Forwarded from گفتوشنود
پرستو احمدی نماد شجاعت زنانی است که در برابر محدودیتها و سرکوب، هنر را به ابزاری برای اعتراض و امید تبدیل کردهاند.
اجرای او بدون حجاب اجباری در «کنسرت کاروانسرا» نه تنها صدای زیبای موسیقی، بلکه پژواک آزادیخواهی و حقطلبی زنانی است که به دنبال آیندهای روشنتر برای خود و جامعه هستند.
شجاعت او در بازگو کردن حقیقت از طریق هنر، الهامبخش بسیاری خواهد بود و یادآور ارادههایی است که هیچ سرکوبی نمیتواند آنها را خاموش کند.
طرح از
@zard_drawing
@parastooahmady
#پرستو_احمدی #کنسرت_کاروانسرا #هنر #زن #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پرستو احمدی نماد شجاعت زنانی است که در برابر محدودیتها و سرکوب، هنر را به ابزاری برای اعتراض و امید تبدیل کردهاند.
اجرای او بدون حجاب اجباری در «کنسرت کاروانسرا» نه تنها صدای زیبای موسیقی، بلکه پژواک آزادیخواهی و حقطلبی زنانی است که به دنبال آیندهای روشنتر برای خود و جامعه هستند.
شجاعت او در بازگو کردن حقیقت از طریق هنر، الهامبخش بسیاری خواهد بود و یادآور ارادههایی است که هیچ سرکوبی نمیتواند آنها را خاموش کند.
طرح از
@zard_drawing
@parastooahmady
#پرستو_احمدی #کنسرت_کاروانسرا #هنر #زن #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«سهیل فقیهنصیری» و «احسان بیرقدار» از نوازندگان کنسرت فرضی کاروانسرای «پرستو احمدی» بازداشت شدند. از وضعیت «امین طاهری» و «امیرعلی پیرنیا» دیگر نوازندگان این گروه اطلاعی در دست نیست.
آزاد عندلیبی متنی در ستایش از این چهار مرد هنرمند به شرح زیر نوشته است:
و این چهار مرد...
نوشته آزاد عندلیبی
باید از شهامتِ این چهار مرد در این صحنهٔ تاریخی هم حرف زد: این چهار مرد تصویرِ بخشی مهم از مردهای امروزِ این سرزمیناند که آمادهاند غرامتِ پدران و اجدادی را بدهند که یا با دستهای خود پرستوها را از صحنه پایین کشیدند یا با چشمهای خود تماشاگرِ پایینکشیدهشدنِ آنها بودند و ترجیح دادند ندید بگیرند.
از لحظهٔ انتشارِ این کنسرتِ فرضی دهها برنامه و مصاحبه دربارهاش پخش شد و چهار گوشهٔ ایرانِ واقعی و ایرانِ در مهاجرت و تبعید (ایرانِ فرضی) را درنوردید. کسانی بودند که مدام انگشتِ اشاره را سمتِ خودشان گرفتند: «من بهعنوانِ...»، «من بودم که...»، «من خودم خیلی وقت قبلتر...»، من من من منـــــتکنوازانِ نتهای کشدار و حسرتآلودی که سکوت و تماشا را هم تاب نیاوردند. این چهار مرد اما ترجیح دادهاند کنارِ پرستو دوشادوشِ پرستو بایستند، پشتِ پرستو بایستند، ترجیح دادهاند عربدهزنان پیشاپیشِ او تمامِ صحنه را اشغال نکنند، ترجیح دادهاند هزینهٔ این کنش را هرچه که باشد با پرستو شریک شوند. این «معاونان و مباشرانِ در جرم» همه زادگانِ پس از پنجاهوهفتاند و بهنحوی بدیلِ ابرمردهای کوچکش.
#پرستو_احمدی کوشید درخششِ خیرهکنندهاش این چهار مرد این چهار شهروند را به سایه نرانَد. نباید گذاشت بهانهگیرها و ایدئولوژیستهای سمج نامبردن از این چهار مرد را خدشهای بر کارستانِ پرستو جا بزنند. هیچچیز آنها را روبهروی هم قرار نمیدهد.
کاری با پیش از این و پس از این نیست. در این «کنسرتِ نخستین»، در این کنشِ بموقع و بسیار مهم، در این کنسرتِ کنسرتها، درخشان بودید آقایان. غبطهانگیز و تمامعیار بودید.
پینوشت؛
«سهیل فقیهنصیری» و «احسان بیرقدار» آزاد شدند.
تا این لحظه «پرستو احمدی» آزاد نشده است.
ساعت ۱ بامداد
به روز رسانی:
«پرستو احمدی» ساعت ۳ بامداد ۲۵ آذر ۱۴۰۳ آزاد شد.
#سهیل_فقیه_نصیری #احسان_بیرقدار #امیرعلی_پیرنیا #امین_طاهری #کنسرت_کاروانسرا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آزاد عندلیبی متنی در ستایش از این چهار مرد هنرمند به شرح زیر نوشته است:
و این چهار مرد...
نوشته آزاد عندلیبی
باید از شهامتِ این چهار مرد در این صحنهٔ تاریخی هم حرف زد: این چهار مرد تصویرِ بخشی مهم از مردهای امروزِ این سرزمیناند که آمادهاند غرامتِ پدران و اجدادی را بدهند که یا با دستهای خود پرستوها را از صحنه پایین کشیدند یا با چشمهای خود تماشاگرِ پایینکشیدهشدنِ آنها بودند و ترجیح دادند ندید بگیرند.
از لحظهٔ انتشارِ این کنسرتِ فرضی دهها برنامه و مصاحبه دربارهاش پخش شد و چهار گوشهٔ ایرانِ واقعی و ایرانِ در مهاجرت و تبعید (ایرانِ فرضی) را درنوردید. کسانی بودند که مدام انگشتِ اشاره را سمتِ خودشان گرفتند: «من بهعنوانِ...»، «من بودم که...»، «من خودم خیلی وقت قبلتر...»، من من من منـــــتکنوازانِ نتهای کشدار و حسرتآلودی که سکوت و تماشا را هم تاب نیاوردند. این چهار مرد اما ترجیح دادهاند کنارِ پرستو دوشادوشِ پرستو بایستند، پشتِ پرستو بایستند، ترجیح دادهاند عربدهزنان پیشاپیشِ او تمامِ صحنه را اشغال نکنند، ترجیح دادهاند هزینهٔ این کنش را هرچه که باشد با پرستو شریک شوند. این «معاونان و مباشرانِ در جرم» همه زادگانِ پس از پنجاهوهفتاند و بهنحوی بدیلِ ابرمردهای کوچکش.
#پرستو_احمدی کوشید درخششِ خیرهکنندهاش این چهار مرد این چهار شهروند را به سایه نرانَد. نباید گذاشت بهانهگیرها و ایدئولوژیستهای سمج نامبردن از این چهار مرد را خدشهای بر کارستانِ پرستو جا بزنند. هیچچیز آنها را روبهروی هم قرار نمیدهد.
کاری با پیش از این و پس از این نیست. در این «کنسرتِ نخستین»، در این کنشِ بموقع و بسیار مهم، در این کنسرتِ کنسرتها، درخشان بودید آقایان. غبطهانگیز و تمامعیار بودید.
پینوشت؛
«سهیل فقیهنصیری» و «احسان بیرقدار» آزاد شدند.
تا این لحظه «پرستو احمدی» آزاد نشده است.
ساعت ۱ بامداد
به روز رسانی:
«پرستو احمدی» ساعت ۳ بامداد ۲۵ آذر ۱۴۰۳ آزاد شد.
#سهیل_فقیه_نصیری #احسان_بیرقدار #امیرعلی_پیرنیا #امین_طاهری #کنسرت_کاروانسرا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین خدایی، کارگردان، درباره پرستو احمدی نوشت:
"پرستو احمدی" نامی که حاصل یکروز نیست.
نمیخواهم در وصف شجاعت و تاریخسازی او بنویسم، چون توصیف شجاعت او در کلمات انتخابی من نمیگنجد. میخواهم از خود او حرف بزنم. پرستو، دوستی برای تمام فصول!
او یک هنرمند راستین و مهمتر از آن، یک انسان راستین است، نه ابرانسان، چون در دنیای ما جایی برای ابرانسانها وجود ندارد. ما در عالم هنر به هنرمند راستین و در جامعه به انسان راستین، همان چیزی که در این برهوت کم پیدا میشود، نیاز مبرم داریم.
این متن برای قهرمانسازی از یک هنرمند و دوست نیست؛ هنرمند نیازی به قهرمان شدن ندارد. کافی است که هنرش را نفروشد، همانکاری که پرستو انجام میدهد.
این متن صرفاً برای بیان حقیقت از دوستی است که سالهاست از نزدیک میشناسمش. وقتی سال ۹۸ بعد از کشتار خونین آبان "از خون جوانان وطن" را خواند، روی صفحهای خالی یک "ک" بزرگ نوشت که قرار بود با گذر زمان آن "ک" به "کنسرت کاروانسرا" تبدیل شود. به همین دلیل است که میگویم نام او حاصل یکروز نیست.
من میدانم و در این سالها از نزدیک شاهد بودم که چه پیشنهادهای هنگفتی را رد کرد تا به تعهدش با خود پایبند بماند.
من میدانم که به خاطر همین کنسرت کاروانسرا از جیب شخصی خودش چه مبلغ زیادی را خرج کرد تا آرزویش را زندگی کند. آرزوی او خواندن برای مردم کشورش در خاک کشورش بوده و هست.
من میدانم که او توانایی این را دارد که هر لحظه اراده کند، میتواند هر کجای دنیا که بخواهد زندگی مرفه و بیدغدغهای داشته باشد، ولی با اینحال این مرز و بوم را طوری عاشقانه دوست دارد که هیچ قصدی برای ترک کردنش ندارد.
من میدانم که او صادقانه میخواند، بدون هیچ قصد و غرضی، چون که خواندن را دوست دارد. من میدانم که او این کشور را بیشتر از خودش دوست دارد.
من میدانم که نام دیگر هنر، پرستو است و نام دیگر پرستو، هنر.
من میدانم که او چگونه توانسته این کنسرت شاهکار را خلق کند، چون این کنسرت نتیجهی ماهها برنامهریزی، تمرین و همکاری با تیمی حرفهای و متعهد بوده است.
این دانستنهای من را شما هم باید میدانستید تا بتوانید مثل من، وقتی با کامنتِ آدمی مثل هومن خلعتبری مواجه میشوید، بتوانید مثل من با ترحم به او نگاه کنید و دلتان به حالش بسوزد. یا وقتی به نظرات یک عده معلومالحال میرسید، بتوانید قبل از آنکه زبانشان را باز کنند و سوالات بیاساس مطرح کنند، صدای نکرهشان را خاموش کنید.
hosseinkhodaei
#پرستو_احمدی
#کنسرت_کاروانسرا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
"پرستو احمدی" نامی که حاصل یکروز نیست.
نمیخواهم در وصف شجاعت و تاریخسازی او بنویسم، چون توصیف شجاعت او در کلمات انتخابی من نمیگنجد. میخواهم از خود او حرف بزنم. پرستو، دوستی برای تمام فصول!
او یک هنرمند راستین و مهمتر از آن، یک انسان راستین است، نه ابرانسان، چون در دنیای ما جایی برای ابرانسانها وجود ندارد. ما در عالم هنر به هنرمند راستین و در جامعه به انسان راستین، همان چیزی که در این برهوت کم پیدا میشود، نیاز مبرم داریم.
این متن برای قهرمانسازی از یک هنرمند و دوست نیست؛ هنرمند نیازی به قهرمان شدن ندارد. کافی است که هنرش را نفروشد، همانکاری که پرستو انجام میدهد.
این متن صرفاً برای بیان حقیقت از دوستی است که سالهاست از نزدیک میشناسمش. وقتی سال ۹۸ بعد از کشتار خونین آبان "از خون جوانان وطن" را خواند، روی صفحهای خالی یک "ک" بزرگ نوشت که قرار بود با گذر زمان آن "ک" به "کنسرت کاروانسرا" تبدیل شود. به همین دلیل است که میگویم نام او حاصل یکروز نیست.
من میدانم و در این سالها از نزدیک شاهد بودم که چه پیشنهادهای هنگفتی را رد کرد تا به تعهدش با خود پایبند بماند.
من میدانم که به خاطر همین کنسرت کاروانسرا از جیب شخصی خودش چه مبلغ زیادی را خرج کرد تا آرزویش را زندگی کند. آرزوی او خواندن برای مردم کشورش در خاک کشورش بوده و هست.
من میدانم که او توانایی این را دارد که هر لحظه اراده کند، میتواند هر کجای دنیا که بخواهد زندگی مرفه و بیدغدغهای داشته باشد، ولی با اینحال این مرز و بوم را طوری عاشقانه دوست دارد که هیچ قصدی برای ترک کردنش ندارد.
من میدانم که او صادقانه میخواند، بدون هیچ قصد و غرضی، چون که خواندن را دوست دارد. من میدانم که او این کشور را بیشتر از خودش دوست دارد.
من میدانم که نام دیگر هنر، پرستو است و نام دیگر پرستو، هنر.
من میدانم که او چگونه توانسته این کنسرت شاهکار را خلق کند، چون این کنسرت نتیجهی ماهها برنامهریزی، تمرین و همکاری با تیمی حرفهای و متعهد بوده است.
این دانستنهای من را شما هم باید میدانستید تا بتوانید مثل من، وقتی با کامنتِ آدمی مثل هومن خلعتبری مواجه میشوید، بتوانید مثل من با ترحم به او نگاه کنید و دلتان به حالش بسوزد. یا وقتی به نظرات یک عده معلومالحال میرسید، بتوانید قبل از آنکه زبانشان را باز کنند و سوالات بیاساس مطرح کنند، صدای نکرهشان را خاموش کنید.
hosseinkhodaei
#پرستو_احمدی
#کنسرت_کاروانسرا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech