«نوجوان که بودم روزی در خانهمان پسرخالهام با پسر داییام در حال کُشتیگرفتن و ورجهورجهکردن بودند. هر کدام حول و حوش شش یا هفت سال سن داشتند و با همهی نیروی کودکیشان تلاش میکردند که دیگری را مغلوب خود سازند. پدربزرگم - پدر بزرگ ِ مادری- نیز گوشهای نشسته بود و به ماجرا نگاه میکرد. .
.
پس از این که این دو کودک کمی با هم نبرد کودکانه کردند پدر بزرگم آهستهآهسته نزدیک آمد و به صحنهی این بازی ِ کودکانه نزدیک شد. گاهی پسر داییام مقهور و شکستخوردهی این کُشتی ِ کودکانه بود و گاهی نیز پسر خالهام. پدر بزرگ نیز گاهی حالت فردی را میگرفت که گویا نگران این بازی است و میترسد دعوای کودکانهای روی دهد.
.
کمی که دقت کردم گمان کردم که پدر بزرگ گویا تلاش دارد که پسر داییام برندهی این کُشتی کودکانه باشد. ابتدا فکر کردم که اشتباه میکنم اما بیشتر که دقت کردم دیدم به راستی همینگونه است و پدربزرگ تلاش دارد که پسر داییام که میشود نوهی پسری ِ پدربزرگ، برندهی این میدان کودکانه باشد. حالا دیگر دستهای قدرتمند پدر بزرگ به یاری نوهی پسری آمده است و تلاش دارد که او بازنده نباشد.
.
در آن دوران نوجوانی هر چه فکر کردم نتوانستم دلیل آن را بیابم. زمان گذشت و آن روز سپری شد. چند روز بعد بود که ماجرا را با مادرم در میان گذاشتم و پرسیدم به نظر شما چرا پدربزرگ تلاش داشت که پسر دایی برنده شود. مادرم لبخندی بر لب آورد و گفت شاید برای اینکه اون نوهی پسر است و این یکی نوهی دختر و برای قدیمیها همیشه پسر ارج و قرب بیشتری از دختر داشته است.
.
من بُهتزده بودم و با خودم گفتم که حتمن مادر اشتباه میکند و آخر این چه دلیلی است که مادر میآورد. رو به مادرم کردم و گفتم مگر میشود چنین باشد. مگر دختر و پسر فرق دارند؟ مادرم اینبار در حالی که دیگر لبخند بر لب نداشت گفت: بله! میتواند که فرق داشته باشد. درست به همین دلیل که وقتی ما دخترها- مادر و خالههایم- بچه بودیم پدربزرگت پسران را بر دوش میگرفت و به مدرسه میبُرد که درس بخوانند ولی دختران را پس از مدتی از کلاس درس به پای دار قالی کشاند. به صدها دلیل دیگر که بزرگتر شدی خواهی فهمید.
.
مادرم برای اینکه نگاه من نسبت به مهربانی ِ پدربزرگ تغییر نکند ادامه داد که البته باورهای قدیمی اینطوری بودهاند و او نیز مقصر نبوده است».
.
متن از همراهان توانا .
کارتون از مانا نیستانی
.
#مردسالاری #فرهنگ_زن_ستیزی #رومینااشرفی #حقوق_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
.
پس از این که این دو کودک کمی با هم نبرد کودکانه کردند پدر بزرگم آهستهآهسته نزدیک آمد و به صحنهی این بازی ِ کودکانه نزدیک شد. گاهی پسر داییام مقهور و شکستخوردهی این کُشتی ِ کودکانه بود و گاهی نیز پسر خالهام. پدر بزرگ نیز گاهی حالت فردی را میگرفت که گویا نگران این بازی است و میترسد دعوای کودکانهای روی دهد.
.
کمی که دقت کردم گمان کردم که پدر بزرگ گویا تلاش دارد که پسر داییام برندهی این کُشتی کودکانه باشد. ابتدا فکر کردم که اشتباه میکنم اما بیشتر که دقت کردم دیدم به راستی همینگونه است و پدربزرگ تلاش دارد که پسر داییام که میشود نوهی پسری ِ پدربزرگ، برندهی این میدان کودکانه باشد. حالا دیگر دستهای قدرتمند پدر بزرگ به یاری نوهی پسری آمده است و تلاش دارد که او بازنده نباشد.
.
در آن دوران نوجوانی هر چه فکر کردم نتوانستم دلیل آن را بیابم. زمان گذشت و آن روز سپری شد. چند روز بعد بود که ماجرا را با مادرم در میان گذاشتم و پرسیدم به نظر شما چرا پدربزرگ تلاش داشت که پسر دایی برنده شود. مادرم لبخندی بر لب آورد و گفت شاید برای اینکه اون نوهی پسر است و این یکی نوهی دختر و برای قدیمیها همیشه پسر ارج و قرب بیشتری از دختر داشته است.
.
من بُهتزده بودم و با خودم گفتم که حتمن مادر اشتباه میکند و آخر این چه دلیلی است که مادر میآورد. رو به مادرم کردم و گفتم مگر میشود چنین باشد. مگر دختر و پسر فرق دارند؟ مادرم اینبار در حالی که دیگر لبخند بر لب نداشت گفت: بله! میتواند که فرق داشته باشد. درست به همین دلیل که وقتی ما دخترها- مادر و خالههایم- بچه بودیم پدربزرگت پسران را بر دوش میگرفت و به مدرسه میبُرد که درس بخوانند ولی دختران را پس از مدتی از کلاس درس به پای دار قالی کشاند. به صدها دلیل دیگر که بزرگتر شدی خواهی فهمید.
.
مادرم برای اینکه نگاه من نسبت به مهربانی ِ پدربزرگ تغییر نکند ادامه داد که البته باورهای قدیمی اینطوری بودهاند و او نیز مقصر نبوده است».
.
متن از همراهان توانا .
کارتون از مانا نیستانی
.
#مردسالاری #فرهنگ_زن_ستیزی #رومینااشرفی #حقوق_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
«کرونا هم نکشد ویروس مردسالاری میکشد»!
.
«در ایران روزانه هزاران زن تحت ستمهای مختلف قرار میگیرند و تنها درصد بسیار کوچکی از آنها رسانهای میشوند. این فشار هم از سوی حکومت است هم از سوی خانوادهها به اسم مفاهیم نفرتانگیزی بنام ناموس و غیرت. ما را رها کنید. فقط ولمون کنید. زندگی برای یک زن در ایران به اندازه کافی رنجآور است شما بدترش نکنید».
.
متن و تصویر، ارسالی از همراهان
.
#مردسالاری #فرهنگ_زن_ستیزی #رومینااشرفی #حقوق_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
.
«در ایران روزانه هزاران زن تحت ستمهای مختلف قرار میگیرند و تنها درصد بسیار کوچکی از آنها رسانهای میشوند. این فشار هم از سوی حکومت است هم از سوی خانوادهها به اسم مفاهیم نفرتانگیزی بنام ناموس و غیرت. ما را رها کنید. فقط ولمون کنید. زندگی برای یک زن در ایران به اندازه کافی رنجآور است شما بدترش نکنید».
.
متن و تصویر، ارسالی از همراهان
.
#مردسالاری #فرهنگ_زن_ستیزی #رومینااشرفی #حقوق_زنان
@Tavaana_TavaanaTech