This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتقال سلاح و رادیواکتیو در پوشش مواد غذایی؟
یکی از کارکنان باسابقه اسکله رجایی بندرعباس، در حضور سارا فلاحی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، از جابجایی سازمانیافته مواد رادیواکتیو، مواد منفجره و ارسال تسلیحات به یمن تحت پوشش «صادرات مواد غذایی» پرده برداشت.
این فرد که حدود ۱۸ سال سابقه فعالیت در اسکله دارد، در اظهاراتی تکاندهنده گفت: «سالهاست کانتینرهایی با برچسب مواد خوراکی، بدون اطلاع ما و بدون هیچگونه بازرسی واقعی، جابهجا میشوند؛ در حالی که محتوای واقعی آنها مواد خطرناک، رادیواکتیو و سلاح است.»
ویدیو از صفحه:
sh_a_kermanshah
#انفجار_بندرعباس #بندرعیاس
#irgcterrorists
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از کارکنان باسابقه اسکله رجایی بندرعباس، در حضور سارا فلاحی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، از جابجایی سازمانیافته مواد رادیواکتیو، مواد منفجره و ارسال تسلیحات به یمن تحت پوشش «صادرات مواد غذایی» پرده برداشت.
این فرد که حدود ۱۸ سال سابقه فعالیت در اسکله دارد، در اظهاراتی تکاندهنده گفت: «سالهاست کانتینرهایی با برچسب مواد خوراکی، بدون اطلاع ما و بدون هیچگونه بازرسی واقعی، جابهجا میشوند؛ در حالی که محتوای واقعی آنها مواد خطرناک، رادیواکتیو و سلاح است.»
ویدیو از صفحه:
sh_a_kermanshah
#انفجار_بندرعباس #بندرعیاس
#irgcterrorists
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیهی جمعی از شهروندان، کارگران، رانندگان و خانوادههای مجروحین و جانباختگان انفجار اسکله رجاییِ شهر بندرعباس
در سرزمینی که بواسطهی عملکرد حکومت، هر روزش بوی مرگ میدهد، انفجارها دیگر خبر نیستند، بخشی از زیستِ روزمرهاند؛ اما آنچه هنوز هم جان انسان را میسوزاند نه فقط آتش، که دروغ است، دروغی که بر حقیقت خاک میپاشد تا فاجعه را حماسه جلوه دهد و دادخواهی را خیانت.
در حکومتِ روایتهای وارونه که به رسانهها میگویند: نه حقیقت را بگویید، نه حقیقت را جستوجو کنید، فقط واژهها را عوض کنید؛ "به انفجار، بگویید حادثه"، "به جنایت، بگویید سهلانگاری و خطای انسانی"؛ در نهایت این ما مردم هستیم، که ناچاریم خود قلم به دست بگیریم و دادخواه باشیم.
در روزی که تقویم شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ حدود ساعت ۱۲ ظهر را نشان میداد، شاهد انفجاری مهیب و مرگبار در اسکله رجاییِ شهر بندرعباس بودیم، انفجاری که به گواهِ تصاویر و شواهد، در چند نقطه همزمان رخ داد، آتش و موج عجیبی را به همراه داشت و منجر به کشته شدن، سوختن و مجروح شدنِ تعداد زیادی از فرزندان و هموطنانِمان شد، تأسیسات زیادی را نابود کرد و دود و گازهای سمی ناشناختهای را به هوا فرستاد.
اما با گذشت روزها، نه تنها هیچ مقام مسئولی پاسخی به سوالات اساسی نداده، بلکه حتی کوچکترین اطلاعات رسمی درباره نوع مواد منفجرشده، میزان واقعی کشته و زخمی شدهها، یا دلایل بروز این فاجعه منتشر نشده است.
ما شهروندانِ بندرعباس، کارگران، رانندگان، کارکنان اسکله و صنایع و خانوادههای مجروحین و جانباختگان، در کنار سایر مردم ایران که به این شهر رفت و آمدی دارند، با این پرسشِ بزرگ روبهرو هستیم:
آیا زندگی ما در شهر بندرعباس، در کنار مراکز خطرآفرینی که کنترل و شفافیتی بر آنها نیست، و با مردم به شکل سپر انسانی برخورد میکنند، محکوم به تهدید و ناامنی دائمی است؟
حکومت را به پرسش میگیریم:
میدانیم که هر شخص و هر نهادی نمیتواند به سادگی چنین محمولهای را سفارش دهد، با کشتیهایی حمل کند، بدون نظارت پهلو بگیرد، بدون بازدید محمولهاش را پیاده و دپو کند و نیازی به پاسخگویی هم نداشته باشد؛
حال اینکه:
ـ اصل محموله متعلق به چه شخص یا نهادی بوده است؟ کشتی حامل آن از کجا آمده؟ چه مجوزهایی صادر شده و توسط چه نهادی؟
ـ چه موادی دقیقاً منفجر شدهاند؟ آیا این مواد، موشکی یا شیمیایی با اهدافی نظامی بودهاند؟ چرا در اسکلهای تجاری دپو شده بودند؟
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/EnBaRJ
#انفجار_بندرعباس #بندرعیاس #شهبندر #بندر_رجایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در سرزمینی که بواسطهی عملکرد حکومت، هر روزش بوی مرگ میدهد، انفجارها دیگر خبر نیستند، بخشی از زیستِ روزمرهاند؛ اما آنچه هنوز هم جان انسان را میسوزاند نه فقط آتش، که دروغ است، دروغی که بر حقیقت خاک میپاشد تا فاجعه را حماسه جلوه دهد و دادخواهی را خیانت.
در حکومتِ روایتهای وارونه که به رسانهها میگویند: نه حقیقت را بگویید، نه حقیقت را جستوجو کنید، فقط واژهها را عوض کنید؛ "به انفجار، بگویید حادثه"، "به جنایت، بگویید سهلانگاری و خطای انسانی"؛ در نهایت این ما مردم هستیم، که ناچاریم خود قلم به دست بگیریم و دادخواه باشیم.
در روزی که تقویم شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ حدود ساعت ۱۲ ظهر را نشان میداد، شاهد انفجاری مهیب و مرگبار در اسکله رجاییِ شهر بندرعباس بودیم، انفجاری که به گواهِ تصاویر و شواهد، در چند نقطه همزمان رخ داد، آتش و موج عجیبی را به همراه داشت و منجر به کشته شدن، سوختن و مجروح شدنِ تعداد زیادی از فرزندان و هموطنانِمان شد، تأسیسات زیادی را نابود کرد و دود و گازهای سمی ناشناختهای را به هوا فرستاد.
اما با گذشت روزها، نه تنها هیچ مقام مسئولی پاسخی به سوالات اساسی نداده، بلکه حتی کوچکترین اطلاعات رسمی درباره نوع مواد منفجرشده، میزان واقعی کشته و زخمی شدهها، یا دلایل بروز این فاجعه منتشر نشده است.
ما شهروندانِ بندرعباس، کارگران، رانندگان، کارکنان اسکله و صنایع و خانوادههای مجروحین و جانباختگان، در کنار سایر مردم ایران که به این شهر رفت و آمدی دارند، با این پرسشِ بزرگ روبهرو هستیم:
آیا زندگی ما در شهر بندرعباس، در کنار مراکز خطرآفرینی که کنترل و شفافیتی بر آنها نیست، و با مردم به شکل سپر انسانی برخورد میکنند، محکوم به تهدید و ناامنی دائمی است؟
حکومت را به پرسش میگیریم:
میدانیم که هر شخص و هر نهادی نمیتواند به سادگی چنین محمولهای را سفارش دهد، با کشتیهایی حمل کند، بدون نظارت پهلو بگیرد، بدون بازدید محمولهاش را پیاده و دپو کند و نیازی به پاسخگویی هم نداشته باشد؛
حال اینکه:
ـ اصل محموله متعلق به چه شخص یا نهادی بوده است؟ کشتی حامل آن از کجا آمده؟ چه مجوزهایی صادر شده و توسط چه نهادی؟
ـ چه موادی دقیقاً منفجر شدهاند؟ آیا این مواد، موشکی یا شیمیایی با اهدافی نظامی بودهاند؟ چرا در اسکلهای تجاری دپو شده بودند؟
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/EnBaRJ
#انفجار_بندرعباس #بندرعیاس #شهبندر #بندر_رجایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech