آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.9K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
زادرو اسطوره موسیقی #لرستان
#رضا_سقایی
«بزران ای بزران هر وه نازه مای / ذهنم کور نکَن سر وه نازه مای»
ترجمه: «زنگ شادی را به صدا در بیاروید که معشوق من با ناز می آید و فکر کنم سروناز باش»

#موسیقی لرستان با نام رضا سقایی پیوند خورده و بسیاری وی را اسطوره موسیقی این خطه می‌دانند. سقایی ۲۰ فروردین ۱۳۱۸ در خرم‌آباد به دنیا آمد. وی در طول زندگی هنری اش با هنرمندانی همچون علی اکبر شکارچی ، مجتبی میر زاده و فرج علیپور همکاری داشته و قطعات ماندگاری از وی برجای مانده است. از جمله کارهای معروف او «زندگی بی‌چشم تو درد و عذابه» است که بعدها عبدالوهاب شهیدی و زند وکیل هم این کار را به فارسی بازخوانی کردند. از دیگر توانه‌های سقایی می‌توان به ترانه‌های «قدم خیر»، «بزران»، «توفنگ» و... اشاره کرد.گفتنی‌ست در سال ۱۳۸۶ ، ترانه «دایه دایه» با تنظیم مجتبی میرزاده و با صدای سقایی جزو آثار فاخر و ماندگار یکصد سال اخیر موسیقی ایران به ثبت رسید.»
این خواننده موسیقی لری که بعد از انقلاب به خاطر محدودیت‌ها کمتر به فعالیت هنری پرداخت، در بمباران شهر ازنا توسط ارتش عراق مجروح شد و تارهای صوتی‌اش آسیب دید.

رضا سقایی تیرماه ۱۳۸۹ به دلیل نارسایی تنفسی در پی سکته مغزی در بیمارستان ساسان تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان آرامستان خرم‌آباد به خاک سپرده شد.
یادش گرامی

درباره‌ی ترانه «بزران»:
در میان یک ایل لک زبان، سیاه چادر همسایه درحال جمع شدن برای کوچ به مکانی دیگر است و عاشق خانه ی معشوق خویش را در حال رفتن میبیند. صدای زنگوله ی اسب پیش رو نشان از کوچ می دهد و عاشق که شاهد رفتن معشوق است ناله سر می دهد: بزران بزران بزرانمه/مال دوس بار کرد،پابرانمه...صدای زنگوله ی کوچ صدای زنگ اندوه عاشق است که "می زرد".

بزران که لکی است فعل امر از مصدر لرزاندن می باشد: به لرزه درآور، بلرزان، به صدا درآور، مطلع و آگاه ساز، با خبر کن و ....

بزران نام سروده و آهنگی لکی که دارای رقصی (بازی محلی) به همین نام است می‌باشد. در قدیم زنان لک از وسایل تزئینی مانند آویزه بر چهره (لا لَرزه) و برنجن (پالرزه) در این برقص استفاده می‌کردند.

لکی: بزران ای بزران هر وه نازه مای / ذهنم کور نکَن سر وه نازه مای

فارسی: زنگ شادی را به صدا در بیاروید که معشوق من با ناز می آید و فکر کنم سروناز باشد

لکی:بزران ای بزران بو عزیزکم / میوه رنگارنگ سر پاییزکم

فارسی: زنگ شادی را به صدا در بیاروید عزیز من بیا که مثل میوه های رنگارنگ فصل پاییز قشنگ و زیبا هستی

لکی:دسماله دَسِت بیلا دوتا بو / یِکیش اوریشم یکیش کتان بو

فارسی: بگذار دستمال دست تو (برای رقص) تو دو تا باشد که یکی از ابریشم و دیگری کتان باشد

لکی:بزران ای بزران زنگ زرانمه / مال دوسل بار کرد پا برانمه

فارسی: زنگ غم و اندوه را به صدا در بیار که من هم زنگ را به صدا در آورده ام چون خانه دوستانم کوچ کرده و من دیگر نمی توانم به آنجا بروم

لکی:گره گرتمه چو داره بلی / مر علاجم کی دت بیرونونی

فارسی: مثل درخت بلوط آتش گرفته ام که مگر دختری از طایفه بیرانوند(یکی از طوایف لکستان: مناطق لک نشین) مرا علاج کند

لکی:بزران ای بزران یه کی پیریمه / یه قاصدکه دوسه دوریمه

فارسی: زنگ را به صدا در بیاور من هنوز پیر نیستم و این علائم پیری از غم دوری دوستم می باشد

لکی:اگر میلکت فراموشم بو / سفیدی کفن بالا پوشم بو

فارسی: اگر می خواهم میل و یاد تو را فراموش کنم خدا کند که کفن سفید را برتن کنم(بمیرم)

لکی:دَمَکَت بار بو دم دمانت کم / سرمه عطاری پر چَمیلت کم

فارسی: لبانت را بیاور تا آن را ببوسم و سرمه عطاران را در چشمانت بریزم

منبع: لکستان http://bit.ly/1ShUVLf

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
سالگرد درگذشت اسطوره موسیقی #لرستان
#رضا_سقایی

«بزران ای بزران هر وه نازه مای / ذهنم کور نکَن سر وه نازه مای»
ترجمه: «زنگ شادی را به صدا در بیاروید که معشوق من با ناز می آید و فکر کنم سروناز باش»

#موسیقی لرستان با نام رضا سقایی پیوند خورده و بسیاری وی را اسطوره موسیقی این خطه می‌دانند. سقایی ۲۰ فروردین ۱۳۱۸ در خرم‌آباد به دنیا آمد. وی در طول زندگی هنری اش با هنرمندانی همچون علی اکبر شکارچی ، مجتبی میر زاده و فرج علیپور همکاری داشته و قطعات ماندگاری از وی برجای مانده است. از جمله کارهای معروف او «زندگی بی‌چشم تو درد و عذابه» است که بعدها عبدالوهاب شهیدی و زند وکیل هم این کار را به فارسی بازخوانی کردند. از دیگر توانه‌های سقایی می‌توان به ترانه‌های «قدم خیر»، «بزران»، «توفنگ» و... اشاره کرد.گفتنی‌ست در سال ۱۳۸۶ ، ترانه «دایه دایه» با تنظیم مجتبی میرزاده و با صدای سقایی جزو آثار فاخر و ماندگار یکصد سال اخیر موسیقی ایران به ثبت رسید.»
این خواننده موسیقی لری که بعد از انقلاب به خاطر محدودیت‌ها کمتر به فعالیت هنری پرداخت، در بمباران شهر ازنا توسط ارتش عراق مجروح شد و تارهای صوتی‌اش آسیب دید.

رضا سقایی تیرماه ۱۳۸۹ به دلیل نارسایی تنفسی در پی سکته مغزی در بیمارستان ساسان تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان آرامستان خرم‌آباد به خاک سپرده شد.
یادش گرامی

درباره‌ی ترانه «بزران»:
در میان یک ایل لک زبان، سیاه چادر همسایه درحال جمع شدن برای کوچ به مکانی دیگر است و عاشق خانه ی معشوق خویش را در حال رفتن میبیند. صدای زنگوله ی اسب پیش رو نشان از کوچ می دهد و عاشق که شاهد رفتن معشوق است ناله سر می دهد: بزران بزران بزرانمه/مال دوس بار کرد،پابرانمه...صدای زنگوله ی کوچ صدای زنگ اندوه عاشق است که "می زرد".

بزران که لکی است فعل امر از مصدر لرزاندن می باشد: به لرزه درآور، بلرزان، به صدا درآور، مطلع و آگاه ساز، با خبر کن و ....

بزران نام سروده و آهنگی لکی که دارای رقصی (بازی محلی) به همین نام است می‌باشد. در قدیم زنان لک از وسایل تزئینی مانند آویزه بر چهره (لا لَرزه) و برنجن (پالرزه) در این برقص استفاده می‌کردند.

لکی: بزران ای بزران هر وه نازه مای / ذهنم کور نکَن سر وه نازه مای

فارسی: زنگ شادی را به صدا در بیاروید که معشوق من با ناز می آید و فکر کنم سروناز باشد

لکی:بزران ای بزران بو عزیزکم / میوه رنگارنگ سر پاییزکم

فارسی: زنگ شادی را به صدا در بیاروید عزیز من بیا که مثل میوه های رنگارنگ فصل پاییز قشنگ و زیبا هستی

لکی:دسماله دَسِت بیلا دوتا بو / یِکیش اوریشم یکیش کتان بو

فارسی: بگذار دستمال دست تو (برای رقص) تو دو تا باشد که یکی از ابریشم و دیگری کتان باشد

لکی:بزران ای بزران زنگ زرانمه / مال دوسل بار کرد پا برانمه

فارسی: زنگ غم و اندوه را به صدا در بیار که من هم زنگ را به صدا در آورده ام چون خانه دوستانم کوچ کرده و من دیگر نمی توانم به آنجا بروم

لکی:گره گرتمه چو داره بلی / مر علاجم کی دت بیرونونی

فارسی: مثل درخت بلوط آتش گرفته ام که مگر دختری از طایفه بیرانوند(یکی از طوایف لکستان: مناطق لک نشین) مرا علاج کند

لکی:بزران ای بزران یه کی پیریمه / یه قاصدکه دوسه دوریمه

فارسی: زنگ را به صدا در بیاور من هنوز پیر نیستم و این علائم پیری از غم دوری دوستم می باشد

لکی:اگر میلکت فراموشم بو / سفیدی کفن بالا پوشم بو

فارسی: اگر می خواهم میل و یاد تو را فراموش کنم خدا کند که کفن سفید را برتن کنم(بمیرم)

لکی:دَمَکَت بار بو دم دمانت کم / سرمه عطاری پر چَمیلت کم

فارسی: لبانت را بیاور تا آن را ببوسم و سرمه عطاران را در چشمانت بریزم

منبع: لکستان http://bit.ly/1ShUVLf

@Tavaana_TavaanaTech