به گزارش کانال تلگرام چالش صنفی معلمان، دادسرای عمومی و انقلاب اهواز، به شکایت اطلاعات سپاه خوزستان، احکام سنگینی برای چهار نفر از فعالان صنفی معلمان این استان صادر کرده است.
بر اساس این احکام، خانم کوکب بداغی پگاه و آقایان پیروز نامی، علی کروشات، و سیامک صادقی چهرازی به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" به پنج سال حبس تعزیری محکوم شدهاند. در مجموع، برای این چهار فعال صنفی ۲۴ سال زندان تعیین شده است.
در صورت تایید حکم در دادگاه تجدیدنظر، مجازات اشد، یعنی پنج سال برای هر یک از این فعالان صنفی قابل اجرا است.
این معلمان شناختهشده، که از مدافعان حقوق صنفی همکاران خود هستند، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳ در یک پرونده مشترک به دادگاه احضار شده بودند و امروز، ۱۸ دیماه ۱۴۰۳، احکام نهایی آنان اعلام شد.
در دو سال گذشته، بهویژه پس از آغاز خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، فشارها بر فعالان صنفی معلمان افزایش چشمگیری یافته است. از اخراج گسترده معلمان معترض در سراسر کشور گرفته تا صدور احکام سنگین برای معلمانی که تنها خواستههایشان ارتقای کیفیت نظام آموزشی و تحقق مطالباتی در چهارچوب قوانین بوده است.
بدون تردید، چنین فشارهایی نمیتواند معلمان ایران را از پیگیری اعتراضات خود علیه نابسامانیهای نظام آموزشی و مطالبه حقوق صنفی بازدارد. معلمان همچنان با وجود تهدیدها و احکام سنگین، صدای عدالتخواهی خود را بلند نگاه خواهند داشت.
و البته تا وقتی جمهوری اسلامی برقرار است و اولویت آرمانهای ایدئولوژیک مطلوب حکومت است، همین وضعیت ادامه خواهد داشت.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #پیروز_نامی #علی_کروشات #سیامک_صادقی_چهرازی #کوکب_بداغی_پگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس این احکام، خانم کوکب بداغی پگاه و آقایان پیروز نامی، علی کروشات، و سیامک صادقی چهرازی به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" به پنج سال حبس تعزیری محکوم شدهاند. در مجموع، برای این چهار فعال صنفی ۲۴ سال زندان تعیین شده است.
در صورت تایید حکم در دادگاه تجدیدنظر، مجازات اشد، یعنی پنج سال برای هر یک از این فعالان صنفی قابل اجرا است.
این معلمان شناختهشده، که از مدافعان حقوق صنفی همکاران خود هستند، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳ در یک پرونده مشترک به دادگاه احضار شده بودند و امروز، ۱۸ دیماه ۱۴۰۳، احکام نهایی آنان اعلام شد.
در دو سال گذشته، بهویژه پس از آغاز خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، فشارها بر فعالان صنفی معلمان افزایش چشمگیری یافته است. از اخراج گسترده معلمان معترض در سراسر کشور گرفته تا صدور احکام سنگین برای معلمانی که تنها خواستههایشان ارتقای کیفیت نظام آموزشی و تحقق مطالباتی در چهارچوب قوانین بوده است.
بدون تردید، چنین فشارهایی نمیتواند معلمان ایران را از پیگیری اعتراضات خود علیه نابسامانیهای نظام آموزشی و مطالبه حقوق صنفی بازدارد. معلمان همچنان با وجود تهدیدها و احکام سنگین، صدای عدالتخواهی خود را بلند نگاه خواهند داشت.
و البته تا وقتی جمهوری اسلامی برقرار است و اولویت آرمانهای ایدئولوژیک مطلوب حکومت است، همین وضعیت ادامه خواهد داشت.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #پیروز_نامی #علی_کروشات #سیامک_صادقی_چهرازی #کوکب_بداغی_پگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا مسجدسلیمان است. یکی از مخاطبان توانا نام چهار فعال صنفی معلمان را روی یک مقوا نوشته و در خیابان ایستاده است.
این چهار معلم و فعال صنفی، در مجموع به ۲۴ سال زندان محکوم شدهاند.
چنین فعالیتهایی میدانی، با رعایت اصول امنیتی، به حکومت نشان میدهد که حتی اگر فعالان مدنی را به حبس محکوم کند، افرادی هستند که نامشان را به کف خیابان ببرند و راهشان را ادامه دهند و نمیتواند با حبس فعالان صدای آنها را خاموش کند.
خانم کوکب بداغی پگاه و آقایان پیروز نامی، علی کروشات، و سیامک صادقی چهرازی به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" به پنج سال حبس تعزیری محکوم شدهاند. در مجموع، برای این چهار فعال صنفی ۲۴ سال زندان تعیین شده است.
در صورت تایید حکم در دادگاه تجدیدنظر، مجازات اشد، یعنی پنج سال برای هر یک از این فعالان صنفی قابل اجرا است.
این معلمان شناختهشده، که از مدافعان حقوق صنفی همکاران خود هستند، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳ در یک پرونده مشترک به دادگاه احضار شده بودند و امروز، ۱۸ دیماه ۱۴۰۳، احکام نهایی آنان اعلام شد.
در دو سال گذشته، بهویژه پس از آغاز خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، فشارها بر فعالان صنفی معلمان افزایش چشمگیری یافته است. از اخراج گسترده معلمان معترض در سراسر کشور گرفته تا صدور احکام سنگین برای معلمانی که تنها خواستههایشان ارتقای کیفیت نظام آموزشی و تحقق مطالباتی در چهارچوب قوانین بوده است.
بدون تردید، چنین فشارهایی نمیتواند معلمان ایران را از پیگیری اعتراضات خود علیه نابسامانیهای نظام آموزشی و مطالبه حقوق صنفی بازدارد. معلمان همچنان با وجود تهدیدها و احکام سنگین، صدای عدالتخواهی خود را بلند نگاه خواهند داشت.
و البته تا وقتی جمهوری اسلامی برقرار است و اولویت آرمانهای ایدئولوژیک مطلوب حکومت است، همین وضعیت ادامه خواهد داشت.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #پیروز_نامی #علی_کروشات #سیامک_صادقی_چهرازی #کوکب_بداغی_پگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این چهار معلم و فعال صنفی، در مجموع به ۲۴ سال زندان محکوم شدهاند.
چنین فعالیتهایی میدانی، با رعایت اصول امنیتی، به حکومت نشان میدهد که حتی اگر فعالان مدنی را به حبس محکوم کند، افرادی هستند که نامشان را به کف خیابان ببرند و راهشان را ادامه دهند و نمیتواند با حبس فعالان صدای آنها را خاموش کند.
خانم کوکب بداغی پگاه و آقایان پیروز نامی، علی کروشات، و سیامک صادقی چهرازی به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" به پنج سال حبس تعزیری محکوم شدهاند. در مجموع، برای این چهار فعال صنفی ۲۴ سال زندان تعیین شده است.
در صورت تایید حکم در دادگاه تجدیدنظر، مجازات اشد، یعنی پنج سال برای هر یک از این فعالان صنفی قابل اجرا است.
این معلمان شناختهشده، که از مدافعان حقوق صنفی همکاران خود هستند، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳ در یک پرونده مشترک به دادگاه احضار شده بودند و امروز، ۱۸ دیماه ۱۴۰۳، احکام نهایی آنان اعلام شد.
در دو سال گذشته، بهویژه پس از آغاز خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، فشارها بر فعالان صنفی معلمان افزایش چشمگیری یافته است. از اخراج گسترده معلمان معترض در سراسر کشور گرفته تا صدور احکام سنگین برای معلمانی که تنها خواستههایشان ارتقای کیفیت نظام آموزشی و تحقق مطالباتی در چهارچوب قوانین بوده است.
بدون تردید، چنین فشارهایی نمیتواند معلمان ایران را از پیگیری اعتراضات خود علیه نابسامانیهای نظام آموزشی و مطالبه حقوق صنفی بازدارد. معلمان همچنان با وجود تهدیدها و احکام سنگین، صدای عدالتخواهی خود را بلند نگاه خواهند داشت.
و البته تا وقتی جمهوری اسلامی برقرار است و اولویت آرمانهای ایدئولوژیک مطلوب حکومت است، همین وضعیت ادامه خواهد داشت.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #پیروز_نامی #علی_کروشات #سیامک_صادقی_چهرازی #کوکب_بداغی_پگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رشید کیانی دهکیان: قاضی احکام سرکوبگرانه علیه معلمان و معترضان
رشید کیانی دهکیان، قاضی شعبه ۳ دادگاه انقلاب اهواز، یکی از چهرههای شناختهشده در صدور احکام ناعادلانه علیه معترضان و فعالان صنفی در خوزستان است. او که متولد روستای قلعه سرد، دهدز (دزپارت)، ۴۵ کیلومتری ایذه است، در سالهای اخیر به دلیل احکام سنگین و بدون ضابطه علیه معلمان و معترضان، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
یکی از جنجالیترین احکام او، صدور مجدد حکم اعدام برای مجاهد کورکور، از معترضان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، بود؛ در حالی که دیوان عالی کشور این حکم را نقض کرده بود. رشید کیانی بدون مطالعه کافی و برخلاف اصول دادرسی، مجدداً حکم اعدام را صادر کرد. این اقدام نشاندهندۀ فقدان استقلال قضایی و تبعیت کامل او از سیاستهای سرکوبگرانه حکومت است.
او همچنین چهار معلم و فعال صنفی، شامل کوکب بداغی پگاه، پیروز نامی، علی کروشات و سیامک صادقی چهرازی را به اتهامهای واهی به مجموع ۲۴ سال زندان محکوم کرده است. این معلمان که برای حقوق صنفی خود و سایر همکارانشان مبارزه میکردند، به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" به پنج سال حبس تعزیری محکوم شدند.
تناقض بزرگ این پرونده اینجاست که برادر رشید کیانی، معلم بازنشسته است، اما این قاضی دقیقاً معلمانی را محکوم کرده که برای حقوق و شرایط کاری برادرش نیز مبارزه میکردند.
رشید کیانی پیش از ورود به دستگاه قضا، در «نهاد نشر آثار و ارزشهای مشارکت روحانیت در دفاع مقدس» فعالیت داشت و اکنون در حال تبدیل شدن به "قاضی صلواتی خوزستان" است. به گفتۀ یک منبع مطلع، او دادگاهها را در کمتر از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بدون بررسی دقیق پرونده برگزار کرده و حکمهای سنگین صادر میکند.
احکام او بخشی از سرکوب سیستماتیک فعالان مدنی، معلمان و معترضان در جمهوری اسلامی است. معرفی و افشای نام و سوابق این قاضیهای سرکوبگر، گامی برای پاسخگو کردن آنها و تحقق عدالت است.
در صورتی که از سایر احکام صادره توسط این قاضی اطلاع دارید، برای ما ارسال کنید.
#ایذه #نه_به_اعدام #رشید_کیانی #قاضی_مرگ #مجاهد_کورکور #کوکب_بداغی_پگاه #پیروز_نامی #علی_کروشات #سیامک_صادقی_چهرازی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رشید کیانی دهکیان، قاضی شعبه ۳ دادگاه انقلاب اهواز، یکی از چهرههای شناختهشده در صدور احکام ناعادلانه علیه معترضان و فعالان صنفی در خوزستان است. او که متولد روستای قلعه سرد، دهدز (دزپارت)، ۴۵ کیلومتری ایذه است، در سالهای اخیر به دلیل احکام سنگین و بدون ضابطه علیه معلمان و معترضان، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
یکی از جنجالیترین احکام او، صدور مجدد حکم اعدام برای مجاهد کورکور، از معترضان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، بود؛ در حالی که دیوان عالی کشور این حکم را نقض کرده بود. رشید کیانی بدون مطالعه کافی و برخلاف اصول دادرسی، مجدداً حکم اعدام را صادر کرد. این اقدام نشاندهندۀ فقدان استقلال قضایی و تبعیت کامل او از سیاستهای سرکوبگرانه حکومت است.
او همچنین چهار معلم و فعال صنفی، شامل کوکب بداغی پگاه، پیروز نامی، علی کروشات و سیامک صادقی چهرازی را به اتهامهای واهی به مجموع ۲۴ سال زندان محکوم کرده است. این معلمان که برای حقوق صنفی خود و سایر همکارانشان مبارزه میکردند، به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور" به پنج سال حبس تعزیری محکوم شدند.
تناقض بزرگ این پرونده اینجاست که برادر رشید کیانی، معلم بازنشسته است، اما این قاضی دقیقاً معلمانی را محکوم کرده که برای حقوق و شرایط کاری برادرش نیز مبارزه میکردند.
رشید کیانی پیش از ورود به دستگاه قضا، در «نهاد نشر آثار و ارزشهای مشارکت روحانیت در دفاع مقدس» فعالیت داشت و اکنون در حال تبدیل شدن به "قاضی صلواتی خوزستان" است. به گفتۀ یک منبع مطلع، او دادگاهها را در کمتر از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بدون بررسی دقیق پرونده برگزار کرده و حکمهای سنگین صادر میکند.
احکام او بخشی از سرکوب سیستماتیک فعالان مدنی، معلمان و معترضان در جمهوری اسلامی است. معرفی و افشای نام و سوابق این قاضیهای سرکوبگر، گامی برای پاسخگو کردن آنها و تحقق عدالت است.
در صورتی که از سایر احکام صادره توسط این قاضی اطلاع دارید، برای ما ارسال کنید.
#ایذه #نه_به_اعدام #رشید_کیانی #قاضی_مرگ #مجاهد_کورکور #کوکب_بداغی_پگاه #پیروز_نامی #علی_کروشات #سیامک_صادقی_چهرازی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فراخوان اعتراض به احکام ۳۰ سال زندان علیه پنج معلم سرافراز
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، بیانیهای به شرح زیر منتشر کرد و از هموطنان خواست که آن را امضا کنند:
معلمان آگاه، ملت سرافراز و وجدانهای حق طلب:
🔸در هفتههای اخیر پنج تن از معلمان ایران، هر کدام در دادگاه بدوی به ۶ سال زندان و در مجموع ۳۰ سال زندان محکوم شدهاند.
🔸آقایان #پیروز_نامی، #علی_کروشات، #سیامک_صادقی_چهرازی و خانم #کوکب_بداغی_پگاه از فعالان صنفی استان خوزستان از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب #اهواز و جناب #مسعود_فرهیخته از فعالان صنفی البرز از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب #کرج به این احکام سنگین محکوم شدهاند. آقای مسعود فرهیخته علاوه بر ۶ سال زندان به دو سال ممنوع الخروجی، دو سال محرومیت از حضور در گروهها و دستجات و دو سال محرومیت تردد در استانهای تهران و البرز و قزوین و کردستان و لرستان نیز محکوم شده است.
🔸این حجم از هزینه صرفاً بابت فعالیتهای صنفی و در رأس آن آموزش رایگان که خیر عمومی در آن است، نه تنها ظلم به این کنشگران صنفی و خانوادههای آنهاست، بلکه نشانه خطرناکی است که صادر کنندگان این احکام، درکی و محاسبهای از نتایج هولناک آن نداشته و ندارند. صدور این احکام، نشانه گرفتن معنای راستین معلمی و توهین به شعور، آگاهی و بیداری جامعه است.
🔸ما امضا کنندگان این متن، ضمن حمایت قاطع از آقایان پیروز نامی، علی کروشات، سیامک صادقی چهرازی و خانم کوکب بداغی پگاه (فعالان صنفی خوزستان) و مسعود فرهیخته (فعال صنفی البرز) خواهان نقض کامل این احکام و تبرئه معلمان نامبرده در دادگاه تجدید نظر هستیم.
📎برای امضای این فراخوان به لینک فرم نگار وارد شوید و نام و نام خانوادگی خود را پائین صفحه وارد کنید و سپس بر گزینهی ارسال یا ارائه در انتهای صفحه کلیک کنید.
https://forms.gle/cw69d3ZxJ7g58xki9
#بیانیه #معلم #معلمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، بیانیهای به شرح زیر منتشر کرد و از هموطنان خواست که آن را امضا کنند:
معلمان آگاه، ملت سرافراز و وجدانهای حق طلب:
🔸در هفتههای اخیر پنج تن از معلمان ایران، هر کدام در دادگاه بدوی به ۶ سال زندان و در مجموع ۳۰ سال زندان محکوم شدهاند.
🔸آقایان #پیروز_نامی، #علی_کروشات، #سیامک_صادقی_چهرازی و خانم #کوکب_بداغی_پگاه از فعالان صنفی استان خوزستان از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب #اهواز و جناب #مسعود_فرهیخته از فعالان صنفی البرز از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب #کرج به این احکام سنگین محکوم شدهاند. آقای مسعود فرهیخته علاوه بر ۶ سال زندان به دو سال ممنوع الخروجی، دو سال محرومیت از حضور در گروهها و دستجات و دو سال محرومیت تردد در استانهای تهران و البرز و قزوین و کردستان و لرستان نیز محکوم شده است.
🔸این حجم از هزینه صرفاً بابت فعالیتهای صنفی و در رأس آن آموزش رایگان که خیر عمومی در آن است، نه تنها ظلم به این کنشگران صنفی و خانوادههای آنهاست، بلکه نشانه خطرناکی است که صادر کنندگان این احکام، درکی و محاسبهای از نتایج هولناک آن نداشته و ندارند. صدور این احکام، نشانه گرفتن معنای راستین معلمی و توهین به شعور، آگاهی و بیداری جامعه است.
🔸ما امضا کنندگان این متن، ضمن حمایت قاطع از آقایان پیروز نامی، علی کروشات، سیامک صادقی چهرازی و خانم کوکب بداغی پگاه (فعالان صنفی خوزستان) و مسعود فرهیخته (فعال صنفی البرز) خواهان نقض کامل این احکام و تبرئه معلمان نامبرده در دادگاه تجدید نظر هستیم.
📎برای امضای این فراخوان به لینک فرم نگار وارد شوید و نام و نام خانوادگی خود را پائین صفحه وارد کنید و سپس بر گزینهی ارسال یا ارائه در انتهای صفحه کلیک کنید.
https://forms.gle/cw69d3ZxJ7g58xki9
#بیانیه #معلم #معلمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام #کوکب_بداغی_پگاه
معلم و فعال صنفی ایذه به مناسبت هشتم مارس روز جهانی زن
🎋 زنی را می شناسم من که شوق بال و پر دارد
ولی از بس پرشور است دو صد بیم از سفر دارد
زنی را می شناسم من سرود عشق می خواند
صدایش خسته و محزون امیدش در ته فرداست
به نام ایران
به نام زن، زندگی، آزادی
تو را زنانه می خواهم چون تمدن زنانه است
هشت مارس روز زنان و دختران، روز آگاهی مدنی، روز مبارزه با تبعیض جنسیتی، روزی که زنان میزبان درد بودند اما با اراده قوی برای برابری و عدالت ایستادگی کردند
زنانی که با شجاعت، شهامت و دلاوری نام خود را در تاریخ حک کرده اند همان تاریخی که سعی در نادیده گرفتن زن داشت
زنان و دختران ایران زمین نقطه امید را درست در تاریک ترین روزها پیدا کردند و استبداد را به زانو در آوردند.
بانو ماندانا نخستین مدرسه جمعی را بنیان نهاد و به دانش آموزان درس قانون و حقوق آموزش داد.
از بانو یوتاب بگویم یا آرتمیس، آزاددخت را می گویم همان زنی که الهام بخش و مشوق راه اندازی مرکز علمی و پزشکی جندی شاپور بود، نمی دانم بانو بی بی خانم استرآبادی را چقدر می شناسید اولین زنی که مقالاتش در نشریات رسمی کشور چاپ شد.
سردار بی بی مریم بختیاری از زنان تاثیر گذار تاریخ معاصر ایران، مبارزی که نقش بسیار پر رنگی در فتح تهران داشت.
طوبی آزموده از پیشگامان جنبش زنان در ایران که با مبارزات خود توانست نخستین دبیرستان دخترانه را در تهران تاسیس کند.
مریم میرزاخانی اولین زن جهان که برنده مدال نوبل ریاضی شد.
زنان سرافراز و خسته از تبعیض سرود نور می خوانند ویدا موحد، نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل زاده، مهسا موگویی، مهسا امینی، دنیافرهادی، آرمیتا گراوند، پرستو احمدی، یلدا آقافضلی، حدیث نجفی، آهو دریایی، منصوره سگوند، ماه منیر مولایی، هنگامه چوبین، اشرف سلحشور، شیرین موسوی، و ناهید شیرپیشه از پشت میله های زندان تکثیر شجاعت می کنند کاملیا سجادیان نمونه بارز یک زن مبارز و آزاد اندیش است
هشت مارس یاد آور این نکته است آنجا که دری نیست زنان در خواهند ساخت، وآن را باز خواهند کرد، با شور از آن عبور می کنند و نغمههای شادی سر می دهند.
شناسنامه ی جنبش در ایران به نام زن زندگی آزادی گره خورد و من دوباره زن بودنم را فریاد می کشم.
زنده باد زن، زندگی، آزادی
پاینده ایران
#روز_جهانی_زن #زن_زندگی_آزادی #کوکب_بداغی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
معلم و فعال صنفی ایذه به مناسبت هشتم مارس روز جهانی زن
🎋 زنی را می شناسم من که شوق بال و پر دارد
ولی از بس پرشور است دو صد بیم از سفر دارد
زنی را می شناسم من سرود عشق می خواند
صدایش خسته و محزون امیدش در ته فرداست
به نام ایران
به نام زن، زندگی، آزادی
تو را زنانه می خواهم چون تمدن زنانه است
هشت مارس روز زنان و دختران، روز آگاهی مدنی، روز مبارزه با تبعیض جنسیتی، روزی که زنان میزبان درد بودند اما با اراده قوی برای برابری و عدالت ایستادگی کردند
زنانی که با شجاعت، شهامت و دلاوری نام خود را در تاریخ حک کرده اند همان تاریخی که سعی در نادیده گرفتن زن داشت
زنان و دختران ایران زمین نقطه امید را درست در تاریک ترین روزها پیدا کردند و استبداد را به زانو در آوردند.
بانو ماندانا نخستین مدرسه جمعی را بنیان نهاد و به دانش آموزان درس قانون و حقوق آموزش داد.
از بانو یوتاب بگویم یا آرتمیس، آزاددخت را می گویم همان زنی که الهام بخش و مشوق راه اندازی مرکز علمی و پزشکی جندی شاپور بود، نمی دانم بانو بی بی خانم استرآبادی را چقدر می شناسید اولین زنی که مقالاتش در نشریات رسمی کشور چاپ شد.
سردار بی بی مریم بختیاری از زنان تاثیر گذار تاریخ معاصر ایران، مبارزی که نقش بسیار پر رنگی در فتح تهران داشت.
طوبی آزموده از پیشگامان جنبش زنان در ایران که با مبارزات خود توانست نخستین دبیرستان دخترانه را در تهران تاسیس کند.
مریم میرزاخانی اولین زن جهان که برنده مدال نوبل ریاضی شد.
زنان سرافراز و خسته از تبعیض سرود نور می خوانند ویدا موحد، نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل زاده، مهسا موگویی، مهسا امینی، دنیافرهادی، آرمیتا گراوند، پرستو احمدی، یلدا آقافضلی، حدیث نجفی، آهو دریایی، منصوره سگوند، ماه منیر مولایی، هنگامه چوبین، اشرف سلحشور، شیرین موسوی، و ناهید شیرپیشه از پشت میله های زندان تکثیر شجاعت می کنند کاملیا سجادیان نمونه بارز یک زن مبارز و آزاد اندیش است
هشت مارس یاد آور این نکته است آنجا که دری نیست زنان در خواهند ساخت، وآن را باز خواهند کرد، با شور از آن عبور می کنند و نغمههای شادی سر می دهند.
شناسنامه ی جنبش در ایران به نام زن زندگی آزادی گره خورد و من دوباره زن بودنم را فریاد می کشم.
زنده باد زن، زندگی، آزادی
پاینده ایران
#روز_جهانی_زن #زن_زندگی_آزادی #کوکب_بداغی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«به نام ایران، وطنم، ایرانم
عید آن روز مبارک بادم که تو آبادی و من آزادم.
گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست؛ همان بهاری که در نمیزند، سر میزند... مثل انقلاب.
اگر تمام برگهای درختان را از شاخه بچینید، باز جوانه میزنند؛
چون کسی نمیتواند جلوی آمدن بهار را بگیرد.
و ما جنگلی از درختان هستیم، با زخمهای بیشمار؛
آتش گرفتیم، ققنوس شدیم، دوباره از خاکسترمان جان گرفتیم،
تکثیر شدیم،
ساقههایمان خم شد ولی نشکستیم،
ایستادیم و در برابر ستم سر خم نکردیم.
ما ادامه داریم...
با "سلام" زمین سبز شدیم،
و با "درود" باران روییدیم.
زندهایم برای فردایی روشنتر؛
فردایی که امید داریم زیباست،
و سرشار از مهر و آرامش،
عدالتی از جنس کودکان سیستان و بلوچستان،
که با اشتیاق به کلاس درس میروند و
بابت نداشتن شناسنامه ناگزیر به ترک تحصیل نشوند.
نوروز و بهار یادآور سرزندگی، نشاط و زایش دوبارهی طبیعت است؛
یادآور شکوه و تمدن ایران،
از تخت جمشید، پاسارگاد، تا نیایشگاه تاریشا.
و یادبودی از رشادتها و دلاوریهایی که اکنون جزئی از تاریخاند.
نوروز به ما آموخت که در برابر سیاهی و تاریکی، نور باشیم؛
انسانیت را از یاد نبریم؛
برقصیم، بخندیم،
سفیر امید و صلح در جهان باشیم.
برای آزادی و نوید روزهای پُر امید، راهی نمانده؛
باید نستوه بمانیم.
کسی چه میداند؟
شاید نوروز امسال، دستهای خدای رنگینکمان باشد برای بهبود حالمان...
نوروزتان نیکو، نور و خِرَد به راهتان
کوکب بداغی پگاه – معلم و فعال صنفی ایذه»
#کوکب_بداغی #ایذه #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عید آن روز مبارک بادم که تو آبادی و من آزادم.
گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست؛ همان بهاری که در نمیزند، سر میزند... مثل انقلاب.
اگر تمام برگهای درختان را از شاخه بچینید، باز جوانه میزنند؛
چون کسی نمیتواند جلوی آمدن بهار را بگیرد.
و ما جنگلی از درختان هستیم، با زخمهای بیشمار؛
آتش گرفتیم، ققنوس شدیم، دوباره از خاکسترمان جان گرفتیم،
تکثیر شدیم،
ساقههایمان خم شد ولی نشکستیم،
ایستادیم و در برابر ستم سر خم نکردیم.
ما ادامه داریم...
با "سلام" زمین سبز شدیم،
و با "درود" باران روییدیم.
زندهایم برای فردایی روشنتر؛
فردایی که امید داریم زیباست،
و سرشار از مهر و آرامش،
عدالتی از جنس کودکان سیستان و بلوچستان،
که با اشتیاق به کلاس درس میروند و
بابت نداشتن شناسنامه ناگزیر به ترک تحصیل نشوند.
نوروز و بهار یادآور سرزندگی، نشاط و زایش دوبارهی طبیعت است؛
یادآور شکوه و تمدن ایران،
از تخت جمشید، پاسارگاد، تا نیایشگاه تاریشا.
و یادبودی از رشادتها و دلاوریهایی که اکنون جزئی از تاریخاند.
نوروز به ما آموخت که در برابر سیاهی و تاریکی، نور باشیم؛
انسانیت را از یاد نبریم؛
برقصیم، بخندیم،
سفیر امید و صلح در جهان باشیم.
برای آزادی و نوید روزهای پُر امید، راهی نمانده؛
باید نستوه بمانیم.
کسی چه میداند؟
شاید نوروز امسال، دستهای خدای رنگینکمان باشد برای بهبود حالمان...
نوروزتان نیکو، نور و خِرَد به راهتان
کوکب بداغی پگاه – معلم و فعال صنفی ایذه»
#کوکب_بداغی #ایذه #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کوکب بداغی، معلم و فعال مدنی در خصوص تجربه سیزده بدر چنین نوشت:
سیزدهمین روز از نوروز به دامان طبیعت رفتیم، به سوی ناشناختهها. با تمام غمها و سختیها، این روز را جشن گرفتیم. با صدای بلند خندیدیم، رقصیدیم، سبزه گره زدیم و برای هم سالی خوش آرزو کردیم؛ سالی سرشار از عشق، عدالت، انسانیت؛ سالی که رنجهایمان را به دست باد بسپاریم تا با خود به ناکجا آباد ببرد.
ما به استقبال آینده میرویم، با دلی سرشار از امید. با وجود ناملایمات، استوار ادامه خواهیم داد تا ایران به شکوه و عظمت خود بازگردد؛ راهی هموار برای آبادانی و رفاه.
فراموش نخواهیم کرد: جانهای عزیزی فدا شدند. درختی تناور که با تبر زدند، اما جوانه زد؛ ریشهای به بلندای تاریخ که قطع نمیشود. علفهای هرزی اطرافش را گرفتهاند که بهزودی هرس خواهند شد.
عدد سیزده نحس و بدیمن نیست، ترس ندارد؛ بلکه قدرت ماست. ترس، وجود ظلم و ظالم و سکوت است. امروز، من و تو «ما» شدهایم؛ با اتحاد و همبستگیمان، کنار خانوادههای دادخواه، کابوس استبداد خواهیم شد.
به رسم همیشگی، سبزه گره زدیم؛ برای پایان ظلم و ستم، برای داشتن ایرانی زیبا، باشکوه و سرشار از عشق. و دعای داریوش بزرگ را زمزمه کردیم:
«خدایا، ایرانمان را از شر دروغ و خشکسالی نجات بده.»
#کوکب_بداغی #ایذه #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کوکب بداغی، معلم و فعال مدنی در خصوص تجربه سیزده بدر چنین نوشت:
سیزدهمین روز از نوروز به دامان طبیعت رفتیم، به سوی ناشناختهها. با تمام غمها و سختیها، این روز را جشن گرفتیم. با صدای بلند خندیدیم، رقصیدیم، سبزه گره زدیم و برای هم سالی خوش آرزو کردیم؛ سالی سرشار از عشق، عدالت، انسانیت؛ سالی که رنجهایمان را به دست باد بسپاریم تا با خود به ناکجا آباد ببرد.
ما به استقبال آینده میرویم، با دلی سرشار از امید. با وجود ناملایمات، استوار ادامه خواهیم داد تا ایران به شکوه و عظمت خود بازگردد؛ راهی هموار برای آبادانی و رفاه.
فراموش نخواهیم کرد: جانهای عزیزی فدا شدند. درختی تناور که با تبر زدند، اما جوانه زد؛ ریشهای به بلندای تاریخ که قطع نمیشود. علفهای هرزی اطرافش را گرفتهاند که بهزودی هرس خواهند شد.
عدد سیزده نحس و بدیمن نیست، ترس ندارد؛ بلکه قدرت ماست. ترس، وجود ظلم و ظالم و سکوت است. امروز، من و تو «ما» شدهایم؛ با اتحاد و همبستگیمان، کنار خانوادههای دادخواه، کابوس استبداد خواهیم شد.
به رسم همیشگی، سبزه گره زدیم؛ برای پایان ظلم و ستم، برای داشتن ایرانی زیبا، باشکوه و سرشار از عشق. و دعای داریوش بزرگ را زمزمه کردیم:
«خدایا، ایرانمان را از شر دروغ و خشکسالی نجات بده.»
#کوکب_بداغی #ایذه #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
"من سرباز رادان هستم"
این جمله را وزیر آموزشوپرورش گفته؛ علاوه بر اینکه در تضاد با اصول انسانی و تربیتی است، با مسئولیت ایشان در قبال نسل آینده فرسنگها فاصله دارد.
وظیفه شما بهعنوان وزیر آموزشوپرورش این است که در راستای ارتقاء فرهنگ، آموزش و پرورش دانشآموزان گام بردارید، نه اینکه خود را بهعنوان یک سرباز در صف امنیتی معرفی نمایید.
وظیفه شما این است که فضای مدارس را مکانی امن و پر از شادی برای دانشآموزان بسازید، نه محیطی پر از تشویش و استرس.
مدرسه جاییست که رشد فکری و اجتماعی دانشآموز باید شکوفا شود. اما شما با این جمله بهطور غیرمستقیم از سرکوب و حضور نظامی در مدارس استقبال میکنید، این پیام را به جامعه میدهید که نگرانیهای امنیتی را بر مسائل آموزشی مقدم میدانید. این نوع نگاه فقط باعث ایجاد فضای ترس و اضطراب در میان دانشآموزان میشود و بههیچوجه در راستای منافع و پیشرفت آموزشوپرورش نخواهد بود.
حال که شما خود را بهعنوان "سرباز" معرفی میکنید، باید بگویم که ما به دنبال "معلم" هستیم، نه یک "سرباز"؛ چون جای سرباز در پادگان است.
شما میگویید: «من سرباز رادان هستم»؛ اما منِ معلم به شما هشدار میدهم که در دنیای تعلیم و تربیت، هیچ سربازی با دستبند، شمشیر و اسلحه نمیتواند قلبها را تسخیر کند. تنها افرادی میتوانند که بهجای دیوارها، نهال عشق، محبت و عقل را در دل مدارس بکارند.
حوزه علمیه در سالهای گذشته به مانند ابری تیره بر آسمان آبی مدارس سایه افکند. معلمان دلسوز و متخصص را اخراج و بهجای آنها افرادی را در قالب "طرح امین" بدون هیچگونه تخصص و شایستگی، بهصورت فلهای به استخدام آموزشوپرورش درآوردند و تنها دستاوردش استرس و اضطرابی بود که به دانشآموز وارد میکردند. ماحصل آن شد تحویل نسلی افسرده به جامعه، که اگر تلاش مشاوران و روانشناسان دلسوز نبود، به مرز فاجعه میرسید.
در این برهه، تفاهمنامه حضور پلیس در مدارس اوج بیاعتمادی به سیستم آموزشی و تربیتی است و تنها به تشدید فشاری منجر خواهد شد که پیش از این بر دوش دانشآموزان سنگینی میکرد. استرس دوباره مهمان خانههایشان میشود. بهراستی با روح و روان این بچهها چه کردید؟ ترک تحصیل، خودکشی، بیتفاوتی، ترس از آیندهی نامعلوم، تا خرخره گلویشان را جویده.
آیا در چنین فضایی میتوان انتظار خلاقیت، تفکر انتقادی و روحیه پرسشگری در دانشآموزان داشت؟ آیا میتوان به آنها خودباوری و اعتمادبهنفس آموزش داد؟
کاش بهجای آنکه محیط آموزش درگیر سایههای ترس و تنش شود، اندیشه، احساس و ارزشهای انسانی را سرفصل کتب درسی قرار میدادید. این نسل شایستهی آن است که در میدان علم و امید، ورزش و هنر، پرچم بزرگ انسانیت را به اهتزاز درآورد.
بهیاد داشته باشید: تاریخ با کلام و وعدههای توخالی نوشته نمیشود، بلکه با عمل و فداکاری معلمان بزرگ و دانشآموزان شجاع که همان نسل آگاهی و تحولاند، نوشته میشود.
یادتان نرود: دانشآموز و مدارس این سرزمین نه ارث پدر شما هستند و نه جایی برای ترسیم نقشههای ایدئولوژیک.
آقای وزیر! آموزشوپرورش باید اتاقی روشن، درخشان، پر از نور امید و ایدههای نو باشد، نه زندانی در تاریکی اندیشهها که قدرتتان را افزایش دهد.
وای بر ما که آموزشوپرورشمان بهجای تربیت اندیشمندان و خلاقان، با کلماتش تیرهای بیهدفی در جنگل تفکر و نوآوری پرتاب میکند و درخت دانایی را با تبر نادانی از بین میبرد.
به گفتهی خودتان سرباز هستید. آیا سرباز میتواند برای آموزشوپرورش نسخه بپیچد؟ آقای کاظمی، بیانات شما در حقیقت روایت یک داستان است. اگر بخواهم سادهتر تعریف کنم:
پادشاهی دستور داد برای نگهداری از قلعهاش، در گوشههای قلعه نگهبانان زیادی بگذارد. هر کدام از نگهبانها در جای خود مستقر شدند تا دروازهای باز نماند که راهی برای ورود دشمن شود. مدتی گذشت و قلعه بهجای اینکه مکان امن و آسایش باشد، تبدیل به مکانی سرد و بیروح شد. شاید هم شبیه زندان. زندگی کردن در آن بسیار دشوار بود. میدانی چرا؟ چون آنجا اسلحه و دیوارها حکمفرمایی میکردند، نه ایده و تفکر.
گویا شما هم در فکر تبدیل مدارس به قلعه شدهاید، که در آن هیچ چیز جز دیوارها و نگهبانان رشد نمیکند. این دیدگاه حضرتعالی فکرهای آزاد، ایدههای نو، و بچههایی را که بهدنبال امید و آیندهای روشن هستند، در پردهای از ابهام فرو میبرد.
اما فراموش نکن: این ایده هرگز عملی نخواهد شد. چون با نسلی روبهرو هستید که نمیتوانید آنها را مهار کنید.
سرباز آقای رادان، لطفاً پوتینهای خود را محکم گره بزن و به پادگان برو. آنجا برای تو فرش قرمز پهن کردهاند. فرهنگیان و دانشآموزان کارت قرمز.
✍ کوکب بداغی پگاه / فعال صنفی معلمان ایذه
#کوکب_بداغی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این جمله را وزیر آموزشوپرورش گفته؛ علاوه بر اینکه در تضاد با اصول انسانی و تربیتی است، با مسئولیت ایشان در قبال نسل آینده فرسنگها فاصله دارد.
وظیفه شما بهعنوان وزیر آموزشوپرورش این است که در راستای ارتقاء فرهنگ، آموزش و پرورش دانشآموزان گام بردارید، نه اینکه خود را بهعنوان یک سرباز در صف امنیتی معرفی نمایید.
وظیفه شما این است که فضای مدارس را مکانی امن و پر از شادی برای دانشآموزان بسازید، نه محیطی پر از تشویش و استرس.
مدرسه جاییست که رشد فکری و اجتماعی دانشآموز باید شکوفا شود. اما شما با این جمله بهطور غیرمستقیم از سرکوب و حضور نظامی در مدارس استقبال میکنید، این پیام را به جامعه میدهید که نگرانیهای امنیتی را بر مسائل آموزشی مقدم میدانید. این نوع نگاه فقط باعث ایجاد فضای ترس و اضطراب در میان دانشآموزان میشود و بههیچوجه در راستای منافع و پیشرفت آموزشوپرورش نخواهد بود.
حال که شما خود را بهعنوان "سرباز" معرفی میکنید، باید بگویم که ما به دنبال "معلم" هستیم، نه یک "سرباز"؛ چون جای سرباز در پادگان است.
شما میگویید: «من سرباز رادان هستم»؛ اما منِ معلم به شما هشدار میدهم که در دنیای تعلیم و تربیت، هیچ سربازی با دستبند، شمشیر و اسلحه نمیتواند قلبها را تسخیر کند. تنها افرادی میتوانند که بهجای دیوارها، نهال عشق، محبت و عقل را در دل مدارس بکارند.
حوزه علمیه در سالهای گذشته به مانند ابری تیره بر آسمان آبی مدارس سایه افکند. معلمان دلسوز و متخصص را اخراج و بهجای آنها افرادی را در قالب "طرح امین" بدون هیچگونه تخصص و شایستگی، بهصورت فلهای به استخدام آموزشوپرورش درآوردند و تنها دستاوردش استرس و اضطرابی بود که به دانشآموز وارد میکردند. ماحصل آن شد تحویل نسلی افسرده به جامعه، که اگر تلاش مشاوران و روانشناسان دلسوز نبود، به مرز فاجعه میرسید.
در این برهه، تفاهمنامه حضور پلیس در مدارس اوج بیاعتمادی به سیستم آموزشی و تربیتی است و تنها به تشدید فشاری منجر خواهد شد که پیش از این بر دوش دانشآموزان سنگینی میکرد. استرس دوباره مهمان خانههایشان میشود. بهراستی با روح و روان این بچهها چه کردید؟ ترک تحصیل، خودکشی، بیتفاوتی، ترس از آیندهی نامعلوم، تا خرخره گلویشان را جویده.
آیا در چنین فضایی میتوان انتظار خلاقیت، تفکر انتقادی و روحیه پرسشگری در دانشآموزان داشت؟ آیا میتوان به آنها خودباوری و اعتمادبهنفس آموزش داد؟
کاش بهجای آنکه محیط آموزش درگیر سایههای ترس و تنش شود، اندیشه، احساس و ارزشهای انسانی را سرفصل کتب درسی قرار میدادید. این نسل شایستهی آن است که در میدان علم و امید، ورزش و هنر، پرچم بزرگ انسانیت را به اهتزاز درآورد.
بهیاد داشته باشید: تاریخ با کلام و وعدههای توخالی نوشته نمیشود، بلکه با عمل و فداکاری معلمان بزرگ و دانشآموزان شجاع که همان نسل آگاهی و تحولاند، نوشته میشود.
یادتان نرود: دانشآموز و مدارس این سرزمین نه ارث پدر شما هستند و نه جایی برای ترسیم نقشههای ایدئولوژیک.
آقای وزیر! آموزشوپرورش باید اتاقی روشن، درخشان، پر از نور امید و ایدههای نو باشد، نه زندانی در تاریکی اندیشهها که قدرتتان را افزایش دهد.
وای بر ما که آموزشوپرورشمان بهجای تربیت اندیشمندان و خلاقان، با کلماتش تیرهای بیهدفی در جنگل تفکر و نوآوری پرتاب میکند و درخت دانایی را با تبر نادانی از بین میبرد.
به گفتهی خودتان سرباز هستید. آیا سرباز میتواند برای آموزشوپرورش نسخه بپیچد؟ آقای کاظمی، بیانات شما در حقیقت روایت یک داستان است. اگر بخواهم سادهتر تعریف کنم:
پادشاهی دستور داد برای نگهداری از قلعهاش، در گوشههای قلعه نگهبانان زیادی بگذارد. هر کدام از نگهبانها در جای خود مستقر شدند تا دروازهای باز نماند که راهی برای ورود دشمن شود. مدتی گذشت و قلعه بهجای اینکه مکان امن و آسایش باشد، تبدیل به مکانی سرد و بیروح شد. شاید هم شبیه زندان. زندگی کردن در آن بسیار دشوار بود. میدانی چرا؟ چون آنجا اسلحه و دیوارها حکمفرمایی میکردند، نه ایده و تفکر.
گویا شما هم در فکر تبدیل مدارس به قلعه شدهاید، که در آن هیچ چیز جز دیوارها و نگهبانان رشد نمیکند. این دیدگاه حضرتعالی فکرهای آزاد، ایدههای نو، و بچههایی را که بهدنبال امید و آیندهای روشن هستند، در پردهای از ابهام فرو میبرد.
اما فراموش نکن: این ایده هرگز عملی نخواهد شد. چون با نسلی روبهرو هستید که نمیتوانید آنها را مهار کنید.
سرباز آقای رادان، لطفاً پوتینهای خود را محکم گره بزن و به پادگان برو. آنجا برای تو فرش قرمز پهن کردهاند. فرهنگیان و دانشآموزان کارت قرمز.
✍ کوکب بداغی پگاه / فعال صنفی معلمان ایذه
#کوکب_بداغی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کوکب بداغی، معلم و فعال صنفی سکن ایذه، در روز جهانی کارگر در مطلبی یاد شهرام محمدی، کارگر فداکار پتروشیمی مارون را گرامی داشت.
متن ایشان به شرح زیر است:
«به نام ایران
درد دارد در دنیای امروز، کارگران و معلمان برای دستیابی به حقوق اولیهی خود، مجازات شوند، اخراج و زندان را تجربه کنند.
آنجا که صدای اعتراض زنان و مردان کارگر به گوش میرسد، یاد میکنیم از قهرمانان بیصدا که با تلاشهای خستگیناپذیر خود، امید را در برابر چشمهایمان ساختند؛ همان قشری که نماد شرافت، تلاش و فداکاریاند.
ای کاش بهجای شمارش تاولهای دستانشان، زخمهای بیشمار دلشان را التیام بخشند.
ده سال پیش، درست نهم تیرماه ۱۳۹۴، یک کارگر فداکار به نام شهرام محمدی از شهرستان ایذه، در پتروشیمی مارون ماهشهر، زمانی که نفس کشیدن صدها کارگر به شماره افتاد و تنها یک جرقهی کوچک با انفجاری مهیب فاصله داشت، جان خود را در دل آتش فدای همقطارانش کرد، تا انسانیت و ایثار در عصر سردی و بیمهری نمیرد و از فاجعهای خانمانسوز جلوگیری کند.
جان داد و جان بخشید، و این آخرین درس شهرام محمدی برای ما بود.
اگر بگویم هر کارگر یک قهرمان است، بیراه نگفتهام.
شهرام محمدی با شکوه، در میان مردم قدردان ایذه بدرقه شد، و این فداکاری تا به امروز از چشم مسئولان پنهان ماند.
ما، معلمان، کارگران، پرستاران، بازنشستگان، همپیمانیم با مردم دردمندمان ایران. برای آیندهای مبارزه میکنیم که صدای دموکراسی شنیده شود.
ما صدای دردیم، و بهایش آزادیست.
ما صدای دردیم که نامش آزادیست.
روز جهانی کارگر، فرصتیست برای یکیشدن و پیوستن به دریای پُرمهر ایران؛
به جاودانگیِ «زن، زندگی، آزادی» که هنوز در دلهایمان زنده است.
«زن، زندگی، آزادی» تنها شعار نیست، بلکه ارادهای سترگ برای تغییر است و پیشرفت.
ما ایرانیم و وارث دردهای بیشمار؛
صدای ما، صدای تغییر است.
امیدمان در تلاشهای مشترکمان خواهد بود که ثمرهاش میشود ایران باشکوه و فردایی روشن.
انفجار اسکلهی شهید رجایی به ما آموخت که هنوز در مسیر تحقق حقوق بشر، چالشهای فراوانی وجود دارد که باید بهطور قاطع با بیعدالتی و ضعف مدیریتی مقابله کرد.
و البته با هم، برای ایرانی آبادتر و آزادتر تلاش میکنیم.
ما برای یکیشدن و پیوستن به این دریای سراسر عشق و دوستی، زیر چتر آزادی، آبادانی و صلح، یک دلدادگی مشترک داریم که کانون قدرت ماست.
در حادثهی دردناک و تلخ بندرعباس، این دلدادگی به نمایش گذاشته شد.
همدلی و اتحادمان، این دردهای مشترک، روزی قفلهای تحجر و ستم را خواهد شکست.
بی شک ما وارثان دردهای بیشماریم.
روز کارگر را گرامی میداریم؛
امید که در مسیر عدالت، توسعه و انسانیت، پیشرو باشیم.
کوکب بداغی پگاه – ایذه»
#کوکب_بداغی #شهرام_محمدی #کارگر #روز_جهانی_کارگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن ایشان به شرح زیر است:
«به نام ایران
درد دارد در دنیای امروز، کارگران و معلمان برای دستیابی به حقوق اولیهی خود، مجازات شوند، اخراج و زندان را تجربه کنند.
آنجا که صدای اعتراض زنان و مردان کارگر به گوش میرسد، یاد میکنیم از قهرمانان بیصدا که با تلاشهای خستگیناپذیر خود، امید را در برابر چشمهایمان ساختند؛ همان قشری که نماد شرافت، تلاش و فداکاریاند.
ای کاش بهجای شمارش تاولهای دستانشان، زخمهای بیشمار دلشان را التیام بخشند.
ده سال پیش، درست نهم تیرماه ۱۳۹۴، یک کارگر فداکار به نام شهرام محمدی از شهرستان ایذه، در پتروشیمی مارون ماهشهر، زمانی که نفس کشیدن صدها کارگر به شماره افتاد و تنها یک جرقهی کوچک با انفجاری مهیب فاصله داشت، جان خود را در دل آتش فدای همقطارانش کرد، تا انسانیت و ایثار در عصر سردی و بیمهری نمیرد و از فاجعهای خانمانسوز جلوگیری کند.
جان داد و جان بخشید، و این آخرین درس شهرام محمدی برای ما بود.
اگر بگویم هر کارگر یک قهرمان است، بیراه نگفتهام.
شهرام محمدی با شکوه، در میان مردم قدردان ایذه بدرقه شد، و این فداکاری تا به امروز از چشم مسئولان پنهان ماند.
ما، معلمان، کارگران، پرستاران، بازنشستگان، همپیمانیم با مردم دردمندمان ایران. برای آیندهای مبارزه میکنیم که صدای دموکراسی شنیده شود.
ما صدای دردیم، و بهایش آزادیست.
ما صدای دردیم که نامش آزادیست.
روز جهانی کارگر، فرصتیست برای یکیشدن و پیوستن به دریای پُرمهر ایران؛
به جاودانگیِ «زن، زندگی، آزادی» که هنوز در دلهایمان زنده است.
«زن، زندگی، آزادی» تنها شعار نیست، بلکه ارادهای سترگ برای تغییر است و پیشرفت.
ما ایرانیم و وارث دردهای بیشمار؛
صدای ما، صدای تغییر است.
امیدمان در تلاشهای مشترکمان خواهد بود که ثمرهاش میشود ایران باشکوه و فردایی روشن.
انفجار اسکلهی شهید رجایی به ما آموخت که هنوز در مسیر تحقق حقوق بشر، چالشهای فراوانی وجود دارد که باید بهطور قاطع با بیعدالتی و ضعف مدیریتی مقابله کرد.
و البته با هم، برای ایرانی آبادتر و آزادتر تلاش میکنیم.
ما برای یکیشدن و پیوستن به این دریای سراسر عشق و دوستی، زیر چتر آزادی، آبادانی و صلح، یک دلدادگی مشترک داریم که کانون قدرت ماست.
در حادثهی دردناک و تلخ بندرعباس، این دلدادگی به نمایش گذاشته شد.
همدلی و اتحادمان، این دردهای مشترک، روزی قفلهای تحجر و ستم را خواهد شکست.
بی شک ما وارثان دردهای بیشماریم.
روز کارگر را گرامی میداریم؛
امید که در مسیر عدالت، توسعه و انسانیت، پیشرو باشیم.
کوکب بداغی پگاه – ایذه»
#کوکب_بداغی #شهرام_محمدی #کارگر #روز_جهانی_کارگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech