به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، سارا سیاهپور، فعال صنفی معلمان تهران و البرز، در دادگاه بدوی به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.
بنا بر این گزارش، او که در تاریخ دوم شهریور چهارصدویک، توسط اطلاعات سپاه ثارلله مقابل منزل خود بازداشت شده بود، روز دوشنبه دوازدهم دیماه، بهصورت تلفنی به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب (به ریاست قاضی صلواتی) احضار و در دادگاهی بدون حضور وکیل و کاملا فرمالیته محاکمه و در تاریخ بیستوششم دیماه، حکم زیر به ایشان ابلاغ شد:
۱- پنج سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی
۲- یک سال زندان، برای اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و محکومیت تکمیلی
۳- دو سال ممنوع الخروج از کشور
۴- دو سال ممنوعیت عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی
این رای بیست روز پس از ابلاغ، در دادگاه تجدید نظر تهران قابل تجدید نظر است.
لازم به ذکر است که تاریخ دادگاه و تاریخ تنظیم حکم هر دو در یک روز یعنی روز دوازدهم دیماه است.
جمهوری اسلامی به جای رسیدگی به مطالبات معلمان و فرهنگیان، با صدور احکام زندان و سرکوب آنها تلاش میکند که جلوی مطالبهگری را بگیرد، اما تا کنون این رفتارها نتیجهای برعکس داشته است. اینک تعداد زیادی از معلمان در زندان هستند یا برایشان پروندهسازی شده است.
- اگر نیاز به وکیل یا مشاوره حقوقی دارید، با دادبان تماس بگیرید
@daadbaan2021
#سارا_سیاهپور #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بنا بر این گزارش، او که در تاریخ دوم شهریور چهارصدویک، توسط اطلاعات سپاه ثارلله مقابل منزل خود بازداشت شده بود، روز دوشنبه دوازدهم دیماه، بهصورت تلفنی به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب (به ریاست قاضی صلواتی) احضار و در دادگاهی بدون حضور وکیل و کاملا فرمالیته محاکمه و در تاریخ بیستوششم دیماه، حکم زیر به ایشان ابلاغ شد:
۱- پنج سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی
۲- یک سال زندان، برای اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و محکومیت تکمیلی
۳- دو سال ممنوع الخروج از کشور
۴- دو سال ممنوعیت عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی
این رای بیست روز پس از ابلاغ، در دادگاه تجدید نظر تهران قابل تجدید نظر است.
لازم به ذکر است که تاریخ دادگاه و تاریخ تنظیم حکم هر دو در یک روز یعنی روز دوازدهم دیماه است.
جمهوری اسلامی به جای رسیدگی به مطالبات معلمان و فرهنگیان، با صدور احکام زندان و سرکوب آنها تلاش میکند که جلوی مطالبهگری را بگیرد، اما تا کنون این رفتارها نتیجهای برعکس داشته است. اینک تعداد زیادی از معلمان در زندان هستند یا برایشان پروندهسازی شده است.
- اگر نیاز به وکیل یا مشاوره حقوقی دارید، با دادبان تماس بگیرید
@daadbaan2021
#سارا_سیاهپور #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به اخراج معلم فرهیخته عاتکه رجبی، حکم سنگین و ظالمانه سارا سیاهپور و ادامه بازداشت غیر قانونی آقایان محمود ملاکی و مسعود فرهیخته
وقتی که شعلهی ظلم
غنچهی لبهای تو را سوخت
چشمانِ سردِ من
درهایِ کور و فروبستهی شبستانِ عتیقِ درد بود.
به نام خداوند رنگین کمان!
معلمان و دانش آموزان آزاده و ملت حق طلب ایران:
علی رغم همه هشدارها و زیانهای خسارت آور سیاستهای مبتنی بر تبعیض و بی عدالتی، خفه کردن صداها و محروم کردن کنشگران و فعالان صنفی و مدنی از حقوق قانونی، همچنان حاکمان ایران تصور میکنند تغییر رویکردها راه حل مناسبی برای کاستن نارضایتیها و اعتراضها نیست بلکه تداوم و گسترش سرکوب و سیاست رعب میتواند اوضاع را به زعم آنان قابل کنترل نماید. این سیاست که اوج بی تدبیری است، گرچه رضایت خلق را محلی از اعراب برای حکمرانی نمیبیند، اما خطای راهبردیش این است که حتی نمیتواند این نکته بدیهی را دریابد کنترل جامعه و نظم آهنین مورد نظر حاکمان نیز هرگز با این شیوه به دست آمدنی نیست. متاسفانه حاکمیت و دستگاه قضایی با توسل به این نگاه و ایجاد هراس در معلمان، اخیراً خانم #عاتکه_رجبی را از آموزش و پرورش اخراج و خانم #سارا_سیاهپور را به حبس طولانی ۶ ساله محکوم نموده است. #محمود_ملاکی علیرغم داشتن پرونده باز و در حالی که قرار بود ۲۹ آذر دادگاه او برگزار شود، سه روز جلوتر دستگیر و بدون اتهام مشخص بازداشت شد و با وجود اتمام یک ماه بازداشت موقت، برای یک ماه دیگر قرار بازداشتش تمدید شد. بازداشت #مسعود_فرهیخته از ۱۲ آذر و بلاتکلیفی او نیز حکایت از این است حضرات بنا را برای بقا، بر ادامه ظلم جُستهاند و هیچ قانونی حتی قوانین مدون خود را بر نمیتابند. اتهامات جعلی که به کنشگران صنفی و مدنی نسبت میدهند، هرگز مورد قبول جامعه حقوقی کشور نبوده و تحت فشار ضابطان و نیروهای خارج از قوه قضاییه، فعالان صنفی و مدنی احکام سنگین میگیرند. سناریو نویسان ناشی هرگز از خود نمیپرسند یک معلم ساده که در تمام عمر جز با تدریس و کلاس، به هیچ سند محرمانهای دسترسی نداشته، چگونه میتوان اتهام جاسوسی را به او تحمیل کرد که موجب مضحکه خلق و وهن قضا نشود؟ اتهام ناروایی که برخی از معلمان چون #اسماعیل_عبدی اکنون علی رغم نقض آن توسط شعبه نهم دیوان عالی، همچنان با کارشکنی نیروهای امنیتی، به قصد ارعاب بیشتر و تهدید فعالان صنفی و عبرت گرفتن دیگران تاکنون بر خلاف قانون مانع آزادی او شدهاند.
معلمان گرانقدر و دانش آموزان آزاده و ملت فهیم ایران:
ما معلمان، بزرگ ترین تهدید ملی را ناشی از چنین بینش خام و حق ستیز در درون حاکمیتی میبینم که تهدید شهروندان را از طریق محدود کردن حقوق شهروندیشان، بخشی از حق ذاتی حکمرانی خود میداند. سالهاست چنین بینشی ملت را در یک سو و حاکمیت را در سوی دیگر قرار داده و نتیجه اسف بار این نگاه توطئه آمیز و نادرست حاکمیت به نهادهای مدنی و کنشگران صنفی و مدنی، منجر به تولید و گسترش فساد در حوزههای مختلف حکومتی شده چه که اساساً حاکمیت نقش نظارتی این نهادها و کنشگران را نه مانعی برای ایجاد فساد که مزاحمی در مسیر تراکم ثروث و قدرت خود تلقی میکند و به صور مختلف به آزار و اذیت کنشگران میپردازد. اتهام «تشویش اذهان عمومی»، «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی»، بخشی از اتهامات ناروا و تکراری است که سالها معلمان کنشگر و فعالان صنفی و مدنی با آن آشنایند. درحالیکه تمامی فعالیتهای صنفی و مدنی مطابق اصل ۲۶ قانون اساسی، قانونی است و برگزاری تجمعات هم برابر اصل ۲۷ آزاد است و بزرگترین هنر معلمان طی دو دهه و به ویژه در سال ۱۴۰۰ احیای اصل مغفول و معطل مانده ۲۷ بود، اما حاکمیت برخورد قهری با اقدامات قانونی آنها و پرونده سازی و بازداشت و زندان را مجازات این معلمان کنشگر برای درس گرفتن سایرین قرار داد...
متن کامل این بیانیه را در لینک زیر بخوانید 👇
https://bit.ly/3RbQSaE
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#Women_Life_Freedom
🔹🔹🔹
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
وقتی که شعلهی ظلم
غنچهی لبهای تو را سوخت
چشمانِ سردِ من
درهایِ کور و فروبستهی شبستانِ عتیقِ درد بود.
به نام خداوند رنگین کمان!
معلمان و دانش آموزان آزاده و ملت حق طلب ایران:
علی رغم همه هشدارها و زیانهای خسارت آور سیاستهای مبتنی بر تبعیض و بی عدالتی، خفه کردن صداها و محروم کردن کنشگران و فعالان صنفی و مدنی از حقوق قانونی، همچنان حاکمان ایران تصور میکنند تغییر رویکردها راه حل مناسبی برای کاستن نارضایتیها و اعتراضها نیست بلکه تداوم و گسترش سرکوب و سیاست رعب میتواند اوضاع را به زعم آنان قابل کنترل نماید. این سیاست که اوج بی تدبیری است، گرچه رضایت خلق را محلی از اعراب برای حکمرانی نمیبیند، اما خطای راهبردیش این است که حتی نمیتواند این نکته بدیهی را دریابد کنترل جامعه و نظم آهنین مورد نظر حاکمان نیز هرگز با این شیوه به دست آمدنی نیست. متاسفانه حاکمیت و دستگاه قضایی با توسل به این نگاه و ایجاد هراس در معلمان، اخیراً خانم #عاتکه_رجبی را از آموزش و پرورش اخراج و خانم #سارا_سیاهپور را به حبس طولانی ۶ ساله محکوم نموده است. #محمود_ملاکی علیرغم داشتن پرونده باز و در حالی که قرار بود ۲۹ آذر دادگاه او برگزار شود، سه روز جلوتر دستگیر و بدون اتهام مشخص بازداشت شد و با وجود اتمام یک ماه بازداشت موقت، برای یک ماه دیگر قرار بازداشتش تمدید شد. بازداشت #مسعود_فرهیخته از ۱۲ آذر و بلاتکلیفی او نیز حکایت از این است حضرات بنا را برای بقا، بر ادامه ظلم جُستهاند و هیچ قانونی حتی قوانین مدون خود را بر نمیتابند. اتهامات جعلی که به کنشگران صنفی و مدنی نسبت میدهند، هرگز مورد قبول جامعه حقوقی کشور نبوده و تحت فشار ضابطان و نیروهای خارج از قوه قضاییه، فعالان صنفی و مدنی احکام سنگین میگیرند. سناریو نویسان ناشی هرگز از خود نمیپرسند یک معلم ساده که در تمام عمر جز با تدریس و کلاس، به هیچ سند محرمانهای دسترسی نداشته، چگونه میتوان اتهام جاسوسی را به او تحمیل کرد که موجب مضحکه خلق و وهن قضا نشود؟ اتهام ناروایی که برخی از معلمان چون #اسماعیل_عبدی اکنون علی رغم نقض آن توسط شعبه نهم دیوان عالی، همچنان با کارشکنی نیروهای امنیتی، به قصد ارعاب بیشتر و تهدید فعالان صنفی و عبرت گرفتن دیگران تاکنون بر خلاف قانون مانع آزادی او شدهاند.
معلمان گرانقدر و دانش آموزان آزاده و ملت فهیم ایران:
ما معلمان، بزرگ ترین تهدید ملی را ناشی از چنین بینش خام و حق ستیز در درون حاکمیتی میبینم که تهدید شهروندان را از طریق محدود کردن حقوق شهروندیشان، بخشی از حق ذاتی حکمرانی خود میداند. سالهاست چنین بینشی ملت را در یک سو و حاکمیت را در سوی دیگر قرار داده و نتیجه اسف بار این نگاه توطئه آمیز و نادرست حاکمیت به نهادهای مدنی و کنشگران صنفی و مدنی، منجر به تولید و گسترش فساد در حوزههای مختلف حکومتی شده چه که اساساً حاکمیت نقش نظارتی این نهادها و کنشگران را نه مانعی برای ایجاد فساد که مزاحمی در مسیر تراکم ثروث و قدرت خود تلقی میکند و به صور مختلف به آزار و اذیت کنشگران میپردازد. اتهام «تشویش اذهان عمومی»، «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی»، بخشی از اتهامات ناروا و تکراری است که سالها معلمان کنشگر و فعالان صنفی و مدنی با آن آشنایند. درحالیکه تمامی فعالیتهای صنفی و مدنی مطابق اصل ۲۶ قانون اساسی، قانونی است و برگزاری تجمعات هم برابر اصل ۲۷ آزاد است و بزرگترین هنر معلمان طی دو دهه و به ویژه در سال ۱۴۰۰ احیای اصل مغفول و معطل مانده ۲۷ بود، اما حاکمیت برخورد قهری با اقدامات قانونی آنها و پرونده سازی و بازداشت و زندان را مجازات این معلمان کنشگر برای درس گرفتن سایرین قرار داد...
متن کامل این بیانیه را در لینک زیر بخوانید 👇
https://bit.ly/3RbQSaE
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#Women_Life_Freedom
🔹🔹🔹
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
Telegraph
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به اخراج معلم فرهیخته عاتکه رجبی، حکم سنگین و ظالمانه سارا سیاهپور…
وقتی که شعلهی ظلم غنچهی لبهای تو را سوخت چشمانِ سردِ من درهایِ کور و فروبستهی شبستانِ عتیقِ درد بود.
🔆 اتحاد، کلید رهایی از ظلم: فراخوانی برای همبستگی صنفی در برابر جمهوری اسلامی
✍️سارا سیاهپور/ فعال صنفی معلمان
امروز فضای مجازی مملو از اخبار تجمع اعتراضی معلمان بازنشسته سراسر کشور در تهران است. این اعتراضات، که بارها و بارها تکرار شدهاند، نشاندهنده عزم راسخ معلمان برای احقاق حقوق خود است. معلمان، همانطور که همواره گفتهاند، خیابانها را به عنوان تنها راه نجات و مطالبهگری خود انتخاب کردهاند و به شکلی مقتدرانه فریاد عدالتخواهی سر داده اند.
با این حال، حسرت میخورم که چرا در این اعتراضات، همهی ما به عنوان اقشار مختلف جامعه متحد نمیشویم تا ریشه ظلم و ستم را با هم بخشکانیم.
کارگر، معلم، پرستار، دانشجو و سایر اقشار آسیبدیده، همگی از وضعیت موجود گلهمندیم. همه میدانیم که مسئول اصلی این وضعیت، حاکمان جمهوری اسلامی هستند. اما چرا هر کدام از ما بهطور جداگانه اعتراض میکنیم؟
اتحاد نیاز امروز ماست.
اتحاد در این روزهای سخت میتواند به آزادی سریعتر و اطمینان بخش تری منتهی شود. بیایید دست در دست هم، این ظلم را پایان دهیم و جمهوری اسلامی را به خاک بسپاریم.
ـسارا سیاهپور، فعال صنفی معلمان است که بارها احضار و بازداشت شده است. پیام او روشن است،چرا اصناف مختلف جدا جدا تجمع برگزار میکنند؟ معلمان بازنشسته، پرستاران، معلمان شاغل، دانشجویان، بازنشستگان مخابرات، بازنشستگان فولاد، کارگران نفت و ... در اکثر روزها جدا جدا تجمع برگزار میکنند. اگر همه اقشار با هم متحد حضور پیدا کنند و مشکل اصلی و علتالعلل همه نابسامانیها را هدف قرار دهند، قدرت بیشتری خواهند داشت و نتیجه مطلوب حاصل خواهد گردید.
نظر شما چیست؟
#سارا_سیاهپور #همبستگی #اتحاد #نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️سارا سیاهپور/ فعال صنفی معلمان
امروز فضای مجازی مملو از اخبار تجمع اعتراضی معلمان بازنشسته سراسر کشور در تهران است. این اعتراضات، که بارها و بارها تکرار شدهاند، نشاندهنده عزم راسخ معلمان برای احقاق حقوق خود است. معلمان، همانطور که همواره گفتهاند، خیابانها را به عنوان تنها راه نجات و مطالبهگری خود انتخاب کردهاند و به شکلی مقتدرانه فریاد عدالتخواهی سر داده اند.
با این حال، حسرت میخورم که چرا در این اعتراضات، همهی ما به عنوان اقشار مختلف جامعه متحد نمیشویم تا ریشه ظلم و ستم را با هم بخشکانیم.
کارگر، معلم، پرستار، دانشجو و سایر اقشار آسیبدیده، همگی از وضعیت موجود گلهمندیم. همه میدانیم که مسئول اصلی این وضعیت، حاکمان جمهوری اسلامی هستند. اما چرا هر کدام از ما بهطور جداگانه اعتراض میکنیم؟
اتحاد نیاز امروز ماست.
اتحاد در این روزهای سخت میتواند به آزادی سریعتر و اطمینان بخش تری منتهی شود. بیایید دست در دست هم، این ظلم را پایان دهیم و جمهوری اسلامی را به خاک بسپاریم.
ـسارا سیاهپور، فعال صنفی معلمان است که بارها احضار و بازداشت شده است. پیام او روشن است،چرا اصناف مختلف جدا جدا تجمع برگزار میکنند؟ معلمان بازنشسته، پرستاران، معلمان شاغل، دانشجویان، بازنشستگان مخابرات، بازنشستگان فولاد، کارگران نفت و ... در اکثر روزها جدا جدا تجمع برگزار میکنند. اگر همه اقشار با هم متحد حضور پیدا کنند و مشکل اصلی و علتالعلل همه نابسامانیها را هدف قرار دهند، قدرت بیشتری خواهند داشت و نتیجه مطلوب حاصل خواهد گردید.
نظر شما چیست؟
#سارا_سیاهپور #همبستگی #اتحاد #نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سارا سیاهپور، معلم و فعال مدنی، ضمن انتشار تصویری از خود که شعار «زن، زندگی، آزادی» روی سرش نقش بسته، نوشت:
بگیرید، ببندید، حبس کنید، پروندهسازی کنید،
اخراج کنید، تهدید کنید، اما بدانید که ما،
ما زنانِ ایران، هرگز از مسیر خود باز نخواهیم گشت.
شما نمیتوانید ارادهمان را بشکنید.
ما شکستناپذیریم.
ما همچون سیلابی خروشان خواهیم بود که دیوارها را فرو میریزد و هیچ مانعی نمیتواند سد راهمان شود.
هر سنگی که در مسیر آزادی و برابری بگذارید،
ما با عزم و ارادهای قویتر از آن عبور خواهیم کرد.
هر فشاری که وارد کنید، صدای ما بلندتر خواهد شد،
چرا که ما دیگر از هیچچیز نمیترسیم. صدای ما، صدای آزادی است.
ما این مسیر را با گامهای استوار و بدون توقف ادامه خواهیم داد،
تا به آزادی و برابری برسیم.
شعار ما همیشه و در هر شرایطی این خواهد بود:
زن، زندگی، آزادی.
ما ایستادهایم و هرگز نخواهیم نشست،
چرا که در این راه، هر گام ما گامی به سوی رهایی است.
و سپاس از آن مرد آرایشگر جنوبی که چنین هنرمندانه،
پیامی از قدرت، شجاعت و اتحاد را بر سر من نقش زد.
که همان نماد و نشانهای است از انقلابی بزرگ،
که در دل هر زن و مرد آزادیخواهی در این سرزمین شعلهور است.
ما نسلهایی هستیم که صدای زنان آزادیخواه این سرزمین را در گوش داریم.
صدای آنان همچنان در رگهای ما پژواک دارد.
خوشا آن روز و آن لحظه که با هم بایستیم، که با هم فریاد بزنیم،
که ظلم و نابرابری هیچگاه نمیتواند بر ما غلبه کند.
ما به این مبارزه ادامه خواهیم داد،
و روزی فرا خواهد رسید که آزادی و برابری را در کنار هم جشن بگیریم.
ما دست در دست هم، یکصدا فریاد خواهیم زد تا ظلم را از ریشه بکنیم.
«همراه هم، در مسیر آزادی خواهیم بود، تا روز پیروزی.»
ـ سارا سیاهپور، فعال صنفی و معلمی است که بارها بازداشت شد و سرانجام از آموزش و پرورش اخراج شد.
سارا سیاهپور، پس از دریافت حکم اخراج خود، در اینستاگرام نوشت که «امروز حکم شرافتم را گرفتم، من حکم اخراجم را مدالی خواهم کرد و به گردنم میآویزم.» او گفته دلیل اخراجش «انتشار عکس بیحجاب و حمایت از خیزش زن، زندگی، آزادی» بوده است.
#سارا_سیاهپور #زن_زندگی_آزادی #ما_ادامه_داریم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بگیرید، ببندید، حبس کنید، پروندهسازی کنید،
اخراج کنید، تهدید کنید، اما بدانید که ما،
ما زنانِ ایران، هرگز از مسیر خود باز نخواهیم گشت.
شما نمیتوانید ارادهمان را بشکنید.
ما شکستناپذیریم.
ما همچون سیلابی خروشان خواهیم بود که دیوارها را فرو میریزد و هیچ مانعی نمیتواند سد راهمان شود.
هر سنگی که در مسیر آزادی و برابری بگذارید،
ما با عزم و ارادهای قویتر از آن عبور خواهیم کرد.
هر فشاری که وارد کنید، صدای ما بلندتر خواهد شد،
چرا که ما دیگر از هیچچیز نمیترسیم. صدای ما، صدای آزادی است.
ما این مسیر را با گامهای استوار و بدون توقف ادامه خواهیم داد،
تا به آزادی و برابری برسیم.
شعار ما همیشه و در هر شرایطی این خواهد بود:
زن، زندگی، آزادی.
ما ایستادهایم و هرگز نخواهیم نشست،
چرا که در این راه، هر گام ما گامی به سوی رهایی است.
و سپاس از آن مرد آرایشگر جنوبی که چنین هنرمندانه،
پیامی از قدرت، شجاعت و اتحاد را بر سر من نقش زد.
که همان نماد و نشانهای است از انقلابی بزرگ،
که در دل هر زن و مرد آزادیخواهی در این سرزمین شعلهور است.
ما نسلهایی هستیم که صدای زنان آزادیخواه این سرزمین را در گوش داریم.
صدای آنان همچنان در رگهای ما پژواک دارد.
خوشا آن روز و آن لحظه که با هم بایستیم، که با هم فریاد بزنیم،
که ظلم و نابرابری هیچگاه نمیتواند بر ما غلبه کند.
ما به این مبارزه ادامه خواهیم داد،
و روزی فرا خواهد رسید که آزادی و برابری را در کنار هم جشن بگیریم.
ما دست در دست هم، یکصدا فریاد خواهیم زد تا ظلم را از ریشه بکنیم.
«همراه هم، در مسیر آزادی خواهیم بود، تا روز پیروزی.»
ـ سارا سیاهپور، فعال صنفی و معلمی است که بارها بازداشت شد و سرانجام از آموزش و پرورش اخراج شد.
سارا سیاهپور، پس از دریافت حکم اخراج خود، در اینستاگرام نوشت که «امروز حکم شرافتم را گرفتم، من حکم اخراجم را مدالی خواهم کرد و به گردنم میآویزم.» او گفته دلیل اخراجش «انتشار عکس بیحجاب و حمایت از خیزش زن، زندگی، آزادی» بوده است.
#سارا_سیاهپور #زن_زندگی_آزادی #ما_ادامه_داریم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🔴 و این روزها چه سیاهی بر بام آموزش و پرورش است با حضور علیرضا کاظمی وزیر مجیزگوی امنیتی…
✍️سارا سیاهپور
وقتی خبر موافقت با حضور #نیروی_انتظامی در مدارس را خواندم، اصلاً تعجب نکردم. همیشه هر وقت احساس خطر میکنند، برای کنترل فضا دست به هر کاری میزنند؛ حتی اگر لازم باشد آییننامههای خودشان را هم زیر پا بگذارند.
با خواندن این خبر، ناخودآگاه یاد یکی از روزهای خاص زندگیام افتادم؛ دوازدهم اسفند ۱۳۹۷، زمانی که معاون یکی از دبیرستانهای ناحیه یک کرج بودم. پیش از آنکه از آموزش و پرورش اخراج شوم.
آن روز به همراه همکارانم با فراخوان شورای هماهنگی معلمان در مدرسه تحصن کرده بودیم. تصاویری از تحصن معلمان در سراسر کشور در فضای مجازی منتشر شد و همین کافی بود تا موجی از واکنشها به راه بیفتد.
همسر یکی از همکاران خانم… که در استانداری کرج سمتی داشت و بهقول خودش “یه کاره مملکت بود”، و در جلسه ی اضطراری استان البرز که با موضوع #تحصن_معلمان برگزار شده بود حضور داشت، بلافاصله بعد از رسانه ای شدن خبر تحصن «حاجیشان» با او تماس گرفت تا از صحت خبر اطمینان پیدا کند. حاجیه خانم هم ضمن تأیید، تأکید کردند که «معلمان حاضر نیستند به کلاس بروند و از دفتر خارج شد تا گزارش کامل را ارائه دهد.»
کمتر از نیم ساعت بعد، سه نفر با لباس نیروی انتظامی و دو نفر با لباس شخصی وارد مدرسه شدند. مدیر مدرسه مرا از دفتر همکاران به دفتر خودش فراخواند. رنگ به چهره نداشت….
رو به یکی از مأموران که درجه بالاتری داشت گفتم:
«ظاهراً حاجیتان فراموش کرده که آموزش و پرورش مُلک استانداری نیست. شما نمیتوانید بدون هماهنگی با حراست اداره ناحیه وارد مدرسه شوید. مدرسه که مسجد نیست تا برای استقرار نیروهایتان، از آن استفاده کنید، لطفاً مجوز حضورتان را ارائه دهید تا ببینیم مشکل چیست.»
آنها گفتند:
«نگران نباشید.»
گفتم: «از قضا نگران نیستم. من در خانهام هستم، این شما هستید که بدون اجازه وارد شدید.»
یکی خندید، مأمور لباس شخصی زیر لب چیزی غر زد، و دیگری ادامه داد:
«طبق گزارشی که به ما رسیده، فقط آمدهایم بررسی کنیم شرایط مدرسه چگونه است.
در جلسهای در فرمانداری، نام این مدرسه (دبیرستان نجاری سیسی – عفت سابق) مطرح شده بود و گفتهاند یکی از فعالان صنفی و از تشویقکنندگان تحصن اینجاست. فقط خواستیم مطمئن شویم مشکلی پیش نمیآید و رسانههای معاند سوءاستفاده نمیکنند.»
در پاسخ گفتم:
«همانطور که میبینید، مدرسه در آرامش کامل است. بین #معلمان_متحصن و #دانشآموزان تعامل و هماهنگی برقرار است و هیچ نشانی از به قول گزارش دهندگان آشوب وجود ندارد. ما از تحصن #حمایت کردهایم برای دستیابی به مطالباتمان. حالا که مطمئن شدید، لطفاً حضورتان را صورتجلسه کنید، تا یک سند دیگر به مجموعهی رسواییها و مداخلات غیرقانونی در محیط آموزشی اضافه شود.»
در نهایت، در صورتجلسه نوشتند که «مدرسه در آرامش کامل است» و حتی از عوامل مدرسه «تقدیر و تشکر» کردند. امضا زدیم و رفتند.
حالا با خبر رسمیشدن حضور نیروی انتظامی در مدارس، خاطرهام دوباره زنده شد…
امنیتیسازی فضای آموزشی، نهتنها خلاف مقررات و اصول تربیتیست، بلکه اعتماد را میسوزاند و گفتوگو را از میان میبرد.
مدرسه باید محل اندیشه، رشد و نقد باشد؛ نه صحنهی سرکوب و کنترل.
حضور نیروی انتظامی در فضای آموزشی، بهجای ایجاد امنیت، به جو روانی مدرسه لطمه میزند و فضا را متشنج میکند.
با امنیتیکردن مدارس، اعتماد فرومیپاشد و امکان گفتوگو از بین میرود.
و سخن آخر اینکه، تنها راه نجات آموزش و پرورش، دور ساختن دست افراد نالایق و بیکفایت از جایگاه تصمیمگیری، از جمله وزیر کنونی آن است؛ و بهجای آنان، باید میدان را به نیروهای آگاه، دلسوز و متخصص سپرد؛ کسانی که به جای سرکوب، به رشد، گفتوگو و پرورش اندیشه باور دارند.
#سارا_سیاهپور #مدرسه #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️سارا سیاهپور
وقتی خبر موافقت با حضور #نیروی_انتظامی در مدارس را خواندم، اصلاً تعجب نکردم. همیشه هر وقت احساس خطر میکنند، برای کنترل فضا دست به هر کاری میزنند؛ حتی اگر لازم باشد آییننامههای خودشان را هم زیر پا بگذارند.
با خواندن این خبر، ناخودآگاه یاد یکی از روزهای خاص زندگیام افتادم؛ دوازدهم اسفند ۱۳۹۷، زمانی که معاون یکی از دبیرستانهای ناحیه یک کرج بودم. پیش از آنکه از آموزش و پرورش اخراج شوم.
آن روز به همراه همکارانم با فراخوان شورای هماهنگی معلمان در مدرسه تحصن کرده بودیم. تصاویری از تحصن معلمان در سراسر کشور در فضای مجازی منتشر شد و همین کافی بود تا موجی از واکنشها به راه بیفتد.
همسر یکی از همکاران خانم… که در استانداری کرج سمتی داشت و بهقول خودش “یه کاره مملکت بود”، و در جلسه ی اضطراری استان البرز که با موضوع #تحصن_معلمان برگزار شده بود حضور داشت، بلافاصله بعد از رسانه ای شدن خبر تحصن «حاجیشان» با او تماس گرفت تا از صحت خبر اطمینان پیدا کند. حاجیه خانم هم ضمن تأیید، تأکید کردند که «معلمان حاضر نیستند به کلاس بروند و از دفتر خارج شد تا گزارش کامل را ارائه دهد.»
کمتر از نیم ساعت بعد، سه نفر با لباس نیروی انتظامی و دو نفر با لباس شخصی وارد مدرسه شدند. مدیر مدرسه مرا از دفتر همکاران به دفتر خودش فراخواند. رنگ به چهره نداشت….
رو به یکی از مأموران که درجه بالاتری داشت گفتم:
«ظاهراً حاجیتان فراموش کرده که آموزش و پرورش مُلک استانداری نیست. شما نمیتوانید بدون هماهنگی با حراست اداره ناحیه وارد مدرسه شوید. مدرسه که مسجد نیست تا برای استقرار نیروهایتان، از آن استفاده کنید، لطفاً مجوز حضورتان را ارائه دهید تا ببینیم مشکل چیست.»
آنها گفتند:
«نگران نباشید.»
گفتم: «از قضا نگران نیستم. من در خانهام هستم، این شما هستید که بدون اجازه وارد شدید.»
یکی خندید، مأمور لباس شخصی زیر لب چیزی غر زد، و دیگری ادامه داد:
«طبق گزارشی که به ما رسیده، فقط آمدهایم بررسی کنیم شرایط مدرسه چگونه است.
در جلسهای در فرمانداری، نام این مدرسه (دبیرستان نجاری سیسی – عفت سابق) مطرح شده بود و گفتهاند یکی از فعالان صنفی و از تشویقکنندگان تحصن اینجاست. فقط خواستیم مطمئن شویم مشکلی پیش نمیآید و رسانههای معاند سوءاستفاده نمیکنند.»
در پاسخ گفتم:
«همانطور که میبینید، مدرسه در آرامش کامل است. بین #معلمان_متحصن و #دانشآموزان تعامل و هماهنگی برقرار است و هیچ نشانی از به قول گزارش دهندگان آشوب وجود ندارد. ما از تحصن #حمایت کردهایم برای دستیابی به مطالباتمان. حالا که مطمئن شدید، لطفاً حضورتان را صورتجلسه کنید، تا یک سند دیگر به مجموعهی رسواییها و مداخلات غیرقانونی در محیط آموزشی اضافه شود.»
در نهایت، در صورتجلسه نوشتند که «مدرسه در آرامش کامل است» و حتی از عوامل مدرسه «تقدیر و تشکر» کردند. امضا زدیم و رفتند.
حالا با خبر رسمیشدن حضور نیروی انتظامی در مدارس، خاطرهام دوباره زنده شد…
امنیتیسازی فضای آموزشی، نهتنها خلاف مقررات و اصول تربیتیست، بلکه اعتماد را میسوزاند و گفتوگو را از میان میبرد.
مدرسه باید محل اندیشه، رشد و نقد باشد؛ نه صحنهی سرکوب و کنترل.
حضور نیروی انتظامی در فضای آموزشی، بهجای ایجاد امنیت، به جو روانی مدرسه لطمه میزند و فضا را متشنج میکند.
با امنیتیکردن مدارس، اعتماد فرومیپاشد و امکان گفتوگو از بین میرود.
و سخن آخر اینکه، تنها راه نجات آموزش و پرورش، دور ساختن دست افراد نالایق و بیکفایت از جایگاه تصمیمگیری، از جمله وزیر کنونی آن است؛ و بهجای آنان، باید میدان را به نیروهای آگاه، دلسوز و متخصص سپرد؛ کسانی که به جای سرکوب، به رشد، گفتوگو و پرورش اندیشه باور دارند.
#سارا_سیاهپور #مدرسه #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی نقلقول از خمینی هم جرم است
این روایت من، سارا سیاهپور فعال صنفی معلمان، از یکی از علتهای اخراجم است.
در سالگرد درگذشت روحالله خمینی، آقای حسن خمینی در سخنرانی خود اظهار داشت:
«دشمنان قطعاتی از سخنرانیهای امام را پیدا میکنند، تحریف میکنند و در فضای مجازی دستمایه طنز میسازند.»
این جمله را که شنیدم، نمیدانستم بخندم یا گریه کنم؛ نه از آن رو که محتوای آن عجیب بود، بلکه چون خودم یکی از قربانیان همین «نقلقولها» هستم — آن هم بدون هیچ تحریفی.
من معلمی هستم که یکی از بندهای رسمی حکم اخراجم از آموزشوپرورش، ارسال یک استیکر از خمینی با نقلقولی از خودش بود؛ جملهای که سالهاست در حافظه عمومی باقی مانده و بارها در رسانههای رسمی نیز شنیده شده:
«طوری نکنید که طوری شود، که مردم فکر کنند طوری شده.»
ماجرا از آنجا شروع شد که در یک روز آلوده، مدیر مدرسه به من (که معاون آموزشی بودم) اطلاع داد مدرسه به علت آلودگی هوا تعطیل است و کلاسها باید بهصورت مجازی برگزار شود. من هم این خبر را در گروه کاری معلمان اطلاعرسانی کردم. پس از واکنشهای مختلف، از صمیمانه و طنزآمیز تا انتقاد و ابراز نگرانی برخی همکاران، من نیز در پاسخ همان استیکر معروف خمینی را ارسال کردم. موضوع همانجا تمام شد.
اما چند ماه بعد، در پروندهای که هیأت تخلفات علیه من گشود، ارسال آن استیکر بهعنوان یکی از دلایل اخراجم ثبت شد.
اینجاست که جای چند پرسش جدی باقی میماند:
وقتی پدربزرگ آقای حسن خمینی این سخنان را گفته، چرا مسئولان از نقل آن چنین واهمه دارند؟
اگر آن جمله درست، بجا و قابل دفاع است، چرا باید معلمی بهدلیل بازنشرش تنبیه شود؟
و اگر نابجا و غیرقابل دفاع بوده، پس چرا باید مردم را وادار به احترام و پذیرش آن کرد؟
آقای حسن خمینی میگویند دشمنان، سخنان پدربزرگشان را تحریف میکنند. اما واقعیت این است که ما را نه برای تحریف، بلکه برای نقل مستقیم همان سخنان مجازات میکنند.
باید به ایشان اطلاع داد:
دلخوش به این مقدار نباشید.
چرا که برای نقل همان مقدار، برای همان جملهها، یک معلم را از کار اخراج میکنند.
📌 «تصویری که مشاهده میکنید همان استیکری است که بهخاطر آن در هیأت تخلفات مورد مواخذه قرار گرفتم و در نهایت یکی از دلایل اخراجم شد.»
ـ از اینستاگرام سارا سیاهپور
#خمینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #سارا_سیاهپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این روایت من، سارا سیاهپور فعال صنفی معلمان، از یکی از علتهای اخراجم است.
در سالگرد درگذشت روحالله خمینی، آقای حسن خمینی در سخنرانی خود اظهار داشت:
«دشمنان قطعاتی از سخنرانیهای امام را پیدا میکنند، تحریف میکنند و در فضای مجازی دستمایه طنز میسازند.»
این جمله را که شنیدم، نمیدانستم بخندم یا گریه کنم؛ نه از آن رو که محتوای آن عجیب بود، بلکه چون خودم یکی از قربانیان همین «نقلقولها» هستم — آن هم بدون هیچ تحریفی.
من معلمی هستم که یکی از بندهای رسمی حکم اخراجم از آموزشوپرورش، ارسال یک استیکر از خمینی با نقلقولی از خودش بود؛ جملهای که سالهاست در حافظه عمومی باقی مانده و بارها در رسانههای رسمی نیز شنیده شده:
«طوری نکنید که طوری شود، که مردم فکر کنند طوری شده.»
ماجرا از آنجا شروع شد که در یک روز آلوده، مدیر مدرسه به من (که معاون آموزشی بودم) اطلاع داد مدرسه به علت آلودگی هوا تعطیل است و کلاسها باید بهصورت مجازی برگزار شود. من هم این خبر را در گروه کاری معلمان اطلاعرسانی کردم. پس از واکنشهای مختلف، از صمیمانه و طنزآمیز تا انتقاد و ابراز نگرانی برخی همکاران، من نیز در پاسخ همان استیکر معروف خمینی را ارسال کردم. موضوع همانجا تمام شد.
اما چند ماه بعد، در پروندهای که هیأت تخلفات علیه من گشود، ارسال آن استیکر بهعنوان یکی از دلایل اخراجم ثبت شد.
اینجاست که جای چند پرسش جدی باقی میماند:
وقتی پدربزرگ آقای حسن خمینی این سخنان را گفته، چرا مسئولان از نقل آن چنین واهمه دارند؟
اگر آن جمله درست، بجا و قابل دفاع است، چرا باید معلمی بهدلیل بازنشرش تنبیه شود؟
و اگر نابجا و غیرقابل دفاع بوده، پس چرا باید مردم را وادار به احترام و پذیرش آن کرد؟
آقای حسن خمینی میگویند دشمنان، سخنان پدربزرگشان را تحریف میکنند. اما واقعیت این است که ما را نه برای تحریف، بلکه برای نقل مستقیم همان سخنان مجازات میکنند.
باید به ایشان اطلاع داد:
دلخوش به این مقدار نباشید.
چرا که برای نقل همان مقدار، برای همان جملهها، یک معلم را از کار اخراج میکنند.
📌 «تصویری که مشاهده میکنید همان استیکری است که بهخاطر آن در هیأت تخلفات مورد مواخذه قرار گرفتم و در نهایت یکی از دلایل اخراجم شد.»
ـ از اینستاگرام سارا سیاهپور
#خمینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #سارا_سیاهپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech