شب رسید و درد عشقت باز هم شدّت گرفت
مثل دنداندرد، شب ها یادِ آدم میکنی...!
فرهاد شریفی / شـــعر پارسی
مثل دنداندرد، شب ها یادِ آدم میکنی...!
فرهاد شریفی / شـــعر پارسی
به روز مرگ هم حتی تفاهم نیست بین ما
که من رختم سفید است و سیاهم را تو میپوشی
محمودرضا خرازیفرد / شـــعر پارسی
که من رختم سفید است و سیاهم را تو میپوشی
محمودرضا خرازیفرد / شـــعر پارسی
چون سپند دور ز آتش در شب هجران یار
نالهها در دل گره داریم و خاموشیم ما
میرزاابراهیم همدانی / شـــعر پارسی
نالهها در دل گره داریم و خاموشیم ما
میرزاابراهیم همدانی / شـــعر پارسی
سکوتم را به معنای فراموشی ندان ای یار
که در پشت سکوتم مثل قبلا عاشقم بسیار
اگر چیزی نگفتم، دور ماندم، مصلحت این بود
برای حال خوب تو کشیدم بینمان دیوار
کنار من تلاطم بود و غم بود و شکستن بود
تو اما مثل گلبرگ و به دور از طاقت آزار
میان بدتر و بد بوده تنها انتخاب من
کنار من تلاطم یا بدون من رهی هموار
گذشتم از تو تا سختی نبینی شادمان باشی
برای دیدن خوشبختی تو میکنم هر کار
تو خوشحالی و من از دیدن خوشحالیات شادم
فدای تار موهایت اگر از حسرتم سرشار
صدایم کن که دنیا را به هم میریزم از عشقت
نبودم را به پای بیخیالی از خودت نگذار
نماندن معنی اش در باور من بیوفایی نیست
نماندن از سر عشقت که باشد می شود ایثار
هنوزم قلب من در هر تپش درگیر یاد توست
تو باشی یا نباشی عاشقت هستم چه بیمقدار
نمیدانی که دوری از تو با قلبم چه ها کرده
شبیه آنچه کرده با بخارا حملهی تاتار
حمیدرضا گلشن / شـــعر پارسی
که در پشت سکوتم مثل قبلا عاشقم بسیار
اگر چیزی نگفتم، دور ماندم، مصلحت این بود
برای حال خوب تو کشیدم بینمان دیوار
کنار من تلاطم بود و غم بود و شکستن بود
تو اما مثل گلبرگ و به دور از طاقت آزار
میان بدتر و بد بوده تنها انتخاب من
کنار من تلاطم یا بدون من رهی هموار
گذشتم از تو تا سختی نبینی شادمان باشی
برای دیدن خوشبختی تو میکنم هر کار
تو خوشحالی و من از دیدن خوشحالیات شادم
فدای تار موهایت اگر از حسرتم سرشار
صدایم کن که دنیا را به هم میریزم از عشقت
نبودم را به پای بیخیالی از خودت نگذار
نماندن معنی اش در باور من بیوفایی نیست
نماندن از سر عشقت که باشد می شود ایثار
هنوزم قلب من در هر تپش درگیر یاد توست
تو باشی یا نباشی عاشقت هستم چه بیمقدار
نمیدانی که دوری از تو با قلبم چه ها کرده
شبیه آنچه کرده با بخارا حملهی تاتار
حمیدرضا گلشن / شـــعر پارسی