آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.9K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
موزه‌ی ایران باستان و یادی از #آندره‌گدار، ایران‌شناس و عاشق ایران
در ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۱۳ شمسی به دستور رضا شاه و توسط آندره گدار، ساخت «موزه ی باستان ایران» آغاز شد. ساختمان این موزه در سال ۱۳۱۶ به پایان رسید و موزه برای بازدید عمومی افتتاح شد. زمینی که به این #موزه اختصاص یافته بود ۵۵۰۰ متر مربه بود که ۲۷۴۴ مترمربع زیر بنای این موزه است. آندره گدار در طراحی ساخت موزه به #کاخ‌ـکسری در شهر تیسفون در دوره‌ی #ساسانی نظر داشته است.
آندره گدار کیست؟
آندره گدار در سال ۱۸۸۱ میلادی در شهر چومونت در کشور فرانسه به دنیا آمد. او در دانش‌کده‌ی هنرهای زیبای پاریس در رشته‌ی معماری و باستان‌شناسی تحصیل کرد. او #باستان‌شناس و #معمار و متخصص در صنایع اسلامی و #ایرانی و خاورمیانه بود. بیش‌تر وقت گدار در زندگی در پرداختن به #باستان‌شناسی و معماری در خاورمیانه، خصوصا ایران گذشت. گدار در اوایل دوره‌ی پهلوی به ایران آمد و به استخدام دولت ایران درآمد. او در ایران مسئولیت‌هایی از قبیل «مدیر اداره عتیقیات» (باستان‌شناسی و موزه)، «فعالیت‌های پژوهشی و شناسایی و ثبت آثار فرهنگی ایران»، «انتشار نشریه‌ی باستان‌شناسی» با هم‌کاری هم‌سرش یدا گدار و ماکسیم سیرو، «بنیان‌گذاری دانش‌کده‌ی هنرهای زیبای دانش‌گاه تهران»، «ریاست و استادی دانش‌کده‌ی هنرهای زیبای دانش‌گاه تهران» و …داشته است. گدار در ابتدا به دعوت دولت وقت ایران و جهت سازمان‌دهی و راه‌اندازی اداره کل باستان‌شناسی به ایران آمد.
او در مدت زمان ۳۲ سال که در ایران اقامت داشت با فعالیت‌های باستان‌شناسی و معماری خود خدمات شایانی به تاریخ و فرهنگ ایران کرد. آندره گدار در یکی از آخرین مکاتبات خود با نخست‌وزیر وقت ایران که نشان از دغدغه‌های او دارد چنین می‌گوید: «اگر چه کلیه طرح‌های مورد نظر خود را نتوانستم در ایران محقق سازم ولی توانستم کارهای مفیدی برای ایران انجام دهم: بنیان‌گذاری اداره خدمات باستان‌شناسی، تاسیس موزه باستان‌شناسی [ایران‌شناسی]، بازسازی ارزش‌مندترین ابنیه تاریخی، تهیه طرح‌های کلی دانشگاه تهران، ایجاد اداره انتشارات خدمات باستان‌شناسی که دیگر به جای زبان فرانسه از زبان فارسی استفاده می‌شود.
با این حال چند طرح که برایم بسیار با اهمیت بود با کمال تأسف رها شده است. در این نامه بیشتر تأکیدم بر موزه باستان شناسی تهران است. ۲۰ سال از عمر آن می‌گذرد. احتیاج به تجدید نظر و تکمیل دارد. تجهیزات مورد نیاز آن هنوز تأمین نشده است. احتیاج به نصب شبکه‌ی برق و بهبود سایر مسائل ظاهری دارد که بسیار مورد توجه ایرانیان و خارجیان خواهد بود... سازماندهی مجدد و اقدام تازه برای معرفی مجموعه‌ها و انتشار کاتالوگ با ویرایش جدید و چاپ مطلوب همراه با تصاویر زیبا، سود هنگفتی برای تبلیغ ایران در خارج خواهد داشت.»
گدار در ایران کارهای فراوان فرهنگی و باستان‌شناسی به سامان رساند که یادگار برجسته و مهم او را که هنوز قطب فرهنگی تهران است می‌توان دانش‌گاه تهران و نقشه‌ی عمومی آن و برخی دانش‌کده‌ها و تالارهای آن دانست. از سویی بسیاری، ترکیب هم‌دلانه‌ی سنت و معماری در مقبره ی حافظ را یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌‌های آندره گدار به شمار می‌آورند. این کلاه فرنگی که از همه جهات باز است و در باغ بهشت‌آسای حافظیه شیراز قرار گرفته است تسلط کم‌نظیر معمار آن در استفاده از سنت‌های ایرانی را به تصویر می‌کشد.
بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/M0n4ji

@Tavaana_TavaanaTech
سال‌گرد درگذشت #فریدون_توللی، #باستان‌شناس #شاعر

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سال‌گرد درگذشت #فریدون_توللی، #باستان‌شناس #شاعر

فریدون توللی شاعر سرشناس ایرانی در سال ۱۲۹۸ شمسی در شیراز به دنیا آمد. او پس از پایان دوره دبستان و دبیرستان در این شهر، وارد دانش‌گاه تهران شد و در سال ۱۳۲۰ در رشته‌ی باستان‌شناسی ِ دانش‌کده‌ی ادبیات فارغ‌التحصیل شد. پس از پایان تحصیلات او به کار باستان‌شناسی مشغول شد. توللی به تصادف به سراغ رشته‌ی باستان‌شناسی رفت. او در دانش‌کده‌ی ادبیات ثبت‌نام کرده بود اما او را در رشته‌ی باستان‌شناسی پذیرفتند. توللی اما به باستان‌شناسی تنها به عنوان یک رشته‌ی تحصیلی نگاه نکرد بل‌که غرق در باستان‌شناسی شد و توانست در این زمینه‌ موفقیت‌هایی نیز کسب کند.

«در ژرفنای خاک سیه، باستانشناس
در جست‌وجوی مشعل تاریک مردگان
در آرزوی اخگر گرمی به گور سرد
خاکستر قرون را دهد به باد
تا از شکسته‌های یکی جام
یا گوشواره‌های یکی گوش
یا از دو چشم ِ جمجمه‌ای مات و بی‌نگاه
گیرد سراغ ِ راه
یرون کشد ز یاد ِ فراموشی ِ سیاه
افسانه ِ گذشت ِ جهان ِ گذشته را»

توللی تا مرداد ۱۳۳۲ رئیس اداره‌ی باستان‌شناسی استان فارس بود؛ پس از شهریور ۱۳۲۰ وارد فعالیت‌های سیاسی شد و به نوشتن مقالات سیاسی در نشریات وابسته به حزب توده روی آورد. او مجموعه‌ای از طنز سیاسی با نام «التفاصیل» را منتشر ساخت. این فعالیت سیاسی تا ۲۸ مرداد طول کشید و پس از آن توللی دست از فعالیت سیاسی کشید و در کتاب‌خانه‌ی دانش‌گاه پهلوی شیراز به کار مشغول شد. توللی هم‌زمان با خلیل ملکی بنیان‌گذار نیروی سوم به انشعابیون پیوست و پس از جدایی از آن‌ها چنین سرود:

آن بت که به ما آیه تعظیم همی خواند
ازبتکده کندیم و فکندیم وشکستیم
خاموشی ما زاده بی بال وپری نیست
ما نیزاگر پای دهد صاحب دستیم

توللی پس از آشنایی با نیما یوشیج به #شعر_نو گرایش پیدا کرد و یکی از پیش روان سبک نو شعر فارسی شد. «پشیمانی» نخستین سروده‌ی توللی در سال ۱۳۱۹ شباهت بسیاری به «افسانه‌»‌ی نیما داشت. آن اندازه به نیما علاقه‌مند شد که یکی از دختران خود را که حاصل ازدواج خود با مهین توللی است را نیما نام گذاشت اما ده سال بعد با سرودن مجموعه‌ی «نافه» به نیما و پیروانش می‌تازد و آن‌ها را یاوه‌سرا خطاب می‌کند. او از نیما می‌بُرد و شیوه‌ی شعری خود را در مقابل نیما و دوست‌دارانش «نوپردازان راستین» می‌نامد. او پس از این معتقد می‌شود که باید #شعر با قافیه سرود و از سرودن اشعار بی‌وزن پرهیز می‌کند. بسیاری #توللی را از بنیان‌گذاران ِ #شعر_تغزلی در دوران معاصر می‌شناسند.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/tUr02X

@Tavaana_TavaanaTech