Forwarded from نشر هونار
سفر در خود📚✈️
#حسین_رسول_زاده
#آلن_دوباتن در کتاب «هنر سیر و سفر» از دو سفرنامه، از دو سیاحت و گشتوگذار یاد میکند: اولی سفرهای #الکساندر_فونهامبولت در خلال سالهای ۱۷۹۹ تا ۱۸۰۴به آمریکای جنوبی،
و دومی سفرهای #گزاویه_دومتر در سالهای ۱۷۹۰ و ۱۷۹۸ به «اطراف اتاق خوابش»!!
سفر اولی به مناطق استوایی قاره جدید به «نه قاطر، سی چمدان، چهار مترجم، یک تلسکوپ، یک دوربین نقشهبرداری، یک حرارتسنج، یک قطبنما، یک رطوبتسنج، توصیه نامههایی از پادشاه اسپانیا و یک تفنگ» نیاز داشت و
سفر دومی فقط به یک دست پیژامه آبی و صورتی.
گزاویه دوبار، یکی در سال ۱۷۹۰ و دومی، هشت سال بعد به اتاق خوابش سفر میکند. در سفر نخست خود، که آن را «سفری به اطراف اتاق خوابم» نام مینهد، پیژامه آبی و صورتیاش را میپوشد، به سوی اشیا اتاقخواب، پیش میرود، بار دیگر به این اشیا، به نیمکت و تختخواب و ... مینگرد، خاطراتش از آنها را به یاد میآورد، بر آنها دست مییابد و جور دیگر به آنها نگاه میکند. آنها را دوباره کشف میکند، دگربار میبیند و دیگرگون مییابد.
گزاویه همین سفر به اتاق خواب را هشت سال بعد در شب انجام میدهد و نامش را «سفر شبانه در اطراف اتاق خوابم» میگذارد. او از پنجره اتاق خوابش به آسمان شب مینگرد و غرق در شکوه و زیبایی ستارهها با خود میگوید چرا مردم به آسمان نگاه نمیکنند!!
چرا سفر می کنیم؟ اگر یک -و به گمانم اصلیترین- علت سفر «دیدن چیزهای تازه» باشد باید از خود بپرسیم: آنچه را که بارها در اطرافمان دیدهایم آیا به راستی دیدهایم؟ ما چنان به چیزها و اشیا عادت میکنیم که دیگر آنها را نمیبینم.
بنا به تعبیر زیبای #شکولوفسکی «ساحل نشینان صدای دریا را نمیشنوند».
#تولستوی در یادداشتهای روزانهاش مینویسد در حال مرتب کردن اتاقش بود و وقتی به نیمکت رسید نتوانست به یاد بیاورد آن را گردگیری کرده است یا نه! زیرا با کنشی عادتمند به اشیا نگریسته بود«چنان که گویی هیچگاه نبوده بود»
🖋در تعطیلات سال نوی امسال، سراسر در خانه ماندم تا خود را در سفری به خود، به کتابها و کتابخانهام، به کتابهایی که خریدهام و نخواندهام، به زوایای پنهان وجود، به اشیایی که دیدهام اما ندیدهام... همراهی کنم. دوباره نگاه کنم و به قول نیچه بیاموزم که هیچ ندانم.
آی آدمها شما که برای دیدن چیزهای تازه به دوردستها سفر میکنید، آیا مطمئنید خانهاتان را دیدهاید؟ شگفتی در همین جاست در خانه.
به تعبیر نیچه حتا در سفرهای طولانی اگر به دوردستها رسیدهایم فقط از آن روی بوده در هر منزلی، پنداشتهایم «در خانه خود هستیم» آنکس که شگفتی را در خانه خویش نیابد، آن را در هیچ کجای دیگر نیز نخواهد یافت🟣
#حسین_رسول_زاده
#حسین_رسول_زاده
#آلن_دوباتن در کتاب «هنر سیر و سفر» از دو سفرنامه، از دو سیاحت و گشتوگذار یاد میکند: اولی سفرهای #الکساندر_فونهامبولت در خلال سالهای ۱۷۹۹ تا ۱۸۰۴به آمریکای جنوبی،
و دومی سفرهای #گزاویه_دومتر در سالهای ۱۷۹۰ و ۱۷۹۸ به «اطراف اتاق خوابش»!!
سفر اولی به مناطق استوایی قاره جدید به «نه قاطر، سی چمدان، چهار مترجم، یک تلسکوپ، یک دوربین نقشهبرداری، یک حرارتسنج، یک قطبنما، یک رطوبتسنج، توصیه نامههایی از پادشاه اسپانیا و یک تفنگ» نیاز داشت و
سفر دومی فقط به یک دست پیژامه آبی و صورتی.
گزاویه دوبار، یکی در سال ۱۷۹۰ و دومی، هشت سال بعد به اتاق خوابش سفر میکند. در سفر نخست خود، که آن را «سفری به اطراف اتاق خوابم» نام مینهد، پیژامه آبی و صورتیاش را میپوشد، به سوی اشیا اتاقخواب، پیش میرود، بار دیگر به این اشیا، به نیمکت و تختخواب و ... مینگرد، خاطراتش از آنها را به یاد میآورد، بر آنها دست مییابد و جور دیگر به آنها نگاه میکند. آنها را دوباره کشف میکند، دگربار میبیند و دیگرگون مییابد.
گزاویه همین سفر به اتاق خواب را هشت سال بعد در شب انجام میدهد و نامش را «سفر شبانه در اطراف اتاق خوابم» میگذارد. او از پنجره اتاق خوابش به آسمان شب مینگرد و غرق در شکوه و زیبایی ستارهها با خود میگوید چرا مردم به آسمان نگاه نمیکنند!!
چرا سفر می کنیم؟ اگر یک -و به گمانم اصلیترین- علت سفر «دیدن چیزهای تازه» باشد باید از خود بپرسیم: آنچه را که بارها در اطرافمان دیدهایم آیا به راستی دیدهایم؟ ما چنان به چیزها و اشیا عادت میکنیم که دیگر آنها را نمیبینم.
بنا به تعبیر زیبای #شکولوفسکی «ساحل نشینان صدای دریا را نمیشنوند».
#تولستوی در یادداشتهای روزانهاش مینویسد در حال مرتب کردن اتاقش بود و وقتی به نیمکت رسید نتوانست به یاد بیاورد آن را گردگیری کرده است یا نه! زیرا با کنشی عادتمند به اشیا نگریسته بود«چنان که گویی هیچگاه نبوده بود»
🖋در تعطیلات سال نوی امسال، سراسر در خانه ماندم تا خود را در سفری به خود، به کتابها و کتابخانهام، به کتابهایی که خریدهام و نخواندهام، به زوایای پنهان وجود، به اشیایی که دیدهام اما ندیدهام... همراهی کنم. دوباره نگاه کنم و به قول نیچه بیاموزم که هیچ ندانم.
آی آدمها شما که برای دیدن چیزهای تازه به دوردستها سفر میکنید، آیا مطمئنید خانهاتان را دیدهاید؟ شگفتی در همین جاست در خانه.
به تعبیر نیچه حتا در سفرهای طولانی اگر به دوردستها رسیدهایم فقط از آن روی بوده در هر منزلی، پنداشتهایم «در خانه خود هستیم» آنکس که شگفتی را در خانه خویش نیابد، آن را در هیچ کجای دیگر نیز نخواهد یافت🟣
#حسین_رسول_زاده
Telegram
attach 📎