شعر پارسی
68.2K subscribers
317 photos
33 videos
2.18K links
هزار باده‌ی ناخورده در رگ تاک است ...

فرسته‌ی نخست:
https://t.me/ShearZii/1

تبلیغ و تبادل:
@Rodin66

کانال‌های ادبی:
@vir486
@ShearZii
Download Telegram
روزی آید که دلم هیچ تمنا نکند
دیده‌ام غنچه به دیدار کسی وا نکند

سیمین بهبهانی / شـــعر پارسی
ای با همه کس به صلح و با ما به خلاف
جرم از تو نباشد، گنه از بخت من‌ست!

سعدی / شـــعر پارسی
این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است؟
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست

حافظ / شـــعر پارسی
بهشتِ عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پایِ خُمت روزی به حوضِ کوثر اندازیم

حافظ / شـــعر پارسی
تفاوت نیست در لطف و عتاب و خشم و ناز تو
تو از هر در درآیی، می‌کنی گلزار، محفل را

صائب تبریزی / شـــعر پارسی
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زان‌ همه ناله که من پیشِ تو کافر کردم

شهریار / شـــعر پارسی
ساز و آواز بازگشت
@ShearZii
ساز و آواز: بازگشت
خواننده: گلپا
شعر: معینی کرمانشاهی

@ShearZii
ای ولوله عشق تو بر هر سر کویی
روی تو ببرد از دل ما هر غم رویی...

بر هم نزند دست خزان بزم ریاحین
گر باد به بستان برد از زلف تو بویی

سعدی / شـــعر پارسی
به صبحِ عیش مباش ایمن از سیه‌روزی
مدام سایه و مهتاب دوش بر دوش‌اند

بیدل دهلوی / شـــعر پارسی
"خانه دوست کجاست ؟"
در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن‌ها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:

"نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازهٔ پرهای صداقت آبی است
می‌روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر بدر می‌آرد
پس به سمت گل تنهایی می‌پیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین می‌مانی
و ترا ترسی شفاف فرا می‌گیرد
در صمیمیت سیّال فضا خش خشی می‌شنوی
کودکی می‌بینی
رفته از کاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور
و از او می‌پرسی؛

"خانه دوست کجاست؟"

سهراب سپهری / شـــعر پارسی
دانی چه بود کمال انسان
با دشمن و دوست لطف و احسان

غمخواری دوستان خدا را
دلداری دشمنان مدارا

سعدی / شـــعر پارسی
شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد

وحشی بافقی / شـــعر پارسی
آن نقش بین که فتنه کند نقش‌بند را
و آن لعل لب که نرخ شکستت قند را

پندم مده که تا بشنیدم حدیث دوست
در گوش من مجال نماندست پند را

خواجوی کرمانی / شـــعر پارسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بوی بهشت می‌شِنوم از صدای تو
نازکتر از گل است، گلِ گونه‌های تو

ای در طنینِ نبضِ تو، آهنگِ قلبِ من
ای بویِ هرچه گل، نفس آشنای تو

ای صورت تو آیه و آیینۀ خدا
حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو

صد کهکشانْ ستاره و هفت آسمانْ حریر
آورده‌ام که فرش کنم زیرپای تو

چیزی عزیز تر ز تمام دلم نبود
ای پارۀ دلم٬که بریزم به پای تو

امروز تکیه‌گاه تو آغوشِ گرمِ من
فردا عصای خستگی‌ام شانه‌های تو

در خاک هم دلم به هوای تو می‌تپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوایِ تو

قیصر امین‌پور / شـــعر پارسی
زلف آشفته
@ShearZii
زلف آشفته
خواننده: گلپا
شعر: حافظ

@ShearZii
حال ما بی آن مه زیبا مپرس
آنچه رفت از عشق او بر ما مپرس

مولانا / شـــعر پارسی
تو و طوبی و ما و قامتِ یار
فکرِ هر کس به قدرِ همتِ اوست

حافظ / شـــعر پارسی
گر من آلوده‌دامنم چه عجب
همه عالم گواهِ عصمتِ اوست

حافظ / شـــعر پارسی
بی خیالش مباد منظرِ چشم
زآن که این گوشه جایِ خلوتِ اوست

حافظ / شـــعر پارسی
خدنگ غمزه از هر سو نهان انداختن تا کی
سپر انداخت عقل از دست ناوک‌های خونریزت

سعدی / شـــعر پارسی