آموزشکده توانا
53.4K subscribers
34.3K photos
38.8K videos
2.55K files
20K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
به گزارش کانال تلگرام چالش صنفی معلمان، دادسرای عمومی و انقلاب اهواز، به شکایت اطلاعات سپاه خوزستان، احکام سنگینی برای چهار نفر از فعالان صنفی معلمان این استان صادر کرده است.

بر اساس این احکام، خانم کوکب بداغی پگاه و آقایان پیروز نامی، علی کروشات، و سیامک صادقی چهرازی به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند. در مجموع، برای این چهار فعال صنفی ۲۴ سال زندان تعیین شده است.

در صورت تایید حکم در دادگاه تجدیدنظر، مجازات اشد، یعنی پنج سال برای هر یک از این فعالان صنفی قابل اجرا است.

این معلمان شناخته‌شده، که از مدافعان حقوق صنفی همکاران خود هستند، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳ در یک پرونده مشترک به دادگاه احضار شده بودند و امروز، ۱۸ دی‌ماه ۱۴۰۳، احکام نهایی آنان اعلام شد.

در دو سال گذشته، به‌ویژه پس از آغاز خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، فشارها بر فعالان صنفی معلمان افزایش چشمگیری یافته است. از اخراج گسترده معلمان معترض در سراسر کشور گرفته تا صدور احکام سنگین برای معلمانی که تنها خواسته‌هایشان ارتقای کیفیت نظام آموزشی و تحقق مطالباتی در چهارچوب قوانین بوده است.

بدون تردید، چنین فشارهایی نمی‌تواند معلمان ایران را از پیگیری اعتراضات خود علیه نابسامانی‌های نظام آموزشی و مطالبه حقوق صنفی بازدارد. معلمان همچنان با وجود تهدیدها و احکام سنگین، صدای عدالت‌خواهی خود را بلند نگاه خواهند داشت.

و البته تا وقتی جمهوری اسلامی برقرار است و اولویت آرمان‌های ایدئولوژیک مطلوب حکومت است، همین وضعیت ادامه خواهد داشت.

#نه_به_جمهوری_اسلامی #پیروز_نامی #علی_کروشات #سیامک_صادقی_چهرازی #کوکب_بداغی_پگاه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا مسجدسلیمان است. یکی از مخاطبان توانا نام چهار فعال صنفی معلمان را روی یک مقوا نوشته و در خیابان ایستاده است.
این چهار معلم و فعال صنفی، در مجموع به ۲۴ سال زندان محکوم شده‌اند.

چنین فعالیت‌هایی میدانی، با رعایت اصول امنیتی، به حکومت نشان می‌دهد که حتی اگر فعالان مدنی را به حبس محکوم کند، افرادی هستند که نامشان را به کف خیابان ببرند و راهشان را ادامه دهند و نمی‌تواند با حبس فعالان صدای آن‌ها را خاموش کند.

خانم کوکب بداغی پگاه و آقایان پیروز نامی، علی کروشات، و سیامک صادقی چهرازی به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند. در مجموع، برای این چهار فعال صنفی ۲۴ سال زندان تعیین شده است.

در صورت تایید حکم در دادگاه تجدیدنظر، مجازات اشد، یعنی پنج سال برای هر یک از این فعالان صنفی قابل اجرا است.

این معلمان شناخته‌شده، که از مدافعان حقوق صنفی همکاران خود هستند، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳ در یک پرونده مشترک به دادگاه احضار شده بودند و امروز، ۱۸ دی‌ماه ۱۴۰۳، احکام نهایی آنان اعلام شد.

در دو سال گذشته، به‌ویژه پس از آغاز خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، فشارها بر فعالان صنفی معلمان افزایش چشمگیری یافته است. از اخراج گسترده معلمان معترض در سراسر کشور گرفته تا صدور احکام سنگین برای معلمانی که تنها خواسته‌هایشان ارتقای کیفیت نظام آموزشی و تحقق مطالباتی در چهارچوب قوانین بوده است.

بدون تردید، چنین فشارهایی نمی‌تواند معلمان ایران را از پیگیری اعتراضات خود علیه نابسامانی‌های نظام آموزشی و مطالبه حقوق صنفی بازدارد. معلمان همچنان با وجود تهدیدها و احکام سنگین، صدای عدالت‌خواهی خود را بلند نگاه خواهند داشت.

و البته تا وقتی جمهوری اسلامی برقرار است و اولویت آرمان‌های ایدئولوژیک مطلوب حکومت است، همین وضعیت ادامه خواهد داشت.

#نه_به_جمهوری_اسلامی #پیروز_نامی #علی_کروشات #سیامک_صادقی_چهرازی #کوکب_بداغی_پگاه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
رشید کیانی ده‌کیان: قاضی احکام سرکوبگرانه علیه معلمان و معترضان

رشید کیانی ده‌کیان، قاضی شعبه ۳ دادگاه انقلاب اهواز، یکی از چهره‌های شناخته‌شده در صدور احکام ناعادلانه علیه معترضان و فعالان صنفی در خوزستان است. او که متولد روستای قلعه سرد، دهدز (دزپارت)، ۴۵ کیلومتری ایذه است، در سال‌های اخیر به دلیل احکام سنگین و بدون ضابطه علیه معلمان و معترضان، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.

یکی از جنجالی‌ترین احکام او، صدور مجدد حکم اعدام برای مجاهد کورکور، از معترضان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، بود؛ در حالی که دیوان عالی کشور این حکم را نقض کرده بود. رشید کیانی بدون مطالعه کافی و برخلاف اصول دادرسی، مجدداً حکم اعدام را صادر کرد. این اقدام نشان‌دهندۀ فقدان استقلال قضایی و تبعیت کامل او از سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت است.

او همچنین چهار معلم و فعال صنفی، شامل کوکب بداغی پگاه، پیروز نامی، علی کروشات و سیامک صادقی چهرازی را به اتهام‌های واهی به مجموع ۲۴ سال زندان محکوم کرده است. این معلمان که برای حقوق صنفی خود و سایر همکارانشان مبارزه می‌کردند، به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" به پنج سال حبس تعزیری محکوم شدند.

تناقض بزرگ این پرونده اینجاست که برادر رشید کیانی، معلم بازنشسته است، اما این قاضی دقیقاً معلمانی را محکوم کرده که برای حقوق و شرایط کاری برادرش نیز مبارزه می‌کردند.

رشید کیانی پیش از ورود به دستگاه قضا، در «نهاد نشر آثار و ارزش‌های مشارکت روحانیت در دفاع مقدس» فعالیت داشت و اکنون در حال تبدیل شدن به "قاضی صلواتی خوزستان" است. به گفتۀ یک منبع مطلع، او دادگاه‌ها را در کمتر از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بدون بررسی دقیق پرونده برگزار کرده و حکم‌های سنگین صادر می‌کند.

احکام او بخشی از سرکوب سیستماتیک فعالان مدنی، معلمان و معترضان در جمهوری اسلامی است. معرفی و افشای نام و سوابق این قاضی‌های سرکوبگر، گامی برای پاسخگو کردن آن‌ها و تحقق عدالت است.

در صورتی که از سایر احکام صادره توسط این قاضی اطلاع دارید، برای ما ارسال کنید.

#ایذه #نه_به_اعدام #رشید_کیانی #قاضی_مرگ #مجاهد_کورکور #کوکب_بداغی_پگاه #پیروز_نامی #علی_کروشات #سیامک_صادقی_چهرازی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فراخوان اعتراض به احکام ۳۰ سال زندان علیه پنج معلم سرافراز

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان، بیانیه‌ای به شرح زیر منتشر کرد و از هموطنان خواست که آن را امضا کنند:

معلمان آگاه، ملت سرافراز و وجدان‌های حق طلب:

🔸در هفته‌های اخیر پنج تن از معلمان ایران، هر کدام در دادگاه بدوی به ۶ سال زندان و در مجموع ۳۰ سال زندان محکوم شده‌اند.

🔸آقایان #پیروز_نامی، #علی_کروشات، #سیامک_صادقی_چهرازی و خانم #کوکب_بداغی_پگاه از فعالان صنفی استان خوزستان از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب #اهواز و جناب #مسعود_فرهیخته از فعالان صنفی البرز از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب #کرج به این احکام سنگین محکوم شده‌اند. آقای مسعود فرهیخته علاوه بر ۶ سال زندان به دو سال ممنوع الخروجی، دو سال محرومیت از حضور در گروه‌ها و دستجات و دو سال محرومیت تردد در استان‌های تهران و البرز و قزوین و کردستان و لرستان نیز محکوم شده است.

🔸این حجم‌ از هزینه صرفاً بابت فعالیت‌های صنفی و در رأس آن آموزش رایگان که خیر عمومی در آن است، نه تنها ظلم به این کنشگران صنفی و خانواده‌های آ‌ن‌هاست، بلکه نشانه خطرناکی است که صادر کنندگان این احکام، درکی و محاسبه‌ای از نتایج هولناک آن نداشته‌ و ندارند. صدور این احکام، نشانه گرفتن معنای راستین معلمی و توهین به شعور، آگاهی و بیداری جامعه است.

🔸ما امضا کنندگان این متن، ضمن حمایت قاطع از آقایان پیروز نامی، علی کروشات، سیامک صادقی چهرازی و خانم کوکب بداغی پگاه (فعالان صنفی خوزستان) و مسعود فرهیخته (فعال صنفی البرز) خواهان نقض کامل این احکام و تبرئه معلمان نامبرده در دادگاه تجدید نظر هستیم.

📎برای امضای این فراخوان به لینک فرم نگار وارد شوید و نام و نام خانوادگی خود را پائین صفحه وارد کنید و سپس بر گزینه‌ی ارسال یا ارائه در انتهای صفحه کلیک کنید.
https://forms.gle/cw69d3ZxJ7g58xki9

#بیانیه #معلم #معلمان #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
پیام #کوکب_بداغی_پگاه
معلم و فعال صنفی  ایذه به مناسبت هشتم مارس روز جهانی زن


🎋‍ زنی را می شناسم من که شوق بال و پر دارد
ولی از بس پرشور است دو صد بیم از سفر دارد
زنی را می شناسم من سرود عشق می خواند
صدایش خسته و محزون امیدش در ته فرداست
به نام ایران
به نام زن، زندگی، آزادی

تو را زنانه می خواهم چون تمدن زنانه است
هشت مارس روز زنان و دختران، روز آگاهی مدنی، روز مبارزه با تبعیض جنسیتی، روزی که زنان میزبان درد بودند اما با اراده قوی برای برابری و عدالت ایستادگی کردند
زنانی که با شجاعت، شهامت و دلاوری نام خود را در تاریخ حک کرده اند همان تاریخی که سعی در نادیده گرفتن زن داشت
زنان و دختران ایران زمین نقطه امید را درست در تاریک ترین  روزها پیدا کردند و استبداد را به زانو در آوردند.

بانو ماندانا نخستین مدرسه جمعی را بنیان نهاد و به دانش آموزان درس قانون و حقوق آموزش داد.
از بانو یوتاب بگویم یا آرتمیس، آزاددخت را می گویم همان زنی که الهام بخش و مشوق راه اندازی مرکز علمی و پزشکی جندی شاپور بود، نمی دانم بانو بی بی خانم استرآبادی را چقدر می شناسید اولین زنی که مقالاتش در نشریات رسمی کشور چاپ شد.
سردار بی بی مریم بختیاری از زنان تاثیر گذار تاریخ معاصر ایران، مبارزی که نقش بسیار پر رنگی در فتح تهران داشت.

طوبی آزموده از پیشگامان جنبش زنان در ایران که با مبارزات خود توانست نخستین دبیرستان دخترانه را در تهران تاسیس کند.

مریم میرزاخانی اولین زن جهان که برنده مدال نوبل ریاضی شد.
زنان سرافراز و‌ خسته از تبعیض سرود نور می خوانند ویدا موحد، نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل زاده، مهسا موگویی، مهسا امینی، دنیافرهادی، آرمیتا گراوند، پرستو احمدی، یلدا آقافضلی، حدیث نجفی، آهو دریایی، منصوره سگوند، ماه منیر مولایی، هنگامه چوبین، اشرف سلحشور، شیرین موسوی، و ‌ناهید شیرپیشه از پشت میله های زندان تکثیر شجاعت می کنند کاملیا سجادیان نمونه بارز یک زن مبارز و آزاد اندیش است
هشت مارس یاد آور این نکته است آنجا که دری نیست زنان در خواهند ساخت، وآن را باز خواهند کرد، با شور از آن عبور می کنند و نغمه‌های شادی سر می دهند.

شناسنامه ی جنبش در ایران به نام زن زندگی آزادی گره خورد و من دوباره زن بودنم را فریاد می کشم.

زنده باد زن، زندگی، آزادی
پاینده ایران

#روز_جهانی_زن #زن_زندگی_آزادی #کوکب_بداغی #ایذه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🔆 آبادسازی بیابان‌ها و ویرانه‌سازی آبادی‌ها

کوکب بداغی پگاه، معلم و فعال صنفی ایذه

در سرزمین‌هایی که روزی خاک خشک و بیابان بر گستره‌ی آسمان سایه انداخته بود، دو دست تقدیر از مسیرهای جداگانه آغاز شد. یکی از آن‌ها، که از ابتدا درگیر سرنوشتی گمراه بود، تصمیم گرفت تا از جیب خاک، باغی بسازد؛ باغی که نه به دانه‌های تصادفی، بلکه به دستانی آگاه و تدبیر شده نیاز داشت. دستانی که به‌جای جنگیدن با آفتاب و خاک، به ترمیم و کاشت مشغول بودند. درختانی از جنس نوآوری و سازندگی شکوفه زدند و میوه‌هایشان نه تنها برای مردمان خود، بلکه برای جهانیان سودمند شد.
اما در سمت دیگر، داستان متفاوتی در جریان بود. در این سرزمین، به‌جای باغ، ویرانه‌ای از سیاست‌های ناشیانه بر جای ماند. درختان این خاک نه از دانه‌های امید، بلکه از سیاست‌های معیوبی کاشته شدند که هیچ‌گاه نه برگی به بار آوردند و نه سایه‌ای به مردم دادند. این سرزمین که از همان ابتدا می‌توانست چشمه‌ی حیات شود، در راه گمراهی افتاد و تبدیل به مکانی شد که گرد و غبار، حتی در دل شب، از آن به مشام می‌رسید.
و #ما_میدانیم_مقصر_کیست
چه اتفاقی افتاد؟ چرا در همین دنیای خاکی، یکی از سرزمین‌ها توانست بیابان‌های خود را به بهشتی سبز تبدیل کند و دیگری در همان خاک، به‌جای درخت‌های ثمربخش، درختان بی‌ثمر از سیاست‌های نابه‌جا کاشت؟ چرا یکی به‌جای نبرد با زمین، به پرورش آن پرداخت و دیگری به‌جای خاک، در پی درگیری با باد و آسمان افتاد؟
و #ما_میدانیم_مقصر_کیست
در سرزمین نخست، باران بر درختان آن بارید، اما در سرزمین دوم، تنها خاکستری از تخریب بر جا ماند. درختان آن‌جا به‌جای میوه دادن، خود به دانه‌های تندباد تبدیل شدند. جایی که می‌شد آینده‌ای پُر از شکوفایی ساخت، به تباهی و فساد کشیده شد. سرزمینی که به‌راحتی می‌توانست درختان صنعت و علم و رفاه بکارد، به‌جای آن، درختان خشک و زردی رویید که تنها بوی جنگ و رنج را در هوا پراکندند.
و #ما_میدانیم_مقصر_کیست
آیا وقت آن نرسیده که این سرزمین به خود بیاید؟ آیا هنوز می‌توان دست در خاکش فرو برد و از آن‌چه که به جا مانده، آینده‌ای نو ساخت؟ مگر نه این است که درختانِ از بین‌رفته، هنوز می‌توانند روزی دوباره به زمین بازگردند اگر دستانی درست، به خاک برسند؟
در سرزمین اول، حتی درختانی که روزی کاشته شد، برگ‌هایشان همچنان سبز است و سایه‌ای از آن‌ها بر سر مردمانشان می‌افتد؛ درختانی که هیچ‌گاه از کار افتاده نشدند و همچنان در مسیر رشد قرار دارند. اما در سرزمین دوم، درختانی که روزی به نام سیاست‌های فریبنده و جنگ‌طلبانه کاشته شد، هم‌اکنون درختان مرده‌ای هستند که سایه‌ای جز سیاهی و خشونت برای مردم به ارمغان نیاوردند.
و #ما_میدانیم_مقصر_کیست
ما خوب می‌دانیم مقصر کیست. کسانی که درختان سازنده را از ریشه بریدند و به‌جای آن، دانه‌های تباهی را کاشتند. کسانی که به‌جای چشم دوختن به آسمان روشن آینده، چشمان خود را در تاریکی جنگ‌ها گم کردند. کسانی که درختانی از جنس ترس و خشونت کاشتند و به آن‌ها امید رشد دادند، غافل از این‌که هیچ درختی از خشونت نمی‌روید.
آیا هنوز فرصتی برای تغییر باقی است؟ آیا هنوز در دل این خاک، بذرهایی از امید و آبادانی می‌تواند رشد کند؟ شاید تنها چیزی که این سرزمین نیاز دارد، دست‌هایی است که به‌جای درگیری با باد، در پی کاشتن درختان آینده باشند. شاید آن وقت است که درختان سازنده، سر از خاک بیرون آورده و درختان خشونت و تباهی را برای همیشه از ریشه خواهند کند.
امروز مردم این سرزمین باید به یاد آورند: وقتی که بیابان می‌تواند با تدبیر و همت تبدیل به سرزمین سبز شود، ویرانه‌ها نیز با اتحاد و اراده‌ی مردم بازسازی خواهند شد. دست‌هایشان اگر به‌هم پیوند بخورد و در مسیری درست گام بردارند، می‌توانند سرزمینشان را آباد کنند و آینده‌ای روشن بسازند.
#ما_میدانیم_مقصر_کیست
اما این را نیز می‌دانیم که این سرزمین به مردم تعلق دارد؛ با اتحاد‌ و همدلی می‌توانند آن را از نو بسازند.


#کوکب_بداغی_پگاه #ایران #عربستان_سعودی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
طبق ابلاغیه‌ای که خانم کوکب بداغی پگاه، معلم و فعال مدنی اهل ایذه، در اینستاگرام خود منتشر کرده است، برای رسیدگی به اتهامات ایشان وقت رسیدگی برای حدودا پنج ماه دیگر تعیین شده است.
در این ابلاغیه اتهامات ایشان به شرح زیر آمده است:
«نشر اکاذیب»، «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، «عضویت در دسته یا جمعیت یا شعبه جمعیت‌هایی که در داخل کشور با هدف برهم زدن امنیت کشور تشکیل شده است» «اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم برضد امنیت داخلی / خارجی»

خانم بداغی در واکنش به این ابلاغیه و اتهامات صادره مطلبی به شرح زیر در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده‌اند:

«ای صاحبان قدرت و منصب،
آیا چون من لب به سخن گشودم، ملک‌تان بلرزه افتاد؟
من آنم که بر سفره‌ی مردم نشسته‌ام، نه بر تختِ زر.

من نه از بهر غوغا برخاستم، که از برای روشنگری.
نه شمشیر کشیدم، نه آتشی افروختم؛
جز قلم چه در دست من دیدید که این‌گونه بر من تاختید؟

گفتید که علیه امنیت نوشت،
اگر نوشتن، زلزله در امنیت می‌اندازد، وای بر آن امنیت!
اگر نقد، تیشه‌ بر ریشه‌تان می‌زند، ریشه‌ها را دریابید، نه تیشه را.

من با خِرد برخاستم، نه با خنجر؛
با مردم ایستادم، نه با مزدوران.

و بدانید،
حقیقت را اگر هزار بار هم به بند کشید،
دوباره از دل خاک سر خواهد زد،
چونان بذر نور در زمین شب.

ما فرزندان خیابانیم، نه شاگردان سکوت!
شما ما را متهم می‌کنید؟
به چه؟
به اینکه فریاد شدیم وقتی همه نجوا بودند؟

اگر حقیقت گفتن، جرم است،
اگر مردم را آگاه کردن و‌کنار آنها بودن ، فتنه است،
اگر افشای دروغ، تبلیغ علیه نظام است،
پس آری! ما مجرمیم

ما وارثان خون‌هایی هستیم که روزی فریاد زدند «آزادی»
و امروز، همان واژه، در گلوی ما خفه می‌شود.

مرا متهم کرده‌اید به واژه، به حقیقت، به پرسش!
گفته‌اید که با واژه‌ها امنیت‌تان لرزید؛ اگر چنین است، پس بدانید آن‌چه شما امنیت می‌نامید، من آن را سکوت قبرستان می‌دانم.

شما از من می‌خواهید که در برابر دروغ، سر خم کنم؛ اما من فرزند این خاکم،فرزند ایذه ،
نه زاده‌ی ترس. مرا با زنجیر نمی‌توان خاموش کرد. مرا به تهمت نمی‌توان شکست.

شما از امنیت سخن می‌گویید؛ اما امنیت، نه با سانسور به‌دست می‌آید، نه با تهدید، نه با زندان. امنیت را عدالت می‌سازد، نه ارعاب.

شما گفتید من اغوا می‌کنم؟ نه آقایان! من بیدار می‌کنم. من فریاد خواب‌رفتگانی هستم که چشم بر حقیقت بسته‌اند. اگر پرسیدن، جرم است، پس تاریخ را محاکمه کنید، اگر نوشتن، خیانت است، قلم را از دست همه‌ی پیامبران بگیرید.

من متهمم؟ بله، متهم به ایستادن! به نگفتنِ دروغ! به نفروختنِ شرافت در بازار مصلحت! من متهمم به دفاع از مردمی که صدا ندارند، نان ندارند، و حقِ فریاد هم از آنان گرفته شده.

من از سلاله‌ی سکوت‌گران نیستم. من از تبار آنانم که پیشانی‌شان زخمی است از سجده بر خاک حقیقت.
شما اگر از صدای من می‌هراسید، این لرزش از دیوار صدای من نیست، از سستی ستون‌های شماست.

حاضرم، اما نه برای دفاع از خود؛ برای افشای آن‌چه پنهان کرده‌اید.
اگر قرار است محاکمه‌ای در کار باشد، بگذارید حقیقت بر مسند قضاوت بنشیند.
و اگر سزای بیدار کردن مردم، زنجیر است، پس این افتخار از آنِ من.»

#کوکب_بداغی #کوکب_بداغی_پگاه #ایذه #معلم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech