سینا نعیمی، پسر #عفیف_نعیمی، زندانی بهائی شرحی از آخرین وضعیت پدرش نوشته.
عفیف نعیمی پیشتر ۱۰ سال از عمرش در زندان سپری شد و حالا برای چندمین بار در ۹ اردیبهشت سال جاری بازداشت شد.
«پدر من #عفيف_نعيمي رو پریزوز بعد از ٢٣ روز از بند اطلاعات كرج به ندامتگاه مركزي كرج منتقل كردن. داستان مفصله. اول اينكه پارسال ٩ مرداد پدر منو دستگير میكنن. در واقع به منزل ٥٦ خانواده بهايی در كل ايران میريزن كه يكيش هم پدر من بوده و ايشون رو بازداشت میكنن. اتهام ايشون چيه؟ اينكه مدرسه دخترونه ابتدايی به درخواست يكی از هم بندیهای سابقش راه انداخته. يعنی چی، يعنی اينكه ايشون گفته من میخوام اين كار فرهنگی رو انجام بدم ولي توانم برای راه اندازيش كمه كمكم میكنی؟ پدر منم بخاطر اعتماد و دوستی با ايشون و صد البته اينكه كاری كه میخواسته انجام بده كار فرهنگی بوده قبول میكنه. مدرسهای كه پدر من چون میدونسته دوستان اگر اونجا ببيننش به دليل توهم توطئهای كه دارن هزار و يك برداشت ديگه میكنن يك بار هم پاش رو داخل اونجا نذاشت. آخر چي شد، گرفتنش به جرم اينكه تو میخواستی از طريق كودكان نفوذ كنی. من هيچ توضيح اضافهای نميدم فقط و فقط شرح ماجرا رو ميدم.
اگر خنده داره بخنديد اگر ناراحت كنندست آزاديد ناراحت بشيد اگرم هر فكر ديگهای میكنيد بازم آزاديد حتی دوستان سايبری جمهوری اسلامی كه قطعا ميان كامنت ميذارن و هر حرف نامربوطی خواهند زد. ٧ سال زندان، ٥ ميليارد تومن جريمه نقدی، ٥ سال محروميت از حقوق اجتماعی، و منع خروج از كشور و تبعيد از استان البرز و منع از فعاليتهای فرهنگی و اموزشی به مدت دو سال. قسمت آخر رو خونديد. منع از فعاليتهای فرهنگی و اموزشی. يه جوری ميگن انگار تا الان بهايیها اجازه داشتن در صدر اينگونه امور فعاليت كنن. حدود ٩ سال پيش و در فاصله زمانی ازدواج من پدرم بخاطر مشكلات قلبی خطرناك كه هنوز هم باهاش درگير هست و شرايط زندان و استرس میتونه براش كشنده باشه، تو بيمارستان قلب تهران بستری بود. به دليل بستری بودن چند تن از هم بندیهای سياسی در همون زندان اين فرصت پيش ميومد كه هر كسی به ديدن اونها ميومد بابا رو هم ميديد.
يه چيز خيلی جالبی كه پيش ميومد اين بود كه همه اونها از بابا میپرسيدن شما بهايیها چی میخوايد و بيشترين محروميتتون از چيه. يادمه اونروز همسرم اونجا بود و بعدش برام تعريف كرد كه بابا گفتن بزرگترين محروميت ما بهايیها نداشتن حق خدمت به وطنمون هستش. اين از هر چيزي بيشتر مارو اذيت میكنه.
البته اينقدر محروميتهای زيادی ما كشيديم كه انتخاب بينشون سخته ولي امروز منم به حرفش میرسم. كه واقعا شايد سخترينش اينه كه با تمام وجود قلبت براي كشورت بتپه و بخوای بهش خدمت كنی و نذارن. خيلی درد داره.»
.
- آقای عفیف نعیمی از اعضای سابق شورای مدیریت جامعه بهاییان موسوم به یاران ایران هستند که پیشتر ده. سال را در زندان بدون مرخصی گذراندهاند. ایشان از مشکل قلبی حاد رنج میبرند و بارها بابت بیماری قلبی در بیمارستان بستری شدهاند. حالا همانطور که خواندید باز به ۷ سال زندان محکوم شدند.
اقلیت بهایی در ایران همواره سرکوب شدهاند و حتی اجازه شرکت در کارهای خیریه را هم پیدا نمیکنند.
#عفيف_نعيمی
#داستان_ما_يكيست
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عفیف نعیمی پیشتر ۱۰ سال از عمرش در زندان سپری شد و حالا برای چندمین بار در ۹ اردیبهشت سال جاری بازداشت شد.
«پدر من #عفيف_نعيمي رو پریزوز بعد از ٢٣ روز از بند اطلاعات كرج به ندامتگاه مركزي كرج منتقل كردن. داستان مفصله. اول اينكه پارسال ٩ مرداد پدر منو دستگير میكنن. در واقع به منزل ٥٦ خانواده بهايی در كل ايران میريزن كه يكيش هم پدر من بوده و ايشون رو بازداشت میكنن. اتهام ايشون چيه؟ اينكه مدرسه دخترونه ابتدايی به درخواست يكی از هم بندیهای سابقش راه انداخته. يعنی چی، يعنی اينكه ايشون گفته من میخوام اين كار فرهنگی رو انجام بدم ولي توانم برای راه اندازيش كمه كمكم میكنی؟ پدر منم بخاطر اعتماد و دوستی با ايشون و صد البته اينكه كاری كه میخواسته انجام بده كار فرهنگی بوده قبول میكنه. مدرسهای كه پدر من چون میدونسته دوستان اگر اونجا ببيننش به دليل توهم توطئهای كه دارن هزار و يك برداشت ديگه میكنن يك بار هم پاش رو داخل اونجا نذاشت. آخر چي شد، گرفتنش به جرم اينكه تو میخواستی از طريق كودكان نفوذ كنی. من هيچ توضيح اضافهای نميدم فقط و فقط شرح ماجرا رو ميدم.
اگر خنده داره بخنديد اگر ناراحت كنندست آزاديد ناراحت بشيد اگرم هر فكر ديگهای میكنيد بازم آزاديد حتی دوستان سايبری جمهوری اسلامی كه قطعا ميان كامنت ميذارن و هر حرف نامربوطی خواهند زد. ٧ سال زندان، ٥ ميليارد تومن جريمه نقدی، ٥ سال محروميت از حقوق اجتماعی، و منع خروج از كشور و تبعيد از استان البرز و منع از فعاليتهای فرهنگی و اموزشی به مدت دو سال. قسمت آخر رو خونديد. منع از فعاليتهای فرهنگی و اموزشی. يه جوری ميگن انگار تا الان بهايیها اجازه داشتن در صدر اينگونه امور فعاليت كنن. حدود ٩ سال پيش و در فاصله زمانی ازدواج من پدرم بخاطر مشكلات قلبی خطرناك كه هنوز هم باهاش درگير هست و شرايط زندان و استرس میتونه براش كشنده باشه، تو بيمارستان قلب تهران بستری بود. به دليل بستری بودن چند تن از هم بندیهای سياسی در همون زندان اين فرصت پيش ميومد كه هر كسی به ديدن اونها ميومد بابا رو هم ميديد.
يه چيز خيلی جالبی كه پيش ميومد اين بود كه همه اونها از بابا میپرسيدن شما بهايیها چی میخوايد و بيشترين محروميتتون از چيه. يادمه اونروز همسرم اونجا بود و بعدش برام تعريف كرد كه بابا گفتن بزرگترين محروميت ما بهايیها نداشتن حق خدمت به وطنمون هستش. اين از هر چيزي بيشتر مارو اذيت میكنه.
البته اينقدر محروميتهای زيادی ما كشيديم كه انتخاب بينشون سخته ولي امروز منم به حرفش میرسم. كه واقعا شايد سخترينش اينه كه با تمام وجود قلبت براي كشورت بتپه و بخوای بهش خدمت كنی و نذارن. خيلی درد داره.»
.
- آقای عفیف نعیمی از اعضای سابق شورای مدیریت جامعه بهاییان موسوم به یاران ایران هستند که پیشتر ده. سال را در زندان بدون مرخصی گذراندهاند. ایشان از مشکل قلبی حاد رنج میبرند و بارها بابت بیماری قلبی در بیمارستان بستری شدهاند. حالا همانطور که خواندید باز به ۷ سال زندان محکوم شدند.
اقلیت بهایی در ایران همواره سرکوب شدهاند و حتی اجازه شرکت در کارهای خیریه را هم پیدا نمیکنند.
#عفيف_نعيمی
#داستان_ما_يكيست
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
شرحی از وضعیت عفیف نعیمی زندانی بهایی
سینا نعیمی، پسر #عفیف_نعیمی، زندانی بهائی شرحی از آخرین وضعیت پدرش نوشته. عفیف نعیمی پیشتر ۱۰ سال از عمرش در زندان سپری شد و حالا برای چندمین بار در ۹ اردیبهشت سال جاری بازداشت شد. «پدر من #عفيف_نعيمي رو پریزوز بعد از ٢٣ روز از بند اطلاعات كرج به ندامتگاه…