سومین نامه دکتر مصطفی مهرآیین، به علی خامنهای: در دادگاه ظلم و جور خامنهای حاضر نخواهم شد/بیایید با هم گفتگو و مناظره کنیم
دکتر مصطفی مهرآیین، استاد جامعهشناسی که پیشتر دو نامهی سرگشاده خطاب به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، منتشر کرده بود، در سومین نامهاش اعلام کرد که در دادگاهی که آن را «دادگاه ظلم و جور خامنهای» نامیده، حاضر نخواهد شد. او همچنین رهبر جمهوری اسلامی را به گفتوگوی مستقیم و مناظره دعوت کرده و تأکید کرده است که برخورد با اهل فرهنگ با ابزار سرکوب تنها نشانهی ضعف و بیپاسخماندن ایدههای حاکمیت است.
او در ابتدای نامهاش با اشاره به قطعهای از ادواردو گالیانو با عنوان «در ستایش صدای آدمی» نوشت: «صدای آدمی را نمیتوان خاموش کرد… زیرا تکتک ما حرفی برای گفتن داریم». مهرآیین در ادامه یادآور شده است که نامههای پیشین او به خامنهای نه با پاسخ، بلکه با احضاریه قضایی همراه شدهاند. او مینویسد: «گویا شما کلمات را نه به سان کلمه، که بهسان کاستن از ارزش ولایت مطلقه خود دیدهاید.»
مهرآیین که خود را «معلمی که با کلمات زندگی میکند» معرفی میکند، از احضار قضاییاش با اتهاماتی مبهم انتقاد کرده و گفته است: «مگر اندیشیدن اتهامی است که بخواهم از خود دفاع کنم؟ اندیشیدن ماهیت انسانی ماست. مگر انسان از ماهیت خود هم دفاع میکند؟»
او همچنین به طنز تلخ، از خواستهی قوهی قضاییه برای تأمین وثیقه انتقاد کرده و نوشته: «اندکی از وجود خود خجالت بکشید که از یک استاد دانشگاه پیمانی که فقط سه دانگ خانه در اردبیل دارد و یک ماشین تیبا، درخواست وثیقه میکنید.»
مهرآیین در این نامه بار دیگر از ادبیات استعاری و ارجاعات فرهنگی بهره گرفته و با نقل قولی از نادژدا ماندلشتایم مینویسد: «فریاد آخرین نشانهی شان انسانیست… آن زمان که چیزی باقی نمانده باشد، باید که فریاد کشید. سکوت بهواقع جرمیست علیه انسانیت.» او تصریح کرده که حتی اگر با مرگ روبرو شود، در برابر «دستگاه ظلم و جور» سکوت نخواهد کرد.
او مینویسد: «من آنچه بیش از همه به آن نیاز دارید را از شما خواهم گرفت: سکوت را.»
مهرآیین با تأکید بر لزوم گفتوگو و مقاومت مدنی، خود را در زمرهی «مدافعان صلح ایجابی» معرفی کرده و نوشته است: «من با این نامهها، تنشهای پنهانی مخفی را به سطح میآورم، نمایانش میکنم و میکوشم مبارزهای کنشگرا، رودررو و خشونتپرهیز را به پیش ببرم.»
او با لحنی کنایهآمیز به «بیایدهبودن حاکمیت» اشاره کرده و نوشته است: «اگر ایده را با زور پاسخ میدهید یعنی چیزی برای دفاع ندارید… شما بیدفاع و بیایدهاید، و این را بهخوبی در رسالهی حکمرانی خود نشان دادهاید.»
مهرآیین همچنین جمهوری اسلامی را به «نمایش توخالی» تشبیه کرده و نوشته است: «قدرت واقعی این سرزمین از مردم و معلمان این سرزمین است و آنها نیازی به نمایشهای دروغین از جنس نیروهای دستگاه حاکم شما ندارند.»
او در بخش دیگری از نامه نوشت؛
«جناب آقای خامنهای، من به عنوان یک اهل فرهنگ برده شما نیستم و شما ارباب ملت ایران نیستید. بنابراین، در نظام سیاسی که کل نهادهای آن به تعطیلی کشیده شده اند و نشانی از فعالیت آن ها وجود ندارد، دستگاه قضایی ظلم و زور خود را هم متوقف کنید و بیش از این با اعمال زور لخت و عریان بر اهل فرهنگ نپردازید.این را هر دانشجوی جامعه شناسی میداند که کد میدان فرهنگ، گفتگو است و نمیتوان کد زور و قدرت که متعلق به حوزه سیاست است را بر میدان فرهنگ حاکم ساخت.»
در پایان این نامه، او بار دیگر بر تصمیم خود تأکید میکند: «من در دادگاه ظلم و جور شما حاضر نخواهم شد.» و در عوض، از علی خامنهای میخواهد که برای گفتوگویی علنی با او روبرو شود: «بیایید با هم گفتگو و مناظره کنیم تا بر این مردم آشکار شود که هر یک از ما چه در درون داریم، چه میگوییم و برای این سرزمین چه میخواهیم.»
متن کامل این نامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/4u4keb3z
#مصطفی_مهرآئین #خامنه_ای #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر مصطفی مهرآیین، استاد جامعهشناسی که پیشتر دو نامهی سرگشاده خطاب به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، منتشر کرده بود، در سومین نامهاش اعلام کرد که در دادگاهی که آن را «دادگاه ظلم و جور خامنهای» نامیده، حاضر نخواهد شد. او همچنین رهبر جمهوری اسلامی را به گفتوگوی مستقیم و مناظره دعوت کرده و تأکید کرده است که برخورد با اهل فرهنگ با ابزار سرکوب تنها نشانهی ضعف و بیپاسخماندن ایدههای حاکمیت است.
او در ابتدای نامهاش با اشاره به قطعهای از ادواردو گالیانو با عنوان «در ستایش صدای آدمی» نوشت: «صدای آدمی را نمیتوان خاموش کرد… زیرا تکتک ما حرفی برای گفتن داریم». مهرآیین در ادامه یادآور شده است که نامههای پیشین او به خامنهای نه با پاسخ، بلکه با احضاریه قضایی همراه شدهاند. او مینویسد: «گویا شما کلمات را نه به سان کلمه، که بهسان کاستن از ارزش ولایت مطلقه خود دیدهاید.»
مهرآیین که خود را «معلمی که با کلمات زندگی میکند» معرفی میکند، از احضار قضاییاش با اتهاماتی مبهم انتقاد کرده و گفته است: «مگر اندیشیدن اتهامی است که بخواهم از خود دفاع کنم؟ اندیشیدن ماهیت انسانی ماست. مگر انسان از ماهیت خود هم دفاع میکند؟»
او همچنین به طنز تلخ، از خواستهی قوهی قضاییه برای تأمین وثیقه انتقاد کرده و نوشته: «اندکی از وجود خود خجالت بکشید که از یک استاد دانشگاه پیمانی که فقط سه دانگ خانه در اردبیل دارد و یک ماشین تیبا، درخواست وثیقه میکنید.»
مهرآیین در این نامه بار دیگر از ادبیات استعاری و ارجاعات فرهنگی بهره گرفته و با نقل قولی از نادژدا ماندلشتایم مینویسد: «فریاد آخرین نشانهی شان انسانیست… آن زمان که چیزی باقی نمانده باشد، باید که فریاد کشید. سکوت بهواقع جرمیست علیه انسانیت.» او تصریح کرده که حتی اگر با مرگ روبرو شود، در برابر «دستگاه ظلم و جور» سکوت نخواهد کرد.
او مینویسد: «من آنچه بیش از همه به آن نیاز دارید را از شما خواهم گرفت: سکوت را.»
مهرآیین با تأکید بر لزوم گفتوگو و مقاومت مدنی، خود را در زمرهی «مدافعان صلح ایجابی» معرفی کرده و نوشته است: «من با این نامهها، تنشهای پنهانی مخفی را به سطح میآورم، نمایانش میکنم و میکوشم مبارزهای کنشگرا، رودررو و خشونتپرهیز را به پیش ببرم.»
او با لحنی کنایهآمیز به «بیایدهبودن حاکمیت» اشاره کرده و نوشته است: «اگر ایده را با زور پاسخ میدهید یعنی چیزی برای دفاع ندارید… شما بیدفاع و بیایدهاید، و این را بهخوبی در رسالهی حکمرانی خود نشان دادهاید.»
مهرآیین همچنین جمهوری اسلامی را به «نمایش توخالی» تشبیه کرده و نوشته است: «قدرت واقعی این سرزمین از مردم و معلمان این سرزمین است و آنها نیازی به نمایشهای دروغین از جنس نیروهای دستگاه حاکم شما ندارند.»
او در بخش دیگری از نامه نوشت؛
«جناب آقای خامنهای، من به عنوان یک اهل فرهنگ برده شما نیستم و شما ارباب ملت ایران نیستید. بنابراین، در نظام سیاسی که کل نهادهای آن به تعطیلی کشیده شده اند و نشانی از فعالیت آن ها وجود ندارد، دستگاه قضایی ظلم و زور خود را هم متوقف کنید و بیش از این با اعمال زور لخت و عریان بر اهل فرهنگ نپردازید.این را هر دانشجوی جامعه شناسی میداند که کد میدان فرهنگ، گفتگو است و نمیتوان کد زور و قدرت که متعلق به حوزه سیاست است را بر میدان فرهنگ حاکم ساخت.»
در پایان این نامه، او بار دیگر بر تصمیم خود تأکید میکند: «من در دادگاه ظلم و جور شما حاضر نخواهم شد.» و در عوض، از علی خامنهای میخواهد که برای گفتوگویی علنی با او روبرو شود: «بیایید با هم گفتگو و مناظره کنیم تا بر این مردم آشکار شود که هر یک از ما چه در درون داریم، چه میگوییم و برای این سرزمین چه میخواهیم.»
متن کامل این نامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/4u4keb3z
#مصطفی_مهرآئین #خامنه_ای #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ضرورت حمایت همهجانبه معلمان از مصطفی مهرآئین
مصطفی مهرآئین، استادیار جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که به انتقاد از دیکتاتوری جمهوری اسلامی میپردازد. او تاکنون نامههایی خطاب به علی خامنهای نوشته که بعد از انتشار نامه نخست به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.
تهدید و احضار مصطفی مهرآئین مورد اعتراض جامعه مدنی قرار گرفته است. از جمله عزیز قاسمزاده فعال صنفی حقوق معلمان یادداشتی «در ضرورت حمایت همهجانبه معلمان از مصطفی مهرآئین» منتشر کرد.
متن یادداشت:
«مصطفی مهرآیین استاد جامعهشناسی است. او علاوه بر اینکه مدام با تاکید میگوید که یک معلم است، تمام کنشش و منشش نیز معلمانه است. اگر مهمترین رکن رکین معلمی را تلاش مجدانه برای پراکندن آگاهی بدانیم، مصطفی مهرآیین دستکم طی سه سال اخیر در عرصه عمومی بیش از هر کسی در این مسیر قدم نهاده است. او به رغم اینکه میتوانست یک آکادمیسین مرجع و مولد صرف باقی بماند، اما پا را فراتر نهاد و نه فقط به برقراری و نسبت میان تولیدات نظری خود با شرایط عینی جامعه ایرانی بسنده نکرد، بلکه خود در مقام یک اکتیویست، توانست از یک سو با سادهسازی پیچیدهترین نظرهای سیاسی آن را برای عامیترین مردم هم ملموس و قابل فهم کند و از سوی دیگر دردمندانه و بر اساس «اخلاق وظیفهگرا» و فراتر از آن «اخلاق فضیلتگرا» خود را موظف به بیان موضع نسبت به شرایط موجود نماید تا هم مسیر معیشت خود را تنگ کند و هم در پیچوخمها و دالانهای قضایی گرفتار آید. مسیری که همت بلند و کلام پر از سوز و شور او نشان میدهد که انتخاب این «دشواری وظیفه» آگاهانه و از سر دردمندی بوده است.
مهرآیین نه برای سلبریتیشدن این مسیر را رفته و نه نیازی به شهرت در این راه دارد. او معلمی است که از سر رنجبردن بر سر نابرابریهای موجود و ویرانی کشور، هم درد را فریاد کرده و هم شرط علاج را بیان نموده.
مهرآیین به رغم اینکه قهرمان زمانه خود شده است، تمام تئوری او از قضا این است که قهرمانی را امری همگانی بداند و راه نجات را از حضور و مطالبه همه شهروندان در مسیر حقطلبی بیاید. او هم حکومت را مخاطب خود قرار میدهد و هم مردم را و مسئولیت را از همه میخواهد از حاکم جاریکردن حق مردم را و از مردم تنندادن به هر رذیلتی را و شاید این دو از مهمترین رسالتهای یک معلم آگاه است که مهرآیین مدام به انذار آن میکوشد.
اساتیدی هستند که از عظمت ایران و قهرمانان تاریخیش هم بسیار میدانند و هم بسیار میگویند. اهل هیچ رشوه کلامی و رفتاری به حکومت و دولت هم نیستند اما میخواهند در همان تاریخ باقی بمانند. قهرمانان گذشته را بسی دوست میدارند و در ستایش آنها و مذمت ستمهای ظالمان تاریخ، سخنها میگویند و حکایتها مینویسند. اما بیآنکه نان ارتزاق از دولتمردان کنونی بخورند، نسبت به شرایط اسفبار کنونی، صامت و ساکتند، مهرآیین اما خواسته است در مقام روشنفکری که از فربهی نظری بسیار نیز بهره برده، استثنایی بر قاعده چنین روشنفکرانی باشد که یک آکادمسین صرف بیموضع هستند.
تلاشهای ارزنده نظری و عملی او کمک شایانی به آینده کشور ماست که به دنبال یافتن خرد جمعی و اداره کشور از سوی خردمندان است.
اگر حقوق شهروندی در تمامی ابعاد آن و احترام به آزادیهای فردی و اجتماعی و سیاسی برای ما مهم است، تلاشهای فکری و عملی مصطفی مهرآیین در این سه سال مدام و مستمر و بیوقفه بوده است. زبان سلیس و صریح در آمیختگی هم و با دانشی عمیق، ما را بر آن میدارد که صدای مهرآیین باشیم.
در یک کلام مصطفی مهرآیین به جامعه ایرانی بیش از همه آموخته است که «خوشبختی امری جمعی است تا فردی» از همین رو او همه رنجها و مشقتهای فردی را در مسیر آزادی و عدالت، معلمانه پیموده است حمایت از او اگر امری اخلاقی و وظیفه شهروندی و همگانی است، بر معلمان جامعه این فرض واجبتر است...»
مخاطب گرامی توانا! پیشنهاد شما چیست؟
شما برای حمایت از مصطفی مهرآئین چه اقداماتی انجام میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مصطفی_مهرآئین
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی مهرآئین، استادیار جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که به انتقاد از دیکتاتوری جمهوری اسلامی میپردازد. او تاکنون نامههایی خطاب به علی خامنهای نوشته که بعد از انتشار نامه نخست به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.
تهدید و احضار مصطفی مهرآئین مورد اعتراض جامعه مدنی قرار گرفته است. از جمله عزیز قاسمزاده فعال صنفی حقوق معلمان یادداشتی «در ضرورت حمایت همهجانبه معلمان از مصطفی مهرآئین» منتشر کرد.
متن یادداشت:
«مصطفی مهرآیین استاد جامعهشناسی است. او علاوه بر اینکه مدام با تاکید میگوید که یک معلم است، تمام کنشش و منشش نیز معلمانه است. اگر مهمترین رکن رکین معلمی را تلاش مجدانه برای پراکندن آگاهی بدانیم، مصطفی مهرآیین دستکم طی سه سال اخیر در عرصه عمومی بیش از هر کسی در این مسیر قدم نهاده است. او به رغم اینکه میتوانست یک آکادمیسین مرجع و مولد صرف باقی بماند، اما پا را فراتر نهاد و نه فقط به برقراری و نسبت میان تولیدات نظری خود با شرایط عینی جامعه ایرانی بسنده نکرد، بلکه خود در مقام یک اکتیویست، توانست از یک سو با سادهسازی پیچیدهترین نظرهای سیاسی آن را برای عامیترین مردم هم ملموس و قابل فهم کند و از سوی دیگر دردمندانه و بر اساس «اخلاق وظیفهگرا» و فراتر از آن «اخلاق فضیلتگرا» خود را موظف به بیان موضع نسبت به شرایط موجود نماید تا هم مسیر معیشت خود را تنگ کند و هم در پیچوخمها و دالانهای قضایی گرفتار آید. مسیری که همت بلند و کلام پر از سوز و شور او نشان میدهد که انتخاب این «دشواری وظیفه» آگاهانه و از سر دردمندی بوده است.
مهرآیین نه برای سلبریتیشدن این مسیر را رفته و نه نیازی به شهرت در این راه دارد. او معلمی است که از سر رنجبردن بر سر نابرابریهای موجود و ویرانی کشور، هم درد را فریاد کرده و هم شرط علاج را بیان نموده.
مهرآیین به رغم اینکه قهرمان زمانه خود شده است، تمام تئوری او از قضا این است که قهرمانی را امری همگانی بداند و راه نجات را از حضور و مطالبه همه شهروندان در مسیر حقطلبی بیاید. او هم حکومت را مخاطب خود قرار میدهد و هم مردم را و مسئولیت را از همه میخواهد از حاکم جاریکردن حق مردم را و از مردم تنندادن به هر رذیلتی را و شاید این دو از مهمترین رسالتهای یک معلم آگاه است که مهرآیین مدام به انذار آن میکوشد.
اساتیدی هستند که از عظمت ایران و قهرمانان تاریخیش هم بسیار میدانند و هم بسیار میگویند. اهل هیچ رشوه کلامی و رفتاری به حکومت و دولت هم نیستند اما میخواهند در همان تاریخ باقی بمانند. قهرمانان گذشته را بسی دوست میدارند و در ستایش آنها و مذمت ستمهای ظالمان تاریخ، سخنها میگویند و حکایتها مینویسند. اما بیآنکه نان ارتزاق از دولتمردان کنونی بخورند، نسبت به شرایط اسفبار کنونی، صامت و ساکتند، مهرآیین اما خواسته است در مقام روشنفکری که از فربهی نظری بسیار نیز بهره برده، استثنایی بر قاعده چنین روشنفکرانی باشد که یک آکادمسین صرف بیموضع هستند.
تلاشهای ارزنده نظری و عملی او کمک شایانی به آینده کشور ماست که به دنبال یافتن خرد جمعی و اداره کشور از سوی خردمندان است.
اگر حقوق شهروندی در تمامی ابعاد آن و احترام به آزادیهای فردی و اجتماعی و سیاسی برای ما مهم است، تلاشهای فکری و عملی مصطفی مهرآیین در این سه سال مدام و مستمر و بیوقفه بوده است. زبان سلیس و صریح در آمیختگی هم و با دانشی عمیق، ما را بر آن میدارد که صدای مهرآیین باشیم.
در یک کلام مصطفی مهرآیین به جامعه ایرانی بیش از همه آموخته است که «خوشبختی امری جمعی است تا فردی» از همین رو او همه رنجها و مشقتهای فردی را در مسیر آزادی و عدالت، معلمانه پیموده است حمایت از او اگر امری اخلاقی و وظیفه شهروندی و همگانی است، بر معلمان جامعه این فرض واجبتر است...»
مخاطب گرامی توانا! پیشنهاد شما چیست؟
شما برای حمایت از مصطفی مهرآئین چه اقداماتی انجام میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مصطفی_مهرآئین
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، امروز ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۴، نیروهای وزارت اطلاعات در حراست محل کار دکتر مصطفی مهرآئین، «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی»، به او گفتند که باید فعالیتهایش را متوقف کند.
این خواسته ماموران با مقاومت ایشان و تلاش برای خروج از دفتر حراست مواجه شد.تا جایی که همکاران ایشان برای نجات او از اتاق حراست ناگزیر به مداخله شدند.
پس از آن بازجویی ۳ ساعته در دفتر مدیریت پژوهشکده ادامه یافته و او از نوشتن و مصاحبه منع و تهدید به اجرای حکم جلب شده است.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی یک مؤسسه پژوهشی وابسته به جهاد دانشگاهی است که در زمینه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی فعالیت میکند. ورود نیروهای امنیتی و بازجویی از پژوهشگران، مصداق بارز نقض آزادی آکادمیک و استقلال نهادهای علمی و دانشگاهی است.
اخیراً بیش از ۱۰۰ استاد دانشگاه در ایران با امضای بیانیهای، به احضار دکتر مهرآیین اعتراض کرده و این اقدام را نقض آزادی اندیشه و بیان دانستهاند.
دکتر مهرآیین، در چند هفته اخیر سه نامه انتقادی خطاب به رهبر رژیم جمهوری اسلامی ایران نوشته و مصاحبههایی با رسانههای مختلف در تبیین مفاد این نامهها داشته است. او پیش از این نیز نظرات انتقادی خود را در شبکههای اجتماعی و رسانهها بیان میکرد.
پس از نامههای اخیر به خامنهای، برای دکتر مهرآیین پروندهسازی شد و او به دادگاه احضار شده است.
امروز فراخوانی از سوی جامعه معلمان و فرهنگیان ایران در امضای یک نامه حمایت از دکتر مهرآئین داده شده است:
https://forms.gle/Zavv7GSxgA3KqrpMA
ممکن است، برخی افراد از آرای آقای مهرآبین خوششان نیاید، ولی در برابر نقض آزادی بیان و اندیشه توسط رژیم استبداد دینی، باید ایستادگی کرد.
جمهوری اسلامی در شرایطی که سایه جنگ را بر کشور گسترانده، آن را نعمتی برای سرکوب منتقدان و مخالفان داخلی قلمداد میکند.
#مصطفی_مهرآئین #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، امروز ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۴، نیروهای وزارت اطلاعات در حراست محل کار دکتر مصطفی مهرآئین، «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی»، به او گفتند که باید فعالیتهایش را متوقف کند.
این خواسته ماموران با مقاومت ایشان و تلاش برای خروج از دفتر حراست مواجه شد.تا جایی که همکاران ایشان برای نجات او از اتاق حراست ناگزیر به مداخله شدند.
پس از آن بازجویی ۳ ساعته در دفتر مدیریت پژوهشکده ادامه یافته و او از نوشتن و مصاحبه منع و تهدید به اجرای حکم جلب شده است.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی یک مؤسسه پژوهشی وابسته به جهاد دانشگاهی است که در زمینه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی فعالیت میکند. ورود نیروهای امنیتی و بازجویی از پژوهشگران، مصداق بارز نقض آزادی آکادمیک و استقلال نهادهای علمی و دانشگاهی است.
اخیراً بیش از ۱۰۰ استاد دانشگاه در ایران با امضای بیانیهای، به احضار دکتر مهرآیین اعتراض کرده و این اقدام را نقض آزادی اندیشه و بیان دانستهاند.
دکتر مهرآیین، در چند هفته اخیر سه نامه انتقادی خطاب به رهبر رژیم جمهوری اسلامی ایران نوشته و مصاحبههایی با رسانههای مختلف در تبیین مفاد این نامهها داشته است. او پیش از این نیز نظرات انتقادی خود را در شبکههای اجتماعی و رسانهها بیان میکرد.
پس از نامههای اخیر به خامنهای، برای دکتر مهرآیین پروندهسازی شد و او به دادگاه احضار شده است.
امروز فراخوانی از سوی جامعه معلمان و فرهنگیان ایران در امضای یک نامه حمایت از دکتر مهرآئین داده شده است:
https://forms.gle/Zavv7GSxgA3KqrpMA
ممکن است، برخی افراد از آرای آقای مهرآبین خوششان نیاید، ولی در برابر نقض آزادی بیان و اندیشه توسط رژیم استبداد دینی، باید ایستادگی کرد.
جمهوری اسلامی در شرایطی که سایه جنگ را بر کشور گسترانده، آن را نعمتی برای سرکوب منتقدان و مخالفان داخلی قلمداد میکند.
#مصطفی_مهرآئین #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«جمهوری اسلامی شر بنیادین است. جمهوری اسلامی از بیخ و بن باید از بین برود. اگر جمهوری اسلامی در این کشور بماند، ایران هم نابود میشود. هزینه حفظ جمهوری اسلامی نابودی ایران است.»
از سخنان مصطفی مهرآئین که روز گذشته بازداشت شد.
این جامعهشناس و استاد دانشگاه، روز یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او بارها با انتشار نامههایی سرگشاده خطاب به علی خامنهای منتشر کرده بود.
در آخرین نامهای که از ایشان منتشر شد در تاریخ ۲۴ خردادماه، خطاب به خامنهای و مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی خواستار پایان فوری جنگ، بازگشت به مذاکرات، و کنارهگیری رهبر جمهوری اسلامی از قدرت شده بود.
او تأکید کرده بود که جمهوری اسلامی دیگر نماینده مشروع مردم ایران نیست و ادامهی حضور آن تنها بر شدت بحرانهای داخلی خواهد افزود.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #مصطفی_مهرآئین
@Tavaana_TavaanaTech
از سخنان مصطفی مهرآئین که روز گذشته بازداشت شد.
این جامعهشناس و استاد دانشگاه، روز یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او بارها با انتشار نامههایی سرگشاده خطاب به علی خامنهای منتشر کرده بود.
در آخرین نامهای که از ایشان منتشر شد در تاریخ ۲۴ خردادماه، خطاب به خامنهای و مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی خواستار پایان فوری جنگ، بازگشت به مذاکرات، و کنارهگیری رهبر جمهوری اسلامی از قدرت شده بود.
او تأکید کرده بود که جمهوری اسلامی دیگر نماینده مشروع مردم ایران نیست و ادامهی حضور آن تنها بر شدت بحرانهای داخلی خواهد افزود.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #مصطفی_مهرآئین
@Tavaana_TavaanaTech