آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
۱۷ دی‌ماه سالگرد درگذشت غلام‌رضا تختی

"جهان #پهلوان" غلام‌رضا #تختی ، زندگی‌اش آمیزه‌ای از واقعیت و #اسطوره بود. داستان‌های فراوانی از او شنیده‌ایم و می‌شنویم که سرگذشت این ورزش‌کار سرشناس ایرانی را در هاله‌ای از ابهام و هم‌چنین #تقدس فرو می‌برد. گروهی او را قهرمانی می‌دانند که در حکومت پهلوی به دلیل اعتراض به حکومت سلطنتی کشته شد اما بسیاری‌ها هم این را روایتی ساختگی از زندگی انسانی می‌دانند که اسطوره بود.
تختی در سال ۱۳۳۰ وارد فعالیت‌های سیاسی شد. او نخست در حزب #زحمتکشان ملت ایران به رهبری ملکی و بقایی عضو شد و پس از انشعاب خلیل ملکی ومحمد علی خنجی از بقایی به حزب نیروی سوم پیوست. پس از سرنگونی دولت محمد #مصدق در ۲۸ مرداد ۳۲ در کمیته ورزشکاران #نهضت_مقاومت ملی نیز علاوه بر حزب سوسیالیست فعالیت داشت و پس از تشکیل جبهه ملی دوم در سال ۱۳۳۹ به این سازمان وارد شد و از سوی کمیته ورزشکاران به کنگره و از سوی منتخبین کنگره به شورای مرکزی #جبهه_ملی ایران وارد شد.
آشنایی تختی با جبهه ملی بیش‌تر به واسطه کاظم حسیبی از فعالان سیاسی ملی‌گرا و نماینده مجلس شورای ملی بود. حسیبی همان فردی است که تختی در وصیت‌نامه‌اش او را به سرپرستی پسرش بابک انتخاب کرد.
بخشی از شهرت تختی نتیجه فعالیت‌های #خیرخواهانه او بود. در #زلزله مهیب ۷/۲ ریشتری که به ویرانی شهر یوئین‌زهرا و روستاهای اطراف آن منجر شده و تلفات آن بیش ار بیست‌هزار نفر اعلام شده بود تختی به یاری مردم این بخش از ایران شتافت. او با اعتباری که در میان مردم و متمولین تهران داشت با بلندگویی به بخش‌های پر جمعیت شهر تهران رفت و از همه‌گان خواست که به مردم زلزله زده بوئین زهرا کمک کنند. استقبال مردم و ثروتمندان تهران از این فراخوان تختی بسیار چشمگیر بود.
تختی در ۱۷ دی‌ماه در اتاقی در هتل آتلانتیک تهران درگذشت.
او دو روز قبل از مرگ در دفترخانه اسناد رسمی‌ای در تهران کاظم حسیبی را به عنوان سرپرست فرزندش بابک که در آن زمان ۴ ماهه بود برگزید.
روزنامه اطلاعات و هم‌چنین کیهان در آن زمان علت مرگ تختی را #خودکشی دانستند که تختی به دلیل مشکلات خانوادگی و اختلافاتش با همسرش شهلا توکلی به آن دست زده است. در همان زمان مخالفین پهلوی علت مرگ تختی را کشته شدن او به شکل مشکوک به دست ساواک دانستند.
تختی در دوران قهرمانی خود ۸ مدال کسب کرد که ۴ طلا و ۴ مدال نقره بوده است و ۴ عدد آن مربوط به مسابقات المپیک و ۴ عدد جهانی و ۱ عدد بازی‌های آسیایی بوده است.
پس از مرگ تختی شاعرانی در رثا و تجلیل او اشعاری سروده‌اند که از این میان می‌توان به اشعار "جهان پهلوان"سروده سیاوش #کسرایی و "خوان هشتم"سروده مهدی #اخوان_ثالث اشاره کرد.
علی #حاتمی کارگردان شناخته شده ایرانی نیز فیلمی از زندگی تختی ساخت به نام "جهان پهلوان تختی"که پس از مرگ حاتمی نیمه‌تمام ماند که بهروز افخمی دیگر کارگردان ایرانی آن را به پایان برد.
یادش گرامی!

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/RG6t6t

@Tavaana_Tavaanatech
۱۷ دی‌ماه سالگرد درگذشت غلام‌رضا تختی
goo.gl/CGQ8xU

"جهان #پهلوان" غلام‌رضا #تختی ، زندگی‌اش آمیزه‌ای از واقعیت و #اسطوره بود. داستان‌های فراوانی از او شنیده‌ایم و می‌شنویم که سرگذشت این ورزش‌کار سرشناس ایرانی را در هاله‌ای از ابهام و هم‌چنین #تقدس فرو می‌برد. گروهی او را قهرمانی می‌دانند که در حکومت پهلوی به دلیل اعتراض به حکومت سلطنتی کشته شد اما بسیاری‌ها هم این را روایتی ساختگی از زندگی انسانی می‌دانند که اسطوره بود.
تختی در سال ۱۳۳۰ وارد فعالیت‌های سیاسی شد. او نخست در حزب #زحمتکشان ملت ایران به رهبری ملکی و بقایی عضو شد و پس از انشعاب خلیل ملکی ومحمد علی خنجی از بقایی به حزب نیروی سوم پیوست. پس از سرنگونی دولت محمد #مصدق در ۲۸ مرداد ۳۲ در کمیته ورزشکاران #نهضت_مقاومت ملی نیز علاوه بر حزب سوسیالیست فعالیت داشت و پس از تشکیل جبهه ملی دوم در سال ۱۳۳۹ به این سازمان وارد شد و از سوی کمیته ورزشکاران به کنگره و از سوی منتخبین کنگره به شورای مرکزی #جبهه_ملی ایران وارد شد.
آشنایی تختی با جبهه ملی بیش‌تر به واسطه کاظم حسیبی از فعالان سیاسی ملی‌گرا و نماینده مجلس شورای ملی بود. حسیبی همان فردی است که تختی در وصیت‌نامه‌اش او را به سرپرستی پسرش بابک انتخاب کرد.
بخشی از شهرت تختی نتیجه فعالیت‌های #خیرخواهانه او بود. در #زلزله مهیب ۷/۲ ریشتری که به ویرانی شهر یوئین‌زهرا و روستاهای اطراف آن منجر شده و تلفات آن بیش ار بیست‌هزار نفر اعلام شده بود تختی به یاری مردم این بخش از ایران شتافت. او با اعتباری که در میان مردم و متمولین تهران داشت با بلندگویی به بخش‌های پر جمعیت شهر تهران رفت و از همه‌گان خواست که به مردم زلزله زده بوئین زهرا کمک کنند. استقبال مردم و ثروتمندان تهران از این فراخوان تختی بسیار چشمگیر بود.
تختی در ۱۷ دی‌ماه در اتاقی در هتل آتلانتیک تهران درگذشت.
او دو روز قبل از مرگ در دفترخانه اسناد رسمی‌ای در تهران کاظم حسیبی را به عنوان سرپرست فرزندش بابک که در آن زمان ۴ ماهه بود برگزید.
روزنامه اطلاعات و هم‌چنین کیهان در آن زمان علت مرگ تختی را #خودکشی دانستند که تختی به دلیل مشکلات خانوادگی و اختلافاتش با همسرش شهلا توکلی به آن دست زده است. در همان زمان مخالفین پهلوی علت مرگ تختی را کشته شدن او به شکل مشکوک به دست ساواک دانستند.
تختی در دوران قهرمانی خود ۸ مدال کسب کرد که ۴ طلا و ۴ مدال نقره بوده است و ۴ عدد آن مربوط به مسابقات المپیک و ۴ عدد جهانی و ۱ عدد بازی‌های آسیایی بوده است.
پس از مرگ تختی شاعرانی در رثا و تجلیل او اشعاری سروده‌اند که از این میان می‌توان به اشعار "جهان پهلوان"سروده سیاوش #کسرایی و "خوان هشتم"سروده مهدی #اخوان_ثالث اشاره کرد.
علی #حاتمی کارگردان شناخته شده ایرانی نیز فیلمی از زندگی تختی ساخت به نام "جهان پهلوان تختی"که پس از مرگ حاتمی نیمه‌تمام ماند که بهروز افخمی دیگر کارگردان ایرانی آن را به پایان برد.
یادش گرامی!

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/RG6t6t

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سالگرد درگذشت مهدی اخوان ثالث،«امید» ِ نااُمید

او در نوجوانی به شاعری روی آورد و به شکل شاعران قدیم شعر سرود. او در سال ۱۳۲۹ با دخترعموی خود ازدواج کرد. اخوان چند بار در زمان پهلوی به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان و در سال ۱۳۲۶ به کار در رادیو مشغول شد و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد.
.
اخوان در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار مشغول شد. اخوان در سال ۱۳۵۶ در دانش‌گاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به تدریس شعر سامانی و معاصر مشغول شد و در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته شد.
.
هر چند اخوان زندگانی درویش‌مسلکانه‌ای داشت اما نداشتن شغل و محرومیت او از مشاغل دولتی باعث شد که او در فقر و تنگ‌دستی ِ بیش‌تری زندگی سپری کند. حمید مصدق می‌گوید: «در عین نیازمندی، بی‌نیاز بود و برای جیفه‌ی دنیوی سر بر هیچ مقامی خم نکرد.»
.
«عماد خراسانی» دوست و هم‌شهری اخوان در مورد زندگی اخوان چنین می‌گوید: «این درد ندارد که «اخوان» بعد از چهل سال قلم‌زنی، در مقدمه‌‌ی همین کتا ب اخیرش (تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم)، پس از اظهار ارادت به دوستان و ابراز حق‌شناسی می‌گوید: « بی‌هیچ رودربایستی و شرمندگی می‌گویم که در این اواخر، شش هفت هشت سالی هست که زندگی من از رهگذر محبت اینگونه دوستان می‌گذرد. همه‌ی درآمدهای من قطع شده است. من بودم و قناعت به در‌آمد کتابهایم (که به لطف و عنایت و محبت حضراتی که نام برده شناخته‌اند) دارد روز به روز فشرده و فشرده‌تر، کمتر و کوتاهتر می‌شود. بقول معروف آب می‌رود…»
.
اخوان ثالث در سال ۱۳۶۹ و به دعوت خانه‌ی فرهنگ آلمان برای برگزاری یک شب شعر از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل برای بار نخست از ایران خارج شد و چند ماه پس از بازگشت از این سفر در چهارم شهریور همان سال درگذشت و طبق وصیت او در توس و در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.

بیش‌تر بخوانید:
goo.gl/VEsnjK

#مهدی_اخوان_ثالث #اخوان_ثالث #شعر #شاعر #ایران #توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت مهدی اخوان ثالث،«امید» ِ نااُمید

او در نوجوانی به شاعری روی آورد و به شکل شاعران قدیم شعر سرود. او در سال ۱۳۲۹ با دخترعموی خود ازدواج کرد. اخوان چند بار در زمان پهلوی به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان و در سال ۱۳۲۶ به کار در رادیو مشغول شد و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد.
.
اخوان در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار مشغول شد. اخوان در سال ۱۳۵۶ در دانش‌گاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به تدریس شعر سامانی و معاصر مشغول شد و در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته شد.
.
هر چند اخوان زندگانی درویش‌مسلکانه‌ای داشت اما نداشتن شغل و محرومیت او از مشاغل دولتی باعث شد که او در فقر و تنگ‌دستی ِ بیش‌تری زندگی سپری کند. حمید مصدق می‌گوید: «در عین نیازمندی، بی‌نیاز بود و برای جیفه‌ی دنیوی سر بر هیچ مقامی خم نکرد.»
.
«عماد خراسانی» دوست و هم‌شهری اخوان در مورد زندگی اخوان چنین می‌گوید: «این درد ندارد که «اخوان» بعد از چهل سال قلم‌زنی، در مقدمه‌‌ی همین کتا ب اخیرش (تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم)، پس از اظهار ارادت به دوستان و ابراز حق‌شناسی می‌گوید: « بی‌هیچ رودربایستی و شرمندگی می‌گویم که در این اواخر، شش هفت هشت سالی هست که زندگی من از رهگذر محبت اینگونه دوستان می‌گذرد. همه‌ی درآمدهای من قطع شده است. من بودم و قناعت به در‌آمد کتابهایم (که به لطف و عنایت و محبت حضراتی که نام برده شناخته‌اند) دارد روز به روز فشرده و فشرده‌تر، کمتر و کوتاهتر می‌شود. بقول معروف آب می‌رود…»
.
اخوان ثالث در سال ۱۳۶۹ و به دعوت خانه‌ی فرهنگ آلمان برای برگزاری یک شب شعر از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل برای بار نخست از ایران خارج شد و چند ماه پس از بازگشت از این سفر در چهارم شهریور همان سال درگذشت و طبق وصیت او در توس و در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.

بیش‌تر بخوانید:
goo.gl/VEsnjK

#مهدی_اخوان_ثالث #اخوان_ثالث #شعر #شاعر #ایران #توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زادروز مهدی اخوان ثالث،«امید» ِ نااُمید

او در نوجوانی به شاعری روی آورد و به شکل شاعران قدیم شعر سرود. او در سال ۱۳۲۹ با دخترعموی خود ازدواج کرد. اخوان چند بار در زمان پهلوی به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان و در سال ۱۳۲۶ به کار در رادیو مشغول شد و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد.

اخوان در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار مشغول شد. اخوان در سال ۱۳۵۶ در دانش‌گاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به تدریس شعر سامانی و معاصر مشغول شد و در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته شد.

هر چند اخوان زندگانی درویش‌مسلکانه‌ای داشت اما نداشتن شغل و محرومیت او از مشاغل دولتی باعث شد که او در فقر و تنگ‌دستی ِ بیش‌تری زندگی سپری کند. حمید مصدق می‌گوید: «در عین نیازمندی، بی‌نیاز بود و برای جیفه‌ی دنیوی سر بر هیچ مقامی خم نکرد.»
.
«عماد خراسانی» دوست و هم‌شهری اخوان در مورد زندگی اخوان چنین می‌گوید: «این درد ندارد که «اخوان» بعد از چهل سال قلم‌زنی، در مقدمه‌‌ی همین کتا ب اخیرش (تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم)، پس از اظهار ارادت به دوستان و ابراز حق‌شناسی می‌گوید: « بی‌هیچ رودربایستی و شرمندگی می‌گویم که در این اواخر، شش هفت هشت سالی هست که زندگی من از رهگذر محبت اینگونه دوستان می‌گذرد. همه‌ی درآمدهای من قطع شده است. من بودم و قناعت به در‌آمد کتابهایم (که به لطف و عنایت و محبت حضراتی که نام برده شناخته‌اند) دارد روز به روز فشرده و فشرده‌تر، کمتر و کوتاهتر می‌شود. بقول معروف آب می‌رود…»
.
اخوان ثالث در سال ۱۳۶۹ و به دعوت خانه‌ی فرهنگ آلمان برای برگزاری یک شب شعر از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل برای بار نخست از ایران خارج شد و چند ماه پس از بازگشت از این سفر در چهارم شهریور همان سال درگذشت و طبق وصیت او در توس و در کنار آرام‌گاه فردوسی به خاک سپرده شد.

بیش‌تر بخوانید:
goo.gl/VEsnjK

#مهدی_اخوان_ثالث #اخوان_ثالث

@Tavaana_TavaanaTech