آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

رسول اسدزاده، زندانی سیاسی سابق، در این ویدیو حمایت خود از کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام را اعلام می‌کند.

۱۲ شهریور سال ۱۴۰۲ بود که رسانه‌ها از تبعید تعدادی از زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان قزلحصار خبر دادند. زندانی که تا پیش از آن به عنوان بزرگترین زندان مواد مخدر در ایران و بلکه در کل منطقه غرب آسیا از آن یاد می‌شد. اما مدت زیادی طول نکشید که قزلحصار نه به عنوان زندان مواد مخدر بلکه به عنوان کانون اصلی ایستادگی در برابر «اعدام» به عنوان مجازاتی غیرانسانی، در رسانه‌ها و افکار عمومی شناخته شد.

کمتر از شش ماه پس از تبعید زندانیان سیاسی به نام‌های جعفر ابراهیمی، احمدرضا حائری، زرتشت احمدی راغب، رضا سلمان‌‌زاده، سعید ماسوری، حمزه سواری، سپهر امام‌جمعه، میثم دهبان‌زاده، لقمان امین‌پور و رضا محمدحسینی از زندان اوین به زندان قزلحصار، با وجود فشار و سرکوب پس از تبعید، کارزاری را با عنوان «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» شکل دادند.
کارزاری که اکنون به بیش از ۲۳ زندان ایران گسترش یافته و در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۲ نیز ۶۸ تشکل و سازمان حقوق‌ بشری ایرانی و بین‌المللی در حمایت از آن بیانیه‌ مهمی را صادر کردند.

براساس بررسی و تحلیل متن بیانیه‌ها و نامه‌های منتشر شده از زندانیان سیاسی قزلحصار در رابطه با کمپین «سه شنبه‌های نه به اعدام» خواسته اصلی آنان و تفاوتش با برخی کنش‌های قبلی، در ۴ مورد است:
۱. توجه بیشتر نسبت به اعدام زندانیان با جرائم غیرسیاسی
۲. تأکید بر عمل جمعی به منظور موفقیت
۳. لزوم استمرار و تداوم عمل جمعی
۴. توجه بیشتر به زندانیان سیاسی و عقیدتی گمنام زیر حکم اعدام

متن کامل گزارش خانم شیرین عبادی را درباره این کارزار:
tinyurl.com/ShiEdm

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، متعلق به هیچ گروه سیاسی خاصی نیست و زندانیان سیاسی و عقیدتی با گرایش‌ها و باورهای مختلف در آن مشارکت دارند.

#رسول_اسدزاده #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
رسول اسدزاده، رورنامه‌نگار، در خصوص رفتار حاضران و ناظران در صحنه اعتراض دختر علوم تحقیقات، متنی به شرح زیر منتشر کرده است:

«امروز تصویر دختری در فضای آنلاین منتشر شده که در محوطه دانشگاه آزاد تهران نیمه برهنه است. ماجرا گویی باز هم بر سرِ تذکرِ حجاب است، موضوعی که در این دو سال گاه و بیگاه یک تراژدی جدید خلق کرده است... در یک ویدئو او روی یک سکو نشسته، انگار که برای مردمِ اطراف نامرئی است. آدم‌ها ( این بار هم زنان و هم مردان ) سرشان به کار خودشان است. هیچ کس حتی نمی‌رود کنار این دختر جوان حداقل از او مراقبت یا با او همدلی کند... ویدئوی دوم شاهکارتر است. دختر دارد در خیابان راه می‌رود، ناگهان به سیم آخر می‌زند و لباس زیرش را هم در می‌آورد، کسانی که فیلم می‌گیرند هم جنسان این دختر هستند، لحن‌شان تمسخرآمیز و عصبی و خنده‌هایشان آزار دهنده و عاری از همدلی است‌... امروز من سیمای زنی تنها را در جمع دیدم. کاری به اوضاع و احوال روحی او ندارم که چه بسا از خیلی از ما سالم‌تر باشد... امروز عور و فاش ثابت شد انفعالی که هنگامِ درگیری دختری با یک موتور سوار به مردان شهر نسبت داده می‌شد، فرا جنسیتی است. این بار زن و مرد ایستادند به تماشای زن جوانی که انگار بانو گودیوا است و از داخل تابلوی معروفِ جان کالیِر بیرون پریده، به جای کوچه‌های کاونتریِ انگلستان دارد روی آسفالت سرد تهران راه می‌رَود... تنهای تنها، بدون اینکه سوار بر اسب باشد، پیشِ چشم آدم‌هایی همچون زمهریر...

پی نوشت : نام اثر نقاشی بانو گودیوا ( Lady Godiva ) اثر John Miller collier است... »

- نظر شما چیست؟
چگونه می‌توان همدلی و همبستگی را در جامعه گسترش داد؟ شما اگر در آنجا حضور داشتید چه کار می‌کردید؟ آیا به یاری آن دختر می‌رفتید؟

#رسول_اسدزاده #دختر_علوم_تحقيقات #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech