آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
لعبت والا، شاعر و ترانه‌سرا ۸۶ ساله شد
goo.gl/YQtXXL

لعبت والا شاعر، ترانه‌سرا، روزنامه‌نگار و داستان‌نویس ایرانی، بیستم آبان‌ماه ۱۳۰۹ شمسی در تهران به دنیا آمد.

پدرش محمدحسین والا بود که به ظهیرالسلطنه معروف بود و نام مادرش منیر والا.

والا از نخستین دانش‌آموختگان دوره‌ی روزنامهنگاری دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران است و سال‌ها در مجله‌ی هفتگی سیاسی و اجتماعی «تهران مصور» که برادرش عبدالله والا، مدیر مسئول هفته‌نامه بود کار می‌کرد و سردبیر مجله‌ی «کوچولوها»‌ی آن نشریه بود.

لعبت والا می‌گوید که اشعاری که می‌سروده را مخفی می‌کرده تا مادر و دیگر خویشاوندانش آن اشعار را نبینند. با این حال والا موفق می‌شود که اشعارش را منتشر کند.

والا ورودش به عالم شعر و شاعری را این‌گونه تعریف می‌کند: «زمانی که شاید پانزده یا شانزده ساله بودم، استاد نظام وفا که دو صفحه‌ی وسط مجله‌ی «تهران مصور» در اختیار او بود، شعری گفته بود و من به خیال خودم، آمدم به استقبال. به قول معروف، به اقتفای او رفتم و با همان وزن و قافیه شعر را گفتم. روزی که به دفتر تهرا‌‌ن‌مصور، برای دیدن برادرم رفته بودم، این شعر را به استاد دادم؛ البته با خجالت و با سرخ و سبز شدن، رفتم و شعر را به او دادم. خیلی زیاد مرا تشویق کرد و توی صفحه‌ی خودش، همان‌جایی که شعر خود را می‌گذاشت، شعر مرا هم گذاشت. در حقیقت، او پارتی من پیش برادرم شد و به این طریق، در به روی من باز شد… به خاطر اینکه داریوش رفیعی این شعر مرا توی مجله دیده بود و با آن صدای گرم و شیرینی که داشت، در برنامه‌ای رادیویی که آن موقع زنده پخش می‌شد، خواند. پس من یک‌شبه، ره صدساله طی کردم. یعنی هم شعرم چاپ شد و هم از رادیو پخش شد. این شد که طبیعتاً برادر من، دیگر نتوانست جلوی مرا بگیرد.»

لعبت والا با به یادآوردن حوادث پس از انقلاب و بگیر و ببندها و اعدام‌ها می‌گوید که سرنوشت یاری‌گرش بوده است که توانسته است از ایران برود چرا که اگر می‌ماند حوادث ناگواری در انتظارش می‌بود:

«در مدتی که اینجا بودم، چندتا خانم را اعدام کردند؛ از جمله خانم دکتر پارسا که باید اسم آن را بزرگترین جنایت قرن گذاشت. بعد هم متوجه شدم خانمی جزو اعدام شده‌ها بود که با همدیگر در جمع‌آوری کمک برای زلزله‌زدگان بویین‌زهرا همکاری کرده بودیم. این خانم در میدان تجریش یک چادر زده بود. از من هم خواسته بود با او همکاری کنم و ما شبانه‌روز با هم کار می‌کردیم که برای زلزله‌زدگان اعانه جمع کنیم. او فرهنگی و رئیس یک دبیرستان بود و خانمی بسیار شریف بود.وقتی دیدم که این خانم جزو مفسدین فی‌الارض و به جرم فحشا اعدام شده است، تازه متوجه شدم که دخترم درست می‌گفت که وقتی نوبت به زن‌ها برسد، نوبت تو هم می‌رسد. بعدها البته این موضوع ثابت شد و شنیدم که در برنامه‌ای که در تلویزیون (هویت) داشتند، گفته بودند که من جاسوس موساد بوده‌ام. جاسوس هم حکم اعدام دارد دیگر. در حقیقت، سرنوشت مرا نجات داد. شاید هم بیشتر دانایی دختر.»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/6wkNrl

@Tavaana_TavaanaTech
رضا ویسی - روزنامه‌نگار باسابقه - در این توییت به نسبت بین وجود رسانه‌های آزاد در یک کشور و جان و سلامتی مردم اشاره می‌کند.
.
او به درستی توضیح می‌دهد که اگر در ایران رسانه‌ها آزاد بودند، اجازه پنهان‌کاری به مسئولان نمی‌دادند. بیراه نیست که خامنه‌ای اجازه حضور رسانه‌های آزاد در کشور را نمی‌دهد؛ چون می‌داند دیگر به راحتی نمی‌تواند استبداد خود را پیش ببرد.
.
#کرونا #رسانه_آزاد #چین #روزنامه_نگاری #مطبوعات_آزاد #آزادی_بیان

@Tavaana_TavaanaTech
‏مقامات جمهوری اسلامی مرتب ادعا می‌کنند، ایران آزادترین کشور جهان است، زندانی سیاسی نداریم، آزادی بیان وجود دارد.
ولی یک روزنامه‌نگار را که کاری جز حرفه‌اش انجام نداده را به چهار سال و نه ماه زندان محکوم می‌کنند.

#روزنامه_نگاری_جرم_نیست
#محمد_مساعد

@Tavaana_Tavaanatech
مسعود کاظمی، روزنامهنگاری است که این روزها در کنار پدرش، به کار نقاشی ساختمان مشغول است. او پس از آزادی از زندان ممنوع‌الکار شده است.

او در صفحه اینستاگرامش نوشته:

بعد آزادی از زندان و با توجه به اینکه‌ ممنوع‌الکار بودم باید برای امرار معاش کاری می‌کردم. البته اگر ممنوع‌الکار هم نبودم دیگر نمی‌خواستم به فعالیت رسانه‌ای ادامه دهم و ابزار پروپاگاندا باشم. نقاشی ساختمان را به صورت تجربی از پدرم آموختم و حالا چند ماهی است با هم سر کار می‌رویم. خوشحال نیستم چون شیفته‌ی نوشتنم و خوشحالم چون تلاش می‌کنم شریف زندگی کنم.
ضمنا پروژه نقاشی ساختمان در شهر پرند و شهرهای کوچک اطرافش را هم قبول می‌کنیم.
#روزنامه_نگار
#پروپاگاندا
#روزنامه_نگاری

درباره مسعود کاظمی بیشتر بخوانید:
bit.ly/2F7Zdea

پیش‌تر فروزان آصف‌نخعی، به کار فروشندگی در یک دکه روزنامه‌فروشی و میلاد فدایی‌اصل به کار آبکاری در کارگاه پدرش روی آورده بود. روزنامه‌نگاران دیگری همچون احمد زیدآبادی هم از اشتغال به حرفه‌ی خود محروم هستند و این روزها به کار دیگری مشغول شده‌اند. برخی هم از ایران خارج شده‌اند.

@Tavaana_TavaanaTech
«در برابر سانسور و سرکوب روزنامه‌نگاران سد محکمی بسازیم!

در چند دهه گذشته سرکوب روزنامه‌نگارانی که قلم‌شان را برای روشنگری و آشکارسازی فساد و تبعیض طبقاتی در جامعه چرخانده‌اند، ادامه داشته است. در این میان اندک‌خبرنگارانی بودند که قد علم کردند و در این هیاهو مقاومت کردند و اعتبار قلم را نگه داشتند.

دوستان و همکاران روزنامه‌نگار، امروز بر ماست که نگذاریم دست کم فرآیند بازداشت و سرکوب خبرنگاران نرمالیزه شود. باید با هر ابزاری که در دست داریم نشان دهیم که سکوت پاسخ ما نیست. امروز بیش از هر وقتی باید از حقوق صنفی خود به ویژه دستمزد دفاع کنیم. امروز بر ماست که حقوق پایمال شده خود را بازستانیم.

با ادامه بازداشت همکاران‌مان مخالفت ورزیم. برخورد با روزنامه‌نگاران از سوی نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی نشان می‌دهد که آنها هیچگونه احترامی برای جامعه خبرنگاری قائل نیستند.
طی آخرین گزارش‌های انتشاریافته از سوی همکاران، بازپرس شعبه دوم دادسرای اوین علیرغم تعیین وثیقه و پذیرفتن آن، در پاسخ به پدر #امیرعباس_آذرموند، روزنامه‌نگار اقتصادی، گفته «هر وقت صلاح بدانم او را آزاد می‌کنم!»

تحریریه روزنامه‌نگاران مستقل ضمن محکوم‌کردن این دست برخوردهای غیرانسانی، که مصداق شکنجه سفید بازداشتی و خلاف قانون است، از روزنامه‌نگاران می‌خواهد هرچه زودتر به اقدامات جمعی و متحدانه، برای سازماندهی فضایی برای مقابله با سرکوب دست بزند. هرچه آنها سرکوب را بیشتر کنند، ما نیز باید قوی‌تر باشیم.

امروز دو صف مقابل هم شکل گرفته که یکی سرکوبگر است و دیگری در رنج و تبعیض و سرکوب. این انتخاب با ماست که در این موقعیت تاریخی کدام طرف بایستیم.

اگر تعداد ما به اندازه خبرنگاران وابسته نیست، اما قدرت حق‌گویی و همراهی جامعه با ما بیش از این‌ها است و امروز باید به این موضوع واقف باشیم. ما این قدرت را داریم که در برابر سانسور و سرکوب سد محکمی بسازیم!»

متن فوق بخشی از بیانیه روزنامه‌نگاران مستقل است. متن کامل را اینجا بخوانید.

#روزنامه_نگاری_جرم_نیست
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد مساعد در پیامی به مناسبت دریافت جایزه آزادی بیان کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران، گفت که حکومت ایران نه تنها از خود حقیقت بلکه از جسارتی که در پس گفتن حقیقت پنهان است می‌ترسد و حقیقت را در کشور من به جرم تبدیل کرده است.

مراسم سالانه جایزه آزادی بيان کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران پنج‌شنبه شب برگزار شد و طی آن محمد مساعد، خبرنگار ايرانی و از برندگان سال ٢٠٢٠، كه به دليل مسائل امنيتي سال گذشته قادر به شرکت در اين مراسم نبود، امسال جايزه خود را دريافت کرد.

مساعد در سال ۹۸ ابتدا به دلیل انتشار گزارش‌هایی درباره فساد و اختلاس نهادها و مقام‌های حکومتی و بار دوم پس از توییتی درباره قطع اینترنت در جریان اعتراضات آبان ماه بازداشت شد و پس از آنکه با حکم دادگاه انقلاب به ۴سال و ۹ماه حبس تعزیری [۴سال حبس قابل اجرا]، ۲ سال ممنوعیت از فعالیت خبرنگاری پس از تحمل حبس و همچنین توقیف لوازم ارتباطی محکوم شد ایران را ترک کرد.

متن از ایران اینترنشنال
ویدئو از توئیتر کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران

#محمد_مساعد #روزنامه_نگاری_جرم_نیست #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خانم الهه محمدی، روزنامه‌نگار در اینجا از وضعیت قضایی خود شرحی ارائه می‌دهد.

اگرچه خوشبختانه در نهایت او به علت تلاش‌های وکیل خود از حبس و زندان نجات پیدا کرد ولی نکته غم‌انگیز اینجاست که به علت تهیه گزارش درباره فجایع رخ‌داده در مملکت به او اتهام «نشر اکاذیب» زده‌اند و جریمه مالی در نظر گرفته‌اند!

به هواپیمای اوکراینی را در هوا و جلوی چشم همه موشک زدید و ساقط کردید. تهیه گزارش درباره آن «نشر اکاذیب» است؟!

زندانیان را در روزهای کرونا تنها گذاشتید و از مرخصی به آنان نیز ابا داشتید و ستمگری را به عیان‌ترین شکل ممکن به تماشا گذاشتید. گزارش درباره آن «نشر اکاذیب» است؟!


#روزنامه_نگاری_جرم_نیست #الهه_محمدی #هواپیمای_اوکراینی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حسن عباسی؛ روزنامه‌نگار جوان هرمزگانی در دام دستگاه سرکوب

نظام جمهوری اسلامی تاب ساده‌ترین انتقادات، حتی از مقامات میانی را هم ندارد. به عنوان نمونه می‌توان از «حسن عباسی» نام برد؛ یک جوان روزنامه‌نگار که درون خبرگزاری‌های جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند و روزنامهنگاری خارج از چارچوب نظام نیز به حساب نمی‌آید.

حسن عباسی که عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران بود ابتدا در ۵ آذر ماه ۱۳۹۸، در پی انتشار گزارشی از نحوه عملکرد ضعیف استاندار هرمزگان با شکایت همین استاندار توسط دستگاه سرکوب بازداشت شده بود. بنا به گزارش خبرگزاری «تابناک» که حسن عباسی نیز در آن فعالیت می‌کند، این بازداشت «در وضعیت بدی جلوی چشم خبرنگاران خارجی در نمایشگاه بین‌المللی» که در هرمزگان در حال برگزاری بود صورت گرفت. واقعا تصور آن نیز دشوار است که یک خبرنگار بابت انتقاد از یک «استاندار» بازداشت شده باشد.

در پی همین آزار و اذیت دستگاه سرکوب بود که در شهریور ۱۳۹۹ نیز «دادسرا»ی انقلاب در کرمان حسن عباسی را فراخواند و دلیل این احضار، این بار، شکایت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران از این روزنامه‌نگار بود. بنا به گزارش رسانه‌ها، مشخصا «این احضار مرتبط با شکایت محمدرضا پورابراهیمی داورانی، نماینده کرمان در مجلس، از این روزنامه‌نگار در راستای افشاگری‌های وی از زد و بندهای اقتصادی پورابراهیمی با سازمان اطلاعات سپاه است». پیداست که سازمان اطلاعات سپاه در همکاری با این «نماینده» مجلس علیه حسن عباسی بود.

حسن عباسی و همکار او امیررضا تیموری مطالبی در راستای «بی‌کفایتی» محمدرضا پورابراهیمی، «نماینده» کرمان در مجلس شورای اسلامی منتشر کرده بودند با عناوینی چون: «آقای پورابراهیمی این آزمون و خطا نامش چه مدیریتی است؟»، «آقای پورابراهیمی تبعات تصمیمات غیرکارشناسی و زیانبار اقتصادی را مردم می‌دهند»، «تیرهای آقای نماینده یکی پس از دیگری به سنگ می‌خورد». پورابراهیمی نیز که سابقه بسیجی‌گری دارد و رییس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نیز است، احتمالا با همکاری سپاه پاسداران علیه این روزنامه‌نگاران اقامه دعوی کرد.

در آخرین خبر پیرامون وضعیت حول حسن عباسی، «دادگاه» کیفری یک شهرستان کرمان از او خواسته است پیرامون اتهامات «افترا» و «نشر اکاذیب» تا مورخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ در آن‌جا حاضر شود.

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Hasan_Abbasi

#حسن_عباسی #هرمزگان #روزنامه_نگاری_جرم_نیست #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه بیانیه مشترکی در مورد اعتراضات اخیر منتشر کردند و و رسما، نیلوفر حامدی، خبرنگار شرق، و الهه محمدی، خبرنگار روزنامه هم‌میهن، را به انتشار نخستین عکس#مهسا_امینی روی تخت بیمارستان و انتشار «اخبار جهت‌دار» از مراسم تشییع، تدفین و تجمعات اولیه متهم کردند.

این دو نهاد اطلاعاتی، خبرنگاران یاد شده را افراد آموزش‌دیده در دوره‌های به گفته آن‌ها «رژیم مافیایی آمریکا» در کشورهای خارجی معرفی، و آن‌ها را متهم کرده است که نقش منابع اولیه خبرسازی برای «رسانه‌های بیگانه» را ایفا کرده‌اند.

این در حالی است که رسالت خبرنگار تهیه عکس و خبر است. این دو روزنامه‌نگار در روزنامه‌های شرق و هم‌میهن که تخت مدیریت افرادی است که حکومت آن‌ها را تایید کرده است کار می‌کنند. مدیرمسئول شرق هم از نیلوفر حامدی حمایت کرده و گفته که همه فعالیت‌های او با هماهنگی انجام شده است و اینکه او نخستین عکس‌ها را تهیه کرده است، دروغ است.

ساسان آقایی، روزنامه‌نگار، به درستی اشاره کرده که از نظر جمهوری اسلامی، روزنامهنگاری جرم است.
وقتی رهبرشان روزنامه‌ها را پایگاه دشمن می‌داند و با دستور او روزنامه‌ها قله‌ای توقیف می‌شوند، دستگاه‌های تحت امر هم چنین برداشتی در خصوص فعالیت روزنامهنگاری دارند.
روزنامه‌ها از ارکان دموکراسی هستند. جمهوری اسلامی از شفافیت هراسان است‌. برای این نظام مطلوب آن است که بدون انتشار جزییات اخبار، جنایات خود را انجام دهد و دیس‌اینفورمیشن تولید کند و از رسانه‌های مطلوب خود خبرها را آنطور که می‌پسندد به مردم برساند. رسانه برای این حکومت ابزار فریب جامعه برای تداوم بقای نظام و ابزار پروپاگاندا و کنترل افکار عمومی است.

#روزنامه_نگاری_جرم_نیست #نیلوفر_حامدی #الهه_محمدی #مهسا_امینی‌ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مهدی بیک، دبیر سرویس سیاسی روزنامه اعتماد دیشب بازداشت شد

همسر او با اعلام این خبر در حساب کاربری توییتر خود نوشت که موبایل، لپ‌تاپ و وسایل مهدی بیک در جریان بازداشتش ضبط شده است.

مهدی بیک در روزهای گذشته با خانواده محکومان به اعدام مصاحبه کرده بود و به نظر می‌رسد باز هم بیان واقعیت که وظیفه اصلی و حرفه‌ای هر خبرنگاری است به «جرم» تبدیل شده است آنچنانکه با شروع خیزش سراسری مردم ایران بالغ بر ۷۰ خبرنگار بازداشت شده‌اند.

مصاحبه‌های مهدی بیک با پدر و مادر محمد مهدی کرمی و مصاحبه با سهند نورمحمدزاده، توییت‌های آگاهی بخش در خصوص وضعیت اقتصادی و ... از او چهره‌ای دلسوز و منصف ارائه می‌داد و جمهوری اسلامی چنین روزنامه نگارانی را برنمی‌تابد.

جمهوری اسلامی روزنامه‌نگاران را وابسته و تاییدکننده سیاست‌های حاکم و عامل پروپاگاندای خود می‌خواهد.

#مهدی_بیک #مهسا_امینی #ژینا_امینی #روزنامه_نگاری_جرم_نیست #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
جرم؟ روزنامهنگاری!

اثری از رضا عقیلی

منتشر شده در دادبان
@daadbaan2021

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران چندی پیش گزارش داد: «با آغاز خیزش سراسری، حدود ۱۰۰ نفر از روزنامه‌نگاران بازداشت شده‌اند.»

اگر چه بعضی از روزنامه‌نگاران با قید وثیقه آزاد شده‌اند و در انتظار برگزاری دادگاه هستند، اما عده‌ای از روزنامه‌نگاران ماه‌هاست که در زندان بلاتکلیف هستند.

- نیلوفر حامدی، خبرنگار روزنامه شرق که برای تهیه گزارش از وضعیت مهسا امینی به بیمارستانی که او بستری بود رفت، ۳۱ شهریور ماه بازداشت شد و تاکنون آزاد نشده است.

- الهه محمدی، روزنامه‌نگار هم‌میهن، که گزارشی از مراسم خاکسپاری مهسا امینی در سقز تهیه کرد، ۷ مهر بازداشت شد و تاکنون آزاد نشده است.

#مهسا_امینی #کارتون #انقلاب_ملی #یاری_حقوقی_توانا #الهه_محمدی #نیلوفر_حامدی #روزنامه_نگاری_جرم_نیست

@Tavaana_TavaanaTech
روزنامه شرق خبر داد که منیژه مو‌ذن، روزنامه‌نگار و مترجم به دست نهادهای امنیتی بازداشت شده است. هنوز از نهاد بازداشت کننده و دلیل بازداشت او خبری منتشر نشده است. موذن علاوه بر حوزه‌های دیگر روزنامهنگاری، درباره ورزش زنان هم گزارش‌ها و ترجمه‌هایی داشته است.

او با روزنامه شرق، اکوایران و هفته‌نامه تجارت فردا همکاری می‌کرده است.

در طی سال‌های اخیر و به ویژه پس از خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روزنامه‌نگاران زیاذی در ایران بازداشت شده‌اند.
هم اینک نیلوفر حامدی و الهه محمدی در زندان هستند و برای مریم شکرانی هم پرونده‌سازی شده است.

#منیژه_موذن #روزنامه_نگاری_جرم_نیست #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech