی برایش داشت. تداعی‌گرایان به معنای واقعی ذهن‌گرا بودند. یک تداعی، جفت‌شدن دو حالت ذهنی بود؛ مثلاً، ایدۀ دندان مصنوعیِ چوبی تصویر جورج واشنگتن را تداعی می‌کند. جیمز باور داشت که حالت‌های روانی-ایده‌ها، تصویرها، دانش، توجه و آگاهی- موضوعات حقیقی روان‌شناسی‌اند. شاید بتوانید شرط ببندید که کمی پیش از شروع سخنرانی، جیمز از پنجره به بیرون خیره شد و فکر کرد که این مرد بی‌ربط می‌گوید: بازتاب‌های سطح پایین هرگز به علم ذهن ربطی نخواهند داشت.


📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  109
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan
باب کایزر بعد از یک هفته از این کار متنفر شد؛ اما من توانسته بودم چهل حق اشتراک بفروشم و جمعاً 160 دلار دریافت کردم که با آن می‌توانستم بخشی از صورت حساب‌ها را بپردازم (این پول بیش از آن مبلغی بود که پدرم با مدرک دکتری حقوق از دادگاه استیناف درمی‌آورد). پنج سال، تابستان‌ها کار من این بود. آماده بودم تا دیپلم و گواهی‌نامۀ رانندگی بگیرم. برای خودم دارودسته‌ای از پسرهای جوان راه انداخته بودم. پولی که از فروش مجلات به دست آوردم، بیش‌ترین پولی بود که تا قبل از استادیارشدنم درآورده بودم. 


📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  62
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan
طی دو دهه، رفتارگرایی کاملاً درون‌نگری را کنار گذاشت و روان‌شناسان تجربی آن در رأس روان‌شناسی آمریکا جای گرفتند. علم ذهن به علم رفتار تبدیل شد و «نظریۀ یادگیری» بر تخت پادشاهی نشست.
نظریۀ یادگیری سه رکن اصلی داشت: محرک، پاسخ و تقویت‌کننده. «محرک» و «پاسخ»، استنتاج آمرکاییِ کار ایوان پاولف، نمونۀ پیشروی علم رفتاری بود. غذا «محرک غیرشرطی» و ترشح بزاق «پاسخ غیرشرطی» بود که غذا آن را بر می‌انگیخت. صدای زنگ هنگامی که با غذا جفت‌ شد، «محرک شرطی» و بزاق ترشح ‌شده در پاسخ به آن « پاسخ شرطی» بود.



📚 #برشی_از_کتاب : #مدار_امید
داستان سفر یک روان‌شناس از درماندگی به خوش‌بینی
✍️ اثر: #مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📕 صفحه:  110
📇 انتشارات: #سایه_سخن