آموزشکده توانا
56.5K subscribers
31.4K photos
37.1K videos
2.54K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود
بلا باکستر: اگر دنیا رو می‌شناختم می‌تونستم بهترش کنم!

هری استلی: نمی‌تونی بهترش کنی! این واقعیت داره. دروغی به اسم دین رو قبول نکن! و نه سوسیالیسم و نه سرمایه‌داری! ما یک نوع جانوری از دست رفته‌ایم! اینو بدون که امیدواری سسته اما واقع‌بینی سست نیست! با واقعیت از خودت محافظت کن!

بلا باکستر: حالا فهمیدم تو چی هستی هری! یه پسر کوچولوی دل‌شکسته که تحمل درد دنیا رو نداره!

هری استلی: حق با توئه!

هر بار که گرفتارهای‌های انسان بالا می‌گیرند، سایه‌ی جنگ و محنت بیشتر بر سر آدم‌ها می‌افتد، می‌توان به این دیالوگ مشهورشده در فیلم «بیچارگان» فکر کرد.

فیلم "چیزهای بیچاره" یا ساده‌تر، «بیچارگان»، به کارگردانی یورگوس لانتیموس، با داستانی که در آن کمدی سیاه و عناصر فانتزی گنجانده شده، زن جوانی را نشان می‌دهد که توسط یک دانشمند غیرمتعارف به زندگی بازگردانده می‌شود. این فیلم، که بر اساس رمانی نوشته آلاسدایر گری ساخته شده، با مضامینی نظیر هویت، آزادی و محدودیت‌های اجتماعی در هم آمیخته است و زمینه‌ای برای تفسیرهای متفاوت، از جمله در رابطه با مسائل الهیاتی و خداناباوری، فراهم می‌کند.

شخصیتی که به نام "خدا" (یا گاد)، نمایانگر دکتر گادوین باکستر است که بلا باکستر را زنده می‌کند، فضایی را برای بحث در مورد مضامین آفرینش، کنترل و رهایی باز می‌کند. این تصویرسازی می‌تواند به عنوان نقدی به ساختارهای پدرسالارانه و اقتدار خدایی‌ای که بر زندگی و دانش اعمال می‌شود، تلقی شود. کنترل باکستر بر زندگی و فرایند یادگیری بلا، بازتابی از محدودیت‌های گسترده‌تر اجتماعی است و به نوعی اشاره به امکان زیر سوال بردن هنجارها و اقتدارهای موجود، از جمله جزمیات دینی و علمی دارد.

برای خواندن ادامه‌ی این یادداشت رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

https://dialog.tavaana.org/movie-3-poor-things/

#لانتیموس #بیچارگان #ایدئولوژی #ایدئولوژی_مدرن #دین #نجات_بخش #رستگاری #منجی

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

«روانشناسی و دین»
کارل گوستاو یونگ
معرفی کتاب

«… می‌خواهم مخصوصا تصریح کنم که از استعمال کلمه‌ی دین، اعتقاد به مسلک معینی را در نظر ندارم. اما این صحیح است که هر مسلکی در اصل از یک طرف به احساس مستقیم کیفیت قدسی و نورانی متکی‌ست و از طرف دیگر به ایمان، یعنی وفاداری و اعتماد به تاثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی که در وجدان انسان از آن تاثیر حاصل می‌شود. تغییر حالتی که در پولس رسول پیدا شد، مثال بارزی از این نکته است.» 

یونگ در این کتاب بر این نکته تاکید دارد که دین و روانشناسی هر دو به دنبال فهم و درک عمیق‌تری از معنای زندگی و نقش انسان در جهان هستند. یونگ در عین حال که به دین به عنوان یک واقعیت روانی نگاه می‌کند، به انتقاد از رویکردهای سنتی و خشک به دین نیز می‌پردازد و بر اهمیت تجربه شخصی و فردی دین تأکید می‌کند.

این اثر همچنین به موضوعات پیچیده‌ای چون نقش تصاویر آرکی‌تایپی و مفهوم «خود» یا self در تجربه دینی پرداخته و دین را به عنوان پلی بین خودآگاه و ناخودآگاه معرفی می‌کند. کتاب «روانشناسی و دین» توسط کارل گوستاو یونگ در سال ۱۹۳۸ به زبان آلمانی با عنوان Psychologie und Religion نوشته شد. این کتاب بر اساس مجموعه سخنرانی‌هایی است که یونگ در آن سال در دانشگاه ییل در آمریکا ارائه داد. بعدها این اثر به زبان‌های مختلف، از جمله انگلیسی، ترجمه و منتشر شد و به یکی از آثار مهم در تفسیر رابطه میان روانشناسی و دین تبدیل گردید.

«حقیقت این است که ما همیشه روی کوه آتشفشان زندگی می‌کنیم و تا جایی که می‌دانیم هیچ‌وسیله‌ای برای جلوگیری از یک انفجار احتمالی که اگر واقع شود هر چه را که در دسترس آن است نابود خواهد کرد، وجود ندارد. 

البته توصیه‌ پیروی از عقل و شعور انسانی بسیار پسندیده است؛ اما اگر روی سخن شما با جمعی دیوانه یا با توده اشخاص مبتلا به هیجان دسته‌جمعی باشد، تکلیف چه خواهد بود؟ بین این دو گروه، تفاوتی نیست! زیرا هم دیوانه و هم توده، [هر دو ] تابع نیروهای مخرب و غیرشخصی هستند.»

نکات تامل‌برانگیز و روانشناختی یونگ در خصوص کارکرد دین و آیین‌هایش برای کنترل انرژی روانی انسان، در سه فصل تقسیم‌بندی شده است: فصل اول: خودمختاری ضمیر ناخوداگاه؛ فصل دوم: اعتقادات دینی و رمز و نشانه‌های طبیعی؛ و فصل سوم: تاریخ و روانشناسی یک رمز طبیعی

این کتاب توسط فواد روحانی به فارسی برگردانده شده است. به نظر می‌رسد روحانی این کتاب را از ترجمه فرانسوی آن به فارسی برگردانده باشد. چاپ نخست این ترجمه در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و چاپ هفتم آن در ۱۳۹۰ به همت شرکت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.

تیم پژوهشی گفت‌وشنود خواندن این اثر را به دوستداران مقولات دینی و ایمانی پیشنهاد می‌کند؛ خواندن این اثر تامل‌برانگیز برای آنانی که باورمند به هیچ دینی نیستند اما مایل‌اند که از نگاهی «برون‌دینی» (etic) به کارکرد دین بپردازند، الهام‌بخش خواهد بود.

برای مطالعه متن کامل این یادداشت به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/psychologie-und-religion/

#یونگ #یونگ_پیامبر_عصر_جدید #معنویت_معاصر #روانکاوی #رواداری #دین #مدارا
@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

انجیل یهودا: روایت خائن!
برگرفته از کتاب «پشت سر نهادن خدا» اثر دوکینز

داوکینز در بخشی از کتاب خود گزارش می‌کند که انجیلی منسوب به «یهودا» کاراکتر مشهور داستان‌های انجیل‌های چهارگانه در قرن بیستم به دست آمد که تمامی ماجرای عیسی مسیح را از دید «یهودا» روایت می‌کند. یهودا کسی‌ست که مطابق با روایت انجیل‌های رسمی، به عیسی مسیح خیانت کرد و در قبال دریافت پولی، عیسی را به ماموران فروخت.

داوکینز می‌گوید که این انجیل از دست رفته بود؛ اما پدران کلیسای صدر مسیحیت، چنین اثری را نکوهش کرده بودند و بنابراین از وجود چنین اثری اطلاع داشتیم تا اینکه اصل سند به زبان قبطی به دست آمد.

شورای نیقیه، شورای بزرگی از علمای مسیحی در ابتدای قرون مسیحیت بوده است که به تعیین آموزه‌‌های معتبر مسیحیت پرداخت و انجیل‌های معتبر از نامعتبر را متمایز کرد. روایت یهودا در انجیل یهودا می‌گوید که سوءنیتی در کار نبوده است. یهودا چون دانست که مطابق با طرح الهی، عیسی مسیح باید مصلوب شود تا گناهان انسان آمرزیده گردد، بنابراین با لو دادن او، در واقع به تحقق نقشه الهی کمک کرد!

منازعاتی از این دست در تاریخ ادیان سابقه دارد. به عنوان یک نمونه مشهور، تفسیر صالحی نجف‌آبادی از قیام حسین‌بن علی در کتاب «شهید جاوید» معطوف به تقویت روایتی بود که می‌گوید امام سوم شیعیان بدون علم غیب، و بدون اطلاع از سرنوشت خود قدم به صحرای کربلا گذاشت. اهمیت تقویت این روایت در دوران شاه، سیاسی بوده و برای انگیزه‌بخشی به انقلابیون تدارک می‌شد. قابل درک است که تفاسیر مبتنی بر جبرانگاری به بعد تاریخی و سیاسی آموزه‌های دینی صدمه می‌زند.

برای مطالعه پرونده‌ای در مورد صالحی نجف‌آبادی به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/

#رواداری #گفتگو #دین #نقد_دین #خداناباوری #جبرانگاری

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
جی. ال. مکی (J. L. Mackie)، فیلسوف استرالیایی قرن بیستم، به‌ویژه به خاطر استدلال‌هایش علیه وجود خداوند در زمینه فلسفه دین شهرت دارد. مکی با بهره‌گیری از «مساله شر» استدلال کرد که وجود شر در جهان با وجود خدایی که خیرخواهی و قدرت مطلق دارد، ناسازگار است. او در کتاب خود، «معجزه خداباوری: استدلال علیه وجود خداوند» مسئله شر را به عنوان دلیلی برای تناقض ذاتی در باور به خداوند مطرح می‌کند. صورت کلی استدلال مکی را می‌توان به این شکل خلاصه کرد:

۱. اگر خداوند قادر مطلق، دانای مطلق و خیرخواه مطلق است، باید هم بخواهد و هم بتواند که از وقوع هرگونه شر در جهان جلوگیری کند.
۲. با این حال، شر به وضوح در جهان وجود دارد.
۳. بنابراین، یا خداوند نمی‌خواهد از شر جلوگیری کند (که با خیرخواهی او ناسازگار است)، یا نمی‌تواند (که با قدرت مطلق او در تناقض است)، و یا ممکن است از وقوع آن ناآگاه باشد (که با دانایی مطلق او ناسازگار است).

برتراند راسل هم در آثار خود از جمله «چرا مسیحی نیستم؟» همین خط استدلال را تعقیب می‌کند: وجود شر در جهان با فرض یک خداوند خیرخواه و قادر مطلق ناسازگار است. اگر خداوند هم قدرت مطلق دارد و هم خیر مطلق است، چرا باید شر و رنج در جهان وجود داشته باشد؟

راسل می‌داند که خداباوران می‌توانند به شیوه‌های مختلف به این اشکال پاسخ دهند؛ مثلا اینکه زندگی انسان، نوعی امتحان الهی یا آزمایش است و خداوند علیرغم توانایی یا دانایی خود عمل می‌کند چون می‌خواهد به انسان فرصت دهد.  اما راسل می‌گوید که توضیحاتی این‌چنینی تنها موضوع خداوند را پیچیده‌تر می‌کند و مسائل تازه‌ای به مسائل قبلی می‌افزاید.

او در بحث‌های فلسفی‌اش به این نکته اشاره می‌کند که فرض «طراح هوشمند» یا همان خداوند برای توضیح نظم جهان نیز به چرخه‌ای بی‌پایان از توجیه‌ها منجر می‌شود.

در میان الهی‌دانان و متکلمان دوره اسلامی مساله‌ای طرح شده بود که میان دو جریان کلامی، یعنی معتزلی و اشاعره اختلاف جدی ایجاد کرده بود. به طور مختصر سوال این بود که آیا فعل خداوند معیار تشخیص عدل از ظلم است در این معنا که خداوند هر چه بکند، عین عدالت است، و یا خداوند همواره منطبق با معیارهای عقلانی عدالت رفتار خواهد کرد؟ در این حالت دوم، قدرت خداوند محدود به عقل و معیارهای عقلانی‌ست و مانند این می‌ماند که دست و پای یک فرمانروای قدرقدرت را با زنجیرهای عقلانی بسته باشند! در حالت اول، هم تناقض‌های دیگری پیش می‌آید؛ مثلا آیا انسان‌هایی که با نقص‌های مادرزادی به دنیا می‌آیند، و یا آنها که محکوم‌اند که رنج بکشند، حق ندارند وضع خود را ناعادلانه قلمداد کنند چون خداوند چنین خواسته است؟!

شما چه فکر می‌کنید؟
اگر خداباورید بگویید چگونه می‌توان به رویکردی که مدعی تناقض در ایده خداوند است پاسخ داد و در معرض اشکالات بعدی قرار نگرفت؟

همکاران ما در گفت‌وشنود بهترین و موجزترین پاسخ‌های خداباورانه را بازتاب خواهند داد.

#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
مهسا بدیعی؛ مادری که به جرم «کتاب‌خوانی» زندانی شد

برای مطالعه متن کامل به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/mahsa-badiee/

#گفتگو #رواداری #دین #نقد_دین #احمد_کسروی #چارلز_داروین #صادق_هدایت
@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجله «همایون» و حمایت از اصلاحات دینی

مجله «همایون» مجله‌ای مذهبی بود که در عین مذهبی‌بودن رویکردی انتقادی و اصلاح‌گرانه به برداشت‌های سنتی از مذهب داشت. این، زمانی مهم‌ به نظر می‌رسد که بدانیم این مجله‌ به عنوان نخستین مجله مذهبی شهر قم شناخته می‌شود.

این مجله حدود یک سال و طی سال‌های‌ ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ منتشر می‌شد؛ یعنی در اوج اصلاحات دوره رضاشاه پهلوی که از جمله شامل اصلاحات در حوزه دین نیز می‌شد.

اگرچه در این مجله مقالاتی در دفاع از تشیع رایج و سنتی نیز منتشر می‌شد اما بیش‌تر نویسندگان اصلی مجله‌ «همایون»، که خود یا طلبه بودند یا سابقه طلبگی داشتند، از حامیان جدی اصلاحات دینی بودند.

به عنوان نمونه می‌توان از چهره‌هایی چون احمد کسروی، علی‌اکبر حَکَمی‌زاده یا علی‌اکبر برقعی نام برد. حکمی‌زاده را نیز شاید بتوان مهم‌ترین نویسنده مجله دانست.

«رسول جعفریان» – از پژوهشگران حامی جمهوری اسلامی – که با نگاهی انتقادی این مجله را بررسی کرده است در ص ۴۸ کتاب خود با عنوان «جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران» در توضیحی اجمالی از مقالات اصلاحگرانه این مجله، چنین می‌نویسد:

«مقاله “زبان خنثی” در نشریه همایون به حمایت از بیرون ریختن کلمات عربی از زبان فارسی، در ادامه تلاشی که میرزا فتحعلی آخوندزاده آن را آغاز و کسروی به طور جدی آن را دنبال کرده بود، نگاشته شد. همین‌طور در مقاله “بت‌پرستی” در نشریه همایون در جهت نفی زیارت قبور ائمه اطهار مطالبی نوشته شده بود. بزرگداشت فردوسی که در سال ۱۳۱۳ در سراسر ایران دنبال می‌شد، در نشریه همایون پی گرفته شد و حتی در آن از رضاشاه ستایش شد. در این مجله کسروی نیز مقاله‌ای تحت عنوان “ایران” نوشت و از خوانندگان خواست تا راهی جدای از گذشته انتخاب کرده، حرکت خود را ادامه دهند.»

-----
لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/why-atheists-day/

لینک یوتیوب:
https://youtu.be/Vv-aYghsZRI

لینک ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/6167a178-5613-42e9-b4e3-685f55a9107c

#گفتگوـتوانا #دین #نقد_دین #نقد_دینی #احمد_کسروی

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

جشن شکرگزاری (Thanksgiving)

جشن شکرگزاری که در چهارمین پنج‌شنبه ماه نوامبر برگزار می‌شود، فرصتی است برای گردهمایی خانواده‌ها و دوستان و جشن گرفتن به مناسبت برداشت محصول و شکرگزاری برای داشته‌ها؛ امسال این روز مصادف با ۲۸ نوامبر شده است.

ریشه‌های جشن شکرگزاری در آمریکای شمالی به دورانی که مردم با شکرگزاری به درگاه خداوند برای افزایش محصولات دعا می‌کردند بازمی‌گردد. در گذشته این جشن بیشتر از امروز شکل مذهبی داشت. هرچند امروز این جشن کمتر جنبهٔ مذهبی دارد و بیشتر یک تعطیلات فرهنگی است، ولی همچنان بسیاری از مردم این روز را به عنوان فرصتی برای شکرگزاری و سپاسگزاری از آنچه در زندگی دارند، گرامی می‌دارند.

از نظر سنتی، در این روز معمولا غذاهایی مثل بوقلمون، سیب‌زمینی پوره، سس کرنبری و پای کدوحلوایی سرو می‌شود. این غذاها نمادهایی از فصل پاییز و فراوانی نعمت‌ها هستند. البته مراسم مذهبی هنوز در برخی کلیساها برگزار می‌شود، اما بخش اصلی جشن شکرگزاری بیشتر به گردهمایی خانوادگی و زمان سپری کردن با عزیزان تبدیل شده است.

در انجیل، تأکید فراوانی بر شکرگزاری و سپاسگزاری از خداوند برای نعمت‌ها وجود دارد. برای مثال، در نامه اول به تسالونیکیان (۵:۱۸)، آمده است:

«در همه چیز شکرگزاری کنید، زیرا این است اراده خدا در مسیح عیسی برای شما.»

همچنین، در کتاب مزامیر، بارها از لزوم شکرگزاری به درگاه خداوند به خاطر نعمت‌ها و رحمت‌های او صحبت شده است. از این رو، گرچه جشن شکرگزاری به‌طور خاص به عنوان یک روز مذهبی در کتاب مقدس ذکر نشده است، اما روح و مضمون آن با اصول مسیحیِ سپاسگزاری و قدردانی هماهنگ است.

به نظر می‌رسد که جشن شکرگزاری بیشتر از جشن‌های برداشت محصول در اروپای قرون وسطی و بعدها به مهاجران اولیهٔ آمریکای شمالی انتقال پیدا کرده و تبدیل به یک تعطیلات خاص شده است. این جشن‌ها از جشن‌های سنتی برداشت محصول، که در فرهنگ‌های مسیحی و غیرمسیحی رایج بوده‌اند، تأثیر گرفته‌اند و به این صورت با یک مضمون شکرگزاری در زمینهٔ برداشت محصول و نعمت‌های طبیعی همراه شده‌اند.

#مسیحیت #جشن #شکرگزاری #دین #آیین #رواداری #گفتگو

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
سانسور و محدودیت‌های دسترسی به منابع آموزشی بی‌طرف در مورد دین در ایران، یکی از مسائل اساسی است که پرسش‌گران و افرادی که به دنبال درک بیشتر و متنوع‌تری از مسائل دینی هستند، با آن مواجه‌اند. این وضعیت به چند شکل اصلی نمود پیدا می‌کند:

۱. سانسور کتاب‌ها و منابع آموزشی: کتاب‌ها و منابعی که دیدگاه‌های غیر اسلامی یا انتقادی نسبت به اسلام دارند، به شدت سانسور می‌شوند. این شامل کتاب‌های فلسفی، علمی، تاریخی و ادبی می‌شود که ممکن است با اصول و ارزش‌های اسلامی مخالف باشند. حتی کتاب‌هایی که به بررسی تطبیقی ادیان می‌پردازند و به نقد و تحلیل علمی و بی‌طرفانه دین می‌پردازند، اغلب ممنوع می‌شوند.

۲. کنترل بر رسانه‌ها: رسانه‌های ایران به شدت تحت کنترل دولت هستند و محتوای آنها به طور کامل با نظارت دقیق مقامات مربوطه تولید و پخش می‌شود. برنامه‌های تلویزیونی، رادیویی و محتوای اینترنتی باید با سیاست‌های رسمی همخوانی داشته باشند و از انتشار مطالب انتقادی یا بی‌طرفانه در مورد دین پرهیز کنند.

ادامه مطلب


https://dialog.tavaana.org/elimination-ideology/

#دین_ناباوران #خداناباوران #مطالعه #سانسور

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
‏آیا دین و تفکر، ناسازگارند؟

‏از دنیل دنت، ویدئویی با زیرنویس فارسی دست به دست می‌شود با این مضمون که دین‌ورزی، مانع تفکر کردن است. دنت، درست ‌همان‌طور که شیوه‌ی رایج متفکران انگلیسی‌زبان است، خیلی ساده می‌گوید که یک فرد دیندار، نیازی به تفکر کردن ندارد! چون او قانع شده که پاسخ سوالات مهم و بنیادین چیست. او می‌داند چه چیز درست یا نادرست، چه چیز زیبا یا زشت، و چه چیز اخلاقاً نیک یا بد است.

‏سخنان این اندیشمند مشهور آمریکایی، برای ایرانیان یادآور مواضع زنده‌یاد آرامش دوستدار در کتاب «امتناع تفکر در فرهنگ دینی»ست. دوستدار در این کتاب به تفصیل بحث می‌کند که در یک فرهنگ مسلط دینی، حتی پرسش و پاسخ هم حالت نمایشی و از پیش طراحی‌شده دارد! او با استناد به مثنوی مولانا، به اصطلاح «مستفید اعجمی» می‌پردازد که به معنای تجاهل کردن به قصد آگاه کردن دیگران است! در دفتر چهارم مثنوی، مولانا حکایتی از موسی نقل می‌کند که مبتنی بر آن موسی از خداوند سوال می‌کند که چرا این همه را آفریدی، و چرا آفریده‌های خود را می‌کشی؟! مولانا می‌گوید موسی، خود را به ناآگاهی (اعجمی) می‌زند تا عوام را آگاه سازد. در حقیقت، در فرهنگ دینی، آن کس که از پاسخ‌های از پیش آمده اطلاع ندارد، گناهکار یا قاصر است! از آن بدتر کسی‌ست که پاسخ‌های از پیش آماده را نپذیرد و پاسخ‌های دیگری پیش آورد.

‏زنده‌یاد دوستدار می‌گوید در سراسر فرهنگی دینی ایرانیان، تنها جرقه‌هایی از تفکر تحصّلی (positive) می‌توان سراغ گرفت؛ در معنای تفکری که جستجوگری برای حقیقت را فدای شاعرانگی و ایدئولوژی تقدیس‌شده‌ی دینی نکند و به دنبال پاسخ‌های واقعی بگردد حتی اگر این پاسخ‌ها ناخوشایند یا تلخ باشد؛ یعنی آنچه از یک فیلسوف واقعی و از یک جستجوگر علم انتظار می‌رود. به اعتقاد دوستدار، آنچه به خیام نیشابوری نسبت داده شده و در قالب رباعی به طرح پرسش‌های بنیادین می‌پردازد و پاسخ‌های طراحی‌شده‌ی دینی را ریشخند می‌کند، از لحظات نادر ظهور تفکر تحصلی در میان ایرانیان است.

‏شما چه فکر می‌کنید؟ آیا دنت و دوستدار در این عقیده محق‌اند که دین‌دار بودن، بدیل یا جایگزین جستجوگری صادقانه‌ی حقیقت است یا می‌توان امیدوارانه به برخی پاسخ‌ها دل بست بی‌آنکه تفکر بی‌پروا و بی‌تعهد، تعطیل شود؟

‏دنیل دنت، فیلسوف آمریکایی متولد ۲۸ مارس ۱۹۴۲ در بوستون، ماساچوست، است. او یکی از تئوریسین‌های برجسته در فلسفه ذهن و زیست‌شناسی شناختی است و به خاطر نظریاتش در مورد آگاهی و آزادی اراده شناخته شده است. دنت بر این باور است که ذهن انسان محصول تکامل داروینی است و بنابراین باید با استفاده از ابزارها و روش‌های علوم زیستی مورد مطالعه قرار گیرد.

‏دنت در آثار خود به بررسی پیچیدگی‌های ذهن انسان و تأثیر فرهنگ و تکنولوژی بر ذهن پرداخته است. او معتقد است که ذهن انسان به شکلی پیچیده تکامل یافته است تا بتواند با چالش‌های محیطی و اجتماعی روبه‌رو شود و این تکامل می‌تواند به درک بهتری از آگاهی و تصمیم‌گیری‌های انسان منجر شود. از دیدگاه دنت، آزادی اراده به معنای توانایی تصمیم‌گیری بر اساس دلایل و مدارک است، نه نقض قوانین علمی.

‏او در آثار خود مانند کتاب «از باکتری تا باخ و بالعکس»، به این موضوع پرداخته است که چگونه زندگی و ذهن از فرایندهای بیولوژیکی ساده تا سیستم‌های پیچیده شناختی تکامل یافته‌اند. دنت با استفاده از مفاهیم فلسفی و داده‌های علمی تلاش کرده است تا چگونگی عملکرد ذهن انسان را در قالب تئوری‌های تکاملی توضیح دهد و نشان دهد که چگونه زبان، فرهنگ و تکنولوژی در شکل‌گیری توانایی‌های شناختی انسان نقش داشته‌اند.

‏⁧ #دنیل_دنت⁩ ⁧ #آرامش_دوستدار⁩ ⁧ #تفکر⁩ ⁧ #امتناع_تفکر⁩ ⁧ #دین⁩ ⁧ #دین_ورزی⁩ ⁧ #فرهنگ_دینی⁩ ⁧ #تفکر_تحصلی⁩ ⁧ #حقیقت⁩ ⁧ #رواداری

‏⁦ @Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
دین و ایدئولوژی: ابزار سرکوب در خدمت جنایت

جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تأسیس خود، دین و ایدئولوژی را به ابزاری برای توجیه سرکوب، خشونت و نقض گسترده حقوق بشر تبدیل کرده است. این حکومت، با سوءاستفاده از باورهای مذهبی مردم، هرگونه اعتراض و مخالفت را به نام دین سرکوب کرده و از ایدئولوژی خود به‌عنوان پوششی برای جنایات بی‌شمارش بهره گرفته است.
روح‌الله خمینی، بنیان‌گذار این نظام، با وعده‌هایی فریبنده مانند عدالت، آزادی، و استقلال، اعتماد مردم را جلب کرد، اما به‌محض دستیابی به قدرت، از دین برای تحمیل یک نظام استبدادی بهره برد. او با دستکاری مفاهیمی چون (محاربه)و (ارتداد)،هرگونه مخالفت را به جرمی نابخشودنی تبدیل کرد و از دین پوششی برای کشتار، زندان و شکنجه ساخت. این نظام، به رهبری او، پایه‌گذار حکومتی شد که تا امروز از دین صرفاً به‌عنوان وسیله‌ای برای تحکیم قدرت استفاده می‌کند.
پس از خمینی، علی خامنه‌ای این مسیر را با شدت بیشتری ادامه داد. او با ایجاد شبکه‌ای از نهادهای امنیتی و سرکوب‌گر و تمرکز قدرت در دست خود، هرگونه انتقاد یا مخالفت را با خشونت پاسخ داده است. مخالفان سیاسی، روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی و هر صدای مخالف دیگری، به بهانه‌هایی چون (توهین به مقدسات»)یا (فتنه‌گری)سرکوب شده‌اند. تحت رهبری خامنه‌ای، اعدام‌های گسترده و قتل‌عام معترضان، همراه با بازداشت‌های غیرقانونی، به روالی عادی تبدیل شده است.
زندان‌های جمهوری اسلامی ایران به قتلگاه‌هایی برای مخالفان سیاسی، فعالان مدنی، و معترضان تبدیل شده‌اند. در این زندان‌ها، زندانیان تحت شکنجه‌های جسمی و روانی قرار می‌گیرند و در شرایطی غیرانسانی نگاه داشته می‌شوند. بسیاری از آنان مجبور به اعترافات ساختگی می‌شوند که تنها برای توجیه اعدام یا حبس طولانی‌مدتشان استفاده می‌شود. این مکان‌ها، که قرار بود محلی برای اجرای عدالت باشند، به کانون‌هایی برای تحقیر کرامت انسانی و اجرای بی‌رحمانه‌ترین جنایات تبدیل شده‌اند.
از دیگر اهداف اصلی سرکوب در جمهوری اسلامی، زنان هستند. این حکومت، با تحمیل قوانین تبعیض‌آمیز و محدودکننده، از جمله حجاب اجباری، تلاش کرده است زنان را به ابزاری برای کنترل اجتماعی تبدیل کند. سرکوب فعالان زن و دستگیری یا حتی اعدام زنانی که برای حقوق اولیه خود ایستاده‌اند، تنها بخشی از سیاست‌های ضدزن این نظام است. حکومت با توجیهات مذهبی، خشونت علیه زنان را عادی‌سازی کرده است، در حالی که هدف اصلی آن تحمیل سلطه‌ای مردسالارانه و استبدادی است.
اعتراضات گسترده مردم ایران در سال‌های اخیر نشان‌دهنده آگاهی عمیق جامعه از ماهیت این حکومت است. شعارهایی چون (آخوند باید گم بشه)یا (مرگ بر حکومت آخوندی)بیانگر خشم و نفرت مردم از نظامی است که دین را به ابزاری برای خشونت و سرکوب تبدیل کرده است. این شعارها عزم مردم ایران برای پایان دادن به حکومتی را نشان می‌دهد که با سوءاستفاده از مفاهیم مذهبی، جامعه را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی، چه در دوران خمینی و چه در دوران خامنه‌ای، با سرکوب مخالفان، محدود کردن آزادی‌ها، و نقض کرامت انسانی، به‌طور کامل مشروعیت خود را در میان مردم از دست داده است. این حکومت، با توسل به ایدئولوژی مذهبی، جنایاتی انجام داده که در تضاد کامل با اصول انسانی و حقوق بشر است.
امروز، مردم ایران بیش از هر زمان دیگری در مسیر رهایی از این نظام سرکوب‌گر قدم برداشته‌اند. مبارزه مردم برای آزادی، عدالت و کرامت انسانی، نه‌تنها واکنشی به دهه‌ها ظلم و سرکوب است، بلکه تلاشی برای پایان دادن به حکومتی است که با نام دین، بزرگ‌ترین جنایات را مرتکب شده است. ایران تنها زمانی می‌تواند به عدالت و آزادی واقعی دست یابد که این نظام ایدئولوژیک فرو بریزد و مفاهیم انسانی جایگزین سرکوب و خشونت شوند.

محمد خوش بیان

#دین #نقد_دین #سرکوب #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا #حکومت_ایدئولوژیک

@Dialogue1402