یک #هیات #مذهبی زمین یک #کلیسا را در تهران #غصب کرده است
یوناتن بتکلیا، نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی، از «تصرف غاصبانه زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی» در تهران، از سوی «گروهی در لوای هیات مذهبی و به بهانه تاسیس و بنای حسینیه» خبر داده است.
آقای بتکلیا در گفتوگو با شماره روز چهارشنبه ۹ دی روزنامه شرق، گفته است: «قریب به دو سال است که گروهی در لوای هیات مذهبی، به بهانه تاسیس و بنای حسینیه، زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی در خیابان پاتریس لومومبای تهران را به صورت غیر قانونی تصرف کردهاند و با وجود مراجعات مکرر و بررسی متعدد مسئولان، به تصرفات غاصبانه خود ادامه داده و ادعای دینداری هم میکنند».
نماینده آشوریان و کلدانیان در مجلس شورای اسلامی افزوده که با علی یونسی، دستیار ویژه رییس جمهوری ایران در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، نیز درباره این مشکل صحبت کرده اما آقای یونسی گفته است که «کاری از دستش بر نمیآید».
آقای بتکلیا توضیح بیشتری درباره این «هیات مذهبی» نداده که به گفته او زمین کلیسای آشوریان را تصرف کرده است.
اما آنگونه که روزنامه شرق نوشته، نماینده آشوریان و کلدانیان در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با این روزنامه از تبعیضها علیه اقلیتهای دینی در ایران انتقاد کرده است.
بتکلیا از جمله به ماده ۸۸۱ قانون مدنی ایران که بر اساس آن «کافر از مسلم ارث نمیبرد» اشاره کرده و گفته است: «سالهاست که ما شاهد هستیم در برخی از خانوادههای اقلیتهای دینی، یکی از فرزندان اعلام میکند مسلمان شده و به این ترتیب، ارثیه پدری را کاملا تصاحب میکند و با استناد به این ماده، هیچ سهمی هم به خواهر و برادر و مادرش داده نمیشود. این در حالی است که خیلی از این افراد اعتقادی هم به دین اسلام ندارند و فقط با استفاده از این امکان قانونی، ثروت خانوادگی را تصاحب میکنند و بعد هم از کشور خارج میشوند».
نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی این پرسش را طرح کرده است که «اگر ما کافریم، در این مجلس چکار میکنیم؟»
سخنان یوناتن بتکلیا درباره غصب زمین یک کلیسا توسط هیاتی مذهبی در حالی بیان شده که او در مصاحبهای با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در اسفند ۱۳۹۲ گفته بود: «وجود کلیساهای متعدد در ایران و حتی در دورافتادهترین روستاها و حراست برخی از آنها توسط برادران مسلمان نشانه برخورداری کامل اقلیتهای دینی ایران از آزادی و امنیت است».
وی همچنین گفته بود: «اقلیتهای دینی رسمی کشور نه تنها هیچ مشکلی از نظر برگزاری آداب مذهبی خود ندارند، بلکه قانون اساسی کشور امتیازاتی برای آنها از جنبههای گوناگون از جمله حقوق شهروندی و حقوق دینی مذهبی در نظر گرفته است».
نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی بر همین اساس گفته بود که «مدعیان دروغین حقوق بشر باید بدانند اقلیتهای دینی ایران پشتوانه بزرگی به نام قانون اساسی دارند و تمامی حقوق آنها در آن درج شده است».
به نظر میآید آن سخنان آقای بتکلیا در واکنش به یکی از گزارشهای احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد درباره حقوق بشر در ایران بیان شده بود که در آن، از تبعیضهای جمهوری اسلامی علیه زنان و اقلیتهای دینی و مذهبی، مانند بهاییها، مسیحیان و دراویش انتقاد شده بود.
در قانون اساسی و دیگر قوانین ایران، دین اسلام و مذهب شیعه ۱۲ امامی، تنها دین و مذهب رسمی کشور عنوان شدهاند اما ایرانیان #زرتشتی، #مسیحی و #کلیمی (یهودی) نیز به عنوان اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شدهاند.
با وجود این، چه در قانون اساسی و چه در قوانین عمده دیگر ایران مانند قانون جزا و قانون مدنی، محدودیتها و تفاوتهای متعددی درباره اقلیتهای دینی و مذهبی تعبیه شده است.
ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران مذاهبی مانند #بهاییت را از اساس به رسمیت نمیشناسد و از آنها به عنوان «فرقه ضاله» نام میبرد.
در سالهای اخیر همچنین فشارها بر کلیساهای ایران افزایش یافته و #نوکیشان #مسیحی نیز به شدت #سرکوب شدهاند.
قوانین و رفتار جمهوری اسلامی با اقلیتهای دینی و مذهبی در ایران همواره با واکنش منفی دولتها و نهادهای بینالمللی روبرو شده هرچند تهران با رد تمام این انتقادات، میگوید که اقلیتهای دینی و مذهبی با #آزادی کامل در ایران زندگی میکنند.
از جمله حسن روحانی، رییس جمهوری، که در فروردین ۹۳ گفته بود: «در قانون اساسی ایران بین #پیروان #اقوام و #مذاهب تفاوتی وجود ندارد».
منبع: رادیو فردا
#توانا
#حقوق_اقلیتها
@Tavaana_TavaanaTech
یوناتن بتکلیا، نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی، از «تصرف غاصبانه زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی» در تهران، از سوی «گروهی در لوای هیات مذهبی و به بهانه تاسیس و بنای حسینیه» خبر داده است.
آقای بتکلیا در گفتوگو با شماره روز چهارشنبه ۹ دی روزنامه شرق، گفته است: «قریب به دو سال است که گروهی در لوای هیات مذهبی، به بهانه تاسیس و بنای حسینیه، زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی در خیابان پاتریس لومومبای تهران را به صورت غیر قانونی تصرف کردهاند و با وجود مراجعات مکرر و بررسی متعدد مسئولان، به تصرفات غاصبانه خود ادامه داده و ادعای دینداری هم میکنند».
نماینده آشوریان و کلدانیان در مجلس شورای اسلامی افزوده که با علی یونسی، دستیار ویژه رییس جمهوری ایران در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، نیز درباره این مشکل صحبت کرده اما آقای یونسی گفته است که «کاری از دستش بر نمیآید».
آقای بتکلیا توضیح بیشتری درباره این «هیات مذهبی» نداده که به گفته او زمین کلیسای آشوریان را تصرف کرده است.
اما آنگونه که روزنامه شرق نوشته، نماینده آشوریان و کلدانیان در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با این روزنامه از تبعیضها علیه اقلیتهای دینی در ایران انتقاد کرده است.
بتکلیا از جمله به ماده ۸۸۱ قانون مدنی ایران که بر اساس آن «کافر از مسلم ارث نمیبرد» اشاره کرده و گفته است: «سالهاست که ما شاهد هستیم در برخی از خانوادههای اقلیتهای دینی، یکی از فرزندان اعلام میکند مسلمان شده و به این ترتیب، ارثیه پدری را کاملا تصاحب میکند و با استناد به این ماده، هیچ سهمی هم به خواهر و برادر و مادرش داده نمیشود. این در حالی است که خیلی از این افراد اعتقادی هم به دین اسلام ندارند و فقط با استفاده از این امکان قانونی، ثروت خانوادگی را تصاحب میکنند و بعد هم از کشور خارج میشوند».
نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی این پرسش را طرح کرده است که «اگر ما کافریم، در این مجلس چکار میکنیم؟»
سخنان یوناتن بتکلیا درباره غصب زمین یک کلیسا توسط هیاتی مذهبی در حالی بیان شده که او در مصاحبهای با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در اسفند ۱۳۹۲ گفته بود: «وجود کلیساهای متعدد در ایران و حتی در دورافتادهترین روستاها و حراست برخی از آنها توسط برادران مسلمان نشانه برخورداری کامل اقلیتهای دینی ایران از آزادی و امنیت است».
وی همچنین گفته بود: «اقلیتهای دینی رسمی کشور نه تنها هیچ مشکلی از نظر برگزاری آداب مذهبی خود ندارند، بلکه قانون اساسی کشور امتیازاتی برای آنها از جنبههای گوناگون از جمله حقوق شهروندی و حقوق دینی مذهبی در نظر گرفته است».
نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی بر همین اساس گفته بود که «مدعیان دروغین حقوق بشر باید بدانند اقلیتهای دینی ایران پشتوانه بزرگی به نام قانون اساسی دارند و تمامی حقوق آنها در آن درج شده است».
به نظر میآید آن سخنان آقای بتکلیا در واکنش به یکی از گزارشهای احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد درباره حقوق بشر در ایران بیان شده بود که در آن، از تبعیضهای جمهوری اسلامی علیه زنان و اقلیتهای دینی و مذهبی، مانند بهاییها، مسیحیان و دراویش انتقاد شده بود.
در قانون اساسی و دیگر قوانین ایران، دین اسلام و مذهب شیعه ۱۲ امامی، تنها دین و مذهب رسمی کشور عنوان شدهاند اما ایرانیان #زرتشتی، #مسیحی و #کلیمی (یهودی) نیز به عنوان اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شدهاند.
با وجود این، چه در قانون اساسی و چه در قوانین عمده دیگر ایران مانند قانون جزا و قانون مدنی، محدودیتها و تفاوتهای متعددی درباره اقلیتهای دینی و مذهبی تعبیه شده است.
ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران مذاهبی مانند #بهاییت را از اساس به رسمیت نمیشناسد و از آنها به عنوان «فرقه ضاله» نام میبرد.
در سالهای اخیر همچنین فشارها بر کلیساهای ایران افزایش یافته و #نوکیشان #مسیحی نیز به شدت #سرکوب شدهاند.
قوانین و رفتار جمهوری اسلامی با اقلیتهای دینی و مذهبی در ایران همواره با واکنش منفی دولتها و نهادهای بینالمللی روبرو شده هرچند تهران با رد تمام این انتقادات، میگوید که اقلیتهای دینی و مذهبی با #آزادی کامل در ایران زندگی میکنند.
از جمله حسن روحانی، رییس جمهوری، که در فروردین ۹۳ گفته بود: «در قانون اساسی ایران بین #پیروان #اقوام و #مذاهب تفاوتی وجود ندارد».
منبع: رادیو فردا
#توانا
#حقوق_اقلیتها
@Tavaana_TavaanaTech
هاشمیرفسنجانی: فایزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند
فائزه هاشمی: خلافی نکرده و پشیمان نیستم... باید هزینه داد
پس از دیدار #فائزههاشمی و فریبا کمالآبادی، زندانی بهایی فشارها بر #هاشمیرفسنجانی افزایش یافت. او در گفتوگویی با روزنامهی جمهوری اسلامی این کار دخترش را نادرست دانست و گفت:
«فایزه اشتباه بدی کرده و بایدآن را تصحیح و جبران کند.» #رفسنجانی از طرفی گفت:
«فرقه ضاله #بهاییت یک فرقه استعمار ساخته و منحرف است که همیشه با همین انحراف شناخته شده و ما همیشه از این فرقه تبری جسته و میجوییم.»
وبسایت انتخاب آورده است که این گفت و گو قرار است فردا در روزنامه «جمهوری اسلامی» منتشر شود.
خبرگزاری فارس با انتشار سخنانی از فايزه هاشمی که به گفتهی این خبرگزاری در گفتوگو با یورونیوز بیان شده است آورده است:
«من دیدن خانم کمالآبادی رفتم به دلیل اینکه همبندی من بود و شش ماه با هم زندگی کردیم و بعد از هشت سال برای پنج روز مرخصی آمده و این دیدار خیلی چیز عادی و معمولی و مسئله پیشپاافتادهای است.
فائزه در ادامه مصاحبه میگوید: بارها گفتهام من این #زندان را خیلی دوست داشتم و بسیار تجربه گرانبهایی برای من بود. خیلی چیزها آنجا یاد گرفتم، خیلی چیزها را متوجه شدم و این هم یکی از ارتباطاتی بود که آنجا ایجاد شده بود و خود اینها سبب ایجاد این ارتباطات شدند.
خانم هاشمی در پاسخ به این سؤال یورونیوز که انتشار عکس شما علاوه بر فشار و حمله به شما موجی از توهین و اتهام زنی به #بهائیان را هم به دنبال داشته و در این مورد چه فکر میکنید؟ میگوید: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه ده وجب. فکر نمیکنم فرقی برای آنها [بهائیان] بکند این قضایا و شاید اصلاً بدشان هم نیاید که اینقدر مطرح باشند.
فائزه هاشمی در ادامه مصاحبه می گوید: موضوع من نسبت به بهاییها، موضوع حقوق بشری است. اینکه ما بهعنوان دین این گونه #تبعیض قائل شویم و اینگونه ظلم بکنیم به بهاییها و سایر گروهها مثل اصلاحطلبان درست نیست. شما ببینید چقدر بچههای اصلاحطلب داریم که از دانشگاهها اخراج شدهاند و زندان رفتهاند به این دلیل که از حکومت انتقاد کردهاند. اینها #ظلم است در مورد بهاییها هم همین است.
او در پاسخ به این سؤال که برخی از انتشار عکس انتقاد کردهاند و معتقدند که نباید عکس شما منتشر میشد میگوید: الآن دیگر در این دنیای امروزی دست توی دماغتان هم بکنید سایتها منتشر میکنند. فقط هم افراد شناخته شده نیستند افراد دیگر هم در شبکههای مجازی عکسهای خانوادگیشان را منتشر میکنند و این یک مسئله عمومی است اما به کسانی که می گویند نباید عکس منتشر میشد و این دیدار مخفی میماند باید بگویم ما عادت به مخفی کاری، تظاهر، ریاکاری و دروغ گفتن نداریم. وقتی هم کاری میکنیم اصرار نداریم مخفی بماند. من کار خطایی نکردهام که بخواهم مخفی بماند یا نگران باشم. پرسیدند عکس بگیریم؟ گفتم بگیرید چه اشکالی دارد؟ من کار خطایی نکردهام و عادت هم به مخفی کاری ندارم خانواده ما اصلاً اینطوری هستند و خیلیها معتقد هستند چوبهایی که ما میخوریم و هزینههایی که میدهیم به خاطر صداقت و سادگیمان است که نمیتوانیم دروغگو باشیم و تظاهر کنیم. الآن هم پشیمان نیستم.
فائزه هاشمی در ادامه مصاحبه میگوید: این موج هم میگذرد من نگران نیستم، نگذشت هم مهم نیست باید هزینه داد.
@Tavaana_TavaanaTech
فائزه هاشمی: خلافی نکرده و پشیمان نیستم... باید هزینه داد
پس از دیدار #فائزههاشمی و فریبا کمالآبادی، زندانی بهایی فشارها بر #هاشمیرفسنجانی افزایش یافت. او در گفتوگویی با روزنامهی جمهوری اسلامی این کار دخترش را نادرست دانست و گفت:
«فایزه اشتباه بدی کرده و بایدآن را تصحیح و جبران کند.» #رفسنجانی از طرفی گفت:
«فرقه ضاله #بهاییت یک فرقه استعمار ساخته و منحرف است که همیشه با همین انحراف شناخته شده و ما همیشه از این فرقه تبری جسته و میجوییم.»
وبسایت انتخاب آورده است که این گفت و گو قرار است فردا در روزنامه «جمهوری اسلامی» منتشر شود.
خبرگزاری فارس با انتشار سخنانی از فايزه هاشمی که به گفتهی این خبرگزاری در گفتوگو با یورونیوز بیان شده است آورده است:
«من دیدن خانم کمالآبادی رفتم به دلیل اینکه همبندی من بود و شش ماه با هم زندگی کردیم و بعد از هشت سال برای پنج روز مرخصی آمده و این دیدار خیلی چیز عادی و معمولی و مسئله پیشپاافتادهای است.
فائزه در ادامه مصاحبه میگوید: بارها گفتهام من این #زندان را خیلی دوست داشتم و بسیار تجربه گرانبهایی برای من بود. خیلی چیزها آنجا یاد گرفتم، خیلی چیزها را متوجه شدم و این هم یکی از ارتباطاتی بود که آنجا ایجاد شده بود و خود اینها سبب ایجاد این ارتباطات شدند.
خانم هاشمی در پاسخ به این سؤال یورونیوز که انتشار عکس شما علاوه بر فشار و حمله به شما موجی از توهین و اتهام زنی به #بهائیان را هم به دنبال داشته و در این مورد چه فکر میکنید؟ میگوید: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه ده وجب. فکر نمیکنم فرقی برای آنها [بهائیان] بکند این قضایا و شاید اصلاً بدشان هم نیاید که اینقدر مطرح باشند.
فائزه هاشمی در ادامه مصاحبه می گوید: موضوع من نسبت به بهاییها، موضوع حقوق بشری است. اینکه ما بهعنوان دین این گونه #تبعیض قائل شویم و اینگونه ظلم بکنیم به بهاییها و سایر گروهها مثل اصلاحطلبان درست نیست. شما ببینید چقدر بچههای اصلاحطلب داریم که از دانشگاهها اخراج شدهاند و زندان رفتهاند به این دلیل که از حکومت انتقاد کردهاند. اینها #ظلم است در مورد بهاییها هم همین است.
او در پاسخ به این سؤال که برخی از انتشار عکس انتقاد کردهاند و معتقدند که نباید عکس شما منتشر میشد میگوید: الآن دیگر در این دنیای امروزی دست توی دماغتان هم بکنید سایتها منتشر میکنند. فقط هم افراد شناخته شده نیستند افراد دیگر هم در شبکههای مجازی عکسهای خانوادگیشان را منتشر میکنند و این یک مسئله عمومی است اما به کسانی که می گویند نباید عکس منتشر میشد و این دیدار مخفی میماند باید بگویم ما عادت به مخفی کاری، تظاهر، ریاکاری و دروغ گفتن نداریم. وقتی هم کاری میکنیم اصرار نداریم مخفی بماند. من کار خطایی نکردهام که بخواهم مخفی بماند یا نگران باشم. پرسیدند عکس بگیریم؟ گفتم بگیرید چه اشکالی دارد؟ من کار خطایی نکردهام و عادت هم به مخفی کاری ندارم خانواده ما اصلاً اینطوری هستند و خیلیها معتقد هستند چوبهایی که ما میخوریم و هزینههایی که میدهیم به خاطر صداقت و سادگیمان است که نمیتوانیم دروغگو باشیم و تظاهر کنیم. الآن هم پشیمان نیستم.
فائزه هاشمی در ادامه مصاحبه میگوید: این موج هم میگذرد من نگران نیستم، نگذشت هم مهم نیست باید هزینه داد.
@Tavaana_TavaanaTech
«احتمالا که تصویری آشنا باشد. «یدالله محمودنژاد» و دخترش «مونا محمودنژاد». پدر را به جرم آنکه از مسلمانی به بهاییت گرویده بود، به جرم «ارتداد» در اسفند ۱۳۶۱ در شیراز به دار آویختند و دختر ۱۷ سالهاش را سه ماه بعد در خرداد بیرحم ۱۳۶۲ به جرم تدریس به کودکان بهایی، در همان شهر اعدام کردند. شهری که فقط چندسال پیش از آن میزبان «جشن هنر» بود، چندسال پس از آن فراق مونای ۱۷ سالهاش را در ذهن خود جاودانه کرد. تاریخ ثبت تصویر را نمیدانم. احتمالا عکسی خانوادگی بود که پس از روز فاجعه، دست به دست شد تا نزدیک ۴۰ سال بعد، در غروبی دور از خانه، رسید به دست یکی مثل من، که نمیداند بر معصومیت یک دختر بگرید یا بر شوق ناکام یک پدر، یا بر آنچه بر این میهن رنجور رفته است؟»
برگرفته از فیسبوک Alireza Kiani
goo.gl/NCwSsh
مطلب مرتبط:
به بهانه سالگرد اعدام مونا محمودنژاد، معلم ۱۷ ساله بهایی
http://bit.ly/1yjnDVl
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
برگرفته از فیسبوک Alireza Kiani
goo.gl/NCwSsh
مطلب مرتبط:
به بهانه سالگرد اعدام مونا محمودنژاد، معلم ۱۷ ساله بهایی
http://bit.ly/1yjnDVl
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «احتمالا که تصویری آشنا باشد. «یدالله محمودنژاد» و دخترش «مونا محمودنژاد». پدر را به جرم آنکه از مسلمانی به #بهاییت گرویده بود، به جرم «ارتداد» در اسفند ۱۳۶۱ در شیراز به دار آویختند و دختر ۱۷ سالهاش را سه ماه بعد در خرداد بیرحم ۱۳۶۲ به جرم تدریس به کودکان…
به بهانه سالگرد اعدام مونا محمودنژاد، معلم ۱۷ ساله بهایی
goo.gl/LSru9o
پدر را به جرم آنکه از مسلمانی به بهاییت گرویده بود، به جرم «ارتداد» در اسفند ۱۳۶۱ در شیراز به دار آویختند و دختر ۱۷ سالهاش را سه ماه بعد در خرداد بیرحم ۱۳۶۲ به جرم تدریس به کودکان بهایی، در همان شهر اعدام کردند. شهری که فقط چندسال پیش از آن میزبان «جشن هنر» بود، چندسال پس از آن فراغ مونای ۱۷ سالهاش را در ذهن خود جاودانه کرد.
مونا محمودنژاد در ۲۱ آبان ۱۳۶۱ در منزل به همراه پدرش بازداشت شد و به مرکز سپاه پاسداران انتقال پیدا کرد و پس از مدتی به زندان عادلآباد شیراز فرستاده شد، در حالی که پدرش نیز در بازداشت به سر میبرد. طی مدت بازداشت، تحت بازجویی و فشارهای بسیاری برای بازگشت از باور دینیاش قرار گرفت؛ باوری که در پایان به خاطر عدم پذیرش فشارها و خواستههای بازجویان، به محکومیت اعدام وی منجر شد. مونا در روز اعدام تنها نبود، گرچه جوانترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به خاطر اعتقادشان به آیین بهاییت بالای دار فرستاده شدند. رویا اشراقی (۲۳ ساله)، سیمین صابری (۲۴ ساله)، اختر ثابت (۲۵ ساله)، شیرین دالوند( ۲۷ ساله)، مهشید نیرومند (۲۸ ساله)، زرین مقیمیابیانه (۲۹ ساله)، نصرت غفرانی (۵۶ ساله)، طاهره ارجمند و عزت اشراقی همگی در گروهی بودند که همراه مونا اعدام شدند.
مونا در وصیتنامهای که از خود به جای گذاشته است، از باورش به مشیت الهی و سرنوشت میگوید. اعدام او که در سنین نوجوانی واقعهای تکاندهنده برای خانواده و دوستان و جمعیت بهاییان بود، امروزه به یکی از نمادهای مظلومیت این گروه دینی تبدیل شده است.
متن وصیت نامه مونا محمودنژاد از این قرار است:
«الهی به امید تو
مادر عزیزتر از جانم و خواهر مهربانم چه بگویم چه بنویسم از فضل حق که بسیار است و در جمیع احوال شامل حال بندگانش میشود حتی بنده عاجز و ناتوانی چون من که لایق و سزاوار بندگی درگاهش را ندارم.
عزیزان، از دل و جان برایمان دعا بخوانید که در هر صورت راضی به رضای الهی باشیم دل به قضا دربندیم و چشم از غیر دوست در پوشیم و تا جای امکان از عهده شکر الطافش برآییم.
فدایتان شوم، فراموش نکنید که آنچه کند، او کند؛ ما چه توانیم کرد؟ پس باید سر تسلیم در برابر حق فرود آوریم و توکل بر رب رحیم نماییم پس رجا داریم که غم و حزن را به خود راه ندهید و برایمان دعا کنید که محتاج دعاییم.
مونا محمودنژاد
مطلب مرتبط:
به بهانه سالگرد اعدام مونا محمودنژاد، معلم ۱۷ ساله بهایی
http://bit.ly/1yjnDVl
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
رواداری یا تلورانس یکی از پروژههای تواناست. از طریق سایت زیر میتوانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر دربارهی مدارای مذهبی:
http://bit.ly/1ZppjIC
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/LSru9o
پدر را به جرم آنکه از مسلمانی به بهاییت گرویده بود، به جرم «ارتداد» در اسفند ۱۳۶۱ در شیراز به دار آویختند و دختر ۱۷ سالهاش را سه ماه بعد در خرداد بیرحم ۱۳۶۲ به جرم تدریس به کودکان بهایی، در همان شهر اعدام کردند. شهری که فقط چندسال پیش از آن میزبان «جشن هنر» بود، چندسال پس از آن فراغ مونای ۱۷ سالهاش را در ذهن خود جاودانه کرد.
مونا محمودنژاد در ۲۱ آبان ۱۳۶۱ در منزل به همراه پدرش بازداشت شد و به مرکز سپاه پاسداران انتقال پیدا کرد و پس از مدتی به زندان عادلآباد شیراز فرستاده شد، در حالی که پدرش نیز در بازداشت به سر میبرد. طی مدت بازداشت، تحت بازجویی و فشارهای بسیاری برای بازگشت از باور دینیاش قرار گرفت؛ باوری که در پایان به خاطر عدم پذیرش فشارها و خواستههای بازجویان، به محکومیت اعدام وی منجر شد. مونا در روز اعدام تنها نبود، گرچه جوانترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به خاطر اعتقادشان به آیین بهاییت بالای دار فرستاده شدند. رویا اشراقی (۲۳ ساله)، سیمین صابری (۲۴ ساله)، اختر ثابت (۲۵ ساله)، شیرین دالوند( ۲۷ ساله)، مهشید نیرومند (۲۸ ساله)، زرین مقیمیابیانه (۲۹ ساله)، نصرت غفرانی (۵۶ ساله)، طاهره ارجمند و عزت اشراقی همگی در گروهی بودند که همراه مونا اعدام شدند.
مونا در وصیتنامهای که از خود به جای گذاشته است، از باورش به مشیت الهی و سرنوشت میگوید. اعدام او که در سنین نوجوانی واقعهای تکاندهنده برای خانواده و دوستان و جمعیت بهاییان بود، امروزه به یکی از نمادهای مظلومیت این گروه دینی تبدیل شده است.
متن وصیت نامه مونا محمودنژاد از این قرار است:
«الهی به امید تو
مادر عزیزتر از جانم و خواهر مهربانم چه بگویم چه بنویسم از فضل حق که بسیار است و در جمیع احوال شامل حال بندگانش میشود حتی بنده عاجز و ناتوانی چون من که لایق و سزاوار بندگی درگاهش را ندارم.
عزیزان، از دل و جان برایمان دعا بخوانید که در هر صورت راضی به رضای الهی باشیم دل به قضا دربندیم و چشم از غیر دوست در پوشیم و تا جای امکان از عهده شکر الطافش برآییم.
فدایتان شوم، فراموش نکنید که آنچه کند، او کند؛ ما چه توانیم کرد؟ پس باید سر تسلیم در برابر حق فرود آوریم و توکل بر رب رحیم نماییم پس رجا داریم که غم و حزن را به خود راه ندهید و برایمان دعا کنید که محتاج دعاییم.
مونا محمودنژاد
مطلب مرتبط:
به بهانه سالگرد اعدام مونا محمودنژاد، معلم ۱۷ ساله بهایی
http://bit.ly/1yjnDVl
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
رواداری یا تلورانس یکی از پروژههای تواناست. از طریق سایت زیر میتوانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر دربارهی مدارای مذهبی:
http://bit.ly/1ZppjIC
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. به بهانه سالگرد اعدام #مونا_محمودنژاد، معلم ۱۷ ساله #بهایی goo.gl/LSru9o پدر را به جرم آنکه از مسلمانی به #بهاییت گرویده بود، به جرم «ارتداد» در اسفند ۱۳۶۱ در شیراز به دار آویختند و دختر ۱۷ سالهاش را سه ماه بعد در خرداد بیرحم ۱۳۶۲ به جرم تدریس به کودکان…
سالگرد اعدام هاشم فرنوش تنها به «جرم» پیروی از بهاییت
goo.gl/trgBVg
«در اوّل تیر ١٣٦٠ هاشم فرنوش "تنها" به جرم پیروی از آیین بهائی در برابر جوخۀ آتش قرار گرفت و تیرباران شد. روز دهم آبان ١٣٥٩ حجت الاسلام مصطفی رهنما که گاه و بی گاه مزاحم زندگی او می شد و شرکت او را مهر و موم کرده بود، درِ خانۀ وی را شکست و بدون اجازه و بدون داشتن حکم، او را دستگیر کرد. هاشم فرنوش در وصیتنامۀ خود به همسرش می نویسد: "ژینوس عزیزم, هر طور است باید دلِ پاک و چون گُلت را قانع کنی که زوجت در حالی از تو جدا شده که تمامی وجودش به یاد توست...بچه هاي عزيزم را از همين كودكي به آداب و اخلاق انساني و رحماني تربيت نماييد كه جز خدمت به مملكت و اطاعت از حكومت، فكري به دل راه ندهند. به تحصيل علم و اخلاق پردازند و در خضوع و تواضع كوشند..." در دوم اسفند ١٣٩١ مراسم "تقدیر" از شیخ مصطفی رهنما در دانشگاه تهران برگزار شد! در دهم مهر ۱۳۹۲آیت الله خامنه ای در پیامی "درگذشت روحانی مجاهد مرحوم حجت الاسلام شیخ مصطفی رهنما...روحانی پارسا...چهرهای نادر و تحسین برانگیز...عالمِ متواضع و پر استقامت..." را تسلیت گفت!»
یکی از هموطنان این متن را برای ما ارسال داشته است. در این تصویر، هاشم فرنوش را به همراه همسر و فرزندش می بینید.
مطلب مرتبط؛
به بهانه سالگرد اعدام مونا محمودنژاد، معلم ۱۷ ساله بهایی
http://bit.ly/1yjnDVl
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
رواداری یا تلورانس یکی از پروژههای تواناست. از طریق سایت زیر میتوانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر دربارهی مدارای مذهبی:
http://bit.ly/1ZppjIC
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/trgBVg
«در اوّل تیر ١٣٦٠ هاشم فرنوش "تنها" به جرم پیروی از آیین بهائی در برابر جوخۀ آتش قرار گرفت و تیرباران شد. روز دهم آبان ١٣٥٩ حجت الاسلام مصطفی رهنما که گاه و بی گاه مزاحم زندگی او می شد و شرکت او را مهر و موم کرده بود، درِ خانۀ وی را شکست و بدون اجازه و بدون داشتن حکم، او را دستگیر کرد. هاشم فرنوش در وصیتنامۀ خود به همسرش می نویسد: "ژینوس عزیزم, هر طور است باید دلِ پاک و چون گُلت را قانع کنی که زوجت در حالی از تو جدا شده که تمامی وجودش به یاد توست...بچه هاي عزيزم را از همين كودكي به آداب و اخلاق انساني و رحماني تربيت نماييد كه جز خدمت به مملكت و اطاعت از حكومت، فكري به دل راه ندهند. به تحصيل علم و اخلاق پردازند و در خضوع و تواضع كوشند..." در دوم اسفند ١٣٩١ مراسم "تقدیر" از شیخ مصطفی رهنما در دانشگاه تهران برگزار شد! در دهم مهر ۱۳۹۲آیت الله خامنه ای در پیامی "درگذشت روحانی مجاهد مرحوم حجت الاسلام شیخ مصطفی رهنما...روحانی پارسا...چهرهای نادر و تحسین برانگیز...عالمِ متواضع و پر استقامت..." را تسلیت گفت!»
یکی از هموطنان این متن را برای ما ارسال داشته است. در این تصویر، هاشم فرنوش را به همراه همسر و فرزندش می بینید.
مطلب مرتبط؛
به بهانه سالگرد اعدام مونا محمودنژاد، معلم ۱۷ ساله بهایی
http://bit.ly/1yjnDVl
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
رواداری یا تلورانس یکی از پروژههای تواناست. از طریق سایت زیر میتوانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر دربارهی مدارای مذهبی:
http://bit.ly/1ZppjIC
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سالگرد اعدام هاشم فرنوش تنها به «جرم» پیروی از #بهاییت . «در اوّل تیر ١٣٦٠ هاشم فرنوش "تنها" به جرم پیروی از آیین #بهائی در برابر جوخۀ آتش قرار گرفت و تیرباران شد. روز دهم آبان ١٣٥٩ حجت الاسلام مصطفی رهنما که گاه و بی گاه مزاحم زندگی او می شد و شرکت او…