آموزشکده توانا
56.7K subscribers
31.1K photos
36.9K videos
2.54K files
18.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
نمایشگاه «آنچه باقی می‌ماند» در کلن آلمان در حال برگزاری است.
این نمایشگاه، توسط دو انجمن «خانواده هاى دادخواه آبان و دادخواهان ايران» به مناسبت پنجمين سالگرد آبان خونين ٩٨ در شهر کلن المان در حال برگزاری است.

در این نمایشگاه خانواده‌های دادخواه یادگارهایی از عزیزان خود را به نمایش گذاشته‌اند.

کلاه محمد مهدی کرمی، ساک شهریار محمدی، لباس زانیار مرادی، وسایل عرفان خزابی، کلاه حنانه کیا و ... اینها حالا فقط یک شیء نیستند، بلکه یادآور مردان و زنان آزاده و یادآور جنایت جمهوری اسلامی هستند.

این نمایشگاه تنها مشتی از خروار بیدادگری‌های جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۷ است تا کنون، برای دادخواهی و همراهی با دادخواهان و خانواده آن‌ها.

هفته گذشته ماه‌منیر رحیمی، روزنامه‌نگار، با مهسا پیرایی، عضو انجمن دادخواهان ایران و سوران منصورنیا، برادر جاویدنام دکتر برهان منصورنیا، از جان‌باختگان آبان ۹۸، درباره دادخواهی و کلیت این نمایشگاه گفت‌وگو کردند.
این گفت‌وگو را اینجا ببینید:
https://tavaana.org/advocacy-exhibition-cologne/


#علیه_فراموشی #اینهمه_سال_جنایت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ششم آذر ۱۴۰۱ در دانشگاه حکیم سبزواری چه گذشت؟

دو سال پیش اساتید و دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در روز ششم آذر ماه، در اعتراض به جنایات حکومت و سرکوب وحشیانه خیزش انقلابی ۱۴۰۱، تحصن سکوت برگزار کردند.
در طی این دو سال برای بسیاری از آن‌ها از جمله دکتر باقری‌نیا پرونده‌سازی شد و ایشان ممنوع‌التدریس شدند.
حالا بعد از گذشت دو سال آقای باقری‌نیا می‌گوید:
«خوشحالم که در آن روزهای سخت نسبت به آن همه خشونت خونبار حکومت سکوت نکردیم.»

دانشگاه در جریان مبارزات ضد استبدادی، هزینه زیادی داده است و به خصوص در سال‌های اخیر، بسیاری از استادان و دانشجویان اخراج، تعلیق، بازداشت، شکنجه و کشته شدند. برخی ناچار به مهاجرت شدند و البته هنوز دانشگاه زنده است...

#دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #حسن_بافری_نیا #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روایت کشته‌شدن و نحوه به خاک‌سپاری حامد سلحشور فراتر از آنچه که می‌توان تصور کرد دردناک است و حزن‌انگیز.

حامد در ماه فروردین به دنیا آمد. او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا می‌کرد، تا اینکه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت شد، پس از گذشت پنج روز، خانواده‌اش از او خبری به دست نیاوردند، تا اینکه روز ۹ آذرماه به پدر او زنگ زدند و او را نیمه‌شب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن کردند، بدون اینکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرین‌بار با او وداع کنند.

یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جان‌باخته به سر مزارش رفتند و با کمک تعدادی از مردم پیکر او را از خاک بیرون آوردند و سوار بر صندلی عقب پراید حامد کردند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک سپردند.

به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر حامد سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیه‌‌ها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» به‌گفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک» دفن کرده بودند.

حامد ۲۳ ساله که تجربه سال‌ها کار سخت در پروژه‌های جنوب ایران را داشت و به درخواست مادرش و‌ به‌علت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود.

ویدیو از پوریا افضلی
puoria.afzali


#حامد_سلحشور #ایذه #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهرشاد، برادر جاویدنام مهران سماک، در سالگرد برادرش نوشت:

« زندگی هیچوقت برای من همچین شب دردناکی نداشته
زمانی که تو رو در خون دیدم
هیچوقت به اتفاقاتش فکر نکردم که چی شد فقط میدونم از اون شب به بعد قلبمو باهات به خاک سپردم
چه خوب چه بد چه سیاه چه سفید دنیا انگار با تو قشنگ بود
دنیا بعد تو برام انگار هیچ جذابیتی نداره
به امید روزی که کنار هم باشیم چشم آبی 👁️💙»


مهران ، جوان ۲۷ ساله شامگاه ۸ آذر ۱۴۰۱ پس از شکست تیم ملی فوتبال ایران در مقابل آمریکا در اقدامی اعتراضی در خودروی خود بوق می‌زد که هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. در این شب مردم به شکل گسترده در شهرهای مختلف ایران به خیابان‌ها آمدند و اعتراض خود را با بوق زدن و شادمانی به نمایش گذاشتند.

او ساعاتی قبل از این اتفاق در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «امشب فارغ از هر نتیجه فقط باشیم کنار هم»

پدر مهران سماک در گفت‌وگویی خود گفت: « از فاصله حدود ۶ متری با تفنگ ساچمه‌ای به سمت مهران که داخل ماشین نشسته بود، شلیک شده است و بیش از ۱۱۵ ساچمه فلزی به سر و صورت مهران اصابت و وارد جمجمه اش شده است.»


#مهران_سماک #انزلی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی
سرکوب خونین اعتراضات ۹۸ فراموش نخواهد شد. یکی از چهره‌هایی که در خاطر ایرانیان دادخواه باقی مانده، لیلا واثقی است فرماندار وقت قلعه حسن‌خان. او در مصاحبه‌ای در آذر ۹۸ با صراحت اعلام کرد «من دستور دادم شلیک کنند.»
اتحادیه اروپا و آمریکا، لیلا واثقی را تحریم کردند. اما باید یادآوری کنیم که این جنایت مشمول گذر زمان نخواهد شد و دادخواهیم تا روز دادخواهی فرا رسد.

#یاری_مدنی_توانا
#علیه_فراموشی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آبان_خونین
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میلاد زنیدپور، بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
 
«آقا ما که باختیم
مهران : ما خوشحالیم باختیم …

خوشحالی مهران خوشحالی تمام مردم ایران بود٫ دو سال پیش تمام مردم منتظر بودند که تیم ملی فوتبال در جام جهانی صدای انقلاب و خیزش مردمی و‌کشته‌شدگان می‌شدند ولی افسوس که میهن و مردم را تنها گذاشتند٫ و مهران با قلبی بزرگ و شریف به خیابان آمد ‌و در کنار مردم ایستاد ، ولی حکومت آخوندی با گلوله جنگی بهش شلیک کرد ، اما این خون ها پاک نخواهد شد و هر روز به آزادی نزدیک تر خواهیم شد و مهران ها در قلب و جان وطن ماندگار خواهند ماند ٫مهران بچه بندر پهلوی بود💚🤍❤️»

milad_zeneyedpour7

ویدیو از پوریا افضلی

مهران ، جوان ۲۷ ساله شامگاه ۸ آذر ۱۴۰۱ پس از شکست تیم ملی فوتبال ایران در مقابل آمریکا در اقدامی اعتراضی در خودروی خود بوق می‌زد که هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. در این شب مردم به شکل گسترده در شهرهای مختلف ایران به خیابان‌ها آمدند و اعتراض خود را با بوق زدن و شادمانی به نمایش گذاشتند.

او ساعاتی قبل از این اتفاق در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «امشب فارغ از هر نتیجه فقط باشیم کنار هم»

پدر مهران سماک در گفت‌وگویی خود گفت: « از فاصله حدود ۶ متری با تفنگ ساچمه‌ای به سمت مهران که داخل ماشین نشسته بود، شلیک شده است و بیش از ۱۱۵ ساچمه فلزی به سر و صورت مهران اصابت و وارد جمجمه اش شده است.»


#مهران_سماک #انزلی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم دومین سالگرد جان‌باختن جاویدنام فرزین معروفی، با حضور خانواده‌های دادخواه، برگزار شد

فرزین معروفی، جوانی اهل مهاباد و ساکن تهران، در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی به ضرب گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد. او تنها ۱۹ سال داشت و قرار بود ۱۶ روز بعد از قتلش ۲۰ ساله شود. فرزین تک‌فرزند خانواده، دانشجوی مدیریت بازرگانی و کارمند یک شرکت بیمه بود. او انسانی آرام، بخشنده، و پرشور بود که به آشپزی و خوانندگی عشق می‌ورزید و آرزو داشت روزی با پدرش، که سرآشپز حرفه‌ای بود، رستورانی در تهران راه‌اندازی کند.

در شب بازی ایران و آمریکا در جام جهانی فوتبال، مردم اکباتان به خیابان آمدند تا باخت تیم ملی را که به دلیل حمایت نکردنش از اعتراضات مردم ناراحتی ایجاد کرده بود، جشن بگیرند. فرزین به همراه دوستانش برای شرکت در شادی مردم به خیابان رفت. اما در جریان این شادی، نیروهای سرکوبگر او را هدف گلوله قرار دادند. فرزین با لبخند بر لب جان داد.

پس از قتل، جنازه‌اش به سردخانه منتقل شد و نیروهای حکومتی اعضای داخلی بدنش را خارج کردند. پزشکی قانونی علت فوت را "برخورد با جسم سخت" عنوان کرد و تلاش شد این قتل را تصادفی جلوه دهند. خانواده‌اش تحت فشار شدید قرار گرفتند تا این روایت دروغین را بپذیرند.

مأموران امنیتی اجازه انتقال پیکر فرزین به مهاباد را ندادند و او را تحت جو شدید امنیتی در قطعه ۳۲۸ بهشت زهرا به خاک سپردند. حتی به خانواده‌اش اجازه دیدن کامل پیکرش داده نشد و مراسم ختم نیز تحت فشارهای فراوان برگزار شد. مأموران خانواده را تهدید کردند که اگر مراسم بزرگی برگزار کنند، سهمیه داروی پدرش، که بیمار کلیوی بود، قطع و او از کار اخراج خواهد شد.

فرزین آرزو داشت روزی مثل پدرش سرآشپز شود و رستورانی با غذاهای ابداعی خودشان تأسیس کند. اما جرم او شادی کردن بود، و در اوج جوانی، آرزوهایش ناتمام ماند. او در گوری سرد آرمید، اما یادش در قلب خانواده و دوستانش زنده ماند.

#فرزین_معروفی #علیه_فراموشی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی
اینجا جوانرود است در جریان انقلاب زن زندگی آزادی
۳۰ آبان ۱۴۰۱ یکی از هم‌وطنان‌مان با ارسال این ویدئو می‌گوید:

«با تیربار دوشکا به مردم حمله کرده‌اند، جنگ سوریه هم اینطوری نبوده.»
کشتار مردم جوانرود در روزهای ۲۹ و ۳۰ آبان ادامه داشت. از هم‌وطنان‌مان که در این روزها به قتل رسیدند توسط جمهوری اسلامی، می‌توان به
عرفان کاکایی، بهاالدین ویسی، تحسین میری، مسعود تیموری، جمال اعظمی، جوهر فتاحی و اسماعیل گل‌عنبر اشاره کرد.

#جوانرود #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
#علیه_فراموشی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آریانا سیف دختر جوانی از تهران در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۱ به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید. او تنها ۲۱ سال داشت و یک ماه دیگر وارد ۲۲ سالگی می‌شد، آریانا فرزند فؤاد عاشق حیوانات بود و آرزو داشت روزی دامپزشک شود. او دیپلم خود را در رشته گردشگری گرفته بود و زندگی اش پر از عشق به ایران و مردمش بود. حتی با وجود پیشنهادهای مکرر پدرش برای مهاجرت به کانادا به دلیل علاقه‌اش به وطن از ترک ایران سر باز زده بود.

با آغاز خیزش انقلابی ۱۴۰۱ پس از قتل مهسا (ژینا) امینی آریانا به همراه دوستانش در تجمعات تهران از جمله در چیتگر و اکباتان حضور داشت. در روز ۱۰ آذر او با ماشین شخصی‌اش به تجمع چیتگر رفت. نیروهای امنیتی او را از روی پلاک ماشین شناسایی و دستگیر کردند.

پس از دستگیری، ماموران با گلوله‌های ساچمه‌ای به سرش شلیک کردند و او را تحت شکنجه و ضرب و شتم شدید قرار دادند.
آریانا همان روز جان باخت. اما نیروهای حکومتی برای پنهان‌کردن جنایت خود پیکر او را به اطراف تهران بردند و با صحنه‌سازی وانمود کردند که او در اثر سقوط از سایت پاراگلایدر به دره‌ای جان باخته است.

روز بعد خانواده آریانا برای تعیین هویت پیکر او فراخوانده شدند اما به دلیل شدت ضرب و شتم چهره‌اش قابل شناسایی نبود و خانواده‌اش تنها از روی لباس و موهایش او را تشخیص دادند پزشکی قانونی علت مرگ را برخورد جسم پرشتاب به سر و بدن اعلام کرد.

نیروهای امنیتی تحت فشار شدید به خانواده او اجازه ندادند که آریانا را در تهران به خاک بسپارند و آن‌ها را مجبور کردند که در آرامستان وادی رودسر در یکی از روستاهای اطراف دفن شود. بر روی مزار او نوشته شد «به نام خدای رنگین کمان»

آریانا دختری پر از شور زندگی بود و آرزوهای بزرگی برای آینده داشت. او عاشق حیوانات، طبیعت و زندگی بود و جمله‌ای از او در اینستاگرامش این گونه یادگار مانده است

«روزی که تغییر کردم روزی بود که از تلاش برای تطبیق خودم با دنیایی که برای من واقعاً مناسب نبود, دست کشیدم»

او معتقد بود که برای رسیدن به آزادی باید از ترس عبور کرد «بعضی وقت‌ها باید از ترست بگذری تا زیبایی آن سمت ترس را ببینی»


#آریانا_سیف #علیه_فراموشی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه اعظمی، خواهر جاویدنام سپهر ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«داره میشه دوسال از این درد بزرگی که تو زندگیمون افتاد❤️‍🩹
دوسال از روزی که هرچی فریاد زدم منم با خودت ببر
تو که خدای معرفت بودی 😭
روزی نیست که به یادت نباشم
روزی نیست که بهت فکرنکنم
روزی نیست که به یادت اشک نریزم
سپهر غمت خیلی سنگینه
درد اون همه درد تنت به جان آجیت
دلم برای آجی گفتنات یه ذره شده
آخه تو کجا رفتی😭😭»


سپهر اعظمی جوانی ۲۳ ساله بود، که در مراسم چهلم حدیث نجفی از ناحیۀ سر هدف گلولۀ نیروهای حکومتی قرار گرفت و پس از ۳۳ روز کما پانزدهم آذر ماه جان خود را از دست داد.

جوانانی همچون سپهر، با دست خالی در خیابان‌ها بودند، جمهوری اسلامی زور و اقتدارش فقط در برابر مردم بی‌دفاع ایران است!

#سپهر_اعظمی #دادخواهی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech