آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.9K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
رازهای #سلامتی‌ پیرمرد ۱۱۵ ساله ایرانی!

این #پیرمرد #شاداب یزدی ۱۱۵ سال دارد اما دلش هم‌چنان #جوان است.

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
قصه «خانم‌ناز» و دلخوشی‌هایش

خانم‌ناز
چرخ‌ نخ‌ریسی و یک بچه‌گربه سفید شده‌اند تمام دلخوشی «خانم‌ناز» که یکی از شادترین آدم‌های روستای «ارده» است.

به گیلان که بروی حوالی شهرستان رضوان‌شهر به یک دره سرسبز می‌رسی که اسمش را گذاشته‌اند «ارده»؛ روستایی که اغلب مردمش از راه ریسندگی و بافندگی روزگار می‌گذرانند. به «ارده» می‌گویند «بهشت عکاسان»! حال مردمش خوب است و زندگی‌شان هم پر رونق. از هرطرف که نگاه کنی، سبز می‌بینی و لطافت.


«خانم‌ناز» در حال بازی با بچه‌گربه‌اش
«خانم‌ناز» یکی از اهالی قدیمی ارده است. یک زن روستایی ساده. 75 سالش شده اما نه از آن 75 ساله‌ها که یک گوشه آرام و بی‌صدا می‌نشینند و نگاه‌های مبهوت دارند، یک زن شاد است با بازی‌گوشی‌های خاص خودش. صبح‌ها که از خواب بیدار می‌شود اول گاوها را می‌برد برای چرا، و عصرها می‌نشیند پای چرخ نخ‌ریسی‌اش که بزرگترین سرگرمی اوست.

دخترش مدت‌هاست برای زندگی به تهران رفته و خلوت خانم‌ناز با بچه‌گربه‌اش پرمی‌شود که او را با نخ و کاموا سرگرم می‌کند. خانم‌ناز همیشه می‌خندد و هیچ‌کس هم عادت ندارد او را غمگین ببیند، از بس که سعی می‌کند مثل بچه‌ها خندان و شاداب باشد. دوربین عکاسی را که می‌بیند، مدام با لحن کودکانه‌ای می‌گوید: «از من عکس نگیر» بعد بلند می‌خندد و می‌گوید: «دارم ادای بچه‌ها را در می‌آورم.»

لباس‌های رنگی و شاد می‌پوشد. کنارش که بنشینی برایت کلی حرف و خاطره دارد. با بازی‌گوشی‌هایش لبخندهای کش‌دار پی‌درپی روی لب‌هایت می‌آورد؛ آنقدر که دوست داری زمان متوقف شود و او فقط برایت حرف بزند.

«خانم‌ناز» یکی از آن اصیل‌های گیلانی است که اصلا برایش مهم نیست چه سن و سالی از سر گذرانده؛ او همچنان مثل یک کودک 10 ساله با باران ترانه می‌خواند، توی جنگل‌های گیلان. آن هم شاد و خرم...

ایسنا-سهیلا صدیقی

این عکس توسط سهیل زندآذر ( عکاس آزاد) در روستای «ارده» ثبت شده است.
goo.gl/1kQbGH

درسش شاید این است که سن و سال تنها یک عدد است یا این‌که خیام‌وار می‌گوید:
خوش باش دمی که زندگانی این است.

وقتی برای زندگی حرمت قائل شویم و شاد زیستن را بخواهیم، سن و سال تنها یک عدد است.

@Tavaana_TavaanaTech
هر جای دنیا بگویی که دختران ۱۷ و ۱۸ ساله را بخاطر رقص، شادی و زیبایی‌شان به جرم اشاعه فحشا بازداشت و زندانی کردند و در مقابل متجاوزان به کودکان و ... آزاد هستند، می‌خندند! چون برای‌شان باور پذیر نیست!
بعد از بازداشت‌شان با اعمال فشار و روش‌های غیراخلاقی و غیرقانونی از این نوجوان‌ها و جوان‌ها اعتراف تلوزیونی می‌گیرند تا حرف‌ها و اشک‌هایشان برای دیگران مایه عبرت شوند! واقعا نمی‌دانند این عمل ناشایست افتخار‌ کردن ندارد و اگر کمی چشمانشان را باز کنند باید برای حال و روز خودشان اشک بریزند که هر روز سقوط انسان را رقم می‌زنند!

این‌ها نسل ۷۰ و ۸۰ هستند نسلی که به زور نمی‌خواهند راهی بهشت شوند، نسلی که خسته از اجبار و سیاست و دین و دروغ و ریا و ... هستند، نسلی که ساختارها و سنت‌های نادرست کنونی را مانعی برای زندگی خود می‌دانند. آنها خودشان می‌خواهند از بهشتی که می‌سازند لذت ببرند! از زندگی، از زیبایی، از شادی و آزادی لذت ببرند و شما آنقدر متحجرانه و کورکورانه به زندگی نگاه می‌کنید که هر مساله‌ای در نگاه شما به نام دین به بحران تبدیل می‌شود، و انگار نمی‌دانید که همان دین گفته است «در دین هیچ اجباری وجود ندارد»

رقص، شادی و آزادی حق همه است، من همیشه از دیدن رقص این دختران و پسران لذت برده‌ام و امروز ناراحت و عصبانی‌ام! وضعیت ما از فاجعه گذشته و تبدیل شده به طنز تلخی که نمی‌دانی پسش باید بخندی یا گریه کنی! بیش از این انسان را به سخره نگیرید و اخلاق و قانون را به ابتذال نکشانید؛ آنها نه فسادی به معنای‌ واقعی کلمه بپا کرده‌اند، نه متجاوز بوده‌اند، نه در اختلاس و نابودی کشور دست داشته‌اند، و نه دنبال نرمالیزاسیون‌سازی رانت‌خواری، جنایت، دروغ و دزدی هستند! آنها در یک کلام « می‌خواهند زندگی کنند، می‌خواهند شاد باشند، میخواهند در آزادی به رویاهایشان بال پرواز بدهند». بگذارید زندگی کنند، بگذارید زندگی کنیم، فرصت نفس کشیدن بدهید و به خودتان زمان بدهید فرصت دیدن و درک کردن بدهید تا بفهمید زندگی چیست! خودتان باشید و این رقص زیبا را بجای آنکه در پستوی افکارتان تحسین کنید در همین زندگی جاری تحسین کنید!

#مائده_هژبری
#شاداب
#رقص
#آزادی
#شادی
#برقص_تا_برقصیم

متن فوق از اینستاگرام حسین رونقی است.

@Tavaana_TavaanaTech
رقص و ساز و آواز را هميشه دوست داشتم، در زندگيم بسيار رقصيده ام، گاه براى دل خودم و بيشتر به ساز روزگار
زندگى سمفوني‌هاى عجيبى براى من نواخته و من بى درنگ برايش پايكوبى كرده‌ام، زلف‌ها پريشان كردهام و دلبري‌ها تا در نهايت دنيا را وادار كردم كه به ساز دل من برقصد.
اين روزها گاهى من براى دنيا مي‌نوازم و گاهى او براى من، ولى غمگينم براى دختران سرزمينم كه بال و پرشان را چيده‌اند اما هنرمندانه با بال‌هاى شكسته پرواز مي‌كنند.
پرنده در قفس هم پرنده مي‌ماند، دل به ساز روزگار ندهيد، آنقدر برقصيد كه ساز دنيا با دل شما كوك شود.
دوستم چه زيبا نوشته بود امروز؛ عدو سبب خير مي‌شود گاهى، حالا مائده هاااااا تك به تك سربرمى‌آورند...
حالا دنيا به تماشاى شما نشسته است، با بالهاى سپيدتان برقصيد كه زمستان نيز تمام مي‌شود و روسياهى براى شما نمى‌ماند
ما نيز باافتخار برايتان كف مي‌زنيم 👏🏻👏🏻👏🏻
شايا ١٧تير ١٣٩٧

#من_یک_ترنسکشوال_هستم

یکی از مخاطبان ما متن بالا را همراه با ویدئو برای ما ارسال کرده است.


#رقصیدن_جرم_نیست #رقص #مائده_هژبری #الناز_قاسمی #شاداب_شکیب #برقص_تا_برقصیم

@Tavaana_TavaanaTech
هایده چنگیزیان یکی از اولین زنان رقصنده باله در ایران است. او از دوران کودکی علاقه‌ی بسیاری به رقص داشته است. آن‌گونه که گفته‌ می‌شود «یپرم خان»، آوازخوان ارمنی، اول بار در یک مجلس عروسی به استعداد این دختر جوان در رقص پی برد و با پیشنهاد این خواننده بود که هایده به کلاس‌های رقص «مادام یلنا آودیسیان» رفت و به فراگیری رقص پرداخت.

مادام یلنا با نام هنری «مادام یلنا» از بنیان‌گذاران ِ «هنر باله در ایران» بود. سرکیس جانبازیان دیگر استاد ِ رقص باله که به او لقب پدر باله‌ی ایران داده‌اند در این کار با مادام یلنا هم‌کاری می‌کرد. دوران کودکی هایده در کلاس مادام یلنا گذشت.

هایده پس از پیروزی انقلاب اسلامی حرفه‌اش را از دست داد چرا که پس از انقلاب رقص ممنوع شد و از لحاظ شرعی آن را حرام دانستند. هایده چنگیزیان مجبور شد ایران را ترک کند. او ابتدا به کشور آمریکا رفت و از آن‌جا به آلمان مهاجرت کرد و در نهایت در پرتغال و شهر لیسبون ساکن شد.

رقص را یکی از زیباترین و نخستین هنرهای بشری می‌دانند. باله این هنر ارزنده جهانی اما سال‌های درازی است که در میهن ما به فراموشی سپرده شده. این بار نه تنها زنان که مردان نیز از اجرای این «حرکات موزون» محرومند. در نخستین روزهای پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران جلسه‌ای برای تعیین تکلیف وضع هنرمندان با حضور چند تن از روحانیون و مدیران هنری در باغ منظریه تشکیل شد. سرپرست تالار رودکی از آیت‌الله مفتح می‌خواهد که چیزی در مورد وضعیت باله در آینده بگوید. آیت‌الله برافروخته پاسخ می‌دهد که جمهوری اسلامی و باله؟! چهل سالی است که نه تنها از باله که از رقصندگان آن نیز کم‌تر خبری به گوش می‌رسد.‌

«هایده چنگیزیان» در گفت‌وگویی درباره وضعیت امروز باله در ایران می‌گوید:
https://bit.ly/1Ijinqy


#رقص #مائده_هژبری
#شاداب_شکیب #الناز_قاسمی
#برقص_تا_برقصیم
#هایده_چنگیزیان
#باله #باله_ایرانی

@Tavaana_TavaanaTech