آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
سال‌گرد قتل ِ دکتر کاظم سامی
goo.gl/bFLve2

آذرماه تلخی قتل‌های زنجیره‌ای را بر پیشانی دارد. درست‌تر آن است که بگوئیم بخشی از قتل‌های زنجیره‌ای در این ماه اتفاق افتاد. جمهوری اسلامی تلاش کرد که قتل‌های زنجیره‌ای را به همان چند قتل محدود پاییز ۱۳۷۷ محدود سازد. قتل داریوش و پروانه فروهر و هم‌چنین محمد مختاری و محمدجعفر پوینده. اما تعداد این قتل‌ها بسی بیش‌تر از این چهار نفر است. قتل‌هایی که هیچ‌گاه جمهوری اسلامی پی‌گیر آن نشد و آمران و عاملان آن هیچ‌گاه معرفی و محاکمه نشدند.

یکی از کسانی که در آذرماه به قتل رسید دکتر کاظم سامی بود. دکتر کاظم سامی در دوم آذرماه ۱۳۶۷ در مطب خود به قتل رسید. ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه چهارشنبه دوم آذرماه شخصی که خود را غلام همتی معرفی کرده بود در آخرین ساعات کار مطب وارد مطب دکتر سامی شد. زمان طولانی‌ای نگذشت که همسر دکتر سامی با شنیدن صدای سر و صدای همسرش از طبقه‌ی بالای مطب که منزلشان بود با نگرانی خود را به دکتر سامی رساند و مردی را با دشنه‌ای خون‌آلود در کنار کاظم سامی مشاهده کرد.

دکتر سامی دو روز بعد، چهارم آذرماه روز جمعه در بیمارستان درگذشت.

علی‌اکبر محتشمی‌پور وزیر کشور وقت جمهوری اسلامی در یک مصاحبه مطبوعاتی در مورد قتل دکتر سامی اعلام کرد که قاتل سامی محمود جلیلیان نام دارد و پس از قتل دکتر سامی در یک حمام در اهواز خودکشی کرده است. او انگیزه‌ی قتل را شخصی اعلام کرد و گفت زمانی که کاظم سامی مسئولیت هلال احمر را بر عهده داشته است از این سازمان اخراج شده است.

اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات ۱۳۶۷، یازدهم آذرماه خود در مورد قتل دکتر سامی چنین می‌نویسد: «آقای [سید علی اکبر] محتشمی [وزیر کشور] تلفنی اطلاع داد که قاتل دکتر[کاظم] سامی را دستگیر کرده‌اند و مجددا اطلاع داد که شناخته شده ولی فراری است و دستگیر نشده است.» رفسنجانی در خاطرات روز شنبه ۲۷ اسفند قابل برداشت است: «آقای موسوی اردبیلی گزارش داد که در پزشکی قانونی در صحت ادعای خودکشی قاتل دکتر[کاظم] سامی تردید به وجود آمده و احتمال اینکه باندی بوده‌اند و او را کشته‌اند و کشته‌اش را حلق آویز کرده‌اند، وجود دارد. قرار شد پیگیری شود تا حقیقت مکشوف گردد.»

دکتر نظام‌الدین قهاری، دوست و هم‌رزم دکتر سامی در گفت‌وگویی با ماه‌نامه‌ی پیام هاجر که اعظم طالقانی آن را منتشر می‌کرد چنین می‌گوید: «قاتل هیچ سابقه آشنایی قبلی با دکتر نداشته است. ...»

سال‌ها بعد و در سال ۱۳۸۷، مهدی خزعلی، فرزند ابوالقاسم خزعلی از روحانیان متنفذ نظام جمهوری اسلامی در مطلبی در وب‌سایت خود در مورد این ماجرا نوشت که میرعماد دادستان وقت به درخواست و شکایت همسر کاظم سامی، دستور نبش قبر جلیلیان که به عنوان قاتل معرفی شده بود را داده و پزشکی قانونی پس از معاینه جسد وی نظر داده است که جلیلیان برخلاف نظر وزارت کشور خودکشی نکرده، بلکه کشته شده و بعد حلق‌آویز شده است.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/G5epWo

#توانا
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
کانون نویسندگان ایران ۵۰ ساله شد.

اول اردیبهشت‌ماه سالگرد تاسیس کانون نویسندگان ایران است. کانونی که حمایت از آزادی بیان و مبارزه با سانسور را از وظایف اصلی خود می‌داند.
فعالیت این کانون از اول اردیبهشت سال ۱۳۴۷ آغاز شد و بسیاری از اهالی قلم در این سال‌ها از اعضای اصلی آن بودند.
اعضای این کانون در سال‌های حیات جمهوری اسلامی با اعدام، ربودن به قصد قتل، کشته‌شدن در قتل‌های زنجیره‌ای، زندان و شکنجه، تبعید، سانسور و حذف فرهنگی روبرو شده‌اند. محمد مختاری و محمدجعفر پوینده دو تن از اعضای فعال کانون بودند که به طرزی فجیع در آذرماه ۱۳۷۶ کشته شدند.

بیانیه این کانون به مناسبت پنجاهمین سالگرد تاسیس‌اش، چنین است:

اول اردیبهشت، روز کانون است . این روز اما در سال ۱۳۹۷ ویژگی دیگری نیز با خود دارد: کانون نویسندگان ایران پنجاه ساله می‌شود. نیم‌قرن پیش درست در چنین روزی ۴۹ نویسنده به عنوان هیئت موسس، مجمع عمومی برگزار کردند و رسما تاسیس «کانون نویسندگان ایران» را اعلام داشتند. و این تجربه‌ای نو بود برای نویسندگانی که تا آن زمان هیچ تشکلی نداشتند.
دفاع از آزادی بیان و حقوق صنفی نویسندگان از اصول اساسی مرامنامه‌ی آن بود. بر بستر حاکمیت‌های ضد آزادی صرف استقلال این تشکل و اصل دفاع از آزادی بیان همچون وردی جادویی توفان زایید. توفانی که در این پنجاه سال، جز دو – سه سالی در جریان انقلاب، همه‌ جا همراه کانون بود و هرگز نگذاشت روی آرامش و امنیت را ببیند. کانون نیم‌ قرن پنجه در پنجه‌ی این توفان، که در خیال و کارِ برکندنِ ریشه آن بوده، بالیده و پیش آمده است، حوادث بسیاری پشت سر گذاشته و فراز و نشیب فراوان دیده و از خیل دام‌های ریز و درشت جسته و اکنون اینجاست در نخستین روز از اردیبهشت ۱۳۹۷، روز پنجاه‌سالگی‌اش؛ همچنان در کار ستیز با سانسور و دفاع از آزادی بیان و متشکل کردن نویسندگان.
این روز فرخنده را به همه اعضا، نویسندگان و دوستداران کانون شادباش می‌گوییم . لازم است در نکوداشت پنجاهمین سال تاسیس آن به هر نحو مناسب بکوشیم.

https://bit.ly/2HlAp3a
مطالب مرتبط

محمد مختاری، جان بر سر قلم
https://bit.ly/2jmWAVE
۱۸ آذر سالروز قتل محمدجعفر پوینده
https://bit.ly/2kBS8aA

@Tavaana_TavaanaTech
۱۸ آذر سالروز قتل محمدجعفر پوینده

مجمدجعفر پوینده در هفدهم خردادماه ۱۳۳۳ در اشکدز استان یزد به دنیا آمد.
پوینده فعالیت‌های سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس جامعه‌شناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرده بود. پوینده در بحبوحه انقلاب یعنی در شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. او از آن پس وقت خود را بیش‌تر وقف ترجمه آثار فلسفی و ادبی و جامعه‌شناختی از زبان فرانسه به فارسی کرد.

پوینده به دلیل فشارها و ناملایمات عمدتا اعمال‌شده از جانب حاکمیت هم‌واره وضعیت مالی نامناسبی داشت به طوری که در مقدمه کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی» اثر گئورگ لوکاچ شرایط خود را چنین توصیف می‌کند:
.
«ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج انواع فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمه‌ی این کتاب را در وجودم برانگیخت. و راستی چه تسلاّیی بهتر از به فارسی در آوردن یکی از مهم‌ترین کتاب‌های جهان در شناخت دنیای معاصر و ستم‌های طبقاتی­ آن؟ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
.
پوینده در ۱۸ آذرماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بی‌جان این مترجم و نویسنده در "روستای بادامک" در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. او را در امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرام‌گاه او در کنار محمد مختاری دیگر قربانی قتل‌های سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد.

از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش می‌توان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گی‌پلانتی-بونژرو، پیکار با تبعیض جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیده‌دمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعه‌شناسی رمان نوشته گئورک لوکاچ و … اشاره کرد.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/r2Oouu

#محمدجعفر_پوینده #جعفر_پوینده #قتل_های_زنجیره_ای

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دهه دوم پس از انقلاب، درست پس از اعدام‌های دهه شصت و جنگ، ایران وضعیت آرام‌تری را تجربه کرد که با ظهور جبهه اصلاحات امید می‌رفت که جو خفقان باقی‌مانده از دهه شصت رفته رفته از بین برود و شاهد آزادی بیان بیشتر و موارد کمتری از نقض حقوق بشر در ایران باشیم

اما با وجود ظاهر آرام‌تر، در این دوران نیز عوامل جمهوری اسلامی ‌از روش‌های مختلفی برای حذف مخالفان خود استفاده کردند.
بین سال‌های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۷،‌ شاهد قتل‌های زنجیره‌ای بودیم که شخصیت‌های سیاسی و اجتماعیِ منتقد نظام جمهوری اسلامی ‌در داخل و خارج از ایران را هدف می‌گرفتند.

هرچند هیچ‌ یک از مقامات جمهوری اسلامی ‌مسئولیت این قتل‌ها را به‌ عهده نگرفتند و همواره آن‌ها را به عوامل خارجی ‌یا به گروه‌های بنیادگرای خارج از نظام نسبت می‌دادند.

روزنامهٔ سلام در ۱۵ تیر ۱۳۷۸ نامه‌ای محرمانه از سعید امامی، متهم اصلی قتل‌های زنجیره‌ای را منتشر کرد که با ذکر نام ‌یکی از افرادی که بعدا کشته شد، خواستار اعمال محدودیت بیشتر برای وی شده بود.
روزنامهٔ سلام به‌دلیل انتشار این نامه تعطیل شد که این همین اتفاق منجر به وقایع هجده تیر ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران و اولین دور اعتراضات دانشجویی در تاریخ جمهوری اسلامی‌شد.
در این اعتراض‌ها هفت نفر در طی حمله به کوی دانشگاه کشته شدند و سعید زینالی که به دست ماموران دستگیر شده بود از آن زمان ناپدید شده و هنوز پیدا نشده است.

این اعتراضات شروع کننده راهی بودند که منجر به جنبش‌های مطالبه‌گری و آزادی خواهانه دهه‌های بعدی شد، و با وجود اجرای انواع تاکتیک‌های ارعاب توسط حکومت، پس از این جنبش نقش دانشجویان و جوانان در جنبش‌های اعتراضی پررنگ‌تر هم شد.»

متن و ویدیو از صفحه آزادماهی
@azadmahii

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادگی
#مهسا_امینی
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_آزاد
#کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی
#فرشته_علیزاده
#فریدون_فرخزاد
#قتلهای_زنجیره_ای
#داریوش_فروهر
#پروانه_اسکندری
#محمد_مختاری
#محمدجعفر_پوینده
#حمید_حاجی_زاده
#کارون_حاجی_زاده
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech