شعله پاکراوان، مادر ریحانه جباری، در نهمین سالگرد اعدام دخترش، متنی به شرح زیر منتشر کرد:
«امروز، در نهمین سالگرد پروانگی دخترم ریحانه، در خانه نیستم۔ماههاست که به شهرهای مختلف جهان میروم و با مردم صحبت میکنم تا بدانند اعدام یعنی چه۔و پشت این کلمه بظاهر ساده چه حجمی از خشونت تکرار شونده و دائمی خفته است۔و چقدر مردم مهربانند و همدل۔دیشب در شهر شولم(Schwelm) بودم۔ زنی نزدیکم شد و این دسته گل کوچک را با گفتن این جمله بمن داد: فقط خواستم با این گلهای کوچک بتو بگویم در از دست دادن ریحانه با تو شریکم۔ ولی او نمرده۔ میخواهم بگویم: مدتهاست پذیرفتهام که ریحانه مهربان من، برای همیشه رفته و هرگز بازنمیگردد۔ اما جوانان زیبای دیگری در موقعیت ریحانه، زیر حکم اعدام یا در معرض تجاوزند۔ هر قدمی برای یاری آنها، یعنی به یاد اوردن ریحان۔ چرا که او حتی در پشت میلههای زندان،برای نجات همبندیانش از پا ننشست و دست بکار شد۔ میخواهم بگویم: دختر نازک و نازنینم، تلاش میکنم به قولی که به تو دادم عمل کنم۔ قدم به قدم۔ هر چند گامهای من به گرد پای تو نمیرسد۔ در شصت سالگی هنوز قلب بخشندهای مثل تو، جوان بیست و شش ساله ندارم۔ اما قسم میخورم سرباز لایقی برای تو، فرمانده قلبم باشم۔ تا جان در بدن دارم دادخواه خون به ناحق ریخته تو هستم۔ من زندگیم را نثار این دادخواهی کرده و میکنم۔
ریحانم، تو را در انبوه نامههایت میجستم، ولی یکسال است که تورا در نوجوانان ایران میبینم۔ انگار تو تکثیر شدهای۔ دختران و پسرانی که به حکومت متجاوز میگویند نه۔ کسانی که جان میدهند اما حاضر به دروغ گفتن و شستن چهره متجاوزین نمیشوند۔ کاش بودی و میدیدی که چقدر دل بستهام به نسل نو ایران که دلاور است و ازادیخواه۔۔ اما رژیم همچنان حیله بکار میگیرد و حقه سوار میکند۔ مزدورانش را به سویم فرستاده و نزدیک یکسال است گاه به گاه برایم دشواری و دغدغه میسازند۔ میخواهند خسته شوم و بنشینم۔ اما من از تو یاد گرفتهام که باید ایستاد و جنگید۔ قول میدهم تلاش کنم تا علفهای هرز رژیم را در حد توان، از ریشه درآورم و به جایی پرتاب کنم که شایسته آنند۔ همچنان که نسل نو میخواهند رژیم سرکوبگر دشمن ازادی را به زباله دان تاریخ پرتاب کنند۔ ریحان جانم، در نهمین سالگرد تو، با دلی پر از اندوه، با سری پر از رویا، زخم دلم را میبوسم۔ همچنان که اشکهای مردم مهربان در غم تو را در سالهای گذشته بوسیدهام۔ اشک میریزم ولی مصممتر از پیش، تا اخرین لحظه عمر، بر عهدی که با تو بستم وفادارم۔ تو را به دست باد سپردم۔ همچنان که از من خواسته بودی۔ تو در قلبم تا ابد زندهای، ای مشعل اگاهی و معلم جوانم۔»
سوم آبان سالروز اعدام ریحانه جباری است.
ریحانه جباری در ۱۹ سالگی به اتهام قتل مرتضی عبدالعلی بازداشت و بعدتر اعدام شد. او اتهام قتل غیرعمد را پذیرفته و دلیل آن را دفاع از خود در برابر تجاوز جنسی اعلام کرده بود.
عفو بینالملل اعدام ریحانه را «لکه خونین دیگری در سابقه حقوق بشر ایران» توصیف کرد.
#ریحانه_جباری #دادخواهی_زندگیست #نه_به_اعدام #نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز، در نهمین سالگرد پروانگی دخترم ریحانه، در خانه نیستم۔ماههاست که به شهرهای مختلف جهان میروم و با مردم صحبت میکنم تا بدانند اعدام یعنی چه۔و پشت این کلمه بظاهر ساده چه حجمی از خشونت تکرار شونده و دائمی خفته است۔و چقدر مردم مهربانند و همدل۔دیشب در شهر شولم(Schwelm) بودم۔ زنی نزدیکم شد و این دسته گل کوچک را با گفتن این جمله بمن داد: فقط خواستم با این گلهای کوچک بتو بگویم در از دست دادن ریحانه با تو شریکم۔ ولی او نمرده۔ میخواهم بگویم: مدتهاست پذیرفتهام که ریحانه مهربان من، برای همیشه رفته و هرگز بازنمیگردد۔ اما جوانان زیبای دیگری در موقعیت ریحانه، زیر حکم اعدام یا در معرض تجاوزند۔ هر قدمی برای یاری آنها، یعنی به یاد اوردن ریحان۔ چرا که او حتی در پشت میلههای زندان،برای نجات همبندیانش از پا ننشست و دست بکار شد۔ میخواهم بگویم: دختر نازک و نازنینم، تلاش میکنم به قولی که به تو دادم عمل کنم۔ قدم به قدم۔ هر چند گامهای من به گرد پای تو نمیرسد۔ در شصت سالگی هنوز قلب بخشندهای مثل تو، جوان بیست و شش ساله ندارم۔ اما قسم میخورم سرباز لایقی برای تو، فرمانده قلبم باشم۔ تا جان در بدن دارم دادخواه خون به ناحق ریخته تو هستم۔ من زندگیم را نثار این دادخواهی کرده و میکنم۔
ریحانم، تو را در انبوه نامههایت میجستم، ولی یکسال است که تورا در نوجوانان ایران میبینم۔ انگار تو تکثیر شدهای۔ دختران و پسرانی که به حکومت متجاوز میگویند نه۔ کسانی که جان میدهند اما حاضر به دروغ گفتن و شستن چهره متجاوزین نمیشوند۔ کاش بودی و میدیدی که چقدر دل بستهام به نسل نو ایران که دلاور است و ازادیخواه۔۔ اما رژیم همچنان حیله بکار میگیرد و حقه سوار میکند۔ مزدورانش را به سویم فرستاده و نزدیک یکسال است گاه به گاه برایم دشواری و دغدغه میسازند۔ میخواهند خسته شوم و بنشینم۔ اما من از تو یاد گرفتهام که باید ایستاد و جنگید۔ قول میدهم تلاش کنم تا علفهای هرز رژیم را در حد توان، از ریشه درآورم و به جایی پرتاب کنم که شایسته آنند۔ همچنان که نسل نو میخواهند رژیم سرکوبگر دشمن ازادی را به زباله دان تاریخ پرتاب کنند۔ ریحان جانم، در نهمین سالگرد تو، با دلی پر از اندوه، با سری پر از رویا، زخم دلم را میبوسم۔ همچنان که اشکهای مردم مهربان در غم تو را در سالهای گذشته بوسیدهام۔ اشک میریزم ولی مصممتر از پیش، تا اخرین لحظه عمر، بر عهدی که با تو بستم وفادارم۔ تو را به دست باد سپردم۔ همچنان که از من خواسته بودی۔ تو در قلبم تا ابد زندهای، ای مشعل اگاهی و معلم جوانم۔»
سوم آبان سالروز اعدام ریحانه جباری است.
ریحانه جباری در ۱۹ سالگی به اتهام قتل مرتضی عبدالعلی بازداشت و بعدتر اعدام شد. او اتهام قتل غیرعمد را پذیرفته و دلیل آن را دفاع از خود در برابر تجاوز جنسی اعلام کرده بود.
عفو بینالملل اعدام ریحانه را «لکه خونین دیگری در سابقه حقوق بشر ایران» توصیف کرد.
#ریحانه_جباری #دادخواهی_زندگیست #نه_به_اعدام #نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
یادداشت شعله پاکروان، مادر ریحانه جباری، در نهمین سالگرد اعدام دخترش
شعله پاکراوان، مادر ریحانه جباری، در نهمین سالگرد اعدام دخترش، متنی به شرح زیر منتشر کرد: «امروز، در نهمین سالگرد پروانگی دخترم ریحانه، در خانه نیستم۔ماههاست که به شهرهای مختلف جهان میروم و با مردم صحبت میکنم تا بدانند اعدام یعنی چه۔و پشت این کلمه بظاهر…