آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
گلرخ ایرائی در توئیتر خبر داد که:
"‌ #یاسمن_آریانی درحضور کارمندان ‎#بهداری و مراقبین زندان ‎#قرچک مجددا مورد ضرب وشتم قرار گرفت به شکلی که به سختی اورا نجات دادند
غیر از یاسمن ‎#عاطفه_رنگریز#ندا_ناجی#سپیده_قلیان نیز مورد ضرب وشتم قرار گرفتند
این اتفاق درحین انتقال به بهداری ‎#صبا_کردافشاری که دچارحمله عصبی شد پیش آمد"

پیش از این حدود یک ماه قبل هم یاسمن آریائی توسط یکی از زندانیان خشن، مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.

این زندانی همزمان با تهدید و فحاشی به یاسمن آریانی و دیگر زندانیان سیاسی زندان قرچک، ضرباتی را به کتف وی وارد کرده بود و به خانم آریانی از این ناحیه آسیب رسانده بود. گفته می‌شود که این زندانی پیشتر و طی سالهای گذشته نیز سابقه حمله و فحاشی به زندانیان سیاسی در این زندان را داشته و آنها را تهدید به آسیب رساندن با تیزی (شی برنده) کرده بود. به گفته یک منبع نزدیک به زندانیان این زندانی از حمایت “شاه علی” رئیس بند برخوردار است.

امروز جمعی از زنان زندانی در زندان قرچک ورامین در اعتراض به مشکلات بهداشتی و درمانی حاکم بر این زندان دست به تحصن زده بودند.

@Tavaana_TavaanaTech
مزه شیرین عدالت، نقد و اعتراض سنگین‌تر‌ از قتل عمد

خبر آزادی یک شخص «محمدعلی نجفی» که به اتهام قتل عمد مجرم شناخته شده، نه شوکه‌کننده است و نه ناراحت‌کننده؛ اندکی درنگ می‌کنی و بعد از آن به این طنزِ مبتذل، لبخند تلخی می‌زنی و در افکار مختلف غرق می‌شوی، ناگهان شوکه می‌شوی، سکوت می‌کنی، بغض می‌کنی، خشمگین می‌شوی و این داستان تلخِ بی‌انتها تا مغزاستخوان تو را در غم فرو می‌برد.

[ساکت به این فکر می‌کنم] معلم مسئولیت‌پذیر و شریف در زندان، قاتل آزاد

هنوز چند روز نشده است که #محمودبهشتی از معلم‌مان شریف بخاطر آزادگی و انسانیتش به زندان بازگردانده شده است، محمد حبیبی، اسماعیل عبدی،عبدالرضا قنبری و ... جز همین معلمان هستند معلمانی که نگران سیستم آموزش و پرورش این کشور بودند و هستند. [با خودم مدام تکرار می‌کنم جرم‌شان سنگین‌تر و بزرگتر از قتل بوده؟]

[ساکت به این فکر می‌کنم] وکیل و مدافع عدالت در زندان، قاتل آزاد

همین چند ماه پیش بود که خبر آمد #امیرسالار_داودی دوست و وکیل عزیزمان که در نقد بی‌عدالتی می‌نوشت، از زندانیان و حقوق انسان‌ها می‌گفت و دفاع می‌کرد به پانزده سال زندان محکوم شده است.مدام با خودم کلنجار می‌روم مگر وکالت، دفاع از حق و عدالت بدتر از قتل است؟ نسرین ستوده، نرگس محمدی، محمد نجفی و ... وکلای در بند هستند. [با خودم مدام تکرار می‌کنم جرم‌شان سنگین‌تر و بزرگتر از قتل نبوده؟]


[ساکت به این فکر می‌کنم] کارگر، فعال کارگری و مدنی در زندان، قاتل آزاد

#اسماعیل_بخشی کارگر هفت‌تپه یک جمله گفت که تمام آنچه باید بگوییم در آن نهفته است «لعنت به این زندگی»؛وقتی برای احیای حقوق کارگر و مردم فریاد سردهی و بگویی: «گرانی، تورم، بلای جان مردم» بازداشت شوی و زندان ببینی و ... فقط باید حرف اسماعیل را تکرار کنی «لعنت به این زندگی» باقی سخن‌ها بعد از این و بعد از زندان #سپیده_قلیان، #ندا_ناجی ،#عاطفه_رنگریز و بازداشتیهای روز کارگر سخنی بیهوده و گزاف است.

[ساکت به این فکر می‌کنم] خبرنگار، روزنامه‌نگار و طنزپرداز در زندان، قاتل آزاد

می‌گویم شاید سکوت می‌کردند بهتر بود، مگر نمی‌دانستند آگاه کردن مردم و اطلاع‌رسانی آزاد جرمی به مراتب سنگین‌تر از قتل است؟ مگر نمی‌دانستند که زبان سرخ، سرسبز را به باد می‌دهد؟ مثلا #کیومرث_مرزبان با کدام زبان طنز می‌توانست طنزپردازی را جرمی سنگین‌تر از قتل نشان دهد؟ بیست و سه سال زندان برای یک طنزپرداز به خودی خود تلخ‌ترین طنزی است که می‌توان نوشت و خواند و خندید و با آن گریه کرد. مرضیه امیری روزنامه‌نگار کارگزی ده سال زندان، مسعود کاظمی دو سال و ... آری زبان سرخ، سرسبز را به باد می‌دهد.


[ساکت به این فکر می‌کنم] فعال محیط زیست و کودک در زندان، قاتل آزاد

به اینجا که می‌رسم نمی‌دانم باید چه بگوییم؟ آن‌ها که جان می‌بخشند و به فکر زیست و محیط زیست انسان‌ها هستند در زندانند، بی‌پناه و در برزخ بلاتکلیفی! او که جان می‌گیرد آزاد است و می‌خندد، احترام می‌بیند، در دادگاه خوش و بش می‌کند، در آگاهی چای ‌می‌خورد و پس از اندکی سوءتفاهم‌ها برطرف شده و آزاد می‌شود. نیلوفر بیانی، سام رجبی و ...

[ساکت به این فکر می‌کنم] معترض در زندان، قاتل آزاد

اگر بنا بر دین باشد، مگر فساد و گناهی بالاتر از قتل است؟ مگر جرمی بزرگتر از سلب حق حیات است؟ فهمش سخت است چگونه زنان فعال بخاطر اعتراض به حجاب اجباری و پخش گل به مردم به زندان‌های طول محکوم می‌شوند؟ صبا کردافشاری دختر جوانی است که باید بخاطر آنچه می‌خواهد (حق انتخاب و آزادی) پانزده سال در زندان باشد؟ مژگان کشاور، یاسمن آریانی و منیره عربشاهی مگر چه می‌خواهند؟

[ساکت به این فکر می‌کنم] مادر معترض، زن آزاده، نویسنده، هنرمند، عقیده‌ای متفاوت و مخالف، فعال سیاسی، فعال صنفی و ... در زندان و قاتل آزاد، واحد خلوصی، آرش صادقی، رضا انتصاری، کسری نوری، سعید شیرزاد، مصطفی عبدی، هنگامه شهیدی، میثم فرهادی، آتنا دائمی، محمد شریفی مقدم، شکوفه یداللهی، سهیل عربی و ... در زندان و قاتل آزاد.

اینکه یک قاتل بدون مجازات آزاد شود خودش نوعی نقض حقوق بشر است، هماهنطور که محاکمه عادلانه حق هر انسانی است، هر انسانی باید عهده‌دار تبعات اعمال و رفتارش باشد و مسئولیت آن‌ها را بپذیرد. و وقتی مجازات یک مجرم متناسب نباشد و به نوعی مجازات رانتی در آن حاکم باشد دیگر می‌توان گفت عدالت و حق انسان رنگ باخته است. و خود این موضوع باعث افزایش جرم و جنایت و فساد می‌شود.

#حسین_رونقی

از اینستاگرام حسین رونقی

@Tavaana_TavaanaTech
از بدن خود سلاحی می‌سازم در مقابل این همه بی‌عدالتی

عاطفه رنگریز جامعه‌شناس از ۲۴ مهرماه با انتشار این یادداشت دست به اعتصاب غذا زده است.

«در تجمع روز جهانی کارگر در تاریخ یازده اردیبهشت نود و هشت بازداشت شدم و پس از ۴ روز با وجود صدور قرار کفالت ۳۰ میلیونی از آزادی من جلوگیری شد و پس از ۲۸ روز بازجویی و چندین بار انتقال از زندان قرچک به اوین با پرونده‌سازی کاملاً مشهود روبرو شدم.

با آنکه بارها و بارها در پاسخ‌های خود گفته بودم که فعالیت‌های من کاملاً قانونی بوده و درکی از سوالات شما ندارم.

در ادامه این‌ روند ناعادلانه قرار وثیقه من به ۵۰ و ۷۰ میلیون تومان افزایش یافت و این بار نیز دادسرا از قبول قرار کفالت سرباز زد و باز خانواده به دیوارهای ناعادلانه برخورد کرد؛ آن‌ها در بیرون سرگردان شدند و من نیز در داخل زندان.

این ‌سرگردانی همچنان ادامه یافت تا آن که دادگاه بدوی‌ام در تاریخ ۱۴ مرداد ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برگزار شد.

دادگاهی که امکان دفاع و پاسخ‌گویی به آن نبود و رنگ و بوی فرمایشی داشت. قاضی مقیسه مبلغ قرار وثیقه را به دو میلیارد تومان افزایش داد. با این وجود، خانواده با این در و آن در زدن بالاخره توانستند این وثیقه سنگین را فراهم کنند اما بار دیگر طی روندی کاملاً غیر قانونی با قبول وثیقه مخالفت شد.

در نهایت حکم یازده سال و نیم زندان به وکیل من ابلاغ شد. حکمی که نه بر اساس ادله موجود در پرونده که بیشتر به اتهامات ردیف شده بازجویان بازمی‌گشت.

این جانب بارها به روند غیر قانونی پرونده‌ام از جمله عدم قبول وثیقه، عدم اجرای اصل تفکیک جرائم، صدور احکام ناعادلانه به طرق مختلف اعتراض کرده‌ام و این خلاصه‌ای است از روند غیرقانونی وضعیت من در این ۵ ماه و ۱۳ روز و سردواندن خانواده در بیرون و من در داخل زندان.

بازی‌دادنی که گران می‌آید، زیرا گویی عدالتی در کار نیست و پرسش اینکه چگونه دستان من در این بند بی عدالتی می‌تواند خودش را آزاد کند، کماکان پابرجاست. این بندها دستان مرا به دستان بسیاری گره می‌زند، دستان خواهرانم که جز برای حق‌طلبی گره نشده‌بود و شدیدترین ستم‌ها هم نتوانسته گره آن‌ها را باز کند، دستان دلسوزترین جان‌های این سرزمین بلاخیز که برای آموزش بهتر، برای کودکیِ ربوده شده، برای حداقل‌های زندگی شایسته بلند شدند و داس بی‌عدالتی هم نتوانسته از رویش آن‌ها جلوگیری کند، دستان خشکیده‌ی زندانیانی که قربانی چرخ دنده‌های بی‌رحم انواع تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی شده‌اند.

ازاین‌رو بدن خود را سلاحی می‌کنم در برابر این همه بی‌عدالتی که بر ما گذشت و می‌گذرد و اعتصاب غذای خود را در اعتراض به عدم پذیرش غیرقانونی وثیقه‌ای که تاکنون پنج بار با در بسته و دیوارها روبرو شد و همچنین صدور احکام ناعادلانه و نگهداری غیرقانونی در زندان قرچک اعلام می‌کنم. نیک آگاهم که جان من برای آنان‌ که به بازی‌اش گرفته‌اند ارزش محافظت ندارد، و این رنج را برای شکستن این دیوار سکوت که قتل خاموش جامعه‌ی مدنی و صدای حق طلبی ما است، تحمل می‌کنم.

از این رو، نوشته‌ام را با دو کلمه تمام می‌کنم که پژواک آن در سرتاسر تاریخ ما فرودستان پیچیده است:

"یا مرگ یا آزادی"

عاطفه رنگریز
زندان قرچک»

#ایران
#کارگران
#عاطفه_رنگریز
#زندان

@Tavaana_TavaanaTech
عاطفه رنگریز؛ زن جوانی‌ که به جرم اعتراض به ناعدالتی حاکم در بهار ۱۳۹۸ در یک تجمع کارگری بازداشت شد و اکنون چندین ماه است که در شرایطی بسیار سخت در زندان قرچک ورامین بسر می‌برد. شواهد حاکی از کینه‌ای‌ست که بازجویان اطلاعات از او دارند. پس از ۴ روز بازداشت گفتند او با قرار کفالت ۳۰ میلیون تومانی از بازداشت رهایی یابد. ولی طی روزهای بعد مبلغ قرار کفالت را افزایش دادند تا اینکه دادسرا به طور کلی از قبول قرار کفالت سرباز زد. در شهریور ۱۳۹۸ نیز قاضی مقیسه برای این فعال مدنی - کارگری ۱۱ سال و شش ماه حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق صادر کرد.
.
عاطفه از یک «پرونده‌سازی مشهود» علیه خود سخن می‌گوید و درباره روز دادگاه خود می‌گوید: «دادگاه بدوی‌ام در تاریخ ۱۴ مرداد ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برگزار شد. دادگاهی که امکان دفاع و پاسخ‌گویی به آن نبود و رنگ و بوی فرمایشی داشت. قاضی مقیسه مبلغ قرار وثیقه را به دو میلیارد تومان افزایش داد. با این وجود، خانواده با این در و آن در زدن بالاخره توانستند این وثیقه سنگین را فراهم کنند اما بار دیگر طی روندی کاملاً غیر قانونی با قبول وثیقه مخالفت شد و در نهایت حکم یازده سال و نیم زندان به وکیل من ابلاغ شد. حکمی که نه بر اساس ادله موجود در پرونده که بیشتر به اتهامات ردیف شده بازجویان بازمی‌گشت». .
.
عاطفه رنگریز در نامه‌ای که درباره زندان قرچک نوشته بود به پدیده کودکانی اشاره کرده بود که در زندان پیش مادران خود هستند و در وضعیتی اسفناک زندگی می‌کنند و عملا کودکی نابودشده‌ای دارند: «در اینجا ده بند است و هر بند به طور تقریبی ۱۲۰ تا ۱۵۰ نفر جمعیت دارد. به جز بند مادران یا بندی که سرنوشت کودکانش از همان ابتدا محکوم به شکست است. کودکانی که نه شب را می‌بینند، نه پدر را و نه بیرون را؛ نه پارک ملی را و نه چیزهای ملی شده را!».
.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Atefeh_Rangriz
.
#عاطفه_رنگریز #زندان_قرچک #زندان_زنان

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تبریک و خوشحالی لیلا فروهر، در شب کنسرتش برای آزادی ‎#سپیده_قلیان، ‎#عاطفه_رنگریز#ساناز_الهیاری و همسرش ‎#امیرحسین_محمدی_فرد#مرضیه_امیری و ‎#امیر_امیرقلی که روز شنبه با تودیع وثیقه از زندان آزاد شدند.
او در پایان می‌گوید به امید اینکه همه ما آزاد بشیم از این زندان بزرگ.

ویدئو از توئیتر رامین حق‌جو

🔻پس از انقلاب اسلامی او به دلیل ممنوعیت خوانندگی زنان به دادگاه انقلاب احضار شد. فروهر در سال ۱۳۶۵ به دشواری و از طریق کوه به کشور ترکیه گریخت و از آنجا به آلمان رفت و پس از چند روز وارد فرانسه شد و پس از چند سال از گذشت انقلاب در سال ۵۷، موفق شد مادر و خواهر و برادر خود را ملاقات کند. او در سال ۱۹۸۸ میلادی به آمریکا رفت و در شهر لس‌آنجلس ساکن شد.
لیلا فروهر پس از زلزله کرمانشاه کمک‌های جمع‌آوری و به ایران ارسال کرد.
او در سال‌های اخیر ترانه‌هایی با مضامین اجتماعی و سیاسی نیز اجرا کرده است.

ویدیوی کامل گفت وگوی توانا با لیلا فروهر را اینجا ببینید:
bit.ly/1PZMrHk

@Tavaana_TavaanaTech
۴۵سال زندان برای ۹ فعال کارگری
.
▪️امروز دادگاه تجدیدنظر استان تهران، حکم هفت متهم پرونده اعتراض‌های کارگری هفت‌تپه را صادر کرد و اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، سپیده قلیان، امیر امیرقلی، امیرحسین محمدی‌فرد، ساناز الهیاری و عسل محمدی؛ هریک‌ را به پنج‌سال حبس قطعی محکوم کرد.
.
▪️همین دادگاه، عاطفه رنگریز و مرضیه امیری دو تن از بازداشت‌شدگان روز جهانی کارگر در برابر میدان بهارستان تهران را هم به پنج‌سال زندان محکوم کرده است.

▪️ندا ناجی دیگر متهم پرونده‌ی روز جهانی کارگر نیزهفته‌ی گذشته از سوی دادگاه انقلاب به ۵ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد که هنوز در دادگاه تجدیدنظر قطعی نشده است.

.
▪️علی نجاتی دیگر متهم پرونده اعتراضات هفت تپه نیز هفته گذشته از سوی دادگاه انقلاب تهران به پنج‌سال حبس تعزیری محکوم‌ شد که می‌‌تواند درباره آن درخواست تجدیدنظر‌ کند.

#اسماعیل_بخشی #علی_نجاتی #محمد_حنیفر #سپیده_قلیان #امیر_امیرقلی #عسل_محمدی #امیرحسین_محمدی_فرد #ساناز_الهیاری #ندا_ناجی #عاطفه_رنگریز #مرضیه_امیری #هفت_تپه

@Tavaana_TavaanaTech
🔴 نه! سکوت نخواهم کرد
عاطفه رنگریز

شش ماه در زندان گذشت، محصور در دیوارهای سیمانی و تنفس در فضای مسمومِ بی‌عدالتی و شنیدنِ صدای زنانی که هرگز نشنیده بودم، و پس از آزادی به قید وثیقه بخشی از خود را نزد آنها جا گذاشتم.

سرخوشی حاصل از به آغوش کشیدنِ خویشاوندان و رفقایم با خبر مرگِ دو عزیز، دیری نپایید و عرقِ سردی بر تنم نشست. و در این اوضاع و احوال با از دست دادن کار و خانه و کاشانه، و اشک‌ها و دلواپسی‌های مادرم تصور آزادی از آنچه که در ذهنم نقش بسته بود متفاوت شد.

و بعد اعتراضات آبان از راه رسید و پاییز خونین تمام رویای بهارِ آزادی مرا فرو ریخت. با بار سنگین وثیقه‌ی دوستی که به من اعتماد کرده بود، زندگی من در لبه‌ی مرگ و آزادی می‌لغزید: صدایِ اعتراضاتی که با کشتار و دستگیری همراه شد؛ فریاد مطالبه معیشت و زندگی شایسته که انگار صدای خودم بود، پاسخش گلوله شد و زخم و دستبند و تهدید.

در این میان، رسانه‌های رسمی می‌گفتند «اعتراض حق همه است و مردم می‌توانند معترض باشند.» در پسِ این جمله با خود فکر می‌کردم که آیا تجمع کاملاً مسالمت‌آمیز روز کارگر در مقابل مجلس حق مردم نبوده است؟ کدام اعتراض از نظر آنها برحق است؟ چگونه می‌تواند اعتراض حقِ ما باشد که نمیریم، زندانی نشویم و... سپس در میانه‌ی بوی خون و مرگ در خیابان و آزادی موقت از زندان مشغول کارهای ابتدایی برای زندگی بودم که خبر صادر شدن احکام پرونده #هفت_تپه و #بازداشتیان_روز_کارگر به گوشم رسید: پنج سال برای هر ۱۱ نفر. احکامی که معنایی فراتر از پنج سال زندانی ما یازده تن دارد؛ این حکم یعنی هرگونه اعتراضی، خشونت علیه دولت و تعرض به آن تلقی می‌شود و پاسخ‌اش از سوی دولت مرگ است. این حکم یعنی ساکت کردن هر صدایی که بخواهد از زیست خود بگوید و خواستارِ تغییرش باشد. این حکم یعنی با نامِ مردم، مردم را به صلابه می‌کشند و هدف گلوله قرار می‌دهند. این حکم یعنی تایید مرگ صدها تن در خیابان آن هم با خیالی آسوده. این حکم یعنی قوه قضاییه، مجریه و مقننه هم.دست هستند تا دست بر گلوگاه ما بگذارند و ماشه را بکشند. این حکم یعنی خفه می‌کنیم و می‌توانیم.

از اینرو تصمیم گرفتم سکوت نکنم و تا نفس در سینه دارم بگویم، بنویسم و دست‌هایم را مشت کنم. زیرا پیشتر آبان ماه تکلیف را مشخص کرده بود که کسی که موضع نگیرد و سکوت کند هم‌دست است با کسانی که ماشه را می‌کشند و تق! پس اگر نظاره‌گر باشی #پویا_بختیاری، #رضا_نیسی، #محسن_محمدپور، #نیکیتا_اسفندانی و... را تو کشته‌ای و خودت را نیز هم، تق! پس اگر سکوت کنی دستت به خون صدها جوان در خیابان آغشته است، تق! پس اگر سکوت کنی جامعه‌ی مدنی و تغییر را کشته‌ای، تق! پس اگر خفه‌خون بگیری تو زندگی را کشته‌ای، تق!

نه، من سکوت نخواهم کرد، خواه در دیوارهای تنگ زندان، و خواه در این زندان بزرگتر که نامش را «آزادی» گذاشته اند. من در برابر هر تق که به گوشم می‌رسد موظفم که دستِ خود را به نشانه‌ی زنده بودن تکانی دهم و کاری کنم. در برابر هر تقِ مرگ نغمه‌ی آزادی سر خواهم داد و سر خَم نخواهم کرد در برابر صدایِ تیزِ بلندگو که به کرات می‌گوید: مرگ! خوب می‌دانم تاریخ به ما بدهکار است و ما سهم‌مان را از تاریخ نگرفته‌ایم، به درازای تاریخِ کارگر و زن بودن سهم خود را می‌خواهم و سهم تمام ستم‌دیدگان این سرزمین بلاخیز را.

برگرفته از صفحه‌ی اینستاگرام #عاطفه_رنگریز

عاطفه رنگریز، دانش‌آموخته‌ی جامعه‌شناسی به علت حضور در تجمع مسالمت‌آمیز روز جهانی کارگر، به ۵ سال زندان محکوم شده است!

@Tavaana_TavaanaTech
عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان، خبر از پرونده‌سازی جدید علیه خود داده است.
عاطفه از پرونده‌سازی مشهود علیه خود سخن می‌گوید.
او با انتشار پست‌های در اینستاگرام خود اطلاع داده که اتهامات «تبلیغ علیه نظام» «نشر اکاذیب در جهت تشویش اذهان عمومی» و «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی» به ایشان ابلاغ شده است.

عاطفه رنگریز، دانش‌آموخته‌ جامعه‌شناسی است که ۱۱ اردی‌بهشت ۱۳۹۸ به علت حضور در تجمع مسالمت‌آمیز روز جهانی کارگر، بازداشت شد. او ابتدا به ۱۱ سال و نیم حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود در نهایت رای نهایی بی‌دادگاه، ۵ سال زندان تایید شد.
بار دیگر در تاریخ ۱۹شهریور۱۴۰۲، عاطفه رنگریز توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد و به اداره اطلاعات شهر سمنان منتقل شد. در نهایت پس از اعتصاب غذا و اعتراض جامعه با تبدیل قرار وثیقه سنگین به صورت موقت آزاد شده بود. اکنون شاهد پرونده‌سازی جدید علیه این زندانی سیاسی سابق هستیم.

درباره او بخوانید:

https://tavaana.org/atefeh_rangriz/

صدای ایران باشیم

#یاری_مدنی_توانا
#عاطفه_رنگریز
#نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech