آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
مایا آنجلو، پرنده‌ آوازه‌خوان

خواندن زندگی زنان تاثیرگذار ِ تاریخ برای زدودن این توهم ِ مردسالارانه که گویا هم‌واره این مردان بوده‌اند که تاریخ‌ساز بوده‌اند بسیار ضروری است. اگر مولانا زنده بود شاید به جای سرودن این بیت که «نار خندان باغ را خندان کند / صحبت مردانت از مردان کند» به مصاحبت و هم‌صحبتی با زنانی می‌اندیشید که هم‌واره در تاریخ بوده‌اند اما نظام و سلطه‌ی فرهنگ مردسالارانه به آن‌ها اجازه‌ی بروز و ظهور نداده است تا جایی که صدای این زنان حتا به خدا هم نرسیده است که پیام‌بری از میان زنان بربگزیند تا با وضع قوانینی مبتنی بر عدالت به جای قوانین تبعیض‌امیز ِ ضد ِ زن باری از رنج مضاعف زنان در هستی بردارد.

مایا آنجلو یکی از این #زنان بزرگ است.

مایا آنجلو تجسمی روشن از این شعر فروغ فرخزاد، شاعر شهیر کشورمان است: «تنها صداست که می‌ماند.»

نام اصلی‌اش مارگرت آن جانسون بود اما اسم هنری مایا را که برادرش بر او نهاده بود، برگزید.

مایا، #شاعر، #بازیگر، #رقصنده، #نویسنده، کارگردان #تاثیرگذار و مشهور سیاه‌پوست آمریکایی است که نقش به سزایی در پیشبرد جنبش #حقوق_مدنی آمریکا داشت. او چهارم آوریل ۱۹۲۸ در سنت لوئیز میزوری متولد شد و در سن ۱۷ سالگی پسرش را به دنیا آورد و پس از آن دو بار ازدواج کرد.

کودکی‌اش سرشار از رنج‌ها و درد‌های ناشی از تبعیض‌های نژادی و جنسی بود. مایا در سنت لوئیز و در شهر تفکیک نژادی شده «استمپز» آرکانزاس بزرگ شد. در سن هشت سالگی مورد #تجاوز دوست پسر مادرش قرار گرفت. تجربه‌ای دردناک که بلافاصله به برادرش بازگو کرد. برادرش اما خانواده را خبردار ساخت و پلیس فری‌من (دوست پسر مادرش) را به مدت یک روز بازداشت و بعد آزاد کرد. چند روز پس از آزادی فری‌من به شکل نامشخصی کشته شد. مایا پس از این واقعه پنج سال سکوت پیشه کرد. او در کتابش می‌نویسد: «فکر می‌کردم صدایم او را کشته است، من آن مرد را کشتم چون اسمش را به زبان آوردم. بعد تصمیم گرفتم دیگر حرف نزنم چون حرف‌هایم ممکن بود دیگران را بکشد.» این تجربیات تلخ و حزن‌آور بعد‌ها نیرویی زاینده برای حرکت و مبارزه‌اش از دریچه هنر، #ادبیات و #شعر شد.

مشهور‌ترین آثار او کتابی هفت جلدی از شرح زندگی خودش است که به تجربیات دوران کودکی و نوجوانی‌اش می‌پردازد. نخستین جلد این مجموعه «می‌دانم چرا پرنده محبوس می‌خواند» در سال ۱۹۶۹ منتشر شد. او رنج‌ها و زندگی‌اش تا سن ۱۷ سالگی را در این زندگینامه شرح می‌دهد. این کتاب، مایا را بیش از گذشته به شهرتی جهانی رساند. این #کتاب نامزد جایزه کتاب ملی در سال ۱۹۷۰ شد و برای دو سال در لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار گرفت.

مایا پیش از کشف استعداد خارق‌العاده‌اش در #نویسندگی شغل‌های زیادی را امتحان کرد. او مدتی آشپز، رقاص کلوب‌های شبانه، فاحشه، بازیگر اپرا و هماهنگ کننده کنفرانس رهبری مسیحیان جنوبی بود. مدتی را هم در مصر و غنا پسااستعماری #روزنامه‌نگار بود. وی یکی از فعالان تاثیرگذار #جنبش_حقوق_مدنی بود و با «ملکماکس» و مارتین لوترکینگ همکاری کرده و هماهنگ‌کننده برنامه‌های مارتین لو‌تر کینگ نیز بود.

مارتین لو‌ترکینگ در سالروز تولد مایا در سال ۱۹۶۸ ترور شد. اتفاقاتی که هر انسانی را سرخورده می‌کرد اما مایا علیرغم این ضربه‌های روحی و عاطفی هیچ‌گاه متوقف نشد. مایا از سال ۱۹۹۰ تا هشتادسالگی سالانه ۸۰ سخنرانی انجام داد و دومین شاعری بود که در مراسم آغاز ریاست جمهوری بیل کلینتون پس از رابرت فارست که در مراسم جان اف کندی در سال ۱۹۶۱ شعری خوانده بود، حضور یافت و شعر «ضربان صبح» را خواند.

مایا آنجلو در سن ۸۶ سالگی در سال ۲۰۱۴ درگذشت...

@Tavaana_TavaanaTech
رزا پارکس در برابر ظلم قد خم نکرد
goo.gl/ERDAhL

رزا پارکس، از فعالان جنبش حقوق مدنی امریکا، 61 سال پیش در چنین روزی از واگذاری صندلی اتوبوسش به مردی سفیدپوست خودداری کرد.

حرکتی که تحریم اتوبوس‌های مونتگمری ایالت آلاباما را در پی داشت و یک سال بعد دادگاه جداسازی اتوبوس‌ها را کاملا ناموجه و #غیرقانونی اعلام کرد. در آن روز رزا پارکس زنی ۴۲ ساله بود که از محل کار بازمی‌گشت و پیش از آن با راننده اتوبوس درگیری لفظی پیدا کرده بود. رد درخواست راننده برای واگذاری صندلی به بازداشت و جریمه وی منجر شد. اما این حرکت اعتراضات گسترده‌ای را دامن زد، به طوری که تحریم گسترده شبکه ترابری همگانی توسط #سیاه‌پوستان برای مبارزه با جداسازی نژادی به رهبری مارتین لوترکینگ جوان رقم خورد و یک سال به طول انجامید.

رزا پارکس در خانوده‌ای فرهنگی به دنیا آمده بود که اهمیت فراوانی به تحصیل و آموزش می‌دادند. همین موضوع سبب تقویت روحیه مبارزه‌طلبی و حق‌جویی در او شده بود. او در اول دسامبر از محل کارش در فروشگاه مونتگمری بازمی‌گشت که به شکلی اتفاقی سوار اتوبوسی می‌شود که سال ها پیش با راننده آن درگیر شده بود. مسافری سفیدپوست چند ایستگاه بعد سوار اتوبوس می‌شود و راننده از رزا می خواهد که جایش را به مرد سفیدپوست بدهد. اما رزا از روی صندلی بلند نمی‌شود. همه مسافران پیاده می‌شوند و در نهایت رزا دستگیر می‌شود. رزا در آن سال به برداشت منفعلانه از حرکتش برای واگذار نکردن صندلی به مرد سفیدپوست اعتراض کرد. چرا که برخی اعتقاد داشتند زن مسن خسته‌تر از آن بود که صندلی‌اش را واگذار کند. رزا در پاسخ به این سخن‌ها می‌گوید: «مردم همیشه می‌گویند که من صندلی‌ام را به این خاطر نبخشیدم که خسته بودم. اما این درست نیست. جسما خسته نبودم و وضعیتی شبیه روزهای دیگر در پایان یک روز پرمشغله داشتم... نه، واقعیت این است که من از تسلیم شدن خسته بودم!»

رزا با وجود برخوردهای بعد از آن و از دست دادن شغلش به فعالیتش برای احقاق #حقوق سیاه پوستان ادامه داد و در سال ۱۹۸۷ بنیاد «رزا و ریموند پارکس» را با همراهی همسرش به راه انداخت. مدال طلای کنگره به خاطر اقدام شجاعانه رزا که تاریخ #مبارزات_مدنی امریکا را تغییر داد در سال ۱۹۹۹ به وی اعطا شد. مدالی که پیش از آن مادر ترزا، توماس ادیسون و جورج واشنگتن کسب کرده بودند. او بعد‌ها لقب «مادر جنبش آزادی» را دریافت کرد. رزا در کپیتال هیل شهر واشنگتن دی‌.سی دفن شده است. او تنها #زن سیاه‌پوستی است که در این مکان به خاک سپرده شده است.

در توانا بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/U0DDaq

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
زادروز مایا آنجلو، پرنده‌ آوازه‌خوان

خواندن زندگی زنان تاثیرگذار ِ تاریخ برای زدودن این توهم ِ مردسالارانه که گویا هم‌واره این مردان بوده‌اند که تاریخ‌ساز بوده‌اند بسیار ضروری است. اگر مولانا زنده بود شاید به جای سرودن این بیت که «نار خندان باغ را خندان کند / صحبت مردانت از مردان کند» به مصاحبت و هم‌صحبتی با زنانی می‌اندیشید که هم‌واره در تاریخ بوده‌اند اما نظام و سلطه‌ی فرهنگ مردسالارانه به آن‌ها اجازه‌ی بروز و ظهور نداده است تا جایی که صدای این زنان حتا به خدا هم نرسیده است که پیام‌بری از میان زنان بربگزیند تا با وضع قوانینی مبتنی بر عدالت به جای قوانین تبعیض‌امیز ِ ضد ِ زن باری از رنج مضاعف زنان در هستی بردارد.

مایا آنجلو یکی از این زنان بزرگ است.

مایا آنجلو تجسمی روشن از این شعر فروغ فرخزاد، شاعر شهیر کشورمان است: «تنها صداست که می‌ماند.»

نام اصلی‌اش مارگرت آن جانسون بود اما اسم هنری مایا را که برادرش بر او نهاده بود، برگزید.

مایا، شاعر، بازیگر، رقصنده، نویسنده، کارگردان تاثیرگذار و مشهور سیاه‌پوست آمریکایی است که نقش به سزایی در پیشبرد جنبش حقوق مدنی آمریکا داشت. او چهارم آوریل ۱۹۲۸ در سنت لوئیز میزوری متولد شد و در سن ۱۷ سالگی پسرش را به دنیا آورد و پس از آن دو بار ازدواج کرد.

کودکی‌اش سرشار از رنج‌ها و درد‌های ناشی از تبعیض‌های نژادی و جنسی بود. مایا در سنت لوئیز و در شهر تفکیک نژادی شده «استمپز» آرکانزاس بزرگ شد. در سن هشت سالگی مورد تجاوز دوست پسر مادرش قرار گرفت. تجربه‌ای دردناک که بلافاصله به برادرش بازگو کرد. برادرش اما خانواده را خبردار ساخت و پلیس فری‌من (دوست پسر مادرش) را به مدت یک روز بازداشت و بعد آزاد کرد. چند روز پس از آزادی فری‌من به شکل نامشخصی کشته شد. مایا پس از این واقعه پنج سال سکوت پیشه کرد. او در کتابش می‌نویسد: «فکر می‌کردم صدایم او را کشته است، من آن مرد را کشتم چون اسمش را به زبان آوردم. بعد تصمیم گرفتم دیگر حرف نزنم چون حرف‌هایم ممکن بود دیگران را بکشد.» این تجربیات تلخ و حزن‌آور بعد‌ها نیرویی زاینده برای حرکت و مبارزه‌اش از دریچه هنر، ادبیات و شعر شد.

مشهور‌ترین آثار او کتابی هفت جلدی از شرح زندگی خودش است که به تجربیات دوران کودکی و نوجوانی‌اش می‌پردازد. نخستین جلد این مجموعه «می‌دانم چرا پرنده محبوس می‌خواند» در سال ۱۹۶۹ منتشر شد. او رنج‌ها و زندگی‌اش تا سن ۱۷ سالگی را در این زندگینامه شرح می‌دهد. این کتاب، مایا را بیش از گذشته به شهرتی جهانی رساند.
این کتاب نامزد جایزه کتاب ملی در سال ۱۹۷۰ شد و برای دو سال در لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار گرفت.

مایا پیش از کشف استعداد خارق‌العاده‌اش در نویسندگی شغل‌های زیادی را امتحان کرد. او مدتی آشپز، رقاص کلوب‌های شبانه، فاحشه، بازیگر اپرا و هماهنگ کننده کنفرانس رهبری مسیحیان جنوبی بود. مدتی را هم در مصر و غنا پسااستعماری روزنامه‌نگار بود. وی یکی از فعالان تاثیرگذار جنبش حقوق مدنی بود و با «ملکماکس» و مارتین لوترکینگ همکاری کرده و هماهنگ‌کننده برنامه‌های مارتین لو‌تر کینگ نیز بود.

مارتین لو‌ترکینگ در سالروز تولد مایا در سال ۱۹۶۸ ترور شد. اتفاقاتی که هر انسانی را سرخورده می‌کرد اما مایا علیرغم این ضربه‌های روحی و عاطفی هیچ‌گاه متوقف نشد. مایا از سال ۱۹۹۰ تا هشتادسالگی سالانه ۸۰ سخنرانی انجام داد و دومین شاعری بود که در مراسم آغاز ریاست جمهوری بیل کلینتون پس از رابرت فارست که در مراسم جان اف کندی در سال ۱۹۶۱ شعری خوانده بود، حضور یافت و شعر «ضربان صبح» را خواند.

مایا آنجلو در سن ۸۶ سالگی در سال ۲۰۱۴ درگذشت.
goo.gl/09GKve

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
می دانید روی این تی شرت چه نوشته شده است؟ جمله ای از «مارتین لوترکینگ» - رهبر جنبش حقوق مدنی سیاهان آمریکا - روی این تی شرت نقش بسته است و یک نکته ساده اما عمیق را می گوید و آن اینکه:‌«هرگز فراموش نکن هرآنچه آدولف هیتلر در آلمان انجام داد، قانونی بود!»

نظر خود را درباره این جمله برای ما بنویسید.

goo.gl/q8fhVy

مطالب مرتبط

مجموعه وبینارهای خشونت پرهیزی در تاریخ:
ow.ly/Q2DS304hSNf
مبارزه‌‌ خشونت ‌پرهیز؛۵۰ نکته‌ اساسی:
bit.ly/2dpVYhY
کنش های کوچک ایستادگی:
goo.gl/meeP0A
نافرمانی مدنی، اثر هنری دیوید ثورو:
bit.ly/1oqL9bw
رزا پارکس در برابر ظلم قد خم نکرد:
goo.gl/U0DDaq

@Tavaana_TavaanaTech