درست در روزهایی که جوانان کشور، با غول بی شاخ و دم #کنکور رو به رو شده اند، خبری در رسانه ها منتشر شد که باز هم داغ تبعیض های مفرط تحصیلی را تازه کرد؛ ۶۵۷ نفر از اعضای #سپاه و #بسیج، به صورت مازاد بر ظرفیت دانشگاه های علوم پزشکی پذیرفته شدند!
رییس شورای گسترش علوم پزشکی کشور(وابسته به #وزارت_علوم) به خبر خوشش این را هم اضافه کرده که #سپاه از ما خواسته بود « همینطوری، عده ای را ما معرفی می کنیم و شما آنها را بپذیرید»

این مقام وزارت علوم، ادامه داد که «ما هم گفتیم نه! باید در #کنکور شرکت کنند و نفرات برترشان به دانشگاه راه یابند.» این مدیر دولتی به همین اندازه مقاومت در برابر زیاده خواهی ها قناعت نکرده و حتی برای تحصیل مدافعان حریم انقلاب و نظام شرط هم تعیین کرده! یک سال عضویت فعال در بسیج.....
این خبر البته پیش حدود ۴۰۰۰ #بورسیه_غیرقانونی دولت قبل به نورچشمی ها احساس حقارت می کند!
جلو گرفتن کرسی استادی علوم سیاسی دانشگاه تهران از سوی دبیرکل انصار حزب الله(بخوانید بزن بهادر بچه های همان دانشگاه) شاید حرفی برای گفتن داشته باشد! ولی قطعا در برابر جایگاه ثابت فرزندان شهدا و جانبازان در میان کرسی های بهترین دانشگاه های کشور هیچ است!
گفتم شهدا و جانبازان! همانها که سالهاست با خودمان می گوییم هم مشاغل نان و آب دار مال آنهاست و هم پزشکی و مهندسی شریف و تهران و امیرکبیر! اما همین دیروز باز خبر دیگری آمد که لبم را بابت تمام آن غیبت ها پشت سر مدافعان واقعی ملک و مملکت گزیدم؛ جانبازی که از فرط مشکلات زندگی جلو شهرداری تهران خودسوزی کرد! آخرین جملاتی که از مسئولان شهرداری شنیده این بود:« برو گشو بیرون.»
یادم آمد یکی از بزرگترین پرونده های اختلاس، در بنیاد شهید دولت قبل انجام شده! آنقدر بزرگ که مسئولان می گویند اگر رقم افشا شود مردم افسرده می شوند! با خودم گفتم درد اینها جانباز و شهید و فرزندانشان نیست؛ درد میزان نزدیکی و دوری از قدرت است.

نظر شما چیست؟

@Tavaana_TavaanaTech

- کارتی که به دست صاحبش نرسید

این روزها تب کنکور ایران را فراگرفته است. جا دارد یادی کنیم از «محمد کامرانی» ۱۸ ساله. از جوانانی که در زندان کهریزک شکنجه شد و آزار دید و پس از انتقال به زندان اوین بر اثر شدت جراحات در بیمارستان مهر تهران در تیرماه ۸۸ جانش را از دست داد.

«حمید حجارها» که خود یکی از بازداشت شدگان کهریزک بود از نگرانی محمد کامرانی برای درس و کنکور می گوید:‌««ما قبل از اینکه به کهریزک برویم توی میدان انقلاب وقتی در پلیس پیشگیری بودیم، محمد همان جا با من صحبت کرد و ما آنجا با هم آشنا شدیم که آنجا به من گفت من کنکور پزشکی دارم. چون پدر من نظامی است من به او گفتم احتمال دارد پدر من بیاید دنبال من. محمد گفت اگر پدرت آمد دنبالت بگو یک فکری هم برای من بکند چون امتحان کنکور دارم و خیلی برایش زحمت کشیدم، ببین پدرت می‌تواند یک کاری هم برای من بکند، این جمله‌ای است از محمد کامرانی که هنوز توی گوش من زنگ می‌زند. چون سن و سال کمی داشت خیلی ترسیده بود البته همه بچه‌ها همینطوری بودند، از بچه‌ها می‌خواست که هوایش را داشته باشند و مراقبش باشند...»

محمد کامرانی نایب قهرمان تکواندوی استان تهران هم بود و قصد داشت وارد دانشگاه شود. اما این کارت ورود به جلسه که می بینید هیچگاه به دستش نرسید.
یاد محمد کامرانی و همه جانباختگان جنبش سبز گرامی!
goo.gl/Uczijv

مطلب مرتبط؛
بازخوانی یک پرونده: محمد کامرانی
http://bit.ly/U2VjXr

@Tavaana_TavaanaTech

روحیه صفاجو و تارا هوشمند 21ساله و سرمد شادابی 22ساله هرکدام به ۵سال حبس محکوم شده اند.
این سه نفر در سال ۹۳ پس از دادن کنکور از ادامه مسیر یعنی دیدن رتبه خود و انتخاب رشته تنها به دلیل باورمند بودن به آیین بهایی بازمانده اند و آنها به این اتفاق و نقض اصل های ۱۹ و 20 و 23 قانون اساسی اعتراض کرده و به نهاد های دولتی متفاوت از جمله دفتر ریاست جمهوری و وزارت علوم و سازمان سنجش و دیگر نهادهای مرتبط با موضوع، نامه نوشته اند که از هیچکدام پاسخی دریافت ننموده اند، سپس با نماینده مجلس وقت تهران(آقای محجوب) ملاقاتی داشته اند که ایشان با توهین و تحقیر این سه نفر و دیگر دوستانشان را از دفتر خود بیرون کرده است.
سپس پس از گذشت یک سال هر سه نفر در اسفند سال 94 بازداشت و در فروردین سال95 با قید وثیقه (خانمها روحیه صفاجو و تارا هوشمند هرکدام ۵۰ملیون تومان و آقای سرمد شادابی 200 ملیون تومان) آزاد شده بوده اند. بعد از ۶ مرتبه احضار برای تشکیل دادگاه که تنها دو جلسه آن تشکیل شد، در مرتبه چهارم به دلیل حضور نداشتن قاضی مقیسه، پرونده به قاضی دیگری داده شده و قاضی بعد از شنیدن دفاعیات متهمین و وکلای آنان برای بررسی بیشتر درخواست احضار کارشناس پرونده به دادگاه را کرده تا توضیح دهد چرا این سه نفر بازداشت شده اند، نهایتا درتاریخ 4 مهر96 دادگاه با حضور قاضی مقیسه و متهمین و وکلای آنان و بدون حضور نماینده دادستان برگزار شده که قاضی مقیسه بدون توجه به درخواست قاضی قبل بعد از یک ماه در آبان سال 96 رای به ۵سال حبس به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در فرقه ضاله بهائیت» (بهائی بودن) برای هرکدام از این سه نفر داده در حالی که در رای دادگاه هیچ اشاره ای به وجود لایحه در پرونده و یا دفاعیات متهمین و وکلای آنان نشده به صورتی که به نظر میرسد آنان وکیل نداشته اند و یا در دادگاه حضور نداشته اند.

goo.gl/msyNDH

بهاییان؛ شهروندان ایرانی که امنیت اجتماعی ندارند
goo.gl/zVTV8j

بر بهاییان ایران چه می گذرد؟
bit.ly/2gGPkcd

@Tavaana_TavaanaTech

موفقیت خیره کننده دانشجویان افغانستانی در آزمون کارشناسی ارشد ایران

سه دانشجوی افغانستانی، موفق به کسب رتبه نخست در رشته‌ های مختلف کنکور کارشناسی‌ ارشد ورودی دانشگاه‌ های ایران شدند.

«عزیزالله موحدی» در رشته تاریخ، «زینب حسینی» در رشته زمین شناسی، و «مرتضی شفاهی» در رشته روابط بین‌الملل با رتبه یک در آزمون کارشناسی ارشد پذیرفته شدند.

علاوه بر این رتبه ۴ مهندسی مواد، رتبه‌های ۴ و ۷ جغرافیا و برنامه ریزی شهری همه از مهاجران افغانستان مقیم ایران بودند.

- آموزشکده توانا این موفقیت قابل توجه را به این عزیزان تبریک می‌گوید.

bit.ly/2xzoZ7x

@Tavaana_TavaanaTech

این روزها نتایج کنکور منتشر شده‌ است. اما ...
جوانانی در تیرماه ۸۸ نتوانستند کنکور بدهند و بی‌صدا در خاک خفتند.
محمد کامرانی، نایب‌قهرمان تکواندوی استان تهران، یکی از این جوانان بود.
او روز پنجشنبه ۱۸ تیر سال ۱۳۸۸ در راه برگشت از مدرسه، حوالی میدان ولیعصر تهران بازداشت شد.
در زندان کهریزک چه بر این نوجوان گذشت که در حالت کما به بیمارستان منتقل می‌شود. متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/1sShmMu

*عکس، تصویر کارت ورود به جلسه کنکور محمد کامرانی است.

@Tavaana_TavaanaTech

وقتی پای حمایت از آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی می‌رسد، جوانان امیدهای آینده لقب می‌گیرند. برایشان اتوبوس راهیان نور فراهم می‌شود!
اما چرا این جوانان و خانواده‌های آن‌ها برای کنکور دادن از چنین مسیری باید عبور کنند؟
مگر خود کنکور کم استرس ایجاد می‌کند؟

#نظام_آموزشی #کنکور #لرستان

@Tavaana_TavaanaTech

«هیچ کس صدای ما رو نمی‌شنوه. آینده و آرزوهای ما را سیل با خود می‌برد. ما برای این کشور مهم نیستیم؟»
توانا صدای هم‌وطنان‌مون دلم رو لرزونده. چرا صداشون شنیده نمی‌شه؟ امروز یکی گفته بود اگر معادل ریالی اختلاس چای دبش صرف زیرساخت‌های سیستان و بلوچستان می‌شد، دیگر چیزی نمی‌خواستیم.

واقعن چقدر در کشور خودت غریب باشی که اینطور حس رهاشدگی داشته باشی.

سیل در سیستان و بلوچستان
هم‌وطنان‌مان را فراموش نکنیم

متن و ویدئو ارسالی از همراهان توانا

#سیل
#کنکور
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech