«دو هفته پیش میرفتم تبریز. نزدیک به نیمی از مردم در فرودگاه ماسک نداشتند. موقع ورود به هواپیما یک ماسک به هر مسافر میدادند. مسافرهای بدون ماسک را شمردم؛ یکسومشان ماسک نزده بودند. از جمله بغل دستیام و کناریاش.
سه صندلی ردیف اول خالی بود، به مهماندار که گفتم آنجا بنشینم، گفت چند لحظه صبر کن. یکی دو دقیقه بعد آمد و گفت مامور امنیت اجازه نمیدهد. بلند شدم، کیفم را برداشتم و گفتم من هم امنیتم ایجاب میکند که پیاده شوم. رضایت داد جایم را عوض کنم. آخر پرواز آمد و گفت او کارهای نیست و ماسک هم میدهند و مردم نمیزنند. مردم را که نمیتوانند مجبور کنند.
خندیدم. گفتم اگر زنی روسری نداشته باشد کارت پرواز به او نمیدهید. چهل و یک سال است که همه جا حجاب را که به کسی کاری ندارد به زنان تحمیل کردهاید، بعد ماسک را نمیتوانید.
برگشتن وضع بدتر بود. تعداد بدون ماسکها بیشتر هم بود و هواپیمایی معراج همان ماسک را هم داخل هواپیما به مسافرها نمیداد. هیچ صندلی خالی هم نبود که جایم را عوض کنم.
سازمان هواپیمایی هم گفته هر کس پروتکل را رعایت نکرد، مردم شکایت کنند. از فرودگاه تبریز که شکایت کرده بودم، زنگ زدند. پاسخشان این بود که ورودی سالن بنر زدهاند که ماسک اجباری است و هر نیم ساعت هم از بلندگوی فرودگاه این را میگویند. رعایت نکردن شصت درصد ظرفیت هم که از روز روشنتر است و نیازی به شکایت نیست.
چند وقت قبلترش به کرمان میرفتم. تمام صندلیها پر بود . موقع پیاده شدن مهماندار جلوی در ایستاده بود و مسافرها را میشمرد تا بیش از بیست نفر سوار اتوبوس نشود؛ همین قدر مضحک و تباه.
آن وقت این روزها در بوق میکنند که فلان جا عروسی و عزا گرفتند و نصف مهمانها کرونا گرفتند. دیوار مردم کوتاه است، اگر اصلن دیواری داشته باشند.»
از فیسبوک مسعود سلطانی
- این روزها کرونا در ایران بیداد میکند و تختهای بیمارستانی در شهرهایی مثل تهران پر شده و روز به روز اوضاع وخیمتر شده است.
در عین حال، مقامات مشکلات را گردن مردم میاندازند و از پذیرش مسئولیت طفره میروند.
- عکس تزئینی است.
#ماسک #ماسک_اجباری #کرونا
@Tavaana_TavaanaTech
سه صندلی ردیف اول خالی بود، به مهماندار که گفتم آنجا بنشینم، گفت چند لحظه صبر کن. یکی دو دقیقه بعد آمد و گفت مامور امنیت اجازه نمیدهد. بلند شدم، کیفم را برداشتم و گفتم من هم امنیتم ایجاب میکند که پیاده شوم. رضایت داد جایم را عوض کنم. آخر پرواز آمد و گفت او کارهای نیست و ماسک هم میدهند و مردم نمیزنند. مردم را که نمیتوانند مجبور کنند.
خندیدم. گفتم اگر زنی روسری نداشته باشد کارت پرواز به او نمیدهید. چهل و یک سال است که همه جا حجاب را که به کسی کاری ندارد به زنان تحمیل کردهاید، بعد ماسک را نمیتوانید.
برگشتن وضع بدتر بود. تعداد بدون ماسکها بیشتر هم بود و هواپیمایی معراج همان ماسک را هم داخل هواپیما به مسافرها نمیداد. هیچ صندلی خالی هم نبود که جایم را عوض کنم.
سازمان هواپیمایی هم گفته هر کس پروتکل را رعایت نکرد، مردم شکایت کنند. از فرودگاه تبریز که شکایت کرده بودم، زنگ زدند. پاسخشان این بود که ورودی سالن بنر زدهاند که ماسک اجباری است و هر نیم ساعت هم از بلندگوی فرودگاه این را میگویند. رعایت نکردن شصت درصد ظرفیت هم که از روز روشنتر است و نیازی به شکایت نیست.
چند وقت قبلترش به کرمان میرفتم. تمام صندلیها پر بود . موقع پیاده شدن مهماندار جلوی در ایستاده بود و مسافرها را میشمرد تا بیش از بیست نفر سوار اتوبوس نشود؛ همین قدر مضحک و تباه.
آن وقت این روزها در بوق میکنند که فلان جا عروسی و عزا گرفتند و نصف مهمانها کرونا گرفتند. دیوار مردم کوتاه است، اگر اصلن دیواری داشته باشند.»
از فیسبوک مسعود سلطانی
- این روزها کرونا در ایران بیداد میکند و تختهای بیمارستانی در شهرهایی مثل تهران پر شده و روز به روز اوضاع وخیمتر شده است.
در عین حال، مقامات مشکلات را گردن مردم میاندازند و از پذیرش مسئولیت طفره میروند.
- عکس تزئینی است.
#ماسک #ماسک_اجباری #کرونا
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
«دو هفته پیش میرفتم تبریز. نزدیک به نیمی از مردم در فرودگاه ماسک نداشتند. موقع ورود به هواپیما یک ماسک به هر مسافر میدادند. مسافرهای بدون ماسک را شمردم؛ یکسومشان ماسک نزده بودند. از جمله بغل دستیام و کناریاش. سه صندلی ردیف اول خالی بود، به مهماندار…