Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حق من: درباره حق مرخصی زندانیان سیاسی
در آذر ۱۴۰۰ بود که خبری در رسانههای حقوق بشری منتشر شد که فرهاد میثمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر از تماس تلفنی محروم شده است و اعلام شده است که تا اطلاع ثانوی او حق هیچگونه تماسی با بیرون از زندان را ندارد.
فرهاد میثمی زندانی سیاسی است که به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است و اکنون سال چهارم حبس خود را میگذارند بدون آنکه حتی یک روز مرخصی شامل حال او شده باشد
فرهاد میثمی یک معلم بوده است و بنیانگذار یک انتشارات. او به عنوان یک فعال فرهنگی مطرح است. چرا چنین فردی اساسا بایستی زندانی شود و در زندان نیز چنین ستمی بر او وارد شود؟
طبق مقررات و آییننامه اجرایی سازمان زندانها، مسئولان مربوطه موظف هستند حتی برای مجرمان سیاسی و به اصطلاح امنیتی نیز مرخصی قائل شوند ولی برای آنکه بتوانند راه نفوذ ستمگرانه خود را باز نگاه دارند دستکم دو قید بر این حق بار کردهاند.
در ماده ۱۹۵ همین آییننامه و ذیل بحث مرخصی آمده است زندانیان امنیتی که اجرای حکم آنها قابل تعلیق نیست، اگر یکسوم از میزان مجازات تعیینشده را گذرانده باشند میتوانند از حق مرخصی استفاده کنند. همچنین در صورت کسب امتیاز لازم از برنامههای به اصطلاح «اصلاحی - تربیتی» و «به تشخیص دادستان» میتوانند هر چهار ماه یک بار به مدت پنج روز از مرخصی برخوردار شوند.
فرهاد میثمی اکنون بیش از دو سوم از حکم ۵ساله را در زندان بوده است و میتواند از حق مرخصی استفاده کند ولی تا کنون حتی یک روز هم به مرخصی نرفته است. آیا در آنچه مسئولان زندان، «اصلاح و تربیت» میخوانند نمره قبولی نگرفته است و یا تشخیص دادستان بر این قرار گرفته که میثمی نباید به مرخصی برود؟
هرچه هست، آنچه مقابل چشمان ناظران میگذرد ستم آشکاری است که بر فعالان مدنی در ایران وارد میآید. زندانیکردن این فعالان خود وجهی از ستم است و این محدودیتها در زندان، خود ستمی مضاعف است.
https://youtu.be/gjIgIEHlLEE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/morakhasi-zendan1
#حقوق_زندانی #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #حق_مرخصی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در آذر ۱۴۰۰ بود که خبری در رسانههای حقوق بشری منتشر شد که فرهاد میثمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر از تماس تلفنی محروم شده است و اعلام شده است که تا اطلاع ثانوی او حق هیچگونه تماسی با بیرون از زندان را ندارد.
فرهاد میثمی زندانی سیاسی است که به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است و اکنون سال چهارم حبس خود را میگذارند بدون آنکه حتی یک روز مرخصی شامل حال او شده باشد
فرهاد میثمی یک معلم بوده است و بنیانگذار یک انتشارات. او به عنوان یک فعال فرهنگی مطرح است. چرا چنین فردی اساسا بایستی زندانی شود و در زندان نیز چنین ستمی بر او وارد شود؟
طبق مقررات و آییننامه اجرایی سازمان زندانها، مسئولان مربوطه موظف هستند حتی برای مجرمان سیاسی و به اصطلاح امنیتی نیز مرخصی قائل شوند ولی برای آنکه بتوانند راه نفوذ ستمگرانه خود را باز نگاه دارند دستکم دو قید بر این حق بار کردهاند.
در ماده ۱۹۵ همین آییننامه و ذیل بحث مرخصی آمده است زندانیان امنیتی که اجرای حکم آنها قابل تعلیق نیست، اگر یکسوم از میزان مجازات تعیینشده را گذرانده باشند میتوانند از حق مرخصی استفاده کنند. همچنین در صورت کسب امتیاز لازم از برنامههای به اصطلاح «اصلاحی - تربیتی» و «به تشخیص دادستان» میتوانند هر چهار ماه یک بار به مدت پنج روز از مرخصی برخوردار شوند.
فرهاد میثمی اکنون بیش از دو سوم از حکم ۵ساله را در زندان بوده است و میتواند از حق مرخصی استفاده کند ولی تا کنون حتی یک روز هم به مرخصی نرفته است. آیا در آنچه مسئولان زندان، «اصلاح و تربیت» میخوانند نمره قبولی نگرفته است و یا تشخیص دادستان بر این قرار گرفته که میثمی نباید به مرخصی برود؟
هرچه هست، آنچه مقابل چشمان ناظران میگذرد ستم آشکاری است که بر فعالان مدنی در ایران وارد میآید. زندانیکردن این فعالان خود وجهی از ستم است و این محدودیتها در زندان، خود ستمی مضاعف است.
https://youtu.be/gjIgIEHlLEE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/morakhasi-zendan1
#حقوق_زندانی #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #حق_مرخصی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۶ شهروند ساکن شهرستان تربتحیدریه و از هواداران جریان یمانی، روز دوشنبه ۲۱ آبان در منازل شخصی خود بازداشت شدند.
«هرانا» اسامی آنها را اعلام کرده است:
#حسین_نوروزی #رسول_دارات #اسماعیل_اسماعیل_زاده #حسین_هندابادی #سعید_ذاکری #مجتبی_اسماعیل_زاده
این افراد، باورمند به فردی به نام احمد الحسن هستند که خود را سید یمانی و فرستاده «مهدی موعود» معرفی کرده است. در روایتهای باورمندان به مهدویت، در دوران آخرالزمان فردی به این نام قیام میکند و قیام او از نشانههای ظهور است.
حالا چندین سال است که فردی در بصره، مدعی شده که همان سید یمانی است و عدهای به ویژه از بین معممین به دعوت او ایمان آوردهاند.
از او و طرفدارانش کتابهایی هم منتشر شده است و البته در عراق و در ایران به شدت با طرفداران احمدالحسن برخورد میشود.
حکومت جمهوری اسلامی آنها را تحت عناوین اتهامی «بدعت در دین»، «اقدام علیه امنیت ملی» و ... محکوم میکند.
در حالی که این افراد تنها یک باور دینی را تبلیغ میکنند و تقاضای آزادی و بحث و گفتوگو و مباهله میکنند.
- فارغ از هر قضاوتی در خصوص درست یا غلط بودن اعتقاد این افراد، زندانی کردن به جرم داشتن یک عقیده و تبلیغ آن، خلاف آزادی دینی و آزادی عقیده است. خانوادههای این افراد شرایط سختی را میگذرانند و روا نیست که کسی به خاطر اعتقادش زندانی باشد و خانوادهاش در تعب.
جمهوری اسلامی، باورهای دینی را حتی شاخههای دیگر مذهب شیعه را هم سرکوب میکند، چه برسد به خداناباوران!
#زندانی_عقیدتی #آزادی_دینی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هرانا» اسامی آنها را اعلام کرده است:
#حسین_نوروزی #رسول_دارات #اسماعیل_اسماعیل_زاده #حسین_هندابادی #سعید_ذاکری #مجتبی_اسماعیل_زاده
این افراد، باورمند به فردی به نام احمد الحسن هستند که خود را سید یمانی و فرستاده «مهدی موعود» معرفی کرده است. در روایتهای باورمندان به مهدویت، در دوران آخرالزمان فردی به این نام قیام میکند و قیام او از نشانههای ظهور است.
حالا چندین سال است که فردی در بصره، مدعی شده که همان سید یمانی است و عدهای به ویژه از بین معممین به دعوت او ایمان آوردهاند.
از او و طرفدارانش کتابهایی هم منتشر شده است و البته در عراق و در ایران به شدت با طرفداران احمدالحسن برخورد میشود.
حکومت جمهوری اسلامی آنها را تحت عناوین اتهامی «بدعت در دین»، «اقدام علیه امنیت ملی» و ... محکوم میکند.
در حالی که این افراد تنها یک باور دینی را تبلیغ میکنند و تقاضای آزادی و بحث و گفتوگو و مباهله میکنند.
- فارغ از هر قضاوتی در خصوص درست یا غلط بودن اعتقاد این افراد، زندانی کردن به جرم داشتن یک عقیده و تبلیغ آن، خلاف آزادی دینی و آزادی عقیده است. خانوادههای این افراد شرایط سختی را میگذرانند و روا نیست که کسی به خاطر اعتقادش زندانی باشد و خانوادهاش در تعب.
جمهوری اسلامی، باورهای دینی را حتی شاخههای دیگر مذهب شیعه را هم سرکوب میکند، چه برسد به خداناباوران!
#زندانی_عقیدتی #آزادی_دینی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: درباره استفاده از پابند برای زندانیان
پابند نه تنها از لحاظ روحی هم زندانیان بیمار را به شدت آزار میداد.
وقتی به قوانین مربوط به زندانیان در ساختار و چارچوب همین جمهوری اسلامی مراجعه میکنیم میبینیم که ماده ۱۱۶ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها، استفاده از پابند و حتی دستبند را در داخل موسسه ممنوع اعلام کرده؛ مگر اینکه زندانی دارای حالت خطرناکی باشد یا بیم خودزنی و آزار دیگران وجود داشته باشد. ضمنا بنا به همین قانون، حتی در صورت استفاده از پابند و دستبند به علت خطرناکبودن زندانی، استفاده از آنها نباید بیش از ۲۴ ساعت باشد.
پرسش روشن است: یک شاعر زندانی بیمار مانند بکتاش آبتین چه خطری داشت که او را نه تنها در داخل زندان بلکه حتی در بیمارستان نیز با پابند به تخت بیمارستان بسته بودند؟
یک بیمار که به شهادت برادرش توان حرکت نیز نداشت، چه خطری میتوانست برای دیگران داشته باشد؟
پرسش باید صریحتر پرسیده شود: یک شاعر چرا بایستی بازداشت شود؟ و چرا باید در صورت بازداشت پابند به پای او بسته شود، و وقتی بیمار شد هم با پابند به تخت بسته شود؟
نیروهای سرکوب نه تنها بکتاش آبتین را با بیتفاوتی نسبت به سلامت او، به قتل رساندند بلکه عملا او را زجرکش کردند.
در یوتیوب:
https://youtu.be/BCthv84fasQ
در ساندکلاد
https://soundcloud.com/tavaana/y9lneim8xkf8
#آموزشکده_توانا #زندان #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پابند نه تنها از لحاظ روحی هم زندانیان بیمار را به شدت آزار میداد.
وقتی به قوانین مربوط به زندانیان در ساختار و چارچوب همین جمهوری اسلامی مراجعه میکنیم میبینیم که ماده ۱۱۶ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها، استفاده از پابند و حتی دستبند را در داخل موسسه ممنوع اعلام کرده؛ مگر اینکه زندانی دارای حالت خطرناکی باشد یا بیم خودزنی و آزار دیگران وجود داشته باشد. ضمنا بنا به همین قانون، حتی در صورت استفاده از پابند و دستبند به علت خطرناکبودن زندانی، استفاده از آنها نباید بیش از ۲۴ ساعت باشد.
پرسش روشن است: یک شاعر زندانی بیمار مانند بکتاش آبتین چه خطری داشت که او را نه تنها در داخل زندان بلکه حتی در بیمارستان نیز با پابند به تخت بیمارستان بسته بودند؟
یک بیمار که به شهادت برادرش توان حرکت نیز نداشت، چه خطری میتوانست برای دیگران داشته باشد؟
پرسش باید صریحتر پرسیده شود: یک شاعر چرا بایستی بازداشت شود؟ و چرا باید در صورت بازداشت پابند به پای او بسته شود، و وقتی بیمار شد هم با پابند به تخت بسته شود؟
نیروهای سرکوب نه تنها بکتاش آبتین را با بیتفاوتی نسبت به سلامت او، به قتل رساندند بلکه عملا او را زجرکش کردند.
در یوتیوب:
https://youtu.be/BCthv84fasQ
در ساندکلاد
https://soundcloud.com/tavaana/y9lneim8xkf8
#آموزشکده_توانا #زندان #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رضا شفاخواه، وکیل دادگستری، درباره پرونده بچههای اکباتان:
«اطلاعرسانی لازم از طرف رسانهها و مردم و خانوادهها درباره رونده اکباتان اتفاق نیفتاده است.
متاسفانه خانوادهها نیز اطلاعرسانی لازم را نداشتهاند و اطلاع رسانی کنونی با همکاری عدهای محدود است و خانوادهها هنوز تصور میکنند که اگر صحبتی کنند بر روی پرونده تاثیر میگذارد.»
اما چرا ماموران جمهوری اسلامی و بازجوها همواره خانواده زندانیان سیاسی را ترغیب به سکوت میکنند؟
بهویژه گاهی با ظاهری خیرخواه، به اطرافیان زندانیان گمنام توصیه میکنند که برای حل سریعتر پرونده، اطلاعرسانی نکنند. اما سکوت خانواده و اطرافیان، دست بازجویان و ماموران را برای فشار بیشتر بر زندانیان، بهویژه زندانیان ناشناخته، باز میگذارد.
سعید دهقان، حقوقدان: آنها [ماموران] از خبریشدن میترسند. [این] نشان میدهد در حال ظلمکردن بیشتر به متهمانی هستند که ناشناخته مانده و در نتیجه، افکار عمومی هم درباره آنها ساکت ماندهاند.
اطلاعرسانی درباره زندانیان و احکام صادرشده برای آنان، میتواند حمایت گسترده افکار عمومی از آنها را در پی داشته باشد. لغو حکم اعدام امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی، از بازداشتیهای آبان ۹۸، تا اندازهای متاثر از فشار افکار عمومی بر جمهوری اسلامی بود.
اگرچه اطلاعرسانی همیشه به یک نتیجه مشخص ختم نمیشود، اما تنها راه چاره برای برخورد با جمهوری اسلامی است. در نظر داشته باشیم که برخورد جمهوری اسلامی با شهروندان و کنشگران همواره با نقض حقوق آنان همراه است. اگرنه در سیستم عادلانه قضایی کشورهای آزاد روند پروندهها، شفاف و بدون نقض حقوق زندانیان طی میشود.
در یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=xUIgRZ_qHdU
#یاری_حقوقی_توانا #اسلایدشو #زندان #زندانی_سیاسی #حقوق_زندانی #حقوق_بشر #حقوق_متهم
@Tavaana_TavaanaTech
«اطلاعرسانی لازم از طرف رسانهها و مردم و خانوادهها درباره رونده اکباتان اتفاق نیفتاده است.
متاسفانه خانوادهها نیز اطلاعرسانی لازم را نداشتهاند و اطلاع رسانی کنونی با همکاری عدهای محدود است و خانوادهها هنوز تصور میکنند که اگر صحبتی کنند بر روی پرونده تاثیر میگذارد.»
اما چرا ماموران جمهوری اسلامی و بازجوها همواره خانواده زندانیان سیاسی را ترغیب به سکوت میکنند؟
بهویژه گاهی با ظاهری خیرخواه، به اطرافیان زندانیان گمنام توصیه میکنند که برای حل سریعتر پرونده، اطلاعرسانی نکنند. اما سکوت خانواده و اطرافیان، دست بازجویان و ماموران را برای فشار بیشتر بر زندانیان، بهویژه زندانیان ناشناخته، باز میگذارد.
سعید دهقان، حقوقدان: آنها [ماموران] از خبریشدن میترسند. [این] نشان میدهد در حال ظلمکردن بیشتر به متهمانی هستند که ناشناخته مانده و در نتیجه، افکار عمومی هم درباره آنها ساکت ماندهاند.
اطلاعرسانی درباره زندانیان و احکام صادرشده برای آنان، میتواند حمایت گسترده افکار عمومی از آنها را در پی داشته باشد. لغو حکم اعدام امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی، از بازداشتیهای آبان ۹۸، تا اندازهای متاثر از فشار افکار عمومی بر جمهوری اسلامی بود.
اگرچه اطلاعرسانی همیشه به یک نتیجه مشخص ختم نمیشود، اما تنها راه چاره برای برخورد با جمهوری اسلامی است. در نظر داشته باشیم که برخورد جمهوری اسلامی با شهروندان و کنشگران همواره با نقض حقوق آنان همراه است. اگرنه در سیستم عادلانه قضایی کشورهای آزاد روند پروندهها، شفاف و بدون نقض حقوق زندانیان طی میشود.
در یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=xUIgRZ_qHdU
#یاری_حقوقی_توانا #اسلایدشو #زندان #زندانی_سیاسی #حقوق_زندانی #حقوق_بشر #حقوق_متهم
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حق من: کفخوابی، پدیده نامطلوب و غیرقانونی در زندان
«گاهی تراکم به حدی بود که در یک سلول، زندانیان زخمی و کتکخورده رویهم ریخته میشدند و آنهایی که به دلیل ضعف جسمانی توان تحمل نداشتند، به دلیل خفگی جان میباختند.»
کفخوابی یکی از رایجترین پدیدههای زندانهای ایران است که ناشی از تراکم بالا در زندانها، و کمبود شدید تخت برای زندانیان است.
این مسئله با بیاعتنایی بسیار زیاد سازمان زندانها نیز مواجه است. برخی اوقات هم آنها از تراکم بالا برای آزار بیشتر زندانیان استفاده میکنند.
این وضعیت نامطلوب حتی موجب شده کسانی که به اصطلاح به عنوان «وکیل بند» شناخته میشوند و در واقع افرادی با سابقه زیاد تحمل حبس هستند، تراکم بیش از حد را موضوعی عادی و همیشگی در نظر بگیرند و از طرف دیگر به پدیده عجیب «اجاره تخت» دامن بزنند؛ بدین صورت که زندانیان تازهوارد باید تختها را هفتگی یا روزانه از وکیلبندها اجاره کنند تا پس از دو سال بتوانند خودشان صاحب تخت شوند!
هوشنگ پوربابایی، وکیل پایه یک دادگستری، درباره کفخوابی و اجاره تخت میگوید: «در هیچ کدام از مقررات ِ قانون اقدامات تامینی و تربیتی اشارهای نشده که فرد زندانی باید برابر دریافت خدماتی که در زندان به او ارائه میشود، وجهی پرداخت کند.»
بله! دقیقا در ماده ۱۵۷ آییننامه اجرایی سازمان زندانها تاکید شده است که از جمله وسایل رفاهیای که بایستی در اختیار زندانی قرار بگیرد، به غیر از ملحفه، بالش و دو تخته پتوی مناسب، «تخت فلزی و قابل شستشو» است.
توجه کنیم که این تبعیض و نقض فاحش حقوق زندانیان کاملا زیر نظر زندانبانان و عوامل ناظر رخ میدهد. چرا زندانبانها در قبال نقض بدیهیترین حقوق زندانیان واکنشی نشان نمیدهند؟
https://youtu.be/Idk5Rk2s-vk
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/afkatt6vjszo
#یاری_حقوقی_توانا #حق_من #حقوق_زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
«گاهی تراکم به حدی بود که در یک سلول، زندانیان زخمی و کتکخورده رویهم ریخته میشدند و آنهایی که به دلیل ضعف جسمانی توان تحمل نداشتند، به دلیل خفگی جان میباختند.»
کفخوابی یکی از رایجترین پدیدههای زندانهای ایران است که ناشی از تراکم بالا در زندانها، و کمبود شدید تخت برای زندانیان است.
این مسئله با بیاعتنایی بسیار زیاد سازمان زندانها نیز مواجه است. برخی اوقات هم آنها از تراکم بالا برای آزار بیشتر زندانیان استفاده میکنند.
این وضعیت نامطلوب حتی موجب شده کسانی که به اصطلاح به عنوان «وکیل بند» شناخته میشوند و در واقع افرادی با سابقه زیاد تحمل حبس هستند، تراکم بیش از حد را موضوعی عادی و همیشگی در نظر بگیرند و از طرف دیگر به پدیده عجیب «اجاره تخت» دامن بزنند؛ بدین صورت که زندانیان تازهوارد باید تختها را هفتگی یا روزانه از وکیلبندها اجاره کنند تا پس از دو سال بتوانند خودشان صاحب تخت شوند!
هوشنگ پوربابایی، وکیل پایه یک دادگستری، درباره کفخوابی و اجاره تخت میگوید: «در هیچ کدام از مقررات ِ قانون اقدامات تامینی و تربیتی اشارهای نشده که فرد زندانی باید برابر دریافت خدماتی که در زندان به او ارائه میشود، وجهی پرداخت کند.»
بله! دقیقا در ماده ۱۵۷ آییننامه اجرایی سازمان زندانها تاکید شده است که از جمله وسایل رفاهیای که بایستی در اختیار زندانی قرار بگیرد، به غیر از ملحفه، بالش و دو تخته پتوی مناسب، «تخت فلزی و قابل شستشو» است.
توجه کنیم که این تبعیض و نقض فاحش حقوق زندانیان کاملا زیر نظر زندانبانان و عوامل ناظر رخ میدهد. چرا زندانبانها در قبال نقض بدیهیترین حقوق زندانیان واکنشی نشان نمیدهند؟
https://youtu.be/Idk5Rk2s-vk
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/afkatt6vjszo
#یاری_حقوقی_توانا #حق_من #حقوق_زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: نسبت متهم و وضعیت بازداشتگاه
«سلول تهویه نداشت، نمور و تاریک و بدبو بود و از آنجایی که من مشکل تنفسی و آلرژی دارم و هیچ هوایی در فضای سلول وجود نداشت، سرم را زیر شیار در میکردم تا شاید بتوانم نفس بکشم.» این روایت تاثربرانگیز بازداشت سیاوش امامی است؛ فعال جوان مازندرانی که از وضعیت بازداشت خود در بازداشتگاه اطلاعات ساری در خرداد ۱۴۰۰ میگوید.
سیاوش امامی هیچ عملی نکرده بود که مصداق فعالیت علیه امنیت کشور باشد و اساسا بازداشت او هیچ توجیهی نداشت. او به فعالیتهایی مدنی در اعتراض به وضعیت نامطلوب کشور پرداخته بود. ولی اگر مسالمتآمیز بودن فعالیت سیاوش امامی را هم کنار بگذاریم و فرض کنیم اداره اطلاعات یک شهروند را به علت اقدام علیه امنیت بازداشت کرده، باز هم این هیچ توجیهی برای وضعیت نامطلوب فرد متهم در بازداشتگاه نیست.
ماده ۳۱ آییننامه اجرایی سازمان زندانها که در همین ساختار جمهوری اسلامی تنظیم شده است به صراحت تاکید میکند بازداشتگاهها باید از حیث امکانات و امور رفاهی از حداکثر امکانات برخوردار باشند. در این ماده همچنین تاکید شده است که کلیه ضوابط و مقررات بهداشتی و درمانی در بازداشتگاه برای متهمان بایستی رعایت شود.
چه نسبتی بین اصول مندرج در این ماده با وضعیت نامطلوب سیاوش امامی در بازداشتگاه وجود دارد؟
فراموش نکنیم سیاوش امامی یک نمونه از بسیاران است. چه بسیار متهمانی که نه تنها از وضعیتی بسیار نامطلوب در بازداشتگاهها برخوردار بودند بلکه هنگام حضور در بازداشتگاه و طی بازجوییها شکنجه و حتی کشته شدند.
اگرچه این قوانین و مقررات مصوب جمهوری اسلامی هم توسط مسئولان و ماموران رعایت نمیشود، اما بهتر است که زندانیها موارد نقض قوانین را شکایت و پیگیری کنند.
https://youtu.be/ceQzu9j-exE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/emami-final-emami
#حق_من #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سلول تهویه نداشت، نمور و تاریک و بدبو بود و از آنجایی که من مشکل تنفسی و آلرژی دارم و هیچ هوایی در فضای سلول وجود نداشت، سرم را زیر شیار در میکردم تا شاید بتوانم نفس بکشم.» این روایت تاثربرانگیز بازداشت سیاوش امامی است؛ فعال جوان مازندرانی که از وضعیت بازداشت خود در بازداشتگاه اطلاعات ساری در خرداد ۱۴۰۰ میگوید.
سیاوش امامی هیچ عملی نکرده بود که مصداق فعالیت علیه امنیت کشور باشد و اساسا بازداشت او هیچ توجیهی نداشت. او به فعالیتهایی مدنی در اعتراض به وضعیت نامطلوب کشور پرداخته بود. ولی اگر مسالمتآمیز بودن فعالیت سیاوش امامی را هم کنار بگذاریم و فرض کنیم اداره اطلاعات یک شهروند را به علت اقدام علیه امنیت بازداشت کرده، باز هم این هیچ توجیهی برای وضعیت نامطلوب فرد متهم در بازداشتگاه نیست.
ماده ۳۱ آییننامه اجرایی سازمان زندانها که در همین ساختار جمهوری اسلامی تنظیم شده است به صراحت تاکید میکند بازداشتگاهها باید از حیث امکانات و امور رفاهی از حداکثر امکانات برخوردار باشند. در این ماده همچنین تاکید شده است که کلیه ضوابط و مقررات بهداشتی و درمانی در بازداشتگاه برای متهمان بایستی رعایت شود.
چه نسبتی بین اصول مندرج در این ماده با وضعیت نامطلوب سیاوش امامی در بازداشتگاه وجود دارد؟
فراموش نکنیم سیاوش امامی یک نمونه از بسیاران است. چه بسیار متهمانی که نه تنها از وضعیتی بسیار نامطلوب در بازداشتگاهها برخوردار بودند بلکه هنگام حضور در بازداشتگاه و طی بازجوییها شکنجه و حتی کشته شدند.
اگرچه این قوانین و مقررات مصوب جمهوری اسلامی هم توسط مسئولان و ماموران رعایت نمیشود، اما بهتر است که زندانیها موارد نقض قوانین را شکایت و پیگیری کنند.
https://youtu.be/ceQzu9j-exE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/emami-final-emami
#حق_من #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امیرسالار داوودی، از وکلای دادگستری حقوق بشری و زندانی سابق سیاسی، در ویدیویی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، خواستار آن شد که همه به ویژه جامعه وکلا، اجازه ندهند محمدرضا فقیهی را به زندان ببرند.
محمدرضا فقیهی، وکیل دادگستری بخاطر شرکت در تجمع وکلای دادگستری در مهرماه ۱۴۰۱، اخیرا با تایید حکم دادگاه بدوی توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به پنج سال حبس، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال محرومیت از وکالت و عضویت در احزاب و گروههای سیاسی، محکوم شده است.
آقای داوودی نوشت: «محمدرضا فقیهی را اجازه ندهید تا به #زندان_اوین ببرند.دست کم اجازه ندهید این اقدام نابخردانه راحت صورت بگیرد. جای هیچ مخالف سیاسی_حقوقی نظام جمهوری اسلامی زندان نیست،البته #جای_وکیل_زندان_نیست »
#محمدرضافقیهی #محمدرضا_فقیهی #امیرسالارداودی
#امیرسالار_داودی #وکلای_پایه_یک_دادگستری
#وکلای_دادگستری #وکلا #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمدرضا فقیهی، وکیل دادگستری بخاطر شرکت در تجمع وکلای دادگستری در مهرماه ۱۴۰۱، اخیرا با تایید حکم دادگاه بدوی توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به پنج سال حبس، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال محرومیت از وکالت و عضویت در احزاب و گروههای سیاسی، محکوم شده است.
آقای داوودی نوشت: «محمدرضا فقیهی را اجازه ندهید تا به #زندان_اوین ببرند.دست کم اجازه ندهید این اقدام نابخردانه راحت صورت بگیرد. جای هیچ مخالف سیاسی_حقوقی نظام جمهوری اسلامی زندان نیست،البته #جای_وکیل_زندان_نیست »
#محمدرضافقیهی #محمدرضا_فقیهی #امیرسالارداودی
#امیرسالار_داودی #وکلای_پایه_یک_دادگستری
#وکلای_دادگستری #وکلا #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: عادت ماهانه، زندان زنان و لزوم بهداشت در زندان
منیره برادران، زندانی سیاسی دهه ۶۰ با ۹ سال سابقه زندان که شش ماه از این مدت را درون سلول انفرادی به سر برده می گوید: «یکی از چیزهایی که عامل فشار بر روی زنان میشود مسئله عادت ماهانه زنان است که زندانبانها از دادن نوار بهداشتی خودداری میکنند و زندانی باید مدام بگوید و درخواست کند. من دورههای زیادی در زندان داشتم که به ما نوار بهداشتی نمیدادند.»
این روایت تلخ از زندان زنان و دسترسی سخت زندانیان زن به وسائل بهداشتی مورد نیاز خود، از جمله روایتهای بسیار تلخی است که اکنون نیز گاه به گاه میشنویم.
هیچ فردی و هیچ مقامی در هیچ جایگاه سیاسی و بر اساس هیچ قانونی حق ندارد لوازم بهداشتی را از زندانیان دریغ کند. این یک اصل بدیهی و بدون اما و اگر است.
حتی اگر جنبههای انسانی و حقوق بشری مسئله را کنار بگذاریم، که البته باید زیربنای قانونگذاری در مسائل مربوط به حقوق زندانیان باشد، قوانین مصوب جمهوری اسلامی هم به لزوم تامین بهداشت برای زندانیان تصریح دارد.
به عنوان نمونه ماده ۴۲ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور به صراحت میگوید که حتی وقتی قرار است یک زندانی تنبیه شود و محدودیت بر او اعمال گردد، این محدودیت نباید شامل خدمات بهداشتی شود.
بگذارید عین ماده ۴۲ را بخوانیم: «تنبیههای انضباطی و محدودیتها نباید سبب قطع یا محدودکردن خدمات بهداشتی، درمانی و مشاوره روانشناختی و یا محرومیت از مطالعه کتاب، هواخوری یا استحمام شود.»
بر این اساس بایستی از مسئولان مربوطه پرسید، حقوق بنیادین زندانیان به کنار، چرا به قانون مصوب خود بیاعتنایی میکنید؟
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=Vyx9cDB6TZE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/zendan-zanan
#حق_من #حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
منیره برادران، زندانی سیاسی دهه ۶۰ با ۹ سال سابقه زندان که شش ماه از این مدت را درون سلول انفرادی به سر برده می گوید: «یکی از چیزهایی که عامل فشار بر روی زنان میشود مسئله عادت ماهانه زنان است که زندانبانها از دادن نوار بهداشتی خودداری میکنند و زندانی باید مدام بگوید و درخواست کند. من دورههای زیادی در زندان داشتم که به ما نوار بهداشتی نمیدادند.»
این روایت تلخ از زندان زنان و دسترسی سخت زندانیان زن به وسائل بهداشتی مورد نیاز خود، از جمله روایتهای بسیار تلخی است که اکنون نیز گاه به گاه میشنویم.
هیچ فردی و هیچ مقامی در هیچ جایگاه سیاسی و بر اساس هیچ قانونی حق ندارد لوازم بهداشتی را از زندانیان دریغ کند. این یک اصل بدیهی و بدون اما و اگر است.
حتی اگر جنبههای انسانی و حقوق بشری مسئله را کنار بگذاریم، که البته باید زیربنای قانونگذاری در مسائل مربوط به حقوق زندانیان باشد، قوانین مصوب جمهوری اسلامی هم به لزوم تامین بهداشت برای زندانیان تصریح دارد.
به عنوان نمونه ماده ۴۲ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور به صراحت میگوید که حتی وقتی قرار است یک زندانی تنبیه شود و محدودیت بر او اعمال گردد، این محدودیت نباید شامل خدمات بهداشتی شود.
بگذارید عین ماده ۴۲ را بخوانیم: «تنبیههای انضباطی و محدودیتها نباید سبب قطع یا محدودکردن خدمات بهداشتی، درمانی و مشاوره روانشناختی و یا محرومیت از مطالعه کتاب، هواخوری یا استحمام شود.»
بر این اساس بایستی از مسئولان مربوطه پرسید، حقوق بنیادین زندانیان به کنار، چرا به قانون مصوب خود بیاعتنایی میکنید؟
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=Vyx9cDB6TZE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/zendan-zanan
#حق_من #حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: فریبا اسدی و نقض اصل تفکیک جرائم
فریبا اسدی نخستینبار در بهمن ۱۳۹۹ از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. ماموران وزارت اطلاعات، خانم اسدی را با ضرب و شتم بازداشت کردند و حتی همسرش را نیز همراه او دستگیر کردند؛ البته اگرچه همسرش را پس از یک هفته آزاد کردند ولی خود خانم اسدی را نگاه داشتند. بدیهی است که هم ضرب و شتم متهم کاملا غیرقانونی است و هم آزار و بازداشت وابستگان متهم.
از جمله اتهامات فریبا اسدی و چند تن از همیاران او، «تبلیغ علیه نظام از طریق چاپ و پخش بنر و تراکت»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «عضویت در گروههای مخالف نظام» بود.
این پرونده زیر نظر شعبه دوم «دادگاه» انقلاب شهریار قرار گرفت که در مهر ۱۴۰۰، فریبا اسدی را بابت اتهامات یادشده، به یک سال حبس محکوم کرد.
در دی ماه ۱۴۰۰ فریبا اسدی به زندان بسیار بدنام قرچک منتقل شد. پیشتر در سال ۱۳۹۸، عاطفه رنگریز، از زندانیان سابق سیاسی، در نامهای از پشت میلههای همین زندان گفته بود: قرچک نام مستعار جهنم است.
این زندان ابتدا مرغداری بوده و سپس به مرکز ترک اعتیاد مردان تبدیل شده. در سال ۱۳۸۹ بود که زنان زندانی در آن نگهداری شدند. از این زندان به «کهریزک دوم» هم یاد میشود. ضمنا این زندان اساسا زندان سیاسی نیست و زنانی که دست به قتل زدهاند یا سرقت مسلحانه کردهاند در آنجا نگهداری میشوند.
در زندان قرچک، حقوق زندانیان، بسیار نقض میشود. رعایت اصل تفکیک جرائم یکی از حقوق بدیهی زندانیان است. اما این اصل در قبال فریبا اسدی هم نقض شد و در پی آن، او با یکی از زندانیان غیرسیاسی درگیر شد و دست به اعتصاب غذا زد.
حتی در قوانین مصوب قضایی جمهوری اسلامی نیز اصل تفکیک جرایم و مجرمان پذیرفته شده است و زندانیان سیاسی نبایستی در بندهایی که زندانیان متهم به قتل یا سرقت نگهداری میشوند، دوران حبس خود را بگذرانند.
در ماده ۳۳۰ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور آمده: «متهمان و محکومان بر اساس جنس، نوع عضویت شامل پایور و وظیفه، درجه و رتبه شامل کارمند، درجهدار و افسر، و تا حد امکان سابقه، نوع جرم، شخصیت و میزان محکومیت، تفکیک و طبقهبندی میشوند.»
بر این اساس است که نگهداری فریبا اسدی، که یک زندانی سیاسی است و اساسا به اتهامات سیاسی همچون گرایش پادشاهیخواهی بازداشت شده است، در زندانی همچون زندان قرچک، یک شکنجه محسوب میشود.
البته مدت کوتاهی است که زندانیان سیاسی زن از قرچک به اوین منتقل شدهاند.
https://youtu.be/5_vk9bZKTN8
#حق_من #حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فریبا اسدی نخستینبار در بهمن ۱۳۹۹ از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. ماموران وزارت اطلاعات، خانم اسدی را با ضرب و شتم بازداشت کردند و حتی همسرش را نیز همراه او دستگیر کردند؛ البته اگرچه همسرش را پس از یک هفته آزاد کردند ولی خود خانم اسدی را نگاه داشتند. بدیهی است که هم ضرب و شتم متهم کاملا غیرقانونی است و هم آزار و بازداشت وابستگان متهم.
از جمله اتهامات فریبا اسدی و چند تن از همیاران او، «تبلیغ علیه نظام از طریق چاپ و پخش بنر و تراکت»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «عضویت در گروههای مخالف نظام» بود.
این پرونده زیر نظر شعبه دوم «دادگاه» انقلاب شهریار قرار گرفت که در مهر ۱۴۰۰، فریبا اسدی را بابت اتهامات یادشده، به یک سال حبس محکوم کرد.
در دی ماه ۱۴۰۰ فریبا اسدی به زندان بسیار بدنام قرچک منتقل شد. پیشتر در سال ۱۳۹۸، عاطفه رنگریز، از زندانیان سابق سیاسی، در نامهای از پشت میلههای همین زندان گفته بود: قرچک نام مستعار جهنم است.
این زندان ابتدا مرغداری بوده و سپس به مرکز ترک اعتیاد مردان تبدیل شده. در سال ۱۳۸۹ بود که زنان زندانی در آن نگهداری شدند. از این زندان به «کهریزک دوم» هم یاد میشود. ضمنا این زندان اساسا زندان سیاسی نیست و زنانی که دست به قتل زدهاند یا سرقت مسلحانه کردهاند در آنجا نگهداری میشوند.
در زندان قرچک، حقوق زندانیان، بسیار نقض میشود. رعایت اصل تفکیک جرائم یکی از حقوق بدیهی زندانیان است. اما این اصل در قبال فریبا اسدی هم نقض شد و در پی آن، او با یکی از زندانیان غیرسیاسی درگیر شد و دست به اعتصاب غذا زد.
حتی در قوانین مصوب قضایی جمهوری اسلامی نیز اصل تفکیک جرایم و مجرمان پذیرفته شده است و زندانیان سیاسی نبایستی در بندهایی که زندانیان متهم به قتل یا سرقت نگهداری میشوند، دوران حبس خود را بگذرانند.
در ماده ۳۳۰ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور آمده: «متهمان و محکومان بر اساس جنس، نوع عضویت شامل پایور و وظیفه، درجه و رتبه شامل کارمند، درجهدار و افسر، و تا حد امکان سابقه، نوع جرم، شخصیت و میزان محکومیت، تفکیک و طبقهبندی میشوند.»
بر این اساس است که نگهداری فریبا اسدی، که یک زندانی سیاسی است و اساسا به اتهامات سیاسی همچون گرایش پادشاهیخواهی بازداشت شده است، در زندانی همچون زندان قرچک، یک شکنجه محسوب میشود.
البته مدت کوتاهی است که زندانیان سیاسی زن از قرچک به اوین منتقل شدهاند.
https://youtu.be/5_vk9bZKTN8
#حق_من #حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: آب شرب سالم و آب گرم کافی حق زندانی است
«زندان تهران بزرگ که در آن محبوس هستم نمونهای از زندانهای ایران است که آب آشامیدنی ندارد و زندانی باید خود خریداری نماید. حتی از نظر مواد غذایی دارای کیفیت بسیار پایین است! که در مواردی زندانی خود مجبور به خرید مواد و طبخ آن است. در زندان تهران بزرگ حتی آب گرم مناسب برای استحمام وجود ندارد.»
این روایتی است که اسماعیل گرامی در دی ۱۴۰۰ از وضعیت حبس خود در زندان فشافویه موسوم به زندان تهران بزرگ ارائه میکند. درباره وضعیت این زندان و امکانات بهداشتی و رفاهی آن واقعا نیاز به هیچ حرف اضافهای نیست. تنها کافیست اشاره کنیم که زندانیان سیاسی به عمد آنجا فرستاده میشوند که دورهای سخت همچون شکنجه مدام را بگذرانند.
برگردیم به آن بند از روایت اسماعیل گرامی، زندانی ۶۶ ساله سیاسی، که به علت اعتراضات صنفی بازداشت شد. او در نامه خود به مسئله آب و استحمام و نبود امکانات تامین آن در زندان اشاره میکند.
نکته اینجاست که آئیننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور بر تامین آب شرب سالم و آب گرم کافی برای استحمام صراحت دارد.
مشخصا در ماده ۱۲۸ آمده است: «دسترسی به آب شرب سالم برابر استانداردهای بهداشتی حق زندانی بوده و سازمان مکلف به تأمین آن در هر مؤسسه است».
در ماده ۱۲۹ نیز آمده است: «در مؤسسه باید آب گرم کافی جهت استحمام و شست و شو در اختیار زندانیان قرار گیرد.»
پرسش از مسئولان قضایی و اجرایی جمهوری اسلامی آن است که چرا اسماعیل گرامی و امثال او را زندانی میکنید و حال که محبوس هستند، چرا آب شرب و آب گرم را از آنان دریغ میکنید؟
https://youtu.be/ZLRRvGUe-10
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/jpdcvlccvulb
#حق_من #یاری_حقوقی_توانا
#یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
«زندان تهران بزرگ که در آن محبوس هستم نمونهای از زندانهای ایران است که آب آشامیدنی ندارد و زندانی باید خود خریداری نماید. حتی از نظر مواد غذایی دارای کیفیت بسیار پایین است! که در مواردی زندانی خود مجبور به خرید مواد و طبخ آن است. در زندان تهران بزرگ حتی آب گرم مناسب برای استحمام وجود ندارد.»
این روایتی است که اسماعیل گرامی در دی ۱۴۰۰ از وضعیت حبس خود در زندان فشافویه موسوم به زندان تهران بزرگ ارائه میکند. درباره وضعیت این زندان و امکانات بهداشتی و رفاهی آن واقعا نیاز به هیچ حرف اضافهای نیست. تنها کافیست اشاره کنیم که زندانیان سیاسی به عمد آنجا فرستاده میشوند که دورهای سخت همچون شکنجه مدام را بگذرانند.
برگردیم به آن بند از روایت اسماعیل گرامی، زندانی ۶۶ ساله سیاسی، که به علت اعتراضات صنفی بازداشت شد. او در نامه خود به مسئله آب و استحمام و نبود امکانات تامین آن در زندان اشاره میکند.
نکته اینجاست که آئیننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور بر تامین آب شرب سالم و آب گرم کافی برای استحمام صراحت دارد.
مشخصا در ماده ۱۲۸ آمده است: «دسترسی به آب شرب سالم برابر استانداردهای بهداشتی حق زندانی بوده و سازمان مکلف به تأمین آن در هر مؤسسه است».
در ماده ۱۲۹ نیز آمده است: «در مؤسسه باید آب گرم کافی جهت استحمام و شست و شو در اختیار زندانیان قرار گیرد.»
پرسش از مسئولان قضایی و اجرایی جمهوری اسلامی آن است که چرا اسماعیل گرامی و امثال او را زندانی میکنید و حال که محبوس هستند، چرا آب شرب و آب گرم را از آنان دریغ میکنید؟
https://youtu.be/ZLRRvGUe-10
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/jpdcvlccvulb
#حق_من #یاری_حقوقی_توانا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM