"من سرباز رادان هستم"
این جمله را وزیر آموزشوپرورش گفته؛ علاوه بر اینکه در تضاد با اصول انسانی و تربیتی است، با مسئولیت ایشان در قبال نسل آینده فرسنگها فاصله دارد.
وظیفه شما بهعنوان وزیر آموزشوپرورش این است که در راستای ارتقاء فرهنگ، آموزش و پرورش دانشآموزان گام بردارید، نه اینکه خود را بهعنوان یک سرباز در صف امنیتی معرفی نمایید.
وظیفه شما این است که فضای مدارس را مکانی امن و پر از شادی برای دانشآموزان بسازید، نه محیطی پر از تشویش و استرس.
مدرسه جاییست که رشد فکری و اجتماعی دانشآموز باید شکوفا شود. اما شما با این جمله بهطور غیرمستقیم از سرکوب و حضور نظامی در مدارس استقبال میکنید، این پیام را به جامعه میدهید که نگرانیهای امنیتی را بر مسائل آموزشی مقدم میدانید. این نوع نگاه فقط باعث ایجاد فضای ترس و اضطراب در میان دانشآموزان میشود و بههیچوجه در راستای منافع و پیشرفت آموزشوپرورش نخواهد بود.
حال که شما خود را بهعنوان "سرباز" معرفی میکنید، باید بگویم که ما به دنبال "معلم" هستیم، نه یک "سرباز"؛ چون جای سرباز در پادگان است.
شما میگویید: «من سرباز رادان هستم»؛ اما منِ معلم به شما هشدار میدهم که در دنیای تعلیم و تربیت، هیچ سربازی با دستبند، شمشیر و اسلحه نمیتواند قلبها را تسخیر کند. تنها افرادی میتوانند که بهجای دیوارها، نهال عشق، محبت و عقل را در دل مدارس بکارند.
حوزه علمیه در سالهای گذشته به مانند ابری تیره بر آسمان آبی مدارس سایه افکند. معلمان دلسوز و متخصص را اخراج و بهجای آنها افرادی را در قالب "طرح امین" بدون هیچگونه تخصص و شایستگی، بهصورت فلهای به استخدام آموزشوپرورش درآوردند و تنها دستاوردش استرس و اضطرابی بود که به دانشآموز وارد میکردند. ماحصل آن شد تحویل نسلی افسرده به جامعه، که اگر تلاش مشاوران و روانشناسان دلسوز نبود، به مرز فاجعه میرسید.
در این برهه، تفاهمنامه حضور پلیس در مدارس اوج بیاعتمادی به سیستم آموزشی و تربیتی است و تنها به تشدید فشاری منجر خواهد شد که پیش از این بر دوش دانشآموزان سنگینی میکرد. استرس دوباره مهمان خانههایشان میشود. بهراستی با روح و روان این بچهها چه کردید؟ ترک تحصیل، خودکشی، بیتفاوتی، ترس از آیندهی نامعلوم، تا خرخره گلویشان را جویده.
آیا در چنین فضایی میتوان انتظار خلاقیت، تفکر انتقادی و روحیه پرسشگری در دانشآموزان داشت؟ آیا میتوان به آنها خودباوری و اعتمادبهنفس آموزش داد؟
کاش بهجای آنکه محیط آموزش درگیر سایههای ترس و تنش شود، اندیشه، احساس و ارزشهای انسانی را سرفصل کتب درسی قرار میدادید. این نسل شایستهی آن است که در میدان علم و امید، ورزش و هنر، پرچم بزرگ انسانیت را به اهتزاز درآورد.
بهیاد داشته باشید: تاریخ با کلام و وعدههای توخالی نوشته نمیشود، بلکه با عمل و فداکاری معلمان بزرگ و دانشآموزان شجاع که همان نسل آگاهی و تحولاند، نوشته میشود.
یادتان نرود: دانشآموز و مدارس این سرزمین نه ارث پدر شما هستند و نه جایی برای ترسیم نقشههای ایدئولوژیک.
آقای وزیر! آموزشوپرورش باید اتاقی روشن، درخشان، پر از نور امید و ایدههای نو باشد، نه زندانی در تاریکی اندیشهها که قدرتتان را افزایش دهد.
وای بر ما که آموزشوپرورشمان بهجای تربیت اندیشمندان و خلاقان، با کلماتش تیرهای بیهدفی در جنگل تفکر و نوآوری پرتاب میکند و درخت دانایی را با تبر نادانی از بین میبرد.
به گفتهی خودتان سرباز هستید. آیا سرباز میتواند برای آموزشوپرورش نسخه بپیچد؟ آقای کاظمی، بیانات شما در حقیقت روایت یک داستان است. اگر بخواهم سادهتر تعریف کنم:
پادشاهی دستور داد برای نگهداری از قلعهاش، در گوشههای قلعه نگهبانان زیادی بگذارد. هر کدام از نگهبانها در جای خود مستقر شدند تا دروازهای باز نماند که راهی برای ورود دشمن شود. مدتی گذشت و قلعه بهجای اینکه مکان امن و آسایش باشد، تبدیل به مکانی سرد و بیروح شد. شاید هم شبیه زندان. زندگی کردن در آن بسیار دشوار بود. میدانی چرا؟ چون آنجا اسلحه و دیوارها حکمفرمایی میکردند، نه ایده و تفکر.
گویا شما هم در فکر تبدیل مدارس به قلعه شدهاید، که در آن هیچ چیز جز دیوارها و نگهبانان رشد نمیکند. این دیدگاه حضرتعالی فکرهای آزاد، ایدههای نو، و بچههایی را که بهدنبال امید و آیندهای روشن هستند، در پردهای از ابهام فرو میبرد.
اما فراموش نکن: این ایده هرگز عملی نخواهد شد. چون با نسلی روبهرو هستید که نمیتوانید آنها را مهار کنید.
سرباز آقای رادان، لطفاً پوتینهای خود را محکم گره بزن و به پادگان برو. آنجا برای تو فرش قرمز پهن کردهاند. فرهنگیان و دانشآموزان کارت قرمز.
✍ کوکب بداغی پگاه / فعال صنفی معلمان ایذه
#کوکب_بداغی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این جمله را وزیر آموزشوپرورش گفته؛ علاوه بر اینکه در تضاد با اصول انسانی و تربیتی است، با مسئولیت ایشان در قبال نسل آینده فرسنگها فاصله دارد.
وظیفه شما بهعنوان وزیر آموزشوپرورش این است که در راستای ارتقاء فرهنگ، آموزش و پرورش دانشآموزان گام بردارید، نه اینکه خود را بهعنوان یک سرباز در صف امنیتی معرفی نمایید.
وظیفه شما این است که فضای مدارس را مکانی امن و پر از شادی برای دانشآموزان بسازید، نه محیطی پر از تشویش و استرس.
مدرسه جاییست که رشد فکری و اجتماعی دانشآموز باید شکوفا شود. اما شما با این جمله بهطور غیرمستقیم از سرکوب و حضور نظامی در مدارس استقبال میکنید، این پیام را به جامعه میدهید که نگرانیهای امنیتی را بر مسائل آموزشی مقدم میدانید. این نوع نگاه فقط باعث ایجاد فضای ترس و اضطراب در میان دانشآموزان میشود و بههیچوجه در راستای منافع و پیشرفت آموزشوپرورش نخواهد بود.
حال که شما خود را بهعنوان "سرباز" معرفی میکنید، باید بگویم که ما به دنبال "معلم" هستیم، نه یک "سرباز"؛ چون جای سرباز در پادگان است.
شما میگویید: «من سرباز رادان هستم»؛ اما منِ معلم به شما هشدار میدهم که در دنیای تعلیم و تربیت، هیچ سربازی با دستبند، شمشیر و اسلحه نمیتواند قلبها را تسخیر کند. تنها افرادی میتوانند که بهجای دیوارها، نهال عشق، محبت و عقل را در دل مدارس بکارند.
حوزه علمیه در سالهای گذشته به مانند ابری تیره بر آسمان آبی مدارس سایه افکند. معلمان دلسوز و متخصص را اخراج و بهجای آنها افرادی را در قالب "طرح امین" بدون هیچگونه تخصص و شایستگی، بهصورت فلهای به استخدام آموزشوپرورش درآوردند و تنها دستاوردش استرس و اضطرابی بود که به دانشآموز وارد میکردند. ماحصل آن شد تحویل نسلی افسرده به جامعه، که اگر تلاش مشاوران و روانشناسان دلسوز نبود، به مرز فاجعه میرسید.
در این برهه، تفاهمنامه حضور پلیس در مدارس اوج بیاعتمادی به سیستم آموزشی و تربیتی است و تنها به تشدید فشاری منجر خواهد شد که پیش از این بر دوش دانشآموزان سنگینی میکرد. استرس دوباره مهمان خانههایشان میشود. بهراستی با روح و روان این بچهها چه کردید؟ ترک تحصیل، خودکشی، بیتفاوتی، ترس از آیندهی نامعلوم، تا خرخره گلویشان را جویده.
آیا در چنین فضایی میتوان انتظار خلاقیت، تفکر انتقادی و روحیه پرسشگری در دانشآموزان داشت؟ آیا میتوان به آنها خودباوری و اعتمادبهنفس آموزش داد؟
کاش بهجای آنکه محیط آموزش درگیر سایههای ترس و تنش شود، اندیشه، احساس و ارزشهای انسانی را سرفصل کتب درسی قرار میدادید. این نسل شایستهی آن است که در میدان علم و امید، ورزش و هنر، پرچم بزرگ انسانیت را به اهتزاز درآورد.
بهیاد داشته باشید: تاریخ با کلام و وعدههای توخالی نوشته نمیشود، بلکه با عمل و فداکاری معلمان بزرگ و دانشآموزان شجاع که همان نسل آگاهی و تحولاند، نوشته میشود.
یادتان نرود: دانشآموز و مدارس این سرزمین نه ارث پدر شما هستند و نه جایی برای ترسیم نقشههای ایدئولوژیک.
آقای وزیر! آموزشوپرورش باید اتاقی روشن، درخشان، پر از نور امید و ایدههای نو باشد، نه زندانی در تاریکی اندیشهها که قدرتتان را افزایش دهد.
وای بر ما که آموزشوپرورشمان بهجای تربیت اندیشمندان و خلاقان، با کلماتش تیرهای بیهدفی در جنگل تفکر و نوآوری پرتاب میکند و درخت دانایی را با تبر نادانی از بین میبرد.
به گفتهی خودتان سرباز هستید. آیا سرباز میتواند برای آموزشوپرورش نسخه بپیچد؟ آقای کاظمی، بیانات شما در حقیقت روایت یک داستان است. اگر بخواهم سادهتر تعریف کنم:
پادشاهی دستور داد برای نگهداری از قلعهاش، در گوشههای قلعه نگهبانان زیادی بگذارد. هر کدام از نگهبانها در جای خود مستقر شدند تا دروازهای باز نماند که راهی برای ورود دشمن شود. مدتی گذشت و قلعه بهجای اینکه مکان امن و آسایش باشد، تبدیل به مکانی سرد و بیروح شد. شاید هم شبیه زندان. زندگی کردن در آن بسیار دشوار بود. میدانی چرا؟ چون آنجا اسلحه و دیوارها حکمفرمایی میکردند، نه ایده و تفکر.
گویا شما هم در فکر تبدیل مدارس به قلعه شدهاید، که در آن هیچ چیز جز دیوارها و نگهبانان رشد نمیکند. این دیدگاه حضرتعالی فکرهای آزاد، ایدههای نو، و بچههایی را که بهدنبال امید و آیندهای روشن هستند، در پردهای از ابهام فرو میبرد.
اما فراموش نکن: این ایده هرگز عملی نخواهد شد. چون با نسلی روبهرو هستید که نمیتوانید آنها را مهار کنید.
سرباز آقای رادان، لطفاً پوتینهای خود را محکم گره بزن و به پادگان برو. آنجا برای تو فرش قرمز پهن کردهاند. فرهنگیان و دانشآموزان کارت قرمز.
✍ کوکب بداغی پگاه / فعال صنفی معلمان ایذه
#کوکب_بداغی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اعتراض اسماعیل عبدی به تفاهمنامه وزارت آموزشوپرورش با پلیس: شکست آموزشی و فرهنگی جمهوری اسلامی
اسماعیل عبدی، فعال صنفی معلمان، در ویدیویی که توسط رسانه «یک کلمه» منتشر شده، به شدت از تفاهمنامه اخیر میان وزارت آموزشوپرورش و نیروی انتظامی انتقاد کرد و آن را نشانهای از «شکست آموزشی و فرهنگی جمهوری اسلامی» دانست.
عبدی با اشاره به شرایط نامطلوب معلمان و دانشآموزان در کشور، گفت: «در حالیکه ۱۰۰ درصد معلمان ایران زیر خط فقر قرار دارند و دانشآموزان در آزمونهای بینالمللی تیمز و پرلز پایینترین رتبهها را کسب کردهاند، و آمار بازماندگان از تحصیل به بیش از یک میلیون نفر رسیده، وزیر آموزشوپرورش بهجای حل این بحرانها، اعلام سرسپردگی به پلیس کرده است.»
او در ادامه افزود: «این وزیر که سابقه تحصیل در حوزه علمیه و فعالیت امنیتی دارد، بارها تلاش کرده تا روحانیون را وارد مدارس کند و اکنون نیز با امضای این تفاهمنامه، عملاً دستگاه نظامی را بالاتر از دستگاه تعلیم و تربیت قرار داده است.»
عبدی این اقدام را یادآور سرکوبهای گذشته دانست و تأکید کرد: «این نگاه امنیتی همان نگاهی است که دانشآموزان را به جبههها فرستاد و در سرکوب خیزشهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ مشارکت داشت؛ خیزشهایی که در جریان آنها شریفترین جوانان کشور جان باختند یا دچار آسیبهای جدی چون نابینایی شدند.»
او همچنین گفت: «این تفکر نمایانگر حملات شیمیایی به مدارس دخترانه و بیحرمتی به نهاد دانشگاه است.»
در پایان، عبدی از معلمان، دانشآموزان و مردم خواست تا با صدای بلند به این وزیر «بیکفایت» نه بگویند و با لغو این تفاهمنامه، مانع از ورود رویکردهای امنیتی به فضای آموزشی کشور شوند.
#اسماعیل_عبدی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #مدرسه_پادگان_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اسماعیل عبدی، فعال صنفی معلمان، در ویدیویی که توسط رسانه «یک کلمه» منتشر شده، به شدت از تفاهمنامه اخیر میان وزارت آموزشوپرورش و نیروی انتظامی انتقاد کرد و آن را نشانهای از «شکست آموزشی و فرهنگی جمهوری اسلامی» دانست.
عبدی با اشاره به شرایط نامطلوب معلمان و دانشآموزان در کشور، گفت: «در حالیکه ۱۰۰ درصد معلمان ایران زیر خط فقر قرار دارند و دانشآموزان در آزمونهای بینالمللی تیمز و پرلز پایینترین رتبهها را کسب کردهاند، و آمار بازماندگان از تحصیل به بیش از یک میلیون نفر رسیده، وزیر آموزشوپرورش بهجای حل این بحرانها، اعلام سرسپردگی به پلیس کرده است.»
او در ادامه افزود: «این وزیر که سابقه تحصیل در حوزه علمیه و فعالیت امنیتی دارد، بارها تلاش کرده تا روحانیون را وارد مدارس کند و اکنون نیز با امضای این تفاهمنامه، عملاً دستگاه نظامی را بالاتر از دستگاه تعلیم و تربیت قرار داده است.»
عبدی این اقدام را یادآور سرکوبهای گذشته دانست و تأکید کرد: «این نگاه امنیتی همان نگاهی است که دانشآموزان را به جبههها فرستاد و در سرکوب خیزشهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ مشارکت داشت؛ خیزشهایی که در جریان آنها شریفترین جوانان کشور جان باختند یا دچار آسیبهای جدی چون نابینایی شدند.»
او همچنین گفت: «این تفکر نمایانگر حملات شیمیایی به مدارس دخترانه و بیحرمتی به نهاد دانشگاه است.»
در پایان، عبدی از معلمان، دانشآموزان و مردم خواست تا با صدای بلند به این وزیر «بیکفایت» نه بگویند و با لغو این تفاهمنامه، مانع از ورود رویکردهای امنیتی به فضای آموزشی کشور شوند.
#اسماعیل_عبدی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #مدرسه_پادگان_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نیروی انتظامی در مدارس برای تحمیل حجاب؛ جمهوری اسلامی بهدرستی دانشآموزان را تهدیدی برای بقای خود میبیند!
در ادامهی روند امنیتیسازی محیط آموزش و پرورش، بهتازگی جلسهای میان احمدرضا رادان، فرمانده فراجا و علیرضا کاظمی، وزیر آموزشوپرورش برگزار شد که در آن، تفاهمنامهای رسمی بین این دو نهاد امضا شد. تفاهمنامهای که عملاً مدارس را به پادگانهایی برای کنترل بدن، فکر و رفتار دانشآموزان تبدیل میکند.
این سند تازهترین گام در پروژهای است که جمهوری اسلامی سالهاست دنبال میکند:
خنثیسازی مدرسه.
اما از زمان آغاز انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، سرعت و شدت این پروژه بهطرز چشمگیری افزایش یافته:
– نصب دوربین برای کنترل پوشش
– تحمیل حجاب اجباری
– بازداشت، تهدید و پروندهسازی برای دانشآموزان معترض
– حملات شیمیایی به مدارس دخترانه
– اخراج و تهدید معلمان مستقل
– تبدیل محیط آموزشی به فضای تبلیغاتی و ایدئولوژیک حکومت
اکنون نیز با رسمی شدن حضور پلیس در مدارس، حاکمیت حتی تظاهر به آموزشی بودن مدرسه را کنار گذاشته.
اما ما دانشآموزان پیشرو، ایستادهایم.
در انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، دانشآموزان یکی از پیشتازترین نیروها بودند. ما نهتنها از حکومت عبور کردیم، بلکه به صدای بلند مقاومت در برابرش تبدیل شدیم:
در خیابان فریاد زدیم، در کلاس مقاومت کردیم، مقنعهها را کنار گذاشتیم، عکسهای رهبران حکومت را پاره کردیم، آخوندها را از مدرسه بیرون انداختیم و با معلمانی که کنارمان ایستادند، متحد شدیم.
بازداشت شدیم، مجروح شدیم، کشته دادیم — اما عقب ننشستیم.
اعتصاب کردیم، تحریم کردیم، سکوت نکردیم.
ما ساختار مدرسه را از درون به چالش کشیدیم. و نسلی که این توان را در مدرسه نشان داد، فردا در دانشگاه به خطر بزرگتری برای جمهوری اسلامی بدل خواهد شد.
مدرسه برای ما زندان نخواهد شد.
آنها میخواهند مدرسه را به کارخانهای برای تولید نسل مطیع تبدیل کنند، اما ما بارها نشان دادهایم که تسلیمناپذیر هستیم.
خطاب به دانشآموزان سراسر کشور:
ما با همیم، متحد، مصمم و آمادهی ادامهی مبارزه.
از یاد نبریم: نه پلیس، نه تهدید، نه دیوارهای بلند مدرسه نمیتوانند جلوی نسلی را بگیرند که «آزادی» را انتخاب کرده است.
ـ این بیانیه در کانال تلگرام دانسآموزان انقلابی بوشهر منتشر شده است.
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_پوشش_اجباری #مدرسه_جای_پلیس_نیست #مدرسه_پادگان_نیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ادامهی روند امنیتیسازی محیط آموزش و پرورش، بهتازگی جلسهای میان احمدرضا رادان، فرمانده فراجا و علیرضا کاظمی، وزیر آموزشوپرورش برگزار شد که در آن، تفاهمنامهای رسمی بین این دو نهاد امضا شد. تفاهمنامهای که عملاً مدارس را به پادگانهایی برای کنترل بدن، فکر و رفتار دانشآموزان تبدیل میکند.
این سند تازهترین گام در پروژهای است که جمهوری اسلامی سالهاست دنبال میکند:
خنثیسازی مدرسه.
اما از زمان آغاز انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، سرعت و شدت این پروژه بهطرز چشمگیری افزایش یافته:
– نصب دوربین برای کنترل پوشش
– تحمیل حجاب اجباری
– بازداشت، تهدید و پروندهسازی برای دانشآموزان معترض
– حملات شیمیایی به مدارس دخترانه
– اخراج و تهدید معلمان مستقل
– تبدیل محیط آموزشی به فضای تبلیغاتی و ایدئولوژیک حکومت
اکنون نیز با رسمی شدن حضور پلیس در مدارس، حاکمیت حتی تظاهر به آموزشی بودن مدرسه را کنار گذاشته.
اما ما دانشآموزان پیشرو، ایستادهایم.
در انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، دانشآموزان یکی از پیشتازترین نیروها بودند. ما نهتنها از حکومت عبور کردیم، بلکه به صدای بلند مقاومت در برابرش تبدیل شدیم:
در خیابان فریاد زدیم، در کلاس مقاومت کردیم، مقنعهها را کنار گذاشتیم، عکسهای رهبران حکومت را پاره کردیم، آخوندها را از مدرسه بیرون انداختیم و با معلمانی که کنارمان ایستادند، متحد شدیم.
بازداشت شدیم، مجروح شدیم، کشته دادیم — اما عقب ننشستیم.
اعتصاب کردیم، تحریم کردیم، سکوت نکردیم.
ما ساختار مدرسه را از درون به چالش کشیدیم. و نسلی که این توان را در مدرسه نشان داد، فردا در دانشگاه به خطر بزرگتری برای جمهوری اسلامی بدل خواهد شد.
مدرسه برای ما زندان نخواهد شد.
آنها میخواهند مدرسه را به کارخانهای برای تولید نسل مطیع تبدیل کنند، اما ما بارها نشان دادهایم که تسلیمناپذیر هستیم.
خطاب به دانشآموزان سراسر کشور:
ما با همیم، متحد، مصمم و آمادهی ادامهی مبارزه.
از یاد نبریم: نه پلیس، نه تهدید، نه دیوارهای بلند مدرسه نمیتوانند جلوی نسلی را بگیرند که «آزادی» را انتخاب کرده است.
ـ این بیانیه در کانال تلگرام دانسآموزان انقلابی بوشهر منتشر شده است.
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_پوشش_اجباری #مدرسه_جای_پلیس_نیست #مدرسه_پادگان_نیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیندهسازان این کشور سزاوار اندیشهاند، نه اطاعت کور
✍️دکتر حسن باقرینیا
آقای وزیر!
مدرسه محل پرسشگری، تفکر نقادانه و رشد آزادانه اندیشههاست؛ نه عرصهای برای پیادهسازی گفتمان نظامی و امنیتی. آنگاه که سیاستگذاری شما برای نهاد تعلیم و تربیت بر پایهی زور، اطاعت و اقتدار شکل میگیرد، دیگر از تعلیم و تربیت خبری نیست؛ آنچه باقی میماند، چیزی جز القاسازی، ارعاب و سرکوب فکر نیست.
تربیت واقعی، با گفتوگو، اقناع و تبیین ممکن میشود، نه با دستور، تهدید و کنترل. وقتی «چرا» گفتن ممنوع شود و ابزارهای تحمیل و اجبار جای روشهای انسانی، اخلاقی و علمی را بگیرند، آنچه رخ میدهد تربیت نیست؛ بلکه شبهتربیت است: ظاهری از انضباط، اما تهی از معنا و عمق.
شما نمیتوانید با هر ابزاری به هدف تربیتی برسید. تعلیم و تربیت نیازمند روشهایی است که با کرامت انسانی، عقلانیت و اخلاق همخوان باشند. هیچ هدفی، هرچند والا، استفاده از ابزار نامناسب را توجیه نمیکند.
استفاده از گفتمان نظامی و امنیتی در فضای مدرسه، نه تنها کمکی به حل آسیبهای اجتماعی نمیکند، بلکه خود منشأ آسیبهای روانی عمیقتر میشود. هنگامی که فضای مدرسه با ترس، بیاعتمادی و سکوت اجباری آغشته میشود، امنیت روانی از میان میرود و اعتماد متقابل جای خود را به اضطراب و گسست میدهد.
جناب وزیر، مدرسه جای سرباز و فرمانده نیست. اگر آنچنان که گفتهاید، خود را سرباز فرمانده نیروی انتظامی میدانید و به این نقش افتخار میکنید، بهتر است مسیر خود را از مسیر آموزش و پرورش جدا کنید. پادگان جای این گفتمان است، نه کلاس درس. آیندهسازان این کشور سزاوار اندیشهاند، نه اطاعت کور.
#حسن_باقری_نیا #مدرسه_پادگان_نیست #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️دکتر حسن باقرینیا
آقای وزیر!
مدرسه محل پرسشگری، تفکر نقادانه و رشد آزادانه اندیشههاست؛ نه عرصهای برای پیادهسازی گفتمان نظامی و امنیتی. آنگاه که سیاستگذاری شما برای نهاد تعلیم و تربیت بر پایهی زور، اطاعت و اقتدار شکل میگیرد، دیگر از تعلیم و تربیت خبری نیست؛ آنچه باقی میماند، چیزی جز القاسازی، ارعاب و سرکوب فکر نیست.
تربیت واقعی، با گفتوگو، اقناع و تبیین ممکن میشود، نه با دستور، تهدید و کنترل. وقتی «چرا» گفتن ممنوع شود و ابزارهای تحمیل و اجبار جای روشهای انسانی، اخلاقی و علمی را بگیرند، آنچه رخ میدهد تربیت نیست؛ بلکه شبهتربیت است: ظاهری از انضباط، اما تهی از معنا و عمق.
شما نمیتوانید با هر ابزاری به هدف تربیتی برسید. تعلیم و تربیت نیازمند روشهایی است که با کرامت انسانی، عقلانیت و اخلاق همخوان باشند. هیچ هدفی، هرچند والا، استفاده از ابزار نامناسب را توجیه نمیکند.
استفاده از گفتمان نظامی و امنیتی در فضای مدرسه، نه تنها کمکی به حل آسیبهای اجتماعی نمیکند، بلکه خود منشأ آسیبهای روانی عمیقتر میشود. هنگامی که فضای مدرسه با ترس، بیاعتمادی و سکوت اجباری آغشته میشود، امنیت روانی از میان میرود و اعتماد متقابل جای خود را به اضطراب و گسست میدهد.
جناب وزیر، مدرسه جای سرباز و فرمانده نیست. اگر آنچنان که گفتهاید، خود را سرباز فرمانده نیروی انتظامی میدانید و به این نقش افتخار میکنید، بهتر است مسیر خود را از مسیر آموزش و پرورش جدا کنید. پادگان جای این گفتمان است، نه کلاس درس. آیندهسازان این کشور سزاوار اندیشهاند، نه اطاعت کور.
#حسن_باقری_نیا #مدرسه_پادگان_نیست #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech