آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
#صنعتی کردن جابجایی ارزشی از ارزشهای سنتی به ارزشهای عقلانی - #سکولار را با خود در پی دارد. در حالی که برآمدن جامعه پساصنعتی یک جابجایی ارزشی به سوی ارزشهایی همچون اعتماد، رفاه، مدارا و ارزشهای پسامادیگرا را سبب می‌شود. فروپاشی اقتصادی، اغلب اوقات، جوامع را در جهت عکس روند فوق سوق می‌دهد.

اگر #توسعه اقتصادی تداوم پیدا کند، باید انتظار داشت تا دین نهادینه شده به افول خود ادامه دهد. با این حال، تأثیر نظامهای ارزشی سنتی به احتمال زیاد به این زودی‌ها از بین نخواهد رفت، چرا که نظامهای عقیدتی از قابلیت چشمگیری در پایایی و بازیابی جایگاه از دست رفته خود برخوردارند. شواهد تجربی به دست آمده از ۶۵ جامعه نشان دهنده این واقعیت هستند که ارزش‌ها قابل دگرگونی بوده و تغیر می‌کنند، ولی در عین حال، همواره بازتاب دهنده میراث فرهنگی یک جامعه نیز باقی خواهند ماند...


این مقاله، از رونالد اینگلهارت و وین بیکر و ترجمه شده به فارسی توسط #توانا، در مورد نتایج فرهنگی و سیاسی توسعه اقتصادی شرح می دهد. اینگلهارت و بیکر رابطه متغیر بین ارزش های جامعه، میراث فرهنگی، زمینه های مذهبی و تجربه های تاریخی را مورد بررسی قرار می دهند.
https://goo.gl/nZWpZs

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
آزادی و شناخت
جان آدامز

«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچه‌های شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»

(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)

هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق می‌شود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.

در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمی‌توان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمی‌دهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخ‌ناشدنی، مسلم، و سلب‌ناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسه‌آمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریته‌ای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نموده‌ا‌‌ند از ایشان بازپس‌ گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایق‌تری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودست‌ترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار می‌رود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.

تنها پرسش این است که آیا چنین امری می‌بایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟

جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw

@Tavaana_TavaanaTech
غنوشی؛ مردی که نمی‌خواهد «خمینی» باشد

پس از ۲۲ سال پناهندگی سیاسی در تبعید توسط دولت تونس و پس از سقوط دولت دیکتاتوری بن علی در ۲۰۱۱، راشد غنوشی در آستانه بازگشت به کشورش (۳۱ ژانویه ۲۰۱۱) گفت که «من خمینی نیستم». او با این سخن کوتاه ولی گویا خط فاصلی بین حکومت مطلوب خود در تونس و حکومتی که آیت‌الله خمینی در ایران پایه‌گذاری کرد، کشید.

این سخن آن هم از زبان یکی از برجسته‌ترین رهبران اسلامگرای جهان در آن هنگام بازتاب فراوانی داشت، به ویژه اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی و طی چند بار سفرش به ایران بر کسی پوشیده نبود که راشد غنوشی از ستایشگران آیت‌الله خمینی است. آیت‌الله خمینی نماد بارز «اسلام سیاسی» در قرن بیستم بود که با پیوند زدن سیاست و دیانت انقلابی را رقم زد که توانست بنیاد حکومت اسلامی [نام کتاب آیت‌الله خمینی] مورد نظرش را بنا نهد.

حال که انقلاب در تونس بن‌علی را از قدرت به زیر کشیده و غنوشی عازم کشورش بود تا در بنیاد نهادن نظام جدید کشورش شریک باشد، گفتن اینکه من خمینی نیستم، آیا فاصله گرفتن او از اسلام سیاسی باید معنا می‌شد؟ آیا غنوشی به پیشینه فکری خود پشت کرده بود؟ آیا او دیگر به دنیال تأسیس حکومت اسلامی نبود؟

در پاسخ به این پرسش برخی بر این باور بودند که این سخن غنوشی جز فریبی برای افکار عمومی نبود تا در آستانه بازگشتش به تونس (مانند بازگشت آیت‌الله خمینی از فرانسه به ایران) از حجم نگرانی‌ها بکاهد و تصور نشود که او در صدد بنیاد نهادن نظامی ایدئولوژیک از نوع جمهوری اسلامی ایران در تونس است.

غنوشی و انقلاب اسلامی

با تحولات جهان عرب (به اصطلاح بهار عربی) که از تونس آغاز و تا بحرین وزیدن گرفت، جمهوری اسلامی در مدعای بی‌پایه خود که «این تحولات نه بهار عربی بلکه بیداری اسلامیِ ملهَم از انقلاب اسلامی» است، ناگزیر چشم از این سخن غنوشی فرو بست که گفت من خمینی نیستم. چنین سخنی هرگز در محافل سیاسی ایران بررسی نشد که چرا غنوشی دیگر خود را دنباله‌رو آیت‌الله خمینی نمی‌داند اگر تحولات عرب ملهم از انقلاب اسلامی است؟

ولی آنجا که نیاز به بهره بردن از نام غنوشی بود، سید هادی خسروشاهی کتابی را از مجموعه مقالات و سخنرانی‌های غنوشی منتشر کرد و عنوان آن را «حرکت امام خمینی و تجدید حیات اسلام» نام نهاد که در پانزدهمین سال جمهوری اسلامی (۱۳۷۲) منتشر شد.

غنوشی و پذیرش اسلام #سکولار

بر خلاف کسانی که آن سخن غنوشی را حمل بر دروغ و فریب می‌دانستند، بودند کسانی که رگه‌هایی از تغییر را در اندیشه سیاسی غنوشی مشاهده می‌کردند و سخن او را نه فریب بلکه نمادی از تجدید نظر او در اسلام سیاسی می‌دانستند.

اگر آیت‌الله #خمینی ۱۵ سال از تبعید خود را در نجف و تنها چهار ماه پایانی آن را در دهکده‌ای کوچک (نوفل لوشاتو) در حاشیه پاریس اقامت گزیده بود، غنوشی بیشترین سال‌ها از ۲۲ سال #تبعید خود را در بریتانیا سپری کرده بود. این تماس نزدیک با جهان غرب، تأثیرات خود را بر غنوشی ۷۱ ساله به هنگام بازگشت به تونس گذاشته بود.

با مراجعت به تونس و به رغم پافشاری بسیاری، غنوشی نه نامزد ریاست جمهوری شد و نه حزبش نامزدی برای ریاست جمهوری معرفی کرد. بر خلاف آیت‌الله خمینی که اصلاً باوری به فعالیت حزبی نداشت، غنوشی اهتمام اصلی خود را بازسازی حزبش اعلام کرد.

راه مسالمت‌آمیزی که غنوشی و حزبش برای تعامل با دیگر جریانات سیاسی تونس پیشه کرد، در سال ۲۰۱۲ جایزه ارزشمند «چَتم هاوس برای آزادی اندیشه» و در سال ۲۰۱۴ جایزه «ابن رشد برای اندیشه آزاد» را برایش همراه آورد.

مسیر تحول #آزاداندیشی #غنوشی و حزبش که هرگز متوسل به سلاح نشدند تا آنجا ادامه یافت که در تازه‌ترین نماد تغییرات ژرفی که در او و حزبش پدیدار شده، غنوشی در آخرین گردهمایی حزب مواضعی را اتخاذ کرد که شگفت‌انگیزتر از آن سخنش شد که گفته بود من خمینی نیستم.

منبع: رادیو فردا

@Tavaana_TavaanaTech
صنعتی کردن جابجایی ارزشی از ارزشهای سنتی به ارزشهای #عقلانی - #سکولار را با خود در پی دارد. در حالی که برآمدن جامعه پساصنعتی یک جابجایی ارزشی به سوی ارزشهایی همچون #اعتماد، #رفاه، #مدارا و ارزشهای پسامادیگرا را سبب می‌شود. فروپاشی اقتصادی، اغلب اوقات، جوامع را در جهت عکس روند فوق سوق می‌دهد.

اگر #توسعه اقتصادی تداوم پیدا کند، باید انتظار داشت تا دین نهادینه شده به افول خود ادامه دهد. با این حال، تأثیر نظامهای ارزشی سنتی به احتمال زیاد به این زودی‌ها از بین نخواهد رفت، چرا که نظامهای عقیدتی از قابلیت چشمگیری در پایایی و بازیابی جایگاه از دست رفته خود برخوردارند. شواهد تجربی به دست آمده از ۶۵ جامعه نشان دهنده این واقعیت هستند که ارزش‌ها قابل دگرگونی بوده و تغیر می‌کنند، ولی در عین حال، همواره بازتاب دهنده میراث فرهنگی یک جامعه نیز باقی خواهند ماند...

این مقاله، از رونالد اینگلهارت و وین بیکر و ترجمه شده به فارسی توسط توانا، در مورد نتایج فرهنگی و سیاسی توسعه اقتصادی شرح می دهد. اینگلهارت و بیکر رابطه متغیر بین ارزش های جامعه، #میراث_فرهنگی، زمینه های مذهبی و تجربه های تاریخی را مورد بررسی قرار می دهند.

https://goo.gl/BLRR0E

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
آزادی و شناخت
جان آدامز

«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچه‌های شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»

(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)

هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق می‌شود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.

در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمی‌توان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمی‌دهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخ‌ناشدنی، مسلم، و سلب‌ناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسه‌آمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریته‌ای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نموده‌ا‌‌ند از ایشان بازپس‌ گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایق‌تری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودست‌ترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار می‌رود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.

تنها پرسش این است که آیا چنین امری می‌بایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟

جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw

@Tavaana_TavaanaTech
آزادی و شناخت
جان آدامز

«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچه‌های شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»

(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)

هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق می‌شود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.

در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمی‌توان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمی‌دهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخ‌ناشدنی، مسلم، و سلب‌ناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسه‌آمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریته‌ای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نموده‌ا‌‌ند از ایشان بازپس‌ گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایق‌تری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودست‌ترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار می‌رود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.

تنها پرسش این است که آیا چنین امری می‌بایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟

جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw

@Tavaana_TavaanaTech
نمایش زیارت وزير ورزش از سیمای ملی!
goo.gl/wgqHwK

عبدالله النعیم، متفکر سودانی، استاد حقوق در آمریکا می‌گوید: به عنوان مسلمان ترجیح می‌دهد که در جامعه‌ای با نظم سیاسی سکولار زندگی کند و نه در زیر سایه یک حکومت اسلامی؛ چون در کشور سکولار دولت در امور ایمانی او دخالت نمی‌کند، اما در حکومت دینی، دیانت در حیطه قدرت و دخالت آن قرار می‌گیرد.

به نظر شما پخش تصاویر این چنینی از عبادت و زیارت مسئولین مملکتی چه تاثیری به حال مردم دارد؟

در همین رابطه:

ویدیوهای دوره «جدایی‌ دین از دولت، آزادی مذهبی و پلورالیسم»- مدرس: دکتر محمدرضا نیک‌فر
http://bit.ly/1iqBkxe

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آزادی و شناخت
جان آدامز

«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچه‌های شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»

(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)

هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق می‌شود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.

در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمی‌توان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمی‌دهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخ‌ناشدنی، مسلم، و سلب‌ناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسه‌آمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریته‌ای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نموده‌ا‌‌ند از ایشان بازپس‌ گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایق‌تری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودست‌ترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار می‌رود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.

تنها پرسش این است که آیا چنین امری می‌بایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟

جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw

@Tavaana_TavaanaTech
اولین مسجد لیبرال در برلین افتتاح شد

در شهر برلین آلمان مسجدی برای مسلمانان لیبرال راه اندازی شده است.

سیران آتیس، فعال حقوق زنان که در ترکیه متولد شده است می گوید که این مسجد مکانی لیبرال خواهد بود که در آن به هرکس خوش آمد گفته می شود و همه از حق مساوی برخوردار خواهند بود. زنان مجبور نیستند که در این مسجد حجاب داشته باشند و می توانند به عنوان موذن یا پیش نماز باشند.

مسلمانان اعم از همجنسگرا، سکولار، شیعه و سنی و زنان بدون پوشش اسلامی می توانند در مسجد ابن رشد-گوته عبادت کنند. این اسم از نام محمد بن احمد بن رشد اندلسی، فیلسوف قرون وسطی و یوهان ولفگانگ گوته، نویسنده آلمانی گرفته شده است.

خانم اتیس این مسجد را آغاز راهی برای مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی و همچنین تبادل فرهنگ ها می خواند، وی در گفتگو با اسوشیتد پرس می گوید: «این پروژه مدت زیادی در دست کار بود. حملات بی شمار تروریستی و شرارتهای بسیاری به نام دین من صورت می گیرد. این بسیار مهم است که ما مسلمانان مدرن و لیبرال خود را به همگان معرفی کنیم.»

سیران اتاقی را در داخل کلیسای پروتستان «یوهان کرشه» برای افتتاح مسجد لیبرال خود اجاره کرده است.
منبع: یورونیوز فارسی

نظر شما چیست؟

goo.gl/j4pfD4

مطالب مرتبط:
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
رواداری یا تلورانس یکی از پروژه‌های تواناست. از طریق سایت زیر می‌توانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:
bit.ly/1RtZYec

اطلاعات بیشتر درباره‌ی مدارای مذهبی:
http://bit.ly/1ZppjIC

سنجش فلسفی اسلام گرایی
محمد ضاهر
https://goo.gl/GChvCQ

اصلاح اندیشه اسلامی
نصر حامد ابوزید
http://bit.ly/1JRhqJ8
نوآوری، تحریم و تاویل
نصر حامد ابوزید
http://ow.ly/4nmBb8


@Tavaana_TavaanaTech
«مینو اصلانی» رئیس بسیج جامعه زنان، نظر آیت الله مکارم شیرازی درباره اینکه زنان نباید به ورزشگاه ها بیایند را «فتوای دلنشین» دانست و از آن حمایت کرد.

او در بخشی از سخنان خود گفت: «عموم زنان متدین و خانواده‌هایشان اساساً دغدغه‌ای برای حضور در ورزشگاه‌ها نداشتند و این دغدغه از سوی برخی از طرفداران تفکرات خاص فمنیستی به خصوص فمنیست‌های سکولار مطرح شده بود.»

خانم اصلانی همچنین گفت: «مطالبه حضور زنان در ورزشگاه‌ها یک مطالبه ساختگی برای حاشیه‌سازی از سوی برخی فمنیست‌های سکولار در کشور بود، با فتوای حضرت مرجع عالیقدر، آیت‌الله مکارم شیرازی پرونده‌اش برای همیشه بسته شد.»

شما درباره سخنان خانم اصلانی چه فکر می کنید؟
https://goo.gl/Ki52Mq

منابع مرتبط

نبرد ده ساله زنان ادامه دارد: تکاپوی ورود به ورزشگاه‌ها
http://bit.ly/1yNyrLH

زنانه جنگیدن در میدان ورزشی
http://bit.ly/2dd2wOn

«بگذارید زنان ایرانی وارد ورزشگاه‌ها شوند».
http://bit.ly/1qglKsl

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
چهارم جولای به نام «روز استقلال» در ایالات متحده‌ی امریکا جشن و تعطیل ملی است؛ یعنی، شامل حال همه‌ی شهروندان و ساکنان قانونی آن می‌شود؛ فارغ از جنسیت و تبار و نژاد و رنگ و زبان و دین. اصولا ایالات متحد آمریکا یک کشور #سکولار است (نهاد دولت از نهاد دین، جداست و مدیریت مملکت، مستقل از اعتقادات مذهبی، انجام می‌شود).به علاوه، متمم اول قانون اساسی آن، هیچ دینی را «دین رسمی کشوری» نمی‌نامد؛ بلکه «آزادی ادیان» را «تضمین» کرده‌است.
در سراسر این سرزمین پهناور، که از ۵۰ ایالت متحد (دولت‌های سابقاً مستقل) با شرایط اقلیمی متنوع تشکیل شده، انواع گرایش‌های دینی، مذهبی، فکری، فرهنگی، جنسی، با زبان‌های مختلف، وجود دارد. به‌رسمیت‌شناختن تنوع ادیان و افکار و جنسیت‌ها (کثرت‌گرایی و مدارا) از ستون‌های دموکراسی شمرده می‌شود.

#مدارا #تسامح #تساهل #سکولاریسم #کثرت_گرایی
#secularism #pluralisme #tolerance #4thofjuly #independenceday #july4th
#گفتگو_توانا #بگو_بشنو

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
تمایلات ضد اهل سنت و نیز دیگر اقلیت‌های مذهبی به ویژه بهاییان در حوزه علمیه بسیار سنگین است.

اگرچه روحانیون معدودی وجود دارند که چنین نگاه‌های نفرت‌پراکنانه علیه دیگر مذاهب و حاملان آن‌ها را نمی‌پسندند اما دست بالا متاسفانه با کسانی است که خداناباوران و بهاییان را نجس می‌پندارند.‌

اما برخی بر این باور هستند این مسائل جزو مسائل فقهی است و در دایره دروس مورد تدریس در حوزه می‌گنجد. ضمن اینکه به باور آنان فقها حق صدور فتوا دارند؛ حتی اگر علیه دیگر باورمندان باشد. ‌

شما چه فکر می‌کنید؟ این‌ها را نفرت‌پراکنی مذهبی می‌دانید یا دروس مورد تدریس در یک نهاد آموزشی؟

#گفتگو #سکولار_دموکراسی #روحانیت_شیعه #نفرت_پراکنی

@Dilogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
- اردشیر: ساقی! ساقی! شراب بیار.
‏نِحِمیا می‌رسد و شراب می‌ریزد.  

‏- اردشیر: غمگینی! چهره‌ات را این‌قدر ناشاد ندیده بودم. 
‏- نِحِمیا: شاه شاهان تا ابد بپاید. غمگینم چون خبرهای بدی از سرزمینم شنیده‌ام. امید اینکه عفو کنید. جبران می‌کنم.

‏- اردشیر: چه خبرهایی شنیده‌ای؟ مگر اهل کجا هستی؟
‏- نحمیا: برادرانم از اورشلیم خبرهای ناگواری به پارسه آورده‌اند. اورشلیم را سوزانده‌اند و دروازه‌هایش را خراب کرده‌‌اند…

‏برای خواندن متن کامل اپیزود دهم دیگری‌نامه با نام «از ساسانیان تا سکولاریسم» به صفحه گفت و شنود در:

‏⁦ https://dialog.tavaana.org/podcast_others_10/

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل آن در یوتیوب به:

‏⁦ https://youtu.be/IvkB1aHgJrs?si=AnI2Nu5hgVvHAHQv

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

https://castbox.fm/vb/653021894
‏⁦ ⁩
‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در ساوندکلود به:

‏⁦ https://on.soundcloud.com/Y7FFm

‏رجوع کنید.

‏⁧ #ساسانیان ⁩ ⁧ #شاهنشاهی ⁩ ⁧ #رواداری ⁩ ⁧ #مسیحیت ⁩ ⁧ #سکولاریسم ⁩ ⁧ #کلیسای_ایرانی ⁩ ⁧ #سکولار ⁩ ⁧ #جهان‌وطنی ⁩ ⁧ #جهان‌وطنی‌گرایی

‏⁦ @Dialogue1402