آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
نادیا مراد؛ در جستجوی عدالت

بارها و بارها به صورت دست‌جمعی مورد تجاوز قرار گرفت اما او نه تنها زندگی خود که زندگی بسیاری را تغییر داد.
دنیای ‎#نادیا_مراد در کچو خلاصه میشد؛روستایی که در شمال غربی عراق و در مجاورت تپه‌های دوردست کوه شنگال(سنجار)قرار دارد.درتابستان ٢٠١۴،دنیای نادیا یکسر فرو پاشید.
.
‏داعش در تابستان ۲۰۱۴به شمال عراق حمله کردند و با مرام خشن و ظالمانه‌ای که داشتند مشخصا ایزدی‌ها را برای آزاررسانی انتخاب کردند. به فاصله چند روز پس از اشغال روستای کچو، ‎#داعش تجاوز و تعدی به مردم را در بدترین اشکال ممکن و به طور سازمان‌یافته آغاز کرد.
.
مردان و پسران بالای دوازده سال ایزدی را به‌زور به مسلمان‌شدن وادار کردند یا به قتل رساندند؛این کشتارها غالبا به صورت دسته‌جمعی صورت می‌گرفت و اجساد قربانیان بی‌رحمانه در محل کشتار رها می‌شد.زنان و دختران را علنا به صورت برده برای تن‌فروشی می‌فروختند.
.
‏نادیا درمیان این گردباد پرتلاطم به دام افتاده بود.مادر و شش برادرش را از دست داد وخودش به عنوان برده جنسی فروخته شد. بار اولی که تلاش کرد از دام داعش بگریزد برای مجازات درنهایت بی‌رحمی مورد تجاوز یک گروه داعشی قرار گرفت؛وضعیتی که بعد ازآن نیز کماکان ادامه یافت وحتی تشدید شد.
.
‏نادیا مراد می‌گوید:
کار به جایی رسید که دیگر غیر از آزار جنسی و تجاوز هیچ چیز نبود؛ این‌ها روال عادی زندگی روزمره شده بود ... زمانی که زندگی تا به این حد تقلیل پیدا می‌کند، انسان دیگر نه به فرار فکر می‌کند و نه به دیدار دوباره خانواده‌اش.

آنچه قبلا زندگی کرده‌ای تبدیل به یک خاطره دوردست میشود؛خاطره‌ای شبیه یک رویا.جسمت دیگرمال خودت نیست؛در تودیگر توانی برای حرف‌زدن، مقاومت‌کردن یااندیشیدن به دنیای بیرون وجود ندارد.تنهاچیزی که هست تجاوز است وبهت‌زدگی نسبت به سرنوشتی که برایت رقم خورده وچار‌ه‌ای جز قبولش نداری
.
باردوم که نادیا برای گریختن تلاش کرد،به نحومعجزه‌آسایی موفق شد.اگرچه خود را به مکان امنی رساند،اما نه آرامش داشت ونه هدفی.مانند سایر بازماندگان، پیوندهای خانوادگی وزندگی روستایی آنچنان نقش مهمی درزندگی او داشت که خلا عظیمی که درنبودشان احساس میکرد اندیشیدن به آینده را دشوار.
.
نادیا می‌گوید:
«زندگی دختران ایزدی با آنچه در بچگی در خیال برای خود پرورانده بودند بسیار فرق داشت. ما دیگر به فکر خوشبختی نبودیم. فقط به زنده‌ماندن می‌اندیشیدیم و این‌که شاید با این زندگی، که کاملا به طور تصادفی آن را حفظ کرده بودیم، کاری ارزشمند انجام دهیم.»
.
‏بیشتر بخوانید:
bit.ly/2U4A3B5

نسخه انگلیسی
bit.ly/2U5KBzN
.
#نادیا_مراد #مطالعه_موردی #زنان_ایزدی #داعش

کانال کلاس و کتاب توانا:
@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech