زادروز علامه محمد قزوینی، نادرهای کمنظیر
( تا چه اندازه علامه محمد قزوینی را میشناسید و این شناخت را تا چه اندازه مدیون مدرسه و نظام آموزشی میدانید؟)
ایرج افشار که خود نادرهی دوران است در مورد علامه قزوینی چنین میگوید: «مرگ قزوینی مرگ بزرگ بود و اگرچه از شمار چشمان یک تن کم شد اما در شمار خرد از هزاران هزار بیش بود. برتری مردان بزرگ هر ملت در این است که مرگشان ماتم بزرگست و مرگ بزرگ برای جامعه غمناکی و اندوهباری میآورد. «چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا!» قزوینی، کوچکاندام و باریکچهره بود. اما دانش و بینش کممانند، او را به پایگاهی والا و جایگاهی بلند رسانید. مرگش بیگمان چون فروریختن یکی از استوارترین بنیانهای معرفت برای ما زیانبار و تلخ طعم بود. مرگی بود که یادش همواره غبار اندوه بر چهرهها مینشاند و دریغا گویی را بر زبان میآورد که چرا چنین مردان از زودگذری بهرهورند و نه دیرپائی.»
از آثار علامه قزوینی میتوان به تصحیح «مرزباننامه»، «المعجم فی معابیر اشعارالعجم»، «چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی»، «تاریخ جهانگشای جوینی»، «دیوان حافظ»، «سیاستنامه» اشاره کرد. از مجموعه مقالات قزوینی میتوان به «بیست مقاله قزوینی» که جلد اول آن به کوشش ابراهیم پورداود و جلد دوم آن به کوشش عباس اقبال آشتیانی اشاره داشت. علاوه قزوینی نامهها و یادداشتهای فراوانی نوشت. تصحیح دیوان حافظ نیز از کارهای ماندگار علامه قزوینی است.
علی دهباشی، مدیر مسئول مجلهی بخارا که به همت او «شب علامه قزوینی» برگزار شد در مورد شان علمی قزوینی پس از بازگشت به ایران چنین میگوید: «با این میراث بزرگ و جاودانه، قزوینی به ایران بازگشت. در کنارش جماعتی از شیفتگان با انبوهه اطلاعاتی- بعضاً وسیع – امّا نوعاً ناپالوده، سنتی و وهمآلود، بدون دسترسی به متُدولوژی و روشهای دقیقه پژوهش فرهنگی. قزوینی به راهی که براون و دیگران رفتند گام نهاد، امّا مقلّد آنان نشد. او شیفته شیوهها و فرهنگپژوهی منظم آنان بود. او آنچه را میبایست، از ایشان آموخت و بازگشت تا آنچه را آنان نیاموختند و یا اساساً به دلایل اقلیمی و فرهنگی، امکان آموختنش را نداشتند، بیاموزد.
بزرگترین شاگرد بلاواسطه قزوینی، شادروان عباش اقبال آشتیانی نمونهای ممثل از دهها و بلکه صدها اعجوبهای بود که قزوینی تربیت کرد و تحویل این جامعه غمزده و – در آن زمان- تنکمایه داد. جامعهای که به برکت وجود قزوینی و یارانش، به زودی خروارها خاک قرون را از سینه کتابها و اندیشهها و هنرهای ایرانیان سترد و ابدیت ایران را یکبار دیگر ثابت کرد. در طی چند دهه، کاری صورت گرفت که طی چند سده صورت نگرفته بود. نسلی بزرگ و سرشار از انگیزه پدید آمد که فقط ذکر نام برخی از آنها میتواند بیانگر ارج و اعتبار و عظمت ایشان باشد: علیاکبر دهخدا، محمدتقی بهار، محمد پروین گنابادی، عباس اقبال آشتیانی، سید حسن تقیزاده، محمدعلی و خانواده فروغی، علی اصغر حکمت، بدیعالزمان فروزانفر، میرزا جبیب اصفهانی، قاسم غنی، عبدالعظیم قریب، خانواده نفیسی، جلالالدین همایی، مجتبی مینوی و… این رشته سر دراز دارد.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1RjmEgv
#محمد_قزوینی #علامه_محمد_قزوینی
@Tavaana_TavaanaTech
( تا چه اندازه علامه محمد قزوینی را میشناسید و این شناخت را تا چه اندازه مدیون مدرسه و نظام آموزشی میدانید؟)
ایرج افشار که خود نادرهی دوران است در مورد علامه قزوینی چنین میگوید: «مرگ قزوینی مرگ بزرگ بود و اگرچه از شمار چشمان یک تن کم شد اما در شمار خرد از هزاران هزار بیش بود. برتری مردان بزرگ هر ملت در این است که مرگشان ماتم بزرگست و مرگ بزرگ برای جامعه غمناکی و اندوهباری میآورد. «چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا!» قزوینی، کوچکاندام و باریکچهره بود. اما دانش و بینش کممانند، او را به پایگاهی والا و جایگاهی بلند رسانید. مرگش بیگمان چون فروریختن یکی از استوارترین بنیانهای معرفت برای ما زیانبار و تلخ طعم بود. مرگی بود که یادش همواره غبار اندوه بر چهرهها مینشاند و دریغا گویی را بر زبان میآورد که چرا چنین مردان از زودگذری بهرهورند و نه دیرپائی.»
از آثار علامه قزوینی میتوان به تصحیح «مرزباننامه»، «المعجم فی معابیر اشعارالعجم»، «چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی»، «تاریخ جهانگشای جوینی»، «دیوان حافظ»، «سیاستنامه» اشاره کرد. از مجموعه مقالات قزوینی میتوان به «بیست مقاله قزوینی» که جلد اول آن به کوشش ابراهیم پورداود و جلد دوم آن به کوشش عباس اقبال آشتیانی اشاره داشت. علاوه قزوینی نامهها و یادداشتهای فراوانی نوشت. تصحیح دیوان حافظ نیز از کارهای ماندگار علامه قزوینی است.
علی دهباشی، مدیر مسئول مجلهی بخارا که به همت او «شب علامه قزوینی» برگزار شد در مورد شان علمی قزوینی پس از بازگشت به ایران چنین میگوید: «با این میراث بزرگ و جاودانه، قزوینی به ایران بازگشت. در کنارش جماعتی از شیفتگان با انبوهه اطلاعاتی- بعضاً وسیع – امّا نوعاً ناپالوده، سنتی و وهمآلود، بدون دسترسی به متُدولوژی و روشهای دقیقه پژوهش فرهنگی. قزوینی به راهی که براون و دیگران رفتند گام نهاد، امّا مقلّد آنان نشد. او شیفته شیوهها و فرهنگپژوهی منظم آنان بود. او آنچه را میبایست، از ایشان آموخت و بازگشت تا آنچه را آنان نیاموختند و یا اساساً به دلایل اقلیمی و فرهنگی، امکان آموختنش را نداشتند، بیاموزد.
بزرگترین شاگرد بلاواسطه قزوینی، شادروان عباش اقبال آشتیانی نمونهای ممثل از دهها و بلکه صدها اعجوبهای بود که قزوینی تربیت کرد و تحویل این جامعه غمزده و – در آن زمان- تنکمایه داد. جامعهای که به برکت وجود قزوینی و یارانش، به زودی خروارها خاک قرون را از سینه کتابها و اندیشهها و هنرهای ایرانیان سترد و ابدیت ایران را یکبار دیگر ثابت کرد. در طی چند دهه، کاری صورت گرفت که طی چند سده صورت نگرفته بود. نسلی بزرگ و سرشار از انگیزه پدید آمد که فقط ذکر نام برخی از آنها میتواند بیانگر ارج و اعتبار و عظمت ایشان باشد: علیاکبر دهخدا، محمدتقی بهار، محمد پروین گنابادی، عباس اقبال آشتیانی، سید حسن تقیزاده، محمدعلی و خانواده فروغی، علی اصغر حکمت، بدیعالزمان فروزانفر، میرزا جبیب اصفهانی، قاسم غنی، عبدالعظیم قریب، خانواده نفیسی، جلالالدین همایی، مجتبی مینوی و… این رشته سر دراز دارد.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1RjmEgv
#محمد_قزوینی #علامه_محمد_قزوینی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز علامه محمد قزوینی، نادرهای کمنظیر . ( تا چه اندازه علامه محمد قزوینی را میشناسید و این شناخت را تا چه اندازه مدیون مدرسه و نظام آموزشی میدانید؟) . ایرج افشار که خود نادرهی دوران است در مورد علامه قزوینی چنین میگوید: «مرگ قزوینی مرگ بزرگ بود…
Forwarded from آموزشکده توانا
زادروز علامه محمد قزوینی، نادرهای کمنظیر
( تا چه اندازه علامه محمد قزوینی را میشناسید و این شناخت را تا چه اندازه مدیون مدرسه و نظام آموزشی میدانید؟)
ایرج افشار که خود نادرهی دوران است در مورد علامه قزوینی چنین میگوید: «مرگ قزوینی مرگ بزرگ بود و اگرچه از شمار چشمان یک تن کم شد اما در شمار خرد از هزاران هزار بیش بود. برتری مردان بزرگ هر ملت در این است که مرگشان ماتم بزرگست و مرگ بزرگ برای جامعه غمناکی و اندوهباری میآورد. «چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا!» قزوینی، کوچکاندام و باریکچهره بود. اما دانش و بینش کممانند، او را به پایگاهی والا و جایگاهی بلند رسانید. مرگش بیگمان چون فروریختن یکی از استوارترین بنیانهای معرفت برای ما زیانبار و تلخ طعم بود. مرگی بود که یادش همواره غبار اندوه بر چهرهها مینشاند و دریغا گویی را بر زبان میآورد که چرا چنین مردان از زودگذری بهرهورند و نه دیرپائی.»
از آثار علامه قزوینی میتوان به تصحیح «مرزباننامه»، «المعجم فی معابیر اشعارالعجم»، «چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی»، «تاریخ جهانگشای جوینی»، «دیوان حافظ»، «سیاستنامه» اشاره کرد. از مجموعه مقالات قزوینی میتوان به «بیست مقاله قزوینی» که جلد اول آن به کوشش ابراهیم پورداود و جلد دوم آن به کوشش عباس اقبال آشتیانی اشاره داشت. علاوه قزوینی نامهها و یادداشتهای فراوانی نوشت. تصحیح دیوان حافظ نیز از کارهای ماندگار علامه قزوینی است.
علی دهباشی، مدیر مسئول مجلهی بخارا که به همت او «شب علامه قزوینی» برگزار شد در مورد شان علمی قزوینی پس از بازگشت به ایران چنین میگوید: «با این میراث بزرگ و جاودانه، قزوینی به ایران بازگشت. در کنارش جماعتی از شیفتگان با انبوهه اطلاعاتی- بعضاً وسیع – امّا نوعاً ناپالوده، سنتی و وهمآلود، بدون دسترسی به متُدولوژی و روشهای دقیقه پژوهش فرهنگی. قزوینی به راهی که براون و دیگران رفتند گام نهاد، امّا مقلّد آنان نشد. او شیفته شیوهها و فرهنگپژوهی منظم آنان بود. او آنچه را میبایست، از ایشان آموخت و بازگشت تا آنچه را آنان نیاموختند و یا اساساً به دلایل اقلیمی و فرهنگی، امکان آموختنش را نداشتند، بیاموزد.
بزرگترین شاگرد بلاواسطه قزوینی، شادروان عباش اقبال آشتیانی نمونهای ممثل از دهها و بلکه صدها اعجوبهای بود که قزوینی تربیت کرد و تحویل این جامعه غمزده و – در آن زمان- تنکمایه داد. جامعهای که به برکت وجود قزوینی و یارانش، به زودی خروارها خاک قرون را از سینه کتابها و اندیشهها و هنرهای ایرانیان سترد و ابدیت ایران را یکبار دیگر ثابت کرد. در طی چند دهه، کاری صورت گرفت که طی چند سده صورت نگرفته بود. نسلی بزرگ و سرشار از انگیزه پدید آمد که فقط ذکر نام برخی از آنها میتواند بیانگر ارج و اعتبار و عظمت ایشان باشد: علیاکبر دهخدا، محمدتقی بهار، محمد پروین گنابادی، عباس اقبال آشتیانی، سید حسن تقیزاده، محمدعلی و خانواده فروغی، علی اصغر حکمت، بدیعالزمان فروزانفر، میرزا جبیب اصفهانی، قاسم غنی، عبدالعظیم قریب، خانواده نفیسی، جلالالدین همایی، مجتبی مینوی و… این رشته سر دراز دارد.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1RjmEgv
#محمد_قزوینی #علامه_محمد_قزوینی
@Tavaana_TavaanaTech
( تا چه اندازه علامه محمد قزوینی را میشناسید و این شناخت را تا چه اندازه مدیون مدرسه و نظام آموزشی میدانید؟)
ایرج افشار که خود نادرهی دوران است در مورد علامه قزوینی چنین میگوید: «مرگ قزوینی مرگ بزرگ بود و اگرچه از شمار چشمان یک تن کم شد اما در شمار خرد از هزاران هزار بیش بود. برتری مردان بزرگ هر ملت در این است که مرگشان ماتم بزرگست و مرگ بزرگ برای جامعه غمناکی و اندوهباری میآورد. «چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا!» قزوینی، کوچکاندام و باریکچهره بود. اما دانش و بینش کممانند، او را به پایگاهی والا و جایگاهی بلند رسانید. مرگش بیگمان چون فروریختن یکی از استوارترین بنیانهای معرفت برای ما زیانبار و تلخ طعم بود. مرگی بود که یادش همواره غبار اندوه بر چهرهها مینشاند و دریغا گویی را بر زبان میآورد که چرا چنین مردان از زودگذری بهرهورند و نه دیرپائی.»
از آثار علامه قزوینی میتوان به تصحیح «مرزباننامه»، «المعجم فی معابیر اشعارالعجم»، «چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی»، «تاریخ جهانگشای جوینی»، «دیوان حافظ»، «سیاستنامه» اشاره کرد. از مجموعه مقالات قزوینی میتوان به «بیست مقاله قزوینی» که جلد اول آن به کوشش ابراهیم پورداود و جلد دوم آن به کوشش عباس اقبال آشتیانی اشاره داشت. علاوه قزوینی نامهها و یادداشتهای فراوانی نوشت. تصحیح دیوان حافظ نیز از کارهای ماندگار علامه قزوینی است.
علی دهباشی، مدیر مسئول مجلهی بخارا که به همت او «شب علامه قزوینی» برگزار شد در مورد شان علمی قزوینی پس از بازگشت به ایران چنین میگوید: «با این میراث بزرگ و جاودانه، قزوینی به ایران بازگشت. در کنارش جماعتی از شیفتگان با انبوهه اطلاعاتی- بعضاً وسیع – امّا نوعاً ناپالوده، سنتی و وهمآلود، بدون دسترسی به متُدولوژی و روشهای دقیقه پژوهش فرهنگی. قزوینی به راهی که براون و دیگران رفتند گام نهاد، امّا مقلّد آنان نشد. او شیفته شیوهها و فرهنگپژوهی منظم آنان بود. او آنچه را میبایست، از ایشان آموخت و بازگشت تا آنچه را آنان نیاموختند و یا اساساً به دلایل اقلیمی و فرهنگی، امکان آموختنش را نداشتند، بیاموزد.
بزرگترین شاگرد بلاواسطه قزوینی، شادروان عباش اقبال آشتیانی نمونهای ممثل از دهها و بلکه صدها اعجوبهای بود که قزوینی تربیت کرد و تحویل این جامعه غمزده و – در آن زمان- تنکمایه داد. جامعهای که به برکت وجود قزوینی و یارانش، به زودی خروارها خاک قرون را از سینه کتابها و اندیشهها و هنرهای ایرانیان سترد و ابدیت ایران را یکبار دیگر ثابت کرد. در طی چند دهه، کاری صورت گرفت که طی چند سده صورت نگرفته بود. نسلی بزرگ و سرشار از انگیزه پدید آمد که فقط ذکر نام برخی از آنها میتواند بیانگر ارج و اعتبار و عظمت ایشان باشد: علیاکبر دهخدا، محمدتقی بهار، محمد پروین گنابادی، عباس اقبال آشتیانی، سید حسن تقیزاده، محمدعلی و خانواده فروغی، علی اصغر حکمت، بدیعالزمان فروزانفر، میرزا جبیب اصفهانی، قاسم غنی، عبدالعظیم قریب، خانواده نفیسی، جلالالدین همایی، مجتبی مینوی و… این رشته سر دراز دارد.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1RjmEgv
#محمد_قزوینی #علامه_محمد_قزوینی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز علامه محمد قزوینی، نادرهای کمنظیر . ( تا چه اندازه علامه محمد قزوینی را میشناسید و این شناخت را تا چه اندازه مدیون مدرسه و نظام آموزشی میدانید؟) . ایرج افشار که خود نادرهی دوران است در مورد علامه قزوینی چنین میگوید: «مرگ قزوینی مرگ بزرگ بود…