نشر سایه سخن
9.76K subscribers
12.9K photos
4.68K videos
269 files
3.69K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🐝🐻مجموعه داستانهای سنگ تفکر
داستانهای فلسفی برای اندیشیدن و بهتر زیستن

شاید دوستی بین یک خرس و زنبور به نظر عجیب باشه ولی خرسی زنبورو دوست داره و زنبور هم خرسی رو...
خرسی روی سنگ تفکرش می‌شینه و با زنبور گفتگو می‌کنه: درباره‌ی ماه، درباره‌ی باران، از به دنیا اومدن و از دنیا رفتن، درباره‌ی فکر کردن و فراموش کردن... آن‌دو با هم به شنا می‌روند، بندبازی می‌کنند و شاعر میشن، به دنبال گنچ قایقرانی می‌کنن و خرسی پرواز کردن یاد می‌گیره.
وقتی هم که زنبور بالش زخمی میشه، خرسی تا جایی که می‌تونه از او مراقبت می‌کنه و وقتی هم خرسی غمگینه، زنبور پیش خرسی میره تا دلداریش بده.
هر روز در جنگل برای آن‌دو یه تجربه‌ی قشنگه...
زنبور فکر می‌کنه: چه خوب که من خرسی رو دارم و خرسی هم میگه چه خوب که من زنبورو دارم.

#رادیو_پسته #داستانهای_فلسفی #سنگ_تفکر #خرسی_و_زنبور

🆔 @Sayehsokhan
Audio
#داستانهای_هندی
داستان اول-زندگی بودا
نویسنده: راجبان خانا - مترجم: #سیمین_دانشور
راوی: #میشا_وکیلی
کارگردانی و تنظیم: #حسین_آشتیانی

@storytimes
🆔 @Sayehsokhan
💬 #داستان‌های #گلسر و #جکی. . .

( #قسمت_دوم)

در سال‌هایی که کار #روانپزشکی انجام می‌دهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞

هیچ‌وقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آن‌هم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی می‌گفت من همینم که هستم و می‌خواهم باشم و تو و هیچ‌کس دیگر هم هیچ‌کاری نمی‌توانید بکنید.

مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانه‌اش می‌گفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک می‌کنم. خجالت می‌کشم اما خواهش می‌کنم به او مشاوره بدهید."

من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور می‌کردم.

👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لااقل چند دقیقه‌ای را آسوده باشد.
از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
#جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه می‌کند، خیره شد. سپس گفت" من می‌دانم تو چه کاری می‌توانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."

#ادامه_دارد ...

📚 #برشی_از_کتاب  #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan
💬 #داستان‌های #گلسر و #جکی

( #قسمت_سوم )

#جکی تقریبا هفته‌ای یک‌بار سر و کله‌اش به #کلانتری می‌افتاد.

#پلیس از مادرش خواسته بود برای این موضوع کاری کنند.

👱‍♀️ مادرش می‌گفت مشکل اصلی جکی زبانش 👅 است. وقتی در سینما کاری می‌کند که بقیه نمی‌توانند فیلم را درست ببینند در پاسخ به اعتراض‌های آنها  #فحاشی  😤می‌کند.

در جلسه خصوصی از جکی پرسیدم آیا چیزی یا کسی هست که دوستش داشته باشی؟ 😍

😳 از جواب او غافلگیر شدم. او گفت:" دو نفر پلیس هستند؛ یکی مرد 👮🏽‍♀️و دیگری زن👩‍🎓. آنها با هم کار می‌کنند. آن‌ها شبیه بقیه پلیس‌ها نیستند.
طوری عکس‌العمل نشان نمی‌دهند که احساس کنم باید خفه شوم."

#قسمت_دوم :
https://t.me/sayehsokhan/4829
#قسمت_اول :
https://t.me/sayehsokhan/4812

📚 #برشی_از_کتاب  #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 129 و 130
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan