چگونه حداقل هزينه غذای خانوار چهار نفره يك ميليون تومان میشود؟
(تجربهی شخصی شما از این آمار چیست؟)
هزينه غذاي يك خانوار چهارنفره در ايران حدود ۹۰۰ هزار تومان تمام ميشود. به گزارش خبرنگار «اعتماد»، بر اساس جدولي كه از سوي معاونت رفاهي وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي در اختيار روزنامه اعتماد قرار گرفته است، هزينه مورد نياز براي تامين ۲۱۰۰ كيلو كالري در حدود ۲۴۷ هزار تومان در ماه ميشود.
با توجه به اينكه تعداد اعضاي خانوارهاي شهري ايران غالبا به چهار نفر ميرسد، برآوردها حاكي از آن است كه هر خانوار چهار نفره در حدود ۹۰۰ هزار تومان در ماه هزينه غذايي دارد. اين رقم بر اساس متوسط قيمت اعلامي از سوي بانك مركزي و در نظر گرفتن قيمتهاي سطح شهر برآورد شده است، از اين رو امكان كاهش اين رقم در صورت خريد از ميادين ميوه و تربار شهرداري تا حدود ۲۱۸ هزار تومان براي هر نفر امكانپذير است كه در اين صورت هزينه غذاي خانوار چهارنفره حدود ۹۰۰ هزار تومان در ماه ميشود. بايد در نظر داشت اين رقم به منزله خط فقر نيست و بر اساس جدولي كه وزارت كار، تعاون و رفاه اجتماعي، آن را ملاك برآورد خط فقر ميكند، محاسبه شده است.
در نظر گرفتن #هزينه مسكن و ساير هزينهها، آن هم به ميزاني كه براي حداقل تعيين شده است نشان ميدهد خط #فقر در ايران چه ميزان است. دولتها غالبا تمايلي به اعلام خط فقر ندارند چرا كه فاصله حداقل دستمزد با اين #خط_فقر همواره مشكل ساز بوده است. برآوردهاي بانك مركزي نيز نشان ميدهد خانوار ايراني همواره با كسري بودجه روبهروست. اين بدان معناست كه درآمدهاي خانوار كفاف تامين هزينهها را نميدهد. بررسيها نشان ميدهد بخش عمدهاي از درآمد خانوار ايراني صرف تامين هزينه مسكن و خوراك ميشود و هزينه ساير بخشها مانند تفريح و آموزش فرهنگ و... جايگاه چنداني در ميان خانوار #ايراني ندارد.
بر اساس اين گزارش خط مذكور خط فقر غذايي است كه در ايران برآورد شده است. به اين ترتيب با توجه به نرخ حداقل دستمزد، بسياري از سرپرستان خانوار براي تامين حداقلهاي زندگي و تامين حداقلهاي غذايي خانوار مجبور به كار كردن بيش از يك نوبت هستند كه اين امر نه تنها در كاهش كيفيت زندگي تاثيرگذار است بلكه در دراز مدت سبب بروز اختلالات ناشي از خستگي و كار زياد ميشود. كاهش #كيفيت_زندگي نيز سبب ميشود خانوارها با مشكلات فراواني براي تامين نيازهاي اوليه پرورشي و عاطفي روبهرو شوند چرا كه ساعات طولاني كار مانع شكلگيري روابط درست ميان فرزندان و والدين ميشود.
برآوردهاي بانك مركزي نشان ميدهد ۷۵ درصد #بودجه #خانوار در سال گذشته به طور متوسط صرف تامين هزينههاي غير خوراكي مانند مسكن، حمل و نقل و آب و برق و سوخت و بهداشت و درمان و تحصيل شده است. بالاترين سهم در اين بخش به مسكن، آب و برق و گاز و ساير سوختها با ۳۳ درصد سهم از كل هزينهها اختصاص دارد. هزينه زير با توجه به برآوردهاي صورت گرفته از سوي وزارت كار، تعاون و رفاه اجتماعي در خصوص سبد غذايي و قيمتهايي كه از سوي بانك مركزي به طور هفتگي استخراج ميشود، برآورد شده است.
منبع: روزنامهی اعتماد
@Tavaana_Tavaanatech
(تجربهی شخصی شما از این آمار چیست؟)
هزينه غذاي يك خانوار چهارنفره در ايران حدود ۹۰۰ هزار تومان تمام ميشود. به گزارش خبرنگار «اعتماد»، بر اساس جدولي كه از سوي معاونت رفاهي وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي در اختيار روزنامه اعتماد قرار گرفته است، هزينه مورد نياز براي تامين ۲۱۰۰ كيلو كالري در حدود ۲۴۷ هزار تومان در ماه ميشود.
با توجه به اينكه تعداد اعضاي خانوارهاي شهري ايران غالبا به چهار نفر ميرسد، برآوردها حاكي از آن است كه هر خانوار چهار نفره در حدود ۹۰۰ هزار تومان در ماه هزينه غذايي دارد. اين رقم بر اساس متوسط قيمت اعلامي از سوي بانك مركزي و در نظر گرفتن قيمتهاي سطح شهر برآورد شده است، از اين رو امكان كاهش اين رقم در صورت خريد از ميادين ميوه و تربار شهرداري تا حدود ۲۱۸ هزار تومان براي هر نفر امكانپذير است كه در اين صورت هزينه غذاي خانوار چهارنفره حدود ۹۰۰ هزار تومان در ماه ميشود. بايد در نظر داشت اين رقم به منزله خط فقر نيست و بر اساس جدولي كه وزارت كار، تعاون و رفاه اجتماعي، آن را ملاك برآورد خط فقر ميكند، محاسبه شده است.
در نظر گرفتن #هزينه مسكن و ساير هزينهها، آن هم به ميزاني كه براي حداقل تعيين شده است نشان ميدهد خط #فقر در ايران چه ميزان است. دولتها غالبا تمايلي به اعلام خط فقر ندارند چرا كه فاصله حداقل دستمزد با اين #خط_فقر همواره مشكل ساز بوده است. برآوردهاي بانك مركزي نيز نشان ميدهد خانوار ايراني همواره با كسري بودجه روبهروست. اين بدان معناست كه درآمدهاي خانوار كفاف تامين هزينهها را نميدهد. بررسيها نشان ميدهد بخش عمدهاي از درآمد خانوار ايراني صرف تامين هزينه مسكن و خوراك ميشود و هزينه ساير بخشها مانند تفريح و آموزش فرهنگ و... جايگاه چنداني در ميان خانوار #ايراني ندارد.
بر اساس اين گزارش خط مذكور خط فقر غذايي است كه در ايران برآورد شده است. به اين ترتيب با توجه به نرخ حداقل دستمزد، بسياري از سرپرستان خانوار براي تامين حداقلهاي زندگي و تامين حداقلهاي غذايي خانوار مجبور به كار كردن بيش از يك نوبت هستند كه اين امر نه تنها در كاهش كيفيت زندگي تاثيرگذار است بلكه در دراز مدت سبب بروز اختلالات ناشي از خستگي و كار زياد ميشود. كاهش #كيفيت_زندگي نيز سبب ميشود خانوارها با مشكلات فراواني براي تامين نيازهاي اوليه پرورشي و عاطفي روبهرو شوند چرا كه ساعات طولاني كار مانع شكلگيري روابط درست ميان فرزندان و والدين ميشود.
برآوردهاي بانك مركزي نشان ميدهد ۷۵ درصد #بودجه #خانوار در سال گذشته به طور متوسط صرف تامين هزينههاي غير خوراكي مانند مسكن، حمل و نقل و آب و برق و سوخت و بهداشت و درمان و تحصيل شده است. بالاترين سهم در اين بخش به مسكن، آب و برق و گاز و ساير سوختها با ۳۳ درصد سهم از كل هزينهها اختصاص دارد. هزينه زير با توجه به برآوردهاي صورت گرفته از سوي وزارت كار، تعاون و رفاه اجتماعي در خصوص سبد غذايي و قيمتهايي كه از سوي بانك مركزي به طور هفتگي استخراج ميشود، برآورد شده است.
منبع: روزنامهی اعتماد
@Tavaana_Tavaanatech
١٩ آذرماه سالروز به اغما رفتن دكتر محمد معين، استاد زبان فارسي
نسلي از دانشپژوهان ايراني هستند كه به نظر تكرارناپذير ميرسند و مدام در گفتارها و نوشتارهاي اهالي فرهنگ ميخوانيم و ميشنويم كه با حسرت از ايشان ياد ميشود. نامهايي چون سعيد نفيسي، عباس زرياب خويي، غلامحسين صديقي، عباس اقبال، يحيي مهدوي، ايرج افشار، عبدالحسين زرينكوب، عبدالحسين و عبدالهادي حائري، سيد جعفر شهيدي، سيد حسن تقيزاده، علياكبر دهخدا، محمد قزويني، ابوالحسن نجفي، محمدعلي فروغي، غلامحسين يوسفي، مهرداد بهار، ابراهيم پورداود، ذبيحالله صفا، پرويز ناتل خانلري، جلالالدين همايي، بديعالزمان فروزانفر، محمدرضا شفيعي كدكني و...
رمز ماندگاري اين نامها چيست؟ چه شرايط تاريخي و اجتماعي به ظهور و بروز اين نسل تكرار ناپذير از پژوهشگران منجر شد و چرا ديگر تكرار نشدند؟ بيترديد پاسخ به اين پرسش نيازمند پژوهشي گسترده در تاريخ تحولات سياسي و اجتماعي و فرهنگي و حتي اقتصادي ايران در آستانه مشروطه و دهههاي پس از آن است. اما بدون شك يكي از دلايل، محيط فرهنگي و تربيتي است كه اين بزرگان در آن پرورش يافتند. اگر بخواهيم سردستي موضوع را بررسي كنيم، ميبينيم كه عموم اين بزرگان به دليل شرايط تاريخي اين بخت و اقبال را داشتند كه هر دو نظام آموزشي سنتي و متجدد را در ايران تجربه كنند. يعني عموما در سالهاي كودكي و نوجواني در خانوادهها و محيطهاي آموزشياي پرورش يافتهاند كه باقي مانده از سنت كهن ايراني و اسلامي بوده است و در ادامه از قضا باز به دلايل محيطي و فرهنگي به سمت تحصيلات مدرن و متجدد سوق يافتهاند و در دانشگاههاي جديد ادامه تحصيل دادهاند يا دستكم در نخستين نهادهاي مدرن آموزشي ايران به فعاليت علمي ادامه دادهاند.
به طور قطع و يقين محمد معين يكي از اين نامهاست، از برجستهترين استادان زبان فارسي كه از قضا نخستين فارغالتحصيل دكتراي زبان فارسي در دانشگاه تهران است كه پايان نامهاش را با راهنمايي ابراهيم پورداود با قيد بسيار خوب گذراند و از همان آغاز با بزرگي چون علياكبر دهخدا در تهيه و تدوين لغتنامه نامدارش همكاري كرد. معين البته از همان آغاز استعداد شگفت خود را در يادگيري نشان داد. او كه پدرش شيخ ابوالقاسم از روحانيان شناخته شده رشت بود، دوره شش ساله ابتدايي را در دبستان اسلامي رشت دوساله به پايان رساند و دوره نخست متوسطه را نيز با بهترين نمرهها از دبيرستان نمره ١ رشت كه بعدها به نام دبيرستان شاهپور شناخته شد، گذراند. براي ادامه تحصيل به تهران آمد و از دارالفنون در رشته ادبي فارغالتحصيل شد. در كنار اين تحصيلات مدرن اما معين نزد بزرگان خانوادهاش علوم قديمه را خواند. نياي پدري او شيخ محمد تقي معينالعلما بود كه در كنار مرحوم سيد مهدي رشتآبادي به معين صرف و نحو و مقدمات علوم قديمه را آموخت. نياي مادري محمد معين نيز شيخ محمد سعير از علما و مدرسان علوم قديمه بود. معين بعد از فارغالتحصيلي از دارالفنون به دانشسراي عالي رفت و در رشته ادبيات و فلسفه علوم تربيتي به تحصيل پرداخت.
در سال ١٣١٣ با نگارش پايان نامه به زبان فرانسه در مورد شاعري فرانسوي در رشته ادبيات و فلسفه در مقطع كارشناسي فارغالتحصيل شد. او بعد از گذراندن چندين سال تجربه معلمي در دبيرستان شاهپور اهواز چنان كه اشاره شد، از دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد و به فعاليت علمي در اين دانشگاه و موسسه دهخدا پرداخت. متاسفانه اما بخت البته با علاقهمندان به زبان فارسي يار نبود و محمد معين با اين درجه دانش و فرهيختگي خيلي زود از دنيا رفت، او ١٩ آذر ١٣٤٥ پس از بازگشت از سفر تركيه در دفتر گروه زبان وادبيات فارسي دانشگاه تهران سكته كرد و به حال اغما افتاد و پس از پنج سال در ١٣ تير ١٣٥٠ در بيمارستان فيروزگر تهران درگذشت. گفته ميشود در تشييع جنازه اين استاد برجسته كه در همان زمان كوتاه غير از همكاري در لغتنامه دهخدا و تدوين فرهنگ ارزشمند معين دهها كتاب و مقاله ارزشمند نگاشت، تعداد انگشت شماري حضور داشتند. اين اشاره مختصر به زندگي، تحصيلات و آثار دكتر معين اما به هدف يادآوري نكتهاي بود كه سخن با آن آغاز شد.
محمد معين همچون نامهاي ماندگاري كه از آنها ياد شد، هر دو نظام آموزشي سنتي و متجدد را تجربه كرده بود و به باور نگارنده دست كم يكي از رمز و رازهاي موفقيتش همين بود، اينكه بر سنتي كهن ايستاده بود، اما در بستري متجدد پرورش يافت و توانست #دانش سترگش از #زبان و فرهنگ #ايراني و #فارسي را با روشي جديد عرضه كند.
محسن آزموده
روزنامه اعتماد
برای مطالعه بیشتر درباره #محمدمعین به وبسایت توانا مراجعه کنید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Moin
@Tavaana_Tavaanatech
نسلي از دانشپژوهان ايراني هستند كه به نظر تكرارناپذير ميرسند و مدام در گفتارها و نوشتارهاي اهالي فرهنگ ميخوانيم و ميشنويم كه با حسرت از ايشان ياد ميشود. نامهايي چون سعيد نفيسي، عباس زرياب خويي، غلامحسين صديقي، عباس اقبال، يحيي مهدوي، ايرج افشار، عبدالحسين زرينكوب، عبدالحسين و عبدالهادي حائري، سيد جعفر شهيدي، سيد حسن تقيزاده، علياكبر دهخدا، محمد قزويني، ابوالحسن نجفي، محمدعلي فروغي، غلامحسين يوسفي، مهرداد بهار، ابراهيم پورداود، ذبيحالله صفا، پرويز ناتل خانلري، جلالالدين همايي، بديعالزمان فروزانفر، محمدرضا شفيعي كدكني و...
رمز ماندگاري اين نامها چيست؟ چه شرايط تاريخي و اجتماعي به ظهور و بروز اين نسل تكرار ناپذير از پژوهشگران منجر شد و چرا ديگر تكرار نشدند؟ بيترديد پاسخ به اين پرسش نيازمند پژوهشي گسترده در تاريخ تحولات سياسي و اجتماعي و فرهنگي و حتي اقتصادي ايران در آستانه مشروطه و دهههاي پس از آن است. اما بدون شك يكي از دلايل، محيط فرهنگي و تربيتي است كه اين بزرگان در آن پرورش يافتند. اگر بخواهيم سردستي موضوع را بررسي كنيم، ميبينيم كه عموم اين بزرگان به دليل شرايط تاريخي اين بخت و اقبال را داشتند كه هر دو نظام آموزشي سنتي و متجدد را در ايران تجربه كنند. يعني عموما در سالهاي كودكي و نوجواني در خانوادهها و محيطهاي آموزشياي پرورش يافتهاند كه باقي مانده از سنت كهن ايراني و اسلامي بوده است و در ادامه از قضا باز به دلايل محيطي و فرهنگي به سمت تحصيلات مدرن و متجدد سوق يافتهاند و در دانشگاههاي جديد ادامه تحصيل دادهاند يا دستكم در نخستين نهادهاي مدرن آموزشي ايران به فعاليت علمي ادامه دادهاند.
به طور قطع و يقين محمد معين يكي از اين نامهاست، از برجستهترين استادان زبان فارسي كه از قضا نخستين فارغالتحصيل دكتراي زبان فارسي در دانشگاه تهران است كه پايان نامهاش را با راهنمايي ابراهيم پورداود با قيد بسيار خوب گذراند و از همان آغاز با بزرگي چون علياكبر دهخدا در تهيه و تدوين لغتنامه نامدارش همكاري كرد. معين البته از همان آغاز استعداد شگفت خود را در يادگيري نشان داد. او كه پدرش شيخ ابوالقاسم از روحانيان شناخته شده رشت بود، دوره شش ساله ابتدايي را در دبستان اسلامي رشت دوساله به پايان رساند و دوره نخست متوسطه را نيز با بهترين نمرهها از دبيرستان نمره ١ رشت كه بعدها به نام دبيرستان شاهپور شناخته شد، گذراند. براي ادامه تحصيل به تهران آمد و از دارالفنون در رشته ادبي فارغالتحصيل شد. در كنار اين تحصيلات مدرن اما معين نزد بزرگان خانوادهاش علوم قديمه را خواند. نياي پدري او شيخ محمد تقي معينالعلما بود كه در كنار مرحوم سيد مهدي رشتآبادي به معين صرف و نحو و مقدمات علوم قديمه را آموخت. نياي مادري محمد معين نيز شيخ محمد سعير از علما و مدرسان علوم قديمه بود. معين بعد از فارغالتحصيلي از دارالفنون به دانشسراي عالي رفت و در رشته ادبيات و فلسفه علوم تربيتي به تحصيل پرداخت.
در سال ١٣١٣ با نگارش پايان نامه به زبان فرانسه در مورد شاعري فرانسوي در رشته ادبيات و فلسفه در مقطع كارشناسي فارغالتحصيل شد. او بعد از گذراندن چندين سال تجربه معلمي در دبيرستان شاهپور اهواز چنان كه اشاره شد، از دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد و به فعاليت علمي در اين دانشگاه و موسسه دهخدا پرداخت. متاسفانه اما بخت البته با علاقهمندان به زبان فارسي يار نبود و محمد معين با اين درجه دانش و فرهيختگي خيلي زود از دنيا رفت، او ١٩ آذر ١٣٤٥ پس از بازگشت از سفر تركيه در دفتر گروه زبان وادبيات فارسي دانشگاه تهران سكته كرد و به حال اغما افتاد و پس از پنج سال در ١٣ تير ١٣٥٠ در بيمارستان فيروزگر تهران درگذشت. گفته ميشود در تشييع جنازه اين استاد برجسته كه در همان زمان كوتاه غير از همكاري در لغتنامه دهخدا و تدوين فرهنگ ارزشمند معين دهها كتاب و مقاله ارزشمند نگاشت، تعداد انگشت شماري حضور داشتند. اين اشاره مختصر به زندگي، تحصيلات و آثار دكتر معين اما به هدف يادآوري نكتهاي بود كه سخن با آن آغاز شد.
محمد معين همچون نامهاي ماندگاري كه از آنها ياد شد، هر دو نظام آموزشي سنتي و متجدد را تجربه كرده بود و به باور نگارنده دست كم يكي از رمز و رازهاي موفقيتش همين بود، اينكه بر سنتي كهن ايستاده بود، اما در بستري متجدد پرورش يافت و توانست #دانش سترگش از #زبان و فرهنگ #ايراني و #فارسي را با روشي جديد عرضه كند.
محسن آزموده
روزنامه اعتماد
برای مطالعه بیشتر درباره #محمدمعین به وبسایت توانا مراجعه کنید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Moin
@Tavaana_Tavaanatech
توانا
دکتر محمد معین